• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5028
تعداد نظرات : 1664
زمان آخرین مطلب : 3966روز قبل
قرآن
پس چرا هنگامى كه عذاب ما به آنان رسید تضرع نكردند ولى [حقیقت این است كه] دلهایشان سخت‏شده و شیطان آنچه را انجام مى‏دادند برایشان آراسته است
شنبه 6/6/1389 - 14:6
قرآن
در حقیقت‏خدا هم‏وزن ذره‏اى ستم نمى‏كند و اگر [آن ذره كار] نیكى باشد دو چندانش مى‏كند و از نزد خویش پاداشى بزرگ مى‏بخشد
شنبه 6/6/1389 - 13:47
قرآن


   

در حقیقت كسانى كه كتاب خدا را مى‏خوانند و نماز برپا مى‏دارند و از آنچه بدیشان روزى داده‏ایم نهان و آشكارا انفاق مى‏كنند امید به تجارتى بسته‏اند كه هرگز زوال نمى‏پذیرد (۲۹)

 

إِ

شنبه 6/6/1389 - 12:36
قرآن

مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمى‏دارد و از روزى كه دلها و دیده‏ها در آن زیرورو مى‏شود می‏هراسند

شنبه 6/6/1389 - 12:31
قرآن

و چون انسان را نعمت بخشیم روى برتابد و خود را كنار كشد و چون آسیبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد

شنبه 6/6/1389 - 9:58
اخبار
 
 


باراک اوباما برعکس جرج دبیلو بوش که اساسا رئیس جمهوری بی تفاوت نسبت به کتاب و روزنامه بود خیلی کتاب می خواند.
پایگاه اینترنتی واشنگتن نوت در مقاله ای به بررسی کتاب های مورد علاقه رئیس جمهور آمریکا پرداخته و نوشته است که او دائما درحالی که کتاب هایی قطور در دست دارد دیده می شود و معمولا در مسیر سفر، کتاب می خواند.
جدیدترین کتابی که رئیس جمهور آمریکا به خواندن آن اهتمام ورزیده کتابی با عنوان جنگ ارواح است که در باب تاریخچه افغانستان،بن لادن و سازمان سیا از اتحاد جماهیر شوروی تا یازدهم سپتامبر 2001 نوشته شده.
در این تصویر کتابی که دست اوباماست جهان فرا آمریکایی نام دارد که از جدیدترین آثار فرید زکریا روزنامه نگار آمریکایی است.

پنج شنبه 4/6/1389 - 11:53
رمضان

میلاد امام حسن (ع) مبارک باد

 

خجسته سالروز میلاد دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت ، کریم اهل بیت ، امام حسن مجتبی (ع) بر شما عاشقان آن حضرت مبارک باد


پنج شنبه 4/6/1389 - 11:49
اخبار


گزارش «تابناک» از خانواده ای آبرودار که سرپناهی ندارند + تصاویر
شب‌های تهران هنوز پر درد است!؟
از ایشان می‌پرسم علی چند ماه است که اینجاست؟ می‌گوید تقریبا هشت ـ نه ماهی است که این خانواده در این مکان زندگی می‌کنند. می‌پرسم برای رفع مشکل اینها کاری کرده‌اید؟ مرد در پاسخم می‌گوید که بله با همه جا تماس گرفتیم. با کمیته امداد، سازمان بهزیستی، شهرداری و... اما هیچ نتیجه‌ای نگرفتیم!

مجنونم و دلزده از لیلی‌ها                           خیلی دلم گرفته از خیلی‌ها
 
گزارش خبرنگار «تابناک»ـ شاید اصلی‌ترین تفاوت یک روزنامه نگار با افراد عادی این باشد که حتی در نیمه شب ـ همان زمان که چشمان دیگران را خواب ربوده و بالش‌های نرم، خستگی کار روزانه خیابان‌های شهر را می‌زداید ـ چشمان او خواب آلودگی را تجربه نمی‌کند و هنوز هشیار و بیدار با بی تفاوتی‌ها دست و پنجه نرم می‌کند؛ بی‌تفاوتی‌هایی که گاه از روی ناآگاهی و گاه آگاهانه، زندگی‌هایی را به تباهی و نابودی می‌کشاند و زجرهایی را بر دیگران تحمیل می‌کند!

بیست و هفتم تیر ماه هم یکی از آن روزهای متفاوت بود. از خیابان طالقانی، تقاطع بهار رد می‌شدم که دیدن منظره‌ای برای نخستین بار، همه باورهایم را زیر سوال برد. بیشتر که دقت کردم دیدم حقیقت دارد. خانواده‌ای ایرانی, همجنس خودمان از همان‌هایی که خون آریایی در رگ هایشان جاری است. پدر و مادر و نازنینی 9 ساله در فرورفتگی یک شرکت آرمیده بودند. با خودم فکر کردم آیا اینها خوابند یا تمام ما آدم‌هایی که بر روی تخت‌های آن چنانی با تشک‌های خارجی طبی زیر هوای مطبوع کولرهای گازی مشغول استراحتیم؟



مجال رفتن نبود. قدم از قدم نمی‌توانستم بردارم؛ وظیفه حرفه‌ایم اقتضا می‌کرد که تلاش کنم به این خانواده نزدیک تر شوم با آنها گفت وگو کنم و از زجرهایی که از روزگار می‌کشند، بپرسم. از داستان آدم‌های نامردی که برای تنها اندکی کرایه در محله پامنار تهران اینها را از سقفی که داشتند محروم کرده‌اند.

برای ارگان‌های حمایتی که نعره‌هایشان گوش فلک را کر کرده است و دم از کمک و همیاری مستضعفین می‌دهند. هر یک به نوعی و هر یک به شکلی! ارگان‌هایی که با تشکیلات عریض و طویل، امکانات فراوان و بودجه‌های آن چنانی و تبلیغات فراوان سعی می‌کنند نشان دهند که ما کاملا در خدمت محرومین و مستضعفین هستیم. با اینکه در سفرهای گوناگون به مناطق جنوبی، شرقی، غربی و شمالی کشور گوشه‌های فراوانی از درد و رنجی که محرومین سرزمین من می‌بینند، دیده بودم و علت آن را در هزاران بهانه‌ای که مسئولین برای آن می‌تراشند، برای خود توجیه می‌کردم شاید دیدن علی و همسرش و نازنین کوچولو خط بطلانی باشد به همه شعارهایی که مسئولین و ارگان‌های حمایتی در راستای حمایت از محرومین سر می‌دهند.


بشاگرد، نیک شهر  و خیلی از مناطق محروم دور افتاده کشورم پیش کش! این اتفاق همین جا، در همین نزدیکی، در تهران بزرگ، دو سه کوچه آن طرف تر، درست بغل گوش من و شما افتاده است.


آیا انسانی که در نزد قادر متعال خود به جانی می‌ارزد، برای ما آدم‌های متمدن به نانی نمی‌ارزد؟!

علی بچه آبادان است؛ جنگ را حس کرده است. مدتی همدوش رزمندگان و شهدای جنگ بوده است. به هزار دلیل که من و تو می‌دانیم، کوچ کرده و به تهران آمده است. کارمند قراردادی یکی از فرهنگسراهای سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران شده و حالا با چوب تعدیل، چند صباحی است که کارش را از دست داده که البته مدیریت فعلی می گوید سال 74 تعدیل شده است. اجاره خانه ندارد که بدهد. صاحب خانه محترم! با استفاده از تمام ابزارهای قانونی ـ همان ابزاری که برای دفاع از حقوق انسان‌ها به وجود آمده‌اند ـ علی، همسرش و نازنین کوچک را با تمامی اثاثیه شان از خانه بیرون کرده است.


امرار معاش علی از پسماندهای فلزی زباله‌هایی است که شاید چند هزار تومنی را روزانه نصیبش کند تا بتواند با یک وعده غذای بسیار ساده، شکم همسر و بچه خود را سیر کند. ظاهر نازنین نشان می‌دهد که مدتی است روی آب را ندیده است. از علی علت را که جویا می‌شوم، می‌گوید پول ندارم. از وضعیت تحصیل نازنین می‌پرسم و با آهی پاسخ می‌دهد: نازنین مجبور است برای مدرسه به پامنار بازگردد. به مدارس نزدیک به اصطلاح همین محل سکونت که مراجعه کرده‌اند آنها را رانده‌اند تنها به علت وضع ظاهری! در حال صحبت با علی هستم که یکی از کارکنان شرکت که تو رفتگی آن، محل اسکان و زندگی علی شده، قصد خروج دارد. علی مجبور است که همسرش را از خواب بیدار کند تا راهی برای عبور فرد باز شود.

از ایشان می‌پرسم علی چند ماه است که اینجاست؟ می‌گوید تقریبا هشت ـ نه ماهی است که این خانواده در این مکان زندگی می‌کنند. می‌پرسم برای رفع مشکل اینها کاری کرده‌اید؟ مرد در پاسخم می‌گوید که بله با همه جا تماس گرفتیم. با کمیته امداد، سازمان بهزیستی، شهرداری و... اما هیچ نتیجه‌ای نگرفتیم!؟


همه این سازمان‌ها با یدک کشیدن متولی بودن و رسیدگی در امور محرومین کارها را به همدیگر پاس می‌دهند. هر یک می‌گوید این در شرح وظایف و اختیارات ما نیست و به ارگان دیگری مربوط می‌شود و ارگان دیگری نیز می‌گوید به عهده سازمان دیگری است و این دور باطل همچنان ادامه دارد. اما آنچه واقعیت دارد نازنین کوچک است که روی یک تکه کارتن بر سنگفرش سیمانی خیابان پر ازدحام ماشین‌های مدل بالا خوابیده است و امشب را نیز مانند صدها شب دیگری که گذشته به صبح خواهد رساند.


قصه آنجا دردناکتر می‌شود که علی می‌گوید به دفتر رهبری نیز مراجعه کرده‌ام و آنها نیز پولی برای تهیه سرپناهی در اختیار کمیته امداد قرار داده‌اند؛ اما هنوز پس از گذشت ماه‌ها هیچ اتفاقی نیفتاده است.

شاید این نیز مثل هزاران لطف و کرامتی است که از سوی رهبری نسبت به محرومین می شود، ولی در لایه‌های پایین تر افرادی که خود را شاید حتی بالاتر از آن جایگاه‌ها می‌دانند هیچ اهمیتی به این منویات نمی‌دهند.


به عنوان یک روزنامه نگار خاضعانه از ریاست محترم جمهور، شهردار محترم تهران و تمام آزادمردانی که می‌توانند سرپناهی هر چند کوچک برای نازنین و خانواده‌اش فراهم کنند، تقاضا می‌کنم سخاوتمندی خویش را از آنان دریغ نکنند و دستان یاری آنان را بفشارند.


راه‌های ارتباط با این خانواده دردمند برای «تابناک» محفوظ است. لطفا برای همیاری و کمک، از طریق نظرات کاربران همین خبر یا «تماس با ما»ی سایت «تابناک» دردی از این هم نوع خود دوا کنید که خداوند خود وعده اجر عظیم را به محسنین داده است

پنج شنبه 4/6/1389 - 11:43
دعا و زیارت
بارها گفت محمد که علی جان من است ، هم به جان علی و جان محمد صلوات
دوشنبه 1/6/1389 - 14:2
بیماری ها
دانشمندان برای جلوگیری از آسیب های مغزی، داروی جدیدی اختراع کرده‌اند که با فریب دادن مغز بیمار، به طور طبیعی دمای بدن وی را پایین می‌آورد تا مغز، بیشتر زنده بماند و فرصت نجات فرد را به پزشک بدهد.

بهنوش خرم‌روز: داروها عوارض جانبی متفاوتی دارند،‌ مخصوصا وقتی که با هم ترکیب می‌شوند. یکی از عوارض استفاده از داروهای فراوان برای بیماران اورژانسی،‌ پایین آمدن دمای بدن آن‌هاست. فکر می‌کنید باید فکری برای بالا بردن دمای بدن این بیماران کرد؟

برعکس،‌ در حقیقت محققین به این پایین آمدن دمای بدن بیماران خصوصا در شرایط اورژانسی علاقه‌مندند. وقتی بدن بیمار سرد می‌شود، مغز به اکسیژن کم‌تری نیاز خواهد داشت و سلول‌هایش مدت بیشتری زنده خواهند ماند. بنابراین، ‌پزشکان مدت زمان بیشتری در اختیار خواهند داشت تا بتوانند جان بیمار را نجات بدهند.

به گزارش پاپ‌ساینس، دکتر کاتز، استادیار دانشکده پزشکی دانشگاه کارولینای شمالی، توانست در سال گذشته شرکت هایبرنید را پیدا کند که با سرمایه‌گذاری روی مطالعاتش، به ساخت اولین داروی سردکننده بدن کمک نماید.

البته سال‌هاست که پزشکان می‌دانند سرد نگه داشتن بدن بیمار چه فوایدی دارد، اما روش‌های معمول اغلب بسیار دشوار و گران‌قیمت هستند و در بسیاری موارد با برانگیختن سیستم دفاعی بدن در برابر انجماد، مشکلات بیشتری را به بار می‌آورند تا جایی که دکتر به ناچار بیمار را بی‌حس می‌کند.

بنابراین کاتز به این فکر افتاد که با یک روش طبیعی‌تر،‌ دمای بدن را پایین بیاورد. ترموستات بدن ما در منطقه‌ای از مغز به نام هیپوتالاموس واقع شده است. هدف کاتز این بود که با استفاده از دارو، ترموستات بدن را از نو تنظیم کند. بدین ترتیب مغز گول می‌خورد و فکر می‌کند که بدن به جای 37 درجه، باید بین 32 تا 34 درجه باشد.

بعد از 5 سال آزمون و خطا، حالا کاتز به فرمولی رسیده که روی حیوانات جواب داده است. البته کاتز اولین کسی نیست که روی این نوع داروها تحقیق می‌کند، اما خودش امیدوار است که هایبرنید اولین شرکتی باشد که چنین دارویی را به بازار می‌فرستد.

هایبرنید البته از مطرح کردن نام این دارو اجتناب می‌کند. اما به نظر می‌رسد که آن‌ها می‌خواهند در سال آینده مطالعات خود را بر روی نمونه‌های انسانی آغاز نمایند.

سرد نگه داشتن بدن بیمار حیاتی است

البته استفاده از چنین داروهایی،‌ نیاز به تجهیزات و نیروی انسانی آموزش‌دیده خاص خواهد داشت. دکتر نادکارنی، ‌استدیار بیمارستان دانشگاه پنسیلوانیا و مدیر سابق گروه مراقبت‌های اورژانسی و قلبی عروقی انجمن قلب آمریکا،‌ از کسانی است که به طور جدی برای گردآوری این تجهیزات و افراد آموزش‌دیده تلاش می‌کند. به اعتقاد وی، این دارو یک فرصت چندجانبه به بیمار، ‌پزشک و پرستار می‌دهد. در سایر روش‌ها، به دلیل واکنش‌های بدنی شدید بیمار،‌ گاهی مجبور به فلج‌کردن موقت وی می‌شدند، یا پرستار مجبور بود از پس یک لایه از کیسه‌های یخ،‌ مراقبت‌های لازم را انجام بدهد. همچنین با این روش،‌ دیگر نیازی نیست که آمبولانس‌ها دارای فریزرهای مخصوص حمل بیمار باشند.

در مجموع، پایین آوردن دمای بیمار با استفاده از این داروی جدید، علاوه بر فرصت زمانی بیشتر، شانس کاربرد در وسعتی بیشتر را به بیماران و کادر پزشکی می‌دهد تا بتوانند در شرایط بحرانی،‌ جان بیماران بیشتری را نجات بدهند.

دوشنبه 1/6/1389 - 13:47
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته