• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • نرگس طلبد شيوه چشم تو زهي چشم
  • مسكين خبرش از سر و در ديده حيا نيست
واژه نامه
  • تو : از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
  • زهي : آفرين ، افسوس ، دريغا
  • شيوه : راه و روش ، حيله
English Translation :
The narcissus seeketh the way of thy eye, O excellent eye!
First Mesra Translation:
To the wretched (narcissus), news of its mystery; and, in its eye, light-- is none.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- شگفتا ديده نرگس افسون و فريبايي چشم تو را مي خواهد و مي جويد، اين ناتوان از تهي مغزي خود ناآگاه است و آب شرم در چشم ندارد، **