• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 174
تعداد نظرات : 60
زمان آخرین مطلب : 5129روز قبل
دعا و زیارت
فریفتگى از قضاوت دیگران من مواعظ علی بن الحسین (علیه السلام):
كم من مفتونٍ بحسن القول فیه، وكم من مغرورٍ بحسن الستر علیه، وكم من مستدرجٍ بالإحسان علیه. (تحف العقول صفحه 281)چه بسا افرادى كه فریب تعریف‏ها و تحسین‏هایى كه مردم از آنان مى‏نمایند مى‏خورند. انسان نباید فریفته قضاوتهاى مردم درباره خودش شده و بخاطر تساویل نفسانى از قضاوت صحیح در مورد خودش غفلت ورزد و توجه به این مسأله بالخصوص براى مسئولین حائز اهمیت است.
و همچنین انسان نباید از اینكه خداوند عیوب او را پوشانده مغرور شود و خیال كند كه همیشه بدیهاى او مستور مى‏ماند. چه بسا خداوند در همین دنیا آنها را فاش كند و اگر در این دنیا هم با لطف و احسان خود فاش نكرد در قیامت (روزى كه باطن افراد ظاهر مى‏شود) آشكار كند. لذا ائمه (علیهم السلام) همانطور كه در دعاى شعبانیه نقل شده از خدا مى‏خواستند كه: «الهى لا تفضحنى یوم القیامة على رؤس الاشهاد.»
و چه بسا افرادى كه در اثر نعم الهى گرفتار استدراج مى‏شوند، «وسنستدرجهم من حیث لا یعلمون».
پس نباید ما بخاطر تمجیدهاى مردم و ستر الهى و اعطاى نعم او از قضاوت صحیح در مورد خود غفلت نمائیم.
شنبه 21/1/1389 - 21:9
دعا و زیارت
عفت شکم و شهوت من مواعظ علی بن الحسین (علیه السلام):
ما من شىءٍ أحبّ إلى اللّه بعد معرفته من عفّة بطن وفرج، وما من شىءٍ أحبّ إلى اللّه من أن یسأل.(تحف‏العقول ص 282)علت اینكه حضرت، محبوب‏ترین امور نزد پروردگار را بعد از معرفت خدا، عفت بطن و فرج، دانسته و سایر واجبات و عبادات مثل نماز را ذكر نفرموده، این است كه: عفت، جلوگیر عامل مزاحم است و همیشه، تأثیر عامل مزاحم، بیشتر از عامل مُعِدّ است، مثل این است كه كسى غذاهاى مفید و مقوى مصرف كند اما از آن طرف بطور منظم یك سم یا میكروبى را وارد بدن نماید بدیهى است اثرى نخواهد كرد.
در مسائل معنوى، نیز اگر انسان عبادات زیادى انجام دهد اما مرتباً میكروب گناه را در كالبد روح خود وارد كند، اثر عباداتش خنثى مى‏شود. ولى اگر آئینه قلب خود را با گناه تیره نكند فطرت الهیش او را به رشد و كمال هدایت مى‏نماید. پس ترك گناه اهم از فعل عبادت است و لذا شیطان بیشتر انسان را به گناه وسوسه مى‏كند تا ترك عبادت، چون وقتى گناه بر آدمى سیطره پیدا كرد عبادات او موجب تقرّب وى نخواهد شد.
پس محبوب‏ترین كارها، ترك دو گناه است یكى گناه بطن كه ارتباط پیدا مى‏كند با دنیاطلبى، مال‏اندوزى و طمع‏ها و دیگرى شهوات جنسى است.
شنبه 21/1/1389 - 21:9
دعا و زیارت
خطر محبوب‌بودن نزد مردم من مواعظ علی بن الحسین (علیه السلام):
وقال له رجلٌ: إنّی لأحبّك فی اللّه حبّاً شدیداً، فنكس علیه السلام ثمّ قال: الّلهم إنّی أعوذبك أن اُحَبّ فیك وأنت لی مبغض ثمّ قال له: أحبّك للذی تحبّنی فیه. (تحف العقول صفحه 282)نكته اساسى كه در این بیان وجود دارد و درس بزرگى براى ما است، توجه فورى به خطرى است كه در برابر چنین پدیده‏اى (محبوب بودن نزد مردم بخاطر خدا) انسان را تهدید میكند. لذا وقتى آن مرد به حضرت عرض مى‏كند كه شما را براى خدا دوست دارم نمى‏فرمایند: از تو متشكرم، یا خدا را بر این محبوبیت سپاس میگویم، بلكه مى‏فرمایند: «پرودگارا پناه به تو مى‏برم از این كه مردم مرا به خاطر تو دوست داشته باشند ولى تو مرا دشمن داشته‏باشى» و این خطر بزرگى است براى ما، نكند كه مردم فكركنند ما مخلصانه براى خدا كارمى‏كنیم و در راه او قدم مى‏زنیم اما حقیقتاًً ما اینطور نباشیم، و ظاهر و باطنمان یكى نباشد و یا با اعمال خود موجبات غضب الهى را در خود بوجود آورده باشیم. و در این صورت است كه مردم به خاطر خدا ما را دوست‏ دارند ولى خداوند - نعوذ باللّه - دشمن ما مى‏باشد.
شنبه 21/1/1389 - 21:8
دعا و زیارت
آیا اعتكاف در اسلام موجب سكون نیست؟

جواب: ابداً اینطور نیست، اعتكاف این است كه شما غذای خانه‌ و راحتی خانه و همه چیز دست بكشید و در مسجد به تن خود و ریاضت بدهید این نه‌تنها سكون نیست، بلكه یك حركتی است، وانگهی اعتكاف را همیشه نگفته‌اند بكنید، اگر خیلی هم همت داشته باشید هر ماهی مثلاً یك روز یا دو روز یا سه روز، اگر كسی همیشه برود اعتكاف كند این قطعاً حرام است، اما در این حد و به قدر نمك طعام انسانی كه سرگرم مادیات زندگی است خودش را از مادیات و از راحتی خانه و زندگی‌ی خانه جدا كند. در یك مسجدی فرض سه روز و سه شب بماند این خودش یك حركت معنوی و خودسازی است كه خودسازی چیز بسیار مهمی است.
شنبه 21/1/1389 - 21:7
دعا و زیارت
فرق بین حقیقت و واقعیت را بیان فرمائید؟

جواب: در بینش اسلامی فرقی بین حق و واقع نیست. یعنی آن چیزی كه به اصطلاح در واقعیت عالم و در متن حقیقی عالم وجود دارد همان حقیقت است، منتها در تعبیرات معمولی ما حق آن چیزی است كه باید باشد و واقع آن چیزی است كه الان هست كه گاهی منطبق با آن حق است، گاهی هم منطبق نیست.

شنبه 21/1/1389 - 21:7
دعا و زیارت
در مورد پذیرش كلام خداوند توسط پیغمبر آیا فقط تنزل سطح آیات و كلام خداست، یا بالا رفتن روح مجرد پیغمبر به سطح آیات كلام‌الله است.

جواب: این دیگر فرقی ندارد و مرجع یكی است، چون پائین رفتن و بالا آمدن ماده كه نیست، بالاخره باید آن كلام و آن معارف الهی هم سطح قلب مقدس پیغمبر و روح مقدس پیغمبر باشد. حالا تا روح پیغمبر تعالی پیدا نكند اصلاً لایق یك چنین موهبتی نمی‌شود. و اذا یك ترقی و تعالی در او هست، اما در عین حال خدای متعال بر او فرود می‌آورد، چون فاصله‌ی بشر با خدا با هیچ مقیاسی قابل‌ اندازه گیری نیست، جز همین كه بگوئیم: فاصله‌ی بشر با خدا ولی بكلی ژرفای غیر قابل وصول است.

شنبه 21/1/1389 - 21:6
دعا و زیارت
چرا تقوای در سكون را اكثراً بطور كلی مردود می‌دانند ولی از نظر من این موضوع مردود نیست و انسان برای اینكه بتواند تقوای در حركت داشته باشد. مثلاً فردی كه خود، ساخته شده نباشد نه تنها نمی‌تواند در جامعه اثر بگذارد و جامعه را اصلاح كند بلكه این جامعه است كه روی او اثر می‌گذارد، برای مثال: امام وحتی شما و علما مدتی را در حوزه‌ها گذرانیده‌اید و سپس وارد اجتماع شده‌اید و به اصلاح امور مردم می‌پردازید لذا از محضر مبارك می‌خواهم كه نظر خودتان را بیان فرمائید؟

جواب: اولاً در حوزه هم مدتی گذرانده‌ایم حوزه كه ئر مقاره‌های كوهها نبوده، حوزه هم در همین شهرها و در همین جامعه بود مثل: قم و تهران و مشهد. اینطور نیست وقتی كسی وارد حوزه می‌شود می‌رود در یك كوهی و یك مقاره‌ای در را ه بر روی خودش می‌بندد و آنجا مثلاً درس می‌خواند! حوزه را هم مثل همین دانشگاه فرض كنید، البته محیط دانشگاه طبعاً یك تفاوت‌هایی با محیط حوزه دارد.

اینكه ما گفتیم تقوای در حركت معنایش این است كه شما یك اقدام مثبتی بكنید و در این اقدام مثبت خویشتن‌دار باشید و خود را از خطا نگهدارید، این تقوای در حركت است. اما تقوای در سكون این است كه شما كاری نكنید. معروف است می‌گویند: كسی كاری نمی‌كند هیچ اشتباهی هم نمی‌كند. شما اگر كتاب ننویسید هیچ غلطی در كتاب در هیچ جا ننوشته‌اید. اگر سخنرانی نكنید هیچ غلطی نگفتید آیا برای اینكه ما غلط نكنیم خوب است كه كتاب ننویسیم، یا سخرانی نكنیم، یا اصلاً حرف نزنیم، آیا به نظر شما این درست است یا نه؟ درست آن است كه حرف بزنیم،‌ اما حرف غلط نزنیم این تقوای در حركت است و تقوای در سكون این است كه برای اینكه شما دروغ نگوئید و غیبت نكنید اصلاً حرف نزنید. این درست است كه برای اینكه مبادا امر به معروف نابجا نكنید اصلاً دهن باز نكنید؟ یا برای اینكه چشم‌تان به نامحرم نیفتد اصلاً به خیابان نروید؟! این كه زندگی نشد، باید شما حركت كنید، مبارزه كنید راه بروید و در صحنه‌ی زندگی مواظب باشید لغزشی به شما دست ندهد. والا هر كسی د خانه‌اش بنشیند تا لغزشی به او دست ندهد، این لغزش دست ندادن قیمتی ندارد، این تقوای در سكون است و ما نمی‌گوئیم هیچ ارزشی ندارد چون هركس برود در خانه‌اش بنشیند از این جهت كه گناهی نكرده خوب است، اما یك گناه دیگر مرتكب شده و آن اینست كه فعالیت اجتماعی نكرده، كارنكرده، تلاش نكرده. خدای متعال به پیغمبر اكرم فرمود: ان‌الله یبغض الشاب الفارغ خدا جوان بی‌كار را دشمن می‌دارد. آیا اگر جوانی درس نخواند و كارنكند و همچنان بی‌كار، بی‌كار بگردد این خوب است؟! در حوزه هم كسی كه می‌رود یك كاری را انجام دهد كه همان درس خواندن است ما در آن سال‌های آخر كه در قم بودیم مبارزه هم می‌كردیم حوزه آْن جایی بود كه مدرسه فیضیه داشت. كتك داشت، كماندوهای شاه می‌آمدند می‌ریختند، می‌زدند زندگی كردن در حوزه شوخی نبود.

شنبه 21/1/1389 - 21:6
دعا و زیارت

آبا انفاق غیر مسلمان نزد خداوند، سبحانه و تعالی دارای اجر و پاداش هست:

جواب: اجر و پاداش انفاق متقین را ندارد و آن انفاق، آن تعالی را در او بوجود نمی‌آورد، اما نمی‌شود گفت بكلی هم بی‌اجر است البته در یك جای قران داریم:

انما یتقبل‌الله من المتقین: خدا از متقین و پرهیزكاران فقط قبول می‌كند، این همان قبول عالی است كه انسان را به تكامل و به مراحل بالای معنوی می‌رساند كه متعلق به متقین است. اما اگر غیر متقین و غیر مؤمن انفاقی بكند یا یك كار خوبی انجام بدهد خدای متعال آن كار خوب را بی‌پاداش نمی‌گذارد، یعنی، یا در همین زندگی پس از مرگ به نحوی به او پاداش خواهد داد، اگر چه آن پاداش با پاداش متقین متفاوت است.

شنبه 21/1/1389 - 21:5
دعا و زیارت
در خصوص تفسیر آیه شریفه: والذین یؤمنون بالغیب فرمودید: میان ایمان و باور غیب و داشتن هدف رابطه‌ای وجود دارد و این دو لازم و ملزوم یكدیگرند و چنانچه متناسب با زمان تفسیر آیات می‌باشد برای بار دیگر این رابطه و الزام را تبیین فرمائید؟

جواب: البته، با این عبارتی كه ایشان گفتند فكر نمی‌كنم من گفته باشم. اگر كسی اعتقاد و باور خودش را محدوده‌ی مادی و صحنه‌ی ماده محدود كرد هدف او هم محدود به صحنه‌ی ماده‌ی دیگر خواهد شد و دیگر امكان ندارد ایده كل غیر مادی برای او وجود داشته باشد. اگر شما گفتید حقیقت و وجود عبارت است از آن‌چه كه من آنرا می‌بینم و هرچه را من نبینم و هرچه را من لمس نكنم وجود ندارد، آیا می‌توانید هدف خودتان را فراتر از آنچه چشم‌ها می‌بیند و دستها لمس می‌كند و گوشها می‌شنوند ببرید؟! پس اگر جهان بینی ما مادی بود، بطور طبیعی هدف ما هم یك هدف مادی خواهد بود، اما اگر ایمان به غیب داشتیم و ورای محسوسات به چیزی بالاتر و والاتر هم ایمان آوردیم، آن وقت هدف ما هم می‌تواند چیزی والاتر و بالاتر از همین مادیات باشد. این ارتباط بین ایمان به غیب و هدف یا ایمان به ماده و باز هدف است.

شنبه 21/1/1389 - 21:5
دعا و زیارت
در مورد وحی بیشتر توضیح بفرمائید كه آیا فقط در مورد انسان است یا به جمادات و حیوانات (زنبور) هم وحی می‌شود؟

جواب: همانطور كه گفتم: معنی وحی اینست كه یك حقیقت والایی را فرود بیاورند تا سطح ذهن شما آنرا به شما القا كنند. وحی معارف الهی فقط بر قلب انسانهای برگزیده یعنی پیغمبران نازل می‌شود، البته آنها آنچه را كه بر آنها نازل شده و وجودشان آنرا لمس كرده همان را با زبان قابل فهم مردم برای مردم بیان می‌كنند و این وحی معارف الهی است. اما اینكه اشكال كننده اشاره به زنبور كرده و در قرآن آمده: واوحی ربك الی النحل: خدای متعال، پروردگار تو وحی فرستاد، به زنبور عسل و ما گفتیم پیغمبران فقط قبول وحی می‌كنند و وحی بر آنها نازل می‌شود پس زنبور بر عسل هم وحی نازل شده، این وحی غیر از آن وحی است كه بر پیغمبران می‌شود. وحی یعنی فرستادن، و بر او فرود خواندن، و به او فهماندن. تا آن چیزی كه فهمانده می‌شود چه باشد؟ آن چیزی كه به زنبور عسل فهمانده می‌شود آن نیست كه به پیغمبر فهمانده می‌شد. دنباله‌ی خود این آیه می‌گوید: آنچه را كه ما به زنبور عسل فهماندیم چیست؟

ان اتخذی من الجبال بیوتاً و من الشجر و مما یعرشون (68 – نحل) بر و در كوهها و دره‌ها خانه درست كن، یعنی غریزه‌ای كه در او قرار داده شد وحی الهی است و این وحی را فقط به زنبور عسل نكردند، بلكه به گوسفند و مرغ خانگی و به كبوتر و به همه‌ی موجوداتی كه این غریزه را دارند هم شده است. پس آن غریزه‌ای كه به آنها داده شده، این هم نوعی وحی است. اما این غیر از (وحی) معارف الهی و اسماء الهی و صفات الهی است كه به پیغمبر می‌شود. به قول امام رضوان‌الله علیه نورالسموات كه در قرآن گفته شده: خدا نور آسمان و زمین است یعنی چه؟ اینكه خدا نور آسمان و زمین است هركسی یك چیزی در ذهنش از این نقش می‌بندد، اما حقیقت را چه كسی جز آنكه وحی بر او نازل شده است می‌فهمد؟ این از آن چیزهایی است كه پیغمبر می‌فهمد. البته این را پیغمبر می‌تواند با یك زبان و یك نحوی به ما بفهماند، اما ان حقیقیت و منشرح شده‌ی او به شكل كامل برای ما انسانهای معمولی قابل استفاده نیست. ولذا این را كه به زنبور عسل وحی نمی‌كنند. به زنبور عسل وحی می‌كنند برو خانه بسار او هم می‌رود می‌سازد. بنابراین آن وحی كه ما گفتیم مخصوص انسانهای برگزیده است، وحی معارف الهی است نه آن وحی كه به حیوانات می‌شود و شامل غرائز حیوانات هم هست.

شنبه 21/1/1389 - 21:4
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته