دانستنی های علمی
«به من بگو چه چیزهایی را آسانتر به خاطر میسپاری تا بگویم تو که هستی.» خب، معلوم است فیزیکدانی که از فوتبال تنفر دارد، برایش آسان نیست اسم فوتبالیستهای داخلی و خارجی را حفظ کند؛ هر چند که تمام فرمولهای ریز و درشت فیزیک را از بر باشد. اما علاقهمند بودن یا نبودن؟! مساله این نیست. مساله این است که همهمان در طول دوران تحصیل و کار و زندگیمان، هر از گاه مجبور میشویم چیزهایی را به خاطر بسپاریم که گاهی هیچ علاقهای هم بهشان نداریم اما ناچاریم حفظشان کنیم برای پیشرفت در تحصیل، کار و زندگیمان. آنوقت، تکلیفمان چیست اگر حافظه درست و درمانی نداشته باشیم؟
حافظهسازی، مجموعهای از تمرینهای مفت و مفید است که قطعاً به امتحانش میارزد.
1 - یادداشت کردن کارهای مهمی که باید روز بعد انجام بدهید، سادهترین شیوه برای به خاطر سپردن آن کارها و پیگیری در خصوص انجام شدن یا نشدن آنهاست اما اگر میخواهید کار مهمتری را از میان آن کارهای مهم گلچین کنید و با شدت و حدت بیشتری به ذهن بسپارید، میتوانید آن را روی یک تکه کاغذ بزرگ بنویسید و به آینه منزل، مانیتور کامپیوتر، قاب تلویزیون یا هر جای دیگری که مطمئنید نگاهتان در طول روز به آنجا میافتد، نصب کنید تا آن کار از چشمتان دور نماند
2 - برای آنهایی که مجبورند هر روز یک مسیر ثابتی را از خانه تا مدرسه یا دانشگاه و یا محل کارشان طی کنند، یک راه حل خوب این است که یادداشتهایشان را ـ البته به صورت خیالی ـ بر روی تابلوهای بزرگی روی ساختمانهای معروف توی مسیرشان بنویسند و هر روز به آنها چشم بدوزند. این یادداشتها بر روی هر ساختمانی بهتر است که ماهیت ثابتی داشته باشند. مثلا روی یک تابلوی خیالی بر ساختمان محل کارتان میتوانید بنویسید: پیگیری نحوه پرداخت حقوق با واحد حسابداری؛ روی ایستگاه اتوبوس نزدیک دانشگاه: برای فردا باید چه درسهایی را بخوانم؟؛ روی ساختمان شیرینی فروشی: یادم باشد برای خانه، نان بگیرم؛ و . . . و هر روز وقتی از مقابل این ساختمانها رد میشوید، نگاهتان به این تابلوهای خیالی میافتد و یادتان میافتد که چه کارهایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام بدهید. تابلوهای خیالی یکی از بهترین راههای حواسجمع کردن حواسپرتهاست
3 - درخت حافظه، مدل سرشناسی است که میگوید اول باید تنه درخت را از هر متنی بکشید بیرون، بعدش نوبت به شاخههای اصلی میرسد و دستآخر، شاخههای فرعی و فرعیتر. بر مبنای این مدل، موضوع اصلی یک متن، اولین چیزی است که باید در همان برخورد اول با یک متن، آن را درک کنید. بعدش، نوبت به موضوعات کماهمیتتری میرسد که از همان موضوع اصلی استخراج شدهاند و دستآخر هم نوبت به جزییات میرسد. پس برای به خاطر سپردن یک متن، نگاه اولتان باید یک نگاه کلنگر باشد و نگاههای بعدیتان، جزئینگر و جزئینگرتر.
4 - سکوت، دوست حافظه است. اگر میخواهید متنی بخوانید وآن را به خاطر بسپارید، حتیالمقدور این کار را در مکانی انجام بدهید که سر و صداها و تصاویر اضافی، حافظهتان را مشغول نکند. هیچ دقت کردهاید که گهگاه، وقتی میخواهید چیزی را به خاطر بیاورید، چشمهایتان را ناخودآگاه میبندید؟ میدانید فایدهاش چیست؟ شما با این کار، تصاویر اضافی را از محوطه حافظه دیداریتان دور میریزید و در واقع، وسعت حافظهتان را بیشتر میکنید. اغلب نویسندهها در سکوت وآرامش، بهتر و راحتتر مینویسند چون حجم بیشتری از حافظه شنیداریشان، آزاد میشود و در اختیارشان قرار می گیرد. پس برای افزایش قدرت حافظه ـ تا میتوانید ـ تصاویر و سر و صداهای اضافی را از دور و برتان حذف کنید.
5 - هر نوشتهای لااقل ارزش یک بار خواندن را دارد» این توصیه شاید یک زمانی، توصیه خوبی بوده اما دیگر نیست. در روز و روزگاری که وقت آدمها هر روز کمتر و کمتر میشود و هجوم رسانههای دیداری و شنیداری، هر روز پرنگتر از دیروز است، باید این قدر شجاعت داشته باشید که در مقابل هر نوشتهای از خودتان سوال کنید: «واقعا ارزش خواندنش را دارد یا نه؟» در پر کردن ذهن و اشغال وقتتان باید مقتصد باشید تا قافیه عمر را نبازید. قبول کنید اطلاعاتی که رادیوها و تلویزیونها به ذهنتان میریزند، معمولا به صورت انفعالی در حافظهتان مینشیند و این در حالی است که اطلاعاتی که از یک کتاب یا هر نوشته دیگری به دست میآید، معمولا یک واکنش فعال ذهنی را طلب میکند و رسانههای نوشتاری هنوز هم از این جهت، نسبت به رسانههای شنیداری و دیداری، برتری دارند. و بالاخره این که برای حداکثر بهرهوری از حافظهتان موقع خواندن یک کتاب باید هر از گاه از متن مورد مطالعه فاصله بگیرید و درباره آنچه خواندهاید، فکر کرده یا از خودتان سوال کنید. برای درگیر کردن حافظهتان با متن مورد مطالعه هم باید در حین مطالعه، فعال باشید؛ یعنی مثلا زیر سطرهای مهمتر خط بکشید، حاشیهنویسی کنید، یادداشت بردارید و کارهایی از این قبیل.
6 - هیچوقت نباید حجم زیادی از اطلاعات را یکباره در ذهنتان بریزید. همیشه باید در مرحله اول به حفظ کلیت یک متن فکر کنید و از خیر جزییاتش بگذرید. وقتی مضمون کلی را گرفتید، آنوقت باید به سراغ جزییات بروید و آنها را تحت پوشش افکار کلیتان درآورید. این را هم فراموش نکنید که همیشه دو یا سه جلسه مطالعه نسبت به یک جلسه طولانی ارجحیت دارد. در طول یک جلسه طولانی مطالعه، توجهتان به مرور کاهش پیدا میکند و کمکم به حداقل میرسد اما اگر بعد از هر جلسه مختصری استراحت کنید، دوباره میتوانید با ذهن باز روی مطلب تمرکز کنید و از حافظهتان حداکثر استفاده را ببرید.
7 - وقتی ذهنتان خسته است یا به هر دلیلی عصبانی و ناراحتید، زیاد از حافظهتان کار نکشید. در چنین شرایطی بهتر است سراغ کارهایی بروید که نیاز چندانی به حافظه ندارند؛ مثلا یادداشت برداریهای ساده، مطالعات سطحی یا نامهنگاری و چیزهایی از این قبیل. بیشتر آدمها در ساعات اول بیداری، توانایی حافظهشان بیشتر است. پس بهتر است حفظیاتتان را بگذارید برای همین ساعات. البته این قاعده، استثنا هم دارد. مثلا عدهای از دانش آموزان، خودشان را عادت میدهند شبها تا دیروقت بیدار بمانند و در سکوت شب، درسهای حفظیشان را بخوانند. آنها حافظهشان را به مرور شرطی میکنند تا در ساعات پایانی روز، بیشترین بهرهوریاش را داشته باشد
8 - نگذارید حافظهتان بیدلیل و بیش از حد شلوغ شود. برای تجدید قوای حافظه، هر از گاه یک خانهتکانی ذهنی ضرورت دارد. کاری را که باید بالاخره انجام دهید، هر چه زودتر انجام دهید تا حافظهتان با این استرس که کارهای فراوانی برای انجام دادن پیش رو دارد، دست و پنچه نرم نکند و از شدت و حدتش کم نشود. برای جلوگیری از انباشتگی منفی در حافظه، قدم اول این است که کار امروز را به فردا موکول نکنید و قدم دوم این است که ذهنتان را با چیزهای بیاهمیت پر نکنید و اطلاعات بیاهمیت را هر چه زودتر دور بریزید. فهرستی از تمام مشکلاتتان بنویسید و پس از یک مقایسه سریع بین آنها، مشکلاتی را که به راه حل فوری نیاز ندارند، خط بزنید و بقیه را نگه دارید و به راه حلشان فکر کنید. چرچیل میگفت: «درست از همان لحظهای که انبوه مشکلاتتان را به تعداد خاصی محدود و مشخص میکنید، دوران تسلط شما بر مشکلاتتان آغاز میشود.»
9 - افزایش قدرت تمرکز و توجهتان منجر میشود به افزایش بهرهوری حافظه. برای افزایش توجه و تمرکزتان میتوانید از تمرینهای مختلفی استفاده کنید. رابرت هودین، تردست معروف، برای تقویت قدرت تمرکز و توجهاش از یک تمرین ساده استفاده میکرد. او هر روز در مسیر منزل تا محل کار، یک فروشگاه را انتخاب میکرد و پشت ویترینش به تماشا میایستاد و سعی میکرد هر چه پشت ویترین میبیند، تا محل کارش به ذهن بسپارد. وقتی به محل کارش میرسید، هر چه در ذهنش مانده بود، روی کاغذ میآورد. فردای آن روز، دوباره با آن کاغذ به سراغ همان فروشگاه میرفت و چیزهایی را که از قلم انداخته بود، یادداشت میکرد و این تمرین را تا روزی که تمام دیدنیهای پشت ویترین را به خاطر میسپرد، ادامه میداد و باز مغازهای دیگر انتخاب میکرد و همین تمرین را از سر میگرفت. شما میتوانید این تمرین را در مورد محتویات محل کار یا اتاق خودتان هم انجام بدهید و حتی میتوانید دقتتان را هنگام تماشای چهرهها افزایش بدهید و هر چه از خصوصیات چهرهها در ذهنتان میماند روی کاغذ بیاورید و . . . همین تمرینهای ساده با افزایش میزان توجه و تمرکزتان به مرور باعث تقویت حافظهتان خواهد شد.
10 - اگر میخواهید از ضمیر ناخودآگاهتان برای افزایش توان حافظهتان کمک بگیرید، یک راه سادهاش این است که تمرین زیر را انجام بدهید: متنی را که میخواهید حفظ کنید ـ متن سخنرانی یا دیالوگهای فیلم (اگر بازیگرید) یا متن درسی و غیره ـ روی یک نوار با صدای خودتان ضبط کنید. بعدش راحت روی یک صندلی بنیشیند یا روی تخت دراز بکشید. حالا یک تمرین ریلکسیشن انجام بدهید یعنی تمام عضلاتتان را طی یک تا دو دقیقه منقبض کنید و بعد با چشمهای بسته شروع کنید به آزاد کردن تک تک عضلاتتان از بالا به پایین. وقتی عضلات بدنتان رها شدند، تا چند دقیقه با چشمهای بسته در همین حالت بمانید تا بدنتان یک سنگینی و رخوت دل پذیری را تجربه کند. حالا باید ضبط صوتی که متن مورد نظرتان روی آن ضبط شده، توسط شخص دیگری روشن شود و یا این که میتوانید از همان اول، چند دقیقه ابتدایی نوار را خالی بگذارید تا پس از رسیدن به این مرحله، شنیدن صدای ضبط شدهتان آغاز شود. در جریان گوش دادن به صدای خودتان، هیچ تلاشی برای یادگیری نکنید و هیچ کار اضافهای هم انجام ندهید. «آن زمزمهها به طرز ناشناختهای در ناخودآگاهتان خواهد نشست.» این را گئورگی لوزانف، روانپزشک سرشناس بلغاری، میگوید و بسیاری دیگر از روانپزشکان و روانشناسان نیز معتقدند که این روش، بهترین روش برای به خاطر سپردن حفظیات است. امتحان کنید.
پنج شنبه 14/9/1387 - 5:48
دنیای گیاهان و حیوانات
به نام خدا
اسب می تواند با گوشهایش همه چیز را بگوید.
وقتی این گوشها کاملاً راست است یعنی اسب آرام است و با دقت چیزی را نگاه می کند و یا درباره چیزی فکر می کند.
وقتی گوشها بطرف جلو خمیده است اسب می ترسد.
وقتی گوشها به طرف عقب خمیده باشد حیوان خشمگین و ناراحت است.
اسبها می فهمند،باهوش و زرنگ هستند،بایکدیگر حرف می زنند.
حرکات و اعمالشان بخوبی جملات"من تشنه ام،گرمم است،از تو خوشم می آید و..."را به نظر مربی می رساند.
سه شنبه 12/9/1387 - 5:55
شعر و قطعات ادبی
به نام خالق یکتا
خدایا
راهی نمی بینم و آینده پنهان است.
اما مهم نیست ، همین كافی ست
كه تو همه چیز را می بینی و من تو را،
خدایا
در این دنیا، پیوسته در معرض نابودی ، هلاك و مرگ هستم
در دل می گویم :
خدا یا
تو به خاطر بندگانت معجزات بی شماری می كنی،
پس به نجات من هم بیا ،
مرا موهبت آن بخش
كه در تو زندگی كنم ،
پیش بروم و نفس گسیخته را بكشم .
مباد كه از یاد ببرم
تو پناه و آسایش من هستی .
با دستی دامن تو را می گیرم
و با دست دیگر به تهیدستان و درد مندان یاری می رسانم.
مرا در اوقات تنهایی و نیازمندی تنها مگذار
ای رحیم و بخشنده !
مرا دریاب!
خدای رحیم و رحمان!
خدای خوب و مهربان!
خدای صبور و بی نیاز!
خدایی كه مظهر قدرت، عزت، شرافت و پاكی ها هستی!
تو را فقط، فقط به خودت، تو را به بی كرانی دریاهایت، تو را به عظمت كوههایت، به مخلوقاتت، به آفرینش پدیده هایت،
و فقط به نام زیبای الله ات كه مظهر همه چیز است قسم میدهیم، كه کمکمان کن تا دستگیر بندگانت شویم، كمك مان كن تا ما هم مانند تو صبور، عظیم، شریف و پاك شویم تا بتوانیم همانی باشیم که گفتی و خواستی و اشرف مخلوقات باشیم .
ما را از بندگانت بی نیاز گردان و رحمتت را از ما ردیغ مدار همانگونه که تا به حال نیز نکردی و ما تنها و تنها نیازمند همین رحمتت هستیم و از هر آنچه در بهشت وعده دادی فقط رضای تو را می خواهیم نه بهشتت را.
خداوندا،ای خدای بزرگ و مهربان ای مهربانترین مهربانان!
هیچگاه سخنی بر زبان نراندم تا خاطری آزرده شود،
نگاهی نکردم تا دلی بلرزد،
راهی نرفته ام که بیراهه باشد،
و اینها تنها به خواست تو بوده ،
و حال از تو می خواهم که بازهم مرا در زندگی یاری دهی
تا آنگونه باشم که آفریده شده ام.
پروردگار مهربانم !
به من آموخته ایی که در خاطر داشته باشم من تنها نیستم
که می توانم ، می خواهم، انجام می دهم،
بلکه همه انسانها اینگونه اند.
به من آموخته ایی که تنها دل من دل نیست بلکه همه دلی در سینه دارند.
معبود بی نیازم!
حال از تو می خواهم که به من نیاز را بیاموزی ،
من نیازمند شناخت خودم ،
به من بیاموز که من تنها نیستم .
ای الهه عشق!
تو آفریننده منی و تو آفریننده هر آنچه من دانسته و ندانسته ام هستی،
ای مظهر عشق !
به من بیاموز که در نبود شادی غمگین نباشم و در نبود نور در ظلمت فرو نروم و در نبود تو به شیطان پناه نیاورم.
من می دانم که تو آفریننده شادی و نوری .
پروردگارا مرا دریاب که در همه حال تو از احوال دل ما با خبری
"آمین یا رب العالمین"
سه شنبه 12/9/1387 - 5:54
بیماری ها
آیا از استرس نمی ترسید؟
استرس واكنش جسمی انسان به یك تحریك درونی یا بیرونی است. یك عامل استرسزای واقعی یا ذهنی باعث بهوجود آمدن واكنشهایی در انسان میشود.
آیا از استرس نمی ترسید؟
روزانه بارها و بارها واژه <استرس> را میشنویم و بر زبان میآوریم:
ـ امتحان دارم، وای چقدر استرس دارم.>
ـ این استرس بچهها موقع بازی بود كه نتوانستند گل بزنند.>
ـ آنقدر استرس داشتم كه موقع مصاحبه نتوانستم حرف بزنم>!
اما واقعا استرس چیست؟ چه عواملی باعث میشود یك موقعیت یا وضعیت خاص را<استرسزا> بدانیم و دیگری را نه؟ استرس چه تاثیری بر سلامت روانی و جسمی ما دارد؟ آیا ممكن است استرس برای ما مفید هم باشد؟چطور میتوان ضررهای استرس را بر سلامتمان كم كنیم؟در این باره هم شاید حرف و بحث زیادی شنیده باشید، اما مرور همه این نكات در كنار هم به همراه جدیدترین مطالعات انجام شده در اینباره، خالی از لطف و فایده نخواهد بود.
1 و شما چه میدانی كه استرس چیست؟
استرس واكنش جسمی انسان به یك تحریك درونی یا بیرونی است. یك عامل استرسزای واقعی یا ذهنی باعث بهوجود آمدن واكنشهایی در انسان میشود. از تپش قلب و تعریق زیاد گرفته، تا لرزش دست و بیقراری. موقعیت واقعی مانند زمانی است كه در خیابان خلوتی با یك سگ وحشی و عصبانی روبهرو میشویم و موقعیت ذهنی استرسزا وقتی است كه درباره آینده شغلیمان نگران هستیم. واكنش بدن در این موقعیتها، كه استرس نام دارد، مجموعهای پیچیده از وقایع روانی و جسمی است كه برای مقابله با موقعیت پرخطر، ضروری است. عوامل استرسزا، وقایع و موقعیتهایی هستند كه باعث تحریك این واكنشها میشوند. به طور كلی دو نوع عامل استرسزا داریم: برخی از آنها فیزیولوژیك یا جسمیاند، مثل ورزش، بیماری و هر نوع آسیب جسمی مواجه شدن با آلودگیهای محیطی یا تغییرات دمایی شدید. برخی عوامل نیز روانی هستند، مانند كنار آمدن با هیجانهای شدید، تلاش برای كنترل موقعیتهای اجتماعی دشوار، سر و كار داشتن با افكار ناراحت و روابط مغشوش و ...
2 مقابله با استرس
استرس نتیجه زندگی است. در دنیای امروز بسیاری از مردم نمیتوانند با عوامل استرسزای مهم زندگیشان مبارزه كنند یا از آن بگریزند، چرا كه منشا استرس خود را نمیدانند و نیاموختهاند كه چطور با آن مقابله كرده و كنترلش كنند. با آموختن راههای مقابله با استرسهای روزمره اكثر افراد میتوانند زندگی سالمی را- حتی با وجود استرسها - داشته باشند. استراتژیهای مقابله، واكنشهای رفتاری و فرآیندهای فكری هستند كه افراد برای كنار آمدن فعالانه با استرس به كار میگیرند. سه نوع استراتژی برای مقابله با استرس شامل استراتژی های مسئله- محور، هیجان- محور و نیز روشهای حمایت اجتماعی هستند كه برخی مفید و برخی مضرند.
3) استراتژیهای مسئله- محور
برنامهریزی، رویارویی و فعالیتهای حل مسئله، رفتارهایی هستند كه آثار منفی عوامل استرسزا را مستقیما كاهش داده یا حذف میكنند. به عنوان مثال، اولویتبندی كردن امور، برنامهریزی برای مدیریت بهتر پول و زمان، برنامهریزی برای دوران بازنشستگی یا دوباره آموختن یك شغل یا حرفه، استراتژیهایی هستند كه باعث میشوند فرد كنترل بهتری روی موقعیتهای پراسترس پیدا كند. شناختن عوامل استرسزا در زندگی و این حس كه من روی آنها تسلط دارم باعث میشود كمتر دچار پریشانی شده و به همین دلیل سلامت ما هم كمتر تحت تاثیر آن قرار بگیرد.
نوشتن یادداشت روزانه یكی از راه های ساده و بسیار موِثر از این دسته است اگر وقایع روزانه، افكار و احساساتتان را بهصورت مكتوب داشته باشید،كنار آمدن با استرسورهای روزانه برایتان راحتتر خواهد شد. ارایه این افكار در یك نشریه بهطور منظم، اجازه تمركزها بر پاسخهای عاطفیتان می دهد. هیچ قانونی برای نوشتن كارآمد وجود ندارد. برخی شعر، یا قالبنامه یا ... را ترجیح میدهند. سعی كنید در نوشتهتان درباره مشكلات موجود حرف زد. و راهحلهای را بیان كنید.
4 ) استراتژیهای هیجان- محور
بهجای مواجهه مستقیم با عوام استرس زا، برخی این استراتژیها را ترجیح میدهند. چنین تغییراتی وقایع را كمتر تهدیدآمیز جلوه میدهند. مكانیسمهای دفاعی مانند <انكار> از این جملهاند. برخی افراد پراسترس به واكنشهای دیگری مانند: خوردن بیش از حد یا مصرف تنقلات بیارزش روی میآورند. برخی دیگر به سوءمصرف الكل پناه میبرند. چنین سبكهای زندگی ناسالمی، ممكن است حتی به تولید استرس بیشتر منجر شود. استراتژی های هیجان- محور میتوانند آثار نامطلوبی برای فرد و نیز اطرافیان او داشته باشد. چنین افرادی نیاز دارند كه دریابند استرس جزئی از زندگی آنهاست. تلاش برای فرار از عوامل تنش زا یا انكار آنها معمولا نمیتواند اثر درازمدت استرس را بر سلامت انسان كاهش دهد.
البته همه استراتژیهای هیجان- محور را نمیتوان مردود انگاشت. برخی كمك كنندهاند، بهخصوص اگر در آرامش فكری فرد موثر بوده یا او را به تفكر مثبت تشویق كند. بذلهگویی میتواند بهعنوان خنثیكننده استرس عمل كند، چرا كه از بار وقایع ناگوار كم میكند. به عنوان مثال كسانی كه در، توفان خانهشان كاملا تخریب شده و بر سر در آن تابلویی با عبارت <به فروش میرسد> نصب میكنند، از این روش برای رهایی از این محنت و پریشانی خود بهره میبرند. ارزیابی و نگرش سازنده از موقعیت پرتنش، یك استراتژی هیجان- محور محسوب میشود كه مفید هم هست. بسیاری ورزشكاران موفق هر رقابت ورزشی را فرصت برای به چالش كشیدن خود و كسب برتریهای بیشتر ارزیابی میكنند. با برخورد با یك رقابت بهعنوان یك چالش و نه تهدید، ورزشكاران با احتمال كمتری آثار تخریبی هیجانی و جسمی استرس را بر عملكرد خود تجربه میكنند.
5 ) استراتژیهای حمایت اجتماعی
این استراتژیهای شامل جستجوی توصیهها، كمك و یا مشاوره دوستان و یا خویشاوندان است. شركت در گروههای حمایتی یا مراسم معنوی و مذهبی از این جملهاند. نمونههای تاثیر چنین استراتژیهایی را نه تنها در سطح یك فرد بلكه در سطح كل جامعه هم میبینیم. وقتی واقعه ناگواری مانند زلزله در یك جامعه رخ میدهد، كمك سازمانهای داوطلبانه مانند هلالاحمر از همین نوع است. این كمكها فقط شامل ا مدادرسانی به مجروحان، یا تهیه كمپ و چادر برای آنها نیست، بلكه نوعی حمایت روانی و اجتماعی است كه باعث میشود اثرات ناگوار زخمی كه بر روح و جسم قربانیان وارد شده، كمكم التیام یابد. تنها دانستن همین مطلب كه افراد دیگری، ولو افراد غریبه و بیگانه، تمایل دارند به آنها كمك كنند، باعث آرامش و احساس قوت قلب برای اكثر افراد محنت زده میشود.
هدف اصلی در اكثر فعالیتهای ریلكسیشن، آموختن آن است كه چطور عضلات اسكلتی بدن را در حالت هوشیاری ذهنی ریلكس كنید.
در اینجا چند روش كلی را برای انجام این گونه فعالیت ها معرفی میكنیم.
6 یك نفس عمیق، یك زندگی:
در هنگام بروز حملات اضطرابی (پانیك) اكثرا افراد دچار هایپرونتیلاسیون یعنی تنفسهای تند، بریدهبریده و كمعمق میشوند. چنین تنفسی باعث ایجاد تغییراتی در غلظت مواد شیمیایی خون میشود كه آن هم به نوبه خود ضربان قلب را افزایش و موجب حالت گیجی و منگی میشود. با تمرین تنفس بهصورت عمیق و آهسته، افراد پراسترس میتوانند احساس آرامش بیشتری كرده و در عین حال مواد شیمیایی موجود در خونشان به حالت طبیعی برخواهد گشت. تمركز بر تنفس عمیقتر یك فایده دیگر نیز دارد و آن این كه توجه انسان را از عامل استرسزا منحرف كرد ه و به خود عمل تنفس معطوف میسازد. نكته كلیدی آن است كه پشتسر هم نفس عمیق بكشید و برای این كار عضلات شكمی خود را منقبض كنید تا دریابید نفس عمیق چه تاثیر حسی متفاوتی از الگوی معمول شماخواهد داشت. تحقیقات نشان میدهد تنفس عمیق روشی است ساده و سریع برای كاهش اثرات منفی استرس بر سلامت فرد. هر زمان حس كردید هیجان یا استرس در شما شروع شده، میتوانید از این تكنیك بهره ببرید. بلافاصله قبل از شروع امتحان بعدی، ارائه كنفرانس یا مصاحبه شغلیتان با چنین روش ساده برای تنفس عمیق خود را در ریلكس كنید.
7 یك، دو، سه: از فرق سر تا نوك پا:
علیرغم آن كه برخی درجات انقباض عضلات اسكلتی برای وضعیت راحت بدن ضروری به شمار میروند، با این حال انقباض بیش از حد در عضلات پیشانی، پوست سر و فك و گردن، میتواند موجب بهوجود آمدن سردرد نوع فشارنده شود. افراد پراسترس غالبا در ظاهر منقبض و اخمو به نظر میرسند، چرا كه عضلات صورت و مشت آنها حالت انقباضی دارد. چنین افرادی حتی درحالت استراحت هم حس میكنند عضلات آنها كشیده و منقبض است. تكنیك ریلكس پیش رونده عضلات به افراد میآموزد كه چگونه تفاوت بین یك عضله در حال انقباض و عضله در حال استراحت را درك كنیم. هر شخص درمییابد كه چگونه به اراده خود عضلات منقبض را شل كند و حس آرامش و استراحت آنها را آگاهانه درك كند. وقتی عضلات اسكلتی فردی كاملا ریلكس شد، فرد خودبهخود آرامش یافته و احساس راحتی میكند. میتوانیم از این تكنیك برای به خواب رفتن هم بهره ببریم.
8 تمركزكنیدتا آرامش بیابید:
برخی افراد با مناجات كردن یا مدیتیشین، كم شدن استرس را تجربه میكنند. مدیتیشن عملی است كه فرد با تمركز روی یك تك واژه، یك موضوع یا اندیشه، به آرامش دست مییابد. مدیتیشن در حالت پُری ذهن عبارت است از انواع مختلفی از روشهای ریلكسیشن كه تمام توجه شما را بر روی عملی متمركز میكند كه در همان لحظه انجامش میدهید. به جای تكرار یك كلمه یا فكر كردن صرفا به یك موضوع یا شیء خاص، به افكار خود اجازه میدهید كه جاری شوند و كل احساسات و افكار شما را در برگیرند. برخی افراد از تنفس عمیق و وضعیتهای خاص یوگا برای رسیدن به چنین حالتی استفاده میكنند. میتوان از این روش برای كاهش استرس در هنگام فعالیتهای روزمره و معمولی مانند غذا خوردن یا راهرفتن استفاده كنید و یا به هنگام مطالعه در موضوعی جالب مانند عكاسی، نقاشی یا حتی جمع كردن كلكسیون تمبر! با انجام این تكنیك به طور منظم، میآموزید كه چطور ذهن خود را تنظیم كنید كه به چه چیزی توجه نشان دهد و واكنشهای منفی خود را به استرس كم كنید. توجه محافل علمی به ارزش مدیتیشن به عنوان تكنیكی برای مدیریت استرس با بررسی TM یا مدیتیشن متعالی آغاز شد. دانشمندی به نام هربرت بنسون ، با مطالعه درTM مدلی جدید برای ریلكسیشن ارائه كرد. روش پیشنهادی او برای كاهش جریان خون و نیز درمان سوءمصرف مواد موثر است. روش بنسون به این ترتیب است كه ابتدا مكان ساكتی برای آن كه بتوانید 5 تا 10 دقیقه به راحتی بنشینید، پیدا كنید. چشمهایتان را ببندید، به حالت طبیعی نفس بكشید روی تكرار یك كلمه یا یك فكر خوشایند تمركز كنید. بهطور پیشرونده، هر گروه از عضلاتتان را ریلكس كنید.
از پاها شروع كنید و به ترتیب بالا بیایید تا به صورت برسید. بعد از ریلكس كردن همه عضلات 3 دقیقه همین حالت را حفظ كنید. وقتی برای وضع هوشیاری طبیعی آماده شدید، چشمها را باز كرده، بایستید و عضلاتتان را بكشید.
9 دنیا را تخیل كنید:
تخیل فعالیتی ذهنی است كه اغلب با تمرینهای ریلكس پیشرونده عضلات تركیب شده تا ریلكسیشن عضلات را كامل كند. افراد بعد از ریلكس كردن عضلاتشان درباره حسهای خوشایند و آرامبخش فكر میكنند. قوه تخیل یا تجربیات گذشته میتواند ذهن را هدایت كند. آن قدر در پروراندن آن حس پیش میروند تا بتوانند تصویر واضحی از آن در ذهن خود ببینند. آن گاه به سراغ حس دیگری رفته و همین روند را تكرار میكنند. به عنوان مثال شخصی كه از فعالیتهای خارج از منزل لذت میبرد، بالا و پایین رفتن بر روی جریانات آب رودخانهای را در حال قایق سواری تخیل میكند. در این حالت احساس آرامشبخش شناوری ملایم بر روی آب، آواز پرندگان و نیز جریان آب را همزمان تصور میكند. تخیل یا تصویرسازی، میتواند راهی خلاقانه و لذتبخش برای رهایی ذهن از فكر كردن درباره مشكلات باشد. ورزشكاران، بازیگران و مجریان، اغلب برای كم كردن استرس و بهبود عملكرد خود از این تكنیك استفاده میكنند. گرچه این تكنیك جایگزین فعالیتهای عملی و واقعی نمیشود، ولی اغلب برای ورزشكاران در رقابتهای قهرمانی مفید است.
10 کاهش استرس شب امتحان با آزمونهای میان دوره ای
براساس اظهارات یک کارشناس مسائل آموزشی، برگزاری آزمونهای تشخیصی در طول سال تحصیلی می تواند اضطراب روزهای قبل و بعد از امتحان دانش آموزان را از بین ببرد.
دکتر حسین احمدی در گفتگو با مهر، درباره چگونگی رفتار دانش آموزان، معلمان و والدین برای آرامش بخشیدن به لحظه های امتحانات سرنوشت ساز مدرسه ای تاکید کرد: معلمان می توانند با پرسش و پاسخ هایی که در طول سال تحصیلی انجام می دهند ضعف های دانش آموزان را به خوبی شناسایی کنند.
معاون آموزش و پروش عمومی وزارت آموزش وپروش افزود: والدین باید به جای مداخله های بی اثر روزهای امتحان، در طول سال تحصیلی روند فعالیت فرزندان خود را مورد نظارت دقیق قرار دهند.
وی خاطر نشان ساخت: با برگزاری آزمونهای کلاسی و نظارت مستمر والدین، می توان قبل از امتحانات پایانی برای دانش آموزان کلاس های تقویتی تشکیل داد. به این ترتیب ترس از امتحان به کمترین حد خود خواهد رسید.
کارشناس مسائل آموزشی یادآور شد: معلمان باید برای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در طرح سئوالات امتحانی از تکیه بر حافظه گرایی بپرهیزند و آزمونها را طوری برگزار کنند که دانسته های عمقی و کلاسی نیز در آنها برجسته باشد.
وی تاکید کرد: دور کردن فضای امتحان از استرس، نظم سالن جلسه، ترتیب دادن سئوالات و چیدن آنها از آسان به سخت (در برگه های امتحانی) از سوی مربیان مدارس می تواند در کسب نتیجه بهتر موثر باشد.
احمدی یاد آورشد: برگزاری آزمونهای عملکردی در دروسی مانند علوم، انشاء و علوم اجتماعی در دستور کار معلمان قرار دارد و با استمرار این امر به تدریج مشکلات شب امتحان دانش آموزان به حداقل می رسد
مدیریت استرس در شرایط بحرانی
برای هر گروه از افراد بحران دیده در فجایع بلایای طبیعی باید برنامه ای منظم و اصولی به منظور كاهش و كنترل استرس انجام داد. كه این برنامه ها بسته به شرایط منطقه بحران زده متفاوتند.
دكتر احمد حقیری دهباز كارشناس مدیریت بحران در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران افزود: بحران واقعه ای فاجعه آمیز و ناگهانی است كه وضعیت عادی را تحت تاثیر قرار داده و باعث از دست رفتن میزان زیادی از منایع می شود وی گفت: در بحران ها 2 گروه درمعرض استرس و آسیب های روحی فراوان قرار می گیرند یكی افراد بحران دیده و دیگری امداد رسانان هستند وی ادامه داد: تقریبا تمام افراد بحران زده دچار استرس، اضطراب و هراس می شوند. بسیاری احساس بی ثباتی، تعریق شدید و گیجی می كنند و از تحریك پذیری، بی قراری، خستگی، اختلالات خواب، كابوس های شبانه، رنج می برند وی در ادامه با اشاره به اینكه، امداد رسان و افرادی كه ناظران فاجعه هستند اغلب دچار هراس و اضطراب می شوند تاكید كرد: ناظران بحران اغلب دچار احساس گناه، افسردگی و خشم می شوند كه برخورد مناسب برای كاهش استرس و مدیریت استرس در بحران ها، حائز اهمیت است
بین سطح استرس با بروز كم شنوایی ارتباط وجود دارد
یک متخصص گوش و حلق و بینی اعتقاد دارد، استرس میتواند یكی از عوامل زمینهساز كم شنوایی ناگهانی شود.
دكتر فرهاد فراهانی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران افزود: عوامل متعددی به عنوان علل اتیولوژیك در ایجاد كاهش شنوایی ناگهانی دخالت دارند كه عفونتهای ویروسی، مشكلات عروقی، ترومای صوتی و تومورهای زاویه مخچهای از آن جمله هستند.
وی گفت: عوامل مستعد كنندهای نیز در کاهش شنوایی دخالت دارند كه میتوان به آلرژی، سن بیمار، تغییرات فشار اتمسفر و حالات هیجانی اشاره كرد كه با توجه به نقش استرس در ایجاد بیماریهای مختلف مشخص شده است بین سطح استرس با بروز كم شنوایی ناگهانی ارتباط وجود دارد.
فراهانی خاطرنشان کرد: استرس میتواند یكی از علل زمینهساز كم شنوایی ناگهانی باشد و خودآگاهی فردی یك عامل تعدیل كننده در درمان استرس است.
استرس و تأثیر منفی آن بر مغز كودكان
تحقیقات نشان می دهد استرس ممكن است باعث آسیب به مغز كودكان شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران سمیه امانی در تحقیقات پایان نامه ای خود به بررسی اثرات استرس بر مغز كوكان پرداخت.
این پژوهش نشان می دهد، بخشی از ساختار مغز شامل حافظه و عاطفه است كه در كودكان با بروز اختلال استرس پس از سانحه، دچار آسیب می شوند در نتیجه كودك كمتر قادر است تا با استرس و اضطراب زیاد سازگاری پیدا كند.
این پژوهش حاکیست، سطح خونی هورمون استرس به نام كورتیزول در كودكان زیاد بوده و تحقیقات در حیوانات نشان داده است كه میزان بالای كورتیزول، سلول های هیپوكامپ را در حیوانات از بین می برد.
بنابه این گزارش این تحقیق می افزاید، ممكن است یك چرخه معیوب ایجاد و هیپوكامپ بیشتر تخریب شود كه این باعث افزایش اضطراب می گردد که این آسیب می تواند علایم استرس را طولانی كرده و در درمان خلل ایجاد كند.
استرس عوامل بیماری زا "ام اس" و" صرع " را افزایش میدهد
عضو كلینیك " لودنشاید" دانشگاه بن آلمان گفت : استرس یكی از عوامل مهم و اصلی در تشدید بیماریهای عصبی "ام اس " و " صرع " است.
"پرفسور هینز رخدل " در دومین روز سمینار بینالمللی "طب روان تنی" در اصفهانافزود : لرزش اندام ها، كم بینایی، افتادنهای ناگهانی، فراموشكاری لحظهای ، خستگی و اختلال در حواس پنجگانه از جمله علائم این بیماری هاست.
وی اظهارداشت : چند درصد ازبیماریها توسط استرس بر افراد وارد و تشدید میشودكهبیماریهای مزمن ام اس و صرع ازآن مستثنی نبوده و افراد مبتلا با چالشهای سختی روبرو هستند.
وی گفت : عدم تشخیص بیماری ، غیر قابل پیشبینی بودن بیماری، نگرانی در مورد تامین هزینههای درمانی، وضعیت شغلی ، وابستگی به دیگران ، ناتوانی در مراقبت این افراد، نبود امكانات رفاهی در خانه و محل كار برای آنان از جمله مواردی استرسی است كه به علت بیماری ایجاد میشود.
وی افزود:با مطالعه بیماران مبتلا به این بیماریهای مزمن عصبی مشخص شده است كه در دوره استرس بیماران، علائم بیماریها دو برابر و كنترل آنها سخت- تر شده است.
وی گفت : سریعترین تاثیر استرس بر روی افراد روز بعد از عامل استرس است كه نوع استرس به همان میزان بیماری را تشدید میكند.
رخدل بااشاره به این كه درمان نشدن وازدست دادن موقعیتاجتماعیو خانوادگی از اولین عواقب استرس این دسته از بیماران است، افزود:درون گرایی،احساس سرباربودن،افكاروسواسی،افسردگی، تنیدگی و سردرگمی از دیگر احساسات استرس- زا در این افراد است.
وی با بیاناین كه مردان كمتر امید به زندگی و توجه بهدرمان دارند،گفت :
به پزشكان و خانوادهها توصیه میشود كه آنان را با برنامهریزی دقیق درمانی به درمان و كنترل این بیماری ترغیب و تشویق كنند و شرایط زندگی مناسب با فعالیت و روح و روان آنها را فراهم نمایند.
این پرفسور روانشناس گفت : بهترین درمان استرس در این بیماران، ورزش، خواندن كتابهای طنز و مصور و تماشای فیلمهای كمدی و ارتقاء شغلی در صورت لیاقت است.
استرس در مادران پیری زودرس ایجاد می کند
استرس های ایجاد شده برای کودکان نوزاد می تواند به اندازه 10 سال یا بیشتر، به عمر سلول های بدن مادر بیافزاید.
استرس های ایجاد شده برای کودکان نوزاد می تواند به اندازه 10 سال یا بیشتر، به عمر سلول های بدن مادر بیافزاید.
دانشمندان یکی ازدانشگاه های کالیفرنیا دریافته اند استرس و فشارهای عصبی می تواند عمر سلول های بدن مادر را افزایش دهد.
این فشارهای عصبی با اثرگذاشتن بر قسمت به خصوصی از DNA که telomeres نام داشته و ظیفه اصلی تقسیم سلولی را بر عهده دارد، عمر سلول های بدن مادر را افزایش می دهد.
این گروه تحقیقاتی اعلام کرده اند که بررسی های آکادمی ملی علوم آمریکا رابطه بین سلول های بدن و استرس را به درستی نشان داده است.
مطالعات پیشین نشان داده بود یکی از مهم ترین عوامل ابتلا به پیری زودرس، استرس است. اما در عین حال تا این اولین تحقیقی است که مکانیسم این فرایند را نشان می دهد
سه شنبه 12/9/1387 - 5:52
بیماری ها
مقدمه: همه در دورههایی از عمر افسردگی را تجربه میكنند. این احساسات معمولاً به دنبال فقدان یا ناكامی ایجاد میشود و در شرایط طبیعی پس از چند ساعت یا چند روز از بین میرود. افسردگی یكی از مهمترین بیماریهای ناتوان كننده است كه امروزه تعداد زیادی از مردم دچار آن شدهاند. این بیماری توانایی فرد را در عملكرد، تفكر و احساس تحت تأثیر قرار میدهد و یك مشكل عاطفی خاص است كه با اندوه، یأسو ناامیدی فراگیر مشخص میگردد. فرد افسرده اغلب لذت بردن از زندگی را مشكل مییابد، احساس تنهایی شدیدی میكند و برای درگیر شدن در فعالیتهای روزمره زندگی از نیرویی كم برخوردار است. بسیاری از مردم در دورههایی از زندگی خود نسبت به رویدادهای زندگی احساس دلسردی میكنند، ولی افسردگی واقعی، عمیقتر و طولانیتر است و كل وجود شخص را تحت تأثیر قرار میدهد. آمارها نشان میدهد كه از هر پنج زن و مرد، یك نفر در طول زندگی خود بیماری افسردگی را تجربه خواهد كرد. افسردگی چیست؟ تهیه و تدوین : دكتر زهرا موسی زاده مشاور واحد خواهران افسردگی حالت خلقی مداوم و پایداری است كه میتواند ابعاد مختلف زندگی فرد را دربرگیرد و با احساس بیارزشی، گناه افراطی، تنهایی، اندوه، ناامیدی و تردید در كفایت خود مشخص میگردد. افراد افسرده ممكن است نوسانهای خُلقی شدیدی را تجربه نمایند یا از فعالیتها و روابط اجتماعی كنارهگیری كنند. افسردگی یك بیماری است؟ افسردگی یك بیماری طبی مانند بیماریهای دیگر از قبیل زخم معده و فشار خون بالاست كه اگرچه علایم عمومی آن در بیماران شبیه به هم است اما جزئیات این علایم در افراد مختلف متفاوت است. بیماری افسردگی را نبایستی با احساس گذرای بیحوصلگی ـ كه ممكن است در واكنش به شكست یا واقعهای ناخوشایند ایجاد شود ـ یا اندوه ـ كه متعاقب از دست دادن عزیزان در فرد پدید میآید ـ اشتباه گرفت. علل بیماری افسردگی بیماری افسردگی در اثر چندین علت مرتبط با هم ایجاد میشود. تغییرات شیمیایی ایجاد شده در مغز و اختلال در هدایت پیامهای عصبی، فقدانهای قابل توجه، انتظارات غیرواقعگرایانه، یأس ، عدم توانایی در كنترل بر محیط و تفكر منفی از جمله عوامل افسردگی است. ـ افسردگی بیشتر در چه سنینی دیده میشود؟ اگرچه سن معمول شروع افسردگی میانسالی است؛ اما این بیماری در هر سنی از كودكی ، نوجوانی یا سالمندی ممكن است دیده شود. ـ آیا افسردگی بیماری قرن بیستم است؟ واقعیت این است كه افسردگی از قرنها پیش برای بشر به عنوان یك بیماری شناخته شده بود. بقراط و بوعلی سینا در قرنهای گذشته این بیماری را شرح دادهاند. اما در دهههای اخیر با پیشرفت علم پزشكی و درمان بسیاری از بیماریهای جسمی و افزایش توجه عموم مردم به مسائل بهداشت روانی، افسردگی نمود بیشتری پیدا كرده است. علایم بیماری افسردگی شكل تظاهر این بیماری در افراد مختلف بسیار متنوع و متفاوت است و ممكن است با نشانه یا تركیبی از نشانههای ذیل زندگی شخص را تحت تأثیر قرار دهد: 1ـ نشانههای عاطفی مانند غمگین بودن، احساس گناه، نوسانات خلقی ، ناامیدی بیش از حد، اضطراب ، خشم، درماندگی و ... 2ـ نشانههای جسمانی مانند خواب بیش از حد زیاد یا كم، خوردن افراطی یا بیاشتهایی ، یبوست، كاهش یا افزایش وزن، چرخههای نامنظم قاعدگی و ... 3ـ نشانههای رفتاری مانند گریههای بدون دلیل واضح، كنارهگیری از سایر مردم و موقعیتهای جدید ، بسادگی دستخوش خشم شدن، فقدان انگیزه جهت پیگیری اهداف. 4ـ افكار و ادراكات خود تخریبگرانه شامل احساس بازنده بودن، انتقاد مكرر از خود، احساس درماندگی و نا امیدی، سرزش خود به خاطر اتفاقات ناخوشایند، بدبینی نسبت به آینده . آیا افسردگی نشاندهندةضعف شخصی است؟ متأسفانه برخی از مردم افسردگی را ناشی از ضعف قدرت اراده میدانند و به این ترتیب سعی میكنند آن را با تقویت اراده برطرف كنند، اما از آنجا كه بیماری افسردگی نه بطور ارادی ایجاد و نه بصورت ارادی فع میشود، خود این مطلب ممكن است برای بیمار نا امید كننده باشد. افسردگی، نشانة ضعف شخصی نیست و بدون درمان مناسب، تداوم یافته و حتی بدتر میشود. چگونه میتوان بر بیماری افسردگی غلبه كرد؟ همة اشكال افسردگی در صورت تحت تأثیر قرار دادن عملكرد باید جدی تلقی گردند. توجه دقیق جهت تعیین منبع افسردگی ـ تعارض درونی، عواطف سركوب شده و تغییرات رفتاری ـ جهت فهم و تعیین میزان رشد و گسترش افسردگی و شیوههای درمانی ، بسیار مهم و الزامی است. راههای كاهش افسردگی ـ از رختخواب خارج شوید: یكی از كارهای بسیار مهمی كه میتوانید انجام دهید، بیدار شدن در ساعت مشخصی از صبح است. داشتن نظم به كاركرد طبیعی بدن شما كمك كرده و در نتیجه احساسهای بهنجاری خواهید داشت. ـ نور: نور به بهتر شدن كاركرد بدن كمك میكند. بنابراین به محض بیدار شدن، پردهها را كنار بزنید تا نور بیشتری به درون اتاق بتابد. از آن بهتر، هرچه سریعتر از منزل خارج شده و در معرض تابش نور خورشید قرار گیرید. ـ حركت: فعال باشید و اكسیژن جذب كنید!به این معنا كه بیدار شوید و به مدت 5 الی 10 دقیقه راه بروید. ورزش ملایم به جریان خون كمك كرده و اكسیژن بیشتری را به بدنتــان ـ بویژه مغز ـ میرساند و هشیاری و سرزندگی را در شما تقویت میكند. ـ صبحانه : صبحانه خود را با پروتئین ـ تخم مرغ، كره ، بادام زمینی، آجیل ، پنیر ـ شروع كنید. هنگامی كه بیدار میشوید، اندامهای بدن شما جهت تأمین نیروی لازم، آماده جذب غذا و بویژه پروتئینهاست. با كسی صحبت كنید: یكی از سریعترین راهها برای مبارزه با افسردگیها، ایجاد ارتباط با دیگران است. نباید فكر كنید كه به هنگام افسردگی باید از دیگران دوری كرد. بنابراین مسأله را برای خود آسان بگیرید. با كسی كه دوستش دارید در مورد موضوعی لذتبخش صحبت كنید. مصرف قند را محدود كنید: قند در آغاز، نیروی خوبی به شما میدهد اما بعـد از یك ساعت قند خون كاهش مییابد و وقتی كه قند خون پایین باشد شما نیز احساس خوبی نخواهید داشت. ـ از غذاهای فیبردار استفاده كنید: مواد فیبری باعث میشود كه غذا در سیتم گوارشی به اندازه مناسب جذب شده و نیرویــی پایدارتر تولید گردد. از طریقخوردن یك پرتقالیا گریبفروت ـ نه فقط نوشیدن آب آنها ـ میتوانید مواد فیبری مورد نیاز را وارد بدنتان كنید. سبزیجات و میوههای تازه و غلات و حبوبات را نیز مصرف كنید. علت یا علل افسردگی خود را شناسایی نموده و با خوش بینی و شناخت افكار منفی، سعی كنید به جایگزینی افكار مثبت بپردازید. برای این كار جدولی از فعالیتهای روزمره هفتگی تهیه كنید و بر میزان فعالیتهای اجتماعی خود بیفزایید. ـ هرگاه احساس تنش میكنید، از روشهای خود آرام بخشی استفاده كنید. تنفس عمیق و پرداختن به امور تفریحی میتواند كمك كننده باشد. ـ لبخند بزنید و تظاهر كنید كه خوشحال هستید. راست بایستید و قامت خمیده و افسردهوار به خود نگیرید. تحقیقات نشان میدهد كه شكل بیان چهرهای، واقعاً نوع احساس شما را تغییر میدهدو وانمود كردن به تجربه یك حالت عاطفی، واقعاًآن حالت را در شما ایجاد میكند. درمان افسردگی خوشبختانه راههای مؤثر فراوانی برای درمان افسردگی وجود دارد. اگرچه همه پزشكان با درمان بیماری افسردگی، آشنایی دارند، اما روانپزشكان در این امر تخصص دارند. علاوه بر بكار بستن موارد فوق در صورت وجود نقص شیمیایی موجود در افسردگی، عملی ترین و مهمترین راه درمان، استفاده از داروهای ضد افسردگی است كه انواع مختلف دارد. هر بیمار ممكن است به یك یا چند نوع داروی خاص پاسخ مناسبی بدهد. به هر حال اكثریت قریب به اتفاق بیماران به یك مورد درمان دارویی همراه با بهرهگیری از خدمات مشاوره و روان درمانی پاسخ خواهند داد. ـ آیا داروهای ضد افسردگی عوارض دارند؟ هر دارویی عوارض احتمالی دارد. خشكی دهان، خوابآلودگی، سرگیجه یا تهوع ممكن است در روزهای اول درمان با داروهای افسردگی ایجاد شود كه معمولاًگذراست و بسرعت رفع میشوند. اما اگر بیمار، درمان را تحت نظر متخصص ادامه دهد عوارضی مثل اثر بر كلیه، معده و كبد با این داروها دیده نمیشود. ـ چه مدت باید داروهای ضد افسردگی را ادامه داد؟ حداقل مدت درمان، شش ماه پس از بهبودی بیمار است. گاهی اوقات بیمار با اولین علایم بهبودی، درمان را قطع میكند. در این صورت احتمال عود بیماری زیاد خواهد بود. ـ چقدر طول میكشد تا دارو بتواند به فرد كمك كند؟ همة ضد افسردگیها مدت زمانی را جهت تأثیر درمانی لازم دارند. اگر احساس بهبود نمیكنید، دلسرد نشوید. اثر درمانی بعد از دو تا چهار هفته از شروع برنامه درمان ظاهر میگردد. ـ اطرافیان برای بیمار افسرده چه كار میتوانند انجام دهند؟ مهمترین نقش اطرافیان، امیدوار كردن بیمار به بهبودی و تشویق او به پیگیری درمان است. به اطرافیان توصیه میكنیم: ـ رابطه طبیعی را با بیمار حفظ كنید. ـ نگرش منفی بیمار را برای او توضیح دهید اما نه با انتقاد و سرزنش. ـ احترام، حمایت و ارزش قائل شدن برای بیمار را از یاد نبرید. ـ اجازه دهید كه شخص افسرده از علاقه و نگرانی شما نسبت به خودش آگاه شود و دریابد كه شما در مواقع لازم جهت كمك به او در دسترس هستید. ـ در صورت پایدار بودن علایم افسردگی و ایجاد اشكال در فعالیتهای روزمره، شخص افسرده را تشویق نید كه به دنبال كمك حرفهای باشد.
سه شنبه 12/9/1387 - 5:45
خواستگاری و نامزدی
" كسی كه هزار سال زیست!"
دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید كه هیچ زندگی نكرده است.
تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.
پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد.
داد زد و بد و بیراه گفت.
خدا سكوت كرد.
جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت.
خدا سكوت كرد.
آسمان و زمین را به هم ریخت.
خدا سكوت كرد.
به پر و پای فرشتهو انسان پیچید خدا سكوت كرد.
كفر گفت و سجاده دور انداخت.
خدا سكوت كرد.
دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد.
خدا سكوتش را شكست و گفت:عزیزم،اما یك روز دیگر هم رفت.تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی.تنها یك روز دیگر باقی است.بیا و لااقل این یك روز را زندگی كن.
لا به لای هق هقش گفت:اما با یك روز...با یك روز چه كار می توان كرد؟ ...
خدا گفت:آن كس كه لذت یك روز زیستن را تجربه كند، گویی هزار سال زیسته است
و آنكه امروزش را در نمییابد هزار سال هم به كارش نمیآید.آنگاه سهم یك
روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت:حالا برو و زندگی كن.
او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد كه در گودی دستانش میدرخشید.
اما میترسید حركت كند.میترسید راه برود.میترسید زندگی از لا به لای انگشتانش بریزد.
قدری ایستاد...بعد با خودش گفت:وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایدهای دارد؟
بگذارد این مشت زندگی را مصرف كنم.
آن وقت شروع به دویدن كرد.زندگی را به سر و رویش پاشید.
زندگی را نوشید و زندگی را بویید.چنان به وجد آمد كه دید میتواند تا ته دنیا بدود،
می تواند بال بزند، میتواند پا روی خورشید بگذارد.می تواند....
او در آن یك روز آسمانخراشی بنا نكرد، زمینی را مالك نشد، مقامی را به دست نیاورد، اما....
اما در همان یك روز دست بر پوست درختی كشید، روی چمن خوابید،
كفشدوزكی را تماشا كرد،سرش را بالا گرفت و ابرها را دید
و به آنهایی كه او را نمیشناختند سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند
از ته دل دعا كرد.او در همان یك روز آشتی كرد و خندید و سبك شد.
لذت برد و سرشار شد و بخشید.عاشق شد و عبور كرد و تمام شد.
او در همان یك روز زندگی كرد، اما فرشتهها در تقویم خدا نوشتند:
" امروز او درگذشت.كسی كه هزار سال زیسته بود!"
يکشنبه 10/9/1387 - 6:8
شعر و قطعات ادبی
به نام خالق یکتا
صداقت یعنی از مرز افق ها
به قصد دیدن رویت گذشتن
میان كوچه های سبز احساس
به دنبال قدم های تو گشتن
نجابت یعنی از باغ نگاهت
به رسم عاطفه یك پونه چیدن
میان سایه روشن های احساس
ترا از پشت یك آئینه دیدن
دوچشمت سرزمین آرزوها
نگاهت داستان آشنایی ست
امان از آن زمان كه قلب عاشق
گرفتار خزان یك جداییست
يکشنبه 10/9/1387 - 6:6
دانستنی های علمی
به نام خدا
انواع مورچه ها
مورچه های کشاورز:نوعی مورچه به نام مورچه های سائو برگها را در انبارهای زیرزمینی خود جمع می کنند و از فضولات کرمینه مخصوصی آنها را کود می دهند در نتیجه نوعی قارچ بر این برگها می روید که مورچه ها آنرا می خورند.
مورچه ها این سر طبیعت را که قارچها در تاریکی بهتر می رویند را هزاران سال پیشتر از انسانها می دانستند.
مورچه های برده دار:مورچه هایی هستند که برای خود غلام دارند و مورچه های ناتوان را برای خود به برده گی می گیرند.
برای این منظور پیله های مورچه های دیگر را می دزدند و می پرورانند هنگامیکه این پیله ها مورچه شدند برای آنها غلامی می کنند و از آنها فرمان می برند.این غلامداری در برخی از مورچه ها تا به جایی رسیده است که اگر غلامی در کار خود نباشد مورچه کارفرما حتی غذای خود را نمی تواند بدست بیاورد.
مورچه های دامدار:یک نوع شته از برگ درختان نوعی عسل می سازد که مطبوع طبع مورچه ها است.
مورچه ها این شته ها را اسیر کرده به لانه های خود می برند برای آنها برگ و آذوقه تهیه می کنند و مانند چوپانی که از گوسفند مراقبت می کند از این شته ها مواظبت می کنند تا از عصاره و شیره ایکه می سازند استفاده کنند.
و همچنان که انسان از گاو و گوسفند برای دوشیدن شیر نگهداری می کند و در مقابل حملات جانوران یا خطرات دیگر به دفاع برمی خیزد،مورچه ها نیز خطرات را از گله شته ها دفع می نمایند.
مورچه های گوشت خوار:در میان مورچه ها از همه هراس انگیزتر"مورچه لشکری"است که در مناطق گرمسیر زندگی می کند وتنها گوشت می خورند این مورچه ها چون لشکر می کشند ستونی به پهنای چندین سانتی متر و درازای صدها متر پدید می آورند،در این ستون مورچه های کارگر پیله ها را حمل می کنند و سربازان در پیش و پس لشکر در حرکتند.
آنهایی که این مورچه ها را دیده اند می گویند در میان سپاه آنها مورچه های درشت تری هستند که افسران سپاه محسوب می شوند هنگامی که این ستون به حرکت در می آند دیگر جز آب و آتش هیچ چیز نمی تواند از رفتار آن پیشگیری کند.
يکشنبه 10/9/1387 - 6:5
دانستنی های علمی
به نام خدایی که در این نزدیکیست
در زندگی هر مرد یا زنی زمانی فرا می رسد که به تلاش فوق العاده ای نیاز است.زمانی که هر دری را زده و نتیجه نگرفته ایم.زمانی که زندگی ظالمانه به نظر می رسد.زمانی که هر چه ایمان،ارزش،محبت،گذشت و پشتکار داشته ایم صرف کرده ایم و حتی از حد خود فراتر رفته ایم.
بعضی از مردم چنین شرایطی را فرصتی می دانند تا توانایی های خود را بهتر سازند و خود را محک بزنند.
بعضی ها هم این اجازه را می دهند که این تجربیات تلخ آنها را نابود سازد.
هرگز فکر کرده اید که چرا افراد مختلف در برابر دشواری های زندگی عکس العمل های گوناگون از خود بروز می دهند؟
"آنتونی رابینز"
يکشنبه 10/9/1387 - 6:3
دانستنی های علمی
به نام دوست که هر چه داریم از اوست
می گویند روزی شیطان تصمیم گرفت که از کارش دست بکشد،بنابراین اعلام کرد که می خواهد ابزارش را با قیمتی مناسب به فروش برساند.پس وسایل کارش را به نمایش گذاشت که شامل خودپرستی،نفرت،ترس،خشم،حرص،حسادت،شهوت،قدرت طلبی و غیره می شد.
اما یکی از این وسایل بسیار کهنه و کارکرده به نظر می رسید و شیطان حاضر نبود آنرا به قیمت ارزان بفروشد.
کسی از او پرسید:این وسیله گران قیمت چیست؟
شیطان گفت:این نومیدی و افسردگی است.
پرسیدند:چرا این همه گران؟
شیطان گفت:زیرا این وسیله برای من بیش از ابزار دیگر مفید بوده است.هرگاه سایر وسایلم بی اثر می شدند فقط با این وسیله می توانستم کارم را انجام دهم.اگر بتوانم کسی را وادارم که احساس ناامیدی،دلسردی،مطرود بودن و تنهایی کند می توانم هر چه که می خواهم با او بکنم.
من این وسیله را روی همه انسانها امتحان کرده ام و به همین دلیل این همه کهنه است.
يکشنبه 10/9/1387 - 6:1