ازدواج و همسرداری
به نام خدا - سلام .
برای آنکه زندگی زناشوییتان به خوبی پیش رود، بیخود بهدنبال شگردهای معجزهآسا نباشید.
در عوض، میتوانید از برخی از تلههایی که احتمال دارد در درازمدت رشتههای پیونددهنده بین شما را سست و ضعیف کند، دوری کنید. در اینجا راهنمایی کوچکی در مورد عادات بدی که کاملا باید کنار بگذارید ارائه میدهیم!
۱) تلویزیون
تلویزیون قاتل عشق است. در این مرد هیچ شکی نداشته باشید! شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمیگذارد حواستان به یکدیگر باشد، از آن گذشته آنقدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بودهاید که وقتی به رختخواب میروید، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سختگیری نکرده باشید، میتوانید موافقت کنید که در هفته، ۴ شب تلویزیون خاموش باشد.
۲) خانهنشینی
به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نمیروید! مگر درهای آن رستوران دنج و کوچکی که آنقدر عاشقاش بودید، بسته شده؟ پس آن شبهایی که با هم به سینما میرفتید و به بگومگوهای پرشور و حرارت میپرداختید چی شد؟ و حالا فقط ماهی یکبار آنهم فقط برای دیدن دوستان بیرون میروید و احتمالا آنها هم برای بازدید پیش شما میآیند. دیگر از گردشهای دونفره و شبنشینیهای رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را بهدستآورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شدهاید، از پولی که برای مالیات آن کنار میگذاشتید، برای گردش و بیرون رفتن استفاده کنید!
۳) ساعات اضافی
دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیتتان را با خود به خانه میآورید که حقیقتا جز خوشایندی برای همسرتان نیست! تنها کافیاست که کار، تمام زندگیتان را بهخود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی میشود که از آن در خانه حرف میزنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر ازگاهی کار را از یاد ببرید.
۴) رسیدگی به وضع ظاهر
فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان میگذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بیخیال شوید! دست از شلختگی و نامرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریختوپاشکردن در خانه خودداری کنید و بهخودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با اینحال چرا سعی نمیکنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان میدهید که حضور او و تاثیری که بر او میگذارید برایتان مهم است!
۵) بیتوجهی
یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها، بیتوجهی است. در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است. زمانیکه همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ بهخصوص زمانیکه او را شیک و زیبا میبینید و یا وقتیکه او با تعریفهای بجا و مناسبش شما را تحتتأثیر قرار میدهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجیدها همیشه خوشایند هستند، اما تنها زمانیکه درست و بجا بهکار برده شوند.
۶) حسادت مفرط
دست از پاییدن و سینجین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی
دو جانبه بنا میشود. شک و بدگمانیهای بیش از حد شما، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل میدهد!
۷) خانواده همسر
نه، مطمئنا تمام خانوادههای همسر آنگونه که در فیلمها بهصورت منفی نشان داده میشوند، نیستند. تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب میتواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که بدانید زمانیکه این تفاهم به حد کافی وجود دارد، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس میکنید که همسرتان از رفتوآمدهای آخر هفته کمکم خسته میشود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانیهای همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق میکند.
۸) نبود برنامه
تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظرگرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آیندهتان را بسازید. از برنامههای کوتاهمدت (مکانی که تعطیلات را در آنجا میگذرانید، خرید اتومبیل و...) گرفته تا برنامههای بزرگتر (بچهدار شدن، عازم شهر دیگری شدن و...) بیدرنگ در مورد آیندهتان و اینکه چگونه با آن روبهرو میشوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجمتر و شور و شوق پیشروی در زندگی را در شما شعله ور میکند!
۹) سکوت
مطئنا عدمگفتوگو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بیتوجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام بردهایم. با اینحال، معمولا گفتوگو میان زن و مرد صورت میگیرد، اما هیچیک از طرفین به حرفهای یکدیگر گوش نمیدهند... در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابلتان را بفهمید. درصورت نیاز، بیدرنگ از یک رواندرمانگر کمک بگیرید.
منبع : octissimo ترجمه سپیده حسینعلی عراقی
روزنامه همشهری
دوشنبه 26/11/1388 - 10:35
ازدواج و همسرداری
به نام خدا - سلام .
آیا همیشه تلاش هایتان برای تاثیرگذاری بر روی همسرتان بی نتیجه می ماند؟ آیا او عصبانی می شود و تمام تلاش های شما را زیر سوال می برد؟
قایون همیشه دوست دارند که نظر همسرشان را به خود جلب کنند، اما متاسفانه معمولا راه نادرست را انتخاب می کنند. به همین دلیل نمی توانند موفق شوند و به نتیجه دلخواهشان دست پیدا کنند.
در این قسمت 6 تصور غلط آقایون از کارهایی که تصور می کنند خانم ها دوست دارند، آمده است. با مطالعه آن در می یابید که کجای کارتان ایراد دارد. پس از خواندن متوجه می شوید که چرا دفعه قبل قرار ملاقات شما مطابق میلتان پیش نرفت.آیا به خاطر برخی تصوران ذهنی غلط خودتان نبود؟
1) سعی می کنید تمام وقت خود را با او بگذرانید
دلیل نادرستی این عمل: درست است که او میل دارد بعضی مواقع در کنار شما باشد، اما اگر شما دائما برروی با هم بودنتان پافشاری کرده و سماجت به خرج دهید، خود را به صورت فردی نیازمند و وابسته جلوه می دهید و او به تدریج از شما اشباع می شود.
در عوض چه کاری انجام دهید: او احتمالا انتظار دارد که زمانی را در کنار هم به انجام کارهای مورد علاقه تان بپردازید و از وجود یکدیگر لذت ببرید، اما نباید خود را به زور در کارهایی که به شما ارتباطی ندارد، وارد کنید. مثل زمانی که با دوستانش به بیرون می رود یا جلسه ای دخترانه دارند. البته باید توجه داشته باشید که اگر به انجام کار خاصی علاقه ندارد، نباید او را به زورَ، وادار به آن نمایید.
2) میخواهید در نظافت کمک کنید اما همه چیز را به هم میریزید
دلیل نادرستی این عمل: گاهی اوقات لطف و مرحمت شما چندان موثر واقع نمی شود. به عنوان مثال آیا زمانی که تصمیم می گیرید شام درست کنید، قابلمه های کثیف را در دستشویی رها می کنید تا خانمتان آنها را بشوید؟ زمانیکه می خواهید وان و دستشویی را تعمیر کنید چرک و کثافت را بر روی زمین می ریزید؟ اگر چنین است نه تنها لطف و مرحمت شما هیچ سودی ندارد بلکه باعث خشمگین کردن او نیز می شود.
در عوض چه کاری انجام دهید: اگر می خواهید در کارهای خانه (و هر کار دیگری) به او کمک کنید، پیش از هر چیز باید مطمئن شوید که سودمند واقع خواهید شد. بهتر است به جای اینکه هر شب غذا درست کنید و توده ای از ظرف های کثیف را برایش یادگاری بگذارید، این کار را هر چند وقت یکبار انجام دهید، اما به درستی و با رعایت کمال نظافت.
۳) تمام احساسات خود را به زبان می آورید
دلیل نادرستی این عمل: خانم ها مردهای احساساتی را دوست دارند، اما اگر مردی عواطف درونی اش را بیش از اندازه بروز دهد، به مزاج خانم ها سازگار نیست. صحبت کردن در مورد روابط گذشته، مسائل کاری، مشکلات خانوادگی جزء مواردی هستند که از شما یک فرد احساساتی و بی ثبات می سازند.
در عوض چه کاری انجام دهید: شما باید تعادل را نگه دارید : احساسات درونی خود را بدون اینکه بیش از اندازه عاطفی جلوه کنید، بروز دهید. بهترین راه برقراری تعادل این است که ببینید او تا چه حد احساسات درونی خودش را با شما در میان می گذارد؛ اگر او تمام داستان زندگیش را با شما در میان نمی گذارد پس شما هم ملزم به انجام چنین کاری نیستید.
4) بیش از اندازه صادق هستید
دلیل نادرستی این عمل: صداقت بیش از اندازه هم گاهی درد سر ساز می شود. به عنوان مثال اگر به او بگویید که آنقدرها که باید و شاید به دست پختش علاقه ندارید صرفا او را آزرده ساختید. او در مورد خودش احساس بدی پیدا می کند و رفته رفته علاقه خود را نسبت به شما از دست می دهد.
در عوض چه کاری انجام دهید: خوب دقت کنید زیرا این نکته از اهمیت خاصی برخوردار است: صداقت در مواردی نظیر خیانت، مسائل مالی و خانوادگی معنا پیدا می کند، و در مورد مطالب کوچکی نظیر " تو از این لباس خوشت می یاد؟" یا "فکر می کنی اون خانمه خوشگله؟" آنقدرها هم که فکر می کنید مهم نیست. گاهی دروغ های مصلحتی مفید تر از صداقت هستند. اگر صداقت بیش از اندازه سبب می شود تا همسرتان در مورد خودش احساس بدی پیدا کند در حالیکه یک دروغ جزئی همه چیز را حل کرده و رنجش خاطر را نیز از بین می برد، مطمئنا دروغ مصلحتی انتخاب مناسب تری است.
۵) می خواهید تمام هزینه ها را پرداخت نمایید
دلیل نادرستی این عمل: دست و دلبازی خیلی خوب است اما اندازه ای دارد. یک خانم به این دلیل که شاید روزی از شما جدا شود و یا منتی بر روی دوشش نباشد، نیاز دارد که گاهی روی پای خودش بایستد. به این دلیل اصرار ورزیدن برای حساب کردن و پرداخت تمام هزینه ها کار درستی نیست و باعث می شود که او با شما راحت نباشد.
در عوض چه کاری انجام دهید: شما باید تعارف کنید؛ به ویژه در ابتدای شکل گیری رابطه. می توانید قدری پافشاری هم به خرج دهید اما بیشتر از دو مرتبه خوب نیست. بعد عکس العمل او را زیر نظر بگیرید و سعی کنید احساس ناخوشایندی در او ایجاد نکنید. اگر او واقعا می خواهد هزینه ها را پرداخت نماید، خوب می توانید دنگی بیرون روید.
۶- هیچ گاه جدی نیستید
دلیل نادرستی این عمل: اگر در زمان عصبانیت برای در هم شکستن سکوت ناخوشایندی که بر جمع حکمفرماست، شروع کنید به تعریف کردن جوک های مسخره، او واقعا ناراحت شده و احساساتش جریحه دار می شود. در حقیقت او با مشاهده چنین واکنشی از جانب شما تصور می کند که قصد فرار کردن از واقعیت های زندگی را دارید و چیزی جز یک دلقک نیستید.
● به راستی انتظار یک خانم چیست
اگر دائما در حال انجام رفتارهای آزاردهنده ذکر شده هستید ناراحت نباشید. تشخیص تمام نیازهای خانم ها کاری است بس دشوار اما پس از خواندن این مقاله شما می توانید خود را از گناهان کوچکی که هر کسی ممکن است به آنها آلوده باشد پاک کنید.
اور کنید که: اگر شما نکات مذکور را در زندگی خود به کار بندید او ممنون شما خواهد شد و برای عواطف و احساساتتان ارزش بیشتری قائل می شود. بنابراین اندکی درون گرا باشید و بعد به راه خود ادامه دهید، به طور قطع در تمام قرارهای خود پیروز خواهید شود.
منبع : نویسنده----> سوده
پورتال مردمان
دوشنبه 26/11/1388 - 10:29
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا -سلام .
معمولاً خریـدن کادو برای آقـایـون کــار ساده ای نیست؛اما همچـنان که تعطیلات نزدیک می شـود و زمان تهیه کـادو فــرا می رسد (چه آنرا دوست داشته بــاشیم چه نداشته باشیم) باید به این فکر باشیم که معمای "چه چـیز می تـوانـم بـه او هـدیـه بـدهـم کـه دوسـت داشته باشد؟" را به هر نحوی که شده حل نماییم.
اگر همسری دارید که هر چیزی که فکرش را می کنید، دارد (البته بجز یک لامبورگینی نیم میلیون دلاری)، یا یک برادر که هر روز سرگرمی هایش را تغییر می دهد، و یا پدری که به شما می گوید هیچ چیز نمی خواهد برایش بخرید – به ویژه چیزهایی که خیلی دوست می دارد – بنابراین در این شرایط، تهیه کادوی مورد علاقه هر یک از افراد مذکور، کار واقعاً چالش آمیزی است.
در چند هیچ هدیه مناسبی وجود ندارد که به وسیله آن بتوان تمام آقایون را راضی نگه داشت، اما این ۶ نکته شما را با ذهنیت خرید هدیه آشنا می کند و به شما کمک میکند هدیه ای را برایشان انتخاب کنید که از ته دل آنرا دوست بدارند.
1) به کارایی فکر کنید نه به احساستی که القا می کنند
روفسور "مارگارت راکر" دارای دکترای روانشناسی و متخصص در امورد هدایا، معتقد است که: "در روابط میان جنس های مخالف، باید به این نکته توجه داشت که آقایون تصور می کنند کادو تنها یک مبادله اقتصادی است."
ر حالی که ممکن است یک خانم از خانه ای پر از گل رز حیرت زده شود، یک مرد، بیشتر از هدیه ای خوشش می آید که بتواند آنرا نگهداری کرده و از آن استفاده کند. حالا به نظرتان چوب های بیلیاردی که ستاره های زیبا روی آن نقاشی شده باشند، و یا یک جفت دمپایی رو فرشی جدید چطور است.
2 ) ببینید چه می خواهد
همانطور که می دانید خانم ها زمانی که کادویی را می خواهند معمولاً در لفافه به آن اشاره می کنند و سعی می کنند با اشاره غیر مستقیم توجه آقایون را به سمت آن جلب کنند، اما آقایون هیچ علاقه ای به انجام این کار ندارند، آنها دقیقاً چیزی را که میخواهند، به زبان می آورند.
به جای اینکه وقت خود را تلف کنید و به دنبال یک "سورپرایز" برای آنها باشید، فقط چیزی که آنها می خواهند را برایشان تهیه کنید و خواهید دید که این مطلب آنها را بیش از پیش خوشحال می کند.
کته اصلی در اینحا این است که ببینید او چه می خواهد و همان را برایش تهیه کنید، نه چیزی که خودتان دوست دارید را بخرید. (یا چیزی که فکر می کنید برایش مناسب است)
3 ) به علایق او توجه کنید
ما به دنبال خرید کادویی کاربردی برای آقایون هستیم به همین دلیل باید مطمئن شویم که او به آن علاقه دارد. اگر احساس می کنید به ورزش علاقه دارد، می توانید برایش بلیت های یک مسابقه ورزشی را که دیگر در بازار موجود نیستند را خریداری کنید و یا وسایل ورزشی خاطره آمیز (مثلا توپ فوتبالی که عکس تیم قهرمان مورد علاقه اش روی آن حک شده باشد) را برایش تهیه کنید.
ردی که باغبانی را دوست داشته باشد، یک وسیله باغبانی و یا یگ گیاه کمیاب، او را بیش از پیش خوشحال خواهد کرد. آیا او به تماشای فیلم علاقمند است؟ شاید یک DVD Player و یا سیستم صوتی دالبی و یا حتی چند تا CD و DVD برایش جالب تر از هر وسیله ی دیگری باشد.
4) از هدایای معمولی پرهیز کنید
این قانون همانطور که برای خانم ها کاربرد دارد، در مورد آقایون نیز صحت دارد. بیشتر مردم، از جمله آقایون، هیچ ارزشی برای کادوهای رایج و پیش پا افتاده قائل نیستند.
ین قبیل هدایا، مانند: جوراب و لباس زیر که هر سال به او می دهید به عنوان کادوهایی " کم ارزش" شناخته می شوند و طرف مقابل احساس می کند که شما برای تهیه آنها هیچ تلاشی نکرده و هیچ زحمتی به خودتان نداده اید؛ به گفته "راکر" همه این نوع کادوها به یک چشم دیده می شوند.
اکر می گوید: "اگر هدیه مورد نظر شما، همان کادویی باشد که در جا رختی نگهداری می کنید، می توانید آنرا به هر کسی که می خواهید بدهید و ارزش خاصی نخواهد داشت."
5) چیز جالبی در آن وجود داشته باشد
در چند تعداد بسیار زیادی از آقایون برای یک کادوی کاربردی ارزش بسیار زیادی قائل می شوند (یک دست لباس کار جدید، لوله آبیاری، و ...) اما اگر بخواهیم کلی صحبت کنیم، آقایون بیشتر کادویی را دوست می دارند که برایشان جالب باشد.
البته اینجا یک استثنا هم وجود دارد و مربوط می شود به کسانیکه دارای درآمد ثابتی هستند و سن و سالی از آنها گذشته؛ که در این مورد آنها بیشتر چیزی که در حال حاضر به آن نیاز دارند را ترجیح می دهند.)
اید چیزی را پیدا کنید که آقایون از آن استفاده کنند، اما در عین حال استفاده کردن از آن نیز برایشان جالب باشد. هدیه شما نباید چیزی باشد که تنها به درد کار بخورد؛ برای مثال اگر برای یک مرد، یک ست کامل جعبه ابزار بخرید، مثل این است که برای یک خانم جارو برقی بخرید، مگر اینکه آقا عاشق مکانیکی باشد و شما هم همان جعبه ابزاری را برایش تهیه کنید که مدتها به دنبالش بوده.
6) از عقلتان هم کمی استفاده کنید
آقایون هم بدشان نمی آید که احساس دوست داشته شدن بکنند؛ یک هدیه متفکرانه به راحتی می تواند در آنها احساس عشق و پشتیبانی را بیدار کند. اما به راستی چه چیز باعث می شود یک کادو متفکرانه جلوه کند؟ پیدا کردن چیزی که او دوست می دارد و به آن علاقمند است.
در چند وقت یکبار هم می توانید کادویی به او هدیه دهید که خودتان برایش درست کرده باشید، مثل تابلویی که بر روی آن تصویر مورد علاقه اش را نقاشی کرده اید، و یا یک جعبه پر از شیرینی های خانگی که دوست می دارد.
منبع : ایرانیان انگلستان
دوشنبه 26/11/1388 - 10:25
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
اشتباه اول:
زنان در حق مردان مادری کرده و آنان را با بچهها اشتباه میگیرند. این جمله یعنی اینکه زنان بیش از حد در حق مردان مفید واقع میشوند و کارهایی را که خودشان میبایست انجام دهند، برایشان انجام میدهند.به دلیل حس مادرانهای که در وجود همه زنان است و آنها هنگامی که دختر کوچکی بودند همین رفتار را از مادر خود دیدهاند و همان الگو را عینا تکرار میکنند، مسلما مردها هیچ مخالفتی با این عمل ندارند چون راحتتر هستند که کس دیگری کارهایشان را انجام دهد، اما به یاد داشته باشید این کار بعد از مدتی شما را کلافه و خسته میکند.اما چرا بعد از مدتی با وجود تمام این فداکاریها، باز هم روابطتان خراب میشود؟علی رغم اینکه در ابتدا این روابط جوانب مثبتی دارد اما بعد از گذشت زمان، همسرتان از شما منزجر میشود چون الان او همانند یک پسر بچهای است که همیشه آرزوی این را دارد که خانه، همچنین مادر خود را ترک گفته و مستقل زندگی کند. با امر ونهی مداوم به همسرتان او احساس میکند که بیلیاقت است و باعث به وجود آمدن یک چرخه معیوب در زندگی میشود.
▪ راه حل:
۱) از انجام دادن کارهایی که همسرتان خودش میتواند انجام دهد پرهیز کنید.
۲ ) با همسرتان مانند شخصی لایق، دانا و قابل اعتماد رفتار کنید. سعی ننمایید به جایش فکر کنید و یا تقویم او باشید. یک بار که وقت دکترش را فراموش کرد دفعه بعد آن را به خاطر میسپارد.
۳) مسئولیتها را به او واگذار کنید و اگر از انجام آنها برنیامد سعی نکنید مسئولیتها را از او سلب نمایید.
اشتباه دوم:
زنان، خود و ارزشهایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردان، خود را در مرتبه دوم قرار میدهند! تصور کنید بر سر میز شام یک تکه ماهی بزرگتر ازآن یکی است آن را به چهکسی میدهید؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان را در رتبه دوم قرار میدهید.ما علاقه، عادتها و فعالیتهای خود را به خاطر همسرمان کنار میگذاریم چون این علایق خوشایند او نیست و معمولا زنان میگویند که وارد مرحله جدیدی شدهاند ودیگر این فعالیتها برایشان جذابیتی ندارد در حالی که خودشان را گول میزنند و اغلب اوقات بعد از اتمام این روابط (طلاق) دوباره زنان به همان فعالیتهای سابقشان باز میگردند و یا اینکه بسیاری از مردان سعی دارند شما را از کسانی که دوستشان دارید (پدر، مادر، دوستان و...) جدا کنند. مردانی که از درون احساس ناامنی زیادی دارند، شما را از سیستمهای حمایتی تان جدا میکنند، زیرا آنها نیاز دارند که احساس کنند همسرشان در کنترل کامل آنهاست. اما اگر کس دیگری این کار را با خودشان انجام دهد و آنها را در کنترل خود بگیرد شکوه سر میدهند و اینکه زن در کنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد:
الف ) بیش از حد به مرد خود وابسته میشوید چون جز او کسی را ندارید.
ب) شما منزوی و گوشه گیر شده و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نخواهید بود. از لحاظ احساسی و برای اینکه مردتان را راضی کنید به هر شکلی که او میخواهد در میآیید؛ یکی از معمولترین راههایی که ارزشتان را زیر پا گذاشته و خود را در درجه دوم اهمیت قرار داده و همه چیز خود حتی قیافه، رفتار و عقاید تان را تغییر داده تا به شکل زن ایدهال او در آیید جراحیهای خطرناکی است که فقط به خاطر اینکه همسرتان، شما را با قیافه و یا هیکل دیگر بیشتر دوست بدارد و بپسندد.
▪ راه حل:
1) از تمامی رویاها و خواستههای گذشتهتان که بهخاطر عشق شوهرتان زیر پا گذاشتهاید لیستی تهیه کنید (درسته که سخته اما این کار را انجام دهید) تا در آینده دیگر مرتکب چنین کاری نشوید.
۲) رویاهایتان را تعقیب کنید و شخصیت خود را تمام و کمال به خاطر بسپارید و به خاطر دیگران به هر رنگی در نیایید. به امید اینکه مردی را بیابید که بتواند شما را اغنا کند. هر چقدر کاملتر باشید احتمال اینکه مستاصل شوید کمتر است و ارزشهایتان را کمترزیر پا میگذارید.
اشتباه سوم :
زنهای عاشق تواناییهای یک مرد میشوند.آیا از این که مدام استعدادهای مرد زندگی تان را شکوفا میسازید به خود میبالید؟ آیا همیشه احساس میکنید همسرتان تنها به این دلیل در کارهایش موفق نبوده که تا به حال کسی پیدا نشده او را واقعا دوست داشته باشد؟ و حال که شما از راه رسیدهاید این کار را می توانید بکنید؟ چگونه عاشق پتانسیلهای یک مرد میشویم؟ما به ماموریت نجات روحی میرویم و مردهایی را مییابیم که مایل نیستند به خود کمک کنند اما ما سعی داریم به آنها کمک کنیم. مردهایی را مییابیم که ما را دوست ندارند و یا با ما خوش رفتار نیستند . اما ما همچنان به این رابطه ادامه میدهیم و با این تعریف و تمجیدها میخواهیم که آنان را شیفته خود بکنیم.زنانی که این گونه هستند با خود میگویند : اگر به او محبت بیشتری بکنم حتما او عوض میشود . زنانی که عاشق پتانسیلهای یک مرد میشوند غالبا اعتماد به نفس چندانی نداشته و احساس خوبی نسبت به خودشان ندارند و فکر میکنند برای اینکه دوست داشته شوندباید سخت تلاش کنند . داشتن رابطهای سالم با یک مرد به معنای عشق ورزیدن به کسی است که در زمان میباشد ، نه عشق ورزیدن به کسی که در آینده به آن تبدیل خواهد شد .
▪ راه حل: انرژیهای خلاقتان را ابتدا متوجه زندگی و شغل خود کنید. مردی را پیدا کنید که مسئولیت سر و سامان دادن به زندگیش را خود به عهده بگیرد. به طوری که مجبور نباشید دائم به جای او کار کنید.
● اشتباه چهارم:
استعدادها و تواناییهای خودتان را دست کم گرفته و حتی گاهی اوقات آنها را مخفی میکنید.آیا مدام عادت دارید درحضور مردی که دوستش دارید، خودتان را پایین بیاورید؟ آیا استعداد و تواناییهایی دارید که همسرتان از آنها خبر ندارد؟ اغلب ما از ترس اینکه مبادا زندگی مان را بدین وسیله تهدید کرده باشیم استعداد و موفقیتهایمان را پنهان میکنیم .
راه حل: هر گاه تعریف و تمجیدی از شما شد به جای اینکه آن را رد کنید همان لحظه به خود بیاموزید تا این کار را ترک کنید وآن وقت بزرگی و عظمت خود را جشن بگیرید و دفعه بعد که کسی از شما تعریف کرد نفس عمیقی بکشید و بگویید: متشکرم. به دنبال مردی باشید که تمایل داشته باشد ، بزرگی و درخشش شما را ببیند.
● اشتباه پنجم:
متاسفانه زنها عادت دارند که با دیگران از موضع ضعف برخورد کنند و قدرت را به دست مردان زندگیشان میدهند. برای زنهایی که مرتکب این اشتباه میشوند به امید اینکه مردهای شان بیشتر دوستشان داشته باشند یک اسمی گذاشتهاند؛ " قربانیان عشق ." قربانی عشق، کسی است که خود را به علتی برتر فدا میکند و در این راه اعتماد به نفسش را از دست میدهد تنها به این دلیل که همسرش او را بیشتر دوست داشته باشد.
راه حل: شاید فکر میکنید که با این کار احساسات یکدیگر را بهتر درک میکنید و بسیار بخشنده و مهربان هستید. اما حقیقت این است که به بدترین وجه ، قربانی عشق هستید و به همسرتان این اجازه را میدهید که با شما بدرفتاری کند.
اشتباه ششم:
زنان هنگامی که نیازهایشان را از مردان مطالبه میکنند مانند دختر بچهها رفتار می نمایند.
راه حل : وقتی گریه میکنید از خودتان بپرسید آیا واقعا عاملی وجود دارد که من به خاطرش گریه کنم و این طور عصبانی باشم ؟ این جمله خیلی مهم است!اگر با نشان دادن خشمتان مشکل دارید، میتوانید به جای آن که گریه کنید احساسات واقعیتان را مانند یک بزرگسال ابراز کنید نه اینکه پشت اشکهایتان مخفی شوید البته این بدین معنی نیست که نباید به خودتان اجازه بدهید که گریه کنید.قبل از آن که منتظر مردی باشید که بیاید و شما را نجات دهد ،فکر کنید که تنها هستید و باید به تنهایی از این مشکل فائقآیید، بعضی از مشکلات ریشه در دوران کودکی افراد دارد و ترک آنها ساده نخواهد بود. اجازه دهید زن قوی و فوقالعادهای که در درون شماست، بیرون بیاید.
منبع : روزنامه آفتاب یزد
يکشنبه 25/11/1388 - 21:35
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
1) نسبت به همسر خود نگرشی مطلوب و متعالی داشته باشید و او را امانت الهی بدانید و در حفظ و نگهداری این ودیعه الهی تلاش کنید .
۲) به همسر خود احترام بگذارید و با وی محترمانه صحبت کنید و در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبت بسیار دریغ نورزید .
3) حقوق متقابل خود و همسر خود را بشناسید و در ایفای حقوق وی تلاش نمایید .
4) پدر و مادر کانون منظومه خانوادگی هستند که تشعشعات عاطفی خود را در محیط خانواده می پراکنند و حیات عاطفی را رونق می بخشند .
5) پدران و مادران پایه گذاران شخصیت فرزندان و معماران خوشبختی آنان هستند . پس در تقویت روابط خود هر چه بیشتر تلاش کنید .
6) همسر خود را فردی با ارزش و برخوردار از کرامت انسانی بدانید .
7) همسر خود را فردی مستعد کمال ، پیشرفت و تحول بپندارید .
8) به پیشرفت و ترقی و رشد شخصیت همسر خود علاقه مند باشید و زمینه را برای تحقق این امر فراهم نمایید و از این طریق کانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی مصون سازید و عرصه زندگی را برای نوآوریها بگشایید .
9) زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازید و از داد و ستد عاطفی به سه شیوه قلبی ، کلامی و عملی استفاده کنید . به شریک زندگی خود ابراز محبت کنید ، او را قلباً دوست بدارید و با زبان عمل هم این امر را ثابت نمایید .
1۰) محبت خود را به همسرتان به صورت عملی نیز نشان دهید .سعی کنید در روز تولد او ، یا سالگرد ازدواج و یا مناسبت های دیگر به او هدیه دهید و از این طریق محبت خود را ابراز نمایید .
۱1) سعی کنید فهرستی از قابلیت ها و صفات مثبت همسر خود را در نظر بگیرید و به موارد مثبت وجود و شخصیت او کاملاً توجه کنید و در مناسبات با او به این قابلیت ها اشاره نمایید . از صفات برجسته و مثبت او تعریف کنید و از این طریق فضای خانواده و گفتگو را به فضایی گرم و صمیمی و آکنده از روحیه مثبت تبدیل نمایید .
1۲) به جنبه های مشترک فکری و روحی خود و همسرتان توجه کنید و به گونه ای عمل کنید تا خصایص مثبت و سازنده به تدریج بیشتر شود و از طریق خودآگاهی و خودسنجی به خودسازی برسید و صفات برجسته انسانی را در وجود خود و همسرتان تقویت نمایید .
۱۳) سعی کنید با همسرتان تفاهم و رابطه حسنه داشته باشید . این تفاهم می تواند در حضور دیگران و یا در فضای خلوت زندگی صورت پذیرد . این امر مستلزم بهره گیری از " هنر خوب شنیدن و خوب گوش دادن " است . پس سعی کنید در هنگام گفتگو با همسرتان ، به دقت به گفتار او توجه کنید و اجازه دهید که مطالب خود را به طور کامل بیان کند .
1۴) باور کنید که همسرتان انسانی است منحصر به فرد و واجد ویژگی های شخصیتی مثبت و منفی. لذا از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزید . سعی کنید او را با گذشته اش مقایسه کنید و تغییرات رفتاری و پیشرفت فکری و اخلاقی وی را تحسین نمایید .
1۵) سعی کنید حالات و روحیات همسر خود را بشناسید و فهرستی از آرزوها و علائق وی تهیه کنید و از انتظارات او آگاه شوید . سپس خود را به تأمین خواسته ها و علائق منطقی و اصولی وی ملزم نمایید .
1۶) سعی کنید حریم یکدیگر را مراعات و از جر و بحث با هم خودداری کنید . مطالب بیجا را با سکوت خود و یا ارائه ی پیشنهاد مناسب ، به گفتگوهای سازنده و ثمربخش تبدیل کنید .
1۷) باور کنید که هر کلمه و گفتار شما ، در بر دارنده بار عاطفی و روانی است که بر وجود شنونده تأثیر مثبت و منفی دارد لذا سعی کنید از زبان گرم ، نرم ، ملایم ، و توأم با احترام و محبت استفاده کنید . هرگز از کلمات موهن ، ملالت آور و تحریک آمیز استفاده نکنید .
1۸) سعی کنید برای نیل به تفاهم و مناسباتِ بیشتر با همسرتان ، از صداقت و راستی استفاده کنید. باور کنید که رمز خوشبختی و توفیق بسیاری از خانواده ها ، صادق بودن آنها و بهره گیری از این صفت برجسته انسانی بوده است .
1۹) به مدیریت کانون خانواده اهمیت دهید و سعی کنید در تصمیم گیری و هدایت زندگی از هماهنگی لازم برخوردار شوید . حدود وظایف هر یک از اعضای خانواده را مشخص کنید و در برخورد با مسایل زندگی ، سیاستی هماهنگ اتخاذ نمایید .
2۰) به موجب قانون مدنی کشور ما مدیریت و مسئولیت نهایی در خانه با مرد است؛ این امر را در اداره امور خانه بپذیرید . در امور داخلی خانه زن و شوهر باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند؛ پس در برنامه ریزی های زندگی حقی برای همسرتان قائل شوید .
2۱) برای بقاء ، تداوم و تعالی خانواده و دستیابی به کاخ سعادت زندگی ، مصلحت زندگی را بر منفعت شخصی ترجیح دهید و سعی کنید خواسته های فردی خود را در راه تحقق اهداف زندگی و زناشوئی نادیده بگیرید و هر جا که مصلحت بزرگتری مطرح است انعطاف پذیری بیشتری نشان دهید .
2۲) از لجاجت و رقابت ناسالم با همسرتان جداً پرهیز کنید و جای آن را به یکدلی ، یکرنگی ، صمیمیت و رفاقت بدهید . باور کنید یکی از مهمترین عوامل تزلزل در بنای خانواده و آغاز نابسامانی و مشکلات خانوادگی ، لجبازی دو همسر با هم و عدم پذیرش یکدیگر است . سعی کنید همسرتان را آنگونه که هست بپذیرید و روابط خود را بر پایه دوستی و محبت تنظیم کنید .
2۳) سعی کنید در صدد تملک کامل همسرتان نباشید و از مرز تعادل خارج نشوید .
2۴) به اصل تفاوت های فردی معتقد باشید و باور کنید که زن و شوهر دو موجودند که از نظر هوش و استعداد و علایق و خصایص جسمانی و اخلاقی تفاوتهایی دارند . سعی کنید حداکثر توافق بین خصایص شما و همسرتان به تدریج برقرار گردد . وجود یکدیگر را مکمل و متمم هم بدانید و به تکامل هم کمک کنید .
2۵) سعی کنید خود را برتر و بالاتر از همسرتان ننبینید . و او را شریک زندگی بدانید و به این نکته توجه کنید که درجات تحصیلی ، موقعیت اجتماعی ، وضعیت سنی و امکانات مالی شما ، باید بر میزان فروتنی و خضوعتان بیفزاید . بخصوص زمانی که در پیشرفت های تحصیلی و موفقیت های مادی شما ، همسرتان نقش اساسی داشته است .
2۶) به اصل مشارکت در زندگی خانوادگی معتقد باشید و سعی کنید تمام کارها را تنها خودتان انجام ندهید ، بلکه از همسر و فرزندان خود کمک بگیرید . باور کنید که در ازدواج و تشکیل خانواده ، مرد و زن عالی ترین سرمایه های وجود خود یعنی روح و قلب و عواطف و آرزوها و احساسات و امکانات خود را به مشارکت گذاشته و با قبول همفکری ، همیاری ، مددکاری و تعهدات گوناگون ، بهترین جلوه مشارکت را ارائه کرده اند . به این نکته اهمیت دهید که امروزه مدیر موفق مدیری است که به قابلیت ها و قدرت های اعضای خانواده خود بهای لازم را می دهد و شرایط را برای بروز و 27)ظهور این توانمندی های خدادادی مساعد می نماید . لذا با مشارکت با هم فضای خانه را به فضایی بالنده و ثمر بخش مبدل سازید .
2۸) سعی کنید شرایط کاری و شغلی ، موقعیت اجتماعی ، اقتصادی ، وضع جسمانی و روانی و سنی همسرتان را به خوبی بشناسید و به تناسب این خصایص از یاری به او در داخل و خارج از خانه دریغ نورزید و در شرایط ویژه نظیر بیماری همسر ، بارداری یا تولد فرزند ، مسافرت و یا مأموریت شوهر ، تعداد زیاد اولاد ، تحصیل زن یا مرد و ... به کمک هم بشتابید و به سهولتِ امور زندگی ، شادی ، شادکامی و رفاه هم کمک کنید .
2۹) همیشه به همسرتان متذکر شوید که کار او به ویژه در خانه برای شما با ارزش است . سعی کنید کار زن در خانه را کم ارزش و کار بیرون از خانه را با ارزش تلقی نکنید . این امر در تقویت روحیه و مبانی خانواده تأثیر زیادی دارد .
3۰) اگر به دلیل کار زیاد و تعهدات بیرون از منزل قادر نیستید عملاً به همسرتان کمک کنید ، علاقه خود را به کمک و همکاری با او ابراز نمایید و وی را از حمایت خود ، مطمئن سازید .
3۱) در مدیریت خود از مرد سالاری و زن سالاری خودداری کنید و برای داشتن یک خانواده متعادل از " حق سالاری " پیروی کنید و به گفتار امام باقر ( ع ) که می فرماید " حق را بگویید ، گرچه برعلیه خودتان باشد " تأسی بجوید . در مدیریت خانه ، مرد یا زن هیچکدام نباید نظرات و سلیقه های خود را بر دیگری تحمیل نمایند و کلام حق و منطق صحیح را از جانب هرکدام از طرفین که باشد ، بپذیرند .
3۲) سعی کنید در زندگی دهن بین نباشید و به هنگام اظهار نظر و داوری درباره هر کس و هر پیام به کسب اطلاعات مستند بپردازید . این امر موجب می شود که قضاوتی صحیح ،مستقل و منطقی داشته باشید و در داوری ، اشتباه شما به حداقل برسد .
۳۳) برای تعادل در زندگی و کامیابی هر چه بیشتر ، از خوش خلقی و گشاده رویی و چهره ای پرنشاط بهره بگیرید و کوشش کنید که با شیوه های گوناگون گرد و غبار افسردگی را از چهره همسرتان بزدایید . هرگز اجازه ندهید افکار مأیوس کننده و منفی بر وجود اعضای خانواده شما سایه افکند و ریشه های شادکامی و شادابی شما را از بین ببرد .
3۴) نارسائی ها و رنجهای گذشته خود و یا همسرتان را مرتباً به یاد نیاورید و مطرح نکنید . سعی کنید نسبت به آینده خوش بین باشید و از لحظه های موجود حداکثر استفاده را داشته باشید .
3۵) سعی کنید از تجارب و خاطرات تلخ زندگی دیگران عبرت بگیرید و از تجارب مطبوع اطرافیان ، دوستان و خانواده های موفق حداکثر استفاده را داشته باشید . مطمئن باشید این امر بر نشاط و شادابی و شادکامی زندگی شما خواهد افزود .
3۶) به منظور جلوگیری از تزلزل خانواده و آسیب های احتمالی ، توقعات و انتظارات شما از همسرتان باید مناسب با امکانات و توانمندهای وی باشد . مطمئن باشید که همخوانی خواسته ها و انتظارات منطقی شما روح تفاهم و همدلی و شادابی زندگی را افزون می کند . لذا سعی کنید از چشم و هم چشمی با دیگران بپرهیزید و دامنه خواسته ها را گسترده نسازید .
3۷) برای دستیابی به یک زندگی سالم و متعادل ، از بزرگواری و گذشت نسبت به یکدیگر به خرج دهید . نادیده گرفتن مسائل جزئی ، عفو و تغافل نسبت به بعضی از گفته ها و رفتارها و نادیده گرفتن بعضی از اشتباهات و بهره گیری از سعه صدر و بزرگ منشی در زندگی خانوادگی از رموز اساسی تحکیم بنیاد خانواده و از عوامل مؤثر در زندگی مشترک همسران است .
3۸) از موشکافی عیوب و عیب جویی همسرتان و به رخ کشیدن آنها بپرهیزید و عیب پوشی را سرلوحه مناسبات با همسر خود قرار دهید . این امر دستیابی به امنیت روحی و آرامش روانی را در کانون خانواده ممکن می سازد .
3۹) در صورتی که مایلید از انتقاد سازنده در مورد رفتار همسرتان استفاده کنید ، سعی کنید با ذکر یکی از جنبه های مثبت او زمینه را برای ایراد و نقد سازنده خود و پذیرش آن مساعد سازید .
4۰) برای نگهداری حریم خانوادگی و روابط صحیح انسانی و تقویت امنیت و تفاهم در زندگی سعی کنید اسرار و رازهای درونی خانواده را نزد دیگران بازگو نکنید و از این طریق اعتماد همسرتان را به خود جلب کنید .
4۱) سعی کنید در ارتباط و گفتگو با همسرتان با لحن آمرانه و تحکم آمیز سخن نگویید و نظریات خود را درباره بهبود زندگی و برخورد مناسب با فرزندان یا دیگران ، به صورت پیشنهاد به همسرتان مطرح نمایید . این امر پذیرش نظر شما را میسر می سازد .
4۲) سعی کنید از طریق مطالعه کتاب های مختلف ، شرکت در مجالس مذهبی ، اخلاقی و علمی و تفکر در زندگیِ خانواده های موفق و رمز توفیق آنان ، اطلاعات خود ، همسر و فرزندانتان را افزایش دهید و از طریق تقویت اعتماد به نفس و بهره گیری از تجارب ارزنده دیگران ، خود و افراد خانواده تان را برای برخورد منطقی با مشکلات زندگی آماده سازید .
4۳) در اثنای گفتگو با همسرتان ، آرامش خود را کاملاً حفظ کنید . سعی کنید عصبانی نشوید و در صورت پدید آمدن این حالت از ادامه بحث خودداری کنید .
4۴) هنگامی که عصبانی هستید ، این گفتار حضرت علی (ع) را مد نظر قرار داده و اجرا کنید : " به هنگام خشم ، نه تنبیه ، نه دستور و نه تصمیم. "
4۵) سعی کنید نگرانی ها و افکار منفی مربوط به محیط کار خود را به محیط منزل منتقل نکنید و از این طریق آرامش و فضای گرم خانه را به هم نزنید .
۴۶) برای ایجاد و یا تقویت روحیه همسرتان و رفع پاره ای از مشکلات و نگرانی های زندگی به تغییر برخی از شرایط حاکم بر خانواده و ارائه برنامه های متنوع اقدام نمایید . باور کنید مردان و زنانی از هنر و علم و تجربه مدیریت برخوردار هستند که از فرصت های به دست آمده در زندگی حداکثر استفاده ی معقولانه را می کنند و شرایط را برای زندگی بهتر مساعد می سازند . پس سعی کنید آینده و حوادثی که شاید هرگز روی ندهد شادکامی زندگی کنونی شما را بر هم نزند و شما را دچار نگرانی و پیری زودرس نسازد .
4۷) در برنامه های زندگی خود زمانی را برای گفتگو و ابراز محبت و تبادل نظر با همسرتان اختصاص دهید و این امر را در اولویت امور خود قرار دهید . سعی کنید اشتغال زیاد و یا وجود فرزندان و بستگان و دوستان ، شما را از توجه به این امر مهم باز ندارد .
4۸) فلسفه زندگی خود را بر خوش بینی قرار دهید و با این نگرش ، سلامت عواطف و نشاط زندگی خود را تضمین نمایید .
4۹) در زندگی خانوادگی به برنامه ریزی معتقد شوید و باور کنید که با داشتن برنامه و التزام به اجرای آنها می توانید مشکلات زندگی خود را کاهش دهید و از قوای حیاتی خود و سایر اعضای خانواده به خوبی استفاده نمائید .
50) در تمام مراحل زندگی و در ارتباط با زندگی خانوادگی خداوند را در نظر بگیرید و در گفتار و برخورد و رفتار خود با همسرتان و سایر اعضای خانواده ، نیت خود را خالص گردانید .
منبع : تارنمای ایرانیان استرالیا
يکشنبه 25/11/1388 - 21:30
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
خیلی ها بارها از من سوال کرده اند که آیا می توان دوباره به وضع سابق برگشت؛ یعنی همه چیز دوباره مثل روز اول آشنایی یا روز اول عاشق شدنمان شود؟
پاسخ من این است: شما نمی توانید برای تمام عمر عاشق شوید. بالاخره یک روز می آید که از عشق بیرون می آیید. تغییر تنها مسئله دائمی و ثابت در دنیاست. زندگی همیشه آنطوری که هست نمی ماند.
ه دلیل همین تغییر است که زندگی همیشه زیبا است.
اما به خاطر ایمانتان می توانید تا پایان عمر کنار هم بمانید.
رای اینکه رابطه تان را بادوام نگه دارید، باید یاد بگیرید چطور به دعواها و مشاجراتتان پایان داده و اختلافات را از میان بردارید.
۱) مراقب اوقاتی باشید که می خواهید با قدرت هر چه تمامتر حرف خودتان را به کرسی بنشانید.
از بحث کردن با او درمورد اینکه کجا می رود و کجا می آید، چرا برای بچه ها به اندازه کاف یوقت نمی گذارد، چرا آنطور که شما دوست دارید جلوی دوستانتان رفتار نمی کند، چرا مدل موهایش را آنطوری درست می کند و از این قبیل، خودداری کنید.
باید بفهمید که با این کارها فقط می خواهید همسرتان را آنطور که خودتان دوست دارید بسازید، نه طوری که خودش دوست دارد زندگی کند.
۲) بدانید که وقتی احساس آزردگی یا رنجیدگی می کنید، این احساس واکنش خودتان است.
ک روز صبح ممکن است با حس ناراحتی به سر کار بروید، یا به خاطر یک تجربه بد، احساس کنید که اعتماد به نفستان به شدت پایین آمده است.
همسرتان جلو می آید و در آغوشتان می گیرد، و بعد حس خوبی نسبت به خودتان پیدا می کنید.
اما امروز نه. امروز دچار تردید، اضطراب و ناامنی درمورد خودتان شده اید و عمل همسرتان را اشتباه می گیرید و ناراحت می شوید. اینجاست که دعواها و قهر کردن ها شروع می شود.
پس یادتان باشد. اگر احساس می کنید از نظر عاطفی ناراحت و آزرده خاطر هستید، همه اش به خاطر رفتار و حرف های دیگران نیست، به رفتار و واکنش خودمان هم بستگی دارد.
۳) به خودتان یادآور شوید که قدرت متوقف کردن همه چیز را دارید.
اگر دوست داشته باشید با واقعیت روبه رو شوید و واکنشی درست و مناسب انتخاب کنید، مطمئناً خواهید توانست رابطه تان را با همسرتان بادوام نگه دارید.
این را همیشه به یاد داشته باشید: هیچ کس به مسائل آنطور که واقعاً هست واکنش نشان نمی دهد، بلکه به تصاویر و افکاری از آن مسئله که ساخته و پرداخته خودشان است واکنش نشان می دهند.
اکثر اوقات، رفتار و واکنش های همسر شما واقعاً به منظور ناراحت کردن یا دلسرد کردن شما نیست، فقط به این دلیل است که او آن مسئله یا مشکل را به طریقی متفاوت از شما می بیند و درک می کند.
همیشه از خودتان بپرسید، چرا او (همسرتان) اینطور رفتار کرده است؟
۴) نظرات خودتان را به واقعیت نچسبانید.
▪ واقعیت: خانمتان می خواهد کمی آزادی بیشتری داشته باشد و کمی از شما فاصله بگیرد. نظر شما: رابطه ما دیگر هیچ اهمیتی برای او ندارد.
▪ واقعیت: پسرتان غذایی که خودش دوست دارد را سفارش می دهد. نظر شما: او هیچوقت فکر نمی کند که من امروز دوست دارم چه بخورم.
▪ واقعیت: شوهرتان از سر کار که برمی گردد لباسهایش را روی تخت ولو می کند. نظر شما: این کار را عمداً برای اذیت کردن من انجام می دهد.
با این طور فکر کردن آشوبی راه می اندازید. همین مسائل پیش پا افتاده است که منجر به جر و بحث و دعواهای شدید می شود.
از خودتان بپرسید، آیا دارید به نظرات خودتان واکنش می دهید؟
۵) با خودتان تمرین کنید که بتوانید همسرتان را با شخصیت خود تحت تاثیر قرار دهید.
یک چیز را می دانید؟ خیلی از آدم ها خودشان را آنقدر پست و ناتوان می بینند که فکر می کنند نمی توانند یک دعوا و مرافعه با همسرشان را حل کنند.
پس چه می کنند؟ به این دعوا و مشاجره همینطور ادامه میدهند.
فقط کافی است به خودتان یادآور شوید که دو نفر آدم متفاوت، ممکن است به شکل متفاوتی به یک مسئله نگاه کنند. اگر دیدید که به خاطر یک مسئله خیلی کم اهمیت به دعوا و مشاجره ادامه می دهید، تصمیم بگیرید که همان موقع این بحث الکی را متوقف کنید. با خودتان بگویید که ارزشش را ندارد به خاطر موضوع به این کم اهمیتی، رابطه فوق العاده خودتان را خراب کنید.
ادتان باشد، یک رابطه لزوماً به این معنا نیست که هیچوقت نباید با طرف مقابلتان بحث و دعوا داشته باشید. مهم این است که بتوانید سریع از این مشاجرات بیرون آمده و رابطه تان را از سر بگیرید.
منبع : پورتال مردمان
يکشنبه 25/11/1388 - 21:25
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
بعضی از مردها معتقدند كه نباید به همسرشانحقیقت را ابراز كنند و تصور میكنند بادروغگویی میتوانند همسر خود را قانع كرده وبه قول معروف گول بزنند. اما در اكثر موارد اینمسئله به نتیجه نامطلوب نمیرسد و سبباختلافات شدید خانوادگی میشود. زیرا مردانمانند زنان آنقدر با ظرافت دروغ نمیگویند كهدروغشان برای همیشه پنهان بماند. زنان نیز بهخاطر دروغ گفته شده از سوی همسرشان دلخورمیشوند. در این مقاله به دلایل عمده دروغمردان به همسرانشان خواهیم پرداخت. ازطرفیزنان به دلیل احساسات لطیفشان زودرنجتر ازمردان هستند آنان با تلنگری كوچك روحیهشانبه هم ریخته میشود و حالت افسردگی واضطراب در چهرهشان به خوبی مشاهده خواهدشد.
ذا مردان برای گفتن بیاناتشان باید دقتبیشتری داشته باشند. به دروغهای مردان كه بههمسرانشان میگویند توجه كنید:
1 ) بسیاری از مردان از این كه احساسمیكنند زنان تحمل شیندن دروغ را ندارند، بهسادگی دروغ میگویند. شاید دروغگویی آنهافقط به خاطر ناراحت نكردن همسرشان باشد. امااین را بدانند كه هر چقدر هم كه همسرانشان ازبیان حقیقت نگران و مشوش میشود اما بهتر ازگفتن دروغ میباشد. زیرا روزی حقیقت در نزدزن فاش شده و آن زمان است كه دنیا در برابرچشمان زن و شوهر سیاه خواهد شد و كار بهجاهای باریك خواهد كشید. پس اجازه ندهیدچنین شود.
اما یك توصیه به زنان; در صورتی كه احساسكردید همسرتان به دلیل مصلحت زندگیاش بهشما دروغ گفته و این دروغ تاثیر چندانی دروضعیت زندگی زناشویی و عشق و محبت میانتانندارد. پس بهتر است به روی خود نیاورید و ازكنار آن بگذرید. مطمئن باشید همسرتان خواهدفهمید و شرمنده شما خواهد شد.
2) تعریف و تمجید را به پای دروغ نزنید.بعضی از مردان تصور میكنند اگر از همسرشانتعریف كنند دچار دروغگویی شدهاند. اگر اینمسئله را دروغگویی فرض میكنید، بهتر است بهاین دروغگویی ادامه دهید. زیرا همسر شما ازتشویق و تحسین شما خشنود شده و به زندگیامیدوارتر خواهد شد و با نیرو و انرژی بیشتری بهزندگی ادامه میدهد. برای مثال در برابرخانواده خودتان شروع به تعریف از همسرتانكنید. كفشهایش را جلوی پای او جفت كنید.برایش میوه پوست بكنید. حتی اگر فكر میكنیدهمه این كارها را از روی تملق و دروغ انجاممیدهید با انجام چنین كاری نزد خانوادهتان،نتیجهاش را ببینید، همسرتان پروانهواربه دور شماخواهد چرخید، احترام دو صد چندان به شماخواهد گذاشت پس ارزشش را دارد كه دست بهچنین تملق و دروغی بزنید.
3 ) بعضی از مردان سیاست خوبی را اززندگیشان دارند. آنان بدون اینكه خود راخسته كارخانه كنند به نحویی با همسرشان برخورددارند و خود را درگیر كمك به وی میكنندكه اوواقعا احساس میكند همسرش در كارهای خانه اورا همراهی كرده است. البته بد نیست كه همسرتانرا كمك كنید و دست یاری به او بدهید. زندگییعنی همكاری و همیاری، وقتی مهمانی به خانهشما میآید روی صندلی ننشینید و به همسرتاندستور ندهید. بلكه ظاهرا هم كه شده او را كمككنید. حتی از لحاظ لفظی مثلا بگویید كمكمیخواهی. من در انجام هر كاری آماده هستم.ولو این كه روی صندلی بنشینید و با دوستانتانمشغول به حرف زدن شوید. هر چندوقت یكباراو را صدا بزنید و از او سوال كنید! بیایم كمكتكنم؟ این نوع دروغگویی نیز میتواند تاثیر خوبیبر همسرتان بگذارد و در برابر مهمانها سربلندباشد.
4 ) بعضی از مردان در برابر غر زدن زنانشانمجبور به گفتن دروغهایی میشوند كه در انجام وبرآورده ساختن آن ناتوان هستند. این چنینزنان باید گفت كه هیچ گاه همسر خود را تحتفشار نگذارید و از او درخواستهای ناشدنینخواهید. مردی كه زیر بار فشار سخنهایهمسرش باشد، دست به دروغ گویی میزند و بههمسرش وعدههایی میدهد كه خودش هممیداند از عهده آن برنمی آید اما به خاطر ساكتكردن همسرش و جلوگیری از كشمكش و جنگاعصاب مجبور به دروغ گویی میشود. در این جازن مقصر است. او سبب این دروغ شده است. هرزنی باید شرایط همسرش را بداند و بیش از آن ازهمسرش توقع نداشته باشد.
رور و شخصیت مرد نباید زیر پا لگدمال شود.یك زن باید همسرش را آنقدر دوست داشتهباشد كه اگر زندگی كمی و كاستی به وجود آمدهمراه و در كنار همسرش با مشكلات دست و پنجهنرم كند. نه این كه سبب لافزنی و اغراقگویی ودروغگویی همسرش شود.
5) مردان برای این كه در برابر همسر خود بهقول معروف كم نیاورند، سعی میكنند دروغبگویند. بعضی از زنان عادت دارند مزایای مرداندیگر را به رخ همسر خود بكشند. برای مثالمیگویند شوهر دوستم مرد بسیار شجاعی است ویا این كه بسیار دست و دلباز است و همه مال واموالش را در اختیار همسرش گذاشته است.مردان به این مسئله حساسیت نشان میدهندوآنان دوست ندارند همسرشان مرد دیگری را برتراز او ببیند شاید یك حس حسادت ناخودآگاهباشد كه زنان باید به این حس توجه كنند. گاهیمردان در برابر تمجید همسرشان از مرد دیگردست به گفتن دروغهایی میزنند. مثلا میگویندامروز در خیابان با پسری جوان هیكلمندی دعواكردم و او را به شدت زدم. او چنین دروغی را بههمسرش میگوید تا اظهار دارد كه او هم شجاعاست. زنان نباید محیطی فراهم كنند كههمسرشانرا وادار به دروغهایی شاخدار كنند.هر فردی یك حالت و روحیه و شخصیت خاص بهخودش را دارد. شما نباید شوهر خود را با مرددیگری مقایسه كنید. بلكه او را همانطور كه هستدوست داشته باشید. همان طور كه مشاهدهمیكنید بعضی از دروغها بار منفی و گاهی هم بارمثبت دارد. البته یك زن و شوهر باید حقیقت گراباشند و در هر شرایطی راستگویی را سرلوحهزندگی خود بدانند و حتی اگر در گذشته رخدادناگواری داشتهاند، همچون دوست واقعیت رابگویند. در زندگی زناشویی بیان حقیقت ولو اینكه منجر به دلخوری شود باارزش و مهم نیست.البته همانطور كه در مقاله فوق درج شده گاهیدروغ و تملق در زندگی سبب ایجاد اعتماد بهنفس در فرد مقابل میشود و او را به زندگیامیدوارتر و سرزندهتر میكند. پس زن و شوهرباید در زندگی محتاطانه عمل كنند و در جهتایجاد یك زندگی مستحكمتر و پرمحتواتر سعی وتلاش خود را به كار گیرند.
منبع : مجله خانواده سبز
يکشنبه 25/11/1388 - 21:22
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا - سلام .
زمانیکه صحبت از "ترس از تعهد" به میان می آید می توان آن را به زبان ساده به این شکل توصیف کرد: "نوعی ترس غیر واقعی از پیمان بستن، تعهد دادن و پذیرا شدن التزام برای باقی ماندن در یک ارتباط ثابت و صادقانه در کنار یک شخص دیگر برای همیشه" این در حالی است که بسیاری از افراد مجرد بر این باورند که متعهد شدن یعنی دست کشیدن از تمام آزادی های فردی.
ین نوع ترس برای افراد مجرد کاملاً عادی و طبیعی است. بیشتر افراد مجرد تصور می کنند که با ازدواج و قبول تعهد، امنیت و آسایشی که زندگی مجردی به آنها می داده را از دست خواهند داد. به هر حال هر برهه از زندگی مزایای خاص خود را به همراه دارد. دوران مجردی نیز خالی از لطف نیست: شما هر زمان که بخواهید به خانه می آیید و هر موقع که بخواهید خارج می شوید، لباس ها و ظرف های کثیف را تا هر زمانی که بخواهید به حال خود باقی می گذارید، و از وقت و پول خود هر طور که مایل باشید استفاده می کنید. در مقابل دیگران هر طور که بخواهید خودتان را نشان می دهید و می توانید ضعف ها و کاستی هایتان را پنهان کنید.
ر اغلب زمینه ها "ترس" به این دلیل در افراد ایجاد می شود که به نحوی آنها را از موقعیت های مخاطره آمیز دور نگه دارد. به عنوان مثال برای یک انسان، کاملاً طبیعی و بجاست که از یک مار، صداهای بلند و مهیب، و یا بوهای ناخوشایند بترسد. او بدین طریق می تواند خود را از موقعیت های خطر آفرین مصون نگه دارد؛ اما برای خلق یک ارتباط اطمینان بخش و صمیمی با شریک زندگی، فرد باید با ترس های مختلفی روبرو شود و خود را پذیرای ریسک های عاطفی نماید.
ا موفقیت انجام دادن این هدف نیازمند آن است که: "به چیزی که از دست می دهید فکر نکرده و از آن نترسید بلکه به چیزهایی فکر کنید که در ازای آن بدست می آورید – اعتماد، صمیمیت، نزدیکی – " شما با قرار گرفتن در یک رابطه ی صادقانه و عاشقانه از کلیه ی مزایای آن بهرمند خواهید شد. حال این کار را چگونه باید انجام دهید؟
1) ابتدا باید مطمئن شوید که می خواهید زندگیتان را با فرد دیگری تقسیم کنید. بسیاری از افراد مجردی که نمی توانند تعهد را قبول کنند دلیلشان این است که نمی توانند تصمیم بگیرند که آیا واقعاً کسی را می خواهند یا خیر. ابتدا باید اهداف زندگی را برای خودتان معین کنید تا بعد بتوانید به آنها دست پیدا کنید. پس باید کار را با تعیین خواسته هایتان شروع کنید.
2) از ترس هایتان آگاه شوید. ببینید در چه زمینه هایی ترس بر شما غلبه می کند و تشخیص دهید که چه چیزی سبب می شود که از دست یافتن به اهدافتان باز بمانید. باید بدانید که وجود ترس هایی نظیر ترس ازعدم پذیرش، تغییر، و از دست دادن آزادی کاملاً معقول و طبیعی است. اگر از وجود آنها اطلاع داشته باشید، می توانید استراتژی هایی برای فائق آمدن به آنها ایجاد نمایید. یک چنین استراتژی ها و تکنیک هایی را می توانید با کمک گرفتن از یک دوست، مشاور و یا در صورت لزوم یک مربی، گسترش دهید. مربی به شما کمک می کند که فردی صادق باقی بمانید، توجه خود را به رابطه معطوف کنید، و اهدافی را که در سر دارید به راحتی دنبال کنید.
3) سرعت پیشرفت ارتباط را تنظیم کنید. تعداد زیادی از افراد مجرد در همان مراحل ابتدایی ارتباط به دام شهوت و اشتیاق بیش از حد گرفتار می شوند و زمانیکه که نوبت به تصمیم گیری برای آینده می رسد، عقب نشینی می کنند. عده ی دیگری از افراد نیز هستند که آنقدر تعلل و درنگ به خرج می دهند که از نظر نقطه ی تمرکز اصلی و محدوده ی زمانی دچار مشکل می شوند. در حین اینکه آهسته و پیوسته به جلو پیش می روید باید به این مطلب نیز توجه داشته باشید که انجام چه کاری در چه بازه ی زمانی برای شما ثمربخش خواهد بود.
4) تصمیم بگیرید که آیا قرار گرفتن در یک ارتباط متعهد، مد نظر شما هست یا خیر. یکی از راههایی که می تواند مهارت های متعهد شدن شما را تقویت کند این است که با هم توافق کنید که برای مدت زمانی به صورت انحصاری با هم ارتباط برقرار کنید. در مورد اهداف زندگی و آرزوهایی که در سر می پرورانید با هم صحبت کنید. همچنین جنبه های روحی و باطنی و شخصیت درونی خود را برای طرف مقابل آشکار نمایید. انجام این کار موقعیت های نابی برای تجربه ی اعتماد، صمیمیمت و نزدیکی فراهم می آورد.
اید بگویم که یک راه قطعی نهایی نیز وجود دارد که اگر شما به مرحله ای رسیدید که احساس کردید باید آنرا انجام دهید، می بایست در انجام آن برای همیشه استمرار ورزید.
5) تشخیص این مطلب که قرار گرفتن در یک رابطه تعهد آمیز این فرصت را به شما می دهد تا کلیه ی ویژگی های منحصر بفردتان را آشکار ساخته و تبدیل به بهترین کسی شوید که می توانید. زوج هایی که در یک ارتباط سالم قرار می گیرند یکدیگر را تشویق می کنند تا تبدیل به افرادی با قدرت عملکرد و توانایی بالقوه بالا برای جامعه باشند. افراد موفق مکرراً شریک زندگی خود را برای موفقیت هایی که بدست می آورد، تشویق کرده و به او اعتبار و امتیاز می دهند.
همانطور که مشاهده کردید ترس از تعهد به خاطر از دست دادن هویت و آزادی های فردی نوعی تشویش واهی و غیر واقعی است. در زندگی مشترک داشته ها آنقدر زیاد است که ترس از دست دادن استقلال در مقابل آن رنگ می بازد. مسلماً این امر در ابتدا مستلزم پذیرش ریسک بالایی است اما با در نظر گرفتن مراحلی که در بالا به آنها اشاره شد، پس از چندی متوجه می شوید که مزایایی که بدست آورده اید تا چه حد بیشتر از "زیان" هایی است که به شما وارد شده.
منبع : نویسنده---> سوده
پورتال مردمان
يکشنبه 25/11/1388 - 21:18
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
● آشنایی با برخی مهارت های همسر داری
۱) شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
۲) صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمیدانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
۳) منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بیطرفانه قضاوت کنیم.
۴) کم توقع باشیم؛ از همسرمان آنقدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.
۵) مثبتنگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبههای خوب زندگی را فراموش نکنیم.
۶) خوشبین باشیم؛ داشتن نگاه خوشبینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه میشود.
۷) یکدل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم میشود و یکدلی به وجود میآورد.
۸) شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت میکند حتیالامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرفهای او توجه داریم.
۹) مشوق همسر خود باشیم؛ برای رفتارها و صحبتهای همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیتهای موفق گذشته ، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.
۱۰) به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم؛ آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود میبرد ما هستیم.
۱۱) خوش قول باشیم؛ برای حرفها و قولهای خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوشقولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.
۱۲) به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.
۱۳) ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر میباشد.
۱۴) با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی میتوانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.
۱۵) محبتپذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.
۱۶) راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایههای زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایههای زندگی را سست میکند.
۱۷) محیط خانواده را با صفا کنیم؛ فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
۱۸) به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم؛ ارزشها از ارکان و ستونهای اصلی خانواده محسوب میشوند و مقید بودن به ارزشها موجب دوام و استحکام خانواده میشود و اصالت آن را حفظ میکند.
۱۹) به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب میشود خواستههای خود را به راحتی بیان کند.
۲۰) بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم؛ در سایه ی سلامت جسمی و روانی میتوانیم به هدفهای خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.
۲۱) با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر میشود.
۲۲) قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیتها و همکاریهایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمههای خاصی نیازمند نیستیم!
۲۳) احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفتهاند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
۲۴) برنامهریزی کنیم؛ در حقیقت برنامهریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان میبخشد.
۲۵) الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
۲۶) خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه میکردم؟»
۲۷) به خواستهها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
۲۸) میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرمودهاند «خیرالامور اوسطها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و...) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل میشویم.
۲۹) با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز میتواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
۳۰) روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین میشود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو میکند.
۳۱) به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختیهای زندگیمان را میپذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او میشود.
۳۲) همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمیکند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمیگذارد.
۳۳) با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایستهتر است.
۳۴) برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
۳۵) سختیها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبکتر مینماید.
۳۶) فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
۳۷) تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان میبرند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
۳۸) از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره میشود.
۳۹) روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوهدادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت میشود. هرگز نباید از نقطه ضعفها به عنوان اسلحهای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
4۰) مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم
منبع : پایگاه اطلاع رسانی وطن دوستان
شنبه 24/11/1388 - 12:14
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
۱) با مطالعه کتب مربوط به انتخاب همسر، آیین همسرداری، چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسههای آموزش خانواده دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید .
۲) با همدلی، همفکری، همکاری و مشورت با یکدیگر درباره مسائل مختلف میان اعضای خانواده روابط سالم پدید آورید .
۳) هر یک از زوجین دیگری را نزدیکترین و محرمترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامی و پشتیبان خود تلقی کند .
۴) با یادگیری مهارتهای ارتباطی نظیر فعالانه به حرفهای یکدیگر گوش کردن، احترام به نظرها و عقاید یکدیگر و تشریک مساعی و مشورت کردن روابط خود را بهبود بخشید .
۵) بکوشید، با ایجاد کانونی گرم و صمیمی، تمام اعضای خانواده به ویژه زن و شوهر مسؤولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شوند .
تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
۶) هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جای سرزنش کردن یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایی مساله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید .
۷) برای رسیدن به ا منیت روانی و عاطفی در روابط زناشویی داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید .
۸) در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندی مخرب و پیشرونده تبدیل نشود .
۹) به هر طریق ممکن رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تایید قرار دهید; به گونهای که همسرتان بفهمد برایش ارزش قائل هستید .
۱۰) تشویق و تایید و بیان نکات مثبتبه طور آشکار یا در جمع باشد و تذکر نکات منفی و انتقاد به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد .
۱۱) برای خصوصیات و نیازمندیهای یکدیگر ارزش قائل شوید و در روابط کلامی، عاطفی، اقدامها و تصمیمگیریها به افکار و خواستههای همسرتان توجه کنید .
۱۲) اگر رفتار خاصی برای شما مبهم است، سادهترین راه این است که از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمتآمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن کنید .
۱۳) تندخویی همسرتان را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتی مناسب درباره مساله مورد نظر به بحث و گفت و گو بپردازید .
۱۴) بکوشید در سراسر زندگی، به خصوص در روابط بین خود و همسرتان، به جای هر گونه پیشداوری یا مشاهده اشکالات و ضعفها نقاط مثبت و قوت را ببینید; به عبارت دیگر، به جای توجه به نیمه خالی لیوان به نیمه پر آن توجه کنید .
۱۵) سعی کنید در برنامه ریزی برای فعالیتهای اجتماعی، اوقات فراغت، دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن به مشورت کردن با یکدیگر بپردازید و از یک جانبه نگری بپرهیزید .
۱۶) در هر فرصتی که پیش میآید، با همسر و اعضای خانوادهتان ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید . شایان ذکر است زنها از صحبت کردن با همسرشان بیشتر لذت میبرند . بنابراین، مردان باید فعالانه به سخنان همسرانشان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند .
۱۷) اگر هر یک از زوجین در شرایط خاصی نمیتواند به سخنان همسرش گوش کند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وی انتقال دهد، و تقاضا کند صحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصتی دیگر واگذارد .
۱۸) هر از چند گاهی زوجین در فضایی محرمانه، محبتآمیز و صمیمانه به ارزیابی رفتار و روابط یکدیگر بپردازند و از یکدیگر بپرسند، چه باید کرد تا روابطمان بهتر و با نشاط تر شود؟
۱۹) همیشه، در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روی آورید .
۲۰) در روز یا در هفته زمان مشخصی را برای گفت و گو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان اختصاص دهید .
۲۱) از داشتن نگرشهای آرمان گرایانه و شاعرانه در مساله ازدواج و روابط زناشویی و نیز انتظارات غیر واقع بینانه اجتناب کنید .
۲۲) ارتباط زوجین باید از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست و غیر واقع بینانه دور باشد . اگر موضوع و مسالهای ذهن یکی از زوجین را به خود مشغول کرده است، باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح کند و درستی و نادرستی اش را با همسرش مورد بررسی قرار دهد .
۲۳) هر یک از زوجین باید زمینههای بروز سوء تفاهمها و سوء ظنها را از بین ببرد و از رفتارهایی که موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن میشود، خودداری کند .
۲۴) هر یک از زوجین باید بکوشد با روانشناسی همسرش آشنا شود تا بداند زن یا مرد به چه اموری بها میدهد و نظام ارزشیاش چگونه است; برای مثال معمولا زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت میدهد و مردان میخواهند مستقل و خود مختار باشند و آزادی عمل را دارای ارزش میدانند .
۲۵) زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنهآمیز و دو پهلو جدا پرهیز کنند .
۲۶) از رفتارهایی نظیر متلک، تحقیر، سرزنش و به رخ کشیدن یکدیگر که موجب افزایش مقاومتهای روانی در طرف مقابل است، جدا باید پرهیز شود .
۲۷) در سراسر زندگی، از جمله در زندگی خانوادگی، بکوشید به نقاط مثبت، موهبت و نعمت هایی که در اختیار دارید بیندیشید نه به اموری که در اختیار ندارید .
۲۸) از خطاهای یکدیگر سریعا بگذرید و خطاهای همدیگر را تحمل کنید .
۲۹) بایادآوری برخی ایام مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن و دادن هدیههایی هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل) به طور نمادین یا سمبلیک عشق و علاقه خود را به همسرتان اعلام کنید .
۳۰) خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجه نگه دارید از پریشانی و وضع نامرتب بپرهیزید .
۳۱) در انتخاب دوست و برقراری روابط دوستانه و معاشرتهای خانوادگی با زوجهای دیگر دقت کنید و این امور را با توافق یکدیگر انجام دهید .
۳۲) از هر گونه رفتاری که به مرد سالاری یا زن سالاری میانجامد، پرهیز کنید .
۳۳) خطای یکدیگر را در حضور دیگران، فرزاندن، آشنایان، والدین یکدیگر و . . . بازگو نکنید .
۳۴) هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگر مقایسه نکنید .
۳۵) از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیشتر سازید .
۳۶) از تصمیمهای نادرست و غیر منطقی و کلیگوییهای منفی و شکلگیری افکار منفی درباره همسرتان شدیدا پرهیز کنید .
۳۷) حتیالمقدور به قولهایی که به همسرتان دادهاید عمل کنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگی نینجامد .
۳۸) از نسبت دادن القاب و زدن برچسبهای ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، زرنگ، شلخته، کلهشق، یک دنده، لجباز و خودخواه به یکدیگر پرهیز کنید .
۳۹) در مواردی که غمگینی و افسردگی و یا عصبانیت زن یا شوهر شدت مییابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبی یا غدد درونریز به ویژه غده تیروئید وجود دارد، در نخستین فرصت به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادی بودن ترشح غدد از جمله غده تیروئید مطمئن شوید .
۰) برای داشتن یک زندگی با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسؤولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجاد کننده روابط سالم توجه کنید.
منبع : پارسی طب
شنبه 24/11/1388 - 12:12