ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
حسود هرگز نیاسود ...یا عاشق؟
عشق به بهترین وجه میتواند با گرمی محبت و نه با شدت درد اندازهگیری شود.
الهه عشق یك نیش دارد كه سم آن میتواند شور عشق را لكه دار كند. آن نیش، گزش كوچك حسادت است كه بهنظر میرسد حتی شیرینترین عشقها را نیز همراهی میكند. این نیش اگر خیلی خفیف باشد، حتی میتواند باعث پیشرفت عشق شود و حركت سریع زوجین از امنیت ه یك رابطه زناشویی جذابتر شود. اما در هر حال، حسادت اگر از كنترل خارج شود میتواند سلامت روان و سلامت ازدواج شما را به مخاطره بیندازد. كجا و چگونه باید خط قرمزی بر این نیش عشق كشید؟
خودتان را با ۴ موقعیت زیر مواجه كنید و اوضاعتان را بسنجید:
من و شوهرم، ۲۰ سال است كه ازدواج كردهایم ولی اگر هنوز بهنظر برسد كه یكی از ما با شخص دیگری مثلا كمی گرم گرفته است، احساس حسادت و غیرت میكنیم. بهنظرم احساس خوبی است و تعجب میكنم وقتی زوجهایی را میبینم كه میگویند در این جور مواقع حسود نیستند. البته ممكن است معنی آن این باشد كه به یكدیگر اعتماد دارند ولی آیا نمیتواند به این معنی هم باشد كه برایشان اهمیت ندارد؟
احساس گاهگاهی مالكیت میتواند یادآور این موضوع باشد كه همسران چقدر به یكدیگر اهمیت میدهند و همدیگر را دوست دارند، ولی در مورد آنهاییكه به ندرت حسود میشوند نباید به سرعت قضاوت كرد.
مكن است فقدان این احساس به این معنا باشد كه ازدواج نابود شده و زن و شوهر نسبت به یكدیگر بیتفاوت شدهاند، ولی برخی از زوجین حسادت را آنقدر دردناك و آزار دهنده مییابند كه موانع بسیار قدرتمندی را در برابر آن میسازند. به یاد داشته باشید كه حسادت نشانهای بر این است كه شما احساس تهدید میكنید و نه الزاما عشق.
شق به بهترین وجه میتواند با گرمی محبت و نه با شدت درد اندازهگیری شود.تعالی عشق بر اساس محبت و اعتماد است، نه بر اساس حسادت و خود خواهی.
شوهرم حلقه ازدواجش را گم كرده است و دوست ندارد حلقه دیگری بهجای آن بخرد. وقتی هم كه در مورد آن با او صحبت میكنم، ناراحت میشود و بحث را عوض میكند. این مورد مرا نگران میكند كه مبادا تغییری در روابط بوجود آمده باشد و اینكه ازدواجمان در خطر باشد. آیا ممكن است مشكلی وجود داشته باشد؟
این مورد میتواند گولزننده باشد. افراد در تضادهای احساسی، گاهی مشكل خود را بطور ناخودآگاه اعلام میكنند ولی هنگامی كه یك ازدواج در خطر است، اغلب بیش از یك نشانه برای آن وجود دارد. تمركز بر روی حلقه را متوقف كنید و به دنبال نشانههای دیگر باشید؛ نبودن روابط نزدی ی، محبت یا صحبتهای مهرآمیز، افزایش سكوت، اجتناب از یكدیگر و مخالفت. بیتوجهی شوهر شما نسبت به حلقه ازدواجش میتواند شیوهی وی برای بیان این موضوع باشد كه موارد دیگری در حال از بین رفتند. شاید منظور شوهرتان این باشد كه بگوید: < كمك! من راه نزدیك شدن به تو را گم كردهام>! حالا كه خوشبختانه این را فهمیدهاید، وقت آن است كه به او نزدیكتر شوید. شاید مشاوره در مورد روابط مشترک یی برای شما موثر باشد.
من با یك مرد خوش قیافه و موفق ازدواج كردهام كه از دید بقیه خانمها هم مرد جذابی است و وقتی میبینیم چطور زنان دیگر حتی در حضور من با او راحت صحبت میكنند، ناراحت میشوم. به خودم میگویم نباید حسادت كنم ولی میدانم كه حسود هستم. آیا اشتباه میكنم؟ آیا این به معنی این است كه ازدواجم در خطر است؟ یا اینكه حسادت یك خصوصیت سالم و طبیعی است؟
حسادت وقتی به معنی این باشد كه شخصی دارد تلاش میكند تا فردی را كه شما دوست دارید از شما بگیرد، احساس ترسناك و كشندهای است. هر چه بیشتر احساس كنید كه شخصی میتواند یا میخواهد شوهرتان را از شما بگیرد، بیشتر مستعد به حسادت خواهید بود و در این صورت، حسادت وسیلهای برای سنجش امنیت كم ازدواج است. ولی برخی از شرایط اجتماعی و آدمهای اطراف میتوانند رابطه محكم از دواج را به خطر بیندازند. هر وقت احساس كردید در چنین شرایطی هستید، آن وقت است كه حسادت مثل یك سیستم اعلام خطر عمل میكند و به شما میگوید: <مواظب باش>! به نظر میرسد شما و شوهرتان در محیطی زندگی میكنید كه خیلی امن نیست. احساس خطر شما، احتمالا از تركیبی از خطرات حقیقی اطرافتان و عدم ثبات زندگی زناشویی خودتان ریشه میگیرد.
میتوانید برای كاهش اضطرابتان، با شوهرتان صحبت كرده و یك سری قوانین رفتاری جدید بین خودتان وضع كنید. مثلا میتوانید راههایی پیدا كنید كه به فردی كه به همسرتان نزدیك میشود، نشان دهید كه باید حریم خاصی را حفظ كند. مثلا وقتی در یك جمع هستید و زنان دیگر با او صحبت میكنند، او میتواند از شما دعوت كند تا وارد جمع آنها شوید. او میتواند دست شما را بگیرد و نظرتان را راجع به موردی بپرسد و به این ترتیب استقرار رابطه زناشوییتان را اعلام كند. مطمئن باشید كه با این روش، زنان اطراف متوجه پیام شما خواهند شد.
شوهرمن برای تجارت اكثر اوقات در حال سفر است. وقتی كه در سفر است، ما هر روز با هم صحبت نمیكنیم و وقتی با او حرف نمیزنم ،عصبی میشوم. اخیرا كنجكاو شدهام و هنگامی كه از سفر برمیگردد در وسائل او بهدنبال نشانههایی میگردم كه در نبود من چه كار میكرده است. من بخاطر این كارم از خودم خجالت میكشم ولی نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم زیرا نگران هستم. آیا این رفتارم خیلی بد است؟
یر ولی شما فرد بسیار حسودی هستید و این برای هر همسری به قدر كافی عذاب آور است. سوال این است كه چرا این حملات دردناك حسادت به شما رو میكنند؟ آیا قبلا نیز این احساسات را داشتهاید؟ بعضی افراد تمام عمرشان را در جنگ با حسادت هستند. آنها وقتی حس میكنند دیگران دوستشان ندارند، احساس خیلی بدی پیدا میكنند. گاهی حتی به دلیل اضافه وزنشان، یا به دلیل از دست دادن شغل مورد علاقهشان یا حتی یك افسردگی ساده، فكر میكنند دیگران به آنها اهمیت نمیدهند.
اگر شما سابقه دورههای حسادت را دارید، ممكن است حالت كنونی شما توسط برخی از احساسات عمیقتر شما نسبت به خودتان بوجود آمده باشد و نه احساسات مربوط به زندگی مشتركتان. ولی اگر حسادت شما جدید است، از خودتان بپرسید كه چرا به یكباره اعتمادتان را از دست دادهاید. آیا سفرهای شوهرتان خیلی تهدید كننده است؟ آیا ممكن است مشكلات زناشویی زمینهای داشته باشید كه در غیاب همسرتان به ذهنتان میآیند؟ آیا نشانههای خطری وجود دارد كه شما آنها را انكار میكنید؟
دلیل حسادت شما هرچه كه باشد، شما معذب هستید. بدون اقرار به جستجوهایی كه در وسائل شوهرتان كردهاید، به او بگویید كه از این حسادت در رنج و عذاب هستید، ولی او را به خیانت متهم نكنید. شما هیچ شواهدی ندارید و متهم كردن رابطه شما را بهتر نخواهد كرد. بهجای آن با او در مورد اضطرابهایتان صحبت كنید و از آن بهعنوان مقدمهای برای صحبت در مورد مسائل زناشویی كه باعث ترس شما میشوند، استفاده كنید. با كمك یكدیگر میتوانید راههایی پیدا كنید تا مواقعی كه او در سفر است، بیشتر با هم در ارتباط باشید. شاید دیدن توجه او به احساسات شما همان اطمینان بخشیای باشد كه شما در شبهای تنهایی به آن نیاز دارید.
منبع : ترجمه---->فرشاد كسرایی
دوستان
شنبه 24/11/1388 - 12:10
ازدواج و همسرداری
به نام خدا -سلام .
هر ازدواج ، دارای دست اندازهایی است که شاید گاهی مشکلاتی را در مسیرخود به وجود آورد؛ باید درست راندن را یاد بگیریم، قبل از این که با یکی از همین دست اندازها در چاله بیفتیم.
هم نیست چقدر در بزرگراه زندگی مشترک پیش رفته اید، باید قوانین ساده و اساسی مسیر را بلد باشید. پیروی از این قوانین آسان نیست، اما بسیار مهم است. عمل کردن به آن ها پیوند ازدواج تان را محکم تر می کند، و همه چیز- لذت، روابط زناشویی، اعتماد و عشق- بهتر از همیشه خواهد بود.
1)در عشق خود تعادل ایجاد کنید.
ملالت، سرخوردگی و آزردگی های روزمره می تواند شعله های عشق میان شما و همسرتان را خاموش کند. برای شعله ور کردن آن باید مواد لازم را گرد هم آورید. با این روش می توانید این کار را بکنید:
اول از همه توجه کنید که برای جبران آسیب حاصل از یک جمله ی منفی، یک چشم غره، یا یک آه گفتن عجولانه گاهی تا ۲۰ حرکت مثبت لازم است. پس مورد دوم را بیشتر از اولی به کار ببرید. از کفش های جدید همسرتان، یا لباس آبی تازه شوهرتان تعریف کنید. از شوهرتان به خاطر کمک در کارهای خانه تشکر کنید. به دفتر کار همسرتان زنگ بزنید تا فقط به او بفهمانید به فکرش هستید.
باید مطمئن شوید که این تعریف و تشکرها صمیمانه و ویژه هستند؛ مثلاً "رانندگی تو خیلی خوبه. همیشه می تونم برای داشتن یه سفر خوب روی تو حساب کنم" یا " این رومیزی جدید خیلی قشنگه، سلیقه ی تو همیشه باعث می شه خونه دلنشین تر به نظر بیاد." وقتی لبخند می زنید یا از همسرتان تعریف می کنید، به چشم هایش نگاه کنید. طولی نمی کشد که در می یابید همیشه، بهترین فرصت برای کارهای کوچک عاشقانه است. وقتی به خانه می آیید به همسرتان بفهمانید که از دیدنش خوشحالید. خطاهای همسرتان را نادیده بگیرید و به خاطر نقاط قوتش خوشحال باشید. شما برای فرزندان تان کارهایی می کنید، چرا برای همسرتان نکنید؟
2 ) با هم متّحد باشید.
زوجی که در کنار هم متحد باشند می توانند از هر توفانی به سلامت بگذرند. چطور این همبستگی را ایجاد می کنید؟ در وهله اول باید از شریک روح تان پشتیبانی کنید. اگر در دنیای بیرون مشکلی پیش آمد، تا حد ممکن طرف همسرتان را بگیرید. اسرار او را پیش خود نگه دارید، حتی وقتی همکاران تان اسرار همسرشان را فاش می کنند. جز در مواقع ضروری، نگذارید کسی یا چیزی زمان متعلق به "ما" را مختل کند.
صحبت از زمان متعلق به "ما" شد: این تعهد را ایجاد کنید که تا ۳۰ دقیقه در روز به گپ زدن با هم در مورد نقشه ها، هدف ها و حتی رویاهای روزانه بپردازید. یک قانون: هیچ صحبتی از مدیریت منزل یا "رابطه مان چه می شود" نکنید. حالا وقت شکل دهی یک رابطه دوستانه است. مطالعات نشان می دهد دوست بودن با یکدیگر به مرور زمان به موفقیت می رسد و رابطه را صمیمانه تر و هیجان انگیزتر می کند. فراموش نکنید که برای ایجاد صمیمیت وقت بگذارید، حتی اگر مجبورید آن را در برنامه روزانه تان بگنجانید. برای روابط زناشویی نیز می توانید برنامه ریزی کنید؛ اما لحظه های خاص را از دست ندهید.
یک چیز دیگر که نباید در موردش تردید کنید: فرصت برای جشن گرفتن موفقیت ها. فوتبالیست های برتر، قهرمانان کشتی، برندگان مدال های طلای اسکی، همگی یک نقطه اشتراک دارند: وقتی برنده می شوند، جشن می گیرند. حتی موفقیت های کوچک هم ارزش دارند. اگر سالروز ازدواج تان نزدیک است، همین به تنهایی ارزش جشن گرفتن دارد. برای شام به جایی بروید که اولین شام عاشقانه را در آن جا خوردید. یا برای یک سفر کوتاه هیجان انگیز برنامه بریزید. شما لیاقتش را دارید!
3) به یاد داشته باشید: هیچ کس کامل نیست.
وقتی در مورد ازدواج تان احساس خشم، ناامیدی، ملالت یا عدم تعهد و نگرانی می کنید، دوست دارید همسرتان را سرزنش کنید. بعد طولی نخواهد کشید که به این نتیجه می رسید که او باید برای بهبود رابطه تان تغییر کند.
این کار شانه خالی کردن است. تلاش برای بهتر کردن همسرتان، در او حالت تدافعی ایجاد می کند و باعث افسردگی شما می شود. نتیجه؟ هیچ کس تغییری نمی کند. هیچ کس مسئولیت را نمی پذیرد. هر دوی شما غمگین خواهید بود و این تصور که همسرتان "بد" است به این معناست که شما ۹۰ درصد خوبی های او را نادیده گرفته اید.
● تصمیم درست: خودتان را تغییر دهید.
وقتی به عیب های خودتان می پردازید و "بهترین ها" را در همسرتان می جویید "جادو" می شود، خوش بینی بیشتر می شود و همسرتان احساس بهتری پیدا می کند: چرا که احساس می کند مورد "ستایش" است، نه سرزنش. و هر دوی شما برای تغییر ، انگیزه پیدا می کنید.
یک نکته برای کمک به ایجاد این احساس در شما: از فلسفه ژاپنی "ناکامل بودن" پیروی کنید "وابی سابی" که در مورد عشق در زندگی واقعی کاملاً صدق می کند. دفعه ی بعد که همسرتان کار ناراحت کننده ای انجام داد، زیر لب بگویید: وابی سابی و به یاد بیاورید که نیت او خوب است، اگر چه عملش این طور نبوده است. در عین حال از خوبی های او غافل نمانید. این ماه هر روز یک چیز کوچک یا بزرگ را که در مورد همسرتان دوست دارید، در نظر بگیرید. بعد برای آن اسم بگذارید: "همسرم به فکر من است" یا "شوهرم مرا می خنداند." سپس یک کار خاص که نشان دهنده ی این ویژگی است به یاد بیاورید: "هفته پیش برف های روی شیشه جلوی ماشینم را پاک کرده بود" یا " هر وقت دلم می گیرد، با شوخی هایش مرا از این حالت بیرون می آورد."
در آخر: ناکامل بودن خود را بپذیرید. گاهی اوقات ما خودمان را به خاطر وضع نابسامان زندگی مشترک مان سرزنش می کنیم. احساس گناه بیش از حد می تواند انسان را فلج کند. بنابراین خصوصیاتی را که برای تان ارزش دارند در نظر بگیرید. به خود بگویید که دارای این خصوصیات هستید. و مصداق هایی واقعی برایشان بیابید: " من مهربان و بخشنده هستم، دیروز آخرین کلوچه را به همسرم دادم." یا " من راستگو هستم به همسرم می گویم که واقعاً چه فکری می کنم."
منبع : پایگاه اطلاع رسانی وطن دوستان
شنبه 24/11/1388 - 12:7
ازدواج و همسرداری
به نام خدا- سلام .
● اشتباه بزرگ در ارتباطات
اسـرار بـرقـراری یک رابـطـه مـؤثـر چـیـست؟ چـگونـه یک زن آنچیزی را که میخواهد بدست می آورد در حالیـکه شـریـک زنـدگیش را نیز به خواسته اش میرساند؟ بگذارید نگاهـی داشته باشیم به سه مشکل اصلی که اکثر زوج هـا بـا آن دست به گریبان میباشند و ببینید چگونه میتوان آنها را حل نمود.
شتباه ۱)
▪ ایجاد ارتباط برای زیر نفوذ خود قرار دادن و زرنگی
گاهی اوقات ما یک رابطه را برای بدست آورن خواسته هایمان آغاز می کنیم خواه طرف مـقابـل تـوانایی برآوردن آن را داشته باشد و خواه نداشته باشد. قـهـر مـی کنـیم، اخــم می کنیم، تهدید میـکنیم، چاپلوسی میکنیم و آنچه در تـوان داریم برای ایجاد احساس ناراحتی در طرف مقابلمان انجام می دهیم. این نـوع رفـتـار، گـرچـه مـمـکن اسـت بطور موقتی مؤثر باشد، اثر بسیار ناگواری در طولانی مدت بر سلامـت رابـطه خـواهـد گذارد. آن را رها کنید، برای خواسته و پیشنهادات نفر دیگر احترام قائل گردید. اگر او نمی تـواند خواسته شما را برآورده کند، ببینید میتوانید خودتان آن را به خود بدهید.
اشتباه ۲)
▪ ایجاد ارتباط برای فریب دادن
با اینکه نیازی به گفتن ندارد، این یکی از خطرناکترین انواع رفتـار اسـت کـه بـسیـاری از رابطه ها را نابود می کنـد. دروغ هـا، گـزافه گـویـی ها، بازی دادن ها و نیرنگهای متداول همگی باعث پریشانی و رنجش میــگردند. آنها بنیان رابطه را به لرزه درآورده و در نهایت شکافی عمیق در اعتماد بوجود می آورند. نسبت بـه خـطر آن هـوشیـار بـوده و پیش از اینکه آغاز شود متوقفش سازید. اگر این چیزی است که برای شما آشنا بنظر میـرسـد، ابتدا آنرا در رفتارهای خودتان مورد سنجش قرار دهید. اگر صادق و رک باشید، دیگر مایل به پذیرش فریب دیگران نخواهید بود. در روابط خود راستی و درستی را پیشه کنید.
اشتباه ۳)
▪ ایجاد ارتباط با پیغامهای متناقض
پـیـامـهای متناقض: چیزی را گفتن و چیز دیگری را انجام دادن -- یک فـرم بـسیـار رایــج فریب و نیرنگ می بـاشد. همچنـین ایـن مـی تواند بـصورت قـول دادن لفـضی یـا عـملی و انجام ندادن آن دربیاید. پیغامهای متناقض باعث پریشانی بسیار میگردند. همیشه به اعمال فرد توجه نمایید. معـمولا اعمال نـسبت بـه گـفتـار هـمتـرازی بیـشتری با حقیقت دارنـد. اگـر گـفتـارشـان بـا اعـمالـشان در تناقض بود، آنچه که گفته می شـود را نـادیـده پـنـداریـد. درک کنید که شخص دارای تعارض بـوده و اجازه ندهـیـد شـمـا را نـیـز دچــار آن احساس نماید.
● راه حل های دو مشکل اصلی در روابط
هیچ رابطه ای بدون برقراری ارتباطات مؤثر دوام زیادی نخـواهـد آورد. مـا در سـراســر روز صحبت میکنیم (و گوش می دهیم )، اما تنها بخش کوچکی از ارتباط ما بصورت گفتاری رخ میدهد. بیشتر اوقات تصور می کنـیم کـه دیـگران گفته های ما را گوش داده و متوجه می شوند، اما عمدتا این موضوع صــحت ندارد. اغلب شخص دیگر در حال اندیشیدن به آنچیزی ایست که میخواهد در جواب صحبتهای شما بگوید، و نوعی خیالپردازی که هیچ ارتباطی به موضوع مورد بحث ندارد را در ذهن خود می پروراند. هنگامیکه نزاع میکنیم، می خـواهـیـم بیـش از پـیش فـهمیده شویم و واژگان همانند تیر به جلو و عقب به پرواز درمی آیند. در این شرایط، تجزیه و تحلیل مسئله میتواند دور از ذهن گردد.
بنابراین اسرار ارتباط مؤثر چیست؟ بـه دو مشکل اساسی در ارتـباطـات و نحوه حل آنها توجه نمایید. بعد از این مرحله خواهید توانست پایه های بهتـرین نـوع رابـطـه ای کـه تــا بحال تصورش را میکردید را بنیان نهید.
مشکل اول)
می خـواهید حـق را بـخود داده و ثـابت کنید که دیگری در اشتباه است
پیش از آنکه بتوانید یک ارتباط مؤثر را آغاز کنید، باید نگاهی موشکافانه بـه قصد و غرض خـود بـیندازید. آیا برای اینکه توسط دیگران فهمیده شوید ارتباط برقرار می کـنـیـد، بـرای بدست آوردن خواسته ها، یا هدف دیگری را فرا سوی سخـنـانـی کـه در حـال بـیـان آنها هستید دنبال میکنید؟ بسیاری از زوج ها به مرحله ای میرسند که فقط میخواهند ثابت کننده حق با آنها بوده و نـفــر دیـگر در اشـتـباه است (و همیشه اینطور بوده است). این نـوع رابطه همانند نبرد می ماند. این سخنان مملو از خشـم و سـرزنش بـوده و سـبــب میگردند نفر دیگر احساس کوچکی نـمـایـد. حرف های رد و بدل شده در چنین رابطه ای هرگز گوش داده نمیشوند. هرچند که آنچه با صدای واضح و بلند خوانده میشود خشم و عدالت موجود در فراسوی مراودات است. جهت رفع این مشـکل، تصمیم بگیرید همدیگر را سرزنش نکنید و به صحبتهای یکدیـگر بـا خـلوص نـیـت گـوش دهید. تصمیم بگیرید که درصدد ثابت کردن چیزی برنیامده و در عوض راهی برای ایجاد یک پـل بـرای درک مـتـقابل پیدا نمایید. این تصمیمات در موفقیت یک رابطه بسیار مفید واقع خواهند شد.
▪ مشکل دوم)
قادر نیستید به حرفهای طرف مقابل گوش دهید
یاد داشته باشید که یک ارتباط فقط از صحبت کردن تشکیل نشده بلکه شـامل شنیدن و گوش دادن به آنچه که در حال بیان است نیز میباشد. ما میتوانیم کارهای زیـادی برای آموختن هنر گوش دادن انجام دهیم، امـا بـرای آغـاز، بـسیار مـهـم اســت که بدانیم اگر فـردی بخـواهـد نـقطه نـظرات خـود را کــنار گذاشته و حقیقتا آماده دانستن درون و افکار دیگران گردد، آنگاه از روی صداقت آنچه کـه در حال گفتن است را فقط باید "بشنود." این کار خیلی هم آسان نیست.
بسیاری از ما آنچه که میشنویم را بسرعت تعبیر و تفسیر کرده و آنرا در یک شکاف آماده قرار می دهیم. برخی صحبتها را تحریف می کـنند. برخی تظاهر به گوش دادن میکنند درحالیکه سرگرم افکار خود هستند. یک راه حل بــرای ایــن مشکل آن است که برداشت خود را از صحبتهای دیگران بــرای آنـها تکرار نمایید. بگذارید بدانند که ارتباطات آنها چگونه درون ذهن شما تفسیر می گـردند. اجـازه دهـیـد دیــگران پـیغامـهای خــود را با استنباط شما منـطق سازند. و در نهایت، راغب حقیقی شنـیـدن منظور آنها باشید.
منع : سایت سیمرغ
شنبه 24/11/1388 - 12:5
آموزش و تحقيقات
به نام خدا -سلام .
هنگامی كه می خواهید یك موضوع را در جلسه ای (با هر تعداد شركتكننده) توضیح دهید، و یا گزارشی از فعالیتهای انجام شده در یك پروژه را ارائه كنید و یا حتی در یك جمع دوستانه صحبت كنید مطمئنا كار سختی خواهید داشت تصور كنید چندین جفت چشم كوچكترین حركات شما را زیرنظر دارند و چندین جفت گوش حرف به حرف شما را می شنوند و براساس این دیده ها و شنیده ها درمورد شما و مطالبی كه ارائه می كنید قضاوت می كنند، ازسوی دیگر شما ملزم به اقناع آنها و یا دفاع از عملكردتان و یا حتی اثبات خودتان هستید در هر جایگاهی كه قرار دارید فرقی نمی كند، شما در موقعیت خطیری قرار گرفته اید. پس سعی كنید بهترین باشید، دو اصل بسیار مهم را فراموش نكنید اول تسلط كامل به مطالبی كه می خواهید ارائه دهید و دوم حفظ خونسردی و آرامش. شما با رعایت این دو اصل و توجه به نكاتی كه درپی خواهدآمد علاوه بر یك ارائه خوب، یك جلسه زیبا را برگزار می كنید.
1) مخاطبان را شناسایی كنید.
اگر شما سطح علمی، فرهنگی و حتی شخصیتی مخاطبان را بدانید، ارتباط بهتری با آنان برقرار می كنید و آنچه را كه آنها دوست دارند یا می خواهند بشنوند ارائه می دهید و این یعنی اثرگذاری بهتر و بیشتر.
2) یك پیام مشخص داشته باشید.
قبل از اینكه كار تهیه مطالب خود را شروع كنید، پیام كلیدی خود را مشخص كنید. درواقع پیام شما باید بتواند مخاطبان را به یك راه مشخص رهنمون و امكان تفكر درمورد راههای دیگر را فراهم سازد.
3) برای هر تصویر متن كوتاهی آماده كنید.
در تصویر (متن یا عكس) كه پخش می شود. خلاصه ای از موضوع آن باید ارائه شود. این خلاصه می تواند شفاهی باشد یا به صورت زیرنویس ارائه شود. این باعث خواهدشد تا در وقت صرفه جویی شود.
4) مطالب و مفاهیم خاص را برجسته كنید.
مطالبی را كه توضیح آنها برای «پذیرش» مخاطب «اهمیت» بیشتری دارد را مشخص كنید.
5 ) قبل از جلسه، تمرین كنید.
6) ساختار اثربخشی برای ارائه طراحی كنید.
طرح «مسئله» و «حل» آن بهترین روش برای ارائه قدرتمند یك مطلب است. اول «مسئله» را بیان كنید بعد «راهحل» را ارائه دهید و آن را با یك مثال توضیح دهید.
7) «همه تیزهوش نیستند» را فراموش نكنید.
مه مخاطبان شما افراد تیزهوش نیستند. پس سعی كنید مطالب را خیلی ساده و غیرپیچیده ارائه كنید، در هر ساعت صحبت كردن ۳ الی ۴ نكته را شرح دهید.
8) محكم و خوب شروع كنید.
یك شروع خوب، موفقیت را تضمین می كند. از روشهای مختلف استفاده كنید گاهی یك حكایت یا قصه یا یك خاطره و در بعضی مواقع پرداختن به اصل مطلب میتواند شروع خوبی باشد.
9) از نمودار و چارت استفاده كنید.
بسیاری از مخاطبان شما نمی توانند همزمان با شما اعداد و آمار ارائه شده را تجزیه و تحلیل كنند. نمودار كمك میكند تا سریعتر به موضوع دست پیدا كنند و با شما همراه شوند.
1۰) پایانی با شكوه داشته باشید.
بسیاری از مخاطبان آخرین مطلبی را كه شما می گویید به خاطر می سپارند مطمئن شوید كه آخرین مطالبی كه میگویید همانهایی هستند كه می خواهید مخاطبان به آن بیشتر توجه كنند.
11) بر نكات مهم تسلط داشته باشید.
اگر شما نكات مهم را بدانید راحتتر می توانید مخاطبان را قانع كنید و علاوه بر آن با آرامش و بدون استرس خواهیدبود.
1۲) خوب تنفس كنید.
1۳) از چشمانتان استفاده كنید.
حتما از چشمانتان برای برقراری ارتباط با مخاطب استفاده كنید با این كار مخاطبان احساس بهتری خواهند داشت و شما می توانید تاثیر صحبتهایتان را ببینید.
1۴) تجهیزات مناسب را آماده كنید.
در جلسه ای، نیازمند تمهیدات خاصی است. تجهیزات موردنیاز (نه كم و نه زیاد) از قبیل دستگاه نمایش، وایتبرد، كامپیوتر و... را آماده كنید.
1۵) تجهیزات را امتحان كنید.
قبل از شروع جلسه تجهیزاتی را كه قرار است استفاده كنید یكبار امتحان كنید خرابی و یا عدم كارایی مناسب هركدام از دستگاهها (حتی یك ماژیك وایت برد) می تواند تاثیر بسیار منفی بر مطالب شما داشته باشد.
1۶) بدانید كه شما مركز توجه هستید.
قبل از شروع جلسه فقط صدای شما شنیده می شود هر حركت شما تاثیر مستقیم بر مخاطب داشته و می تواند جلسه شما را زیباتر یا زشتتر نماید. با تمام وجود عمل كنید.
1۷) «لبخند» را فراموش نكنید.
1۸) هنگام ارائه خودتان باشید.
سعی نكنید از حركات مصنوعی استفاده كنید اقدامات تصنعی كاملا دیده می شوند، خودتان باشید و بگذارید زبان بدن شما طبیعی باشد.
1۹) سعی كنید از روی نوشته نخوانید.
واندن مطلب از روی نوشته باعث می شود كه ارتباط شما با مخاطبان دچار خدشه گردد، دستانتان نیز از اثرگذاری باز می ماند، می توانید از یادداشتهای روی چارت یا تصویر استفاده كنید.
2۰) مخاطبان را درگیر بحث كنید.
همیشه می توانید مخاطبان را وارد بحث كنید. از آنها سوال كنید و جواب بخواهید اما اصرار نكنید، شما میتوانید از سایر روشها نیز برای مشاركت بیشتر و همراهی آنها استفاده كنید. (نوشتن پای تخته، قرائت یك متن یا...)
2۱) از شوخی كردن نترسید.
ما می توانید با استفاده از مزاحهای كوچك محیط را جذابتر كنید.
2۲) خودتان را جای مخاطب بگذارید.
اگر شما به جای مخاطب نشسته بودید، چه حالی داشتید، آیا گرمای اتاق، نور محیط، و... مناسب است. شما باید به آنها اهمیت ویژه بدهید تا شما را باور كنند.
2۳) از كارتان بازخورد داشته باشید.
شما درهر حالی می توانید بازخورد بگیرید، شفاهی یا كتبی، در انتهای جلسه از پرسشنامههای ساده استفاده كنید تا بتوانید در آینده كارتان را بهبود بخشید.
منبع :نویسنده-->علی افتخاری
روزنامه تفاهم
پنج شنبه 22/11/1388 - 21:13
ازدواج و همسرداری
به نام خدا - سلام.
۱) همسرتان را به عنوان یک مرد بپذیرید و برای شناخت دنیای مردانه او دانش و آگاهی خود را افزایش دهید.
۲) همسر خود را به چشم یک شیء مسؤول ننگرید. بلکه به شخصیت وجودی او احترام بگذارید.
۳) جنبه یا بخشهایی از شخصیت شوهرتان را که باعث تمایز او از سایرین میشود مورد توجه و تحسین قرار دهید.
۴) برای این که همسرتان با شما روراست باشد سعی کنید او را درک کرده و برای افکار و احساساتش ارزش قایل شوید. اگر حرفها و گفتههای او مطابق میل شما نیست از خود واکنش تند نشان ندهید زیرا به این وسیله بذر بیاعتمادی در زندگی خود میکارید.
۵) وقتی همسرتان با شما درد دل میکند و راز دلش را با شما در میان میگذارد، احساساتش را بپذیرید و به او نگویید که اسرار درونش ناخوشایند و بیرحمانه است.
۶) به طور مداوم از شوهرتان انتقاد نکنید زیرا انتقاد پیاپی باعث میشود که شوهرتان از شما فاصله بگیرد.
۷) او را به درک نکردن، عدم صمیمیت و بیاحساس بودن متهم نکنید. زیرا او درک کردن، صمیمیت و با احساس بودن را به شیوه مردانه نشان میدهد.
۸) نیازهای واقعی شوهرتان را دریابید. این امر اتفاق نمیافتد مگر این که همسرتان این نیازها را باز گوید و به همین جهت در مواقع مناسب با لحن ملایم در مورد نیازهایش از وی سؤال کرده و دیدگاههای واقعی وی را نسبت به خود و زندگیتان دریابید و در نهایت جوابی را که شوهرتان میدهد بدون انتقاد و جبههگیری بپذیرید.
۹) زمانی که همسرتان با شما صحبت میکند به دقت به حرفهای او گوش فرا دهید زیرا عدم توجه شما به گفتههای او عدم علاقهٔ شما را نشان میدهد.
۱۰) هیچ وقت از کارهایی که همسرتان برای جلب محبت شما انجام میدهد انتقاد نکنید برای مثال وقتی او به شما محبت میکند، آن را بیش از اندازه لوس ندانید او به شیوهٔ خود ابراز محبت میکند.
۱۱) او را به شیوه خودتان دوست نداشته باشید بلکه به وجود او نیز اهمیت بدهید. به عنوان مثال اگر در سالگرد ازدواجتان، هدیهای به او میدهید سعی کنید از قبل در مورد هدیهٔ مورد علاقهاش اطلاعاتی به دست آورید.
۱۲) از همسر خود انتظار نداشته باشید که با تمامی طرحها و ایدهها و افکار شما موافق باشد و آنها را تحسین کند. واقع بین باشید و به او اجازه دهید که نظرش را هر چند که برخلاف میل شما باشد، بیان نمایید.
۱۳) اصرار زیادی برای جلب محبت همسرتان نداشته باشید و این نکته را زمانی که وی عصبانی است بیشتر مراعات کنید. در بسیاری اوقات حالت روحی او برای ابراز محبت به شما مناسب نیست و اصرار زیاد شما منجر به مخالفت شدید او میشود.
۱۴) برای همسر خود نقش یک زن حساس و شکننده را بازی نکنید. زیرا این حالت شما باعث میشود که همسرتان فکر کند شما ضعیف و بی طاقتید و اگر چیزی بگوید باعث رنجشتان میشود. بنابراین سعی میکند که ارتباط کلامی کمتری داشته باشد و همین امر باعث ناراحتی شما میگردد.
۱۵) سعی کنید که در ارتباط با همسرتان همواره هویت خود را به عنوان یک زن و همسر حفظ کنید. زنی که توجه به روابطش به قیمت از دست دادن هویتش تمام شود به خود و روابطش صدمه میزند. زیرا این مسئله باعث میشود که وی خود را بخشندهتر و دوست داشتنیتر از شوهرش ببیند و فکر کند که همسرش بینهایت خودخواه و ناسپاس است. مردها با زنی به عنوان همسر در ارتباط دایمی باقی خواهند ماند که هویت مستقل و قوی خود را حفظ کند.
۱۶) اگر احساس میکنید که در روابط خود با همسرتان از عزت نفس پایینی برخوردارید و میل دارید که او را وادارید تا در این زمینه به شما کمک کند که از احساس خوبی برخوردار شوید اشتباه میکنید. این مسئله مشکل شماست شخصاً روی آن کار کنید و در صورت لزوم از یک روانشناس کمک بخواهید.
۱۷) زمانی که همسرتان از فشار عصبی رنج میبرد سعی نکنید از لحاظ احساسی به او نزدیک شوید. زیرا اگر برای صمیمیت و نزدیک شدن به او فشار آورید فقط او را عصبانیتر کرده و از خود دور میکنید. زمانی که استرس او کم شود به حالت عادی خودش بر میگردد.
۱۸) در زندگی زناشویی خویش سعی کنید خود را مسؤول خوشبختی خود بدانید. زنی که مسؤولیت خوشبختی زندگی مشترک را فقط بر عهده شوهرش میگذارد یک همسر آزرده و افسرده به بار میآورد.
۱۹) او را به دوست نداشتن و گریزان بودن از همسر و زندگی متهم نکنید. زیرا وی اعتقاد دارد که شریک زندگیاش را دوست دارد و از او گریزان نیست ولی به نظرش او را متهم به چیزی میکنید که در موردش صدق نمیکند و این مسئله موجب کدورت در روابط میشود.
۰2) وقتی شما در مییابید که در ایجاد مشکلات زندگی خود سهم داشتهاید و آن را به همسرتان بگویید عشق و محبت بار دیگر در زندگیتان شکوفا میشود. زیرا بعد از آن همسرتان نیز سهم خود را میپذیرد و با کمک شما درصدد رفع مشکل بر میآید
منبع : راه زندگی
پنج شنبه 22/11/1388 - 21:6
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا - سلا .
طبق آخرین یافته ها، تداوم و تکرار۲۰ اشتباه درطرز تفکر و برقراری ارتباط که افراد مرتکب آن میگردند، توانایی نابود ساختن هر رابطه ای را دارا میباشد:
1) سرسختانه همواره خود را حق بجانب دانستن، حتی زمانی که ادله کافی در اختیار نداشته باشید.
2) هیچگاه عذرخواهی نکردن، حتی زمانی که تقصیر کار بودن شما اثبات گردیده باشد.
3) بی رحمانه خطاها ی شریک زندگی خود را بازگو کردن.
4) ادعای متعصبانه از آگاهی داشتن از انگیزه های شریک زندگی بهتر از خود وی.
5) تصور آنکه شریک شما می باید نیازهای شما را درک کرده و فورا بدون درخواست شما آنها را برآورده سازد.
6) نادیده گرفتن کامل اولویتهای شریک زندگی و پافشاری بر اولویتهای خود.
7) تصور آنکه نیازهای جنسی همسر شما و نیازهای جنسی شما یکسان و مشابه میباشند.
8) عدم اقرار به رنجش و بلافاصله ابراز خشم کردن.
9) شناسایی عیوب و کاستیهای شخصیتی همسر و اسرار خانوادگی وی، و بهره گیری از آنها برای پیروزی در مشاجرات، زمانی که منطق در میماند.
1۰) بهره گیری از عذاب وجدان و حس گناه کار بودن برای به بازی گرفتن، دستیابی به اهداف و یا مجازات همسر.
1۱) در شناسایی و یافتن بدیها و معایب همسر چیره دست بودن، اما هیچگاه خوبیها و محاسن وی را بزبان نیاوردن.
1۲) کوتاه نیامدن به هیچ قیمتی، و کشاندن مجادله تا جایی که همسر از خانه بگریزد.
1۳) هیچگاه رها نکردن گذشته، و بازگویی و باز آفرینی آن به کرات.
1۴) ابراز وابستگی شدید به همسر خود،وادعای آنکه بی وی و یا در صورت بی اعتنایی وی بی شک خواهد مرد.
1۵) در صورت عدم وابستگی شدید، فاصله گرفتن از لحاظ فیزیکی و احساسی تا حد بی اعتنایی کامل.
1۶) قول دادن، وهیچگاه عمل نکردن.
1۷) تا حدی متظاهر و دو رو بودن که همسر نمیداند شما چه زمان جدی هستید.
1۸) عذرتراشی همیشگی برای عادات ناپسند خود.
1۹) پافشاری براین عقیده که همواره مطلبی که شما میخواهید بیان کنید مهمتر از مطلبی است که همسرتان میخواهد بگوید، بنابراین حرف وی را قطع میکنید.
2۰) وانمود میکنید که حرفهای بیان شده همسرتان را کاملا متوجه شده اید، ولو آنکه هیچ چیزی از صحبتهای وی را نفهمیده اید.
21) به گونه ای رفتار میکنید که گویی شما مرتکب هیچکدام از اشتباهات ذکر شده نگردیده اید و این شریک شماست که باید تغییر کند.
منبع: نویسنده: مهران
پورتال مردمان
پنج شنبه 22/11/1388 - 21:4
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا -سلام .
در این مقاله قصد داریم شما را با راه های جدیدی آشنا کنیم که از طریق آن زبان بدن خود را ارتقاء دهید. ارتقاء زبان بدن تغییر چشمگیری در مهارت های اجتماعی، جذابیت و حال و هوای کلی شما ایجاد خواهد کرد.
توصیه خاص و مشخصی درمورد طریقه استفاده از زبان بدن وجود ندارد. احتمالاً شما در برخورد با افراد مختلف و در موقعیت های مختلف، از زبان بدن خود به طور متفاوتی استفاده می کنید. (مطمئناً زبان بدن شما در برخورد با رئیستان نسبت به برخورد با دوست دخترتان کاملاً متفاوت است) آنچه در این مقاله مطرح می شود به شما کمک خواهد کرد که چطور به طرز کارآمدتر و بهتری از زبان بدن خود استفاده کنید.
اول اینکه، برای تغییر زبان بدن، باید از زبان بدن خود آگاه باشید. از نحوه نشستن، ایستادن، استفاده از دست ها و پاها، و طرز صحبت با دیگران آگاه باشید.
می توانید در جلو آینه تمرین کنید. ممکن است اینکار به نظرتان کمی مسخره و احمقانه بیاید، اما مطمئن باشید که کسی نگاهتان نمی کند. درعوض باعث می شود قبل از رفتن در جلسات و مجامع عمومی و برخورد با افراد، کمی پیش خودتان تمرین کرده و آماده شوید.
نکته دیگر این است که چشمانتان را ببندید و طریقه نشستن و ایستادنتان را در ذهن خود مجسم کنید تا اطمینان بیشتری به خود و آرامش پیدا کنید. آنطور که دوست دارید خودتان را در ذهنتان مجسم کنید و بعد سعی کنید آن را به مرحله عمل درآورید.
می توانید زبان بدن دوستان، مانکن ها، ستاره های سینما یا سایر افراد را هم که فکر می خوب هستند را نگاه کنید. ببینید آنها چه می کنند که شما نمی کنید. تکه های رفتاری مختلف را که دوست دارید از افراد مختلف بردارید و در برخورد با دیگران امتحان کنید.
ممکن است بعضی از این نکات به نظر شما مصنوعی بیاید. اما ایرادی ندارد، فقط تا زمانیکه این حرکات و منش ها جزء وجود شما نشده باشد، ممکن است مصنوعی به نظر برسد. و با تمرین بیشتر می توانید این رفتارهای جدید را یاد بگیرید. و یادتان باشد، رفتار شما مستقیماً بر احساس شما تاثیر می گذارد. اگر کمی بیشتر لبخند بزنید، احساس شادمانی بیشتری خواهید داشت. اگر صاف و صوف تر بنشینید، احساس انرژی و اعتماد بیشتری پیدا خواهید کرد. اگر حرکاتتان را کندتر کنید، احساس آرامش بیشتری می کنید، و...
ممکن است در ابتدای کار حرکات و رفتارهای جدیدتان کمی اغراق آمیز به نظر برسد. اما ایرادی ندارد. مطمئن باشید که مردم آنقدرها هم که شما فکر می کنید به حرکات و رفتارهای شما توجه ندارند، آنها درگیر مشکلات خودشان هستند. برای رسیدن به تعادل بیشتر کمی بیشتر تمرین کنید و رفتار و حرکات خودتان را خوب کنترل کرده و زیر نظر داشته باشید.
۱) دست ها یا پاهایتان را ضربدری قرار ندهید :
مطمئناً تا به حال شنیده اید که این قرار دادن دستهایتان به صورت ضربدری (همان دست به سینه) باعث می شود دیگران تصور کنند حالت دفاعی به خود گرفته اید. حال باید بدانید که قرار دادن پاها نیز در همین وضعیت چنین فکری را ایجاد می کند. پس سعی کنید همیشه دست ها و پاهایتان را باز قرار دهید.
2) ارتباط چشمی برقرار کنید، اما به دیگران زُل نزنید:
اگر با افراد مختلفی در حال صحبت هستید، برای ایجاد ارتباطی بهتر با همه ی آنها به یک میزان ارتباط چشمی برقرار کنید و ببینید به حرفهایتان گوش می دهند یا نه. اما برقرار کردن ارتباط چشمی بیش از انداره به طرف مقابل احساس خوبی منتقل نمی کند. نداشتن ارتباط چشمی هم باعث می شود خودتان احساس ناامنی کنید. اگر تابه حال عادت نداشته اید که موقع حرف زدن با طرف مقابلتان ارتباط چشمی برقرار کنید ممکن است در اول کار کمی برایتان دشوار باشد، اما با تمرین بیشتر به آن عادت می کنید.
۳) مکان بیشتری را اشغال کنید :
مثلاً اگر موقع نشستن یا ایستادن پاهایتان را کمی فاصله بدهید و از هم باز نگاه دارید، نشان می دهد که اعتماد به نفس زیادی دارید و از خودتان کاملاً مطمئنید.
۴) شانه هایتان را رها کنید :
وقتی احساس فشار می کنید، این احساس بیش از همه جا در شانه های شما جمع می شود. ممکن است کمی بالاتر از حد معمول قرار بگیرند. سعی کنید شانه هایتان را شل و آزاد کنید. آنها را کمی تکان داده و کمی عقب ببرید.
۵) وقتی طرف مقابلتان صحبت می کند شما با تکان های سر او را تصدیق کنید:
انجام هرازگاه این کار باعث می شود طرف مقابلتان حس کند که به حرفهایش گوش می دهید. اما اغراق نکنید.
۶) دولا و خمیده ننشینید، صاف بنشینید :
اما در حالت ریلکس و آرمیده نه در فشار.
۷) خم شوید، اما نه خیلی زیاد :
اگر می خواهید به طرف مقابلتان نشان دهید که به صحبت هایش علاقه مندید، کمی به سمت آن فرد خم شوید. اگر می خواهید به دیگران نشان دهید که اعتماد به نفس دارید و از خودتان مطمئن هستید، کمی به عقب خم شوید. اما در این خم شدن ها اغراق نکنید. خم شدن بیش از اندازه به جلو شما را محتاج و نیازمند به طرف مقابل نشان می دهد و خم شدن بیش از اندازه به عقب باعث می شود فردی خودخواه و متکبر به نظر برسید.
۸) لبخند بزنید و بخندید:
عادتان باشد، خیلی خودتان را جدی نگیرید. راحت بنشینید و وقتی کسی حرف خنده داری می زند لبخند بزنید و بخندید. اگر فرد مثبتی باشید، دیگران تمایل بیشتری برای حرف زدن و مراوده با شما خواهند داشت. اما اولین نفری نباشید که به لطیفه های خودش می خندد، چون باعث می شود فردی عصبی و نیازمند توجه به نظر برسید. وقتی به کسی معرفی می شوید لبخند بزنید اما این لبخند را خیلی ادمه ندهید چون دورو به نظر خواهید رسید.
۹) به صورتتان دست نزنید :
ینکار باعث می شود عصبی جلوه کنید و حواس شنونده ها و مخاطبینتان را نیز منحرف می کند.
۱۰) سرتان را بالا نگاه دارید :
چشمانتان را به زمین ندوزید، با اینکار خجالتی و نامطمئن به نظر خواهید رسید. سرتان را مستقیم و بالا نگاه دارید و چشم هایتان را به افق روبرویتان بیندازید.
۱۱) کمی حرکاتتان را کندتر کنید :
اینکار دلایل مختلفی دارد. اگر آرام تر راه بروید، مطمئن تر و با اعتماد به نفس تر به نظر می رسید. اگر کسی شما را خطاب می کند، به سرعت سرتان را به جهت او برنگردانید، کمی آرامتر به سمت صدا برگردید.
۱۲) بی قرار نباشید :
از حرکات تیک دار و عصبی مثل تکان دادن پا یا زدن روی میز با انگشت ها اجتناب کنید. این حرکات موقع صحبت کردن حواس طرف مقابلتان را پرت می کند و شما را فردی بی قرار و ناآرام نشان می دهد. روی حرکاتتان تمرکز داشته باشید.
۱۳) از دستهایتان با اطمینان بیشتری استفاده کنید:
به جای ضرب گرفتن با دستانتان یا دست کشیدن روی صورتتان، سعی کنید از آنها برای کمک به رساندن مطلبی که در موردش صحبت می کنید استفاده کنید. از دست ها برای توصیف چیزهای مختلف یا تاکید در حرفی که می زنید می توانید استفاده کنید. اما زیاد از آنها استفاده نکنید چون باعث پرت کردن حواس شنونده می شود. کنترل دست هایتان باید در دستتان باشد!
۱۴) گیلاس نوشیدنیتان را کمی پایینتر بگیرید:
گیلاس نوشیدنیتان را جلو سینه تان نگیرید. نه تنها گیلاس نوشیدنی بلکه هر چیز دیگر را در جلوی سینه نگیرید چون شما را در حالت دفاعی قرار می دهد. در عوض آن را کمی پایینتر آورده و در اطراف پاهایتان قرار دهید.
۱۵) ستون فقراتتان تا پشت سرتان ادامه دارد:
بعضی از افراد عادت دارد صاف و مستقیم و در حالتی بسیار خوب بنشینند اما گردنشان را رها می کنند و باعث میشود سرشان کمی از بدنشان جلوتر بیاید. این افراد باید بدانند که ستون فقراتشان تا ابتدای گردنشان نیست بلکه تا پشت سرشان ادامه دارد. از اینرو برای داشتن حالتی بهتر، خوب است که تا انتهای ستون فقرات خود را صاف و مستقیم نگاه دارید.
۱۶) خیلی نزدیک نایستید :
همه ی آدم ها اگر مخاطبشان خیلی نزدیکشان باشد، زود خسته می شوند. اجازه بدهید مخاطبتان حریم شخصی خود را حفظ کند و به آن تجاوز نکنید.
۱۷) آینه :
عمولاً وقتی دو نفر رابطه ی نزدیکی با هم داشته باشند و خوب با هم ارتباط برقرار کنند، بعد از مدتی ناخودآگاه زبان بدن همدیگر را کپی می کنند. مثلاً اگر طرف مقابل به جلو خم شود، شما هم به جلو خم می شوید. اگر دستش را روی پایش بگذارد شما هم همین کار را می کنید. اما حواستان باشد که این واکنش ها را لافاصله انجام ندهید و همه ی این رفتارها را کپی نکنید.
۱۸) رفتاری خوب ومناسب داشته باشید :
رفتاری مثبت، آرام، و باز داشته باشید. احساس و زبان بدن شما تاثیری متقابل بر هم دارند. فکر کنید تا حرکاتی مثبت داشته باشید!
شما می توانید زبان بدن خود را تغییر دهید، اما این هم مثل یاد گرفتن هر چیز جدید دیگر زمان می برد. مخصوصاً چیزهایی مثل بالا نگاه داشتن سر وقتی چندین و چند سال عادت کرده اید که سرتان را پایین بیندازید و کفش هایتان را نگاه کنید. و اگر بخواهید چندین حرکت را توامان تغییر دهید، مطمئناً گیج و سردرگم می شوید.
عی کنید چند نمونه از این حرکات را اتخاذ کرده و سه الی چهار هفته آنها را تمرین کنید. پس از عادت کردن کامل به این چند حرکت، چند رفتار دیگر را برداشته و تمرینات خود را به همین شیوه ادامه دهید. در آخر خواهید دید آنچه که فکر نمی کردید بتوانید یاد بگیرید را طی مدت زمان کمی یاد گرفته اید .
منبع :پورتال مردمان
پنج شنبه 22/11/1388 - 20:39
خواستگاری و نامزدی
به نام خدا -سلام .
بر اساس مکتوبات "دبرا فاین" نویسنده کتاب "هنر مکالمات کوتاه" توانایی برقراری ارتباط با دیگران از طریق گفتگوهای کوتاه می تواند شما را به جاهای بالایی برساند. "فاین" در گذشته یک مهندس خجالتی بوده و در سمینارها و همایش ها داخل دستشویی پنهان می شده تا با دیگران برخوردی نداشته باشد و مجبور نشود که با آنها صحبت کند. در حال حاضر او یک سخنران حرفه ای است و معتقد است که قابلیت برقراری ارتباط با دیگران یک امر کاملاً اکتسابی است. "فاین" و همراهانش راهکارهای زیر را برای برقراری یک مکالمه کوتاه، مختصر و مفید به ما پیشنهاد می کنند:
1) زمانیکه آماده ملاقات با شخصی می شوید، چند مطلب مشترک را در ذهن داشته باشید تا در مورد آنها صحبت کنید و همچنین چند سؤال نیز در ذهن داشته باشید تا آنها را مطرح کرده و طرف مقابل را نیز به صحبت کردن وا دارید. اگر شخص مقابل را قبلاً ملاقات کرده اید، سعی کنید چیزهایی که از او به یادتان مانده را به میان بکشید مثلاً علاقه مشترکتان به یک ورزش خاص، یا عضویت مشترک در یک مرکز خیریه.
2 ) اولین فردی باشید که می گوید: "سلام." اگر مطمئن نیستید که طرف مقابل شما را به درستی به جا می آورد یا نه، خودتان را معرفی کرده و اسمتان را بگویید تا فشار و استرس کمتری را متحمل شود. به عنوان مثال اینطور عمل کنید: "آقای علی کاظمی؟ من محسن بختیاری هستم، از دیدن شما خوشبختم" لبخند یادتان نرود و زمانیکه فردی را ملاقات میکنید، حتماً با او دست بدهید.
3) در زمان معارفه دقت کافی داشته باشید و سعی کنید نام ها را به خاطر سپرده و در طول مکالمه به کرات از آنها استفاده نمایید.
4) با بیان یک عبارت متداول کاری کنید تا طرف مقابل به صحبت کردن ادامه دهد و در نهایت هم یک سؤال کلی از او بپرسید.
5 ) با توجه به حرف های او و نشان دادن واکنش های مثبت از طرف مقابل پشتیبانی کرده و تمام حواس خود را به وی معطوف کنید. در تمام طول گفتگو ارتباط چشمی را برقرار نگه دارید و هنگامیکه فرد در حال صحبت کردن با شماست سر خود را به این طرف و آن طرف نچرخانید و قسمت های دیگر اتاق را نگاه نکنید.
6 ) بیشتر از آنچه حرف می زنید، گوش کنید.
7 ) چیز جالبی برای ارائه دادن در دست داشته باشید. سعی کنید دانش خود را همواره به روز نگه دارید و از وقایع و اخبار جدید با اطلاع باشید. آگاهی از اخبار و وقایع فرهنگی می تواند به شما کمک کند تا راحت تر با طرف مقابل ارتباط برقرار کنید. می توانید سر صحبت را با جمله هایی به این شرح باز کنید: "نظر شما در مورد ........ چیست؟" ، و یا "شنیده اید که .............؟" از موضوعات منفی و بحث برانگیز پرهیز کنید، و وارد جزئیات مسائل شخصی نشوید.
8) اگر قصد دیدن شخص خاصی را دارید، بهترین راه این است که از یکی از آشنایان آن فرد تقاضا کنید تا شما را به او معرفی کند. از یک دوست دو جانبه بخواهید تا این افتخار را نصیب شما کند.
9) اگر کسی کارت ویزیت خود را به شما تعارف کرد، آنرا به عنوان یک هدیه قبول کنید. با هر دو دست آنرا بگیرید و مدتی به آن نگاه کنید و چیزهایی که روی آن نوشته شده است را به دقت بخوانید. وقتی خواندن تمام شد، آنرا در جیب کت و یا کیف دستیتان قرار دهید تا با این کار نشان دهید که برایتان ارزشمند است.
1۰) مراقب ژست و پرستیژ خود باشید. افرادیکه بیش از اندازه احساس راحتی میکنند، موجبات ناراحتی دیگران را فراهم می آورند. از سوی دیگر اگر راحت نبودید باز هم اعتماد به نفس خود را حفظ کرده و خود را آرام و موقر نشان دهید.
1۱) پیش از آنکه در گفتگویی که تازه به آن پیوسته اید، شرکت کنید، ابتدا برای مدتی گوش دهید و جوانب مختلف آن را در نظر بگیرید. مطئمناً دوست ندارید که با صحبت های نابجا فرصت های استثنایی را پایمال کنید.
1۲) راههای فراری هم برای خود و هم برای طرف مقابل بگذارید. به عنوان مثال: "من باید همین حالا به کار یکی از مشتری هایم رسیدگی کنم" و یا "من وقت نکردم نهار بخورم به همین خاطر باید یک سر به بوفه بزنم" و یا "اجازه دهید نوشیدنی هایتان را عوض کنند."
ما در چه زمانی باید از یک مکالمه بیرون آمد؟ باید کاری کنید که ابتدا تاثیر مناسبی بر روی فرد مقابل بگذارید و همچنین کاری کنید که به دنبال شما بیایند به همین دلیل میبایست: "باهوش و مختصر عمل کرده و آنها در انتظار بگذارید."
منبع : جواد حسن زاده
روزنامه تفاهم
پنج شنبه 22/11/1388 - 20:32
ازدواج و همسرداری
به نام خدا - سلام .
● مراسم ازدواج در دنیا
در مطلب زیر میخواهم به گوشهای از مراسم ازدواج در دنیا اشارهای کنم، مراسمی که خواندنش خالی ازلطف نیست و نمادهای سنتی در دنیای پهناور را نشان میدهد; بخوانید:
۱) مکزیک:
در مکزیک یک گردنبند بزرگ با مهرههای چوبی بر گردن عروس میاندازند، تا اتحادشان را بهنمایش بگذارند. همچنین مهمانها به شکل یک قلب بزرگ، دور عروس و داماد جمع میشوند.
2) فیلیپین:
یک رشته طناب ابریشمی سفید رنگ دور عروس و داماد میبندند تا وحدت و یگانگی آنان را نشان دهد;همچنین یک جفت کبوتر که نماد صلح، آرامش و دوستی است، در میان تالار قرار میدهند.
۳) پورتوریکو:
یک عروسک بزرگ میان تالار مراسم عروسی قرار میدهند. یک روبان بلند از این عروسک بهلباس عروس وصل میشود که در انتهای لباس عروس، داماد روبان را میچیند.
۴) پاکستان:
خانواده عروس، صدها چراغ روشن و رنگی در اطراف محل برگزاری جشن عروسی آویزانمیکنند.
5 ) مالزی:
در مراسم عروسی به مهمانان یک عدد تخممرغ هدیه داده میشود که به طرز زیبایی مزین شده است.تخم مرغ در مالزی نماد باروری و خلاقیت است.
6) رومانی:
مهمانان به جای این که تکههای کیک عروسی و آجیل را بخورند، آنان را به سمت عروس و دامادپرتاب میکنند; همچنین خانواده تازه عروس و داماد پس از پایان مراسم عروسی روی یک کوه چادر میزنند وآرزوی خوشبختی برای عروس و داماد میکنند.
7 )نروژ:
دو درخت صنوبر کوچک را جلوی در ورودی خانه زوج جوان میکارند، تا آنان از موهبت داشتنبچههای سالم و زیبا بهرهمند شوند. لباس عروس باید مزین به جواهرات اصل، شامل طلا و نقره باشد.
8) آذربایجان باکو:
عروس بر روی اسب مینشیند و به سوی خانه داماد حرکت میکند، داماد هم از دور به سویعروس سیبسرخی را پرتاب میکند
۹) روسیه:
مهمانان رسم ندارند به عروس و داماد هدیه بدهند، بلکه باید از آنها هدیه دریافت کنند. همچنین پساز مراسم عروسی، یک قالیچه کوچک میان اتاق پهن میکنند، هر کدام که زودتر خودشان را به قالیچه برسانند،در آینده امور خانوادگی را برعهده میگیرند.
۰) مراکش:
عروس پیش از ورود به خانه داماد، سهبار باید دور خانه داماد بچرخد تا وفاداری خود را به دامادنشان دهد
۱۱) تایلند:
در روستاهای تایلند، یک پیر سالخورده، تختی برای عروس آماده میکند و زیر آن کیسهای برنج ودانههای کنجد میگذارد تا برکت و خوشبختی همراه عروس باشد
۲) ژاپن:
روی کارت عروسی مبلغی نوشته میشود که هنگام ورود باید مهمانان آن مقدار پول را بپردازند و درسبدی پر از گل بیندازند، حتی پدر و مادر عروس و داماد هم باید این کار را انجام دهند.
۱۳)یونان:
عروس برای اطمینان از برخورداری یک زندگی شیرین، از داماد طلب یک حبه قند میکند.
۴)اندونزی:
در این کشور، دوران عقد حداقل باید دو سال طول بکشد و در این مدت دو خانواده باید دائما بهیکدیگر هدیه بدهند و سرانجام پس از دو سال، عروس به خانه داماد برود.
● چند دلیل از نظر یک زن برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید:
1) همیشه از نام خانوادگی شما استفاده میشود.
2) مدت زمان مکالمهی تلفنی شما حداکثر۳۰ ثانیه است.
3) برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید.
4) در تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز میکنید.
5) دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند.
6) جنسیت شما در موقع مصاحبهی استخدام مطرح نیست.
7) لازم نیست کیفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید.
8) ظرف مدت ۱۰دقیقه میتوانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید.
9) همکارانتان نمیتوانند اشک شما را در بیاورند.
10) اگر در ۳۴ سالگی هنوز مجردید، احدی به شما ایراد نمیگیرد.
11) رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبیعی است.
12) با یک دسته گل میتوانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید.
13) وقتی مهمان به خانهی شما میآید لازم نیست اتاق را مرتب کنید.
14) بدون هدیه میتوانید به دیدن تمام اقوام و دوستانتان بروید.
1۵) میتوانید آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشید.
۶)1 حداقل بیست راه برای بازکردن در هر بطری نوشابهی داخلی یا خارجی بلد هستید.
۱۷) ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید.
۱۸) چین چروک روی صورتتان برای شما احترام می آورد ولی برای خانم ها بالعکس است.
19) قدرت بدنی ضعیف ترین مرد (اما سالم) از بهترین کشتی گیر کج زن دنیا بیشتر است .
20) هر وقت شب می توانید با خیال راحت به بیرون از خانه بروید .
21) در جاهای شلوغ زیر دست و پا له نمی شوید .
22) گرایش به خرید طلا و زیور آلات ندارید .
● مراحل یک ازدواج
1) مرحله عشق ورزی و ماه عسل:
در این مرحله زوجین سرخوش از شور و صمیمیت موجود در رابطه خود بسر میبرند. همچنانکه آنها خود را معطوف کشف یکدیگر و قسمت کردن لحظات زندگی با یکدیگر میکنند، تفاوتها و اختلافات نسبتا بی اهمیت جلوه میکنند. (و حتی ممکن است مهیج نیز باشند)
اغلب زوجین تصور میکنند تمام مشکلات موجود در رابطه شان بطور طبیعی در طول زمان تنها توسط عنصر عشق به عنوان یک انگیزه مکفی به خودی خود حل خواهند گشت. برخی اوقات این مرحله تا اوایل ازدواج تداوم می یابد اما امکان دارد مرحله بعدی(واقعیت) حتی پیش از مراسم عروسی پا به عرصه وجود بگذارد و موجب دلسردی در زوجین گردد.
2) مرحله واقعیت:
در این مرحله زوجین با قرار گیری در موقعیتهایی که بیشتر با آنها مواجه نگشته بودند، از خود و یکدیگر به شناخت بیشتری دست می یابند. برخی موقعیتهایی که با آن روبرو میگردند امکان دارد با تصورات و توقعات پیشین همخوانی نداشته و در تضاد باشد. درست پس از ازدواج موارد بسیار زیادی برای ناسازگاری و مخالفت بر خلاف دوران نامزدی و یا زندگی مشترک پدیدار میگردد.
بسیاری از زوجین این دوره گذار طبیعی را با ناسازگاری و عدم تفاهم سوء تعبیر کرده و غالبا نگران آنند که در گزینش خود مرتکب اشتباه گشته اند. و همچنین از در میان گذاردن این واکنشها با همسر خود شرمسار و نگران میباشند، به خصوص زمانی که از طبیعی و هنجار بودن این واکنشها آگاه نباشند. زوجینی که فعالانه سعی در حفظ صمیمیت و عشق در رابطه خود نداشته باشند دیری نمیپاید که احساس بیگانگی و از هم گسیختگی خواهند کرد.
۳) مرحله سازگاری:
در این مرحله زوجین میکوشند تا رابطه خود را با آگاهی یافتن از نیازهای خویش و کنار آمدن با تفاوتها و زمینه های ناسازگاری، این بار بر پایه حقایق و منطق بنا نهند.
۴) مرحله تحول و موفقیت:
در این مرحله زوجین از مزایای ازدواج که سبب برآورده ساختن نیازها و فراهم آوردن یک تکیه گاه و پشتیبان دو جانبه گشته شادمان و بر خوردار میگردند. همچنانکه زوج تجارب پر فراز و نشیب زندگی را با یکدیگر قسمت میکنند، این خود منجر به یک صمیمیت عمیق تر در بین آن دو خواهد گشت.
منبع : ایرانیان انگلستان
سه شنبه 20/11/1388 - 18:2
ازدواج و همسرداری
به نام خدا - سلام .
احادیثی از پیامبر اکرم(ص) در مورد ازدواج :
۱) فرموده اند :خدا خانه ای را که در اسلام به ازدواج بنا شده باشد دوست دارد و در اسلام بنایی برپا نشده است که نزد خدا محبوب تر و عزیزتر باشد از ازدواج و خدا دوست ندارد خانه ای را که به طلاق و جدایی از هم، خراب شده باشد .
۲) پیامبر اکرم(ص) می فرماید: نکاح و ازدواج سنت من است و هر کس از آن روگردان شود از من نخواهد بود. (یعنی مسلمان نیست)
۳) می فرماید: هر کسی دوست دارد بر فطرت من باشد، باید به سنت من عمل کند و از سنت من است ازدواج کردن .
۴) می فرماید: هر کسی دوست دارد خدا را با طهارت ملاقات کند پس باید ازدواج کند .
۵) می فرماید: خوبان امت من کسانی هستند که دارای خانواده و اهل باشند و اشرار امت من کسانی هستند که ازدواج نکرده و دارای خانه و خانواده نیستند .
) فرمودند: ازدواج کن و الّا از برادران شیطان شمرده می شوی .
۷)می فرمایند: خواب انسان ازدواج کرده نزد خدا بهتر است از روزه و نماز کسی که ازدواج نکرده است.
۸) می فرمایند: ازدواج کنید و فرزند بیاورید که من در روز قیامت به کثرت شما مسلمان ها مباهات می کنم حتی به افتادن جنین.
بدون تردید ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه زندگی هر انسانی است، که موفقیت یا شکست در آن، برای هر یک از زوجین سرنوشت ساز خواهد بود. بنابراین، بر هر دختر و پسری لازم است که قبل از ازدواج در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی را کسب کنند، سپس اقدام نمایند.
اما متأسفانه اکثر پسران و دختران، بدون تجربه و کسب اطلاعات لازم، به چنین امر بسیار مهم و سرنوشت سازی اقدام می نمایند. در حالیکه نه از شرایط وصفات نیک یک همسر خوب آگاهی دارند و نه راه کشف آن را می دانند.
نه ازنقاط ضعف وصفات بد همسر خبر دارند نه راه کشف و اجتناب از آنها را می دانند. چه بسا صفتی را از شرایط بسیار مهم و ضروری می پندارند و برای نیل به آن جدیت می نمایند، در صورتیکه آن صفت اصلاً از مزایای ضروری یک همسرنیست، یا اهمیت چندانی ندارد و چه بسا امر بسیار مهمی که باید جزء شرایط قرار گیرد در اثر غفلت، آن را از شرایط و مزایا محسوب نمی دارند.
هنگامی خبردار می شوند که کار از کار گذشته و چاره ای ندارند و در اثر آن، اختلافات و کشمکشها و ناسازگاریها و بهانه جوییها شروع می شود، و بالاخره یا به طلاق منجر خواهد شد یا ناچارند دندان بر جگر بگذارند و تا آخر عمر با تلخی و رنج و اندوه به زندگی ادامه دهند.
در صورتی که اگر آگاهانه عمل میکردند کمتر با شکست و تلخکامی مواجه می شدند.بعلاوه بسیاری از اختلافات خانوادگی و حتی طلاقها از حوادث مراسم نامزدی و تعیین مهر و عقد وعروسی و رفتار پسر و دختر، در دوران قبل از عروسی نشأت می گیرد، و چه بسا کدورتهایی در این زمان بوجود می آید که آثار سوء آنها تا پایان عمر باقی خواهد ماند و چه بسا که به طلاق و جدایی منجر خواهد شد، در صورتی که اگر دختر و پسر از اطلاعات لازم برخوردار بودند به چنین سرنوشتی گرفتار نمی شدند.
کانون مقدس خانواده ، ارزشمندترین جامعه بشری است، که اساس اجتماع را تشکیل می دهد، و «تناسب مستقیم» با توده های مردم آن اجتماع دارد، زیرا: هر چه اعضای خانواده از نظر تربیتی رشد و آگاهی کسب نموده، و گام های مثبت و سودمند بسوی صلاحیّت و شایستگی خویش بردارند، به همان مقیاس ، جوامع بزرگ کشوری و جهانی اصلاح گردیده ، و روح تعاون و انسانیّت ، سوز و خدمتگزاری ، پیشرفت و تمدّن ، هماهنگی و وحدت...به چشم خواهد خورد ، و بالعکس ، اگر در دنیای کنونی افراد مزاحم و خونخوار ، عیّاش و منحرف ، جاسوس و تفرقه انداز ، عقب مانده و بدفرهنگ ، عقده ای و انتقامجو... امنیّت انسان ها را به خطر انداخته ، و کشورهای ضعیف و ناتوان را به بهانه های واهی مورد تهاجم وحشیانه قرار می دهند ، و مقدّسترین انسان ها را در حال عبادت و مراسم عبادی به خاک و خون می کشند، و صدها جنایت دیگر را بدون کوچکترین تاثّر مرتکب می شوند!
سرچشمه اصلی آن، برخی خانواده ها است!!اگر در اصول تربیتی « وراثت » ، « محیط » و « مربّی » را عوامل اصلی در تربیت می دانند، بدون تردید همه آن عوامل در کانون خانواده متمرکز است، زیرا: فرزندان علاوه بر مسأله « وراثت » که مستقیماً تحت تأثیر افکار و شمائل خصوصی والدین خود قرار می گیرند، از نظر محیطی و تربیتی نیز، خانه و محیط خانواده نخستین مکان تربیتی، و پدر و مادر اوّلین مربیان کودک به شمار می آیند...
بنابراین هر انسانی باید تمام نیروی خویش را به کار گیرد تا خانواده سالم و شایسته داشته باشد، و بداند با کدامین فرد تشکیل خانواده دهد، و او را به همسری کسی که شریک رازها ، مال ها بوده و حافظ ناموس وی خواهد گردید برگزیند؟
آری چگونگی انتخاب همسر، و نحوه رفتار بعدی با وی، و هم آهنگی و همفکری با او، زمینه ساز سلامت فکری اعضای خانواده و فرزندان است، و کوچکترین غفلت، و بی توجّهی در این باره ضررهای غیرقابل تحمّل به بار می آورد و لذا هر شخصی وظیفه دارد پیش از انتخاب همسر با خدای خویش راز و نیازی داشته باشد، و از وی بخواهد که همسری سالم و آگاه و همفکر نصیب او نماید، و سپس در رفتار و گفتار و تغذیه، و انتخاب ایّام و ساعات انعقاد نطفه و حالات روحی و جسمی خویش و بانویش کاملاً مطابق موازین شرعی و علمی حرکت نماید، تا نه تنها از فرزندان نامطلوب ، ناقص الخلقه ، احمق و کودن و بی هوش ، فاسد و زیانبار... مصون بماند ، بلکه به آمال و آرزوهای شیرین و ارجمند خانوادگی نائل آید...
● عروسی دستهجمعی، شیوه ممکن کردن ازدواج با دختران اماراتی
کعبعلی در میان ۴۷ دامادی است که در مراسمی کاملا مردانه؛ عروسی خود را جشن میگیرد؛ عروسها نیز چند روز بعد، چنین مراسمی را برگزار میکنند.
ازدواجهای سنتی در امارات به شدت هزینهبرند.تا امروز، حدود هفتاد عروسی دستهجمعی برگزار شده که این شیوه ممکن کردن ازدواج با دختران اماراتی، دارای چهار تا سیصد نفر داماد بوده است.
مراسم با چراغانی محل جشن و گروهی که سرود ملی میخواندند، آغاز شد و میز شامی شاهانه. دامادها لباسهای رسمی اعراب را در بر کردهاند و عروسها میدانند که ایجادکننده موجی از بحران هویت در امارات هستند. به گزارش سرویس بینالملل «بازتاب»، «نیویورکتایمز» در گزارشی نوشت: آقای کعبعلی نیز در میان ۴۷ دامادی است که در مراسمی کاملا مردانه؛ عروسی خود را جشن میگیرد؛ عروسها نیز چند روز بعد، چنین مراسمی را برگزار میکنند.
ین، صحنهای شگفت، اما با تفاسیر بسیار است. در این ملت پنج میلیون نفری که تنها ۱۰ درصد آنان اهالی بومی هستند، جنگ برای موجودیت فرهنگی با «من» آغاز میشود. امارات عربی متحده از بسیاری جهات، مدلی برای رشد و توسعه دولتهای عربی است.
خارجیان هنوز هم در جستجوی پول به آنجا وارد میشوند که رشد اقتصادی امارات را بالا نگه داشته است.این رشد سریع بر فرهنگ اماراتیها هم تأثیر گذاشته، به ویژه با توجه به ازدواج تعداد زیادی از اماراتیها با ملیتهایی غیر از خودشان و در خارج از کشور. البته به طور مشابه، درصد طلاق نیز به شدت افزایش یافته و به حدود ۴۶ درصد رسیده است.
«عبدالرشید الزهمی»، مدیرکل بنیاد ازدواج امارات میگوید: بومیان کشور امارات، هماکنون تنها ۱۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و اگر آنان را به ازدواج و بچهدار شدن وادار نکنیم، از بین خواهیم رفت.اما ازدواجهای سنتی در امارات به شدت هزینهبرند.
۲۰ تا ۵۰ هزار دلار، تنها برای یک مراسم معرفی که بسیاری دامادها معتقدند، حدود هزار تا دو هزار میهمان خواهند داشت. حتی عدهای با قرض پول، سالها خود را تحت فشار قرار میدهند.برای فردی چون کعبعلی ۲۷ ساله که به عنوان یک پلیس، تنها ماهی ۲۰۰۰ دلار درآمد دارد، ازدواج با زنی محلی غیرممکن است؛ بنابراین، برای جلوگیری از این مخارج سنگین، بسیاری از اماراتیها، ترجیح میدهند با خارجیها ازدواج کرده و یا ازدواج خود را به تأخیر بیندازند.
در مقابل، چند سال پیش، دولت مراسمهای کاملا مردانه جمعی را رسم کرده که مخالف سنت مراسم همزمان و مجزای مردان و زنان در یک عروسی بود. علاوه بر این، بنیاد ازدواج را نیز تأسیس کرد که تا ۲۰ هزار دلار به مردانی که با زنان اماراتی ازدواج کنند، کمک میکند.
دولت همچنین در سالهای اول ازدواج، به زوجها جلسات مشاوره نیز ارائه میدهد.البته باید گفت، افرادی که با خارجیها ازدواج کرده یا طلاق میگیرند، مشمول خدمات این بنیاد نیستند. مبلغ در دو قسط، نیمی پیش از ازدواج و نیمی چند ماه پس از آن به زوج پرداخته میشود. از زمان آغاز این طرح در سال ۱۹۹۲ عروسیهای دستهجمعی محبوب شدهاند و تعداد متقاضیان این کار از ۳۵۴۷ نفر در سال ۱۹۹۳ به ۴۸۶۲ نفر در سال ۲۰۰۴ رسیده است.
دولت، سالانه بودجهای ۷۰ میلیون دلاری به این بنیاد میدهد و تا امروز، حدود هفتاد عروسی دستهجمعی برگزار شده که عروسی دستهجمعی، شیوه ممکن کردن ازدواج با دختران اماراتی، دارای چهار تا سیصد نفر داماد بوده است.
مردان اماراتی که معمولا برای تحصیل به خارج میروند، معمولا با یک زن در آن سوی آبها ازدواج میکنند. با ادامه تحصیل و ورود بازار کار، تمایلات آنان نیز تغییر پیدا کرده و ازدواج را به تأخیر میاندازند. زنان نیز معمولا با ادامه تحصیل از فکر ازدواج بیرون میآیند و با گذر سالیان متمادی تحصیل، شانس ازدواج را از دست میدهند.
سه شنبه 20/11/1388 - 17:59