آگهی استخدام مهر ۹۱
اخبار : آگهی استخدام فانیها : بانک سامان به منظور تکمیل کادر تخصصی و مجرب خود از نیروهای خلاق و دارای انگیزه ای که واجد شرایط زیر می باشند، دعوت به همکاری می نماید.
جهت خواندن به مشاهده ادامه مطلب مراجعه کنید …
عنوان شغلی ۱: متصدی امور بانکی
حداکثر سن: ۲۷ سال
جنسیت: آقا
رشته تحصیلی: لیسانس علوم بانکی/حسابداری/ مدیریت(بازرگانی، دولتی،صنعتی)/ اقتصاد
سابقه کار: ترجیحاً ۲ سال سابقه کار مرتبط
سطح زبان انگلیسی: Intermediate
کامپیوتر: مسلط بهMs-Office
محل سکونت: تهران/ کرج/ قزوین/بجنورد/ اصفهان/تبریز /قم/ زنجان /همدان/ ایلام/ مشهد/ اهواز/ اراک/ شیراز/یزد
سایر توانمندی ها: افراد دارای سابقه کار در نظام بانکی از اولویت ویژه استخدامی برخوردار خواهند شد.
———————————–
عنوان شغلی ۲: کارشناس بازار سرمایه
حداکثر سن: ۳۰
جنسیت: آقا
رشته تحصیلی: فوق لیسانس اقتصاد ، مدیریت مالی/ ریاضیات مالی از دانشگاه های معتبر داخلی و خارجی
سابقه کار: حداقل دارای ۳ سال سابقه کار مفید و مرتبط
سطح زبان انگلیسی: Upper- Intermediate
کامپیوتر: مسلط به Mat lab -E views -
محل سکونت: شهر تهران
سایر توانمندی ها: متقاضیان دارای تجربه کار در شرکتهای تامین سرمایه و همچنین دارندگان مدارک تحلیل گری بازار سرمایه و یا CFAاز اولویت استخدامی برخوردارند.
———————————-
عنوان شغلی ۳: کارشناس شیفت شب مانیتورینگ
حداکثر سن: ۳۰
جنسیت: آقا
رشته تحصیلی: لیسانس کامپیوتر و IT
سابقه کار: حداقل ۲ سال سابقه کار مرتبط
سطح زبان انگلیسی: Intermediate
کامپیوتر: -
محل سکونت: شهر تهران
سایر توانمندی ها: آشنایی با مبانی شبکه سیستم عامل لینوکس و windows
شرایط عمومی :
۱- داشتن تابعیت نظام جمهوری اسلامی ایران.
۲- متدین به یکی از ادیان رسمی کشور و متعهد بودن به نظام جمهوری اسلامی ایران.
۳- عدم سوء پیشینه کیفری.
۴- سلامت کامل جسم و روان بنا به تشخیص مرجع معتمد بانک و عدم اعتیاد به مواد مخدر.
۵- داشتن کارت پایان خدمت وظیفه عمومی یا معافیت دائم قانونی.
۶- بومی و ساکن شهر مورد نظر.
سایر موارد :
- · از میان درخواست های واصله متقاضیان، واجدین شرایط انتخاب و بر اساس اولویت های مورد نیاز بانک، تدریجأ زمان مصاحبه آنها تعیین شده وصرفاً از طریق تلفن به اطلاع آنان خواهد رسید، لذا خواهشمند است از پیگیری حضوری و یا تلفنی خودداری نمائید.
درصورتی که بانک در هر یک از مراحل استخدام حتی در خلال دوره آزمایشی متوجه عدم رعایت اصل صداقت در ثبت اطلاعات و یا تکمیل فرم های مربوطه از سوی متقاضی استخدام شود، موضوع استخدام کان لم یکن تلقی خواهد شد.
تکمیل فرم دعوت به همکاری هیچگونه تعهد استخدامی برای بانک ایجاد نخواهد کرد.
- · هر یک از متقاضیان، تنها مجاز به انتخاب کد یک ردیف شغل می باشند.
متقاضیان واجد شرایط می توانند حداکثر تا تاریخ ۲۵/۰۷/۱۳۹۱ از طریق وب سایت بانک سامان نسبت به تکمیل فرم دعوت به همکاری اقدام کنند.
برای دسترسی به فرم دعوت به همکاری اینجا کلیک کنید.
نویسنده:محمد ابراهیم احمدی
منبع:روزنامه کیهان
در
قاموس زندگی، واژگانی وجود دارد كه گستره آن، چشمگیر بوده و در مقابل
دیدگان و دل های حقیقت جو، از قداست و لطافت فراوان برخوردار است. آیا به
راستی مصادیق كلماتی چون؛ «خدمت» و «مهرورزی» را می توان یك به یك شمارش
كرد و سپس در فرصتی اندك به واگویه آن پرداخت، به ویژه اگر پیدایی و
شكوفایی آن، ریشه در زندگی عرشیان داشته باشد؟!
در نوشتار حاضر كه از
فصلنامه فرهنگ كوثر ش 65 برگزیده شده گل چینی از سیره و سخنان امام جواد(ع)
به پیشگاه خوانندگان گرامی تقدیم می شود.
خدمت چیست؟
«خدمت»
همان كمك كردن و سودرسانی است كه هر فردی براساس شرایط زمانی، مكانی و
فكری، و نیز توانایی ها و امكاناتش، می تواند در حق دیگران انجام دهد؛
رهانیدن دیگری از سختی و اندوه و رسانیدن وی به جایگاه مطلوب.
مفهوم مهرورزی
«مهرورزی»
نیز اعلام و اعلان دوستی و محبت است كه در قالب های گوناگون می تواند جلوه
گر شود؛ اما بر اساس عواملی كیفیت و كمیت آن، مسیر افزایش یا كاهش را می
پیماید.
سفره پربركت
مسئله «اقتصاد سالم» یكی از آموزه
های دینی پیامبران و امامان (ع) می باشد؛ لذا بایسته است برای رسیدن به
نقطه مطلوب، سیره مدیریتی و ارشادی آن بزرگواران مورد پژوهش و سپس كاربردی
كردن، قرار بگیرد. به فرازی از گفتار و رفتار امام توجه كنید:
حق الناس
-
شخصی به نام مطرفی نقل می كند: من چهار هزار درهم به حضرت رضا (ع) قرض
داده بودم و جز ما دو نفر، كسی از این قضیه خبر نداشت؛ یك موقع خبر رسید كه
امام به شهادت رسیده است؛ لذا پیش خود می گفتم: مالم تلف شد...! تا این كه
پسرش امام جواد(ع) برایم پیغام فرستاد فردا به نزدش بروم. وقتی نزد حضرت
رفتم، فرمود: «پدرم رحلت كرد و تو چهارهزار درهم از وی طلب داشتی؟» عرض
كردم: آری. آن حضرت از زیر سجاده اش دینارهایی بیرون آورد و به من داد؛ بعد
از محاسبه متوجه شدم دقیقاً چهار هزار درهم است. (1)
ابوتمامه نقل می
كند:روزی به حضرت عرض كردم: می خواهم به مكه بروم، در حالی كه بدهی دارم،
]شما چه می فرمایید[؟ امام فرمود: «ارجع الی مؤدی دینك، وانظر ان تلقی الله
عزوجل و لیس علیك دین، فان المؤمن لایخون؛ برای پرداخت بدهی ات برگرد، و
دقت و توجه كن كه خدای عزوجل را هنگامی كه ملاقات كنی (زیارت خانه خدا) كه
در ذمه ات بدهی نباشد؛ چرا كه مؤمن ]به حق الناس[خیانت نمی ورزد.» (2)
كارآفرینی
ابوهاشم جعفری می گوید:
قبل
از اینكه نزد امام جواد(ع) شرفیاب شوم، شترچرانی با من درد دل كرد و گفت:
به امام بگو فلانی، جویای كار است.. وقتی پیش حضرت رفتم، دیدم با عده ای
مشغول غذاخوردن است؛ لذا فرصت را مناسب ندیدم تا تقاضای ساربان را بیان كنم
امام جواد(ع) مرا به خوردن غذا فراخواند و سپس به خدمتكارش فرمود:
«شتربانی هست كه با ابوهاشم نزد ما می آید، او را پیش خود نگهدار و برایش
كاری معین كن تا مشغول شود. (3)
گنجینه بخشش
- اسماعیل
بن عباس هاشمی می گوید: در یكی از اعیاد به محضر امام جواد(ع) رفته و بعد
از سلام، فرارسیدن عید را تبریك گفتم؛ سپس از تنگدستی خود شكایت كردم. حضرت
گوشه سجاده اش را بلند كرد و از درون خاك، قطعه ای طلا بیرون آورد و به من
بخشید. بعد از خداحافظی، با خوشحالی وارد بازار شدم و مایحتاج زندگی ام را
خریدم.(4)
- ابوهاشم داودبن قاسم جعفری نقل می كند:
امام جواد(ع)
كیسه پولی، شامل سیصد دینار، به من داد تا به یكی از پسر عموهایش بدهم. سپس
فرمود: «آگاه باش كه او به تو خواهد گفت: «مرا به پیشه وری راهنمایی كن تا
با این پول كالایی از او خریداری كنم.» ای ابوهاشم! او را راهنمایی كن.»
وقتی نزد وی رفتم و پول را دادم، همان تقاضا را مطرح نمود و من نیز تاجری را معرفی كردم تا با هم داد و ستد داشته باشند.(5)
سایه سار محبت
در
طول زندگی، حوادثی را می توان مشاهده كرد كه مسیر زندگی فرد و جامعه را
دستخوش تغییر و تحول قرارمی دهد؛ چه بسا آدمی در برخورد با ناملایمات،
اراده و مقاومت مطلوبی از خود نشان ندهد و مغلوب رخدادها گردد. از این رو،
براساس فرموده الهی و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر.(6) نیازمند حمایت معنوی
و مادی اطرافیان است تا به بركت همیاری و مساعدت دیگران، از شدت و سنگینی
«مصائب» كاسته شود.
امام جواد(ع) به عنوان مربی و طبیب دلسوز امت
اسلامی، برای پیش گیری و درمان برخی از حوادث ناگوار (زلزله، بیماری، مرگ،
سرقت و...) نسخه های ماندگار و كارآمدی نگاشته است كه به بیان نمونه هایی
از آنها بسنده می شود.
در پناه قرآن و عترت
علی بن
مهزیار نقل می كنند:به امام(ع) نامه نوشتم و از زلزله های متعددی كه در
«اهواز» واقع می شد، گلایه كردم و پرسیدم: به نظر شما از اهواز به جای
دیگری كوچ كنم؟ امام در پاسخ نوشت:
«از آن جا كوچ نكنید؛ بلكه روزهای
چهار شنبه، پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرید و در روز جمعه، بعد از غسل كردن و
پوشیدن لباس پاكیزه، در مكانی (مسجد و یا بیابان) جمع بشوید و به درگاه
الهی دعا كنید؛ زیرا خداوند است كه زلزله را از شما برطرف می گرداند.»
زمانی كه به دستورات حضرت عمل كردیم، زلزله ها پایان پذیرفت.(7)
داروی شفابخش
محمدبن
عمیر واقد رازی می گوید: دردی در قسمت كمر و پهلویم ایجاد شده بود كه برخی
از روزها شدت می یافت؛ لذا از امام جواد(ع) خواستم برای برطرف شدن آن دعا
كند. حضرت برایم چنین دعا فرمود: «وأنت فعافاك الله؛ خداوند به تو سلامتی
عطا فرماید.» از آن لحظه تاكنون دیگر به آن بیماری دچار نشده ام.(8)
وی همچنین نقل می كند:
با
برادرم خدمت حضرت رسیدم وی از تنگی نفس شكایت كرد، امام در حقش فرمود
«عافاك الله مما تشكو؛ از آنچه شكایت كردی، خداوند عافیت و سلامتی نصیبت
بگرداند.»
وقتی از خانه حضرت بیرون آمدیم، بیماری برادرم خوب شد و تاهنگام رحلتش هم عود نكرد.(9)
ابوهاشم جعفری نقل می كند:
همراه
حضرت به باغی رفتیم، در آن جا عرض كردم: من به خوردن گل خیلی علاقه دارم،
برایم دعا بفرمایید تا این عادت ناپسند را ترك كنم. اما در آن لحظه سكوت
نمود؛ اما بعد از چند روز به من فرمود: «ای ابوهاشم! خداوند آن عادت را از
تو برداشت؟» گفتم: آری، اكنون منفورترین و بدترین چیز پیش من، خوردن گل
است.(10)
حضرت برای تسلای دل یكی از شیعیانش نامه ای فرستاد كه در آن
آمده است: «به نام خداوند بخشایشگر مهربان! حادثه رحلت فرزندت را یادآور
شده ای و برایم گفتی كه او عزیزترین فرزندانت بود؛ در واقع خداوند متعال
نیز پاك ترین چیزها، از جمله فرزند هر خانواده ای را برمی گزیند تا بدین
وسیله پاداش سرشاری به داغداران عطا كند.»
امام جواد(ع) در ادامه چنین
دعا می كند: «فأعظم الله اجرك و أحسن عزاك...؛ پس، خداوند ثوابت را افزون
گرداند و سوگواری ات را نیكو سازد و قلبت را پایدار كند، كه به درستی
خداوند تواناست. و نیز خداوند به زودی برایت جایگزینی (فرزندی) ارزانی
دارد، و من امیدوارم كه خداوند این كار (پاداش و صبر نیكو و تولد فرزندی
صالح) را انجام دهد. به خواست خدا(11)
پیام آور شادی
احمدبن
حدید و همراهان وی در سفر حج، مورد یورش دزدان قرارگرفته و تمام دارایی،
حتی پیراهن های آنها به سرقت رفت؛ زمانی كه به مدینه برگشتند، احمد نزد
امام رفت و ماجرا را بازگو كرد. در این موقع بود كه آن حضرت پیراهن ها و
دینارهایی به وی عطا كرد تا بین دوستان و همسفرانش تقسیم كند، او نیز
شتابان پیش آنان رفت و سهم هر یك را داد؛ به گونه ای كه همگی به اندازه
اموال غارت شده خود بهره مند شدند و با كمال خوشحالی و سپاس گذاری به سوی
خانه های خود رهسپار گردیدند.(12)
زدودن نگرانی
یكی از
خدمتكاران امام جواد(ع) در سفری پارچه هایی برای حضرت خریده بود، در هنگام
بازگشت، اموالش مورد سرقت دزدان قرار گرفت و از این حادثه بسیار اندوهگین
شد؛ برای كسب تكلیف، نامه ای به امام نوشت و ماجرا را گزارش داد. آن حضرت
نیز در پاسخ چنین نوشت:
«ان انفسنا و اموالنا من مواهب الله...؛ همانا
جان ها و ثروت های ما از بخشش های گوارای خداوند و عاریه سپرده اوست. تا آن
جا كه از آن بهره مند شویم، مایه خوشی و شادی است و آنچه هم ]به غارت[
بب��ند، اجر و ثواب است. بنابراین، هر كه جزعش بر صبرش غالب شود، اجرش ضایع
شده است. پناه بر خدا از آن.»(13)
مسئولیت؛ خدمت، مهرورزی
یكی
از اهالی سیستان می گوید:در اوایل حكومت معتصم عباسی همراه امام جواد(ع) و
عده ای دیگر، عازم مراسم حج شدم؛ در مسیر مكه، به هنگام استراحت و خوردن
غذا، خدمت امام عرض كردم: فدایت شوم! فرماندار شهر ما از محبان و دوستان
شما می باشد، در دفتر مالیاتی اش بدهكار هستم. خداوند، مرا فدایت سازد! اگر
مصلحت می دانی، درخصوص نیكی كردن به من، نامه ای برایش بنویس. حضرت فرمود:
او را نمی شناسم. گفتم: فدایت شوم! او از دوستداران شما اهل بیت می باشد؛
نامه حضرت عالی مؤثر خواهد بود. امام جواد(ع) درخواستم را قبول كرد و این
گونه نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم! اما بعد، فان موصل كتابی هذا ذكر
عنك مذهبا جمیلا، و ان ما لك من عملك الا ما احسنت فیه، فاحسن الی اخوانك،
واعلم آن الله عزوجل سائلك عن مثاقیل الذره و الخردل؛ به نام خداوند
بخشایشگر مهربان! اما بعد، حامل نامه از عقیده ات به نیكی یاد كرده است،
بدان كه جز رفتار نیكو چیزی برایت سودمند نخواهد بود. بنابراین، به برادران
ایمانی خود نیكی كن. آگاه باش كه خداوند متعال حتی از كوچك ترین چیزها، تو
را مورد بازخواست قرار می دهد.»
نامه را از امام گرفتم و به سوی وطنم
رهسپار شدم، والی سیستان (حسین بن عبدالله نیشابوری) وقتی خبردار شد كه
امام برایش نامه ای فرستاده، به استقبالم آمد و بعد از بوسیدن نامه و
خواندن آن، با كمال احترام از من پرسید: چه نیازی داری؟ من هم مشكل مالی و
عدم توانایی ام در پرداخت مالیات را یادآور شدم. وی دستور داد: تا مادامی
كه من فرماندار هستم، فلانی از پرداخت مالیات معاف است.
آری، به بركت
نامه امام جواد(ع) حاكم سیستان از آن روز تا هنگام رحلتش نسبت به من و
خانواده ام «نیكی» نموده و هر از چند گاهی، هدایایی برایم می فرستاد.(14)
رهایی از اسارت
یكی
از سیاست های دشمنان، بازداشت و حبس اصحاب امامان(ع) بود؛ به شكلی كه
پیامدهای ناگواری برای اصحاب و خانواده آنان در پی داشت. امام جواد(ع) برای
آزادی برخی از شیعیان، اقداماتی داشته كه به یك نمونه اشاره می شود.
در
تاریخ پرفراز و نشیب «تشیع» مردان و زنانی را می توان معرفی نمود كه نقش
ممتاز و ماندگاری داشته اند؛ یكی از آنها «اباصلت»، خادم متعهد امام رضا(ع)
می باشد. مأمون پس از شهادت امام و در روز خاكسپاری بدن مطهر حضرت، اباصلت
را تحت فشار قرار داد تا حوادث روزهای پایانی و اسرار و گفتار امام رضا(ع)
را بازگو كند... ادامه داستان را از زبان خود وی می شنویم:
مأمون گفت:
هر آنچه از علی بن موسی الرضا(ع) شنیده ای، برایم تعریف كن. به او گفتم: در
این لحظه چیزی یادم نمی آید، در واقع فراموشم شده بود. اما خلیفه عباسی
حرفم را نپذیرفت و دستور داد مرا به زندان بفرستند... یك سال در زندان بودم
و زندان برایم تنگ شده بود تا این كه یك شب بیدار ماندم و از سویدای دل به
راز و نیاز پرداختم و خداوند را به پیامبر و خاندانش سوگند دادم كه مرا
نجات دهد. هنوز دعایم به پایان نرسیده بود كه ناگاه امام جواد(ع) را در
كنار خود مشاهده كردم... حضرت بعد از گشودن زنجیرها، مرا از میان نگهبانان
عبور داد؛ آنان در حالی كه ما را می دیدند، قدرت سخن گفتن و ممانعت
نداشتند. وقتی از محیط زندان خارج شدیم، امام جواد(ع) به من فرمود:
«امض
فی ودائع الله فانك لن تصل الیه و لایصل الیك ابدا؛ رهسپار شو در پناه و
حمایت خدا. چرا كه هرگز به نزد مأمون نخواهی رفت و او نیز دیگر به تو دست
نخواهد یافت.»
اباصلت در پایان، می گوید:
از آن هنگام تا الان، من و مأمون هیچ گاه یكدیگر را ندیده ایم.(15)
جویبار مهر
امام جواد(ع) در راستای نكوداشت صالحان و ترویج «مهرورزی» اقدامات شایان توجهی داشته كه به برخی از آنها اشاره می شود.
تشویق های پیاپی
-
یكی از شاگردان نمونه امام جواد(ع) كه بارها مورد تجلیل و تحسین آن حضرت
قرار گرفته، «علی بن مهزیار اهوازی» است. با مرور به حوادث تاریخی عصر
مأمون و معتصم عباسی، درمی یابیم كه شخصیتی چون علی بن مهرزیار در گفتار و
رفتار خود، ویژگی های ممتازی داشته كه كمتر كسی به آن پایه و رتبه رسیده
است! در این جا به فرازهایی از نامه های حضرت در ستایش «علی بن مهزیار» می
پردازیم.
... قد ملأتنی سروراً فسرك الله، و أنا ارجو من الكافی الدافع،
أن یكفیك كید كل كائد ان شاءالله؛... به تحقیق ]با گزارش این اخبار[ مرا
خوشحال گردانیدی، خدا نیز تو را شادمان سازد و از درگاه خداوندی كه كفایت
كننده و دفع كننده است، آرزومندم تو را از خطر هر نیرنگ بازی تحت كفایت و
عنایت خود قرار دهد. به خواست خدا.
سررتنی بما ذكرت من ذلك، و لم تزل
تفعل، سرك الله بالجنه و رضی عنك برضائی عنك، و أنا أرجو من الله العفو و
الرأفه ...؛ مرا به سبب اخباری كه گزارش داده ای، شادمان ساخته ای، همچنان
این كار را انجام بده. خداوند تو را ]به ورود[ به بهشت مسرور گرداند و از
تو خشنود باشد به جهت خشنودی من از تو، و من برای تو از پیشگاه الهی بخشش و
عنایت آرزومندم...
یا علی! أحسن الله جزاك، و أسكنك جنته، و حشرك الله
معنا؛ ای علی! خداوند پاداشت را نیكو گرداند، و تو را در بهشت خود سكنا
دهد، و از خواری در دنیا و آخرت نگاه دارد، و نیز تو را با ما محشور سازد.
ای
علی! بارها تو را درخصوص خیرخواهی، اطاعت، خدمت، احترام كردن و انجام دادن
وظایفت آزموده ام؛ لذا اگر بگویم: «شخصی همانند تو را ]در بین یارانم[
ندیده ام» هر آینه امید و باور دارم كه به صداقت، چنین سخنی گفته ام.
بنابراین،
خداوند پاداش تو را سكونت در باغ های بهشتی قرار دهد، و ]آگاه باش كه[
جایگاهت و نیز خدماتی كه در گرما و سرما و شب و روز انجام داده ای، بر من
پوشیده نیست؛ لذا از خداوند مسئلت دارم به هنگام گردآمدن مردم در رستاخیز،
تو را مورد رحمت ویژه قرار دهد تا شادمان شوی؛ چرا كه خداوند، شنونده
دعاست.»(16)
پاداش نیكی
- قاسم بن حسن تعریف می كند:در
مسیر مكه و مدینه بودم كه چادرنشین مستضعفی نزدم آمد و درخواست كمك كرد،
دلم به حالش سوخت؛ لذا قرص نانی به وی دادم. هنگامی كه از پیشم رفت، طوفان و
گرد و غباری به پاخاست، به طوری كه عمامه ام را از سرم برداشت و برد و من
نفهمیدم باد، چگونه آمد و عمامه ام را كجا برد تا این كه وارد مدینه شدم و
خدمت امام جواد(ع) رسیدم؛ حضرت پرسید: «عمامه ات در جاده ناپدید شد؟» عرض
كردم: بله. در این موقع، به غلامش فرمود: «عمامه اش را نزدش بیاور.» با
دیدن آن، شگفت زده پرسیدم: ای پسر پیامبر! چگونه پیش شما آمده است؟! حضرت،
لبخندی زد و فرمود:
«تو بر آن اعرابی صدقه دادی؛ لذا خداوند پاداش تو را
داده و عمامه ات را برگرداند. زیرا (ان الله لایضیع أجرالمحسنین(17)؛ خدا
پاداش نیكوكاران را تباه نمی سازد.»(18)
تو نیكی می كن و در دجله انداز
كه ایزد در بیابانت دهد باز
چشمه سار عطوفت
-
محمدبن ولید كرمانی می گوید:در مسیر سفر، همراه امام جواد(ع) بودم تا
اینكه وقت غذا خوردن فرا رسید؛ وقتی غذا خوردیم و سفره برچیده شد، غلام به
جمع آوری ریزه های غذا پرداخت. در این هنگام، امام فرمود:
«هرگاه در
صحرا غذایی باقی ماند- حتی ران گوسفند- آن را برندارید ]تا جانوران و
حیوانات از آن بهره مند شوند[ اما در محیط خانه، دورریزها را جست و جو و
جمع كنید ]تا مبادا پایمال شود[.»(19)
تكریم پدر
-
بكربن صالح می گوید:دامادم به امام جواد(ع) نامه نوشت كه: پدرم از دشمنان
شما (ناصبی) و فاسدالعقیده است و گاهی از ناحیه او، سختی و دشمنی می بینم.
فدایت شوم! برایم دعا بفرمایید.
فدایت شوم! شما چه دستوری می دهید، آیا با وی ستیز داشته باشم یا مدارا كنم؟ امام در پاسخ نوشت:
«المداراه
خیر لك من المكاشفه ، و مع العسر، یسر، فاصبر فان العاقبه للمتقین، ثبتك
الله علی ولایه من تولیت، نحن و انتم فی ودیعه الله الذی لاتضیع و
دائعه!...
مدارا كردن برای تو از ستیزه جویی بهتر است، و ]آگاه باش كه[
همراه سختی و دشواری، آسانی و گشایش هم وجود دارد. بنابراین، بردبار باش؛
چرا كه سرانجام نیك، از آن پرهیزكاران است. خداوند تو را بر ولایت آن كه
دوستدارش هستی (امامان)، استوار گرداند. ما و شما در حمایت و سپرده خدایی
هستیم كه اماناتش تباه نخواهد شد». (20)
توشه آخرت
از
آن جا كه مدت زمان زندگی دنیوی و نیز مسئولیت های اجرایی و علمی، بسیار
محدود و گذرا است؛ می طلبد كه با به جا نهادن خدمات شایسته (باقیات صالحات)
دعای خیر مردم را دیباچه مرحله بازنشستگی و نیز بدرقه سفر اخروی خود
گردانیم. در مكتب تربیتی امام محمد تقی(ع) آموزه هایی وجود دارد كه بهره
گیری از آنها «ارزش افزوده» زندگی و توانایی ما را بیشتر و بهتر تضمین می
كند.
توفیق خدمت
- اربع خصال تعین المرء علی العمل:
الصحه و الغنی والعلم و التوفیق؛ چهار چیز موجب یاری انسان بر انجام كار می
شود: سلامتی، ثروت، دانش و توفیق الهی (21)
المومن یحتاج الی توفیق من الله؛ مومن به توفیق از طرف خدا، نیاز دارد. (22)
بركات خدمت
-
موت الانسان بالذنوب اكثر من موته بالاجل و حیاته بالبر اكثر من حیاته
بالعمر؛ مرگ انسان به واسطه انجام گناه، بیشتر است تا مرگ طبیعی و عادی، و
نیز زندگی او به سبب نیكی و احسان، بیشتر است از زندگی معمولی. (23)
اهل
المعروف الی اصطناعه احوج من اهل الحاجه ، لان لهم اجره و فخره و ذكره
...؛ نیكوكاران به انجام كار نیك، محتاج تر هستند از حاجتمندان و
نیازمندان. زیرا پاداش، مباهات و خوش نامی آنها به سبب انجام احسان و نیكی
است. (24)
حسن اخلاق
- عنوان صحیفه المومن حسن خلقه؛ خوش اخلاقی، در راس نامه اعمال مومن است. (25)
سفره احسان
خداوند
متعال به هر یك از ما- كم و بیش - نعمت هایی داده كه دوام و بركت آن منوط
به رعایت اموری چند است. گفتار آسمانی امام جواد (ع) بیانگر این نكات می
باشد.
هذا من فضل ربی
- ما انعم الله عزوجل علی عبده
نعمه فعلم انها من الله الا كتب الله جل اسمه له شكرها قبل ان بحمده علیها؛
هر نعمتی كه خداوند صاحب عزت و جلال، به بنده اش عطا می كند، اگر او بداند
كه از جانب خداست، پیش از آن كه وی زبان به ستایش باز كند، خداوند- كه
نامش با شكوه است- شكر نعمت را برای بنده اش می نویسد. (26)
بقا و فنا
-
ان لله عباداً یخصم بدوام النعم، فلا تزال فیهم ما بذلوها، فان منعوها
نزعها الله عنهم و حولها الی غیرهم، همانا خداوند را بندگانی است كه ایشان
را به دوام و بقای نعمت تخصیص می دهد. پس، تا مادامی كه بذل و بخشش می
كنند، نعمت در میانشان ماندگار است و هرگاه از بهره مند ساختن دیگران
خودداری كنند، خداوند نیز آن نعمت را از آن ها گرفته و به افراد دیگری
منتقل می گرداند. (27) - ما عظمت نعمه احد الا عظمت حوائج الناس الیه، فمن
لم یتحمل تلك المونه عرض النعمه للزوال؛ نعمت هیچ كسی فزونی نمی یابد مگر
آن كه نیاز و مراجعه مردم به او فراوان می شود. پس، هرگاه كسی متحمل این
بار گران (مراجعه نیازمن��ان و ارباب رجوع) نشود، آن نعمت نیز در معرض فنا و
زوال قرار خواهد گرفت ]و به دیگری عطا خواهد شد[ . (28)
آیین دوستی
یكی
از محیط های «تبادل محبت» محافل دوستی و رفاقت است؛ به گونه ای كه بسیاری
از طبقات گوناگون مردمی «عواطف» خود را در نشست های دوستانه آشكار و منتقل
می كنند. به عبارت دیگر، مجالسی كه توسط دوستان تشكیل می یابد، محفل انس،
محبت و مهرورزی است چنان كه پس از پایان مجلس وهنگام خداحافظی، «آرامش و
خرسندی» در چهره ها و رفتارها نمایان و محسوس می شود. امام جواد (ع) برای
استحكام بخشیدن به این پیوندها، مطالبی را بیان فرموده كه به برخی از آنها
اشاره می كنیم.
انگیزه رفاقت
- من استفاد اخا فی الله
فقد استفاد اخاً فی الجنه ؛ كسی كه در راه خدا برادری به دست آورد، گویا
برادری در بهشت نصیب خود ساخته است. (29)
- الناس اخوان فان كانت
الاخوه فی غیر ذات الله فانها تعود عداوه و ذلك قوله تعالی: الا خلاء یومئذ
یعضهم لبعض عدو الا المتقین (30). مردم برادران یكدیگرند، پس اگر دوستی و
برادری برای غیر خدا باشد، منجر به دشمنی می شود و این، فرمایش خداوند بلند
مرتبه است كه:«در روز قیامت به جز تقواپیشگان، برخی از دوستان با یكدیگر
دشمنی می كنند.» (31)
آیینه باش!
- من نصح الانسان
لاخیه نهیه عنا لایرضاء لنفسه؛ از جمله نشانه های خیرخواهی آدمی نسبت به
برادرش، بازداشتن اوست از آنچه خود نمی پسندد. (32)
آفت دوستی
-
لاتفسد الظن علی صدیق قد اصلحك الیقین له؛ مبادا به سبب گمان ]بد[ در حق
دوست، یقین خود را درباره خوب بودن وی، فاسد و تباه گردانی! (33)
مساعدت و همیاری
- من صدق صحبه الرجل اسقاط المونه عن اخیه؛ یكی از نشانه های صداقت آدمی در دوستی، برطرف كردن مشكل برادرش می باشد. (34)
نویسنده:محمد صمدی
منبع:روزنامه قدس
موضوع
امامت و مسائل و ویژگیهای آن، از زمان رحلت پیامبر اكرم(ص) از مهمترین
موضوعاتی است كه به طور كلی در اندیشه اسلامی و بخصوص تفكر شیعی مطرح بوده
است. امام جواد(ع) نخستین امام از ائمه دوازده گانه بود كه در خردسالی
یعنی هشت سالگی (1) متصدی شؤون امامت گردید و مسؤولیتهای رهبری را برعهده
گرفت. پس از آن حضرت، فرزندش امام هادی(ع) نیز در همین سنین متولی امر
امامت شد و بعدها امام مهدی(عج) هم در حالی كه بیش از پنج سال نداشت، به
امامت رسید.(2) یكی از مسایلی كه در عصر امام جواد(ع) مطرح شد و بعدها در
مباحث كلامی مربوط به امامت جایگاه ویژه ای یافت، این بود كه آیا ممكن است
كسی پیش از بلوغ به مقام امامت برسد؟ در سال 203 ه .ق كه امام رضا(ع) به
شهادت رسید، شیعیان آن حضرت به علت این كه تنها فرزند وی - امام جواد(ع)-
بیش از هشت سال نداشت، در نگرانی و اضطراب عمیقی فرو رفتند. به نوشته برخی
از مورخان، در این جریان میان شیعیان اختلاف پدید آمد؛ چنان كه شیعیان دیگر
شهرها نیز متحیر شدند.(3) این مشكل برای شیعیان كه مهمترین ركن ایمان را
اطاعت از امام معصوم دانسته و در مسایل و مشكلات دینی و فقهی خود به وی
رجوع می كردند، اهمیت بسیاری داشت.
در این مقاله، شكوفایی و حقیقت امامت در وجود امام جواد(ع) و نیز ادله آن مورد بررسی قرار می گیرد.
تولد و امامت
امام
محمدتقی بن علی بن موسی الرضا(ع) نهمین پیشوای شیعیان، به سال 195 ه در
ماه رمضان متولد و در ماه ذی القعده سال 220 ه توسط همسرش و به تحریك و
فرمان معتصم خلیفه عباسی مسموم و به شهادت رسید. نام مادر آن حضرت «سبیكه
نوبیه»(4) از زنان با فضیلت روزگار است. بعد از این كه امام رضا(ع) در ماه
صفر سال 203 ه در توس در سن 55 سالگی به شهادت رسید. (5) امام محمد تقی
الجواد، فرزند ایشان كه در مدینه می زیست، در سن هشت سالگی بر مسند امامت و
رهبری قرار گرفت.
امام جواد(ع) در دوران امامت خود با دو تن از خلفای
عباسی؛ مأمون و معتصم معاصر بوده است.مأمون كوشش می كرد با طرح نقشه ها،
امام جواد(ع) را به محل حكومت نزدیك كند، او توطئه خود را برای از میان
بردن جنبش و حركت تشیع در چارچوب خلافت عباسیان همچنان ادامه می داد و هدف
از این كار ایجاد فاصله بین امام و پایگاههای مردمی او بود.(6) مأمون برای
انجام این هدف، دختر خود را به عقد آن حضرت درآورد. در واقع، در این میان
مأمون به علم و دانش و نیز امامت امام جواد(ع) پی برده بود و موقعی كه
تصمیم به ازدواج دخترش با امام جواد گرفت، عباسیان برآشفتند، زیرا می
ترسیدند پس از مأمون خلافت به خاندان علوی برگردد. ولی آنان مخالفت خود را
به گونه ای دیگر وانمود كرده و گفتند دختر خود را به ازدواج كودكی در می
آورند كه آگاهی از دین ندارد و حلال را از حرام تشخیص نمی دهد. مأمون در
مقابل این برخورد، مجلسی برپا كرد و امام جواد(ع) را به مناظره علمی با
بزرگترین دانشمند آن عصر فرا خواند تا بدین وسیله مخالفت عباسیان را به
اشتباهشان آگاه كند.(7)
شكوفایی و حقیقت امامت در وجود امام جواد(ع)
الف) نبوت و امامت در كودكی
قرآن
كریم رسالت در كودكی را ممكن شمرده و نمونه هایی از آن را ذكر می كند، از
این روی كوچكی سن امام جواد(ع) بی سابقه نبوده، بلكه از پدیده های اعجاز
آمیز وجود ایشان است كه حتی در حاكمان آن زمان نیز اثری فوق العاده گذاشته
بود. همان گونه كه اشاره شد، این اتفاق، نخستین بار، در وجود امام جواد(ع)
تجلی نمود و پیامد این جریان برای حاكمان منحرف، مایه حیرت و برای حقیقت
امتداد خط امامت سندی حتمی و معجزه آسا به شمار می رفت. این موضوع كه كسی
در سن و سال كودكی با عنایت خداوند، عهده دار مقام بلند رسالت و هدایت
جامعه بشری گردد، سابقه كهن تاریخی دارد. همان گونه كه خداوند در مورد حضرت
یحیی(ع) و رسالت او می فرماید: ما فرمان نبوت را در كودكی به او دادیم.
(8)
همچنین عیسی بن مریم در همان روزگار كودكی به نبوت و رسالت رسید: «آتانی الكتاب و جعلنی نبیا»(9)
سن
اگرچه در اغلب امور در نزد مردم به عنوان مقیاس و سنجش در نظر گرفته می
شود، اما در نزد خداوند ملاك معتبری نیست. چه بسیار مردمانی بودند كه چون
می دیدند خداوند كودكی را به پیامبری به سوی آنان برانگیخته، در شگفت می
شدند، اما خداوند به آنان نشان داد كه این كار عمدی بوده و برای آن است كه
مردم معنی نبوت و رسالت را دریابند كه نبوت و رسالت موهبتی عادی و معمولی
نیست كه تنها در یك فرد و در اثر شرایط محیطی و تربیتی به ظهور برسد، بلكه
امری مافوق عادات مردم و بر خلاف سنن جاری طبیعت و هستی است. پس، همان طور
كه به بیان قرآن كریم حضرت یحیی(ع) و عیسی(ع) در روزگار كودكی به خاطر
عنایت خداوندی و ... از جانب پروردگار به مقام نبوت و رسالت رسیده اند،
امام جواد نیز طبق متون حدیث مشمول چنین عنایت و استعدادی بوده و می تواند
امام و پیشوای جامعه بشری گردد.
ب) پیامبر اكرم(ص) و امامت امام جواد(ع )
پیامبر(ص)
بر پایه وحی الهی به بسیاری از اتفاقها و حوادث بعد از خود و حتی حوادث
«آخر زمان» اطلاع داشت و در همان روزهای صدر اسلام، مسایل و خصوصیات
جانشینان و امامان بعد از خود را بیان نموده است و با استناد به متون
تاریخی و حدیثی نهمین جانشین آن حضرت، امام جواد است پیامبر(ص) درباره اصل
مسأله جانشینان خود فرموده: اسلام همواره عزیز و قدرتمند خواهد بود تا
مادامی كه خلفای دوازده گانه كه همه از قریشند، خلافت و زعامت داشته
باشند.(10) (منظور ائمه (ع) هستند، چون عدد 12 به هیچ یك از مدعیان خلافت
صادق نبوده است.)
درباره خصوصیات بیشتر امامان، رسول خدا(ص) فرموده است:
9 نفر آنان از نسل حسین(ع) می باشند و تكلیف شما اطاعت از آنان خواهد
بود.(11) امام رضا(ع) نیز از پدران خود روایت می كند كه رسول خدا(ص) فرمود:
المنتجبه الرحم؛ پدرم فدای فرزند بهترین كنیزان كه «نوبیه» بوده، یعنی
فرزندی كه مادر او پاك و پاكیزه دامن بوده است.(12) با توجه به این روایات،
پیامبر(ص) هم اصل جانشینی و خصوصیات آنها را مطرح و نیز مقام و منزلت امام
جواد(ع) را كه مادر او «سبیكه نوبیه» بوده مورد توجه و سفارش قرار داده و
از امامت امام جواد(ع) خبر داده است.
ج) امام رضا(ع) و امامت امام جواد(ع )
در
امر امامت آنچه مهم است، تنصیص امام سابق بر امامت امام بعد از خود می
باشد. امام رضا(ع) نیز در موارد متعدد و مناسبتهای گوناگون، امامت فرزند
بزرگوارش را گوشزد كرده و اصحاب بزرگ خود را به این موضوع آگاه كرده است.
در واقع، استقرار اكثریت اصحاب امام رضا(ع) بر امامت حضرت جواد(ع) به
استناد فرمایشهای امام رضا(ع) بوده است كه به دو مورد اشاره می شود:
1-
یكی از یاران امام رضا(ع) می گوید: در خراسان در محضر امام رضا(ع) بودیم،
یكی از حاضران به امام عرض كرد اگر پیشامدی به شما رخ داد، به چه كسی
مراجعه كنیم؟ امام فرمود: به فرزندم ابوجعفر! در این هنگام آن شخص سن حضرت
جواد(ع) را كم شمرد، امام رضا(ع) فرمود: «خداوند عیسی بن مریم را در سنی
كمتر از سن ابو جعفر، رسول و پیامبر و صاحب شریعت جدید قرار داد.» (13)
2-
در جای دیگر هم امام رضا(ع) برای آشنا ساختن اصحاب به امامت امام جواد(ع)
بعد از آن كه سخنی - راجع به امامت- به یاد آورد، فرمود: «شما را چه نگرانی
درباره امامت ابو جعفر- امام جواد- است او را به جای خود نشاندم و جانشین
خود گردانیدم.» و سپس فرمود: «ما خانواده ای هستیم كه كودكانمان از
بزرگانمان ارث می برند.» (14)
امام جواد(ع) در مسند امامت
1. تحكیم و تثبیت امامت
پس
از شهادت امام رضا(ع) آنچه در مورد جانشینی و امامت امام جواد(ع) ضروری و
مهم به نظر می رسید، تثبیت و تحكیم امامت ایشان بود. بنابراین، امام
جواد(ع) پیش از آن كه شیعیان آن حضرت را مورد امتحان و پرسش قرار دهند، خود
به مسأله امامت و شبهات پیرامون آن می پرداخت و از این رهگذر جانشینی و
امامتشان را تثبیت می نمود.
در این مورد، می توان به ماجرای علی بن
اسباط یكی از یاران امام رضا(ع) اشاره كرد. او می گوید: روزی به محضر امام
جواد(ع) رسیدم. در ضمن دیدار، به سیمای حضرت خیره شدم تا قیافه و مشخصات او
را به ذهن خود سپرده، پس از بازگشت به مصر برای ارادتمندان آن حضرت بیان
كنم. درست در همین لحظه، امام جواد كه گویی تمام افكار مرا خوانده بود، به
من فرمود: كاری كه خداوند در موضوع امامت انجام داده، مانند كاری است كه در
مورد نبوت انجام داده است. خداوند درباره حضرت یحیی(ع) می فرماید: «ما به
یحیی در كودكی فرمان نبوت دادیم» و درباره حضرت یوسف(ع) می فرماید: هنگامی
كه به حد رشد رسید، به او حكم و علم دادیم»... بنابراین، همان گونه كه ممكن
است خداوند علم و حكمت را در سن چهل سالگی به شخصی عنایت كند، ممكن است
همان حكمت را در دوران كودكی نیز عطا كند.(15)
2. امام جواد(ع) و شیعیان
شیعیان
از یك سو امامت را از جنبه الهی آن می نگریستند و به همین دلیل كمی سن
امام هرگز نمی توانست در عقیده آنان خللی وارد آورد؛ اما از سوی دیگر آنچه
اهمیت داشت، این وجهه الهی بود كه باید چنین كودكی در علم و دانش همانند
سایر امامان باشد. از این رو، شیعیان آن حضرت را در مقابل انواع پرسشها
قرار می دادند. امام جواد(ع) نیز در فرصتهای مختلف پاسخهای پرسش آنان را
داده و در این میان با استدلالهای علمی خود شایستگی خود را بر منصب امامت
آشكار می ساخت.
بعد از شهادت امام رضا(ع)، شیعیان در مجلسی گرد آمدند
تا مسأله جانشینی را حل كنند. یونس بن عبدالرحمان كه از شیعیان قابل اعتماد
نزد امام رضا(ع) بود، گفت: تا زمانی كه این فرزند؛ یعنی امام جواد(ع) بزرگ
شود چه باید بكنیم؟ در این هنگام، «ریان بن صلت» از جای خود برخاست و به
اعتراض گفت: تو خود را در ظاهر مؤمن به امام جواد(ع) نشان می دهی، ولی
پیداست كه در امامت او تردید داری! اگر امامت وی از جانب خدا باشد، طفل یك
روزه هم به منزله شیخ است و اگر از طرف خدا نباشد، حتی اگر هزار سال هم عمر
كرده باشد، مانند سایر مردم است.
دیگران در این هنگام برخاستند و ریان
را ساكت كردند... سرانجام در ایام حج هشتاد نفر از علمای شیعه از بغداد و
دیگر شهرها گرد هم آمده و عازم مدینه شدند. ابتدا پیش عبدا... بن موسی-
عموی امام جواد(ع)- رفتند، ولی هنگامی كه گم شده خود را پیش او نیافتند، از
وی روی برگردانده و به حضور امام جواد(ع) رسیدند. آن حضرت به سؤالهای آنان
پاسخ گفت و آنها از پاسخهای وی كه نشان بارزی از امامت و علم الهی وی بود،
شادمان و خوشحال شدند.(16)
بار دیگر نیز گروهی از شیعیان از مناطق
مختلف نزد آن حضرت آمده و در مجلسی پرسشهای زیادی مطرح كردند، و امام
جواد(ع) در حالی كه بیش از ده سال نداشت، به تمام این پرسشها پاسخ داد.
(17)
از این روایت چنین به دست می آید كه اولاً: شیعیان اصرار داشتند تا
از طریق دانش امام، امامت وی را بپذیرند و ثانیاً امام در حالی كه هنوز
كودك خردسالی بیش نبود، به دلیل الهی بودن امر امامت، به خوبی قادر بود به
پرسشهای علمی و فقهی شیعیان پاسخ دهد.
3. سرآمدی امام جواد(ع) در مناظرات علمی
بخشی
از ادله امامت و مقام علمی امام جواد(ع) را مناظرات علمی ایشان تشكیل می
دهد، از آنجا كه شیعیان، مدعی علم الهی برای امامان خود بودند، سلاطین
عباسی همواره می كوشیدند با تشكیل مجالس مناظره، آن حضرت را رو در روی برخی
از دانشمندان بزرگ قرار دهند تا شاید در پاسخ برخی از پرسشها درمانده شوند
و شیعیان را در اعتقاد خود به وجود علم الهی در نزد ائمه(ع) دچار مشكل
سازند و از پیروی آنها خودداری كنند. همین مسأله سبب شد مأمون امام جواد(ع)
را به مجلس مناظره دعوت كند؛ گرچه مأمون از مقام علمی آن حضرت آگاه بود.
از
جمله مناظرات امام جواد(ع) می توان به مناظره با یحیی بن اكثم دانشمند و
فقیه آن زمان و نیز مناظره ایشان با برخی از فقیهان در مجلس معتصم، اشاره
كرد. یحیی بن اكثم در مناظره با امام جواد(ع) یك مسأله فقهی در مورد شخص
محرمی كه حیوانی را كشته، مطرح نمود. امام(ع) در جواب، فروعی یازده گانه
برای مسأله مطرح نمود، یحیی متحیر و شرمسار شد تا جایی كه همه حاضران از
سرخی چهره اش، شكست او را به وضوح دیدند، سپس مأمون از امام خواست تا خود
پاسخ فروعی را كه در جواب یحیی بن اكثم مطرح كرده بود، بدهد. امام به یكایك
آنها پاسخ داد. آنگاه امام از یحیی بن اكثم مسأله فقهی، پرسش كرد، او از
پاسخ به این سؤال درماند و امام به درخواست او جواب مسأله را روشن نمود.
مأمون در مقابل دانش امام(ع) اظهار شگفتی كرد و گفت: كمی سن، مانع از كمال
عقل برای این خاندان نمی شود.(18)
اعتراف معتصم عباسی به امامت آن حضرت
از
دیگر مناظرات آن حضرت، مناظره با فقیهانی در مجلس معتصم از دیگر سلاطین
عباسی می باشد. در این مجلس مسأله حد شخصی كه مرتكب دزدی شده بود مطرح شد.
فقها هر یك نظر خود را در این مورد ابراز كردند، ولی امام(ع) نظری برخلاف
فقها در این رابطه دادند. معتصم نظر امام را پذیرفت. در واقع، این مناظره
نیز ثبوت برتری علم امام جواد(ع) را به دنبال داشت و برای سلطان عباسی قابل
تحمل نبود، از این روی منتهی به شهادت آن بزرگوار گردید.(19)
***
امامت
امام جواد(ع) با توجه به كودكی و كمی سن، معجزه ای بزرگ در اسلام و در
تاریخ تشیع شمرده می شود و این مسأله حكمتی الهی برای فهم حقیقت نبوت و
رسالت- امامت- است، گرچه، درك این جریان برای برخی دشوار بود. اما در
حقیقت، مقام امامت تحقق وعده تخلف ناپذیر خداوند بر بندگان صالح و شایسته
خود است، كه می فرماید: عهد من- مقام پیشوایی و امامت- هرگز به مردم ستمكار
نخواهد رسید.(20)
شكوه و وعده الهی امامت، بعد از شهادت امام رضا(ع) در
وجود فرزند گرامی اش پدیدار گشت، همان گونه كه پیامبر(ص) از تولد و امامت
ایشان خبر داده بود. در واقع، امامت امام جواد(ع) این معنی را یادآوری می
كند كه زمین نباید لحظه ای از وجود حجت و دلیل الهی خالی بماند.(21) اگر چه
این حجت الهی كودك باشد. بنابراین امام جواد(ع) در دوره امامت خودش در مدت
كوتاهی توانست چهره والایی و علمی خود را در میان شیعیان و نیز حاكمان و
دانشمندان آن عصر آشكار سازد و شیعه را به عنوان یك حزب قدرتمند فكری در
جهان اسلام معرفی نماید.
پی نوشت
1- شیخ مفید/ الارشاد/ ج2/ ص384 و كلینی/ كافی/ ج1/ ص492
2- همان/ ج2/ صص474-418
3- طبری الامامی/ دلائل الامامه/ ص204
4- شیخ مفید/ همان/ ج2/ ص383
5- همان/ ص348
6- عادل ادیب/ زندگانی تحلیلی پیشوایان ما/ ص476
7- شیخ مفید/ پیشین/ ج2/ ص395
8- مریم/ 12
9- مریم/ 30
10- مسلم/ صحیح مسلم/ ج4/ ص101
11- علامه مجلسی/ مرآة العقول/ ج3/ صص265-261
12- شیخ مفید/ پیشین/ ج2/ ص387
13- همان/ ص391
14- همان/ ص388
15- رسول جعفریان/ حیات فكری- سیاسی امامان شیعه/ ص474
16- همان/ص475
17- همان
18- همان
19- محمدبن مسعود عیاشی/ تفسیر عیاشی/ ص319
20- بقره/ 124
21- علامه مجلسی/ همان/ ص294