• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
    تعداد در صفحه :
امام سجاد (ع) : پس بر من رحم كن - بار خدايا - زيرا من مردي ذليل و خوارم ، و قدر و منزلتم اندك است ، عذاب و كيفر من چيزي نيست كه همسنگ ذره اي ( مورچه كوچك ، يا غبار و گرد منتشر در هوا ) در پادشاهي تو بيافزايد ، و اگر عذاب من چيزي بود كه در پادشاهيت مي افزود هر آينه ( توفيق ) شكيبايي بر آن را از تو درخواست مي نمودم ، و دوست داشتم كه آن فزوني براي تو باشد ، ولي سلطنت تو - بار خدايا - بزرگتر و پادشاهي تو جاويدتر از آن است كه فرمانبري در آن بيافزايد ، يا نافرماني گنه كاران از آن بكاهد
فارحمني - اللهم - فإني امرؤ حقير ، و خطري يسير ، و ليس عذابي مما يزيد في ملكك مثقال ذرة ، و لو أن عذابي مما يزيد في ملكك لسألتك الصبر عليه ، و احببت أن يكون ذلك لك ، و لكن سلطانك - اللهم - اعظم ، و ملكك أدوم من أن تزيد فيه طاعة المطيعين ، أو تنقص منه معصية المذنبين .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : پس بر من رحم و مهرباني كن اي مهربانترين مهربانان ، و از گناهان من درگذر اي داراي بزرگي و احسان و نيكي ، و توبه و بازگشتم را بپذير ، زيرا تويي توبه پذير مهربان .
فارحمني يا ارحم الراحمين ، و تجاوز عني يا ذا الجلال و الاكرام و تب علي ، إنك أنت التواب الرحيم .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : اي خداي من تو را حمد و سپاس مي نمايم - و تويي براي ( هر ) سپاس سزاوار - در برابر احسان نيكويت به من ، و فراواني نعمتهايت بر من ، و بسياري بخششهايت درباره من ، و بر رحمت و مهربانيت كه من را به آن ( بر ديگران ) برتري داده اي ، و بر نعمتت كه بر من تمام گردانيدي ، پس حقا كه درباره من احسان كرده اي آنچه كه شكر و سپاس من از آن عاجز و ناتوان است
الهي احمدك = و أنت للحمد اهل = علي حسن صنيعك الي ، و سبوغ نعمائك علي ، و جزيل عطائك عندي ، و علي ما فضلتني به من رحمتك ، و أسبغت علي من نعمتك ، فقد اصطنعت عندي ما يعجز عنه شكري .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : و اگر احسان و نيكي تو به من و فراواني نعمتهايت بر من نمي بود فراهم آوردن بهره ام و اصلاح و نيكو گردانيدن خود را نمي يافتم ، ولي تو درباره من به احسان و نيكي ( پيش از آن كه آن را از تو درخواست نمايم ) ابتدا و آغاز نمودي ، و كفايت و بي نياز ( از ديگري ) را در همه كارهايم روزيم ساختي ، و رنج و بلا و رفتاري را از من برگرداندي ، و قضا و قدر ( حكم و فرمان ) ترسناك ( خود ) را از من بازداشتي
و لو لا احسانك الي و سبوغ نعمائك علي ما بلغت احراز حظي ، و لا اصلاح نفسي ، و لكنك ابتدأتني بالاحسان و رزقتني في اموري كلها الكفاية ، و صرفت عني جهد البلاء ، و منعت مني محذور القضاء .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : اي خداي من پس چه بسا بلا و گرفتاري رنج آوري را كه از من برگرداندي ، و چه بسا نعمت فراواني كه چشمم را به آن روشن كردي ، و چه بسا احسان بزرگ كه مر تو را است نزد من است ! !
الهي فكم من بلاء جاهد قد صرفت عني ، و كم من نعمة سابغة اقررت بها عيني ، و كم من صنيعة كريمة لك عندي !!
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي كه هنگام بيچارگي دعا و درخواستم را پذيرفتي ، و هنگام افتادن ( در گناه ) از لغزشم ( گناهي كه مرتكب شدم ) درگذشتي ، و از دشمنان آنچه كه از راه ظلم و ستم از من گرفتند بازستاندي
أنت الذي أجبت عند الاضطرار دعوتي و اقلت عند العثار زلتي ، و اخذت لي من الاعداء بظلامتي .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : اي خداي من هنگامي كه از تو ( چيزي ) درخواست كردم تو را ( از راه عقل ) بخيل و نبخشنده نديدم ، و هنگامي كه آهنگ تو نمودم تو را گرفته نيافتم ، بلكه تو را براي دعا و درخواستم شنونده ، و براي خواسته هايم بخشنده يافتم ، و در هر حال و چگونگي از حالم و هر زمان و روزگاري از زمانم نعمتهايت را درباره خود فراوان يافتم ، از اين رو تو نزد من ستوده ، و احسانت پيش من نيكوست
الهي ما وجدتك بخيلا حين سألتك ، و لا منقبضا حين اردتك ، بل وجدتك لدعائي سامعا و لمطالبي معطيا ، و وجدت نعماك علي سابغة في كل شأن من شأني و كل زمان من زماني ، فأنت عندي محمود ، و صنيعك لدي مبرور .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : جسم و تن من ( از راه عقل ) و زبانم ( از راه ستايش ) و عقلم ( از راه اعتقاد ) تو را سپاس گزارند ، سپاسي كه تمام و كامل باشد و به كنه و اصل سپاس رسد ( سپاسي كه محتاج به افزودن بر آن نباشد ) سپاسي كه منتهي و پايان خشنودي تو از من باشد ، پس از اين رو من را از خشم ( عقاب و كيفر ) خود رهايي ده
تحمدك نفسي و لساني و عقلي ، حمدا يبلغ الوفاء و حقيقة الشكر ، حمدا يكون مبلغ رضاك عني ، فنجني من سخطك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : اي پناه من هنگامي كه راهها ( ي گوناگون ) من را به رنج انداخته ( نمي دانم به كدام راهي روم كه نجات و رهاييم در آن است ) و اي درگذرنده از لغزش ( گناه ) من كه اگر پرده پوشي تو درباره من از آنچه ( گناهانم كه ) از آن شرم آيد نمي بود هر آينه از رسواشدگان مي بودم ، و اي توانايي دهنده به ياري كردن كه اگر من را ياري كردن تو نمي بود هر آينه از شكست خوردگان مي بودم ، و اي كسي كه پادشاهان براي او يوغ ( چوبي كه بر گردن دو گاو گذارند و چوب گاوآهن را به آن بندند و زمين را شيار كنند ) ذلت و خواري بر گردنهاشان نهاده اند ، و از غلبه و اقتدارهاي او ترسانند ، و اي سزاوار پرهيزكاري ( اي كسي كه شايسته است از عقاب و كيفرت بپرهيزند ) و اي كسي كه مر او را است نامهاي نيكو ، از تو مي خواهيم كه از من درگذري و من را بيامرزي ، زيرا من بي گناه نيستم كه عذر آورم ، و داراي توانايي نمي باشم كه غالب و فيروز گردم ، و من را گريزگاهي نيست كه بگريزم
يا كهفي حين تعييني المذاهب ، و يا مقيلي عثرتي ، فلو لا سترك ، عورتي لكنت من المفضوحين ، و يا مؤيدي بالنصر ، فلو لا نصرك إياي لكنت من المغلوبين ، و يا من وضعت له الملوك نير المذلة علي اعناقها ، فهم من سطواته خائفون ، و يا اهل التقوي ، و يا من له الاسماء الحسني ، أسألك أن تعفو عني ، و تغفر لي ، فلست بريأ فاعتذر ، و لا بذي قوة فانتصر ، و لا مفر لي فافر .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : و از تو مي خواهم كه از لغزشهايم ( گناهانم ) درگذري ، و به درگاه تو عذر و پوزش ( يا بيزاري ) مي جويم از آن گناهانم كه من را حبس و گرفتار كرده ، و بر من احاط نموده اند ( راه نجات و رهايي را بر من بسته اند ) پس هلاك و تباهم ساخته اند ، از آنها به سوي تو گريخته ام - اي پروردگار من - در حالي كه توبه كننده ام پس از اين رو توبه ام بپذير ، پناه آورنده ام پس پناهم ده ، زينهار جوينده ام پس خوارم منما ، درخواست كننده ام پس من را منع مفرما ، ( به رشته رحمت تو ) چنگزننده ام پس دست از من باز مدار ، خواهانم پس نوميدم بازمگردان
و استقيلك عثراتي ، و اتنصل اليك من ذنوبي التي قد اوبقتني ، و احاطت بي فاهلكتني ، منها فررت اليك - رب - تائبا فتب علي ، متعوذا فاعذني ، مستجيرا فلا تخذلني ، سائلا فلا تحرمني ، معتصما فلا تسلمني ، داعيا فلا تردني خائبا .
صحيفه سجاديه