کد سوال : 5632
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>اطلاعات عمومي
پرسش : اعتقاد دارم كه مرگ بهتر از مشكلات زندگى است لطفا براى زندگى بهتر مراراهنمايى كنيد؟
پاسخ : دوست عزيز! زندگى معركه و ميدان كارزارى است كه در آن همواره انسان با انواع و اقسام ناملايمات دست و پنجه نرم مىكند و در كوره سختيها و دشواريها گداخته مىشود تا شايد بتواند زندگى را تا حدى به شكل مطلوب قالببندى نموده و به آن صبغه مورد نظر را ببخشد. P}زندگى جنگ است، جانا بهر جنگ آماده شو{E} نيست هنگام تأمل بىدرنگ آماده شو{P در اين پيكار دائمى خوشيها و ناخوشيها، كامرواييها و ناكاميها، لذتها و دردها، پيروزيها و شكستها چون تار و پود درهم تنيده و از يكديگر جدايى ندارند، البته در مواردى شادكاميها نمايانتر و افزونتر است و در مواردى نيز ناكاميها و رنجها، ليكن آنچه مهم است داشتن درك و شناخت صحيح از مشكلات و چگونگى برخورد با آنها و نيز چگونگى توجه و عنايات الهى در اين رابطه است.
الف) در برخورد با مشكلات در درجه اول انسان بايد به گونهاى از نظر روحى خود را تقويت كند كه آماده استقبال از هر دشوارى باشد و از ناملايمات زندگى همچون كامروايىهايش استقبال نموده و آنها را عامل بدبختى و رنج و اندوه به حساب نياورد، برخورد انفعالى و حسرتبار در برخورد با مشكلات زندگى انسان را به سرعت از پاى در مىآورد و دنيا را چون سياهچالى سرد و تاريك مىنماياند، چنين روشى انسان را از همهجا و همه چيز مأيوس ساخته و همه روزنههاى اميد را به روى او مىبندد و از جنبش و تحرك در مسير بهسازى وضع خويش باز مىدارد.
برعكس برخورد فعال در برابر مشكلات، اراده انسان را نيرومند و پولادين مىسازد، به انسان نشاط و قوت فكرى و جسمى مىبخشد و در پناه آن مىتواند بر امواج سهمناك مشكلات شنا كند و طوفانهاى مرگبار را با قدرت هرچه تمامتر درنوردد تا به ساحل نجات و پيروزى باريابد. بنابر اين هر اندازه مشكلات شما افزون باشد مطمئن باشيد كه با اراده و روحيه قوى به راحتى مىتوانيد بر آنها فايق آييد و بر همه ناملايمات لبخند زنيد. يكى از دستورات بسيار عالى و سازنده اسلام اين است كه در مسايل زندگى خود هماره به زيردست و تهيدستتر از خود و كسانى كه در رنج و فشار بيشترى هستند بنگريد، اين مسأله از نظر روانى بسيارى از فشارهاى ناشى از برخورد با مشكلات را كاهش مىدهد و راه تحمل آنها را هموار مىسازد، نعمتهايى را كه خداوند بزرگ به انسان ارزانى داشته و ديگرى از آنها محروم است را به خاطر مىآورد و انسان را شكرگزار نعمتهاى حق تعالى و راضى به مشيت او مىسازد. برعكس اگر انسان همواره به كسانى نظر افكند كه در نظر وى زندگى بهترى دارند، رنج و ناراحتىاش افزون مىشود و در خود احساس كمبود مىكند، درنتيجه زندگى برايش سرد و تاريك شده و همه را خوشبخت و خود را تيره بخت مىبيند، درحاليكه چه بسا پشت پرده ظاهرى خوشبختى ديگران هزارگونه تيرهبختى نهفته و آن سوى نگونبختى ظاهر خويش سفيد بختى و سعادت مكنون و مبطون است. مطمئن باشيد بسيارى هستند كه در وضعيتى بسيار اسفناكتر از شما زندگى مىكنند و چنان با مشكلات دست و پنجه نرم مىكنند كه گويى قهرمان بزرگ مصاف با دشوارترين صحنههاى زندگىاند و در عين حال همواره در پيشگاه خداوند پيشانى شكر به خاك مىسايند، چنانكه گويى خداوند سراسر زندگى آنان را غرق در نعمت و خوشبختى نموده است.
ب ) نكته ديگرى كه بايد بدان توجه داشت اين است كه اساساً سعادت و خوشبختى غير از خوشيهاى گذران چند روزه دنيا و رسيدن به آرزوها و آمال دنيايى است، بسيارى در اين جهان كامروا و كامياب زيستند اما چون چشم از جهان فرو بستند و به سراى جاودان پا نهادند همه تيره بختيهايى كه هرگز انديشه آن را نمىكردند به سويشان روى آورد و چون فرشته مرگ صاعقهوار بر سرشان فرود آمد به خوبى دريافتند كه اين چند صباح هيچ بود و پوچ و زندگى حقيقى همان سراى جاويد آخرت است چنانكه قرآن فرموده: {A{/Bوَ إِنَّ اَلدَّارَ اَلْآخِرَةَ لَهِيَ اَلْحَيَوانُ{w10-15w}{I29:64I}/}A} و در آن تنها مايه سعادت اعمال و كردار نيك و خداپسندانه است كه دستشان از آن تهى است. آنگاه با حسرت و اندوه فراوان بايد همه چيز را رها كنند و تا ابد در هلاك و خسران و نگون بختى بسوزند و بسازند، در مقابل كسانى در اين چند روزه دنيا براى رضاى خدا مشكلات را تحمل مىكنند و چون چشم به سوى جهان ابديت مىگشايند با بشارتهاى ملايك آسمان روبرو مىشوند و در برابر چند روزى تحمل دشواريها پاداشى جاودان و سرمدى مىبينند، چنان كه اميرالمؤمنين(ع) فرمودند: {Hصبروا اياماً قصيره اعقبتهم راحة طويلةH}.
بنابر اين اگر شما براى رضاى خداوند اين مشكلات را تحمل نموده و دربرابر آنها صبر و پايدارى مىورزيد، نه تنها نبايد نگران باشيد، بلكه بايد به شما تبريك گفت كه از آزمايش بزرگ الهى سرافراز بيرون آمده و در برابر هر ناخوشى، خداوند نعمتى به شما خواهد داد كه آرزو مىكنيد اى كاش مشكلات بيشترى را تحمل مىكردم و اى كاش شكر و بردبارى افزونترى مىورزيدم تا پاداش بيشترى نيز دريافت مىداشتم.
کد سوال : 5636
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي>اخلاق و عرفان
پرسش : به خاطر بالا رفتن سن ازدواج در خوابگاههاى خواهران بعضا روابط نامشروع گزارش مىشود لطفا راهكارهاى اصلاح و ارشاد اينگونه افراد را بيان فرمائيد
پاسخ : آنچه درباره روابط نادرست در بين... نوشتهايد و عواملى كه براى آن ذكر كردهايد، متأسفانه حقايقى انكارناپذيرند. علاج قطعى اين گرفتارى در ازدواج است كه آن نيز بنا به دلايل خاص اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى، تبديل به كارى دشوار و دست نايافتنى شده است.
اكنون بايد بيش از هر چيز، بر تشويق به ازدواج آسان همت گذاشت و موانع فكرى و فرهنگى را از سر راه آن برداشت. راهكارهاى ديگر عبارت است از:
1- بيان حرمت مباشرت با همجنس براى ارضاى غريزه از طريق آيات و روايات در جزوهاى مناسب،
2- گذاشتن درس اخلاق در خوابگاهها و گرايش دادن آنان به تقوا و پرهيزكارى،
3- بيان عوارض نامطلوب روحى و جسمى اين كار در جزوات مناسب تحت عنوانهايى غير صريح (به ويژه با استفاده از نظرات كارشناسان)،
4- ارائه توصيههاى لازم براى كنترل نفس و كاستن از نيروى جنسى. براى نمونه توصيههاى زير در اين زمينه مىتواند كارگشا باشد:
- سعى و كوشش در انجام وظايف و واجبات دينى،
- خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت،
- گرفتن روزه مستحبى به ويژه دوشنبه و پنجشنبه هر هفته،
- تلاوت قرآن به ويژه بعد از نماز صبح،
- تأمل و انديشه در آيات قرآن،
- حتى المقدور سعى در خواندن نماز شب،
- سحر خيزى،
- شركت در ورزشهاى فردى و دسته جمعى،
- تنظيم برنامه براى تمام شبانه روز و پر كردن اوقات فراغت با برنامههاى صحيح و سودمند،
- شركت در فعاليتهاى مذهبى و اجتماعى،
- پرهيز از نگاه نامشروع،
امام صادق(ع) فرمود: «نگاه پس از نگاه، در دل بيننده شهوت را مىانگيزاند» و باز فرمود: «نگاه، تيرى از تيرهاى شيطان است، چه بسا نگاهى كه اندوههاى دراز در پى دارد»، (وسائل الشيعه ، ج 14 ، ص 138 و 139).
- عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد،
- انتخاب دوستان مؤمن و سالم،
- به ياد خدا بودن در همه اوقات،
- كنترل افكار و نينديشيدن به صحنههاى شهوتانگيز،
- پرهيز از پرخورى و نيز از خوردن غذاهاى چرب و پرانرژى و تحريك كننده،
- حتى الامكان نخوابيدن در جاى گرم،
- دورى كردن از مشاهده صحنههاى مهيج و تحريك كننده،
- سعى در عدم تنهايى،
- استحمام با آب سرد در فصول مناسب،
- برنامه منظم مطالعاتى براى خود قرار دادن و فرصتهاى خود را با تفكر و مطالعه مناسب پر كردن،
در هر صورت كار آگاهى بخشى را بايستى انجام داد؛ مسلماً داراى تأثير خواهد بود.
کد سوال : 5638
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام>قرآن و حديث
پرسش : چرا علما و فقها به رواياتى كه دلالت دارد بر اين كه ماه رمضان سى روزاست توجه نمىكنند؟
پاسخ : رواياتى كه اشاره كردهايد، مورد توجه فقها بوده است؛ ليكن اين روايات نمىتواند ملاك عمل قرار گيرد؛ زيرا:
1- برخى از راويان اين احاديث ضعيف بوده و توثيق ندارند (مانند محمد بن سنان، معاذبن كثير و...).
2- برخى از راويان اين احاديث اشخاص موثقى هستند ولى روايات صحيح و سقيم نقل مىكنند (مانند حذيفة بن منصور).
3- برخى از اين روايات دلالت بر اين كه هميشه ماه رمضان سى روز است ندارد (مانند روايت شعيب).
4- اين روايات داراى معارض مىباشند. در وسائل الشيعه (جلد 10) بابى تحت عنوان «باب جواز كون شهر رمضان تسعه و عشرين يوماً...» وجود دارد كه در آن روايات بسيارى مبنى بر امكان 29 روز بودن ماه رمضان جمع شده است.
5- در برخى از روايات ملاك آغاز صيام و افطار در عيد، رؤيت هلال ذكر شده است. از اين روايات مىفهميم كه ملاك عدد ايام نيست.
کد سوال : 5641
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي>اخلاق و عرفان
پرسش : آيا داشتن دوستان زياد، صحيح است يا خير؟
پاسخ : داشتن دوستان فراوان اشكالى ندارد؛ چون در ارتباطات يكى از كليدهاى موفقيت است؛ مشروط بر آن كه اين دوستان و دوستىها آدمى را در مسير كمال قرار دهد. {Sهمنشين تو از تو، به بايد# تا تو را عقل و دين بيفزايدS} دوستىها همانند شمشير دولب است: يك سوى آن پيشرفت و سعادت است و سوى ديگر آن تباهى و بدبختى و در اين جا است كه دوستان ناباب اثر خود را مىگذارند و... . اگر به بررسى علل انحراف و بدبختىها بپردازيم خواهيم ديد كه دوستان ناباب، از جمله مؤثرترين عوامل در اين زمينه بودهاند.
بنابراين بايد به هوش بود و نقض موثر دوستىها را در جهتگيرى زندگى فراموش نكرد. قرآن مجيد در اين زمينه فرموده است: «روزى كه مردم ظالم دست حسرت به دندان گرفته و گويند: اى كاش! من در دنيا با پيامبر(ص) راه دوستى در پيش مىگرفتم. واى بر من! اى كاش فلان شخص را دوست نمىگرفتم كه رفاقت با او مرا از ياد خدا بازداشت». آرى دوستى با شيطان، براى انسان مايه خذلان و گمراهى است.
کد سوال : 5642
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>اطلاعات عمومي
پرسش : چگونه بايد با منتقدان نظام و ولايت فقيه برخورد كرد؟
پاسخ : مخالفان و يا منتقدان نظام، بر چند دستهاند:
برخى به خاطر بىدينى با نظام مخالفاند
و برخى ديگر نيز با وجود آن كه از زمره متدينين هستند، نسبت به نظام ديدگاه خاصى دارند. اين گروه نيز يكسان نيستند؛
برخى به خاطر ديدگاههاى خاص خود مسألهدار هستند كه در اين موارد بايستى با ريشهيابى، علت را دريافت و با منطق و حسن برخورد، سعى در رفع شبهه از اذهان آنان نمود و در برخى از موارد نيز با قبول اشكالات، از كليت نظام و اهداف و خدمات آن دفاع كرد. اگر احتمال مىدهيد كه امر به معروف و نهى از منكر در وى تأثير داشته باشد، لازم است كه وى را ارشاد نماييد، ولى اگر اميدى به اصلاح نداريد و ترس داشته باشيد كه رفت و آمد و همنشينى با ايشان در اخلاق و رفتار شما تأثير سوء داشته باشد، سزاوار است كه از ادامه مجالست و همنشينى با وى خوددارى كنيد. صحبتهاى بىجا نيز گر چه چيز لغوى است، ولى تا وقتى كه همراه با غيبت، دروغ، توهين، تمسخر و فحش نباشد حرام نيست.
کد سوال : 5644
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>اطلاعات عمومي
پرسش : شخص چگونه مىتواند در برابر كاستىها و ناملايمات، از خود شجاعت وپايدارى نشان دهد؟
پاسخ : براى تحصيل شجاعت، توجه به توصيههاى زير مفيد است:
- شناخت ارزش شجاعت و ضد ارزش بودن ترس،
- درك معناى درست از شجاعت (چون برخى شجاعت را صرفاً در برخورد و مقابله خلاصه مىكنند حال آن كه در برخى موارد فرو بردن خشم شجاعت است)،
- همنشينى با افراد شجاع و دورى از افراد ترسو و دون همت،
- مطالعه احوال بزرگان تاريخ و تأمل در خلق و خوى آنها،
-تمرين شجاعت؛ به اين معنا كه در جاى خود تصميم خويش را عملى كنيم، مثلاً اگر كسى كار خلافى انجام مىدهد بدون واهمه به او تذكر دهيم و يا در برابر عوامل ترس برخلاف جهت آن عمل كنيم. على(ع) فرموده است: زمانى كه از چيزى ترسان شدى خود را در آن بيفكن.
ضمناً مطالعه كتب اخلاقى مانند: «معراج السعاده» و «نقطههاى آغاز در اخلاق عملى» در اين زمينه مفيد است.
کد سوال : 5645
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : مشكلات و سختىهايى را كه مانع تحصيل هستند، چگونه مىتوان برطرف كرد و يا با آنها كنار آمد؟
پاسخ : با تشكر از اينكه مسائل خود را با ما درميان گذاشتهايد و ضمن تبريك به شما بدان جهت كه توانستهايد در شرايطى دشوار و طاقتفرسا به تحصيلات عاليه بپردازيد.
شما و خانوادهاتان، در شرايطى دشوار بوده و هستيد، ليكن مىدانيم بسيارى از بزرگان تاريخ، در زمينههاى مختلف علمى، هنرى و... در شرايط دشوار و سخت قرار داشتهاند. درست است كه شما رنج مىبريد وملالت مىكشيد، ولى همين سختىهاست كه شخصيت آدمى را پرورش و همتهاى بلند را شكل مىدهد. شرايطى كه شما در آن قرار گرفتهايد، بهترين انگيزه براى تلاش بيشتر و كوشش جدى تر شماست.
بحمدالله مسير شما مشخص است. بسيارى از افراد با داشتن بهترين امكانات، از موقعيت شما برخوردار نيستند، اين مشكلات مىتواند احساسات انسانى و روح رأفت و رحمت نسبت به بينوايان و بيچارگان را در شما پرورش دهد، تا انشاءالله در آينده بتوانيد از آنان دستگيرى كنيد و درد آنها را حس نماييد.
آرى روى پاى خود بايستيد و به مشكلات خود افتخار كنيد. چرا كه شما با چنين زمينههايى به اين جا رسيدهايد. عزت خود را حفظ كنيد. و احساس كمبود و كوچكى نكنيد. آيا شما ارزش داريد يا آن كس كه با وجود شرايط نسبتا خوب و آماده براى تحصيل، هميشه بهانه مىگيرد و به جاى استفاده از شرايط در مقابل خدا و خلق خدا ناسپاس است؟ اميد آن مىرود كه اين احساس تبديل به دركى عميق از مشكلات همه محرومان و مستضعفان گردد و در آيندهاى نه چندان دور، با پيمودن مدارج عاليه تحصيلى، خدمتگزارى صادق و لايق براى جامعه خود باشيد.
مشكلات با توكل به خدا و عنايات الهى قابل حل است و با قدرى پايدارى بيشتر رفع خواهد شد. ترديدى نيست كه شما مشكلات و سختىهاى فراوانى را تحمل كرده و با آن دست به گريبان بودهايد و مشكلات زياد فشار روانى مضاعفى را بر شما وارد كرده است. ولى در عين حال وضعيت شما در مقايسه با افراد بسيارى نسبتا روشنتر و بهتر است. نمونههاى فراوانى وجود دارد (انبوه نامههاى ما شاهد آن است) كه برخى در وضعيتى صدها بار اسفبارتر و دردناكتر زندگى مىكنند. نمونههاى رنج و سختى فراوان است كه سخن گفتن از آن عمر نوح مىخواهد و هفتاد هزار تن كاغذ (نه مثنوى هفتاد من). دوست گرامی اينها كه بگذريم، درست است كه سختىهاى شما جانكاه و كمرشكن بوده و هست، ولى مىدانيد كه سختىها خود سكوى ترقى و رشد و كمال انسانى است؛ مگر نه اين است كه اكثريت قريب به اتفاق شخصيتهاى بزرگ علمى، هنرى، اجتماعى، سياسى و ... از كوره سختىها بيرون آمدهاند. كسانى كه با سختىها دست و پنجه نرم نكرده و هيچگاه طعم محروميت را نچشيدهاند، احساسات متعالى را نيز كمتر در وجود خود مىيابند، گرچه الان از ما و شما بهتران در ناز و نعمتند ولى آنها كجا مىتوانند احساس شما و امثال شما را در مورد محروميت، جهل و ... داشته باشند. مىدانيد كه مرتاضان، چه رنجها بر خود هموار مىكنند تا بتوانند به قدرت روح دسترسى پيدا كنند. شما سختىها را پشت سرگذاشتهايد، از آن نيرو بگيريد نه اينكه آنها را در راه تخريب شخصيت خود به كار گيريد.
آيا شما كه اين همه بار گران غم و اندوه را پشت سر گذاشتهايد، بايد از خود بىزار و متنفر باشيد يا آنانى كه اگر كمترين دشوارى ببينند فريادشان به آسمان بلند مىشود. قدر خود را بدان، كه كوهى از صبر، استقامت و احساسهاى متعالى هستى و اين ويژگىها آسان و ارزان به دست نيامده است. آيندهاى را براى خود ترسيم كن كه با موقعيت مناسب شغلى بتوانى دست افتادگان را بگيرى و به خانواده خود رسيدگى كنى و مرهمى بر زخمها و دردهاى آنان باشى. {Sدنيا و هر چه در اوست هيچ است و تو همه# چيز تا چند اى همه چيز غم بهر هيچ خورىS} اهدافى بلند، زندگانى آبرومند، شخصيتى ممتاز و به تمام معنا انسان و دلسوز، و همسرى مناسب و مهربان و... اينها را در نظر بگير و با توكل بر خداوند عزم خود را براى رسيدن به آن جزم كن، بدون كمترين ترديد به آنها خواهى رسيد. واقعيت خود را بشناس و به آن ايمان داشته باش و خود را دستكم نگير. تو همان هستى كه كوه رنج و سختى را بر دوش داشتهاى و به اين جا رسيدهاى، استقامت كن. نيرويت را به جاى تلف كردن براى گذشته در اهداف آتيه خويش متمركز كن. از گذشته فقط درسهاى آن را به ياد داشته باش. برخيز، بكوش، دگرگون شو، دگرگون كن، بشتاب، همت كن، و شكر خداوند مهربان بگذار كه ترا از گردنههاى بلند حوادث، سالم عبورداد وهم از او مدد بجوى كه هموارهياور و پشتيبانت خواهد بود.. و بالاخره بگذار كه بازبان حافظ شيرازى حرف را به آخر برسانيم. {Sيوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور# كلبه احزان شود روزى گلستان غم مخورS} {Sاى دل غمديده حالت به شود دل بد مكن# وين سر شوريده بازآيد به سامان غم مخورS} {Sدور گردون گر دو روزى بر مراد ما نرفت# دائما يكسان نباشد حال دوران غم مخورS} {Sهان مشو نوميد چون واقف نيى از سر غيب# باشد اندر پرده بازىهاى پنهان غم مخورS}
1- به خداوند بزرگ اميدوار باشيد و دائماً بر او توكل كنيد.
2- ارتباط خود را با او استحكام بخشيد و با نماز و ذكر، پيوسته او را ياد كنيد و از او استمداد بطلبيد.
3- اگر اهل ورزش نيستيد، مقدارى ورزش ساده در برنامه خود قرار دهيد.
4- با افراد موفق و شاداب، معاشرت بيشترى داشته باشيد.
5- كتابهاى: رمز پيروزى مردان بزرگ، قدرت تفكر، پيروزى فكر و... را مطالعه كنيد.
کد سوال : 5647
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان
پرسش : با برخي از بستگان قهر كرده ام. قهر كردن در اسلام چه حكمي دارد؟
پاسخ : يكى از اخلاقيات مذموم كه در اسلام شديدا از آن نهى شده، قهر كردن با نزديكان، برادران و خواهران دينى بر سر امور دنيا است؛ چنان كه رسول خدا(ص) در سفارشى به صحابى گران قدرش اباذر مىفرمايد: «هر دوشنبه و پنجشنبه در ايام هفته پرونده اعمال مؤمنان بر خداوند تعالى عرضه مىشود و خداوند به همه آنها نظر توجه مىكند، به استثناى پرونده آن دو نفرى كه بين آنان كينه باشد و كدورتى باشد كه دستور مىدهد فعلاً پرونده اينها را كنار بگذاريد تا وقتى با هم صلح كردند».
بنابراين نه تنها شما و خواهر و برادرتان نبايد با مادربزرگ و ساير بستگان قهر كنيد؛ بلكه بايد ديگران را هم امر به معروف و نهى از منكر نماييد.
گفتنى است كه درباره صله رحم روايات زيادى هست كه عمر را طولانى مىكند و باعث فراوانى رزق و روزى مىشود و... و احترام بزرگترها نيز تا حدى لازم است كه خلاف شرع نباشد.
کد سوال : 5663
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : بازي با آلات قمار حتي بدون برد و باخت چه حكمي دارد؟ چرا؟
پاسخ : به فتواي آيت الله فاضل , اگر ورق و پاسور در عرف از آلت قمار بودن خارج شده باشند, بازي بدون برد و باخت با آنها اشكال ندارد,(جامع المسايل،ج1،سوال951)
به فتواي آيت الله بهجت: بازي كردن با آلات قمار از قبيل نرد و پاسور و شطرنج، با برد و باخت حرام قطعي است و بدون برد و باخت احتياط (واجب) در ترك است و در شطرنج احتياط شديدتر است و همچنين بازي پاسور و شطرنج با كامپيوتر نيز اشكال دارد V}(توضيح المسائل آيت الله بهجت، مسائل متفرقه، ص 2). {V
حرمت قمار
در بيان احكام الهى، چند نكته را بايد در نظر داشت:
يكم. احكام الهى، مبتنى بر مصلحتها و مفسدهها است. گستره مصالح و مفاسد نيز، شامل ابعاد جسمى و روحى، فردى و اجتماعى و امور دنيوى و اخروى است.
دوم. احكام الهى براى پاسخ گويى به نيازهاى بشر (ثابت و متغير) است. براى نيازهاى ثابت، احكام ثابت و براى نيازهاى متغير، احكام متغير وضع مىشود.
سوم. احكام الهى، تابع موضوعات است و هر موضوعى، حكم خاص خود را دارد. از اين رو ثبات و تغيير احكام، پيوند وسيعى با ثبات و تغيير موضوع دارد. بنابراين ثبات احكام دينى، به لحاظ استوارى موضوعشان است و اگر موضوع عوض شود، ديگر ثبات حكم معنا ندارد. به عنوان مثال خوردن انگور حلال است؛ اما اگر همان انگور تبديل به شراب شود، خوردن آن نيز حرام خواهد شد.
چهارم. تغيير موضوع انواع مختلفى دارد: يكى از انواع آن استحاله شىء (تغيير ماهوى) است؛ مانند آنچه در مثال بالا آمد. گونه ديگر آن، تغيير عنوان منطبق بر موضوع است. به عنوان مثال هر شىء نجسى كه داراى منفعت حلال نباشد، از نظر شرعى قابل مبادله اقتصادى نيست. از اين رو در گذشته فروش خون حرام بود؛ زيرا فاقد منفعت حلال بود. اما امروزه كه با تزريق خون، مىتوان جان بيمارانى را از خطر مرگ رهانيد، داراى منفعت حلال است. بنابراين با آنكه تغييرى در ماهيت خون پديد نيامده، عنوان منطبق بر آن تغيير كرده؛ يعنى، خون مصداق امورى واقع شده است كه منفعت حلال دارند و لاجرم قابل مبادله اقتصادى است.
پنچم. بازى با آلات قمار، در اسلام حرام است و حكم به حرمت بازى با پاسور، از باب آن است كه به عنوان يكى از ابزارهاى قمار شناخته مىشود؛ هر چند كه با آن شرطبندى نكنند. بنابراين تا زمانى كه به اين عنوان شناخته مىشود، حكم آن حرمت خواهد بود. البته اگر مرجع تقليد در صدق عنوان آلت قمار بودن پاسور ترديد كند، فتوا به حرمت نمىدهد.
در مقابل گفته شده است كه شطرنج امروزه در سطح جهان، آلت قمار به حساب نمىآيد؛ بلكه آن را نوعى وسيله بازى فكرى مىشناسند. بر اين اساس شطرنج از نظر موضوع حكم شرعى، تغيير يافته است؛ يعنى، از آلت قمار بودن خارج شده و به تبع آن، حكمش نيز دگرگون شده است.
ششم. برخى از مراجع تقليد (مانند آيةاللَّه سيستانى و آيةاللَّه صافى) بازى با شطرنج را مطلقاً حرام مىدانند؛ زيرا از نظر ايشان ملاك حرمت شطرنج، آلت قمار بودن نيست؛ بلكه مستقلاً موضوع حرمت است. از اين رو آلت قمار بودن و نبودن در حكم آن دخالت ندارد؛ ولى برخى از مراجع ديگر (مانند امام خمينى، مقام معظم رهبرى و آيات عظام فاضل، مكارم و بهجت) آن را به عنوان آلت قمار بودن حرام مىدانند. براساس اين مبنا اگر شطرنج از آلت قمار بودن خارج شود؛ ديگر حرام نخواهد بود. بنابراين در اين مسئله هر كس بايد به فتواى مرجع تقليد خود رجوع كند. و در صورتي كه از آلات قمار شمرده شود, علت حرمت اين است كه زمينه فساد و افساد را فراهم مي سازد و هر چه موجب ايجاد فساد و يا افساد گردد به حكم عقل و شرع حرام است و بازي با آلات قمار حتي بدون برد و باخت نيز حرام است . ورق بازي , از ابزار قمار است و قمار نيز از جمله محرمات قطعي و از مفسده هاي مهم اجتماعي است . از همين رو براي دورماندن افراد از خطر ابتلا به قمار و سرنوشت شوم آن , ابزارهاي آن نيز تحريم شده است . تحريم اين ابزارها, به دليل مبارزه با پديده شوم قمار است . گذشته از اين كه اين نوع سرگرمي ها, ممكن است به صورت عادات خطرناكي درآيد كه در آن , هيچ چيزي عايد فرد نمي گردد; مگر ابطال عمر و ضايع كردن فرصت هاي طلايي زندگي . از نظر رواني نيز پي آمدهاي ناگواري در معاشرت ها در پي دارد و به فرموده قرآن : »همانا شيطان مي خواهد به وسيله خمر و قمار در بين شما دشمني و كينه ايجاد كند«, V}(مائده , آيه 91){V. آمار و ارقام نيز نشان داده است , نوع كساني كه به آلات قمار آلوده اند از كمالات انساني و شرافت نفساني و شخصيت الهي محروم مي گردند و در آستانه بي غيرتي و فحشا و منكرات قرار مي گيرند و در معاشرت ها دچار روابط نامشروع قرار مي گيرند, اسلام به منظور پيشگيري از اين آفات بازي با آلات و ابزار قمار را حرام كرده است .
البته همان طور كه انجام وظايف توأم با فشار و رياضت است، گناهان نيز شيرين و مطابق ميل و هوس انسان است : «حفّت الجنة بالمكاره و حفّت النّار بالشهوات ؛ بهشت برين با سختىها و رياضت توأم است و دوزخ با شهوتها و ميلها». گناه براى نفس امّاره شيرين و انجام وظايف براى نفس، توأم با سختى و رنج است و وقتى كسى شيرينى گناه را چشيد، كمكم به صورت يك عادت و بيمارى وبال جان او خواهد شد.
از آنچه گذشت، روشن مىشود كه چرا ابزارى كه به عنوان ابزار قمار شناخته مىشوند، حتى بدون برد و باخت هم بازى با آنها حرام و نامشروع است.
کد سوال : 5664
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي>اخلاق و عرفان
پرسش : چه كنم كه محبت ديگران را به خود جلب كنم؟
پاسخ : از روايات به دست مىآيد كه رعايت امورى چند موجب جلب محبت ديگران است از جمله:
1- ديندارى،
2- افتادگى و تواضع،
3- بخشندگى،
4- خوشخويى (چهره شاد و روى باز)،
5- مهربانى و اظهار دوستى به ديگران،
6- دل بركندن از آن چه مردم دارند (طماع نبودن)،
7- رعايت انصاف در معاشرت با ديگران،
8- كمك مالى به ديگران در سختى و خوشى (مانند قرضدادن)،
9- وفادارى.
براى آگاهى بيشتر ر.ك: ميزان الحكمه، ج 1، احاديث 3045 - 3060 .