• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 5565
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اخلاق و عرفان>تربيتي و مشاوره
پرسش : فردى كه به جنس مخالف علاقه‏مند مى‏شود چگونه مى‏تواند اين علاقه را به فرد مقابل بفهماند؟
پاسخ : معمولاً اين علاقه‏ها برآيند غريزه جنسى است و قبل از هر چيز انسان بايد موضع عملى خود را در اين باره مشخص سازد؛ يعنى، اگر فرد مورد علاقه را پس از بررسى‏ها و مشورت‏هاى لازم صالح براى تشكيل خانواده تشخيص داد و خواستار ازدواج با او شد، بنابراين بهترين راه اين است كه ميل و تصميم خود را از طريق واسطه‏هايى به طرف مقابل اعلام كند و نظر او را جويا شود. ولى اگر چنين تصميمى ندارد هيچ دليلى براى ابراز اين علاقه وجود ندارد، بلكه بايد نسبت به آن بى‏اعتنايى ورزد تا به تدريج ذهن و قلبش از آن فارغ شود. در غير اين صورت چه بسا خداى نخواسته در دام‏هاى خطرناك ابليسى كه در كمين شخص قرار دارد خواهد افتاد.
کد سوال : 5566
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : فلسفه باطل بودن روزه مسافر چيست ؟
پاسخ : الف) آنچه اشاره كرده‏ايد كه دليل شكسته شدن نماز و قضاى روزه مسافر، آسان گرفتن بوده است، اين حكمت دستور قصر است و نه علت شرعى آن؛ يعنى اسلام خواسته است كه براى مسافران، سهولتى قائل شود. علت شرعى آن، منبع فقهى خاص - اعم از كتاب و سنت - است كه فقيه موظف است براساس آن، فتوا بدهد. ب ) در وضع قوانين، به موارد كلى توجه مى‏شود، نه به موارد استثنايى و از آن جا كه نوعا در مسافرت، افراد عجله دارند و امكانات به اندازه محل سكونت برايشان فراهم نيست، دستور آمده كه مسافران - البته با شرايطى - نماز را شكسته بخوانند و روزه را قضا كنند. در اين جا نبايد مسافرى را در نظر گرفت كه هيچ مشكلى ندارد و مى‏تواند بدون مشكلى نماز و روزه‏اش را تمام انجام دهد. ج ) گرچه اين روزها، وسايط نقليه و ابزار مسافرت با گذشته فرق كرده است؛ ولى در عين حال هم‏اكنون نيز مسافرت داراى محذورات زيادى است. شما اگر به تجارب خودتان مراجعه كنيد، ملاحظه خواهيد كرد كه اصولاً در سفر - به ويژه در بين راه - آن آرامش لازم وجود ندارد؛ به ويژه آن كه در سفر با وسايل سريع، دغدغه‏ها بسيار زياد و فرصت اندك است. بنابراين با توجه به مشكلات زياد و عدم آرامش، دستور قصر نماز مسافر صادر شده است.
کد سوال : 5567
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>اجتماعي _ فرهنگي>اخلاق و عرفان
پرسش : جوانى كه به سن ازدواج رسيده و غريزه جنسى او سر باز كرده و از طرفى تمكن ‏از ازدواج ندارد چه بايد بكند؟
پاسخ : در چنين شرايطى توصيه ما اين است كه: الف) در درجه اول شخص به هر شكل ممكن با توكل به خدا براى ازدواج اقدام كند و از مشكلات آن نهراسد، زيرا مشكلات نيز بخشى از زندگى است و بايد براى رويارويى با آنها آماده شد: P}زندگى جنگ است جانا بهر جنگ آماده شو{E} نيست هنگام تأمل بى‏درنگ آماده شو{P ليكن براى اين كه مشكلات اقتصادى به يكباره هجوم نياورد بهترين راه اين است كه انسان فرد مناسب و سازگار با شرايط خود را انتخاب نموده و عقد نمايد، ليكن مراسم عروسى تا دو سه سال به تأخير اندازد. اين برنامه چند خاصيت دارد: 1- شخص مى‏تواند در حد نسبتاً محدودى به تأمين غريزه جنسى خود بپردازد. 2- از مزاياى شيرين دوران نامزدى كه دلپذيرترين دوران زندگى است بهره‏مند مى‏شود. 3- با برخورد با مشكلات به تدريج پختگى و توانايى لازم براى حل آنها را پيدا مى‏كند. 4- با دست و پا كردن كارى در كنار تحصيل كم‏كم بر مشكلات اقتصادى غلبه پيدا كرده و براى تشكيل خانواده آماده مى‏شود ب ) توصيه ديگر اين است كه تا پيش از حل مشكل تأمين جنسى، هرگز خود را دست كم نگيرد و در برابر خواهش‏هاى نفس احساس ناتوانى نكند. غريزه جنسى، آن هم در دوران جوانى بسيار نيرومند و شكننده است، اما اراده و ايمان قدرتى برتر از آن دارد و مى‏توانيد آن را رام و مسخر خود سازيد. چنين چيزى ابتدا بسيار مشكل مى‏نمايد، اما شدنى است. براى رسيدن به اين مقصود راههاى متعددى وجود دارد. رهنمودهاى زير مى‏تواند شخص را در اين باره يارى رساند: 1- دورى از تنهايى: حداكثر سعى خود را مبذول داريد كه در تنهايى كمتر به سر بريد. 2- شب‏ها قبل از اين ‏كه خواب كاملا برچشمان شما مسلط نشده ‏است به ‏بستر نرويد و سعى كنيد پيش از خواب به نحوى خود را فعال و مشغول كنيد. 3- در مراسم دينى همچون نماز جماعت و دعاى كميل بيشتر شركت كنيد. قرآن مى‏فرمايد: «{/Bإِنَّ اَلصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ اَلْفَحْشاءِ وَ اَلْمُنْكَرِ{w10-16w}{I29:45I}/}؛ نماز انسان را از گناه و بدى باز مى‏دارد». به ويژه اگر آن را با حضور قلب بخوانيد. 4- سعى كنيد با افراد مذهبى و متدين روابط برقرار كرده و با آنان بيشتر معاشرت كنيد. 5- همواره خود را در فعاليت نگهداريد و از بيكارى بپرهيزيد. 6- طى برنامه‏اى منظم و تدريجى كتاب‏هاى پيرامون معاد را مطالعه كنيد (مثلا روزى 10 صفحه).
کد سوال : 5568
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : علت اختلاف در رويت هلال ماه رمضان و شوال چيست؟
پاسخ : الف) در بعضى از سال‏ها متخصصان علم نجوم ايران اعلام كردند، كه از نظر علمى امكان رؤيت هلال ماه شوال در شب 29 رمضان وجود ندارد و در عين حال بيش از هشت استان كشور همان شب ماه را رؤيت كرده‏اند. اين نشان از ضعف علمى مؤسسات نجومى است چرا كه بهترين دليل بر امكان چيزى، وقوع است و رؤيت در آن سالها واقع شد. حال آيا اگر شما به جاى علما، بوديد اعلام آغاز ماه نو نمى‏كرديد؟ ب) در محافل علمى و مطبوعات، بحث‏ها و نقدهاى فراوانى حتى در حدّ تأييد و تكذيب بارها صورت گرفته است؛ اما مركز يا مؤسسه علمى خاصى متكفل اين گونه امور نيست. ج) اين اختلاف مربوط به همه ماه‏ها است؛ ولى چون در ماه رمضان و ذى‏الحجة (به جهت اعمال حج و روزه و عيد فطر) مسأله اهميت بيشترى پيدا مى‏كند، انعكاس عمومى و زياد دارد. د) اگر يقين پيدا كنيد كه عيد فطر نيست، مى‏توانيد به يقين خود عمل كنيد؛ ولى ظن و گمان و امثال آن كافى نيست و از قول منجّمان فعلى ما هم حصول چنين يقينى ممكن نيست؛ زيرا بارها خلاف نظر آنها ثابت شده است. در پايان گفتنى است كه ماه وقتى در هر ماه از محاق خارج شود (كه در اصطلاح به آن تولّد ماه مى‏گويند) داراى دو تولد است (علمى و عرفى). تولد علمى ماه با دقّت‏هاى خاص علمى صورت مى‏گيرد؛ به طورى كه قابل ديدن با چشم غير مسلّح نيست و اين در مقابل تولد عرفى است كه مردم مى‏توانند هلال ماه را با چشم غير مسلح ملاحظه كنند. در شرع تولّد عرفى و رؤيت عادى هلال ماه ملاك ثبوت اول ماه‏هاى قمرى است؛ يعنى، ممكن است از نظر علمى ثابت باشد كه امشب ماه از محاق خارج مى‏شود؛ ولى اين مناط ثبوت اول ماه شرعى نيست. پس اختلافى كه در ميان علماء پيدا مى‏شود، به اين جهت است كه براى برخى ثابت مى‏شود كه ماه ديده شده؛ ولى براى عده‏اى ثابت نمى‏شود. از طرفى برخى از فقيهان، رؤيت ماه در يك نيم كره را، دليل بر شروع و اثبات ماه جديد در همه آن نيم‏كره مى‏دانند؛ ولى برخى ديگر قائل به لزوم رؤيت در همان شهر و كشور يا مكان‏هاى هم افق با آنها هستند.
کد سوال : 5569
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا پيش بيني دقيق اول ماه با توجه به پيشرفت تكنولوژي مشكل است ؟
پاسخ : در موقع غروب خورشيد اگر ارتفاع ماه از سطح افق بين 5 تا 8 درجه باشد، از نظر منجمان وضعيت رؤيت هلال بحرانى است و هر چه از 8 درجه بيشتر باشد، رؤيت هلال آسان‏تر است. عوامل بيرونى از قبيل صاف يا غبار آلود و ابرى بودن افق شرقى، فصول مختلف سال، زاويه بين ماه و خورشيد تمامى اين عوامل در رؤيت هلال مؤثر است و چون از نظر فقهى ملاك ثبوت اول ماه رؤيت بيرونى است نه حساب ستاره شناسان، به همين جهت پيش‏بينى دقيق اول ماه و تعيين به آن مشكل است.
کد سوال : 5570
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام>كلام و دين پژوهي
پرسش : با توجه به اينكه انسان آزاد آفريده شده پس فلسفه عبادت خداوند چيست؟
پاسخ : الف) خداوند در انتظار عبادت كسى نيست و عبادت و طغيان بندگان نفع و ضررى براى خداوند ندارد. قرآن مجيد در اين باره مى‏فرمايد: {H{/Bوَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اَللَّهَ شَيْئاً{w19-27w}{I3:144I}/}H}؛ {Mهر كس به جاهليت و گمراهى پسروى كند هرگز خدا را زيان نمى‏رساندM}، {V(آل عمران 144)V}. به عنوان نمونه پيرامون قربانى در حج مى‏فرمايد: {H{/Bلَنْ يَنالَ اَللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها{w1-7w}{I22:37I}/}H}؛ {Mچنان نيست كه گوشت و خون آن به خدا برسدM}، {V(حج، آيه 37)V}. بنابراين عبادت فلسفه‏هاى ديگرى دارد كه به اختصار به برخى از فلسفه‏هاى آن اشاره مى‏شود: 1- نقش تربيتى و سازندگى؛ عبادت و ارتباط با خدا در رشد كمالات انسانى، پرورش فضائل و مكارم اخلاقى و تنظيم مناسبات انسانى و اجتماعى نقش فوق العاده‏اى دارد. 2- آرامش روحى و روانى؛ از ديدگاه روانشناختى ارتباط با خدا، انس با خالق هستى و گفتگو با آفرينشگر عالم و آدم از بهترين عوامل آرامش روانى و مقابله با اضطرابات درونى است. 3- ايجاد روح اميد و نشاط، يكى از ديگر كاركردهاى روانشناختى عبادت، احساس اميدوارى است، زيرا كسى كه با خدا در ارتباط است، خود را در زندگى تنها و بى‏پناه نمى‏يابد. از اينرو روانشناسان معتقدند كه دين و عقايد و مناسك دينى باعث كاهش رنجهاى انسان و بويژه غم و رنج تنهايى در كوير خشك زندگى و در برخورد با ناملايمات و دشوارى‏ها است. آرى عبادت آدمى شور و نشاط، اميد و قدرت بردبارى و مقاومت در برابر سختيها عطا مى‏كند. 4- اعمال انسان داراى اثر تكوينى و حقيقى در حيات جاودان آدمى است. به عبارت ديگر بهشت و دوزخ يك امر قراردادى و وضعى نيست، بلكه حضور و تجسم خود عمل انسان است. براى آگاهى بيشتر در اين باره ر.ك: 1- كلياتى پيرامون عبادات اسلامى،شهيد سيد محمدباقر صدر 2- اسرار عبادات،آيه الله جوادى آملى ب ) اگر آدمى نخواهد بنده كسى باشد تنها از يك راه ممكن است و آن بندگى خدا كردن، در اين صورت است كه آدمى از قيد همه تعلقات و زنجيرهاى بندگى و بردگى رها مى‏شود و با بى‏نهايت هم آوا و هم سخن مى‏شود، ليكن آنكه از طرق بندگى خدا سر برتافت گرفتار بندگى نفس و شيطان و بردگى در برابر دريوزگان مى‏شود: {Sآنكه گريزد ز خراجات شاه‏# بار كش غول بيابان شودS} اين كه انسان آزاد و مختار آفريده شده است، يعنى آزاد از بندگى و بردگى خلايق، كه آنان نيز مثل ما، همه بندگانى تهيدست و فقيران درگاه الهى‏اند، اما اختيار آن گونه كه از دايره قدرت خدا نيز رها باشيم نه مطلوب است و نه ممكن.
کد سوال : 5573
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا اجر نماز جماعت, قابل قياس با نماز فرادا نيست ؟
پاسخ : اسلام ديني فردگرا و عزلت پذير نيست . عبادات اسلامي , ضمن آن كه براي تصفيه باطن و نفس انساني وضع شده است , هيچ گاه فرد را گسسته از جامعه نمي نگرد و برنامه هاي خود را به گونه اي تنظيم نموده كه حضور اجتماعي يك فرد مسلمان حفظ شود, عبادات جنبه جمعي و اجتماعي پيدا كند و روح عبادت و پرهيزكاري بر جامعه سايه افكند. بنابراين عبادت و تقوا در اسلام , صرفا مربوط به كنج خانه ها و نهانخانه دل نيست ; بلكه دستورالعملي اجتماعي است و بايد فرهنگ آن , بر همه فعاليت هاي فردي و اجتماعي حاكم شود و چنين چيزي جز با تجمعات عبادي امكان پذير نيست . پس نماز فرادا اگر هم رابطه قلبي نيرومندتري برقرار كند, اما عبادت و ارتباط با خدا را به يك شعار و كنش جمعي و اجتماعي مبدل نمي سازد, فرهنگ دينداري را در جامعه نمي گستراند و مظاهر اجتماعي را تحت پوشش فرهنگي عبادي قرار نمي دهد.
کد سوال : 5574
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام>قرآن و حديث
پرسش : آيا گوش دادن غيرعرب‏ها به آيات قرآن و ادعيه ثواب دارد؟
پاسخ : البته دانستن معانى و تفكر در آنها، از پاداش و ارزش بالاترى برخوردار است. اما ندانستن آن مساوى با بيهودگى و فقدان اجر و پاداش نيست؛ زيرا: اولاً، خواندن، شنيدن و توجه به آنها انسان را تا حدى تحت تأثير معنويت خود قرار مى‏دهد و اين حالات براى انسان بسيار مفيد و سازنده است. ثانياً، اكثر مردم به خاطر ارتباط پيوسته با ادبيات دينى، چيزهايى را از اين گونه امور مى‏فهمند و به كلى بيگانه نيستند. ثالثاً، اصرار و تعهد بر خواندن و استماع متن عربى قرآن و دعاها، موجب حفظ زبان مشترك اسلامى بين جوامع مسلمان مى‏شود و اين مسأله دو نتيجه مهم دارد: الف) حفظ انسجام اجتماعى و وحدت امت اسلامى: اين مسأله از نظر جامعه‏شناسى نيز ثابت است كه وجود زبان مشترك، كليدى‏ترين نقش را در جهت حفظ انسجام و وحدت اجتماعى دارد. ب ) حفظ هويت دينى: اين مسأله نيز از نظر ديدگاه جامعه‏شناختى ثابت شده است كه زبان، يكى از مهم‏ترين ابزارهاى انتقال و برپايى فرهنگى به نسل‏هاى متوالى است. از همين‏رو يكى از راه‏هاى خطرناك استعمارگران براى استحاله فرهنگى ملت‏ها، آموزش زبان خود و وارد كردن واژگان و ادبيات خود در قاموس كشورهاى ضعيف و بيگانه‏سازى آنان با ادبيات خود مى‏باشد. ازاين‏رو به خوبى مى‏توان دريافت كه كسى كه با زبان قرآن آن را مى‏خواند - اگر هم آن را نفهمد - ليكن حلقه واسطه‏اى براى انتقال فرهنگى به نسل‏هاى پى‏در پى و متوالى است. از همين‏رو واجب است نماز به زبان عربى خوانده شود تا بدين‏وسيله اشتراك و انسجام زبانى و انتقال و پويايى فرهنگى در طى قرون مختلف استمرار يابد و از آسيب التقاط و زوال فرهنگ دينى جلوگيرى به عمل آيد.
کد سوال : 5575
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا در اسلام , كافر نجس است ؟
پاسخ : اهل كتاب و پيروان آيين مسيحيت گرچه خدا را قبول دارند ولي چنان چه از بعضي از آيات قرآن كريم استفاده مي شود آنها نيز گرفتار نوعي از شرك هستند; از جمله اعتقاد به اقنوم هاي سه گانه (پدر, پسر و روح القدس ) دارند. نجاست كافران و مشركين يك نوع آلودگي باطني و معنوي است كه آثار آن به جسم آنها نيز سرايت كرده و يك فايده پرهيز از آنها حفظ عقايد و اخلاق بسياري از مردم مي باشد كه با آميزش و معاشرت با افراد منحرف و گمراه تحت تا ثير قرار گرفته و منحرف مي شوند و اين مطلب تازگي ندارد. به همين دليل مصلحين و دلسوزان به افراد معمولي سفارش مي كنند كه از معاشرت با افراد گمراه و منحرف دوري كنند تا از انحراف و گمراهي محفوظ باشند كه اين موضوع در اسلام به صورت حكم نجاست بيان شده است و گذشته از اين نوعا پيروان اديان ديگر از بسياري از آلودگي ها مثل خون گوشت خوك و مشروبات الكلي اجتناب نمي كنند و طبعا تمام زندگي آنها آلوده مي باشد و براي حفظ مسلمانان از اين آلودگي ها اسلام اين دستور را داده است . در عين حال بعضي از فقها به ويژه بسياري از مراجع عصر حاضر مانند آيت الله حكيم (ره ) آيت الله تبريزي آيت الله فاضل و مقام معظم رهبري فتوا به طهارت اهل كتاب داده اند و تنها نجاست آنها را نجاست ظاهري مي دانند كه بر اثر آلوده شدن به نجاسات مانند خون مشروبات الكلي و ... پيدا مي شود و اگر كسي علم پيدا كرد كه بدن آنها با اين نجاسات آلوده نشده يا علم به آلوده بودن بدن آنها پيدا نكرد پاك مي باشند.
کد سوال : 5579
موضوع : پرسش و پاسخ از نهاد رهبری>فلسفه احكام
پرسش : چرا تشبه به كفار حرام است ؟
پاسخ : الف ) حرمت تشبه به كفار فلسفه هاي متعددي مي تواند داشته باشد كه در اين جا تنها به يك مورد اشاره مي شود: از ديدگاه جامعه شناختي لباس , پوشش و آرايش , هنر, معماري و ديگر جلوه هاي ظاهري حيات , ابزارهاي انتقال فرهنگي هستند. به عبارت ديگر لباس غربي داراي بار فرهنگ غربي است و لباس شرقي در بردارنده مضامين فرهنگ شرقي . اين مسائله در نگاه نخست شگفت انگيز مي نمايد; ليكن اندكي دقت به صدق آن گواهي مي دهد. فرهنگ غربي مبتني بر »اصالت لذت « و تمتأعات مادي است و به جلوه هاي معنوي و كمالات عاليه انساني توجهي ندارد. در اومانيسم غربی آنچه بر همه چيز پيشي دارد, جلوه هاي حيواني حيات بشر (يعني , رفاه , خوراك , تفريح , لذت جنسي و...) است . يكي از نخستين اموري كه اين ديدگاه پديد مي آورد »فرهنگ برهنگي « است . يعني لباس و آرايش تن به گونه اي باشد كه بيشترين جلوه را داشته و ديده ها را خيره و دل ها را بربايد. طبيعي است كه در چنين فرهنگي ديگر سخن از مقام خلافت اللهي انسان نمي رود و خورشيد فضايل و مكارم عاليه اخلاقي غروب مي كند و چه بامسما است كه آن را فرهنگ غرب (يعني غروب روشنايي ها و به تاريكي گراييدن ) ناميده اند. درست نقطه مقابل آن , فرهنگ شرقي است كه بيشتر صبغه ئ الهي و عرفاني دارد. در اين فرهنگ وجوه مادي انسان در رتبه مادون قرار مي گيرد و اصالت به زيبايي هاي روح و ارزش ها و مكارم و فضايل داده مي شود. در اين فرهنگ انسان در جست وجوي اشراق و تابش نور الهي در دل است و ازاين رو آن را »فرهنگ شرقي « ناميده اند. يكي از وجوه بارز اين فرهنگ در لباس آدمي است ; يعني , در آن كوشش مي شود كه بدن نمايان نشود و با لباس هاي بلند و سراپا پوشيده توجه به تن معطوف نگردد; زيرا جلب توجه بدني , دل را از ياد جميل حقيقي - كه ذات اقدس حق تعالي است - غافل مي گرداند. با كمال تائسف گفتني است كه يكي از مظاهر فرهنگ غربي - كه با زور و فشار و تبليغات بر جوامع اسلامي تحميل شد - تغيير اين فرهنگ است . ازاين رو مي بينيد كه در سده اخير در همين كشور ما چه تلاش هايي شد كه لباس مردان و زنان را به شكل غربي درآورند و با فشار رضاخان لباس ملي تغيير كرد و حجاب زنان دريده شد. از اين جا روشن مي شود كه يكي از احكام بسيار عالي و حكيمانه اسلام همين تحريم تشبه به كافران است ; زيرا به اين وسيله از التقاط فرهنگي و تائثيرپذيري جامعه اسلامي در برابر فرهنگ بيگانه جلوگيري به عمل مي آيد. براي آگاهي بيشتر ر.ك : فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي , غلامعلي حداد عادل .