خواص خوراکی ها
خواص غذایی چغندر
چغندر گیاهی است با فواید بسیار که پخته ی آن را لبو می گویند . بخش های خوراکی این گیاه هم برگ آن است و ،هم ریشه آن. در برگ های این گیاه در طول روز قند تولید می شود و هنگام عصر اگر برگ آن را خام بخورید کاملاً شیرین است.
مصرف شیره ی چغندر نیز از قدیم رواج داشته است و رنگ زیبای آن موجب می شده که آن را مانند خون انسان بدانند.
چغندر حاوی مقدار زیادی عنصر پتاسیم ،
فسفر ، کلسیم ، گوگرد ، ید ، آهن و مس است و همچنین عناصر بسیار کمیابی مثل روبیدیوم (RUBIDIUM) و کاسیوم (CAESIUM) در آن وجود دارد. کربوهیدرات ، کمی پروتئین و ویتامین هایی چون B1 و B2 ، نیاسین ، B6 ، B12 و C در آن موجود است.
چغندر به دلیل دار بودن مقدار زیادی آنتی اکسیدان برای درد مفاصل و نقرس مفید است.شیره ی چغندر سیستم گردش خون را بهبود می بخشد و به عملکرد سیستم ایمنی کمک می کند.
از جمله خواص دیگر شیره ی چغندر :
* کمک به جذب
آهن و تولید گلبول های قرمز خون (برای زنانی که از کم خونی رنج می برند مفید است)
* کمک به حفظ سلامت سلول ها
* کمک به حفظ سلامت کل بدن با کمک
آنتی اکسیدان های موجود در آن
* کمک به جذب بهتر بسیاری از مواد مغذی
* کمک به حفظ سلامت
کبد (1) (پاک کننده ی عالی صفراست)
* افزایش
باروری
خواص دارویی چغندر :
- خوردن چغندر پخته رعشه را معالجه می کند و بسیار آرام بخش است.
- لبو به علت دارا بودن عناصر کمیاب از بیماری جذام جلوگیری می کند. فسفر دارد ، پس برای مغز و اعصاب مفید است.
- برای
استحکام استخوان ها مفید است.
- لبو با اینکه 17 درصد قند دارد، ولی خنک است و این خاصیت خنکی در برگ آن بیشتر است . از این رو آب لبو برای التهاب مثانه، رفع یبوست و
بیماری های پوست مفید است.
- لبو ویتامین های
A ، B و C دارد از این رو اشتها آور است و بهتر است همیشه به سالاد افراد کم وزن اضافه شود.
مصرف چغندر لکه های سفیدی که در پوست بدن پدید آمده و موجب مرض پیسی می شود را از بین می برد. از این رو امام محمد باقر ( ع ) فرمودند : قوم بنی اسرائیل از لکه های سفیدی که در بدن خود مشاهده می کردند ، به حضرت موسی شکایت نمودند. حضرت موسی این مطلب را به خداوند عرضه کرد. به موسی وحی شد که به بنی اسرائیل فرمان ده تا گوشت گاو را با چغندر بخورند تا شفا یابند.
حتی برگ چغندر نیز خواص بسیاری زیادی دارد که از آن جمله؛
- برگ خام چغندر آرام بخش و خنک است و اگر پخته شود موجب نفخ نمی شود.
- برگ خام چغندر ورم
طحال را بهبود می بخشد.
- جهت
درد مفاصل و نقرس سودمند است (چون مقدار زیادی آنتی اکسیدان دارد).
- شستشوی سر با جوشانده ی برگ چغندر
شوره و چربی مو را از بین می برد و ضد شپش است.
- قرار دادن دست و پای ترک خورده در آب گرم شده ی برگ چغندر موجب بر طرف شدن عارضه می شود.
- جوشانده ی برگ چغندر کلاً برای پوست و مو بسیار مفید است و ضد
جوش ، ضد ورم ، ضد ریزش مو ، ضد کک و مک و سوختگی با آفتاب است.
امام رضا ( ع ) فرمودند : به بیماران خود برگ چغندر بخورانید ، زیرا در برگ چغندر شفاست و ضرری در آن نیست و موجب آرامش است.
پس چه خوب است از این سبزی در غذاهایی مثل آش استفاده کنیم.
يکشنبه 10/11/1389 - 16:14
طنز و سرگرمی
نامه یک نی نی معترض
آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی پیاز خورده ی غیر پاستوریزه، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشده ات را به سر و صورت حساس من نمالید! plz
خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!
پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد!
مخصوصاً وقتی که چشمهای خود را گشاد کرده، و با تکان دادن سر و لبهایش "" بول بول بول بول"" می کند! زهرمار، درد، مرض، کوفت! الهی کف شامپو تو چشت! شب بخوابی خواب بد ببینی! جیش کنی تو شلوارت!
مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی، که اختیارش رو دارم! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید!
آقای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید! اکشن بودن دعوا به همین چیزاست!
خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! این عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست، بلکه موجب می شود که شیرتان بوی"" بچه سوسک مرده"" بدهد.
آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ جیش خود ندارند و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا ""پووووووف"" می کنید به حداقل می رسد! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم!
يکشنبه 10/11/1389 - 16:10
خانواده
به دنبال خدا نگرد خدا در بیابان های خالی از انسان نیست
خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست
به دنبالش نگرد
خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست خدا در قلبی است که برای تو می تپد خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد خدا آن جاست در جمع عزیزترین هایت خدا در دستی است که به یاری می گیری در قلبی است که شاد می کنی در لبخندی است که به لب می نشانی خدا در بتکده و مسجد نیست گشتنت زمان را هدر می دهد
خدا در عطر خوش نان است خدا در جشن و سروری است که به پا می کنی خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آن جا نیست او جایی است که همه شادند و جایی است که قلب شکسته ای نمانده
در نگاه پرافتخار مادری است به فرزندش در نگاه عاشقانه زنی است به همسرش
باید از فرصت های کوتاه زندگی جاودانگی را جست
زندگی چالشی بزرگ است
مخاطره ای عظیم
فرصت یکه و یکتای زندگی را
نباید صرف چیزهای کم بها کرد
چیزهای اندک که مرگ آن ها را از ما می گیرد زندگی را باید صرف اموری کرد که مرگ نمی تواند آن ها را از ما بگیرد
زندگی کاروان سرایی است که شب هنگام در آن اتراق می کنیم
و سپیده دمان از آن بیرون می رویم فقط چیزهایی اهمیت دارند چیزهایی که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند | | همچون معرفت و به خود آیی
دنیا چیزی نیست که آن را واگذاریم دنیا چیزی است که باید آن را برداریم و با خود همراه کنیم سالکان حقیقی می دانند که همه آن زندگی باشکوه هدیه ای از طرف خداوند و بهره خود را از دنیا فراموش نمی کنند
کسانی که از دنیا روی برمی گردانند
نگاهی تیره و یأس آلود دارند آن ها دشمن زندگی و شادمانی اند خداوند زندگی را به ما نبخشیده است تا از آن روی برگردانیم |
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسید: آیا «زندگی» را «زندگی کرده ای»؟
يکشنبه 10/11/1389 - 16:9
جهانگردی
بزرگترین غار دنیا مجله نشنال جغرافی در اولین شماره خود در سال 2011 به معرفی یکی از بزرگترین غارهای دنیا به نام "هانگ سون دونگ" در ویتنام پرداخته است.
غار "هانگ سون دونگ" در ویتنام دارای یک جنگل داخلی است. این غار به حدی وسیع است که برای وارد شدن به آن باید از یک مسیر عمودی به ارتفاع یک آسمانخراش 40 طبقه پایین رفت.
در آستانه ورود به "هانگ سون دونگ"، یک ستون غول پیکر از رسوبات کربنات کلسیم همانند برجی بلند در برابر دیدگان مکتشفان این غار عظیم ظاهر می شود.
در آوریل 2009 تیمی متشکل از مکتشفان انگلیسی و ویتنامی شروع به اکتشاف "هانگ سون دونگ" کردند و دریافتند که زیر جنگلهای بارانی در مرز میان ویتنام و لائوس غاری خیره کننده به طول بیش از 4 کیلومتر و در برخی نقاط با ارتفاع بیش از 180 متر امتداد یافته است.
بررسیها نشان داد که یک رودخانه زیرزمینی بین دو تا پنج میلیون سال قبل این غار را در زیر این جنگل بارانی حفر کرده است.
مکتشفان از سال 1990 به این منطقه اعزام می شوند و تاکنون توانسته اند بیش از 150 غار را کشف کرده و بیش از 140 کیلومتر تونل در داخل این غارها را نشانه گذاری کنند.
در این راستا، مجله علمی نشنال جغرافی در اولین شماره سال 2011 خود گزارشی تصویری از مناظر دیدنی این غار را منتشر کرده است.
برای ورود به این غار باید از مسیری به وسعت یک آسمانخراش 40 طبقه پایین رفت
غار هانگ سون دونگ شایر بزرگترین تونل افقی دنیا را داشته باشد
یک ستون از رسوبات کربنات کلیسم
ورودی غار
یک دیوار کچی رنگی در خروجی غار که شبیه جلبکهای عظیم به نظر می رسد
سنگهای ورودی این غار بسیار لغزان هستند
رشد گیاهان در مناطق اولیه غار که هنوز نور به آنها می تابد. این مناطق محل زندگی مارها، پرندگان و میمونها هستند
حوضچه های خشک شده ای که سنگهای آن مانند دانه های قطره بر روی هم انباشته شده اند
مسیری که در اثر حرکت آبهای کلسیتی ایجاد شده و با خزه ها و جلبکها پوشانده شده است
همانند یک قعلعه شگفت انگیز، تصویر یک صخره بزرگ در آب افتاده است
يکشنبه 10/11/1389 - 16:0
سخنان ماندگار
يکشنبه 10/11/1389 - 14:12
داستان و حکایت
چه چیزهایی ...... در ازای چه چیزی
پسر کوچکی، روزی هنگام راه رفتن در خیابان، اسکناسی 100 تومنی پیدا کرد
او از پیدا کردن این پول ، آن هم بدون هیچ زحمتی، خیلی ذوق زده شد
این تجربه باعث شد که او بقیه روزها هم با چشمان باز سرش
را به سمت پایین بگیرد و در جستجوی سکه های بیشتر باشد
در مدت زندگیش او 296 سکه ی 100 تومنی
48 سکه ی 50 تومنی ،19 تا اسکناس 500 تومنی 16 تا
اسکناس 1000 تومنی و 2 تا اسکناس 2000 تومنی
و یک اسکناس مچاله شده ی 5000 تومنی پیدا کرد
یعنی در مجموع 66 هزار و 500 تومن
و در برابر به دست آوردن این مبلغ
او زیبایی دل انگیز طلوع خورشید
درخشش 31369 رنگین کمان و
منظره درختان افرا در سرمای پاییز را از دست داد
او هیچ گاه حرکت ابرهای سفید را بر فراز آسمان ها در حالی که
از شکلی به شکلی دیگر درمی آمدند، ندید
پرندگان در حال پرواز، در خشش خورشید
و لبخند هزاران رهگذر، هرگز جزئی از خاطرات او نشد.
شنبه 9/11/1389 - 10:36
طنز و سرگرمی
سیر تکاملی پیراهن تیم ملی فوتبال ایران
شنبه 9/11/1389 - 10:26
سخنان ماندگار
کمال انسان به تصرف دل است باقی مثل آب و گل است#
شنبه 9/11/1389 - 10:5
داستان و حکایت
فقط 10 دقیقه بشینیم تو یه جای خلوت و تك تك طرز فكر ها و رفتارهایی كه بطور نا خود اگاه عادتمون هست مرور كنیم.میدونید چه اتفاقی میافته؟
اگر واقعا بدون تعصب تك تك اعمال و افكارمون رو مرور كنیم به خوبی میتونیم خوب و بدهاش رو از هم تفكیك كنیم. خوبها و به درد بخور هاش رو تقویت كنیم و بدها وكثیف هاش رو دور بندازیم تا بیش ازاین تو زندگیمون دست و پامون رو نگیره. انسان به طور ذاتی بدون اینكه نیاز به اقا بالا سری داشته باشه توانایی تشخیص خوب و بد رو داره. مگه نه؟؟؟!!!
&&&
خب منظورم از این خانه تكانی چیه؟:
تو ادبیاتمون بهش میگن:
چشمها رو باید شست .جور دیگر باید دید.....
تو ادبیات عرفانی مون هم بهش میگن:
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم......فلك را سقف بشكافیم و طرحی نو در اندازیم
با كلاسها هم بهش میگن:
مهندسی مجدد یا ری انجینیرینگ:Re-Engineering
بزرگان هم بهش میگن:
مراقب افكارت باش كه گفتارت میشود مراقب گفتارت باش كه رفتارت میشود مراقب رفتارت باش كه عادتت میشود.مراقب عادتت باش كه شخصیتت میشود و مراقب شخصیتت باش كه سرنوشتت میشود..
مذهبی ها هم بهش میگن:
یك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادت
قانون فعالیت های ذهن ناخودآگاه:
ذهن ناخود آگاه شما موجب میشود همه گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد كه با تصویر ذهنی و باورهای شما هماهنگ است.
ذهن ناخود آگاه شما بسته به اینكه چگونه برنامه ریزی میكنید می تواند شما را به پیش ببرد یا از پیشرفت باز دارد.
توی این خانه تكانی ذهن و رفتار چه اتفاقاتی میافته:
*بعضی باورهاوذهنیتها رو باید تمیز كرد و غبار زمان رو ازش دور كرد ،سر و سامانی داد ، خیلی محكم تر اوونها رو حفظ كرد و بهش بها داد.چه باورهای قشنگی داشتیم كه به مرور زمان و دود زندگی یكنواخت سیاهی بهش نشسته و باید با چاشنی خاطره سر و سامانی بهشون داد و دوباره در ردیف اول قفسه باورهامون قرار بدیم
** بعضی از اوون باورها رو كه اتفاقا از بس بهشون عادت كردیم خیلی هم دم دست قرار گرفتند و همیشه مزاحمی برای دیدن باورهای قشنگمون هستند،باید برای همیشه فراموش كرد و در زباله دان فراموشی قرار داد.
***اگر خوب به این باورها دقت كنیم میبینیم كه بسیاری از رفتارهایمان ناشی از باورهایی است كه از انها بیزار هستیم.ولی از بس در درون نا خود اگاهمان به انها عادت كردیم وجود انرا فراموش كرده ایم.
جالب است كه در این كنكاش متوجه رفتارهایی میشویم كه به دلیل انتقام از كسانیكه در حق ما ظلمی كرده اند و به انها دسترسی نداریم به طور ناخوداگاه از اطرافیانمان انتقام میگیریم.!در صورتیكه آنها شاید خیلی هم ما را دوست داشته باشند ولی این نفرت به قدری در درون ما نفوذ كرده كه علاقه انها را نه تنها درك نمیكنیم بلكه به طریقی سعی در ازردن انها داریم.
**** مثل اینكه مطلب داره پیچیده میشه. ****ضمنا اگر خوب دقت داشته باشیم با تفكراتی در درون خود مواجه میشیم كه اتفاقا خیلی هم به كارمان امده و در برابر مشكلات زیادی از اونها استفاده كردیم ولی از بس كه همیشه در دسترسمون بوده قدرش رو ندونستیم و فراموشش كردیم و گذاشتیمش كنار. و حالا كه با مشكل مواجه میشیم یادمون رفته كه چه ابزار خوبی رو كنار گذاشتیم و میتونستیم ازش استفاده كنیم. حالا كه داریم افكارمون رو زیر و رو میكنیم خوبه كه دوباره اون باورها و ابزارها رو گرد گیری كنیم و ازشون استفاده كنیم
شنبه 9/11/1389 - 10:4
سخنان ماندگار
انیشتین میگفت : « آنچه در مغزتان میگذرد، جهانتان را میآفریند. »
استفان کاوی (از سرشناسترین چهرههای علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است که میگوید:« اگر میخواهید در زندگی و روابط شخصیتان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایشها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دلتان میخواهد قدمهای کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگیتان ایجاد کنید باید نگرشها و برداشتهایتان را عوض کنید .»
او حرفهایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموستر میکند:« صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریباً یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و درمجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر برقرار بود تا اینکه مرد میانسالی با بچههایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچههایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب میکردند. یکی از بچهها با صدای بلند گریه میکرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن میکشید و خلاصه اعصاب همهمان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچهها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمیآورد و غرق در افکار خودش بود. بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازکردم که: «آقای محترم! بچههایتان واقعاً دارند همه را آزار میدهند. شما نمیخواهید جلویشان را بگیرید؟» مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد میافتد، کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت: بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی برمیگردیم که همسرم، مادر همین بچهها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است. من واقعاً گیجم و نمیدانم باید به این بچهها چه بگویم. نمیدانم که خودم باید چه کار کنم و ... و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد.»
استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره میپرسد:« صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمیبینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟ » و خودش ادامه میدهد که:« راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم: واقعاً مرا ببخشید. نمیدانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و....
اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور میتواند تا این اندازه بیملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب میخواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم .»
« حقیقت این است که به محض تغییر برداشت٬ همه چیز ناگهان عوض میشود. کلید یا راه حل هر مسئلهای این است که به شیشههای عینکی که به چشم داریم بنگریم؛ شاید هرازگاه لازم باشد که رنگ آنها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازهای ببینیم و تفسیر کنیم . آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ما از آن است
شنبه 9/11/1389 - 9:54