• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 257
تعداد نظرات : 411
زمان آخرین مطلب : 4809روز قبل
موفقیت و مدیریت
2.  اعضاء تیم همه حرفه ای هستند.

کارمندانتان را افرادی حرفه ای و کاردان قلمداد کنید. حتی سرایدار و کارمندان نگهبانی که شرکت ها و کارخانه های ما را تمیز و امن نگاه می دارند هم افرادی حرفه ای هستند. اگر کارتان به بیمارستان و اتاق عمل بکشد، همیشه پیش خودتان دعا میکنید که نظافتچی آن محل آدم متخصصی بوده باشد! درست است؟ به کارمندانتان آموزش دهید که چطور با طریقه لباس پوشیدن، حرف زدن و کارهایشان خود را افرادی کاردان و متخصص نشان دهند. تضمین میکنم که با این رفتار شما، آنها در کارشان حرفه ای تر هم خواهند شد و حساسیت بیشتری در انجام کارشان به خرج می دهند. و مشتریان هم تصویری کاملاً متخصصانه از کار شرکت شما خواهند داشت.


به دنبال فرصت هایی باشید که اعتماد به نفس کارمندانتان را افزایش دهید. اگر شما به آنها به عنوان افرادی متخصص و حرفه ای احترام بگذارید، آنها هم احترام شما را به عنوان مدیر شرکت حفظ می کنند. فقط کافی است یادتان باشد که همه ی افراد درون شرکت، از آبدارچی و راننده ها گرفته تا سایرین متخصص و در کار خود حرفه ای هستند.
چهارشنبه 11/12/1389 - 14:1
موفقیت و مدیریت
کار اصلی شما به عنوان مدیر این است که اطمینان یابید فعالیت های بخشِ تحت نظر شما تا حد ممکن مؤثر و کارآمد باشد. این بخش شامل چه کسانی است؟ مطمئناً مردم عادی! خوب است بدانید که مردم دوست ندارند کسی آنها را وادار به انجام کاری کند، بلکه باید آنها را هدایت کنید. مدیریت به آنها کمک می کند تا با کمی تلاش بیشتر، تجربه ای عمیق تر در محل کار کسب کنند. اگر شما بتوانید خوب آنها را هدایت کنید، آنها راضی تر، فعال تر و دقیق تر خواهند بود. اما اگر اینطور نباشد، میزان برگشتی های شرکت روز به روز بیشتر خواهد شد، و باید برای آموزش کارمندان جدید هزینه بگذارید و شرکت با سود بسیار کمتری مواجه خواهد بود. پس به نظر مقرون به صرفه تر است که با درایت و هوشمندی مدیریت، وظیفه هدایت کارمندان را به خوبی انجام دهید. یادتان باشد: اگر کارمندانتان راضی نباشند، هیچگاه قادر نخواهند بود که مشتریانتان را راضی نگاه دارند!


1. روحیه کار تیمی ایجاد کنید.

به کارمندانتان طوری نگاه کنید که گویی در ماموریت های گروهی متخصص هستند. هیچوقت آنها را "کارمندان من" یا "پرسنل من" خطاب نکنید، آنها دوست دارند مهم قلمداد شوند، نه فقط یک کارمند ساده. موفق ترین مدیران کارکنان خود را "گروه من" یا "تیم من" خطاب می کنند. اینکار روحیه کار گروهی را بین آنها افزایش خواهد داد و موجب می شود کارمندان تصور بهتری از کار خود پیدا کنند. یک تیم باهم کار می کند، نه اینکه هر کس کار مشخص و خاصی را به صورت مستقل انجام دهد.
چهارشنبه 11/12/1389 - 14:0
بهداشت روانی
روانشناسی بهداشت,در سالهای اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبك زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی و روانی آنها قائل شده است . شیوه های مقابله,تواناییهای شناختی و رفتاری ای هستند كه فرد مضطرب به منظور كنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی فشارآور به كار می گیرد .

در مقابله مذهبی از منابع مذهبی مثل دعا و نیایش,توكل و توسل به خداوند و .... برای مقابله استفاده می شود. یافته های اخیر نشان داده اند از آنجایی كه این نوع مقابله ها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیله ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند,می توانند مقابله های بعدی را تسهیل نمایند,بنابراین به كارگیری آنها برای اكثر افراد,سلامت ساز است. رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در پرداختن به نكات معنی دار زندگی دارند. رفتارهایی از قبیل توكل به خداوند,زیارت و غیره .... می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت,موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به این كه خدایی هست كه موقعیت ها را كنترل می كند و ناظر بر عبادت كننده هاست,تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را كاهش می دهد. به طوری كه اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با یك دوست بسیار صمیمی توصیف می كنند و معتقدند كه می توان از طریق اتكاء و توسل به خداوند,اثر موقعیت های غیر قابل كنترل را به طریقی كنترل نمود. به همین دلیل گفته می شود كه مذهب می تواند به شیوه فعالی در فرآیند مقابله مؤثر باشد. به طور كلی مقابله مذهبی,متكی بر باورها و فعالیت های مذهبی است و از این طریق در كنترل استرس های هیجانی و
ناراحتی های جسمی به افراد كمك می كند. داشتن معنا و هدف در زندگی,احساس تعلق داشتن به منبعی والا,امیدواری به كمك و یاری خداوند در شرایط مشكل زای زندگی,برخورداری از حمایت های اجتماعی,حمایت روحانی و ..... همگی از جمله منابعی هستند كه افراد مذهبی با برخورداری از آنها می توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی,آسیب كمتری را متحمل شوند.
مذهب می تواند در تمامی عوامل,نقش مؤثری در استرس زایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت,ارزیابی شناختی فرد,فعالیت های مقابله,منابع حمایتی و .... سبب كاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس,مدتها است كه تصور می شود بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیراً نیز روانشناسی مذهب,حمایت های تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است . ویتر و همكاران او نشان دادند كه 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ,توسط باورهای مذهبی تبیین می شود. در مطالعه دیگری,ویلتیز و كریدر نشان دادند كه در یك نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50، نگرش های مذهبی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند. به علاوه مذهبی بودن با رضایت زناشویی در مردان و زنان و رضایت شغلی در مردان مرتبط بود.

بر اساس مطالعات انجام شده دیگر,بین مذهبی بودن و معنا دار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیكی وجود دارد. در یك بررسی كه 836 بزرگسال با میانگین 4/ 73 سال شركت داشتند، معلوم شد كه بین سه شاخص مذهبی بودن ( فعالیت های مذهبی غیر سازمان یافته و فعالیت های مذهبی سازمان یافته ) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی,همبستگی مثبتی وجود دارد . به علاوه اسپیكا و همكارانش,36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری مذهبی را مرور كردند و نتیجه گرفتند كه ایمان قوی تر,یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترس كمتر از مرگ همبستگی دارد. همچنین افرادی كه نمره بالاتری در شاخص مذهب درونی داشتند,ترس كمتری را از مرگ گزارش كردند.

مطالعات دیگر,تأثیر مداخلات مذهبی را در كاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی,نشان داده اند . به عنوان مثال,نتایج دو بررسی نشان داد,كسانی كه به اعتقادات مذهبی پایبند بودند,اضطراب و ناراحتی كمتری را نسبت به كسانی كه به اعتقادات مذهبی پای بند نبودند,گزارش كرده اند. گارنتر و همكاران در زمینه سلامت روانی و اعتقادات مذهبی شش مقاله را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند كه در تمام این مطالعات بین اعتقادات مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد . هانت سازگاری زناشویی 64 زوج را مورد بررسی قرارداد و نشان داد كه مذهب به طور مثبت با سازگاری زناشویی,خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت كه مذهب یك عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.

زاكرمن و همكاران در پژوهشی گزارش كردند,در افراد سالمندی كه نمره كمتری در شاخص مذهبی بودن به دست آوردند,میزان مرگ ومیر 42% بود,در حالی كه این میزان برای افراد سالمندی كه نمره شاخص مذهبی بالایی داشتند 19% بود. در مطالعه دیگری,كونینگ,كلین و همكاران دریافتند كه سرطان در بین افرادی كه نمره بالاتری در شاخص مذهبی درونی كسب می كنند كمتر شایع است . در بررسی دیگری,مشاهده كردند افرادی كه همیشه از مقابله های مذهبی استفاده می كنند نسبت به افرادی كه كمتر و گاهی از این مقابله ها استفاده می كنند در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روانشناختی,نمرات بالاتری كسب كردند . موریس اثر زیارت مذهبی را روی افسردگی و اضطراب 24 بیمار سالمند بررسی كرد. او دریافت كه علائم آنها بعد از زیارت رفتن كاهش زیادی داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زیارت هم این اثر ادامه دارد . در مطالعه دیگری,مكین توش نقش مذهب را در سازگاری افراد با یك رویداد معنی دار زندگی بررسی كرد. او با 124پدر و مادری كه كودك خود را به علت سندرم مرگ ناگهانی از دست داده بودند مصاحبه كرد و دریافت كه مذهبی بودن با یافتن معنی در مرگ ارتباط مثبتی دارد. به علاوه مذهبی بودن با افزایش صلاحیت روانی و كاهش ناراحتی در بین والدین در طی 18 ماه بعد از مرگ كودكانشان,ارتباط داشت.

علیرغم این كه اكثر تحقیقات ذكر شده در ادیان دیگری صورت گرفته است و از آنجایی كه باور و اعتقاد ما مسلمانان بر این است كه دین اسلام به عنوان یك ایدئولوژی,ارائه دهنده كامل ترین و سلامت سازترین سبك زندگی بشریت است و احكام و دستورات آن حوزه های وسیع اخلاقی,بین فردی,بهداشتی و اجتماعی را در بر می گیرد,لذا مطالعه علمی اثرات و نقش متغیرهای مذهبی در سلامت روانی یك ضرورت اساسی به نظر می رسد .
چهارشنبه 11/12/1389 - 13:58
بهداشت روانی

نیاز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافی شناخته شده است، اما این شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگی عاطفی نقش دارد بلكه ساختار مغز را نیز متاثر می‌كند، یافته جدیدی است
به گزارش پایگاه اینترنتی مجله علمی "روانكاوی" آلمان، به هنگامیكه دانشمندان كودكان یتیم یك كشور اروپای شرقی را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سیاهی" یافتند كه طبیعتا باید

"Kortex "orbitofrontale
باشد. این همان بخش از مغز است كه مسوولیت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زیبایی و لذت، لیاقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با دیگران را برعهده دار
پژوهش‌های علم اعصاب و تحقیقات بیوشیمی با كمك و كاربرد تكنیك پویشگری مغز و مطالعات برش‌های آن، ثابت كرده‌اند كه سیستم اعصاب نه تنها به تحریكات عواطفی عكس‌العمل نشان می‌دهد، بلكه در اساس شكل می‌گیرد
مغز یك نوزاد هنوز به خوبی شكل نگرفته و بدون ساختار است و برای رشد و تحول خود به تحریك نیاز دارد، نه تنها به تحریكات محسوس و شناختی در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازیها، رنگها یا موزیك، بلكه به برخوردها و رفتارهای محبت آمیز نیز محتاج است
لبخند، تماس چشمها و وجود یك غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگی خاطر و
همزمان نیز ترشح هورمونهایی در

" "frontale Kortexpr
می‌گردد یعنی در آن بخشی از مغز كه در همان سالهای نخستین شكل می‌گیرد و در پختگی رشد و تحول رفتار اجتماعی سرنوشت ساز است.
هر چه روابط و تاثیرات متقابل مثبت بیشتری بوقوع بپیوندد، اتصالات و شبكه‌های بهتر و بیشتری در این بخش ایجاد می‌گردد
بدین ترتیب، نظریه پیوند "جان بوولبی" كه گهگاه مورد تردید قرار می‌گرفت بوسیله پژوهش‌های بیولوژیكی تایید شد
نظریه بوولبی می‌گوید، رشد و تحول یك كودك از طریق تجربه پیوندها و دلبستگیهای دوران كودكی به نحو مثبت و یا به گونه‌ای منفی تحت تاثیر قرار می گیرد
یكی از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ویسكونسین" آمریكا نشان داد كه نحوه و چگونگی عكس‌العمل یك فرد در مقابل فشارهای روحی در سنین كودكی تعیین می‌شود
"نوزادانی كه با مادران تحت فشار روحی یا افسردگی بزرگ می‌شدند، بعدها بیشتر از حد متوسط آسیب پذیر بودند. اینها در مواقع سخت و پیچیده با ترشح شدید هورمونهای فشار عكس العمل نشان می‌دهند"
جالب توجه اینجا است كه كودكانی كه در سنین بالاتر مادران خویش را افسرده تجربه می‌كردند، از عكس العمل شدید مشابهی برخوردار نبودند
بنابراین خاطرات بد اولیه نه تنها رفتار را نقش می‌دهد بلكه بر طبق علوم و شناختهای جدید، عكس‌العملهای الگویی فیزیولوژیكی مغز را كه تعیین‌كننده چگونگی برخورد و رفتار ما با احساسات و دیگر اشخاص هستند، نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند
بر اساس اكتشافات جدید، این پرسش در ظاهر ساده كه آیا باید نوزاد عاجز گریان را در بغل گرفت و آرام كرد، دیگر به استیل تربیتی مربوط نمی‌شود
واقعیت غیر قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از میان بردن فشارهای روحی و احساسی خویش نیستند، آنها به هنگام هیجان و برآشفتگی، قدرت تغییر خودآگاه و انحراف ذهن خویش را ندارند
در این موقعیت "هیپوتالاموس" موادی را بعنوان علامت تولید می‌كند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتیزول" می‌گردد

در سالهای پس از دوران كودكی، مغز در مواقع سختی و فشار یا با تولید بیش از حد هورمون كه نتیجه آن بروز ترس و افسردگی است و یا با تولید كمتر از حد لازم كه نتیجه آن سردی عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان می دهد

نتیجه‌گیری از این شناختهای جدید علمی تنها چنین می‌تواند باشد كه نوزاد در سالهای اولیه زندگیش به فردی نیازمند است كه برایش شناخته شده باشد، فردی كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردی كه به وی لبخند بزند و با محبت و مهربانی رفتار كند
خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درمانی تردید دارد كه پرورش و تربیت نوزاد توسط افراد غریبه بتواند این كیفیت پرورشی را بوجود آورد.
وی می‌گوید: در كودكان كم سنی كه توسط غریبه‌ها پرورش می‌یابند، احتمالا این كمبود تجربه كه وجود و مفهوم خاصی برای دیگری داشته باشد، وجود دارد.
"آنها می‌آموزند كه باید در انتظار علاقه و توجه دیگران باقی بماند"
والدین نیز در سالهای نخستین نیاز به حمایت دیگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهای روان درمانی یا به موسسات اجتماعی و گروهها و همدردان مشترك احتیاج دارند تا به این وسیله بتوانند از تنهایی و ایزوله شدن خود جلوگیری نمایند

چهارشنبه 11/12/1389 - 13:57
داستان و حکایت

 شب کریسمس بود و هوا ، سرد و برفی. پسرک ، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد. در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد. خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد..- آهای، آقا پسر!پسرک برگشت و به سمت خانم رفت... چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:- شما خدا هستید؟- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!- آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!
چهارشنبه 11/12/1389 - 13:54
شعر و قطعات ادبی
بشکفد بار دگر لاله رنگین مراد
غنچه سرخ فرو بسته دل باز شود
من نگویم که بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ، شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی عیب بزرگی است که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارندبه یاد.
ژاله اصفهانی
چهارشنبه 11/12/1389 - 13:52
سخنان ماندگار

زیباترین حکمت دوستی ، به یاد هم بودن است ، نه در کنار هم بودن . .. .

چهارشنبه 11/12/1389 - 13:48
آموزش و تحقيقات

12- از الهه وجودتان یاری بخواهید

آیا یک شی، آهنگ، مکان و یا یک شخص خاص وجود دارد که حضور و یا تجسم او برای شما خوشایند بوده و به ذهنتان نیرویی همچون قدرت موتور جت می دهد. از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن مضایقه نکنید. تنها یک چنین چیزهایی هستند که شما را به سمت ابتکارات بدیع رهنمون می سازند. از وجود آن بهره بجویید و اجازه دهید تا انوار طلایی آن به درونتان نفوذ کند و ذهن شما را در بر گیرد.
یک ایده بزرگ از چه ویژگی هایی برخوردار است
شرکت ها و کمپانی های بزرگ به ویژه آن دسته که بر روی مسائلی نظیر طراحی و تبلیغات کار می کنند، سرمایه گذاری های عظیمی صرف می کنند تا به کارکنان خود آموزش دهند که چگونه میتوانند ذهن خود را آزاد کنند تا سرچشمه ایده های بزرگ باشند. خیلی از آنها از کارمندان درخواست ارائه لیست هفتگی ایده ها را میکنند. در چنین محیطی چیزی به عنوان فکر بد وجود ندارد فقط بعضی ایده ها خام هستند.

بنابراین خیال بافی و رویا پردازی کنید تا ذهـن شما به نظریه پردازی عادت کند و از قلمرو سادگی بیرون آید. قدری افسار گسـیـخـــته باشید تا پندار شما به بلندی ها پرواز کرده و اوج گیرد.

دوشنبه 9/12/1389 - 14:30
موفقیت و مدیریت
11- ایده های گذشته را از نو بسازید

افکار شما مثل کامپیوتر هستند. هر چند وقت یک بار نیاز است که سخت افزار آن را ارتقا دهید. ایده های بزرگ گذشته را پیش روی خود بگذارید و بر روی آن ها عملیات نوسازی انجام دهید. آن ها را اصلاح کنید و برای بهبودی آن ها تلاش کنید. ضمائم لازم را نیز برای تقویت هر چه بیشتر به آنها بیفزایید. این کارها را می توان با نوشتن عقاید اولیه خود بر روی کاغذ و نظم دادن به آشفتگی ذهنتان انجام دهید. عالی به نظر میرسد پس منتظر چه هستید؟ بهتر است در انجام آن تعجیل کنید.
دوشنبه 9/12/1389 - 14:29
موفقیت و مدیریت
10- به ذهن خود آزادی عمل دهید
آیا با تمرین های رایج نویسندگان آشنایی دارید؟ آنها برای مبارزه با محدودیت ها یک روش بسیار جالب را برگزیده اند. فقط کافی است قلم را بر روی کاغذ گذاشته و هر آنچه که در ذهنتان است را بر روی کاغذ بیاورید. میتوانید از مشکلات شروع کنید و به دنبال هیچ گونه ارتباطی در دست نوشته های خود نباشید. مهم نیست که تا چه حد عبث و نا معقول به نظر می رسند. بعدا می توانید مثل یک جدول تناوبی آنها را سازماندهی کنید، در آخر نیز امکان دارد به چیزی دست پیدا کنید که بیهوده و بی ربط باشد اما چیزی که در این مبحث حائز اهمیت است این است که شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده اید و این خود یک امتیاز محسوب می شود. هیچ کس نمی داند شاید به نتیجه ای برسید که سال ها منتظر آن بوده اید.
دوشنبه 9/12/1389 - 14:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته