• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
    تعداد در صفحه :
امام سجاد (ع) : تويي آن كه در آفريدنت شريك و انبازي ياريت نكرده ( چون يگانگي و توانايي او بر هر چيز ثابت شد پيداست كه او را شريكي نبوده تا در آفرينش او را كمك نمايد ) و در كارت ( آفريدن هر چيز ) وزير و معاوني تو را ياري ننموده ، و بيننده و مانندي براي تو نبوده است
أنت الذي لم يعنك علي خلقك شريك ، و لم يوازرك في امرك وزير ، و لم يكن لك مشاهد و لا نظير .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي آنچه اراده كرده و خواسته اي اراده ات ( بي درنگ ) واجب و لازم گشته ( در قرآن كريم " سوره 36 ، آيه 82 " فرموده : انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون يعني كار او چنين است كه چون " آفريدن " چيزي را اراده كند كه بگويد : باش پس " بي درنگ " مي باشد ) و ( درباره آفرينش هر چيز ) آنچه حكم كرده اي حكم تو ( از روي ) عدل ( حكمت و نظام ) و ( درباره بندگانت ) آنچه فرمان داده اي فرمانت ( از روي ) انصاف و دادگري بوده ( ايشان را در پذيرفتن آن مجبور نكرده اي )
أنت الذي اردت فكان حتما ما اردت ، و قضيت فكان عدلا ما قضيت ، و حكمت فكان نصفا ما حكمت .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي آن كه جايي تو را فرانمي گيرد ( زيرا از جسميت و لوازم آن مبري و منزهي و هر چه از جسميت مبري باشد از مكان منزه است ) و در برابر تسلط و غلبه تو تسلط و غلبه اي توانايي ندارد ( نمي تواند ايستادگي نمايد ، زيرا جز تو هر چه هست مغلوب توانايي توست ) و ( اقامه ) برهان و دليل ( بر كسي ) و سخن فصيح و نيكو ( كه بخواهي آن را بيان فرمايي ) تو را عاجز و ناتوان نساخته است
أنت الذي لا يحويك مكان ، و لم يقم لسلطانك سلطان ، و لم يعيك برهان و لا بيان .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي آن كه هر چيز را يكايك شمرده اي ( به هر چه هست و خواهد بود كوچك يا بزرگ ، كم يا بسيار احاطه داري ، و علم چيزي از تو فوت نمي شود ) و براي هر چيز غايت و پاياني قرار داده اي ( كه چون به آن منتهي شود فاني و نيست مي گردد ، چنان كه در قرآن كريم " سوره 55 ، آيه 26 " فرموده : كل من عليها فان ( آيه 27 ) ويبقي وجه ربك ذوالجلال والاكرام يعني هر كه بر روي زمين است فاني و نابود شود ، و ذات پروردگار تو كه داراي عظمت و احسان است باقي مي ماند . و " سوره 28 ، آيه 88 " فرموده : كل شي ء هالك الا وجهه يعني هر چيز تباه و نيست گردد جز ذات او . اين جمله از دعاي امام - عليه السلام - شايد اشاره است به رد بر فلاسفه كه گفته اند : براي اجسام و نفوس افلاك و عقول كه مبادي آنهاست و جسم مشترك بين عناصر و نفوس انسانيه ، غايت و پاياني نيست ، و فنا و نيستي بر آنها متصور نمي باشد ، و گفته اند : اگر چه بر آحاد و يكايك اشخاص و ازمنه و حركات دوريه فلكيه فنا و نيستي تصور شود و براي هر يك از آنها غايت و پاياني باشد ، بر جمله و همگي آنها فنا و نيستي متصور نگردد يعني زمان و حركتي نيست جز آن كه پس از آن زمان و حركتي است ، و اين گفتار خلاف قرآن مجيد و اتفاق اهل حق از مسلمانان و غير ايشان است به اين كه عالم و اجزاء و جواهر و اعراض آن فاني و نيست خواهد شد ، در قرآن كريم " سوره 30 ، آيه 27 فرموده : وهو الذي يبدؤ الخلق ثم يعيده وهو اهون عليه يعني اوست خدايي كه نخست خلق را بيافريد سپس اعاده داده بازگرداند و آن اعاده بر او " در نظر شما " آسانتر است " چون كسي كه كاري كند بار دوم انجام آن بر او آسانتر خواهد بود ، وگرنه بر خداي تعالي آفرينش و اعاده يكسان مي باشد " خلاصه همه اينها صريح و آشكار است در اين كه براي هر چيز غايت و پاياني است كه چون به آن برسد خداوند سبحان آن را فاني و نيست گرداند ) و هر چيز را به مقدار معلوم ( بر وفق حكمت ) ايجاد نموده اي
أنت الذي احصيت كل شي ء عددا ، و جعلت لكل شي ء امدا ، و قدرت كل شي ء تقديرا .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : و تويي آن كه وهمها و انديشه ها از ادراك كنه و حقيقت ذات تو مانده اند ( زيرا اگر وهم حقيقت ذات او را دريابد در جهت و مكاني باشد ، و خداوند تعالي منزه از آن است كه در جهت و مكاني باشد ) و فهمها و دانشها ( يا عقلها ) از كيفيت و چگونگي تو ( از ادراك صفات مخصوصه است كه جز تو حقيقت آنها را نمي داند ) ناتوانند ، و ديده ها جاي كجايي تو را درنيافتند ( جايي نداري كه ديده ها تو را دريابند ، زيرا بودن در جايي تابع جسميت است ، و خداوند سبحان از جسميت منزه است ، پس اينيت و كجا بودن بر او محال است )
أنت الذي قصرت الاوهام عن ذاتيتك ، و عجزت الافهام عن كيفيتك ، و لم تدرك الابصار موضع اينيتك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي آن كه پاياني براي تو نيست تا ( به آنجا ) محدود و منتهي گردي ، و ( در عقول و اوهام ) مصور نشده اي تا موجود و دريافته شوي ( زيرا محدود و مصور شدن مستلزم محل و تركيب است ، و محل و تركيب از لوازم جسم است ، و خداوند سبحان جسم نيست ) و والد نبوده و فرزندي نياورده اي تا مولود و زاييده شده باشي ( معني اين جمله اين نيست كه هر كه والد باشد مولود هم خواهد بود تا گفته شود اين سخن درست نمي باشد ، زيرا حضرت آدم - عليه السلام - والد بود و مولود نبود ، بلكه معني آن اين است كه چون ولد و فرزند آن است كه منفصل و جدا شود از ديگري كه مانند اوست ، و ثابت شده كه خداي تعالي را مثل و مانندي نيست پس والد نبوده و فرزندي نياورده و به همين معني مولود هم نخواهد بود ، والله اعلم بمقاصد اوليائه )
أنت الذي لا تحد فتكون محدودا ، و لم تمثل فتكون موجودا ، و لم تلد فتكون مولودا .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي آن كه ضد و نزاع كننده اي كه در توانايي با تو يكسان باشد نيست تا با تو معانده و ستيزگي نمايد ( زيرا جز او ممكن است و واجب از ممكن قويتر است ، پس براي او نزاع كننده اي كه در توانايي يكسان باشد نيست ) و مانندي براي تو نمي باشد تا بر تو غلبه و سرفرازي كند ، و همتايي برايت نيست تا با تو برابري نمايد
أنت الذي لا ضد معك فيعاندك ، و لا عدل لك فيكاثرك ، و لاند لك فيعارضك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي آن كه آفريد چنان آفريده اي كه پيش از آن مانندش را آفريننده اي نيافريده ، و پديد آورد پديد آورده اي كه از روي نمونه نبوده ، و آفريد و آفريننده اي پيش از او نبوده ، و به وجود آورد بي آن كه آلت و ابزاري به كار برده يا در جايي باشد ، و آفرينش آنچه را آفريد نيكو و محكم و استوار گردانيد
أنت الذي ابتدء و اخترع ، و استحدث ، و ابتدع ، و احسن صنع ما صنع .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : منزه و پاكي ( از آنچه لايق و سزاوار تو نيست : شگفتا ) چه بزرگ است صفات و افعال تو ، و چه بلند است در همه جا قدر و منزلت تو ، و چه آشكار گردانيده جدا ساختن تو حق را ( از باطل و نادرستي ) !
سبحانك ! ما اجل شأنك ، و اسني في الاماكن مكانك ، و اصدع بالحق فرقانك !
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : منزه و پاكي ! اي نيكي كننده به بندگان چه بسيار است نيكي تو ( يا اي داناي به امور دقيقه و چيزهاي كوچك و به صفات و افعال و حركات آنها چه بسيار است دانايي تو ) و اي مهربان ( به همگان ) چه بسيار است مهرباني تو ، اي حكيم و شناساي به اشياء و ايجاد آنها چه بسيار است شناسايي تو !
سبحانك ! من لطيف ما الطفك ، و رؤوف ما ارءفك ، و حكيم ما اعرفك !
صحيفه سجاديه