• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
    تعداد در صفحه :
امام سجاد (ع) : حجت و دليل تو پا برجاست كه باطل نمي شود ، و سلطنت و پادشاهيت ثابت و هميشگي است كه نيست نمي گردد ، پس عذاب هميشگي كسي را است كه از تو برگشته ، و نوميدي خواركننده كسي را است كه از تو نوميد گرديده ، و بدبخت ترين بدبختي براي كسي است كه به ( كرم و بخشش ) تو مغرور و فريفته و ( بر معصيت و نافرمانيت ) جرأت نموده دلير شود ( زيرا كريم هرگاه به كسي بي عوض و غرضي نعمت داد و او را به چيزي امر نمود و او معصيت و نافرمانيش كرد و شكر نعمتش را بجا نياورد و لازمه كرمش چشم پوشي از گناه او نمي باشد )
حجتك قائمة لا تدحض ، و سلطانك ثابت لا يزول ، فالويل الدائم لمن جنح عنك ، و الخيبة الخاذلة لمن خاب منك ، و الشقاء الاشقي لمن اغتر بك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : چه بسيار است پي در پي بازگشت او ( آن مغرور به كرمت ) در شكنجه تو ، و چه طولاني است سرگردانيش در كيفر تو ، و چه دور است پايان غم و اندوهش ، و چه نوميد است از رهايي يافتن به آساني ! ! ( همه اين گرفتاريهاي او ) از روي عدل در حكم توست كه در آن ظلم نمي كني ، و از روي انصاف و دادگري در فرمان توست كه بر او ستم نمي نمايي
ما اكثر تصرفه في عذابك ، و ما اطول تردده في عقابك ، و ما ابعد غايته من الفرج ، و ما اقنطه من سهولة المخرج !! عدلا من قضائك لا تجور فيه ، و انصافا من حكمك لا تحيف عليه .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : براي آن كه حجتها و دليلهايت را پي در پي و به كمك يكديگر گردانيده اي ، و دليلها را بيان كرده آشكار ساخته اي ، و تهديد و ترساندن از ( عذاب خود ) را اعلام نموده اي ، و در ترغيب و خواهان نمودن ( به پاداش ) لطف و نيكويي بجا آورده اي ، و ( در قرآن كريم ) مثلها زده و داستانها بيان فرموده اي ، و مهلت دادن را طولاني كرده ، و ( كيفر را ) به تأخير انداخته اي در حالي كه تو بر شتاب كردن توانايي ، و شتاب نكردي و تو به شتاب نمودن قادري
فقد ظاهرت الحجج ، و ابليت الاعذار ، و قد تقدمت بالوعيد ، و تلطفت في الترغيب ، و ضربت الامثال ، و اطلت الامهال ، و اخرت و أنت مستطيع للمعاجلة ، و تانيت و أنت ملئ بالمبادرة .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : مكث و درنگ نمودن تو نه از روي ناتواني است ، و مهلت دادنت نه از روي سستي است ، و خودداريت نه از روي بي خبري است و به تأخير انداختنت نه از روي ملاطفت و خوشرفتاري است ( كه از ترس شر كسي كه او را مهلت داده اي باشد ) بلكه براي آن است كه حجت تو رساتر و كرم و بخشش تو كاملتر و نيكي تو فراوانتر و نعمت تو تمامتر باشد ، و همه آنچه گفته شد ( جمله بيست و يكم تا اينجا ) بوده و هميشه بوده و هست و هميشه خواهد بود
لم تكن اناتك عجزا ، و لا امهالك وهنا ، و لا امساكك غفلة ، و لا انتظارك مداراة ، بل لتكون حجتك ابلغ ، و كرمك اكمل ، و احسانك اوفي ، و نعمتك اتم ، كل ذلك كان و لم تزل ، و هو كائن و لا تزال .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : حجت و دليل تو بزرگتر از آن است كه به همه ( وصف ) آن وصف شود ( حجت تو منزه است از اين كه مخلوق و آفريده اي بر احاطه به وصف آن توانايي داشته باشد ) و بزرگي تو بالاتر از آن است كه كنه و حقيقت آن به حدي درآيد ( پاياني براي آن تعيين گردد ) و نعمت تو افزونتر از آن است كه همه آن شمرده شود ، و نيكي تو بيشتر از آن است كه بر كمتر آن سپاس گزارده شوي
حجتك أجل من أن توصف بكلها ، و مجدك ارفع من أن يحد بكنهه ، و نعمتك اكثر من أن تحصي باسرها ، و احسانك ، اكثر من أن تشكر علي اقله .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : و خاموشي من را از سپاسگزاردن تو ناتوان ساخته ، و خودداري من را از بزرگ داشتن تو درمانده كرده ( من از سپاسگزاردن و بزرگ داشتن تو ناتوان و درمانده ام از اين رو خاموش گشته و خودداري مي نمايم ، پس گوييا خاموشي و خودداري من را ناتوان و درمانده نموده است ) و نهايت كوشش من ( در سپاسگزاري ) اعتراف به درماندگي است ، نه از روي بي رغبتي و دوري گزيدن از سپاسگزاري - اي خداي من - بلكه از روي عجز و ناتواني است
و قد قصر بي السكوت عن تحميدك ، و فههني الامساك عن تمجيدك ، و قصاراي الاقرار بالحسور ، لا رغبة - يا الهي - بل عجزا .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : پس ( چون حال چنين است ) اينك منم كه آمدن به درگاه تو را قصد مي كنم ، و عطا و بخشش نيكو از تو مي خواهم ، پس بر محمد و آل او درود فرست ، و رازم را بشنو ، و دعا درخواستم را رواساز ، و روزم را به نوميدي به پايان مرسان ، و در خواهشم دست رد و منع بر پيشانيم مزن ( من را نوميد مگردان ) و رفتنم را از نزد خود و بازگشتنم را به سويت گرامي دار ، زيرا تو به آنچه بخواهي گرفتار سختي نمي شوي ، و از آنچه از تو خواسته شود ناتوان نيستي ، و تو بر هر چيز توانايي ، و انتقال ( از معاصي ) و توانايي ( بر طاعت براي ما ) نيست جز به ياري خداي بلند مرتبه بزرگ ( كه خردها از درك حقيقت ذات او فرومي مانند ) .
فها انا ذا أؤمك بالوفادة ، و اسألك حسن الرفادة ، فصل علي محمد و آله ، و اسمع نجواي ، و استجب دعائي ، و لا تختم يومي بخيبتي ، و لا تجبهني بالرد في مسألتي ، و اكرم من عندك منصرفي ، و اليك منقلبي ، إنك غير ضائق بما تريد ، و لا عاجز عما تسأل ، و أنت علي كل شي ء قدير ، و لا حول و لا قوة إلا بالله العلي العظيم .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : سپاس مر خداي را كه پروردگار جهانيان است
الحمد لله رب العالمين .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : بار خدايا سپاس تنها براي توست اي پديدآورنده آسمانها و زمين ، اي داراي بي نيازي و احسان كامل ( يا اي سزاوار بزرگي و منزه بودن از آنچه لايق به تو نيست ) اي مالك و دارنده دارندگان ( يا اي سيد و مهتر مهتران ) و اي خدا و پرستيده شده هر پرستيده اي ، و اي آفريننده هر آفريده اي ، و اي ميراث برنده هر چيز ( زيرا پس از نابود شدن خلق باقي است ، و بازگشت هر چيز به سوي اوست ، و وارث كسي است كه دارايي پس از فاني شدن دارنده به او رسد ) چيزي مانند او نيست ( زيرا اگر از آفريده او مانندي برايش مي بود ، مانند آفريده خود به آفريننده اي نيازمند بود ، جمله ليس كمثله شي ء از قرآن كريم " سوره 42 ، آيه 11 " اقتباس شده است ) و علم چيزي ( آنچه دانسته و از آن گفتگو شود ) از او پنهان نمي باشد ( اشاره به قول خداي تعالي " سوره 10 ، آيه 61 " : وما يعزب عن ربك من مثقال ذرة في الارض ولا في السماء ولا اصغر من ذلك ولا اكبر الا في كتاب مبين يعني به اندازه ذره اي " غبار منتشر در هوا " در زمين و آسمان از پروردگار تو پنهان نيست ، و كوچكتر از ذره و بزرگتر از آن در كتاب آشكار " لوح محفوظ و علم خداي تعالي " نوشته شده ) و او به ( اطراف ) هر چيز احاطه دارد ( به ظاهر و باطن آن داناست ، اين جمله از قرآن مجيد " سوره 41 ، آيه 54 " : الا انه بكل شي ء محيط گرفته شده است ) و او بر هر چيز نگهبان است ( قرآن شريف " سوره 33 ، آيه 52 " : وكان الله علي كل شي ء رقيبا )
اللهم لك الحمد بديع السموات و الارض ، ذا الجلال و الاكرام ، رب الارباب ، و آله كل مألوه ، و خالق كل مخلوق ، و وارث كل شي ء ، ليس كمثله شي ء ، و لا يعزب عنه علم شي ء ، و هو بكل شي ء محيط ، و هو علي كل شي ء رقيب .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع) : تويي خدايي كه پرستش شده اي جز تو نيست ، يكتاي تنهاي يگانه بي مانندي
أنت الله لا إله إلا أنت ، الاحد المتوحد الفرد المتفرد .
صحيفه سجاديه