• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4111روز قبل
اخبار
جام جم آنلاین: با پایان یافتن سریال «از یاد رفته» از شنبه شب 28 آبان ماه سریال «تا رهایی» به كارگردانی حسین تبریزی با موضوع نمایش تاثیرات مخرب مواد مخدر از شبكه یك روی آنتن می رود.

حمیدرضا پگاه، سعید نیكپور، حسن جوهرچی، روناك یونسی و جعفر دهقان بازیگران اصلی این سریال هستند و فلورا سام نویسندگی این كار را به عهده داشته است.

در خلاصه داستان این سریال 13 قسمتی آمده است: یك چمدان حاوی قرص‌های روانگردان در فرودگاه با یك چمدان دیگر سهوا عوض می‌شود. واردكنندگان این قرص‌ها یكی از افراد خود را نزد صاحب چمدان می‌فرستند تا چمدان حاوی مواد را از او پس بگیرد و... .

طرفداران مجموعه‌های داستانی می‌توانند از شنبه شب ساعت 15/22 با این سریال همراه شوند. تا رهایی از شنبه تا چهارشنبه به صورت شبانه روانه آنتن می‌شود و تكرار آن ساعت 25/15 روز‌های یكشنبه تا پنجشنبه پخش می‌شود.

آن‌طور كه از خلاصه داستان سریال پیداست «تا رهایی» مضمونی پلیسی دارد و در آن قرار است درگیری نیروهای پلیس را با خلافكاران شاهد باشیم. با توجه به این كه قسمت عمده این سریال در ماه محرم پخش می‌شود از مجید اوجی، تهیه‌كننده كار درباره ارتباط این سریال با مفاهیم عاشورایی پرسیدیم.

اوجی در این رابطه گفت: در قصه سریال ما دو بحث اصلی مطرح شده است. ما به دنبال پاسخ این سوال هستیم كه واقعه قیام عاشورا چه تاثیری روی زندگی آدم‌های جامعه می‌تواند داشته باشد.

یك بخشی از قصه ما در ماه محرم اتفاق می‌افتد و قهرمان اصلی ما یعنی حمیدرضا پگاه تحت تاثیر حال و هوای این ماه قرار می‌گیرد. البته بخش پیش‌برنده قصه ما مربوط به قاچاق مواد مخدر می‌شود.

تصویربرداری این سریال آذر ماه 88 در تهران آغاز شد و در همان سال به پایان رسید. بخشی از فیلمبرداری در دبی و ادامه آن در نقاط متفاوت تهران انجام شد.

قرار بود سریال ماه محرم سال گذشته روی آنتن شبكه دو برود؛ اما به گفته مجید اوجی به دلیل تغییرات مدیریتی در شبكه‌ها، پخش سریال محقق نشد و به سال 90 موكول شد.

اوجی در توضیح بیشتر داستان و شخصیت‌های سریال به خبرنگار جام‌جم گفت: سعید نیكپور در سریال «تا رهایی» نقش دكتر محمودی را بازی می‌كند كه استاد دانشگاه است.

حسن جوهرچی در نقش پسر و روناك یونسی در نقش عروس او ظاهر می‌شوند. چمدان حاوی قرص‌های روانگردان با چمدان جوهرچی عوض می‌شود.

جعفر دهقان كه در این سریال نقش رییس باند قاچاقچیان را ایفا می‌كند، یكی از اعضای خود به نام ابی با بازی حمیدرضا پگاه را مسوول بازگرداندن چمدان می‌كند. پویا امینی و كیوان محمود‌نژاد هم در نقش اعضای باند قاچاق جلوی دوربین رفته‌اند.

شنبه شب در اولین قسمت از این سریال ماجرای تصادف ناصر را شاهد خواهیم بود. بهرام و همدستانش می‌خواهند كالاهای قاچاق را وارد كشور كنند. آنها می‌خواهند كیفی را با كیف ناصر كارمند گمرك كه برای چند روز به خارج رفته عوض كنند. با این دسیسه قاچاقچیان كیف براحتی وارد كشور می‌شوند. آنها با یك تصادف ساختگی می‌خواهند كیف را پس بگیرند و ... .

بازیگران مجموعه (به ترتیب حروف الفبا) عبارتند از: پویا امینی، مریم بوبانی، حمیدرضا پگاه، حسن جوهرچی، شیوا خسرومهر، مریم خدارحمی، جعفر دهقان، مهدی سلوكی، مهدی صبائی، شهرام عبدلی، كیوان محمود‌نژاد، سعید نیكپور و روناك یونسی.

تعدادی از عواملی كه در ساخت این مجموعه همكاری كردند، عبارتند از: نویسنده فیلمنامه: فلورا سام‌‌‌‌/‌‌‌‌ كارگردان: حسین تبریزی ‌‌‌‌/‌‌‌‌تهیه‌كننده: مجید اوجی‌‌‌‌/‌‌‌‌ مدیر تصویربرداری: هوشنگ غفوری‌‌‌‌/‌‌‌‌ صدابردار: محمد علیزاده‌‌‌‌/‌‌‌‌ طراح صحنه و لباس: پیام حسین‌سوری‌‌‌‌/‌‌‌‌ طراح گریم: رضا رادمنش‌‌‌‌/‌‌‌‌ دستیاران كارگردان: مسعود حقی، زینب نصراللهی ‌‌‌‌/‌‌‌‌ عكاس: فریال اوجی‌‌‌‌/‌‌‌‌ مدیرتولید: عباس دقاقی‌‌‌‌/ ‌‌‌‌تدوین: حسین تبریزی و روزبه كلباسی‌‌‌‌/‌‌‌‌ آهنگساز: امید كرامتی‌‌‌‌ و‌‌‌‌ مدیر تداركات: میثم رودبارانی.

شنبه 28/8/1390 - 11:59
اخبار
جام جم آنلاین: کارگردان مجموعه تلویزیونی "اوسنه پادشاهی" از تغییر نام آن به "پشت کوه‌های بلند" خبر داد.

تصویربرداری مجموعه تلویزیونی "پشت کوه‌های بلند" با عنوان قبلی "اوسنه پادشاهی" به کارگردانی امرالله احمدجو و تهیه‌کنندگی رضا جودی چندی است به پایان رسیده و مراحل فنی آن کماکان ادامه دارد.

در یکی از قصه‌های این سریال اشاره مستقیمی به سریال "روزی روزگاری" شده و به این واسطه از مرحوم خسرو شکیبایی و ژاله علو یادی شده است. مهتاج نجومی نقش خاله که علو در "روزی روزگاری" ایفا کرده بود را برعهده دارد و علیرضا شجاع نوری نقش خسرو شکیبایی را ایفا کرده است.

"پشت کوه‌های بلند" در 50 قسمت 40 دقیقه‌ای به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما تولید می‌شود و محمود پاک‌نیت، محمد فیلی، آتش تقی‌پور، پرویز بزرگی، حسن اکلیلی، فریدون سورانی، بهروز مسروری، مهوش صبرکن و ... از جمله بازیگران آن هستند.

در خلاصه داستان این سریال آمده است: حسام بیگ با نام جدید سام‌شا اکنون پادشاه شده و برای خوشگذرانی به سمت اصفهان می‌آید. کاروان او را همسرش ملک خاتون و دو فرزندش ولیعهد و شادخترو، تلخک دربار قشونسالار، میر غضب و ریز و درشت درباریان، جارچیها، دسته موزیک، آشپزخانه دربار و... همراهی می‌کنند. تا اینکه ....

عوامل "پشت کوه‌های بلند" عبارتند از مدیر تصویربرداری: جهان بخش مهربخش، طراح صحنه و لباس: محسن نوروزی، طراح چهره پردازی: احسان روناسی، صدابردار: حسین حجازی، تدوین: مهدی جودی و مجری طرح: موسسه فرهنگی میثاق فیلم.

امرالله احمدجو کارگردانی سریال‌های "روزی روزگاری" و "تفنگ سرپر" را در کارنامه دارد.

"تا ثریا" از 16 آذر ماه به روی آنتن می‌رود

مجموعه تلویزیونی "تا ثریا" به کارگردانی سیروس مقدم از 16 آذر ماه از شبکه اول سیما پخش می شود.

این مجموعه تلویزیونی از شبکه اول سیما بعد از عاشورای حسینی به روی آنتن می رود. "تا ثریا" روایتگر قصه زنی است میانسال که در کشاکش زندگی، موفقیت‌ها و شکست‌هایی را متحمل شده که حاصل آن در 30 قسمت به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه اول سیما تولید شده است.

آزیتا حاجیان، همایون ارشادی، مهران احمدی، هومن سیدی، لیندا کیانی، الناز حبیبی، حسین مهری، ارسلان قاسمی، میرطاهر مظلومی، پوراندخت مهیمن، مریم بوبانی، مجید سعیدی، علی صالحی، کامران ملکی، آتیه جاوید، فرحناز منافی‌ظاهر، مهوش وقاری، نسرین نصرتی، صفا آقاجانی، ترلان پروانه، امیر حمیدزاده و ملیحه نیکجومند در این مجموعه بازی می کنند.

عوامل این پروژه عبارتند از مدیر برنامه‌ریزی و دستیار اول کارگردان: برزو نیک‌نژاد، منشی‌صحنه: محسن بهاری، مدیر تصویربرداری: فرشاد گل سفیدی، صدابردار: صالح حبیبی، ‌مرتضی اصلان‌زاده، طراح گریم: مجید اسکندری، طراح صحنه و لباس: آرزو غفوری، عکاس: محمد فوقانی و مدیر تدارکات: سعید میرزایی، سعید رضوی.


ادامه نگارش فیلمنامه "هوش سیاه 2"

فیلمنامه "هوش سیاه 2" كه قرار است در 26 قسمت برای شبكه سه سیما ساخته شود، در مراحل پایانی نگارش قرار دارد.

پس از موفقیت مجموعه تلویزیونی "هوش سیاه" كه حدود سه سال پیش از شبكه سه سیما پخش شد، نیروی انتظامی به عنوان تهیه‌كننده اصلی این مجموعه به فكر ساخت بخش دوم آن افتاد و نگارش آن را به آرش قادری واگذار كرد.

آرش قادری در این باره گفت: داستان "هوش سیاه 2" در ادامه بخش نخست این مجموعه به رشته تحریر درآمده و داستان آن درست از جایی شروع می‌شود كه بخش نخست پایان پذیرفته بود.

وی افزود: نگارش متن فیلمنامه هنوز به پایان نرسیده اما مراحل پایانی خود را طی می‌كند و قرار است همچون بخش نخست به كارگردانی مسعود آب‌پرور ساخته شود.

قادری درباره علت طولانی شدن روند نگارش فیلمنامه "هوش سیاه 2 " گفت: از ابتدا قرار بود فیلمنامه در یك زمان مناسب نوشته شود تا فرصت مناسب برای پردازش قصه وجود داشته باشد.

مجموعه تلویزیونی هوش سیاه كه در سال 88  در13 قسمت از شبكه سه سیما پخش شد، درباره مبارزه پلیس آگاهی با جرایم رایانه‌ای بود و به تخلفات گروه‌های مخرب در حوزه رایانه نرم‌افزار و الكترونیك می‌پرداخت.

سری جدیدمسابقه علمی دانشجویی

تصویربرداری سری جدید مسابقه علمی دانشجویی 4×4 از اول آذر آغاز خواهد شد.

پخش سری اول مسابقه 4×4 از ابتدای نوروز 90 آغاز شد و طی آن دانشگاه‌های فنی با یكدیگر به رقابت پرداختند.

به گفته محمدرضا راهپیما، تهیه‌كننده مسابقه در سری جدید دانشگاه‌های بیشتری در برنامه حضور خواهند داشت و با طراحی دكور وسیع‌تر و همچنین برگزاری مسابقه در میان تماشاچیان بر جذابیت‌های این مسابقه افزوده خواهد شد.

وی افزود: سری دوم مسابقه با سری اول آن از نظر ساختاری تفاوت خواهد داشت و بخش‌های جدیدی به برنامه اضافه می‌شود.

به گفته راهپیما، تهیه‌كننده تلویزیونی این لیگ دانشجویی، از بهترین دانشگاه‌های كشور در مسابقه حضور دارند و تیم‌های شركت‌كننده در سه بخش علمی، عملی و هنری ـ ورزشی باید رقابت كنند و در صورت كسب امتیاز بالاتر به مراحل بعدی صعود خواهند كرد. او گفت: در سری جدید علاوه بر دانشجویان پسر، دانشجویان دختر نیز در رشته‌های علوم انسانی با یكدیگر به رقابت خواهند پرداخت.

راهپیما به نحوه طراحی سوالات اشاره كرد و گفت: یك هیات 15 نفره متشكل از استادان دانشگاه طراحی سوالات را در رشته‌های مختلف حقوق، ادبیات، فلسفه و... برعهده دارند.

دوبله كلاه‌پهلوی

بخش‌های خارجی سریال «كلاه‌پهلوی» در قالب چهار قسمت به مدیریت دوبلاژ علیرضا باشكندی دوبله شد.

علیرضا باشكندی در این رابطه گفت: در دوبله این سریال، بازیگران ایرانی به جای خودشان صحبت كردند و به جای بازیگران خارجی 26 گوینده از گویندگان مطرح كشورمان نظیر منوچهر اسماعیلی، منوچهر زنده‌دل، منوچهر والی‌زاده، ظفر گرایی، بازیاران، آرشاك قوكاسیان، امیر عطرچی، نادر كی‌مرام و خانم‌ها فریبا رمضان‌پور، رادپور، رزیتا یاراحمدی، خلیل آذر، نكو اقبال، یاری، روشناس، طحامیان و... صحبت كرده‌اند.

وی تصریح كرد: امیرعلی دانایی، گوهر خیراندیش، قطب‌الدین صادقی، ماه‌چهره خلیلی و نگین محسنی نیز از جمله بازیگرانی هستند كه گوینده نقش خود در مجموعه «كلاه‌پهلوی» بودند.

ویژه برنامه«مجله تئاتر» برای جشنواره مقاومت

برنامه «مجله تئاتر» شبكه چهار سیما، به مناسبت آغاز جشنواره تئاتر مقاومت، ویژه‌برنامه‌هایی را تدارك دیده است.

مدیر گروه فیلم و نمایش شبكه چهار سیما ضمن اعلام این خبر افزود:‌ همزمان با آغاز جشنواره تئاتر مقاومت، «مجله تئاتر» شبكه چهار به صورت ویژه، رویدادها و نشست‌های جشنواره را پوشش خواهد داد.

این برنامه از شنبه  28 آبان ماه  تا سه‌شنبه هر شب ساعت 15/23 روی آنتن می‌رود.

سیفی‌آزاد ادامه داد: علاوه بر پوشش نشست‌ها و رویدادهای جشنواره، در ارتباط با بحث‌های نظری حوزه ادبیات نمایشی تئاتر دفاع مقدس با مسوولان‌، دست‌اندركاران‌، نویسندگان و نیز كارگردان‌ها گفت‌وگو خواهیم داشت.

وی گفت:‌ یكی از جلوه‌های فرهنگی كشورمان، دوران دفاع مقدس است؛ ولی هیچ‌گاه چه در سینما و چه در تئاتر حق مطلب درباره این واقعه ادا نشده و نتوانستیم جهان‌بینی سرداران و قهرمانان جنگ و موقعیت‌هایی كه داشتند را به تصویر بكشیم.

پخش «رادیو كوچولو» در رادیو تهران

«رادیو كوچولو» روزهای جمعه از رادیو تهران با هدف سرگرم كردن كودكان پخش می‌شود.

متین محمدی، سردبیر و مجری برنامه رادیویی رادیو كوچولو گفت: برنامه رادیو كوچولو، كاری از گروه عصرگاهی شبكه رادیویی تهران است كه روزهای جمعه از ساعت 16 تا 17 روی موج اف‌ام ردیف 94 روی آنتن خواهد رفت.

این برنامه از بخش‌‌های متنوعی برخوردار است. در رادیو تهران مشاهیر بزرگ ایرانی به زبان كودكانه معرفی می‌شوند و آخرین اخبار فرهنگی كودكان از «رادیو كوچولو» پخش خواهد شد.

محمدی اظهار كرد: در این برنامه به موضوعات مورد علاقه كودكان، شعرهای كودكانه و معرفی بازی‌های گوناگون بچه‌ها پرداخته می‌شود و بچه‌ها در میزگردی كودكانه از علایق، خواسته‌ها، آرزوها و نیازهای خود می‌گویند.

شنبه 28/8/1390 - 11:59
اخبار
جام جم آنلاین: مجموعه انیمیشن‌های انار بانو، گام‌های بلند، شهر نشانه‌ها، پسر مهتاب و لحظه‌های افتخار در قالب‌ها و موضوعات گوناگون در مراكز همدان، فارس، اردبیل، آذربایجان غربی و خراسان رضوی در حال تولید هستند.

انار بانو

مجموعه انیمیشن انار بانو در 30 قسمت 11 دقیقه‌ای به كارگردانی و تهیه‌كنندگی مسعود حاجی‌بابایی به سفارش صدا و سیمای مركز همدان تهیه و تولید می‌شود.

حاجی‌بابایی گفت: تولد افسانه‌های جدید برمبنای فرهنگ و ادبیات داستانی ایران، بیان مباحث تربیتی نوجوانان و ترغیب حس مسوولیت‌پذیری نوجوانان از جمله دلایل اهداف تولید این مجموعه است.

وی درباره داستان این مجموعه گفت: در دهكده‌ای آن سوی ابرها در جایی بسیار متفاوت از زندگی آدم‌های بزرگ، آدم كوچولو‌ها در هفت دهكده به نام‌های: انارك، اناران‌، گلنارك، انارو، انارستانك‌، انار ترش و انارشیرین‌ به خوبی و خوشی زندگی می‌كنند. كدخدای دهكده انارك كه به سن 70 سالگی رسیده است، تصمیم می‌گیرد برای خود از بین نوجوانان دستیاری انتخاب كند.

گام‌های بلند

مجموعه انیمیشن «گام‌های بلند» به تهیه كنندگی و كارگردانی حسین فانی هم در 26 قسمت 11 دقیقه‌ای به سفارش صدا و سیمای مركز فارس تهیه و تولید می‌شود.

سه نوجوان در اثر اتفاقی به آینده منتقل شده و در آنجا به‌عینه شاهد پیشرفت‌ها و نوآوری‌ها می‌شوند. آنها در طول ماجراهای مختلف، علاوه بر آشنایی با نحوه صحیح استفاده از تكنولوژی و ضرورت استفاده از منابع انرژی پاك، به این باور می‌رسند كه در صورت تلاش و كوشش، داشتن یك آینده موفق، امكان‌پذیر است.

شهر نشانه ها

مجموعه انیمیشن «شهر نشانه‌ها» به كارگردانی فرهاد علیزاده و تهیه‌كنندگی هایده مرادی هم در 38 قسمت هفت دقیقه‌ای به سفارش صدا و سیمای مركز اردبیل تهیه و تولید می‌شود.

مرادی گفت: این مجموعه با هدف آموزش نشانه‌های زبان فارسی(الفبا) برای كودكان خردسال تولید می‌شود كه در قالب قصه‌های جذاب و فانتزی طراحی شده است.

وی با اشاره به نیاز كودكان به آشنایی ظاهری با نشانه‌های زبان فارسی قبل از ورود به دبستان ابراز كرد: عدم وجود آموزش مناسب نشانه‌ها برای خردسالان زیر شش سال و پیش دبستانی‌ها و یاد گیری كلی نشانه‌ها عمده‌ترین دلایل تولید این مجموعه به شمار می‌آید.

پسر مهتاب

مجموعه انیمیشن پسرمهتاب به تهیه‌كنندگی لیلا رضایی‌راد و كارگردانی محمدرضا قدیم‌خانی نیز در 13قسمت 11 دقیقه‌ای در صدا و سیمای مركز آذربایجان غربی تهیه و تولید می‌شود.

قدیم‌خانی گفت: این مجموعه با هدف آشنایی كودكان و نوجوانان با مسائلی مثل حفظ منابع طبیعی و محیط‌زیست، كمك به مردم و همنوعان و آموزش آداب و معاشرت زندگی تولید می‌شود.

ماجرای این انیمیشن در روستای كوچكی به نام چكاوك اتفاق می‌افتد. یاشار پسر باهوش با مادربزرگش ننه مهتاب در كلبه‌ای زندگی می‌كنند. در روستا محیط‌بان جوانی در حال انجام وظیفه است. ننه مهتاب قالیچه می‌بافد. یاشار و دوستانش سعی می‌كنند با كمك محیط‌بان از روستایشان محافظت و به مردم در مشكلات كمك كنند.

لحظه های افتخار

مجموعه انیمیشن لحظه‌های افتخار به تهیه كنندگی و كارگردانی احمد آبروانی نیز در 13 قسمت 5دقیقه‌ای به سفارش صدا و سیمای مركز خراسان رضوی تولید‌شده‌است.

آبروانی گفت: این مجموعه نماآهنگ‌هایی با موضوعات مختلفی همچون دفاع مقدس، آزادگان، فلسطین، نوروز، محیط‌زیست و... است.

وی اظهار كرد: این اثر بعد از راهیابی به جشنواره‌های مختلف و كسب مقام در تعدادی از جشنواره‌ها مورد توجه مركز سیمای استان‌ها قرار گرفت و تصمیم به تولید انبوه آن با مضامین مختلف گرفته شد.

این مجموعه در جشنواره بین‌المللی فیلم رشد در سال گذشته، جشنواره بین‌المللی مقاومت و جشنواره فیلم هشت، مقام اول را از آن خود كرده است.

شنبه 28/8/1390 - 11:58
اخبار
برای مجلسی‌ها نهج البلاغه بخوانید
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین سائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «5 نقش 5 بازیگر»،«برای مجلسی‌ها نهج البلاغه بخوانید»،«جنگ علیه ایران؛سناریوهای محتمل»،«گاف های آمانو کار دست آمریکا داد»،«وال استریت جلوه ای از بیماری رسانه ها»،«آشفتگی غرب در پروژه ایران هراسی»،«رعب و وحشت غرب پس از تهدید نظامی»،«همگرایی اعراب و ترکیه علیه سوریه»،«نمایندگان ملت و آپارتاید سیاسی؟!»،«تعادل غیركوپنی» و... كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

كیهان:5 نقش 5 بازیگر

«5 نقش 5 بازیگر»عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم مهدی محمدی است كه در آن می‌خوانید؛تشخیص مرز میان آنچه واقعیت دارد با آنچه واقعیت جلوه داده می شود گاه تا حد عبور ناپذیری دشوار است. این امر بویژه درباره وضعیت فعلی محیط امنیت ملی ایران صادق است. اگر كسی اختیار چشم و گوش خود را به دست رسانه های غربی بسپارد به سرعت به این نتیجه خواهد رسید كه وضع نه فقط خراب بلكه بحرانی است. ظاهرا اینطور به نظر می رسد -یا به نظر می رسانند- كه ایران در حال دریافت ضربه های پی درپی است و غرب همه توان خود را به كار گرفته تا كار را یكسره كند. كافی است مخاطب این موج بزرگ تبلیغی اندكی هم محافظه كار یا سست باشد. بلافاصله نتیجه خواهد گرفت كه پس راهی جز كوتاه آمدن نیست و تنها زمانی می توان از این مخمصه خلاص شد كه ایران رفتار خود را آنگونه كه غربی ها می خواهند تعدیل كرده باشد.

اما آیا واقعا اینطور است. آیا هم اكنون مخمصه ای برای ایران وجود دارد؟ آیا به راه افتادن موج سنگین فشار روانی علیه ایران ناشی از آن است كه غربی ها در مقابل ایران احساس قدرت می كنند؟ آیا واقعا آمریكا و اسرائیل به این دلیل بازی حمله به ایران را راه انداخته اند كه تصور می كنند حمله نظامی یك گزینه واقعی است؟

یك مسئله بزرگ در پس همه این فشارها وجود دارد كه تا وقتی به درستی شناخته نشود نمی توان پاسخی دقیق به این سؤال ها ارائه كرد و آن هم این است كه ببینیم چرا یك باره آمریكایی ها تصمیم گرفتند تحركات رادیكال خود را علیه ایران زیاد كنند؟ واقعا آیا آمریكا نگران این است كه ایران مشغول عملیات ویژه اطلاعاتی در خاك آن باشد یا نگران است كه ایران كلاهك هسته ای طراحی كرده و آن را روی موشك شهاب سوار كند؛ یا اینكه نه، آمریكایی ها خوب می دانند نه ایران در پی ساخت سلاح هسته ای است و نه قصد داشته یك دیپلمات بی اهمیت سعودی را در واشینگتن ترور كند و همه این بازی ها به دلیلی دیگر به راه افتاده است؟ اگر بتوان آن دلیل دیگر را یافت، روزنه ای پیدا كرده ایم كه می توان با نگریستن از درون آن، میان واقعیت و عملیات روانی به شیوه ای كارآمد تفكیك كرد.

نگاه كردن به نقطه شروع، روش خوبی برای پی بردن به اصل ماجراست. تمام داستان از روزی آغاز شد كه آمریكایی ها متوجه شدند اولا به دلایل اقتصادی و به دلیل تشدید روحیه ضد جنگ در داخل آمریكا چاره ای جز خروج از منطقه ندارند و ثانیا با سقوط دیكتاتورهای متحد آنها در منطقه كسانی در حال بر سر كار آمدن هستند كه پیوندهایی تاریخی و ارگانیك با ایران دارند. نتیجه ای كه آمریكایی ها از این صحنه گرفتند این بود كه قدرت راهبردی آنها در منطقه روز به روز در حال كاهش یافتن است و مدلی ضد آمریكایی و ضد صهیونیستی در منطقه جان گرفته كه احتمال دارد از حیث پای بند نبودن به خطوط قرمز غرب از الگوی ایران تبعیت كند. پس صورت مسئله چیست؟ صورت مسئله این است كه تحلیل كلانی در واشینگتن وجود دارد كه می گوید منطقه در حال اسلامیزه و شاید هم ایرانیزه شدن است و از بد حادثه آمریكا هم به دلیل بحران بی سابقه اقتصادی و اجتماعی چاره ای جز بیرون رفتن از منطقه و مشغول شدن به اوضاع داخلی خود ندارد. تعبیر برخی استراتژیست های صهیونیست این است كه می گویند آمریكا درست در زمانی در حال ترك منطقه است كه بیش از هر وقت دیگر به بودن در منطقه نیاز دارد.

نتیجه چیست؟ نتیجه ای كه آمریكایی ها گرفتند این بود كه با این وضع، اگر همین حالا جلوی ایران را نگیرند و راهی برای مهار قدرت فزاینده آن پیدا نكنند، شاید چند ماه دیگر اصلا حتی اگر بخواهند دیگر قادر به چنین كاری نباشند. برخی دیپلمات های آمریكایی در چند هفته گذشته در برخی محافل تاكید كرده اند كه اسرائیل و آمریكا مشتركا عقیده دارند كه اگر همین الان راهی برای قرار گرفتن یك ترمز بر سر راه ایران پیدا نشود، معادله راهبردی در منطقه ظرف چند ماه به نحوی بازگشت ناپذیر به نفع ایران تغییر خواهد كرد و با خروج آمریكا از منطقه، روی كار آمدن اسلام گرایان نزدیك به ایران در چند كشور دیگر و تداوم برنامه هسته ای (بویژه در فردو) اوضاع به گونه ای تغییر می كند كه غربی ها حتی اگر هم بخواهند، دیگر قادر به متوقف كردن ایران نخواهند بود. به این ترتیب بود كه آمریكا و اسرائیل در یك سلسله نشست های راهبردی كه بعدها برخی اروپایی ها در آن مشاركت داده شدند تصمیم گرفتند كه راهی برای كند كردن سرعت برتری منطقه ای ایران پیدا كنند تا برای مدیریت اوضاع لااقل كمی زمان ایجاد شود.

بسیار خوب، برای مهار كردن ایران یا به تعبیر درست تر قرار دادن یك سری سرعت گیر بر سر راه حركت پرشتاب آن چه باید می كردند؟ اینجا بود كه یك تقسیم كار بزرگ رخ داد و طیفی از بازیگران به كار گرفته شدند تا یك پكیج فوری فشار بر روی ایران تولید و اعمال شود. بسیار مهم است كه توجه كنیم تولید این پكیج فشار به این دلیل در اولویت قرار گرفت كه آمریكایی ها حس می كردند زمان به سرعت در حال از دست رفتن است و ایران همانطور كه در حوزه هسته ای مدت هاست نقطه غیر قابل بازگشت را پشت سر گذاشته در حوزه منطقه ای هم در آستانه این نقطه ایستاده است.

تقسیم كار چگونه انجام شد؟ نقش اول را اسرائیلی ها بر عهده گرفتند. نقش صهیونیست ها این بود كه طوری وانمود كنند كه گویی صبرشان به سر آمده و دیگر نمی توانند انفعال جامعه جهانی در مقابل رشد روز افزون قدرت ایران را تحمل كنند. به همین دلیل بود كه موساد مامور شد تا سیلی از اخبار را به رسانه های غربی و عربی درز بدهد با این مضمون كه اسرائیل در حال تدارك یك حمله قریب الوقوع به ایران است. اگرچه كسانی در روزهای اول آغاز این بازی آن را جدی گرفتند ولی از همان موقع روشن بود و حالا دیگر كاملا روشن شده كه هدف این خیمه شب بازی نه حمله واقعی به ایران -كه اسرائیلی ها می دانند ممكن نیست و ممكن هم اگر باشد به نتایجی عكس آنچه مدنظر آنهاست منجر می شود- بلكه ایجاد ابزاری در دست آمریكا برای چانه زنی با روسیه، چین و اروپایی ها بود تا آنها را از احتمال اقدام یك جانبه اسراییل بیم داده و با تشدید تحریم ها علیه ایران همراه كند.

نقش دوم بر عهده آمانو نهاده شد. مدیركل ظاهرا ژاپنی و در اصل آمریكایی آژانس مجموعه ای از جعلیات بی سر و ته و خنده دار را به دستور شخص اوباما به عنوان «یافته های آژانس درباره برنامه هسته ای ایران» منتشر كرد. گزارش نوامبر آمانو صریحا ایران را به تلاش برای ساخت سلاح هسته ای متهم نمی كند -چرا كه شواهدی در این زمینه وجود ندارد- بلكه صرفا با ردیف كردن یك سلسله فعالیت های متعارف نظامی می گوید آژانس نگران است كه این فعالیت ها بخشی از یك برنامه نامتعارف ساخت سلاح هم باشد. امید آمریكایی ها این بود كه این گزارش كه در واقع به معنای رو كردن همه دارایی های سرویس های اطلاعاتی علیه برنامه هسته ای ایران است جای هیچ بحث و گفت وگویی درباره ضرورت تشدید تحریم ایران باقی نگذارد.

سومین نقش به عربستان واگذار شد. مقرن بن عبدالعزیز رییس سرویس اطلاعاتی سعودی درست یك هفته قبل از طرح اتهام تروریستی علیه ایران با جوزف بایدن ملاقات كرد و گزارش ها نشان می دهد در این ملاقات توافق شد كه یك بازی جدید دیپلماتیك و رسانه ای علیه ایران با محوریت فردی به نام منصور ارباب سیار كه آمریكایی ها مدت ها بود او را آماده اجرای این سناریو كرده بودند، راه بیفتد.

عربستان پذیرفت بخشی از این پروژه باشد چرا كه به وضوح (و البته به اشتباه) احساس می كرد ایران در حال حذف كردن آن از معادلات منطقه ای است. تحلیل آمریكا این بود كه اگر پرونده اتهام تروریستی به ایران به اندازه كافی با سر و صدا مطرح شود به آسانی می توانند از شورای امنیت یك قطعنامه جدید علیه ایران درخواست كنند. نكته كلیدی در اینجا این است كه دو طرف سعودی و آمریكایی توافق كردند كه محور اتهام زنی به ایران باید نیروی قدس باشد كه در سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی نقش برجسته ای دارد.

نقش چهارم به یك اتاق عملیات مشترك میان اسرائیل، تركیه، عربستان و اردن واگذار و ماموریت آن هم این بود كه اوضاع سوریه را تا می توانند بحرانی كنند آن هم با این هدف كه ایران احساس كند سوریه در حال از دست رفتن است و لذا باید برای نجات اسد هم كه شده اندكی كوتاه بیاید.

و آخرین نقش به وضوح به سران جریان فتنه در ایران واگذار شده است. این بحثی مفصل است و در جای خود به آن خواهیم پرداخت ولی همین قدر را در اینجا باید گفت كه جریان فتنه از طریق اتصالات بیرونی به وضوح مامور شده تا وضعیت كشور را قرمز و بلكه در حالت جنگی نشان دهد و با ملتهب كردن فضا افكار عمومی را علیه سیاست های نظام تحریك كرده و نوعی ورودی مطلوب خود برای انتخابات مجلس نهم كه آمریكایی ها به آن به عنوان صحنه ای برای احیای مجدد فتنه می نگرند ایجاد كند.

این 5 نقش واگذار شده به 5 بازیگر به وضوح نشان دهنده آن است كه آمریكا نه از سر قدرت، بلكه كاملا منفعلانه و فقط به دلیل ترس از قدرت رشد یابنده ایران با عجله مجموعه ای از پروژه ها را سر هم بندی كرده است تا ایران را در صحنه اصلی برد آن كه منطقه است منفعل كند. جداگانه در این باره بحث خواهیم كرد كه به چه دلیل هر كدام از این بازیگران موفق به ایفای درست نقش خود نشدند و اگر می شدند هم باز فایده ای نداشت.

خراسان:گاف های آمانو کار دست آمریکا داد

«گاف های آمانو کار دست آمریکا داد»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم رضا واعظی است كه در آن می‌خوانید؛گزارش جدید یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته ای ایران با آب و تاب فراوان و آتش تهیه ای قوی دولت آمریکا ،منتشر و در بین اعضای شورای حکام توزیع شد با این امید که بتوانند با داغ کردن ماجرای ساختگی وجود انحراف در برنامه هسته ای ایران ، اعضای دایم شورای امنیت بویژه چین و روسیه و کشورهای اروپایی را به پذیرش سخت گیری های بیشتر علیه ایران متقاعد سازند و با اعمال فشار بیشتر،برد ایران را دربازی جدید بهار عربی کمرنگ نماید. اما این طراحی به دلیل ناشی گری های یوکیا آمانو و بی مایه بودن اسناد ادعایی با ناکامی مواجه شد.

منابع غربی از حدود یک ماه پیش گفته بودند که این گزارش آقای آمانو حاوی متن برخی از اسناد خواهد بود که برخی کشورها در اختیار آژانس قرار داده اند و بنابر ادعای آنها نشان دهنده وجود یک جنبه نظامی در برنامه هسته ای ایران است. آمانو با ضمیمه حدود 12 صفحه ای که پیوست گزارش جدید خود کرد به دنبال نشان دادن عمق فاجعه در برنامه هسته ای ایران بود او در ضمیمه متن برخی از اسناد مطالعات ادعایی را ذکر کرد که در سالهای84- 1383 و در زمان محمد البرادعی از سوی آمریکا و مبتنی بر وجود مطالبی در یک لپ تاپ به سرقت رفته و چند عکس ماهواره ای قدیمی مطرح و حتی پرونده آن بسته شده بود.

به عنوان نمونه آمانو در دو پاراگراف 49 و 50 گزارش خود ، ایران را متهم کرده است که در تاسیسات پارچین مشغول انجام آزمایش های هیدرو دینامیکی و همچنین طراحی یک محفظه فلزی بزرگ برای تست های انفجاری سلاح هسته ای است. آمانودر این خصوص گاف داده بود . به دنبال این اتهامات، ایران طی گزارشی تاکید کرد که این اطلاعات کاملا ساختگی است و نشان می دهد آژانس حتی به سوابق بازرسی های خود هم که توسط افرادی چون اولی هاینونن و فردریک کلود فرانسوی انجام شده، یا توجه نکرد و یا اینکه پای بند نیست. اما ماجرای پارچین چیست؟

در سپتامبر 2004 (25 شهریور 1383) سایت مؤسسه علوم و امنیت بین‌الملل (ISIS) تصاویری از پارچین منتشر نمود و طی تفاسیری از عکس‌ها، ساختمان‌ها و مناطق آنجا ادعا کرد که آزمایش‌های مواد منفجره قوی و تأسیسات تحقیقات و آزمایش هسته ای برای آزمایش جنگ‌افزار هسته‌ای در آنجا انجام شده است. به دنبال این گزارش، اولی هاینونن که در آن وقت معاون امور پادمان آژانس بود با اشاره به مقاله ISIS برای «‌بررسی فقدان مواد و فعالیت‌های اظهار نشده» و شناسایی تجهیزات کلیدی اشاره شده در اتهامات آمریکا و نمونه برداری محیطی، درخواست بازرسی از پارچین را کرد.

سرانجام بازرسان در تاریخ 24/10/83 (چهاردهم ژانویه 2005) از محل‌هایی که خودشان تعیین کرده بودند، از پارچین بازدید کامل و نمونه‌برداری کردند.

اما نتیجه بازرسی چه بود؟ وقتی بازدید انجام شد، بازرسان مشاهده کردند که ساختمان V شکل که به قول آنها مشابه ساختمان آزمایش های هسته ای انگلستان بود، یک ساختمان اداری بیش نبود! و محل هایی که به عنوان تست هسته ای تشخیص داده بودند، در حقیقت انبار و یا ساختمان نیمه کاره و یا محل تولید باطری معمولی با ولتاژ پائین و در مواردی سرویس بهداشتی بود. تعداد زیادی نمونه برداری نیز انجام شد که بعدا مشخص شد نشان دهنده هیچ آلودگی نیست و به همین علت آژانس پرونده پارچین را بسته اعلام کرد.

آژانس در گزارش خود درباره بازدید از پارچین چنین نوشت: «آژانس در این بازدید (ژانویه 2005 از پارچین) 5 ساختمان را انتخاب نمود. آژانس توانست آزادانه به ساختمان ها و اطراف آنها دسترسی پیدا کند و همچنین اجازه یافت از آنها نمونه برداری کند. نتایج این نمونه برداری وجود مواد هسته ای را نشان نداد و آژانس اثری از تجهیزات یا مواد چند منظوره در اماکنی که مورد بازدید قرار داد، مشاهده نکرد.

پس از بازدید اول پارچین، آژانس برخلاف قولی که داده بود مجددا در 7/2/2005 درخواست بازدید دوم از پارچین را مطرح کرد. ایران ضمن اعتراضات متعدد به آژانس، سرانجام با توجه به خواهش البرادعی مبنی بر اینکه «من با یک بازدید نمی توانم جامعه جهانی را قانع کنم» به شرط اینکه پرونده پارچین برای همیشه بسته شود با بازدید دوم از هر محلی که آژانس تعیین می کند موافقت کرد.

بر این اساس، آقای هاینونن قول داد که اگر نتیجه بازدید دوم نیز همانند بار اول باشد پرونده پارچین برای همیشه بسته خواهد شد. نهایتا در تاریخ 10/8/84 (1 نوامبر 2005) آقای فردریک کلود از روی نقشه و عکس های ماهواره ای که خودش برداشته بود، چند جا را تعیین نمود و مورد بازرسی و نمونه برداری مجدد قرار گرفت. مجددا همه ادعاها دروغ از آب درآمد و هیچ نشانه از مواد هسته ای یا فعالیت برای تولید سلاح هسته ای مشاهده نشد.

بر این مبنا بود که محمد البرادعی در پارا گراف 16 از گزارش مورخ 27/8/1384 خود نوشت: « ایران به آژانس درباره ساختمان های درخواست شده در منطقه مورد علاقه آژانس دسترسی دارد و نمونه برداری انجام شد. آژانس هیچ فعالیت غیرمعمول در این ساختمان ها مشاهده نکرد. ارزیابی نهایی منوط به آنالیز نمونه های محیطی است». وی سپس در تاریخ 27 فوریه 2006 پس از منفی بودن نتیجه نمونه گیری ها در گزارشی دیگر نوشت: «در اول نوامبر 2005 به آژانس اجازه دسترسی به یک مرکز نظامی در پارچین داده شد. چندین نمونه محیطی برداشته شد. آژانس هیچ فعالیت غیر معمول در این ساختمان ها مشاهده نکرد و در نتیجه آزمایش های محیطی هیچگونه مواد هسته ای را نشان نداد. اکنون یوکیا آمانو از سوی افکار عمومی و اعضای شورای حکام آژانس با این سوال مواجه است که چگونه همه این حقایق را نادیده گرفته و بر مبنای مواردی کهنه و قدیمی ادعای وجود فعالیت نظامی در پارچین را مطرح کرده است؟! همین ناشی گری های آمانو باعث شده تا بسیاری از تحلیل گران او را عامل آمریکا بدانند و در اقدامی کم سابقه روسیه و چین پیش از انتشار گزارش آقای آمانو موضع گیری کنند . به همین دلیل کارشناسان عقیده داشتند که ضمیمه گزارش به لحاظ فنی و حقوقی غیر قابل دفاع است و به سرعت تبدیل به بحرانی برای اعتبار آژانس خواهد شد.

چند نکته مهم دیگر درباره ضمیمه گزارش وجود دارد که نشان دهنده عمق بی اعتباری آنهاست و عدم بی طرفی آقای آمانو را برای اعضای آژانس مسجل کرده است.

1- هیچ یک از اسنادی که متن آنها در گزارش نوامبر 2011 ارائه شده جدید نیست و همه آنها مربوط به همان لپ تاپ کذایی سال 2004 است. در واقع انتشار این اسناد نشان می دهد آمانو –برخلاف آنچه ادعا می کرد- هیچ اطلاعات به روز شده ای درباره آنها در اختیار ندارد و همان اطلاعات قدیمی و تکراری را منتشر کرده است. این امر نشان می دهد همه آن ادعاها در گزارش های اخیر آژانس که می گفت آژانس اطلاعاتی دارد که نشان می دهد برنامه تسلیحات هسته ای ایران پس از سال 2004 نیز ادامه یافته، دروغ بوده است.

2- نه ایران و نه آژانس هرگز اصل این اسناد را رویت نکرده اند. ایران و آژانس از سال 2007 خواهان آن بوده اند که اصل این اسناد برای بررسی میزان صحت و وثاقت آنها در اختیار یک تیم مستقل قرار بگیرد اما آمریکا همواره از این کار امتناع کرده است. این امتناع به حدی آزاردهنده بود که محمد البرادعی بارها آمریکا را به اخلال در انجام وظایف پادمانی آژانس متهم کرد. مهم ترین نکته این است که ظاهرا همه آنچه آمریکا در اختیار دارد یک فایل الکترونیکی است و اسناد اوریجینال در اختیار آمریکا نیست و در واقع اصلا چیزی به نام سند اوریجینال در موضوع مطالعات ادعایی وجود ندارد. ایران در یک ارزیابی 117 صفحه ای که سال 2007 به آژانس ارائه شد ثابت کرده است که این اسناد جعلی هستند ولی آمانو در گزارش خود ذکری از این موضوع نمی کند.

3- نکته بعدی این است که اساسا نه آژانس و نه هیچ طرف دیگری قادر به اثبات این امر نیست که این اسناد بر فرض صحت مربوط به ایران است. به عبارت دیگر، سر هم کردن یک سلسله متون و اسناد به زبان فارسی و جعل چند مهر، امضا و سربرگ به هیچ وجه این موضوع را ثابت نمی کند که این اسناد واقعا متعلق به نهادهای دولتی در ایران است.

4- همچنین هیچ سندی وجود ندارد و در متن اسناد هم چیزی در این باره گفته نشده است که ثابت کند در آنچه آژانس مطالعات ادعایی می خواند از مواد هسته ای استفاده شده است. بنابراین -باز هم بر فرض محال صحت- این اسناد می تواند مربوط به فعالیت های متعارف نظامی باشد و ادعای هسته ای بودن این فعالیت ها مدعایی کاملا بدون دلیل است.

5- مسئله دیگر این است که باز هم بر فرض صحت اسناد، همه آنچه این اسناد نشان می دهد یک سلسله مطالعه و شبیه سازی کامپیوتری است نه «فعالیت عملی». اساسا به همین دلیل هم هست که آژانس مجموعه این پروژه را مطالعات ادعایی نامیده است. هیچ مدرکی در متن اسناد وجود ندارد که ثابت کند این مطالعات به پروژه های عملی تبدیل شده است. مجموعه این دلایل نشان می دهد آنچه به ضمیمه گزارش آمانو منتشر می شود، در واقع نه «سند» به معنی متعارف کلمه بلکه مجموعه ای از اطلاعات جعلی است که با فشار سیاسی آمریکا درون گزارش گنجانده شده است. با علم به این واقعیت هاست که آمریکا و رژیم صهیونیستی در نشست شورای حکام برغم تلاش آقای آمانو و دولت های انگلیس و فرانسه نتوانستند به اهداف از پیش تعیین شده یعنی تعیین ضرب الاجل برای ایران و فراهم شدن زمینه برای ارجاع مجدد پرونده ایران به شورا ی امنیت و تصویب قطعنامه ای جدید برضد ایران برسند و دست از پا دراز تر به قطعنامه ای بیانیه مانند بی اثر و کاملا نرم تن دردهند و از سویی با اعضای گروه نم که 120 کشور را نمایندگی می کنند رویایی بیشتری پیدا کنند . در واقع باید گفت این بار گافهای آقای آمانو کاردست آمریکایی ها داد.

جمهوری اسلامی:برای مجلسی‌ها نهج البلاغه بخوانید

«برای مجلسی‌ها نهج البلاغه بخوانید»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛در هفته‌های اخیر،‌ دو اقدام مجلس شورای اسلامی با عكس العمل‌های منفی مردم و رسانه‌ها مواجه شد. اقدام اول، دادن رأی اعتماد به وزیر اقتصاد بود كه برخلاف انتظار افكار عمومی و بر خلاف واقعیت‌های ملموس در جامعه صورت گرفت و اقدام دوم، تعیین 80 درصد حداكثر حقوق مادام العمری برای صاحبان مشاغل سیاسی بود كه اعتراضات زیادی را برانگیخت.

این قبیل اقدامات، در كنار قصورهائی كه مجلس هشتم در انجام بعضی وظایف اصلی خود نشان می‌دهد، اعتبار این دوره از مجلس را بشدت كاهش داده و بیم آن می‌رود كه این كاهش اعتبار، به اصل مجلس نیز سرایت كند و مردم از مركز قانون‌گذاری كشور كه به فرموده امام باید در رأس امور باشد ناامید شوند. مجلس هشتم اكنون نزد افكار عمومی با این سؤال مواجه است كه چرا در برابر معطل ماندن بسیاری از قوانین مصوب مجلس نتوانسته كاری انجام دهد؟ سؤال دیگری كه افكار عمومی از نمایندگان مجلس هشتم دارد اینست كه چرا به وظیفه قانونی خود در زمینه سؤال از رئیس‌جمهور عمل نمی‌كند؟ آنچه برای مردم تعجب برانگیز است و رسانه‌ها نیز در روزهای گذشته به آن پرداخته‌اند اینست كه مجلسی كه اعضای آن در عمل به مهم‌ترین وظایف نظارتی خود كوتاهی می‌كند، چگونه است كه در ماه‌های آخر عمر خود به فكر تأمین حقوق مادام العمری افتاده و به استفساریه‌ای پاسخ مثبت داده كه به موجب آن صاحبان مشاغل خاص سیاسی از جمله نمایندگان مجلس حق دارند تا پایان عمر از 80 درصد حداكثر حقوق مقام نظیر خود استفاده كنند؟

متن خبر پرسروصدای حقوق مادام العمری آنگونه كه در رسانه‌ها منتشر شده چنین است:
"نمایندگان مجلس، در بررسی یك طرح استفساریه، مشخص كردند كه چنانچه حقوق ثابت و فوق‌العاده مستمر روسای قوا، معاون اول رئیس جمهور، نواب رئیس مجلس، اعضای شورای نگهبان، وزرا، نمایندگان مجلس، معاونان رئیس جمهور، استانداران، سفرا و معاونان وزرا در مسئولیت جدید از 80 درصد حقوق ثابت و فوق‌العاده مستمر آنان در پست قبلی كمتر باشد، به میزان مابه التفاوت آن تا 80 درصد تفاوت تطبیق دریافت كنند. نمایندگان مجلس در بررسی طرح استفساریه تبصره 3 مواد 71 و 117 قانون مدیریت خدمات كشوری، این پرسش را بررسی كردند كه "آیا حكم این تبصره در كلیه مقامات موصوف در ماده 71 اعم از شاغل یا بازنشسته‌ای كه تاریخ بازنشستگی آنان قبل یا بعد از تاریخ لازم الاجرا شدن قانون باشد، شمول دارد؟ آیا دولت و صندوق‌های بازنشستگی و تأمین اجتماعی مكلفند كلیه مطالبات مقامات موصوف ناشی از اجرای این قانون را از تاریخ لازم الاجرا شدن آن برمبنای آخرین حقوق و مزایای هر سال مقام نظیر پرداخت كنند؟ و آیا حكم این تبصره شامل كاركنان دستگاه‌های مستثنی شده در قانون مدیریت خدمات كشوری می‌شود یا خیر؟ نمایندگان به این استفساریه پاسخ مثبت دادند" روزنامه جمهوری اسلامی 25 آبان 90 صفحه 13
توجه به نكاتی از قبیل اینكه این استفساریه، یك طرح است، یعنی خود نمایندگان، طراح آن بوده اند، گستره شمول آن و تعبیراتی همچون "حقوق و مزایای هر سال مقام نظیر" نشان می‌دهد نمایندگانی كه این استفساریه را طراحی كرده‌اند و آنان كه به آن رأی مثبت داده اند، حتی اگر به فكر مسئولان دستگاه‌های دیگر بودند، منافع خود را هم در نظر داشتند و چه بسا این دومی، وجه غالب بوده است.

 بدین ترتیب، حضرات نمایندگان مجلس هشتم باید به این سؤال مهم و اساسی پاسخ بدهند كه نماینده كدام قشر از مردم جامعه ما هستند؟ نماینده‌ای كه به فكر تأمین حقوق مادام العمری خود برمبنای حداكثری باشد، چه نسبتی می‌تواند با مردمی داشته باشد كه زیر خط فقر قرار دارند، فرزندان بی‌كار در خانه دارند و برای تهیه مایحتاج اولیه زندگی روزمره خود نزد اهل خانه خجالت زده هستند؟ آیا نمایندگانی كه این استفساریه را طراحی كردند و به آن پاسخ مثبت دادند، از كارتن خواب‌های همین شهر تهران با خبرند؟ آیا می‌دانند كه بسیاری از موكلانشان برای امرار معاش و نجات دادن فرزندانشان از گرسنگی، كلیه خود را می‌فروشند؟ آیا می‌دانند كه بسیاری از همین مردم با نان خالی می‌سازند و هر ششماه یكبار قدرت خرید یك وعده گوشت یا مرغ برای اعضای خانواده خود را ندارند؟

در چنین جامعه ای، آنهم در سالی كه "سال جهاد اقتصادی" نام گرفته است، چگونه نمایندگان مجلس به جای آنكه درصدد حل مشكلات مردم محروم باشند، درصدد افزودن بر حقوق و مزایای خود و قدرتمندترین قشر جامعه بر می‌آیند؟ اصولاً پاسخ مثبت نمایندگان به این استفساریه بر چه مبنائی بوده؟ این پاسخ، از مصادیق بارز تبعیض است و قانون اساسی جمهوری اسلامی تبعیض را ممنوع دانسته.

در شرع مقدس اسلام هم، دستمزد گرفتن فقط در مقابل كار كردن جایز و مشروع است و هر دریافتی كه در برابر كار متناسب با آن نباشد، نامشروع است. بدین ترتیب، حضرات نمایندگان مجلس براساس كدام مجوز قانونی و كدام حكم شرعی مرتكب چنین دست و دلبازی كم نظیری به نفع خود و متمكن‌ترین افراد قشر كارمند جامعه شده اند؟ جامعه ما كارمندان و كارگرانی هم دارد كه با حداقل‌ها می‌سازند. چرا نمایندگان مجلس هشتم به فكر تأمین زندگی آنها نیستند؟

این روزها محافل خانوادگی و اداری و كارگری و حتی تجمعات كوچك داخل تاكسی‌ها و اتوبوس‌ها و صف‌های نانوائی‌ها و بقالی‌ها، به محل‌هائی برای بحث‌های داغ عملكرد نمایندگان مجلس هشتم تبدیل شده‌اند. مردم در این محافل از همدیگر می‌پرسند اینها اگر نمایندگان ما هستند چرا به وزیری كه نتوانست بر حوزه كاری خود نظارت كند و جلوی فساد بزرگ سه هزار میلیارد تومانی را بگیرد رأی اعتماد دادند؟ چرا جرأت و جسارت سؤال كردن از رئیس‌جمهور را ندارند؟ چرا در برابر آنهمه قانون شكنی و جابجائی غیرقانونی پول‌ها و گم شدن اموال بیت المال بی‌تفاوت هستند؟ و چرا به جای آنكه فكری برای حل مشكلات زندگی ما بكنند، به فكر تأمین حقوق حداكثری مادام العمری صاحب منصبان هستند؟

برای این سؤال‌ها جوابی نداریم جز اینكه از آشنایان با سیره امیرالمؤمنین علیه السلام و افراد مأنوس با نهج البلاغه بخواهیم برای مجلسی‌ها نهج البلاغه بخوانند. از عجایب است كه نمایندگان مجلس، این استفساریه را در آستانه عید غدیر در مجلس مطرح كردند و به آن پاسخ مثبت دادند بدون آنكه به توصیه‌ها و سیره صاحب غدیر توجه كنند و به یاد بیاورند كه حضرت علی علیه السلام چراغ بیت المال را به هنگام گوش دادن به سخنان خصوصی خاموش می‌كرد و پاسخ برادر خود كه اندكی بیشتر از سهم خویش از بیت المال می‌خواست را با آهن گداخته می‌داد.

نمایندگان مجلس، حتی اگر برای انتخابات آینده مجلس بخواهند دل بسوزانند باید از این اقدامات دلسرد كننده پرهیز نمایند و با عملكرد منطقی خود مردم را به حضور در انتخابات تشویق نمایند. هنوز فرصت باقی است و نمایندگان مجلس می‌توانند گذشته را جبران كنند و تصویر منفی و نامطلوبی كه از مجلس هشتم در اذهان مردم برجای گذاشته‌اند را پاك و تصویر قابل قبولی را جایگزین آن نمایند.
 
رسالت:جنگ علیه ایران؛سناریوهای محتمل

«جنگ علیه ایران؛سناریوهای محتمل»به قلم دکتر امیر محبیان است كه در آن می‌خوانید؛اشاره:طی سالیان گذشته آمریکا و متحدان غربیش به همراه رژیم صهیونیستی کوشیده اند که احتمال درگیری با ایران را دائما در بوته امکان نگه دارند. فعالیت های هسته ای ایران و فضا سازی علیه آن توسط رسانه های هماهنگ غربی باعث شده است که آنها از این بهانه برای اعمال فشار بهره گیرند هر چند که روشن است فعالیت های هسته ای ایران صرفا بهانه بوده و تلاش آنها برای حذف تنها رژیمی است که با ایستادگی خود در برابر تز نظم نوین جهانی ونیز موثر بودن در پیدایش امواج جدید بیداری در کشورهای اسلامی عملا اقتدار نظام کنونی جهان را به چالش کشیده است.تحلیل حاضرسناریوی جنگ و اهداف و امکان آن را مورد واکاوی قرار می دهد.

مواضعی که اخیرا سران ایالات متحده ورژیم صهیونیستی و بعضی از کشورهای غربی علیه ایران اتخاذ کرده و به بهانه گزارش آمانو فشارهای جدیدی را بر ایران وارد کرده و حتی بر طبل جنگ می کوبند؛ در دوران اوباما نیز سخنان جدیدی نیست؛چنانچه در25 سپتامبر2009 در نشست کشورهای صنعتی غربی (جی 20) در پیتسبورگ، باراک اوباما  به همراه سران انگلیس و فرانسه از وجود تسهیلات اتمی مخفی ایران در چند کیلومتری جنوب تهران در دل کوهها خبر داد و مدتی نیز جنجال تبلیغاتی حول آن پدید آوردند.ایران در آن زمان برای خنثی سازی تبلیغات غربی ها اعلام کرد که به بازرسان سازمان ملل اجازه بازدید از نقاط اعلام شده را می دهد؛زمانبندی تبلیغات غربی‌ها هم جالب بود؛در حالی در 25 سپتامبر این سخنان ابراز شد که در اول اکتبر 2009 گفتگوهای مستقیم ایران با کشورهای غربی طبق برنامه قرار بود انجام گیرد.این بازی تبلیغاتی غربی ها البته بی پاسخ نماند و ایران هم همزمان با روز یوم کیپورو جشن اسرائیلی ها آزمایش برنامه موشکی خود را انجام داد که شادی را در کام صهیونیست ها به تلخی مبدل ساخت.

مطالعه رفتارهاو تحلیل های اسرائیلی ها و غربی ها در قبال ایران حاکی از آنست که آنها امیدها و دغدغه هایی را دارند که به بروز رفتار فعلی آنها انجامیده است:

نقاط امید:
-ایران را کشوری با ترکیب قومیتی متکثر می دانند و در همین راستا تلاش کرده اند که ناامنی در مرزهای ایران در نقاط تماس قومیت‌ها با همسایگان را بوجود آورده یا تشدید کنند.پدید آوری و حمایت از  پدیده هایی چون ریگی در شرق و پژاک در غرب در همین راستا صورت گرفته است.
-آنان‌چشم امید به تحولات درونی همسو با خواسته های خود یا آشوبهایی که کنترل را از دست دولت مرکزی خارج کند؛ داشتند و آشوب های سال 88 در همین راستا از سوی رسانه های غربی تقویت شد.

نقاط نگرانی:
-ارتباط بسیار نزدیک و عقیدتی ایران و حزب الله که به صورت نگرانی از ارسال سلاح و موشک از سوی ایران به حزب الله ابراز شد.
-ارتباط نزدیک ایران و سوریه
-رشد قدرت نظامی ایران علیرغم تحریم ها که به صورت نگرانی ازمانورها و تحرکات نظامی ایران که اسرائیل را تهدید می کند؛بیان شد.
-گسترش نفوذ ایران در منطقه و رشد بیداری اسلامی که عملا بخش اعظم متحدان آمریکا و کشورهای محافظه کار منطقه را که با ایران شدیدا مسئله دار بودند؛یا سرنگون یا شدیدا تهدید کرد.
-عدم تاثیر قابل توجه و ناتوانی در بازدارندگی مورد انتظار از تحریم ها

اقدامات انجام گرفته و نتایج:
-نقاط امید غربی ها و اسرائیل در مناطق مرزی با دستگیری ریگی و سرکوب پژاک به ناامیدی مطلق یا حداقل نسبی تبدیل شد. لذا ایران در این زمینه بازی موفقی انجام داد.

-غربی ها برای محدود سازی حزب الله و قطع رابطه ایران با سوریه، حرکت اپوزیسیون در سوریه را فرصت دانسته و تلاش دارند با سرنگونی بشار هم ارتباط ایران با سوریه را از میان برده و هم پل حمایت از حزب‌الله را تخریب کرده و عملا حزب الله را نیز تحت فشار قرار دهند.آنها با این تصور که دلیل بقای بشار تاکنون هدایت ها و مدیریت ایران بوده است؛ تلاش کردند با طرح بحث ترور یکی از فرماندهان سپاه قدس عملا تحرک او را به حداقل کاهش داده و مدیریت اوضاع در سوریه را از منظر خود ، ازپشتیبانی فکری وعملیاتی که از دیدگاه آنها دارای تجربیات ارزنده ای در کنترل آشوب های گسترده پس از انتخابات 88 می باشد؛ محروم ساخته تا از اشتباهات احتمالی سوری ها نهایت بهره برداری را داشته باشند. در حالی که چه بسا آنچه که خطر بزرگ ایران می نامند بیشتر توهمی است که آگاهانه یا ناآگاهانه برآن دامن می زنند.

-در مورد کنترل نفوذ ایران در جنبش های فعال در منطقه ؛ غربی‌ها با تحلیلی واژگونه نقش سپاه قدس را پررنگ دیده و تصمیم گرفته اند برای در بند کردن آن، سپاه قدس را از لحاظ تبلیغی به عنوان عنصر خطرناک جایگزین القاعده ساخته و با زیر ذره بین قرار دادن سپاه قدس، بازوهای فعال ایران در منطقه بلکه جهان را بنا به زعم خود قطع نمایند.در حالی که انگیزه ها و مبانی فکری و عقیدتی مشابه بیشترین اثر را در الگو گیری نهضت های منطقه از ایران دارد و تقلیل یا انحراف انگیزه های تحرک مردم منطقه به پشتیبانی یا دخالت خارجی صرفا موجب بدفهمی و واکنش نادرست در مورد جنبش های منطقه شده وقدرت درک و حل مسئله را از کشورهای غربی خواهد ستاند.

-پیرامون ناکارآمدی تحریم ها ،آمریکایی ها تلاش دارند با تشدید تحریم ها بر کارآمدی آن در جهت فلج سازی ایران بیفزایند و فعلا هیچ گزینه دیگری جز تشدید در ذهن ندارند.

اما جنگ:
در تمام مدتی که بازی های سیاسی غرب در حال انجام است دائما نوای امکان جنگ چون موسیقی متن به گوش می رسد.آیا امکان جنگ  تمام عیار علیه ایران وجود دارد؟ جنگ محدود و نقطه ای چطور؟ اهداف آن چیست؟ واکنش های ایران چه خواهد بود؟ تبعات آن کدامست؟

تحلیل وضعیت نشان می دهد که هدف آمریکا و متحدانش بویژه اسرائیل از هر جنگی تامین هدف نهایی آنان یعنی سرنگونی نظام انقلابی واسلامی در ایران است.در این راستا مشکل اصلی از سرنگونی ، احتمال و نیز هزینه های احتمالی آن‌است.امید بستن به فشار همسایگان نظیر آنچه که اقدام صدام و جنگ تحمیلی برای آن رخ داد یا نوعی قیام یا شورش درونی نظیر آشوب های 88 یا تحولات آرام درونی به سمت سکولاریزه کردن نظام چون حرکات هشت ساله دوران اصلاحات یا فشارهای ایذایی از حاشیه ها چون عملیات سازمان مجاهدین خلق( منافقین) ، پژاک وریگی عملا بیش از سی سال فرصت به نظام اسلامی داده است؛از این رو این سناریوها ناکارآمدی خود را نشان داده است.پس دو راه باقی می ماند:

1. تضعیف نظام تا حدی که به شکاف ها و اختلافات درونی امکان سر باز کردن داده و مخالفان درونی را آن چنان جسارتی بخشیده که همچون ویروس های درونی پیکره ضعیف شده نظام را هدف قرار دهند.

2. وارد آوردن یک ضربه سنگین از طریق جنگ تمام کننده به صورتی که مستقیما ارکان نظام را متلاشی گرداند.

آنچه که هر سناریو را اولویت می بخشد؛ میزان هزینه ها و فواید آن سناریوست.در میان این دو سناریو ابتدا هزینه های اقدام سخت و خشن را مورد تحلیل قرار می دهیم. نخست باید دانست جنگ علیه ایران به سه صورت امکان تحقق دارد:
1.جنگ تمام عیار فرسایشی با مداخله نیروهای زمینی پس از یک عملیات هوایی مخرب.

2.جنگ به عنوان مقدمه هدف سیاسی  به منظور ضربه زدن به اعصاب کنترل گر نظام(مخچه نظام) تا با از میان بردن قدرت تعادل نظام اسلامی عملا در خوشبینانه ترین سناریومنجر به بروز آشوب در کشور شده و از درون نظام را متلاشی سازند یا آنکه در بدترین سناریو، نظام را از فاز تهاجمی به فاز بقاء کشانده و پای میز مذاکره برای تسلیم بکشانند.

3.جنگ کانونی یا نقطه ای با هدف از کار انداختن ماشین تهاجمی نظام بویژه علیه رژیم صهیونیستی.
اما گزینه نخست به چند دلیل زیر از کمترین احتمال برخوردار است:
-امکان هماهنگ سازی کشورهای همپیمان برای چنین عملیاتی دشوار و توجیه همه آنان تقریبا نزدیک به ناممکن است.

-تسخیر ایران و کنترل کامل این کشورحتی اگر فرضا محتمل بدانیم؛ تاثیرات ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک گسترده ای در سطح توازن قوای بین المللی داشته و به‌دلیل قرار دادن کامل کلید کنترل انرژی جهان در دست آمریکا،موقعیت روسیه و چین را شدیدا تهدید کرده و واکنش آنها را به‌دنبال خواهد داشت.

-سابقه تاریخی نبردهای خارج از مرزهای ایالات متحده حاکی از آن‌است که بعد از جنگ ویتنام این کشور وارد هیچ جنگی که از واکنش کشور هدف مطمئن نبوده ؛ نشده است و مورد عراق و افغانستان هم علی‌رغم اطمینان از عدم واکنش سوژه ها به هزینه‌های سنگینی انجامیده که هر حرکت مشابه را برای آنان غیر عقلانی می سازد.

- آمریکا دوران اوج رادیکالیسم در سیاست خارجی را به‌صورت یکجانبه‌گرایی دوران بوش پسر طی کرده است و ظهور اوباما به‌واقع حاصل تجربه گرفتن از اشتباهات بوش بود و تکرار آن رفتار هم به وجهه دموکرات ها صدمه زده و هم توجیه افکار عمومی داخل آمریکا را دشوار خواهد کرد.

- انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و رقابت های انتخاباتی آن در رویکرد سیاست خارجی آن کشور تاثیر قاطعی دارد و هر گونه جنگی تنها زمانی ارزش انتخاباتی خواهد داشت که نتیجه مثبت آن تا قبل از انتخابات به‌دست آید والا هر حرکتی که آغاز ولی تا انتخابات نتیجه مثبت نداشته و حتی چشم انداز منفی یا نامعلومی ارائه کند؛ فقط شکست حزب دموکرات را تضمین خواهد کرد.

- ایالات متحده در حال حاضر با مشکلات اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی قابل تاملی مواجه است و عقلا افزودن بر آنها از طریق ورود به جنگی با دامنه و هزینه نامشخص قابل پذیرش نیست.

- گستره ایران با تنوع جغرافیایی و موانع طبیعی یاریگر هر نبرد فرسایشی ونیز نوع حکومت حاکم و حجم هوادارانش که دارای تجربه ژرف و گسترده جنگی هستند؛ ورود به هر نبرد فرسایشی با این کشور را نامعقول می سازد.
 
- فقدان اطلاعات کافی غربی ها از میزان؛نوع و شدت و حتی دامنه واکنش ایران هر حرکتی را در فضای مبهم غیر عقلانی و حتی محاسبه ناپذیر می گرداند.

موارد فوق و پاره ای عوامل دیگر امکان درگیری گسترده و جنگ تمام عیار را تا سرحد صفر پایین می آورد.
ادامه دارد...

قدس:آشفتگی غرب در پروژه ایران هراسی

«آشفتگی غرب در پروژه ایران هراسی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم سیامک باقری است كه در آن می‌خوانید؛نظریه پردازان آمریکایی در ماههای اخیر بسیار فعال شده اند تا به هر ترتیب فشارهای موجود بر دولت آمریکا را کاهش و مقامهای این کشور را از شوک تحولات جهان اسلام و بحران فزاینده اقتصادی، نجات دهند.

آمریکایی ها بخصوص در بعد سیاسی، مشکلات خود را ناشی از قدرت روز افزون ایران در عرصه های سخت افزاری و نرم افزاری می دانند و به خوبی دریافته اند که اقبال افکار عمومی دنیا به گفتمان جمهوری اسلامی ایران، مردم جهان را هر روز بیش از گذشته از آمریکا دور می کند. همین جریان باعث شده است تا رژیم صهیونیستی نیز بدترین شرایط پس از حیات خود را تجربه کند و روز به روز شکستهای بیشتری را متحمل شود.

گسترش بیداری اسلامی در جهان اسلام، از دست رفتن مصر به عنوان متحد بزرگ رژیم صهیونیستی، همراهی روز افزون مردم و دولت عراق با ایران، افزایش قدرت جمهوری اسلامی در ابعاد علمی، سیاسی و دفاعی و... باعث شده است تا غرب که این روزها به شدت در باتلاق بحران سنگین اقتصادی و اجتماعی فرورفته است، به فکر چاره جویی باشد، زیرا منافع استراتژیک و حیاتی آنها در منطقه و حتی جهان به خطر افتاده است.

لذا باید سناریوهایی مانند پروژه مضحک ترور سفیر عربستان در نیویورک، تهدید نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران، به چالش کشیدن پرونده هسته ای و حتی تلاش برای متهم کردن جمهوری اسلامی در عرصه حقوق بشر را در راستای جنگ روانی غرب برای ایران هراسی ارزیابی کرد.

این موضوع به خصوص وقتی با ناتوانی غرب در اقدام نظامی و سختافزارانه علیه کشورمان در کنار هم قرار می گیرد، ابعاد جنگ روانی آنها را بیشتر نمایان می کند، زیرا آمریکا و رژیم اشغالگر قدس به خوبی می دانند که در حوزه سخت افزاری هیچ شانسی برای تهدید ایران ندارند، تا جایی که تهدیدهای لفظی آنها با واکنش سریع شخصیتهای گوناگون خودشان مواجه می شود. اما آنچه در این سناریوها به خوبی قابل درک است، اقدامهای عجولانه، افراطی و از سر آشفتگی تصمیم گیران غربی است. به عنوان مثال، سناریوی تلاش ایران برای ترور سفیر عربستان به یکی از مضحک ترین پرونده سازیها علیه ایران بدل شد. در موضوع گزارش اخیر آمانو از فعالیت هسته ای ایران هم این آشفتگی آشکار است که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) گزارش اخیر آمانو آنقدر با عجله و افراط آماده شد که همه کارشناسان به ساختگی بودن آن و هماهنگی با مقامهای آمریکایی پی بردند، تا آنجا که حتی برخی جملات این گزارش نیز از گزارش اطلاعاتی آمریکا در سال 1998 کپی شده بود.

ب) نحوه ارایه گزارش اخیر به گونه ای است که این سؤال را در ذهن آگاهان پدید آورده است که چگونه پرونده ایران یک شبه از منتهی الیه نقطه صلح آمیز بودن، به نهایت خطر رسیده است. این گزارش آن قدر ناشیانه تنظیم شده است که به روشنی موقعیت آژانس را نزد افکار عمومی و صاحب نظران و حتی دولتهای مختلف، در خطر قرار داده است. حتی برخی کشورها آشکارا رفتار آژانس را مورد انتقاد قرار داده و گزارش آن را یک نقطه ضعف جدید برای آن دانسته اند.

ج) گزارش آمانو در یک نگاه ابتدایی، بیانگر نگاه غرض ورزانه آژانس بود، تا آنجا که حتی نوع تنظیم آن نیز کاملاً نگاه خیرخواهانه را که وظیفه اصلی آژانس برای مواجهه با موضوع هسته ای در جهان است، زیر سؤال برد و به طور مستقیم نیت تبلیغاتی و روانی پشت آن را آشکار کرد.

آنچه مسلم است، همه این حرکات را باید در راستای جنگ روانی دشمن ارزیابی کرد و به فرموده رهبر معظم انقلاب، هر گاه فشار دشمن افزایش یافته، باید دلیل آن را افزایش قدرت داخلی و نگرانی دشمن از این قدرت روز افزون دانست.این اقدامات هم در همین راستا ارزیابی می شود و بدون تردید به دلیل شرایط ضعیف غرب، نه تنها هیچ کمکی به آنها نخواهد کرد، بلکه بر حقانیت جمهوری اسلامی خواهد افزود.

سیاست روز:رعب و وحشت غرب پس از تهدید نظامی

«رعب و وحشت غرب پس از تهدید نظامی»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است كه در آن می‌خوانید؛پس از انتشار گزارش آمانو درباره برنامه هسته‌ای ایران که البته بی‌پایه و اساسی آن اکنون برای همه آشکار شده است، ابتدا دیدیم که رسانه‌های غربی و اسرائیلی با همراهی مسئولین نظامی و سیاسی آن کشورها ایران را تهدید نظامی کردند. چند روزی به این منوال گذشت. تهدیدات ادامه داشت. رژیم صهیونیستی دم از حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران زد.

ناگهان سیاست تغییر کرد. پس از آن همه شاخ و شانه کشیدن و چنگ و دندان نشان دادن، بیشتر آن‌هایی که بر طبل جنگ و حمله می‌کوبیدند، گفتارشان تغییر کرد. «حمله به ایران عواقب سنگینی به بار خواهد آورد»؛ «حمله نظامی ایرانی‌ها را متحدتر می‌کند»؛ «حمله به ایران جهان را به ورطه‌ای غیر قابل مهار می‌کشاند»؛ و ... هدف از سناریوی رژیم صهیونیستی و آمریکا از این فضاسازی ایجاد ترس و وحشت در میان مردم و مسئولین جمهوری اسلامی ایران بود. اما این پروژه، با پاسخ‌های قاطع مقامات ارشد ایران روبرو شد. مقامات ارشد نظامی از ارتش و سپاه جملگی از آمادگی نیروهای مسلح در مقابل حمله احتمالی دشمن خبر دادند.

هشدار جدی و قاطعانه فرمانده کل قوا پاسخی بود که مقامات غربی و اسرائیلی را شوکه کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم تحلیف و دانش آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش، با هشدار به دشمنان تاکید کردند؛ «هر کس که فکر تجاوز به جمهوری اسلامی ایران در مخیله‌اش خطور کند، باید خود را آماده دریافت سیلی‌های محکم و مشت‌های پولادین ارتش، سپاه، و بسیج و در یک کلام، ملت بزرگ ایران کند.»

اکنون دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ مواضع و پاسخ‌های محکم باعث شده است تا لحن تهدیدات تغییر کند. در کنار اتخاذ مواضع قاطع مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران، هشدارهای جدی برخی سران کشورهای خارجی نیز در این امر باعث شد تا غرب و رژیم صهیونیستی به تبعات تهدیدات نظامی خود پی ببرند.

روسیه به عنوان یکی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل از جمله کشورهایی بود که نسبت به این تهدیدات هشدارهای جدی مطرح کرد.

فیدل کاسترو رهبر ۸۵ ساله کوبا گرچه امور کشور‌داری را به برادرش واگذار کرده، در تحلیلی گفته است؛ حمله به ایران، آغاز جنگ جهانی است. او به خوبی گوشزد کرد که، جمهوری اسلامی ایران از دو فاکتور مهم جمعیت و توان نظامی برای پاسخگویی به هر گونه تهدید برخوردار است.»

می‌‌توان اینگونه تحلیل کرد که رژیم صهیونیستی با همراهی آمریکا با طرح موضوع تهدید نظامی علیه ایران، نوعی افکارسنجی را مطرح کردند تا علاوه بر واکنش‌های داخلی، واکنش‌های خارجی را نیز سبک و سنگین کنند که البته این واکنش‌ها باعث شده است که اکنون پس از آن تهدید نظامی، نسبت به توانایی‌های جمهوری اسلامی ایران، رعب و وحشت عجیبی در میان سران غرب به ویژه رژیم صهیونیستی ایجاد شود.

مقایسه عراق دوران صدام با جمهوری اسلامی ایران در اندیشه ژنرال‌ها و سیاستمداران آمریکایی و صهیونیستی، یک اشتباه بزرگ است که به نظر می‌رسد اکنون آنها هم به اشتباه خود پی برده باشند.
عراق هیچگاه دو فاکتور جمعیت که هم هوادار باشند و هم توان نظامی را نداشت.مردم عراق هیچگاه موافق صدام نبودند و این یکی از فاکتورهایی بود که آمریکا به آن پی برده بود. در صورتی که جمهوری اسلامی ایران از همراهی و حمایت قاطع مردم خود سود می‌برد.

اکنون که تحولات منطقه و انقلاب‌ها و خیزش‌های اسلامی کشورهای عربی حوزه نفوذ آمریکا را محدود کرده است، و با توجه به جنبش ضد سرمایه‌داری در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، این خیال و تصور که جبهه متحدی علیه ایران شکل بگیرد وجود ندارد. مردم آمریکا که همواره شاهد کشته شدن فرزندان خود به خاطر دخالت‌های نظامی دولتشان بودند، اکنون دیگر برنمی‌تابند که کشته‌های دیگری را به خود ببینند.

جمهوری اسلامی ایران اکنون در اوج آمادگی دفاعی و نظامی قرار دارد و در کنار آن نفوذ سیاسی و معنوی در کشورهای اسلامی از دیگر ویژگی‌هایی است که باید این آمادگی ارتقا و تاثیرگذاری و نفوذ نیز افزایش یابد.
 
مردم سالاری:وال استریت جلوه ای از بیماری رسانه ها

«وال استریت جلوه ای از بیماری رسانه ها»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم میرزا بابا مطهری نژاد است كه درن می‌خوانید؛قدرت و رسالت رسانه ها در نظارت عمومی و هشدار به موقع و آگاهی بخشی بحث تازه ای نیست و تا آنجا مورد توجه و نظر بوده و هست که رسانه ها و مطبوعات را قوه چهارم دموکراسی نام نهاده اند، یعنی هم عرض قوای مقننه و قضائیه و اجرائیه. اگر رسانه ها آزاد باشند و زوایای پنهان جوامع را بروز ندهند، از ماموریت و رسالت خود فاصله گرفته اند.

کارکرد رسانه ها در این است که نگذارند مسائل پیچیده و عمیق  شوند، همانند یک سنسور حساس اشتباهات را جلوی چشم ها مجسم کنندو اجازه ندهند قبح و زشتی سیاست های غلط دیده نشوند. رسانه ها رسالت آگاهی بخشی به جامعه و افکار عمومی را برعهده دارند و امروزه حتی نخبگان و سرامدان جامعه نیز به کمک رسانه ها مسوولیت و رسالت خود را ایفا می کنند.

امروزه تمام اشکال رسانه ای اعم از مطبوعات، رادیو، تلویزیون، سایت ها و وبلا گ ها یک ضلع از مثلث «مناسبات ملی» کشورها را تشکیل می دهند که دو ضلع دیگرش ملت و حکومت هستند. ملت، حکومت و رسانه، سه ضلع مثلثی هستند که مناسبات ملی را رقم می زنند و ملت در قاعده این مثلث و حکومت و رسانه دو ضلع دیگر و هم وزن هستند. به همین علت رسانه ها باید منافع دراز مدت را بر منافع کوتاه مدت ترجیح دهند و مسوولیت روشنگری عقلا نی را برعهده گیرند.

دفاع از آزادی رسانه ها و مباحثی چون جریان آزاد اطلا عات و کارگزاری رسانه ها در این باب به همین علت است. نقش و رسالت برجسته رسانه ها این شرایط را رقم می زند. جنبش وال استریت تنها یک اعتراض نسبت به بحران های سرمایه داری نیست، بلکه نشان دهنده این است که صدای جمعیتی عظیم در یک کشور بزرگ با ادعای دانستن رسانه های آزاد، آنقدر شنیده نشده که به یک جریان اجتماعی تبدیل شده است.

جریان های اجتماعی، قوی تر از سیاست ها عمل می کنند و هرسیاستی را منکوب و مغلوب می سازند. نه تنها رسانه های مدعی آزادی در طول چندین ماه که از ظهور این جنبش می گذرد، سکوت کرده اند، که در طول سالیان متمادی این صدا و این نارضایتی را ندیدند و آنقدر ندیدند تا به فریاد و اعتراض تبدیل شد. نقش واقعی رسانه ها در این است که این صداها را به موقع بشنوند و منعکس کنند و نگذارند که شکاف به حدی عمیق شود که گروهی از مردم یک کشور برای دیده شدن و شنیده شدن دردها شان شرایط نامطلوب زیست خیابانی را برگزینند.

در کشورهایی مثل یمن، مصر، تونس و... اگر چنین اتفاقاتی حادث می شود، محدودیت های رسانه ها و عدم  وجود رسانه های آزاد  را همگان در آن کشورها  می شناسند، ولی  در کشوری مثل  آمریکا  که مدعی  آزادی رسانه ها است،  این دیده  نشدن ها و شنیده  نشدن ها را باید  نتیجه  بیماری  رسانه ها  در این کشور  دانست. 

رسانه هایی که با پول  کارتل ها  و تراست ها شکل  می گیرند و چشمی  برای دیدن لا یه های گسترده  اجتماعی  ندارند.  خود شیفتگی های بیمار گونه  که جز  اربابان  صاحب قدرت  خود را نمی بینند  و سهمی برای اقشار  اصلی  جامعه قائل  نیستند.  چه این جنبش  به ساختار  حکومت  آمریکا  لطمه بزند  و چه  سیاستگذاران  آمریکا  بر آن  فائق  آیند،  رسانه های  این جامعه  باید شرمنده باشند که در خدمت  زرو زور  و قدرت، رسالت  واقعی خود را، ایفا نکردند.

در جهان  امروز  نباید  رسانه های مسوول  بگذارند  شکاف ها  چنان شود که مردم برای رساندن  صدای خود دست از کار و زندگی  بشویند و در خیابان ها  و  میادین   چادر بزنند  تا دیده شوند.  کشورهایی که رسانه های آزاد  ندارند  باید بدانند  که مثلث  مناسبات ملی آنها یک ضلع  خود را از دست داده  است  و  این مناسبات  سامان  نخواهد یافت  و کشورهایی  که رسانه های آزاد دارند باید بیماری  های خود را درمان کنند که  چون رسانه های آمریکا  با رسوایی  مواجه نشوند.

تهران امروز:بصیرت و وحدت در سایه ولایت

«بصیرت و وحدت در سایه ولایت»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم مجتبی توانگر است كه در آن می‌خوانید؛اولین گردهمایی جبهه متحد اصولگرایان که پنج‌شنبه در تهران برگزار شد، نکاتی قابل توجه و تاملی داشت.

1 - در پس موضوع وحدت و دوری و نزدیکی گروه‌های مختلف اصولگرا که مجددا به موضوع بحث روز جریان‏های سیاسی تبدیل شده بود مسئله مهم‌تری وجود داشت که غفلت از آن ضررهای بیشتری را به جامعه تحمیل می‌کرد. فرض کنیم که اساسا اصولگرایان حرفی واحد با ادبیاتی مشابه داشتند و لازم نبود استراتژی «وحدت ولو با اغماض» را دنبال کنند و در شکلی طبیعی وحدت تام صورت می‌گرفت. در این صورت آیا مسئله یا مشکلی دیگر وجود نداشت که قابل پیگیری باشد؟ حتما وجود داشت.

تصمیم‌گیری در حلقه‌های بسته بدون ارتباط با مردم، مشکلاتی از جنس آنچه بر سر دوم خردادی‌ها آمد و هنوز هم به عنوان عدم اقبال مردمی به این گرایش سیاسی ادامه دارد، برای اصولگرایان به‌وجود خواهد آورد. به نظر می‏رسد با آغاز فعالیت‌های انتخاباتی اصولگرایان در ابتدای آبان بایستی برای ارتباط با حلقه‌های مختلف مردمی و تعامل دوطرفه با بدنه اجتماعی تدبیری اندیشیده می‌شد. اجتماع بزرگ امت حزب‌الله و متدین تهران در مدرسه عالی شهید مطهری در همین راستا ارزیابی می‌شود.

ز نزدیک شاهد بودم که در حین مراسم و بعد از مراسم چگونه مردم با نمایندگان خود سخن می‌گفتند. به خوبی نمایندگان گروه‌های مختلف اصولگرا می‌شنیدند که باید مطالبه اصلی مردم در رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی را جدی‌تر از گذشته با شیوه‌های جهادگونه دنبال کنند.

دکتر زاکانی اشاره داشت که «اکنون در میانه راه هستیم و گفتمان اصولگرایی در کوتاه مدت می‌تواند به نهضت بیداری اسلامی کمک کرده و به سند چشم انداز 20 ساله نظام اسلامی برسد. ما به دنبال میانبر‌ها هستیم تا در مسیر رشد و اعتلای جامعه اسلامی، فرزندان این مرز و بوم را از میانبرها حرکت دهیم.»

مردم مطالبه می‏کردند که اصولگرایان، تلاش مضاعفی داشته باشند تا اعتماد عمومی مردم به نهادهای قانونی نظام افزایش یابد و نمایندگانی ولایت‏مدار، کارآمد، ساده‏زیست، مقاوم در مقابل نظام سلطه، فتنه و انحراف از سوی گروه‌های اصولگرا معرفی گردند تا مورد اقبال بیش از پیش قرار گیرند. لذا بر این باور هستم، افزایش تعامل با مردم آن‏گونه که در همایش بزرگ اصولگرایان شکل گرفت، موجب اعتماد دو طرفه و انتخاب عناصر شایسته و نامزد‎های متعهد، توانمند و خدمتگزار بر مبنای اصول و ارزش‌ها و بر اساس سوابق اجرایی و حال فعلی آنها خواهد شد که همین فرآیند پایه تشکیل مجلسی انقلابی، متخصص و خادم مردم را فراهم خواهند کرد.

2 - گردهمایی بزرگ اصولگرایان، باعث انسجام درون‌ تشکیلاتی و تحبیب قلوب بیش از پیش میان اصولگرایان خواهد شد. چه اینکه در گذشته به دلیل رقابت‌ها و خرده گیری‌های درست و نادرست و در خیلی مواقع بیهوده، کدورت‏هایی شکل گرفت که بعدها به عنوان موانعی برای ایجاد وحدت در میان اصولگرایان خودنمایی و زمینه را برای بروز و ظهور بیشتر جریان انحراف و فتنه هموار کرد. خوشبختانه حضور اقشار اصولگرا و نمایندگان تشکلهای بدنه اجتماعی و حرف‌هایی که در همایش بر زبان رانده شد، حکایت از این داشت که کدورت‌های پیشین با اغماض قابل گذشت است و اکنون فرصتی است که باید فصل نوینی در خدمت‌رسانی به مردم آغاز شود. شاید هم، اغلب سران اصولگرا، همان حس آیت‌الله مهدوی کنی را داشتند که آقا از خرده گیری‌ها خوشحال نیستند و خواسته‌اند از تفاوت‌ها و اختلافات جزئی بگذرند.

3 - طبیعتاً اصولگرایان در صحنه رقابت‌های انتخاباتی با دشمنان و رقبایی روبه‌رو هستند. دشمنان اصولگرایان؛ نظام سلطه، ضد انقلاب‏ قسم خورده (منافقین، سلطنت‌طلبان، نهضت آزادی و...)، جریان فتنه (ضد انقلاب جدید) و جریان انحرافی هستند. رقبای اصولگرایان هم گروه‌هایی هستند که با اندیشه‌های متفاوت پای در عرصه کارزار انتخاباتی می‌گذارند.نظام سلطه هر چه در توان داشته باشد، در عرصه داخلی در پشت جریان فتنه و جریان انحرافی سامان خواهد داد. تلاش مشترك و شاید غیررسمی این دو گروه، به مثابه دو تیغه قیچی، برای تشکیل جبهه‎ای واحد در برابر نیرو‎های انقلاب در انتخابات است. آنها هماهنگ باهم یکی برای حوزه‎‎های انتخابیه بزرگ، بخصوص شهر تهران برنامه‎ریزی کرده و دیگری با استفاده از پول و امکانات و ابزار قدرت و ثروت خویش، در حوزه‎‎های انتخابیه کوچک به دنبال تاثیرگذاری است. البته این خواست نظام سلطه است كه با بهره‎گیری از همه ظرفیت‎‎ها، از جمله انتخابات برای ایجاد زمینه براندازی انقلاب اسلامی تلاش كند، لذا نباید نسبت به دشمن اصلی جریان اصولگرا كه آمریكا و متحدانش است، غفلت نمود؛ گرچه ظاهرا، حریفان اصلی نیرو‎های جبهه انقلاب، عوامل فتنه ۸۸ و جریان انحرافی ‎باشند. در میان دوم خردادی‌ها هستند كسانی كه متمایل به فعالیت در چارچوب قانون اساسی هستند، ولی از آنجا كه در نهایت منویات بزرگان خود را که آلوده به فتنه 88 هستند، پیگیری خواهند كرد، رقیب جدی اصولگرایانند.با این همه دشمنان و رقبا که به دنبال تفرقه، شکاف و فاصله بین اصولگرایان هستند، به نظر می‏رسد وحدت نیروهای انقلاب؛ پیام و ضرورت اصلی اولین همایش جبهه متحد اصولگرایان باشد.

 4 - این همه که گفته شد تنها یک طرف قضیه بود ولی آنچه بیشتر موجب اطمینان و دلبستگی توده مردم، به این مجموعه از اصولگرایان می‌شود، حضور علمای بزرگی است که کارنامه درخشان‏شان در مبارزه با فتنه‌ها و انحراف‏هایی که دامن گیر انقلاب شده، بر کسی پوشیده نیست. آنگونه که سخنران حماسه نهم دی ۸۸، آیت‌الله علم الهدی، در همایش جبهه متحد اصولگرایان گفت: «تشکیلات جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و در راس آنان آیت‌الله مهدوی‌کنی و آیت‌الله یزدی تشکیلاتی در سایه ولایت هستند و این دو جریان برای مردم اطمینان آور است و حرکت آنان نیز پس از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب برای مردم دارای حجت شرعی است.»

شرق:همگرایی اعراب و ترکیه علیه سوریه

«همگرایی اعراب و ترکیه علیه سوریه»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم یوسف مولایی است كه در آن می‌خوانید؛تحولات سوریه شتاب بیشتری می‌گیرد. برگزاری اجلاس مشترك اتحادیه عرب و تركیه در رباط مراكش درخصوص سوریه، در نوع خود یك اقدام بی‌سابقه محسوب می‌شود. در این اجلاس وزیر امورخارجه امارات متحده‌عربی (شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان) نقش منطقه‌ای تركیه در تحولات مربوط به بهار عرب را ستود و خواهان گسترش هر چه بیشتر مناسبات اقتصادی اتحادیه عرب با تركیه شد. شیخ عبدالله همچنین از مواضع محكم تركیه در مبارزه علیه تروریسم و تولید سلاح‌های هسته‌ای پشتیبانی كرده و خواهان همكاری مشترك كشورهای عربی و تركیه برای ایجاد منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای در خاورمیانه شد.

وزیر امورخارجه تركیه در این اجلاس با جملات تندی دولت بشار اسد را مورد حمله قرار داد. داوود اوغلو با لحن غیرمعمول و غیرمتعارف دیپلماتیك سرنوشت اسد را با معمر قذافی مقایسه كرد و از اینكه دولت سوریه پیشنهاد اتحادیه عرب برای مذاكره با مخالفان خود را رد كرده بود، اظهار تاسف كرد. به نظر می‌رسد كه دولت‌های عربی به طور پنهان و آشكار از اقدامات تركیه در اعمال فشار بیشتر به سوریه استقبال می‌‌‌كنند و از اعمال فشار اقتصادی علیه سوریه در زمینه انرژی از جانب تركیه كاملا حمایت می‌كنند.

در عین حال بعضی از مقامات عربی، زمان را برای تسویه‌حساب‌های قدیمی با دولت سوریه را مناسب تشخیص داده‌اند. ملك عبدالله پادشاه اردن به‌طور صریح و بدون رعایت ادبیات دیپلماتیك از بشار اسد می‌خواهد كه از قدرت كناره‌گیری كند. در یك مصاحبه‌ای با BBC پادشاه اردن به بشار اسد توصیه می‌كند كه از قدرت كناره‌گیری كرده و مرحله جدیدی از زندگی سیاسی را تجربه كند. او می‌گوید كه اگر من جای بشار بودم دست از قدرت برمی‌داشتم و شرایط را برای تغییرات آماده می‌كردم. ولیعهد عربستان (فیصل) در گفت‌وگویی با باشگاه مطبوعات ملی آمریكا در واشنگتن با صراحت بیشتری اعلام می‌كند كه سقوط اسد به این شكل یا آن شكل اجتناب‌ناپذیر است. اظهارات مقامات عرب باعث خوشحالی بیشتر مقامات آمریكایی شده است.

اوباما با استقبال از این اظهارات بیان كرد كه آمریكا به همكاری با دوستان و متحدان خود برای اعمال فشار به رژیم بشار اسد ادامه خواهد داد و از ملت سوریه برای گذار به دموكراسی حمایت خواهد كرد. خانم كلینتون بی‌پرده اظهار كرده است كه اسد كناره‌گیری كند تا شرایط برای گذار مسالمت‌آمیز فراهم شود. از سوی دیگر اتحادیه اروپا به تحركات دیپلماتیك خود با تركیه شتاب بخشیده است.

آلن ژوپه وزیر امورخارجه فرانسه برای تبادل‌نظر با مقامات تركیه عازم آن كشور شده است تا سیاست‌های اتحادیه اروپا را با جهت‌گیری‌های تركیه هماهنگ كند. صداهایی نیز از بعضی از اپوزیسیون سوریه شنیده می‌شود كه آنها علاقه‌مند به ایجاد منطقه پرواز ممنوع توسط اتحادیه عرب و تركیه هستند. در یك اقدام دیپلماتیك دیگر، دولت‌های فرانسه، آلمان و انگلیس درصدد تهیه پیش‌نویسی در مورد سوریه و ارایه آن به شورای امنیت هستند. تشدید عملیات نظامی از جانب معترضان و اعلام موجودیت ارتش آزاد سوریه (FSA) و حمله به پایگاه‌های نظامی سوریه، اوضاع سوریه را بسیار پیچیده كرده است.

 متاسفانه سرعت اصلاحات دولت سوریه متناسب با سرعت تحولات در آن كشور نیست و بیم آن می‌رود كه اوضاع هرچه بیشتر از كنترل خارج شود. یكی از ویژگی‌های تحولات سوریه در مقایسه با كشورهای دیگری كه تحت‌تاثیر بهار عربی قرار گرفته‌اند، این است كه در مورد سوریه ظاهرا ابتكار عمل در اعمال فشار به سوریه در دست تركیه و كشورهای عربی منطقه است و اتحادیه اروپا و آمریكا پشت‌سر این كشورها قرار گرفته‌اند. این مساله با توجه به بحران اقتصادی آمریكا و اتحادیه اروپا تا حدی قابل درك است. به خصوص دولت آمریكا كه هنوز با مشكلات عراق و افغانستان دست و پنجه نرم می‌كند و از طرف دیگر وارد فضای انتخاباتی شده است كه ریسك‌پذیری در سیاست خارجی را كاهش می‌دهد.

مساله قابل توجه این است كه فدراسیون روسیه و دولت چین كه در مقابل تصویب قطعنامه‌ها علیه سوریه در شورای امنیت مقاومت می‌كنند برای حمایت از دولت سوریه و كاهش دادن فشارهای سیاسی از امكانات خود در عرصه جهانی استفاده نمی‌كنند.

تقریبا ما شاهد هیچ‌گونه ابتكار عمل سیاسی و دیپلماتیك از جانب این دو كشور نیستیم و این دو كشور فقط از كارت حق وتوی خود در شورای امنیت استفاده می‌كنند و به نظر می‌رسد كه دولت آقای بشار اسد قادر به تشكیل هیچ جبهه‌ای از حامیان خود در سطح جهانی برای تقابل با كشورهای مخالف نیست و این امر ممكن است هر چه بیشتر به انزوای سیاسی سوریه منتهی شود. تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب در شرایط عادی یك امر مهمی تلقی نمی‌شود. چراكه علی‌الاصول اتحادیه عرب به عنوان یك بازیگر مهم در نظام بین‌المللی قلمداد نمی‌شود. ولی با توجه به حمایت‌های همه‌جانبه آمریكا و اتحادیه اروپا از ابتكارات و تصمیمات اتحادیه عرب و هماهنگی هر چه بیشتر اتحادیه عرب با سیاست‌های تركیه و حتی دنباله‌روی اتحادیه عرب از برنامه‌های تركیه، به نظر می‌رسد كه اتحادیه عرب به لحاظ سیاسی در تحولات سوریه جایگاه بسیار برجسته‌ای را به خود اختصاص داده است كه این امر با ساختار و رویه عمل اتحادیه عرب سازگاری چندانی ندارد، هرچند كه سازمان‌های منطقه‌ای در چارچوب فصل هشتم منشور می‌توانند در حل و فصل اختلافات و مناقشات منطقه‌ای به عنوان بازوی سازمان ملل عمل كنند. ولی اتحادیه عرب به لحاظ ضعف‌های ساختاری خود تاكنون نتوانسته از این ظرفیت و امكانات خود به درستی بهره‌برداری كند.

ضعف‌های ساختاری باعث شد كه موضوع تجاوز عراق به كویت درنهایت توسط سازمان‌ها و دولت‌های فرامنطقه‌ای حل شود و در موضوع مناقشات اعراب با اسراییل نیز نقش برجسته‌ای ایفا نمی‌كند و در تحولات اخیر مصر، تونس و لیبی نیز نقش برجسته‌ای به عهده نگرفته است.

در مورد یمن نیز میانجیگری این اتحادیه توسط عبدالله صالح جدی گرفته نشده است. در مورد بحرین نیز موضع‌گیری‌های آن كاملا مایوس‌كننده بود. از این رو قرار گرفتن اتحادیه عرب در خط مقدم جبهه علیه سوریه جای تامل دارد.

از یك طرف از اینكه سازمان‌های منطقه‌ای به جای سازمان‌های فرامنطقه‌ای در مسایل مربوط به منطقه ابقای نقش می‌كنند، باید با استقبال مواجه شود و از طرف دیگر اتحادیه عرب در تصمیم‌گیری‌های خود به نوعی ملاحظات قدرت‌های فرامنطقه‌ای را لحاظ می‌كند باید احساس خطر كرد. تحت این شرایط و برای جلوگیری از ایجاد بی‌ثباتی در منطقه كه جا برای مداخلات بیشتر قدرت‌های بزرگ را فراهم می‌كند، باید دولت بشار اسد را به انجام اصلاحات واقعی در مورد نظر مردم سوریه تشویق و ترغیب كرد. زمان به ضرر دولت اسد به پیش می‌رود. هرگونه درنگ و تاخیر در انجام اصلاحات عمیق و واقعی سطح سیاسی و اقتصادی، اوضاع سوریه را از كنترل خارج خواهد كرد.

ابتكار:نمایندگان ملت و آپارتاید سیاسی

«نمایندگان ملت و آپارتاید سیاسی؟!»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلی وكیلی است كه در آن می‌خوانید؛مطابق مصوبه هفته گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی، ازاین‌پس کسانی که دو سال در پست‌های سیاسی خدمت کنند، درصورتی‌که از این پست‌ها برکنار شده یا کناره‌‌گیری کنند، به‌صورت مادام‌العمر از مزایای آن منصب برخوردار خواهند شد. البته این تنها شاهکار مجلس اصولگرا و عدالت‌طلب نیست.

در همان ابتدای تشکیل مجلس دوره هشتم بود که خبر اعطای یک‌صدمیلیون تومان وام بلاعوض به هرکدام از نمایندگان، بهت و تعجب همگان را برانگیخت. حیرت مردم بدان سبب بود که شعار ساده‌زیستی و عدالت‌ورزیِ اکثریت نمایندگان مجلس کنونی، گوش فلک را کر کرده بود و همین شعارها بود که شانس پیروزی را نصیب آنان کرد.

حال که در آستانه پایان عمر چهارساله دوره مجلس هشتم هستیم، خبر امتیاز آپارتایدگونه برای مناصب سیاسی کسی را شگفت‌زده نکرد؛ چراکه در پس اتفاقات این سال‌ها، ازجمله تخلف سه‌هزارمیلیاردتومانی، تفاوت گفتار و عمل، دیگر کسی را متعجب نمی‌کند. از طرفی نمایندگان فعلی هم باید دوراندیش باشند و امتیازات نمایندگی را به‌صورت دائمی برای فردای خود تضمین کنند؛ چراکه ممکن است در رقابت محدود با دیگر هم‌کیشان خود، شانس نمایندگی را از دست بدهند.

براساس این مصوبه، ازاین‌پس طبقه‌ای ممتاز در ایران، با نام «منصب‌داران سیاسی» بیشتر خودنمایی خواهد کرد. جالب است بدانیم آن‌زمان که آقای کامران، نماینده مردم اصفهان، خبر اعطای وام بلاعوض یک‌صدمیلیون‌تومانی را علنی کرد و اعتراضات رسانه‌ای را به‌بار آورد، آقای حمید رسایی، نماینده اصولگرا و سینه‌چاک عدالت، در توجیه اقدام مجلس، طی یادداشتی نوشت که نماینده یا باید جیبش باز باشد، یا زبانش. به تعبیر ایشان، باید جیب نماینده را پر کرد تا زبانش باز بماند. آن ‌روز که این یادداشت و توجیه و طرز تفکر ابراز شد، منطق و نگاه این گروه‌ها برملا گشت و بسیاری که امید به حریت و پاک‌دستی و عدالت‌خواهی اینان بسته بودند، ناگهان خود را در سرابی یافتند و آرزوهای خود را بربادرفته دیدند؛ چراکه در نگاه موکلان این دسته از وکلا، بنا بود مسئولیت‌ها نه‌تنها امتیازآور نباشند، که وظیفه‌ساز باشند.

توقع مردم این بود که مسئول حق نداشته باشد در جهت تأمین منافع شخصی خود، از مسئولیت سوءاستفاده کند. بنا بود به‌دلیل سلوک اخلاقی، صداقت در گفتار، امانت‌داری و ساده‌زیستی مسئولان، مردم محروم با مسئولان خود به احساس مشترک برسند. مسئولان درد مردم را درد خویش و مردم نیز مسئولان را از جنس خود بدانند. اکنون با این امتیازات منحصربه‌فرد که مسئولان را در طبقه ممتاز اقتصادی قرار می‌دهد و فاصله آنان را با توده مردم دست‌نیافتنی می‌کند، چطور باید احساس مشترک ایجاد شود؟ احساس مشترک همدلی و همراهی ایجاد خواهد کرد. وقتی زمینه‌های احساس مشترک از بین رفت، دیگر از همدلی و همراهی نیز خبری نخواهد بود.

توقع مردم این است که همگان از بوستان عدالت،‌ گل‌های یاس برچینند، نه‌اینکه صاحبان منصب گل یاس برگیرند و محرومان خار یأس.

وکلای مردم نیک می‌دانند که ضریب جینی در چه وضعی و عمق شکاف طبقاتی تا کجاست. زمانی‌که خبر اختلاس بزرگ درز کرد و معلوم شد در این کشور برای فردی چنین امکانی وجود دارد تا از منابع مالی کشور سه‌هزارمیلیارد تومان دریافت کند و هم‌زمان میلیون‌ها نفر از امکان دریافت تسهیلات ضروری در حد دومیلیون تومان محروم باشند، میزان ضریب جینی و فاصله طبقاتی آشکار شد.

وکلای مردم حتماً می‌دانند که بخش اعظم موکلانشان که شانس شغل داشتن را یافته‌اند، با کف حقوق ماهانه سیصدهزار تومان امرارمعاش می‌کنند. آنان احتمالاً با تعدادی از موکلانشان که به‌دلیل مشکلات مالی مجبور به فروش هر دو کلیه خود شده‌اند، مواجه شده یا مورد مراجعه آنان قرار گرفته‌اند.

وکلای کنونی که کام خود را در شروع نمایندگی با هدیه صدمیلیونی شیرین ساختند و اکنون با مصوبه اخیر، آینده خود و خانواده محترم را تا ابد بیمه و تضمین کرده‌اند، لطفاً برای انبساط خاطر هم که شده، به آرشیو نطق‌های خود مراجعه کنند و ببینند و بشمارند در طول مدت خدمت خود، چندین‌بار واژه‌هایی نظیر دفاع از محرومان، مستضعفان و پابرهنگان، خدمت بی‌منت به مردم حوزه استحفاظی و... را تکرار کرده‌اند. احتمالاً که نه، قطعاً آن تعداد از نمایندگان که هنوز عطش خدمت، آنان را رها نکرده و از باب تکلیف! پای ثابت رقابت اسفندماه خواهند بود، با چشم‌پوشی از امتیازات انباشته و با تکیه بر حافظه فراموش‌کار مردم، آن‌چنان از ضرورت عدالت و حق محرومان و مستضعفان داد سخن خواهند زد که هر شنونده‌ای را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد و وادار به همراهی خواهد کرد! و شنوندگان نیز به احتمال زیاد، او را فرشته نجات خود خواهند پنداشت.

چندی پیش که هنوز تب اختلاس بزرگ فروننشسته بود و صدای «کی بود کی بود» از هر طرف، به‌خصوص از تریبون مجلس شورای اسلامی به‌گوش می‌رسید، ظریفی می‌گفت اگر دستگاه نظارتی می‌توانست توصیه‌نامه‌های نماینده‌ای را درباره اشخاص مختلف درخصوص مسائل متفاوت، از بایگانی سازمان‌های متعدد گردآوری کند و بار مالی آن‌ها را به‌دست آورد، آنگاه معلوم می‌شد که تعداد پرونده‌هایی شبیه پرونده سه‌هزارمیلیاردی به چند تا خواهد رسید. نگارنده به آن ظریف متذکر شد که در همین مجلس کم نیستند نمایندگانی که خود را وقف وظایف قانونی کرده‌اند و مانند اکثریت موکلان خود زندگی می‌کنند؛ اما امضای اکثریت مجلس پای مصوبه مادام‌العمرکردن امتیازات، نشان داد که آنان اکثریت نیستند.

یکی از عجایب مصوبه اخیر این است که این اقدام مجلس اصولگرا که خود را ولایی می‌شمارد، در سال «جهاد اقتصادی» اتفاق افتاده است؛ سالی که بنا بود مسئولان با رفتار جهادگونه، از آنچه رنگ منفعت شخصی دارد، پرهیز کنند و با ایثار منافع شخصی، خود را هم‌سنگ عموم نمایند. مگرنه این بود که ما در جنگ چنین می‌کردیم و رزمندگان در جهاد هشت‌ساله با ایثار جان خود، حیات جامعه را تضمین کردند. اکنون با این روش و منش که هر روز ابعاد تازه‌ای می‌یابد، پرسش مردم این است که با کدام مسئول بناست جهاد اقتصادی اتفاق بیفتد؟ رمز موفقیت ما در جنگ پیش‌قدمی فرماندهان در صحنه نبرد بود. آیا با این امتیازگیری‌ها و رانت‌جویی و ویژه‌خواری‌ها باید انتظار پیروزی و موفقیت را هم داشت؟

به‌هرحال به عاقبت تصمیمات بیندیشید و این‌چنین غیرمسئولانه بنیان‌ها را درهم نشکنید؛ چراکه بی‌اعتمادی مردم، خار انحطاط را بر پیکر جامعه فرو می‌نشاند.

آفرینش: پرواز قطر در آسمان ایران

«پرواز قطر در آسمان ایران»عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است كه در آن می‌خوانید؛ناوگان حمل ونقل هوایی ایران سال هاست که فشار تحریم های جهانی را به جان خریده و بعضاً سوء مدیریت ها در این سیستم، سنگینی این بار را دوچندان کرده است. متاسفانه هرساله به دلیل نقص فنی هواپیماهای فرسوده و از رده خارج، شاهد جان باختن جمعی از هموطنانمان هستیم. متاسفانه تاکنون مسولین امر فکری برای رفع این معضل نکرده بودند. تا اینکه شرکت های هواپیمایی ما از سوی یاتا تحریم شدند و مسولین تصمیم گرفتند تا از شرکت هواپیمایی قطر برای جبران این تحریم و همچنین بهبود سطح پروازهای داخلی استفاده کنند. اینکه مسولین به فکر امنیت و جان مسافران هستند امرپسندیده ای است اما چرا تاکنون چنین اقدامی را انجام ندادند تا از کشته شدن بسیاری از هموطنان جلوگیری شود.

لازم بود قبل از تصمیم گرفتن برای حضور قطری ها در آسمان ایران این مورد بیشتر بررسی می شد و تمهیداتی برای آن اندیشیده می شد(امیدواریم چنین امری صورت گرفته باشد).

با توجه به پیشرفته بودن هواپیماها و ضریب بالای امنیتی شرکت قطری، مطمئنا مسافران اشتیاق و تمایل بیشتری برای استفاده از این هواپیمایی خواهند داشت. هرچند قیمت بلیط های قطری گران تر باشد، اما مردم ارزش بیشتری برای امنیت جانی خود قائلند. همچنین بسیاری از هموطنان به سبب ریسک بالای پروازهای ایرانی از سفرهای هوایی امتناع می کنند و مطمئنا با ورود ناوگان قطری مشتری بیشتری برای این شرکت خارجی قابل پیش بینی خواهد بود. در این شرایط ضربه سنگینی به ایرلاین های داخلی وارد خواهد شدو احتمال ورشکستگی و نابودی آنها متصور است. هرچند مجلس اعلام کرده که شرکت قطری تا حدی اجازه فعالیت داردکه ضرری به شرکت های داخلی وارد نشود، اما هیچ منطقی این حکم را قبول نمی کند که شما اختیار را از مشتری بگیرید و مطمئنا مسافران شرکت های خارجی را برای سفر ترجیح می دهند.

نکته دیگر اینکه کادر پروازی قطری به طور مستقل وارد ایران می شود و عملا بسیاری از فرصت های شغلی کشوربه صورت مستقیم و غیرمستقیم از دست خواهد رفت. همچنین با حضور کادر پروازی قطری احتمال اینکه نیروهای زبده و با تجربه ما جذب این شرکت خارجی یا شرکت های مشابه شوند بسیار است.

ای کاش مسولین این میزان سرمایه ای را که با حضور این شرکت خارجی از جیب کشور خارج می شود را صرف بهبود ناوگان هوایی داخلی می کردند وبا خرید هواپیماهای جدیدتر و توسعه امکانات هوایی مانع از احتیاج به کشورهای خارجی می شدند. اما اکنون این اقدام را به فال نیک می گیریم و توقع داریم این حضور شرکت های خارجی موقتی باشد و نهایتا چاره‌ای اساسی برای این كاستی كه سالهاست در كشور مشهود است اندیشیده شود. جای افسوس دارد کشوری به عظمت ایران با این همه ثروت ونیروی انسانی ماهر محتاج کشوری همچون قطر گردد. آن زمان که فرودگاه مهرآباد ساخته شد اصلا قطری وجود نداشت! حالا همین قطر با پیش دستی در برداشت منابع گاز مشترک با ایران عملا با ثروت ملی ما خود را به ثروتمندترین کشور دنیا مبدل ساخته و با دیپلماسی فعال خود را از بسیاری از مزایای بین المللی بهره مند کرده است و اکنون ما برای رفع نیازخود به آنها وابسته شده ایم.

با این حال از مسولان کشورمان تشکر می کنیم که برای جان مردم ارزش قائل شدند. اما همچنان انتظارات باقی است تا دستگاه دیپلماسی کشور در زمینه هوایی تلاش خود را دوچندان نموده تا تحریم های چندجانبه که باعث رکود وضعف ناوگان هوایی گردیده را کاهش و یا تعدیل کند.

حمایت:راهبرد هوشمند علیه سوریه

«راهبرد هوشمند علیه سوریه»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است كه در آن می‌خوانید؛باراك اوباما رئیس جمهور آمریكا هنگام ورود به كاخ سفید سیاست راهبردی خویش را استفاده از قدرت هوشمند نام گذاری كرد. این راهبرد تركیبی از سخت قدرت بوش با محوریت نظامی گری و نرم قدرت بیل كلینتون بود كه با مولفه‌های اطلاعاتی و جاسوسی (تقویت سیا) اجرایی می‌شود. بررسی پرونده آمریكا در عرصه جهانی نشان می‌دهد كه محور بسیاری از سیاست‌های آمریكا بر اساس همین موازنه اجرا می‌شود. نمود عینی این مسئله را در قبال سوریه می‌توان مشاهده كرد. جهانیان اذعان دارند كه محور تحولات سوریه برگرفته از بازیگران خارجی است كه به رغم همگرایی اسد رئیس جمهور و مردم برای رسیدن به ثبات پایدار و تحقق خواسته‌های ملت در مسیر ناآرامی در حركت است. در این چارچوب مشاهده می‌شود كه آمریكا بر اساس همان راهبرد هوشمند دو مولفه را به طور موازی در سوریه پیگیری می‌كند.

اولا، در حوزه نظامی آمریكا به طور مستقیم و با كمك برخی از كشورهای عربی و تركیه، در كنار صهیونیست‌ها به طرح تجهیز و فعال سازی شبه نظامیان مسلح را اجرایی می سازد.

به اعتراف شبه نظامیان بازداشت شده، آنها كمك‌های مالی و تسلیحاتی را از آمریكا، تركیه، صهیونیست‌ها و برخی كشورهای عربی دریافت می‌كنند. آمریكا همزمان برای تقویت جریان نظامی از دستگاه‌های اطلاعاتی نیز استفاده می‌كند، چنانكه در جدیدترین وسایل كشف شده از شبه نظامیان آنها از پیشرفته ترین سیستم‌های اطلاعاتی و مخابراتی استفاده می‌كردند كه متعلق به دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی آمریكا است.ثانیا، در حوزه قدرت نرم یا همان دیپلماسی نیز آمریكا دو اصل را اجرا می‌كند.

 از یك سو از كشورهای عربی و تركیه به عنوان مراكز گردهم آیی مخالفان غرب‌گرای دولت سوریه استفاده می‌كند و از سوی دیگر با به حركت درآوردن مهره‌هایی همچون اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا طرح یارگیری علیه سوریه را اجرا می‌كند. آمریكا با این یارگیری در نهایت تلاش دارد تا در كنار تحمیل خواسته‌های خود به سوریه، چین و روسیه را در برابر افكار عمومی جهان قرار داده تا آنها نیز به پذیرش اعمال تحریم در شورای امنیت علیه سوریه وادار سازد.

نكته مهم در قالب بازی هوشمند آمریكا در قبال سوریه آنكه آمریكا برای عدم تحریك افكار عمومی و پنهان سازی چهره فتنه ساز خود در نقاب اتحادیه عرب ، صهیونیست‌ها و تركیه پنهان شده و با ابزار آنها این سیاست‌ها را پیگیری می كند.بر اساس آنچه ذكر آنچه ذكر شد می توان گفت كه اوباما برای به زانو در آوردن سوریه و در اصل جبهه مقاومت، راهبرد قدرتمند هوشمند را در پیش گرفته در حالی كه اساس آن را به بازی گرفتن متحدان منطقه‌ای برای مقابله با تحریك افكار عمومی تشكیل می‌دهد.

البته وحدت و همگرایی مردم و دولت اسد در كنار عدم همراهی افكار عمومی جهان با تحركات ضد سوری تاكنون این سناریو را با ناكامی همراه ساخته هر چند كه آمریكا با ابزارهای مختلف همچنان به دنبال راهی برای به زانو درآوردن سوریه است.
   
دنیای اقتصاد:تعادل غیركوپنی

«تعادل غیركوپنی»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم محمود صدری است كه در آن می‌خوانید؛1- بمباران ارزی بازار دلار: این عبارت عنوان اصلی روزنامه دنیای اقتصاد در هفتم خرداد امسال است كه براساس سخنان رییس كل بانك مركزی انتخاب شده بود.

 گفته دقیق آقای محمود بهمنی این بود: «از روز شنبه (هفتم خرداد) به شدت دلار وارد بازار می‌كنیم و قیمت‌ها را به شدت می‌شكنیم.» سه روز پس از این گفته و افزایش عرضه دلار، نرخ برابری این ارز و ایضا قیمت سكه طلا رو به كاهش گذاشت. یعنی اینكه درهفته دوم خرداد، هر دلار آمریكا حدود 1145 تومان و یك قطعه سكه بهار آزادی 440 هزار تومان معامله می‌شد.اما طولی نكشید كه این روند وارونه شد.

2- «هر نفر از متقاضیان دریافت سكه می‌توانند در هر روز حداكثر پنج قطعه سكه طلا خریداری كنند، نرخ فروش سكه‌ها از سوی بانك مركزی ایران تعیین و به بانك ملی اعلام می‌شود.» این متن اطلاعیه چهارم اردیبهشت بانك ملی است كه از آن استنباط می‌شود عرضه سكه طلا نامحدود است و تنها محدودیت‌ آن همان «پنج سكه در هر روز برای هر نفر» است. دبیر كل بانك مركزی برای تاكید بر همین موضوع در نیمه شهریور امسال با صراحت گفت: «از ابتدای سال جاری تاكنون (نیمه شهریور) 7/1 میلیون قطعه سكه به بازار تزریق شده... به هر میزان كه مردم تقاضا داشته باشند، سكه در اختیار بانك ملی قرار می‌گیرد تا بین شعب تقسیم شود.»

3- از مدت‌ها پیش دو اطلاعیه‌ غیررسمی پشت شیشه شعب منتخب بانك ملی دیده می‌شود كه یكی می‌گوید:«توزیع شماره برای خرید سكه: فقط 20 قطعه» منظور این است كه هر یك از شعب منتخب روزانه فقط 20 قطعه سكه توزیع می‌كنند؛ یعنی یك ششم آنچه از اردیبهشت تا شهریورماه توزیع شده است.

اطلاعیه دیگری كه در شعب منتخب جلب توجه می‌كند این است كه «به هر نفر یك بار در سال ارز مسافرتی تعلق می‌گیرد.»

4- بازار ارز و طلای ایران پریروز: دلار آمریكا، خرید 1332 و فروش 1340 تومان؛ سكه بهار آزادی طرح قدیم 630 هزار و طرح جدید 616 هزار تومان. معنای قیمت‌های روز پنج‌شنبه با عنایت به گزاره‌های بندهای 1 و 2 و 3 به طور خیلی ساده این است كه طرح توزیع كوپنی ارز و سكه چه در ابعاد وسیع و نامحدود اول و چه شكل محدود كنونی شكست خورده است. این شكست اصلا و ابدا نباید موجب سرشكستگی كسی یا نهادی شود، بلكه باید علامت روشن بازار به برنامه‌ریزان اقتصادی تلقی شود و آنان را متقاعد كند كه آموزه‌های اقتصادی در باب ناكارآمدی مداخله دولت در «تعیین قیمت» مستظهر به مطالعات نظری جانكاه در سیصد، چهارصد سال گذشته و ایضا تجربیات بشر در همه ادوار زندگی است.

اما فارغ از استدلال‌های اقتصادی، از منظر مدیریتی نیز كه سیاست‌گذاران معمولا آن را بهتر از علم اقتصاد می‌شناسند و مورد توجه قرار می‌دهند، می‌توان به موضوع نگاه كرد. از بهار گذشته كه دولت كوشیده است نرخ دلار و سكه را با «بمباران بازار» پایین بیاورد یا در همان سطح قبلی حفظ كند، نرخ برابری دلار از 1145 تومان به 1340 تومان (17 درصد) و قیمت سكه طلا از 440 هزار تومان به 616 هزار تومان (40 درصد) افزایش یافته است. آن تصمیم‌ها و این نتایج دست‌كم دو لطمه به دولت و ملت وارد كرده است: اول اینكه بخشی از دارایی مشاع همه ایرانیان (كه به غلط دارایی دولت خوانده می‌شود) به گروهی از افراد جامعه كه می‌توانسته‌اند در صف خرید سكه بایستند یا قصد مسافرت به خارج از كشور داشته‌اند، منتقل شده است.

دوم در سازوكار بزرگ‌تری كه دولت با پرداخت هزینه زیاد آن را اجرا كرده است، (هدفمندسازی یارانه‌ها) استثنا و خلل وارد شده است. افزون‌بر این دو نتیجه اقتصادی ملموس، هزینه دیگری هم از جنبه اعتماد عمومی به دولت تحمیل شده است؛ زیرا اولا طرح‌های توزیع سكه و دلار با هزینه‌های پیش‌گفته ناكام مانده و به اعتبار دولت از جنبه كارآمدی خدشه وارد كرده و ثانیا به این تصور دامن زده كه این طرح‌ها تدابیری برای درآمدزایی دولت و هزینه كردن آن در بخش پرداخت یارانه‌ها بوده است. در این فقره اخیر، تصوری كه جامعه دارد از خود واقعیت مهم‌تر است؛ یعنی حتی اگر دولت چنین قصدی هم نداشته و چنین كاری نكرده است، در افكار عمومی به پایش نوشته شده است.

نتیجه اینكه دلار و طلا دو كالا هستند مانند همه كالاها و خدمات دیگری كه مشمول طرح هدفمندسازی یارانه‌ها شدند و دلیلی ندارد كه وقتی دولت درباره ضروری‌ترین نیازهای جامعه، یعنی آب، برق، گاز، بنزین و مواد خوراكی به صور گوناگون، سیاست آزادسازی قیمت را پیشه كرده است، برای سكه طلا و ارز استثنا قائل شود. به علاوه اینكه سكه طلا اساسا خارج از سبد هزینه‌های خانوار است و تاثیر ارز بر هزینه‌های خانوار غیرمستقیم است و معلوم نیست ارز مسافرتی در كجای این سبد قرار دارد.

جایی كه ارز بر هزینه خانوارها اثر می‌گذارد، كاركرد صادراتی و وارداتی آن است كه امكانات قانونی و حقوقی دولت برای سامان دادن آن بهتر از گذشته است. در گذشته وزارتخانه‌های صنایع و بازرگانی جدا از هم بودند و نرخ ارز محل منازعه دائمی بین آنها بود؛ زیرا یكی در پی ارز گران برای صادرات بود ودیگری در پی ارز ارزان برای واردات. حالا آن دو وزارتخانه ادغام شده‌اند و هدف‌های تولیدی و صادراتی و تجاری و وارداتی از یك مركز دنبال می‌شوند و قاعدتا باید بهتر از گذشته بتوان میان اولویت‌های تولیدی و تجاری توازن برقرار كرد.

دست آخر اینكه، تبدیل شدن قیمت سكه طلا و ارز مسافرتی به دغدغه دولت، علاوه بر آنكه تنزل دادن منزلت دولت است، این نگرانی را نیز در پی دارد كه به تدریج به جای چاره‌جویی‌های اقتصادی كلان (از طریق سازوكارهای معقولی مانند نرخ بهره، نرخ رشد، ‌اشتغال و نظایر اینها) دولت و بانك مركزی به دام كارگشایی‌های تكنیكی و بنگاهی بیفتد و استثنائات كوپنی به قواعد همه‌شمول كوپنی تبدیل شوند. حال آنكه نیاز امروز ایران، تعادل بخشی بین اجزا و اركان اقتصادی به روش‌های غیركوپنی است. هر دو روش را ایران و دیگر كشورهای جهان آزموده‌اند و نتایج متفاوت آن را دیده‌اند.

تعادل بخشیدن به بازار به شیوه غیركوپنی، همان است كه در طرح هدفمندسازی یارانه‌ها دنبال می‌شود. اگر دولت تصور می‌كند باید بابت خرید سكه طلا و ارزهای خارجی هم یارانه پرداخت كند، چرا این كار را مانند یارانه سایر اقلام انجام ندهد. اجرای عدالت حكم می‌كند سهم همه شهروندان از ناحیه مابه‌التفاوت ارز و سكه سوبسیدی و آزاد، به خودشان پرداخت شود، آنگاه هر كس متقاضی این كالاها است، آنها را در بازار و با قیمت بازار تهیه كند.

شنبه 28/8/1390 - 11:58
اخبار
واردات پرتقال تركیه‌ای
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروزایران مهمترین عناوین خبری صفحه‌ اول خود را به مسائلی همچون ناكامی آمریكا در وین،ما 99 درصدیم تسلیم یك درصد نمی‌شویم،احمدی نژاد:مردم از دولت شكایت ندارند،پیوستن به WTO خلاف منافع ملی و دینی است،وحدت نیروهای انقلاب در توفان توطئه‌ها،دعوای قلیان بالا گرفت،واردات پرتقال تركیه‌ای،بازار طلا در مسیر سقوط؟ و... كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم

نمایش مفاهیم عاشورایی در «تا‌ رهایی»
ناكامی آمریكا در وین
آزمون دكتری و حاشیه‌هایی كه ادامه دارد
صبا ـ استقلال؛ جنگ صدرنشینی در قم

كیهان

ما 99 درصدیم تسلیم یك درصد نمی‌شویم
فروش طلای خارجی از امروز ممنوع است
وزیر كشور ایتالیا:حضرت مرم محجبه بود با ممنوعیت حجاب مخالفم
11 تروریست عامل بمب گذاری در حرم شریف عسكریین اعدام شدند

خراسان

اجرای حکم اعدام عاملان انفجار حرمین عسکریین در سامرا
قطعنامه شورای حکام بی اعتنا به ادعای آمانو
تغییرات پیشنهادی گسترده در قانون مالیات های مستقیم اعلام شد
حضور ناوهای روسیه در آب های منطقه ای سوریه

جمهوری اسلامی

تحریم‌های بیشتر به تاخیر افتاد
احمدی نژاد:مردم از دولت شكایت ندارند
رئیس سازمان بازرسی كل كشور:پرونده اختلاس بزرگ بانكی گسترده و پرحاشیه است
جنگ قدرت در عربستان بالا گرفت

رسالت

آیت الله مهدوی كنی:خرده گیری نكنیم در اشتراكات وحدت كنیم
سلطانیه:آمانو مسئول هر گونه تهدید امنیتی علیه جان دانشمندان ایرانی است
حسین فدایی:تصویب حقوق مادام العمر برای مدیران سیاسی ویژه خواری است
كمپین یك میلیون امضای دانشگاهیان ایران در اعتراض به گزارش احمد شهید

قدس

ناكامی آمریكا در شورای حكام
صالحی عنوان كرد؛منشی قذافی سرنخ سرنوشت امام موسی صدر
وقتی مدیران استاندارد خودروی خارجی سوار می‌شوند
حقوق تا 700 هزار تومان از مالیات معاف می‌شود

سیاست روز

شكستی دیگر برای آمریكا
قسم آیت‌الله مهدوی‌كنی به اصولگرایان برای پرهیز از اختلاف
پیوستن به WTO خلاف منافع ملی و دینی است
پلیس و معترضین شمشیرها را از رو بستند

حمایت

دست وپا زدن های آمریکا علیه ایران نتیجه نداد
معاون اول قوه قضاییه بااشاره به برخوردقاطع باقاچاقچیان موادمخدر:بنای مسامحه نداریم
كمپ‌های غیر مجاز؛دردسر تازه معتادان
افزایش طلاق و زندگی مجردی در وضعیت بحران

مردم سالاری

ناکامی آمریکا برای تحریم ایران
ادامه بهار عربی در پاییز
سوییس علی اکبر صالحی را در فهرست تحریم قرار داد
دولت در طرح های بزرگ، مشکل زیاد دارد

تهران امروز

وحدت نیروهای انقلاب در توفان توطئه‌ها
آیا بانك صادرات مسئول اصلی در اختلاس است؟
جزئیات تازه از درگذشت احمد رضایی؛حاشیه‌های مرگ مشكوك در هتل گلوریا

شرق

تصویب قطعنامه شورای حكام درباره پرونده هسته‌ای ایران؛وین به نیویورک رأی نداد
شركت رهبر آزادی‌خواهان برمه در انتخابات
محسن رنانی:جنبش «وال‌استریت» هدف روشنی ندارد
گزارشی از كنسرت همایون شجریان با گروه همنوازان حصار؛ تلفیقی از سازهای ایرانی و غربی

آفرینش

مهلت ویرایش اطلاعات و زمان برگزاری آزمون كارشناسی ارشد اعلام شد
آیت الله مهدوی كنی:در این مقطع حساس ما وحدت را لازم می‌دانیم
رئیس جمهور:باید ساختار اداری اصلاح شود
آمانو: تیمی به ایران اعزام می‌شود

ابتكار

تصویب قطعنامه معتدل شورای حکام علیه فعالیت هسته‌ای ایران؛پرونده به بهار موکول شد
وحدت بدون پایداری
تكذیب انشعاب در جامعه روحانیت نبارز
دعوای قلیان بالا گرفت

آرمان

وعده‌هایی كه وعده ماندند
نشست وحدت بدون پایداری
مجتهد زاده:حمله اسرائیل به ایران فقط جنجال است
واردات پرتقال تركیه‌ای

فرهیختگان

رئیس جمهور:ساختار اداری باید اصلاح شود
لاریجانی:باید وحدت را به هر شكل كه شده حفظ كنیم
نامه اعتراضی ایران به مدیر كل آژانس
واردات 400 تنی در فصل برداشت مركبات داخلی

دنیای اقتصاد

بازار طلا در مسیر سقوط؟
سه نگاه به دلار در دولت
شرایط جدید در فروش املاك دولتی

تفاهم

وزیر تعاون كار و امور اجتماعی:2 برابر شدن دستمزد كارگران صحت ندارد
اختصاص 700 میلیون دلار به بخش كشاورزی
رئیس جمهور:وجود رابطه عاطفی بیم مردم و مسئولین ضروری است
فروش اوراق مشاركت ارزی نفت

جهان صنعت

پور محمدی:مسئولان وعده‌های خود را عملی كنند
در نشست شورای حكام فقط انتقاد شد
حذف 33 ماده و اصلاح گسترده قانون مالیات‌ها
استراتژی صادراتی سیمان نداریم

گسترش صنعت

حل مشكل وثیقه صنعتگران برای دریافت تسهیلات بانكی
وزیر صنعت و تجارت اعلام كرد:15 میلیارد دلار حجم فروش قطعه سازی داخلی
بازداشت 300 فعال جنبش ضد وال استریت
بورس كالای 91 همه را غافلگیر می‌كند

شنبه 28/8/1390 - 11:56
تاریخ
كشور هاییتی تاسیس شد
جام جم آنلاین: 208 سال پیش در روز 18 نوامبر سال 1803 میلادی ، بازمانده سپاه فرانسه در شهر سن دومینگو تسلیم برده های سابق سیاهپوست می شود.مستعمره سابق فرانسه به نخستین کشور مستقل سیاهپوستان تبدیل شده و هاییتی نامیده می شود.

این کشور جدید در جزایر آنتیل بزرگ در دریای کاراییب و در غرب جزیره هیسپانیولا واقع شده است.

نام هاییتی برگرفته از ساکنین اولیه آن سرخپوستان تاینوس از شاخه آراواکس ها است.

این سرخپوستان پس از استعمار توسط اروپایی ها به شکل غم انگیزی به دلیل کار اجباری ، سرکوب و بیماری های سوغات اروپا منقرض شدند.

نخستین برده های سیاهپوست از سال 1502 میلادی جایگزین سرخپوستان در مزارع ، معادن و خانه ها می شوند. فرانسوی ها در قرن هفدهم اسپانیایی ها را از این بخش از جزایر آنتیل بیرون رانده و این جزایر را متصرف می شوند.

این مستعمره به دلیل مزارع نیشکر و تعداد زیاد بردگان سیاهپوست یکی از غنی ترین مستعمرات ماورا البحار فرانسه محسوب می شد.

درآستانه انقلاب فرانسه ، این مستعره دارای 600 هزار جمعیت بود که 500 هزار نفر از آنها را بردگان سیاهپوست تشکیل می دادند.اما بخش اسپانیایی جزیره ، به نام سن دومینگو از رونق برخوردار نبود و به زحمت چند ده هزار جمعیت داشت.

انقلاب فرانسه ، سرنوشت این جزیره را دگرگون می سازد. در روز 15 مه سال 1791 در پاریس ، مجمع ملی به رنگین پوستان آزاد این جزیره حق رای داده و حقوق یکسانی برای آنها به عنوان مردان آزاد قایل می شود که البته این مساله شامل برده ها نمی شد.

در شب 22 اوت سال 1791 میلادی «بردگان قهوه ای» (برده های فراری از مزارع که به جنگل ها پناه برده بودند) در یک مراسم وودو (جادوی سیاه) به رهبری بوکمان جادوگر وودو شرکت می کنند.

این سرآغاز یک جنگ مرگبار و طولانی بود که سرانجام به استقلال این مستعمره منجر گردید.به زودی دامنه شورش بالاگرفت و مردی به نام فرانسوا توسن ملقب به توسن لوورتور رهبری شورشیان را به عهده می گیرد.

پس از به قدرت رسیدن ناپلئون ، او تصمیم می گیرد ، بار دیگر کنترل فرانسه بر این مستعمره را برقرار و شورش را سرکوب کند.

در فوریه سال 1802 میلادی 23000 سرباز فرانسوی با 36 فروند کشتی جنگی به جزیره رسیده و در کاپ فرانسه پیاده می شوند.ژنرال لوکلر ، شوهر خواهر ناپلئون فرماندهی این سپاه را به عهده داشت.

در روز هفتم ژوئن سال 1802 میلادی ، ژنرال لوکلر از توسن لوورتور دعوت می کند تا برای مذاکره به شهر سن دومینگو بیاید.اما به محض ورود توسن ، لوکلر او را دستگیر و به همراه اعضای خانواده اش به فرانسه می فرستد.

توسن لوورتور در روز هفتم آوریل 1803 میلادی در زندان قلعه ژوکس بر اثر رنج فراوان می میرد.

پس از تبعید لوورتور دامنه شورش بالا می گیرد و تب زرد نیز به کمک استقلال طلبان آمده و ده ها هزار سرباز فرانسوی را قتل عام می کند. یک بیماری که سیاهپوستان در مقابل آن مصونیت داشتند.

پادگان های فرانسوی یکی پس ازدیگری به دست استقلال طلبان تصرف می شوند و سرانجام باقیمانده سپاه فرانسه در شهر سن دومینگو تسلیم می گردد.

به این ترتیب در روز 18 نوامبر سال 1803 میلادی ، بازمانده سپاه فرانسه تسلیم استقلال طلبان سیاهپوست شده و کشور هاییتی تاسیس می شود.هاییتی نخستین مستعمره سیاهپوست نشین بود که توانست از چنگال استعمار رهایی یافته و به یک کشور مستقل تبدیل شود.

 

شنبه 28/8/1390 - 11:56
تاریخ
میکی ماوس متولد شد
جام جم آنلاین: 83 سال پیش در روز 18 نوامبر سال 1928 میلادی تماشاگران نیویورکی کولونی تئاتر شهر نیویورک میکی ماوس ، موش کوچک و بازیگوش را در فیلم کارتون «کشتی بخار ویلی» مورد تشویق قرار دادند.

شخصیت میکی ماوس پیش از این تاریخ توسط والت دیسنی خلق شده بود اما روز 18 نوامبر سال 1928 میلادی که مردم برای نخستین بار با تصویر و شخصیتش آشنا شدند ، در واقع به تاریخ تولد میکی ماوس تبدیل گردید.

این موش کوچک در ابتدا توسط والت دیسنی ، مورتیمر نامیده شده بود اما با اصرار همسر والت نامش به میکی تغییر یافت.

این نخستین فیلم میکی و نخستین فیلم ناطق کارتون بود.به زودی میکی به یک چهره برجسته سینما تبدیل می شود.

میکی از روزی که توسط والت خلق شد چندین بار تغییر شکل داد و لباس هایش تغییر کردند تا سرانجام به میکی ماوس امروزی که ما می شناسیم، تبدیل گردید.

والت کارتون های بیشتری از میکی را در معرض نمایش قرارداد و میکی یک چهره آشنا برای همگان شد.

موش کوچک شخصیت یک قهرمان شجاع را یافت و بازیگوشی روزهای تولدش را کنار گذاشت.

به این ترتیب ، در روز 18 نوامبر سال 1928 میلادی تماشاگران کولونی تئاتر شهر نیویورک ، میکی ماوس ، موش سیاه کوچک و بازیگوش را در فیلم کارتون ناطق «کشتی بخار ویلی» مورد تشویق قرار دادند.

این روز به تاریخ تولد میکی ماوس تبدیل گردید.ماجراهای میکی در سراسر جهان معروفیت دارند.باگذشت 83 سال از تولد میکی ماوس هنوز هیچ شخصیت کارتونی نتوانسته جای او را بگیرد.

شنبه 28/8/1390 - 11:55
طنز و سرگرمی

ماه تولد

فال روزانه - شنبه 28 آبان 1390 

بز

فال روز متولدین فروردین: امروز یک روز هیجان انگیز است!  اما اگر ترس‌های خود را مدیریت نکنید، شک کردن مداوم شما را به به وضعیت بحرانی ماورایی می‌فرستد. این سخن بدین معنی نیست که شما می‌توانید بر قدرت‌های ماورایی پیروز بشوید، بلکه بدین معنی است که با قبول کردن محدودیت‌هایتان و خودشناسی مجبور نخواهید شد چندین بار ابراز وجود کنید.

گاو

فال روز متولدین اردیبهشت: سیاره بخت شما یعنی ونوس امروز از سوی اورانوس تکان دهنده زنگ بیدار باش دریافت خواهد کرد! بنابراین شما چشم‌هایتان را به روی چیزهایی که درست جلوی رویتان قرار دارند باز خواهید کرد. همچنین قلب شما را به روی حوادث عاطفی خواهد گشود و شما با آغوش باز این وقایع عشقی را می‌پذیرید. آزاد بودن از قیود و سنت‌ها معمولا مورد پسند شما نیست، اما امروز قادرید استقلال و فرد گرایی خود را به خوبی نشان دهید.

اردیبهشت
دوقلوها

فال روز متولدین خرداد: محیط پیرامون شما امروز خیلی بی نظم و ترتیب شده است و امکان دارد این اتفاق شما را از برنامه‌هایی که برای خود ترتیب داده بودید دور کند. اطرافیان شما ظاهراً امروز نسبت به همیشه سرشان شلوغ‌تر است و انگار این موضوع مسری شده است! شما کارهای خیلی زیادی پیش روی خود دارید که انجام دادن تمام آنها از توانایی‌تان خارج است. پس قبل از اینکه از پا بیفتید، کارهایی که ملزم به اجام دادنشان هستید و تعهد داده اید را دراولویت قرار دهید.

خرداد
خرچنگ

فال روز متولدین تیر: شما احساس می‌كنید امروز یك نفر سر راه شما قرار گرفته و مزاحم كارتان شده است. اگر شما می‌خواهید به تنهایی كاری را انجام بدهید لازم است با یكی از دوستان نزدیكتان یا فردی كه فكر می‌كنید مانع كارتان شده و یا حتی افرادی كه ظاهراً كاری به كارتان ندارند مبارزه كنید. سعی نكنید انتخاب‌های خود را برای افراد دیگر توجه كنید؛ فقط به آنها بفهمانید كه این انتخابها شخصی نیستند. شما باید حین انجام دادن كارهایتان مهربان و خوش برخورد باشید، ولی لزومی ‌ندارد به خاطر میل شخصی آنها كاری انجام دهید.

تیر
شیر

فال روز متولدین مرداد: امروز در مورد مسائل مالی تصمیم گرفتن برایتان كار راحتی نیست، چراكه برای پول خرج كردن محدودیت دارید. زیادی پول خرج كردن به نفعتان نیست، ولی اطرافیان‌تان به اندازه شما حواسشان را جمع نمی‌كنند. اضافه كردن بر مادیات و زرق و برق‌های زندگی یكی از چیزهایی است كه باعث شادی انسان می‌شود، ولی اكنون عاقلانه ترین راه این است كه به وسیله ابراز وجود کردن با  راه‌های غیر مادی از سخاوتتان دفاع كنید.

مرداد

فال روز متولدین شهریور: در شرایط احساسی اخیر یاد آوری خاطرات دوران کودکی می‌تواند بر پیچیدگی اوضاع بیفزاید. اتفاقاتی كه رخ داده شما را آشفته كرده است و دیگر نمی‌توانید به راحتی به حس‌های خود اطمینان كنید. از طرف دیگر اگر شما بتوانید آرزوها و نیازهای خود را كنترل كنید، قادر خواهید بود به دوران گذشته برگردید و در موقعیتی مناسب ترس‌ها و خیالات خود را با كسی كه دوستش دارید در میان بگذارید.

شهریور

ترازو

فال روز متولدین مهر: شما امروز سعی می‌كنید موضوعی را از دیگران مخفی كنید، اما ممكن است علی رغم تمام تلاش‌های شما این موضوع فاش شود. به جای اینكه سعی كنید از خودتان یا افراد دیگر محافظت كنید، به اوضاع و شرایط نامساعدی كه پیش آمده نگاه كرده و فكر كنید ببینید چرا مجبورید مواظب حرف‌هایی كه می‌زنید باشید. وقتی كه شما هیچ چیزی را از دیگران پنهان نكنید، مطمئناً شادتر خواهید بود.

مهر
عقرب

فال روز متولدین آبان: شما احساس می‌كنید ناچارید كارهایی را انجام دهید كه این كارها در واقع اصلاً وظیفه شما نیست. اما شما نمی‌توانید بدون اینكه مشكلی درست شود اقدامی ‌بكنید. حتی اگر فكر می‌كنید با شما غیر منصفانه رفتار می‌شود بهتر است فعلاً كاری نكنید. پس سعی كنید كارهایی را انجام دهید كه مجبور نشوید در مقابل دیگران مقاومت كنید، شما بعدها برای حل كردن این مشكل وقت كافی خواهید داشت.

آبان

کماندار

فال روز متولدین آذر: ظاهراً اطرافیانتان و حتی دوستان صمیمی ‌و همكارانتان امروز دور و بر شما را خالی كرده و همین موضوع شما را ترغیب می‌كند كه حتی بیشتر از قبل روی توانایی‌هایتان تمركز كنید. شما دوست ندارید یک آدم معمولی باشید، بنابراین می‌توانید بیشتر از قبل فعالیت كرده و تلاش كنید كه راه خود را بروید. حواستان باشد وقتی كه مشكلی وجود ندارد، شما مشكل درست نكنید، برای اینكه اگر یك بار دیگران را ناراحت كنید دیگر نمی‌توانید به این راحتی آنها را تسكین داده و آرامش رفته را بازگردانید.

آذر
بز

فال روز متولدین دی: شما می‌دانید كه چیزی در زندگی‌تان تغییر كرده است و شما مجبورید بر خلاف قانون و منطق برنامه ریزی كرده و نقشه بكشید. شما مجبورید از توانایی‌های جسمانی خود استفاده كنید، اما نباید آن را صرف كارهای پوچ و بی فایده بكنید. داشتن انضباط فردی و شخصی اكنون برای شما لازم و واجب است و فعالیت‌های منظم روزانه شما را برای آینده‌ای خوب آماده می‌كند.

دی
آبگیر

فال روز متولدین بهمن: شما دوست دارید كاری را به روش خودتان انجام دهید، اما لازم است كه یكی از همكاران هم به كمك شما بیاید. برای اینكه شما در بعضی از زمینه‌ها مهارت ندارید و این شخص از این توانایی‌ها برخوردار است و می‌تواند كمكتان كند. یا شاید شما می‌خواهید اقدام به کاری شراکتی بکنید و به فردی نیاز دارید كه با شما همراهی كند. هر كدام از این كارها را بخواهید انجام دهید باید حواستان را جمع كنید، چرا كه فرد دیگر بیشتر از شما تلاش نخواهد كرد و یا بیشتر از شما سرمایه گذاری نخواهد كرد و ممكن است نتایج حاصل باعث رضایت شما نشود.

بهمن

دو ماهی که خلاف جهت هم شنامیکنند

فال روز متولدین اسفند: اگر در نظر دارید در رژیم غذایی خود تغییراتی بدهید، مطمئن شوید که برای این کار دلیل منطقی دارید. اگر به خاطر اینکه فردی را تحت تاثیر قرار دهید می‌خواهید شکر را از رژیم غذایی تان حذف کرده و یا به تمرینات بدنی خود اضافه کنید، احتمالاً این کارها زیاد تداوم نخواهد داشت. هم اکنون تنها دلیل منطقی برای تغییر برنامه می‌تواند فقط و فقط حفظ سلامتی تان باشد و نه چیز دیگر!

اسفند
شنبه 28/8/1390 - 11:51
تاریخ

1699م:«میرویس» بزرگ قندهاری ها كه برای تظلم از جور و ستم عبدالله خان حكمران اعزامی دولت صفویان رنج سفر به اصفهان را بر خود هموار كرده بود ولی موفق به دیدار شاه سلطان حسین نشده بود 19 نوامبر سال 1699 (1078 هجری خورشیدی) با دست خالی به قندهار بازگشت و سران طوایف ناحیه را به باغ خود دعوت كرد و وجود ضعف در اركان دولتی و رواج فساد اداری و چاپلوسی در دربار صفویان را برایشان بیان داشت و گفت كه شاه در محاصره عده ای كوته نظر آزمند قراردارد و كسی نمی تواند، حتی برای تظلم به او دسترسی یابد و احكام انتصابات خرید و فروش می شود و دلسوز وجود ندارد. در این شرایط راه دیگری جز این كه خودمان بپاخیزیم وجود ندارد ، و بذر شورش در همان روز كاشته شد و طرف دو سال از زمین سر بر آورد. پشتونها و بویژه قندهاریها تا آن زمان سابقه نافرمانی و ضدیت با دولت متبوع، ایران، را نداشتند.

شاه سلطان حسین مسئله قندهاررا با یک انتصاب نابجا پیچیده تر کرد. وی به توصیه درباریان مغرض و ناآگاه خود گرگین خان گرجی را بدون توجه به این كه وی با آداب و رسوم پشتون ها ناآشناست و كار را خرابتر خواهد كرد و بر وخامت اوضاع منطقه خواهد افزود به حكومت قندهار برگزید تا اوضاع منطقه را آرام كند. به اسلام گرویدن گرگین خان دلیل عمده گماردن او به حكمرانی قندهار بود. گرگین خان پیش از انتصاب تازه، بلوچهارا سرکوب کرده بود كه خطه كرمان را ناآرام كرده بودند. باد دانست كه لهجه پشتونها (در پاكستان آنان را پاتان می نامند) و بلوچها پارسی باستان است و همانند سایر برادران پارسی خود از نژاد آرین هستند.

گرگین خان كه پس از اسلام آوردن از شاه سلطان حسین كه جماعتی گرجی زاده بر دربار او سلطه یافته بودند و جز منافع شخصی به چیز دیگری توجه نداشتند لقب «شهنوازخان» گرفته بود پس از استقرار در قندهار آتش شورش را با خشونت تمام خاموش و میرویس را به عنوان عامل فتنه به اصفهان تبعید كرد.

میرویس در طول اقامت در اصفهان بیش از پیش بر ضعف نفس شاه سلطان حسین واقف شد. وی با این استدلال كه نمی شود حتی یك مسلمان تبعیدی را از از اجرای واجبات دینی كه زیارت خانه خدا از جمله آنها است مانع شد اجازه حج گرفت و در مكه از برخی روحانیون سنی فتوای جنگ با حاكم شیعه را به دست آورد.

میرویس در بازگشت به اصفهان چنان رفتاری از خود نشان داد که توجه همگان و ازجمله شاه سلطان حسین نسبت به او جلب شد و طولی نکشید كه تبعید او لغو و اجازه بازگشت به قندهار به دست آورد.

در قندهار، میرویس فتاوی روحانیون سنی را كه به دست آورده بود به سران طوایف كه تا آن زمان حاضر به این درجه از تمرد نبودند نشان داد و قتل گرگین خان را مباح دانست. میرویس سپس با بكار بردن نیرنگ گرگین خان را به باغ خود دعوت كرد و در آنجا اورا بكشت.

شورش میرویس موفق شد زیرا كه شاه سلطان حسین بی كفایت قبلا طایفه ابدالی را از خود رنجانده بود تا از آنان كمك گیرد و ملك محمود سیستانی حاكم «فراه» را هم كشته بود و مردم آن ایالت ناراضی بودند.

پس از مرگ میرویس درسال 1711 میلادی، برادرش میرعبدالله (پدر اشرف افغان كه سكه های اشرفی یادگار زمان اوست) جایش را گرفت كه میرمحمود پسر میرویس عموی خود را كشت و به كرمان حمله برد. لطفعلیخان حاكم فارس به كمك كرمان شتافت و میرمحمود را به قندهار فراری داد. شاه بی خرد اندكی بعد لطفعلیخان را معزول ساخت.این خبر كه به گوش میرمحمود رسید در سال 1725 میلادی با 25 هزار تن به كرمان حمله آورد و این شهررا متصرف شد و از آنجا از طریق یزد عازم اصفهان گردید. وی موفق به تصرف یزد نشد، ولی اصفهان را در 12 اكتبر سال 1722 میلادی تصرف كرد و عملا به عمر دودمان صفویان پایان داد.

میرمحمود، خود در سال 1724 به دست پسر عمویش اشرف که در لشکرکشی به اصفهان با او بود كشته شد. اشرف با قتل محمود انتقام خون پدرش را از او گرفت. بساط اشرف نیز ضمن سه جنگ به دست نادر برچیده شد.

نادر شاه در سال 1737 قندهار را كه عادت به یاغیگری كرده بود تصرف كرد و در مجاورت آن شهری به نام نادر آباد ساخت و آن دسته از بزرگان شهر را كه در شورش میرویس و میرمحمود مشاركت كرده بودند به مازندران تبعید كرد. در جریان عملیات خارج ساختن قندهار از دست شورشیان، احمدخان ابدالی (درانی) از افسران ارتش نادر بود. احمدخان ابدالی ژس از قتل نادر در کودتای زوئن 1747 قوچان به قندهار رفت و درآنجا اعلام استقلال كرد و ....


1325ش:در پی رفع ممانعت شوروی، در این روز در سال 1325 (19 نوامبر 1946) واحدهای اعزامی از تهران برای حل مسئله آذربایجان از قزوین وارد زنجان شدند و ظرف 23 روز غائله پایان یافت.

مدتها بود كه واحدهای شوروی كه از زمان جنگ جهانی دوم در مناطق شمال غربی ایران مستقر بودند، مانع حركت نیروهای اعزامی فراتر از قزوین می شدند . دولت مسکو برغم تعهدی كه سپرده بود حاضر به تخلیه ایران نبود که دولت تهران متوسل به شکایت از آن دولت به مراجع مربوط جهانی و سایر فاتحین جنگ شده بود. دولت مسکو همانند سایر دولت های اشغالگر ایران متعهد شده بود که در پایان جنگ نیروهای خودرا خارج سازد، اما امروز و فردا می کرد تا نقشه هایی را که در سر داشت به اجرا درآیند. مسکو در زمان حاضر نیز ده سال است که برای تکمیل نیروگاه بوشهر امروز و فردا می کند و همچنین تحویل موشک های ضد موشک.


1947م: 19نوامبر سال 1947 (28 آبان 1326) دولت وقت شوروی نسبت به رد قرار داد امتیاز نفت شمال به آن كشور در مجلس، به دولت ایران اعتراض كرد.

دولت شوروی در یادداشت اعتراضیه خود سیاست خارجی ایران را قضیه یك بام و دو هوا خواند و با ادامه قرارداد نفت ایران و انگلستان مخالفت كرد.

قوام السلطنه - دولتمرد نزدیک به انگلستان - در زمان نخست وزیری خود وعده نفت شمال را به شوروی داده بود تا این دولت راضی به خارج ساختن نیروهایش از ایران شود.

شماری این عمل قوام را كه نوعی نیرنگ سیاسی بود حمل بر میهندوستی او كرده اند و عده ای دیگر، این اقدام قوام را خدمتی دیگر به انگلستان دانسته اند. می دانیم كه دكتر مصدق رسما قوام را عامل خارجی و مجری سیاست انگلستان خوانده است.


1331ش:29 آبان 1331 دیوان عالی ایران با تركیب تازه آغاز بكار كرد. لطفی وزیر دادگستری وقت كه سرگرم پالایش دستگاه قضایی بود با استفاده از اختیارات قانونی دكتر مصدق، پنج روز پیش از این تاریخ، دیوان عالی كشور و دادگاه انتظامی قضات را منحل ساخته بود زیرا كه بركناری قاضی نشسته امكان پذیر نبود، جز با انحلال واحد قضایی او. در طول این پنج روز قضات تازه شعب دیوان عالی جز شعبه نهم تعیین شده بودند. محمد سروری رئیس شعبه اول درعین حال رئیس دیوان عالی بود.

دیوان عالی ایران در آن زمان 48 قاضی داشت به این ترتیب: هر شعبه یك رئیس، سه مستشار و یك دادیار. سه قاضی دیگر؛ دادستان دیوان عالی و معاونان او بودند. برای تعیین اعضای تازه دیوان عالی، از قضات بازنشسته نیز كه شهرت پرهیزگاری و بی نظر بودن داشتند استفاده شده بود. لطفی برای باز گرداندن آنان به شغل قضاوت، حتی به منازلشان رفته و از آنان استدعای بازگشت كرده بود. تا این روز ( 29 آبان 1331 ) هنوز تعیین قضات پنج گانه دادگاه انتظامی قضات كه نقش اساسی در حفظ دستگاه قضاوت از هرگونه آلودگی باید داشته باشد تكمیل نشده بود.

دكتر مصدق نخست وزیر وقت در آستانه فساد زدایی از قوه قضایی گفته بود كه برقرار كردن و حفظ دمكراسی واقعی در یك جامعه بدون وجود عدالت و آزادی در آن جامعه امكان پذیر نیست و عدالت عمومی و آزادی بدون داشتن یك دستگاه قضایی كار آمد و بی نظر به دست نمی آید و تنها قاضی عادل است كه می تواند در یك جامعه عدالت ریشه دار برقرار كند. دستگاههای اداری ما از دیر زمان شهرت آلودگی یافته اند و از اینجاست كه جامعه آلوده می شود و در چنین وضعیتی نمی توان انتظار وجود عدالت و آزادی را داشت كه قاضی عادل و از هرجهت خوب، می تواند فساد و كژی را از دستگاههای عمومی بزداید و بالطبع جامعه تمیز و آزاد شود و پیش بتازد و .... دكتر مصدق، خود استاد رشته حقوق در دانشگاه تهران بود.


1828م:فرانتس شوبرت موسیقیدان شهیر اتریشی ساعت 3 بعد از ظهر 19 نوامبر سال 1828 درگذشت و نزدیك گور بتهوون مدفون شد.

شوبرت از نوابغ موسیقی جهان بشمار می رود. پدرش كه مسئول مدارس حومه شهر وین بود و از كودكی استعداد فرزندش را به موسیقی تشخیص داده بود اورا به مدرسه موسیقی سپرد. شوبرت مدت كوتاهی هم معلم مدرسه بود ولی همواره آهنگ می ساخت و برای خود یك تیم مركب از یك شاعر، یك خواننده و دو نوازنده تشكیل داده بود. آهنگسازان در سراسر جهان تشكیل چنین تیمی را از شوبرت فراگرفته اند.

شوبرت که لحظه ای از فكر نوشتن یك آهنگ تازه غافل نبود علاقه فراوان به بتهوون داشت و در مراسم تدفین بتهوون وصیت كرده بود كه وی را پس از مردن در مجاورت وی مدفون سازند.

شاهكارهای شوبرت و آهنگهای معروف او از جمله سمفونی هایش پس از مرگ او از گوشه و كنار خانه اش و از داخل انباری به دست آمده است.

 

:ر آمریكا، 19 نوامبر «روز فرصتهای برابر» است كه از دهه ها پیش برگزار می شود و در این روز بود كه قانون فرصتهای برابر به اجرا در آمد.

هدف از وضع این قانون این بوده است كه هركس مطابق استعداد و مهارت و علاقه خود از فرصتهای شغلی ، تحصیلی و حرفه ای و ایجاد كسب و كار؛ بدون تبعیض و مانع و اشكالتراشی برخوردار شود. این قانون راه را برای اجرای ابتكارات ، طرحها ، برنامه ها و تحقق آرزوهای هر فرد و گروه باز گذارده ، وسائل كار را تسهیل و فراهم ساخته و هرگونه سد و اشكالتراشی اداری را برداشته و ایجاد مانع بر سر راه پیشرفت را غیر قانونی ساخته است .

این قانون صراحت دارد كه برای استخدام و انتصاب، پرداختن به حرفه مربوط ، یا گشودن كسب و كار و موارد پیشرفت دیگر؛ توجه كردن و برتری دادن به جنس، سن، نژاد. ملیت اصلی، مذهب، عقیده و شرایط جسمانی مردود و خلاف قانون است و برای پرداختن به هر حرفه، محدودیت ــ جز شرایط علمی، فنی ، تخصصی و حد ( نصاب ) مهارت ــ نمی تواند وجود داشته باشد. هر گونه استخدام باید از طریق آگهی در رسانه ها و سازمانهای عمومی مشاغل انجام گیرد، به گونه ای كه همه علاقه مندان به آن اطلاع قبلی داشته باشند ، سپس مصاحیه و سنجش قابلیت انجام گیرد و هركس حق اعتراض به روش را به دستگاهای مربوط از جمله دادگاه صالحه دارد زیرا كه هدف قانون، انتخاب ماهرترین متقاضی و رعایت انصاف و بی طرفی در این زمینه و خدمت به جامعه است.

برای نظارت بر اجرای این قانون در هر شهر به تناسب جمعیت كمیسیونهای ویژه به همان نام ایجاد شده است. این كمیسیونها به شكایات افرادی كه مدعی نقض این قانون درباره خود شده اند رسیدگی می كنند و اگر نتوانند مسئله را حل كنند پرونده را تكمیل و به دادگاه مربوط می فرستند و تا اخذ نتیجه آنرا دنبال می كنند. همین قانون است كه اجازه نمی دهد مثلا در اجاره دادن خانه و انجام كار ارباب رجوع و... تبعیض قائل شوند.

بسیاری را عقیده بر این است كه عمدتا همین قانون موجب اشتیاق اصحاب حرفه و هنر و دانش به مهاجرت به آمریكا و انتقال سرمایه به این كشور و در نتیجه پیشرفت ایالات متحده شده است.


1600م:چارلز اول پادشاه انگلستان ــ از سال 1625 تا 1648 ــ كه در 30 ژانویه 1649 در ملاء عام گردن زده شد 19 نوامبر سال 1600 میلادی به دنیا آمده بود.

چارلز از آغاز سلطنت با مسائلی از جمله تشدید اختلافات مذهبی با اسكاتلندی ها و نافرمانی ایرلندیها رو به رو بود و برای مقابله قطعی با این مشكلات به پول بیشتری نیاز داشت، زیرا كه موجودی خزانه را صرف تقویت نیروی دریایی كرده بود كه انگلستان از سالها پیش از او وارد مسابقه دریایی شده بود.

چارلز چون موفق نشد پارلمان را كه بیشتر اعضای آن از ثروتمندان و مالیات دهندگان عمده كشور بودند به افزایش مالیاتها راضی كند خود به وضع مالیات تازه مبادرت كرد و دستور بازداشت كسانی را كه خودداری ورزند صادر كرد و چون نوبت به بازداشت چند نماینده پارلمان رسید، مجلس به دلیل مصونیت پارلمانی مانع این كار شد و با وضع قانون ایجاد میلیشیا برای دفاع از پارلمان، چارلز را به مبارز ه طلبید و سرانجام دو نیرو با یكدیگر وارد جنگ شدند و در نبرد 14 ژوئن 1645 نیروهای پادشاه از میلیشیا ی پارلمان به فرماندهی الیور كرمول نماینده مجلس عوام شكست خوردند.

چارلز سپس به توطئه های متعدد از جمله تماس باپاپ و قول آشتی دادن كلیسای انگلستان با او را داد و و عده های دیگری به اسكاتلندی ها و ایرلندی ها داد كه به كمك او آیند كه موفق نشد ولی این كارها باعث شد كه پارلمان وی را متهم به خیانت بر ضد وطن كند و محاكمه پارلمانی (ایمپیچمنت) كند و به اعدام محكوم سازد.

پیش از اعدام كه هزاران تن شاهد آن بودند به چارلز اجاره صحبت داده شد و او جرائم وارده به خود را رد كرد. سپس گردنش را روی تخته ای كه آماده شده بود گذاشت و با تبر گردن زده شد.

پارلمان مجلس لردان را منحل و سلطنت را ملغی ساخت و كرمول مرد اول انگلستان شد كه فردی مورالیست بود و نظم را برقرار كرد وبرای انگلستان ارتشی نوین به وجود آورد و چون پارلمان را مانعی بر سر راه اصلاحات خود می دید ان را منحل كرد و تا سوم سپتامبر 1658 كه در گذشت بر انگلستان بدون این كه خود را پادشاه و یا رئیس جمهور بخواند تحت عنوان «لرد سرپرست یا محافظ» حكومت كرد. پس از او این لقب را به پسرش چارلز دادند كه او علاقه ای به حكومت كردن نداشت و شش ماه بعد دوباره انگلستان سلطنتی شد.


1917م: 19نوامبر زادروز بانو ایندیرا گاندی است كه سه بار نخست وزیر هند شد ، كشوری كه حكومت بر آن بسیار دشوار است.وی كه در 1917 به دنیا آمده بود در1984 به دست محافظانش كشته شد. ایندیرا در 1942 با یك روزنامه نگار پارسی به نام پیروز گاندی ازدواج كرد و از او دارای دو پسر شد. پیروز كه بعدا نماینده مجلس هند شد در 1960 در گذشت. ایندیرا از منتقدان سیاست خارجی آمریكا بود و نه تنها با كمك شوروی برای هند یك ارتش نیرومند به وجود آورد بلكه این كشور را در سال 1974 اتمی و در 1980 فضایی كرد.

 

2004م:شانزدهم نوامبر 2004 در پی كناره گیری ژنرال كولن پاول، «كاندو لیزا رایس» و در آن زمان 50 ساله به سمت وزیر امور خارجه آمریكا تعیین شد. با اعلام پیشنهاد بانو «رایس» برای احراز این سمت، روزنامه ها عموما این بیان او را در سمت مشاور ویژه امور امنیت ملی حكومت بوش یادآور شده بودند كه پس از تعرض نظامی آمریكا به عراق و بلند شدن صدای اعتراض اروپاییان، گفته بود: فرانسه را مجازات كنید، به آلمان (دولت سوسیال دمکرات) اعتناء نكنید و روسیه را ببخشید. این سه دولت از اعتراض کنندگان به اشغال نظامی عراق توسط آمریكا بدون مجوز شورای امنیت بودند.

برخی از مفسران اروپایی «رایس» را بانویی با داشتن روش «ماكیاولی» توصیف كرده و نوشته بودند كه گمان نمی رود در زمان او به عنوان رئیس دیپلماسی آمریكا، روش سیاسی و برخورد آمریكا با دولتهای دیگر نرم تر شود. به نوشته این مفسران، روشها و طرز تفكر بوش و رایس از هم جدا نیست و می توان گفت فلزی یكپارچه اند كه به هم جوش داده شده اند. رایس كه از دانشگاه « دنور (كلرادو)» دكترای مطالعات بین المللی گرفته در سال 2000 ، در جریان مبارزات انتخاباتی آمریکا، مشاور امور جهانی و سیاست خارجی بوش و اندرز ده او در این زمینه ها بود.

به نوشته مطبوعات، كاندولیزا رایس از حامیان درجه اول حمله به عراق و اشغال نظامی این كشور بود. بانو رایس مدتی هم مدرس دانشگاه ستنفورد بود و در مركز مطالعات امنیت بین المللی و كنترل تسلیحات این دانشگاه كار می كرد.

بانو رایس از سالها پیش با دولت آمریكا همكاری داشته است. وی قبلا در ستاد ارتش آمریكا سمت های جانبی داشت و در دوران حكومت بوش (پدر) مدیریت مشاوران امور اروپای شرقی و شوروی وی را عهده دار بود و در دوره اول حكومت بوش (پسر) مشاور ویژه امنیت ملی رئیس جمهوری شد و نخستین زنی در آمریكا بود كه دارای این سمت شده بود. روزنامه ها از وی به عنوان كارشناس امور روسیه و اروپای شرقی نام برده اند.

به نوشته برخی از روزنامه های اروپا در زمان انتصاب، بانو رایس در دوران وزارت خود در برابر جورج بوش فقط گوش خواهد بود و دهان به كوچكترین اعتراض و مخالفت نخواهد گشود.

به نظر مطبوعات اروپا كه انتصاب «رایس» را تفسیر كرده بودند، سیاست بوش در دوره دوم حكومتش هم نسبت به اسرائیل كه وی بیش از هر رئیس جمهوری دیگر آمریكا مدافع آن بوده است تغییر نخواهد كرد.

 

Condoleezza Rice


2008م:«هو جینتائو» رهبر چین در دو «ماه نوامبر» از آمریکای لاتین دیدار کرد. وی درجریان دیدار اول، 18 نوامبر 2004 در آرژانتین و در جریان دیدار دوم، 18 نوامبر 2008 در كوبا بود. این دو دیدار، آمریکای لاتین را بزرگترین شریک تجاری چین کرده است و حجم مبادلات طرفین هر سال نسبت به سال پیش 52 درصد افزایش می یابد. برای حفظ سطح این شراکت، هرسال صدها چینی برای فراگرفتن زبان اسپانیایی به کوبا می روند. دولت کوبا برای تدریس زبان اسپانیایی به این چینیان، در «تارارا» حومه هاوانا یک آموزشگاه بزرگ تدریس زبان دایر کرده است. چین در سال 2005، برغم خودداری سایر سرمایه گذاران، 20 میلیارد دلار در آرژانتین سرمایه گذاری کرد. بدهی دولت واشنگتن به چین تا 18 نوامبر 2009 بالغ بر هشتصد میلیارد دلار بوده است که هرسال 40 میلیارد دلار بهره بر آن اضافه می شود.


2008م:18 نوامبر 2008 «هو جینتائو» رهبر چین درجریان دیدار از آمریکای لاتین از كوستوریكا وارد كوبا شد و وعده داد كه مبادلات دو كشور سوسیالیست بیش از پیش گسترش یابد. وی همچنین كمك چین به ترمیم آسیب های وارده به كوبا، ناشی از سه توفان دریایی پی در پی پاییز 2008 را اعلام داشت. مبادلات چین و كوبا در سال 2007 از رقم دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار متجاوز بود كه شش برابر پنج سال پیش از آن است. چین در نیكل و نفت كوبا سرمایه گذاری كرده است. «هو» در نخستین روز دیدار از كوبا از آموزشگاه تدریس زبان اسپانیایی به خارجیان و ازجمله چینیان در «تارارا» واقع درحومه شهرهاوانا دیدن كرد. گسترش مناسبات چین با آمریكای لاتین كه در دو سوی اقیانوس آرام واقع شده اند ایجاب می كند كه دهها هزار چینی برای ادامه برقراری این مناسبات زبان اسپانیایی فراگیرند. چین در سال 2008 مقام بزرگترین شریك تجاری آمریكای لاتین را به دست آورد. آهنگ گسترش این مبادلات به حدی است كه هر سال پنجاه و دو درصد نسبت به سال پیش افزایش داشته و سالانه از 125 میلیارد دلار تجاوز كرده است. گسترش مناسبات چین با آمریكای لاتین همزمان با روی كار آمدن چپگرایان در این منطقه آغاز شد و این گسترش از نوامبر 2004 و پس از نخستین دیدار «هو جینتائو» از آمریكای لاتین شتاب بیشتری به خود گرفته است.

 

Fidel Castro - Balart

 

2008م:در طول 11 روز (از هفتم تا 18 نوامبر2008) در آبهای شاخ آفریقا هفت كشتی به تصرف باجگیران دریایی درآمده بود ازجمله یك سوپر تانكر كه دو میلیون بشكه نفت خام به بهای یكصد میلیون دلار از كشور سعودی حمل كرده بود و نیز یك كشتی باری هنگ كنگی كه در كرایه یك شركت ایرانی بود.

این باجیگیران كه عمدتا در بندر حرارظهر سومالی فعالیت دارند افرادی مسلح به آر پی جی، تیربار و تفنگ خودكار هستند و با قایقهای موتوری معمولی حركت می كنند. آنان پس از نزدیك شدن به یك كشتی به ناخدای آن اخطار می دهند و پس از متوقف ساختن كشتی كه قاعدتا باید غیر مسلح باشد از آن بالا می روند و كاركنان كشتی را به گروگان می گیرند و تقاضای باج می كنند كه تاكنون صاحبان كشتی ها پس از چانه زنی، این پول را پرداخت كرده اند. این باجگیرها کوشش می کنند که حتی المقدور رفتار شان با كاركنان كشتی ها بد نباشد.

تصرف كشتی ها در ماه نوامبر 2008 در حالی صورت گرفته بود كه سه ناو نظامی «ناتو» و چند كشتی وابسته به ناوگان پنجم آمریكا (كه پایگاهش بحرین است) در آبهای خلیج عدن و شاخ آفریقا حضور داشتند!. قبلا در این آبها 36 كشتی به همان صورت تصرف شده بودند. در میان كشتی های تصرف شده یك كشتی اوكراینی حامل اسلحه و تانك هم وجود داشت. برخی از این دستبردها در آبهای دور از ساحل و در اقیانوس هند و حتی در فاصله 450 مایلی صورت گرفته است. باجگیران به تدریج در كار خود مهارت یافته اند.

كشتی های تصرف شده یا عازم غرب از طریق آبراه سوئز بودند و یا از این آبراه گذشته و راه مقصد خود در شرق را درپیش داشتند. به گفته اصحاب نظر،ادامه این باجگیری نه تنها باعث گسترش این كار در سایر مناطق جهان خواهد شد بلكه عملا آبراه سوئز را از فعالیت و اعتبار خواهد انداخت. یك شركت نفتكش نروژی كه 90 تانكر در اختیار دارد 18 نوامبر 2008 اعلام كرد كه به كشتی هایش دستور داده است به جای آبراه سوئز راه جنوب آفریقا (دماغه امید نیك) كه هزاران مایل دورتر است در پیش گیرند و این، یك عقب گرد به سالهای پیش از دهه 1860 تلقی شده است.

در نوامبر 2008 شمار باجگیران دریایی سومالیایی حدود 80 تن برآورد شده بود. تعجب در این است كه چرا دولتهایی كه مدعی هستند پشه را در آسمان نعل می زنند نمی توانند به این وضعیت، و فعالیت این هشتاد نفر پایان دهند.

هفدهم نوامبر 2008 پرنس فیصل وزیر امورخارجه دولت سعودی كه در آتن بود در یك مصاحبه عمومی باجیگری دریایی تازه را پدیده ای همانند تروریسم قرن 21 (گروه های ترور) خواند و در باره ادامه آن به جهانیان اعلام خطر كرد. مفسران چپگرا در واكنش به انتقاد از باجگیری دریایی و نظایر آن گفته بودند كه این كارها عكس العمل هایی در برابر بی عدالتی است و برای قطع آن؛ باید به بی عدالتی ها پایان داده شود.

 

منطقه باجیگری دریایی (شاخ آفریقا)


1820: ناتانیل پالمر Nathaniel B. Palmer به منطقه منجمد جنوبی رسید و آن را قاره Antarctica نامید.

1874: کلارنس دی Clarence Day نویسنده آمریکایی به دنیا آمد و 79 سال عمر کرد.

1919: سنای آمریكا قراردادهای پایان جنگ جهانی اول معروف به پیمان ورسای را رد كرد.

1929: دولت وقت ایران پادشاهی محمد نادر خان بر افغانستان مستقل را برسمیت شناخت.

1321: به هیات نظارت اسكناس اجازه داده شد كه تا هر مقدار كه لازم باشد اسكناس تازه منتشر كند!! كه متعاقب آن قیمتها سریعا بالا رفت و ایران سالها گرفتار تورم پول بود تا این كه اسكناسهای درشت تر از 20 تومانی را جمع آوری كردند.

1977: انور سادات رئیس جمهوری وقت مصر وارد اسرائیل شد و روز بعد در پارلمان این كشور سخنرانی كرد. وی نخستین رئیس یك كشور عربی بود كه به دعوت دولت اسرائیل به این كشور رفت و بالاخره جان خود را هم بر سر این اقدام از دست داد.

1987: کمیسیون ویژه کنگره آمریکا معروف به کمیسیون " ایران - کونترا " گزارش نهایی خود را صادر کرد و نهایتا رونالد ریگن را مسئول اعمال خلاف قانون دستیارانش در این زمینه اعلام داشت.

منبع:iranianshistoryonthisday.com

شنبه 28/8/1390 - 11:51
اخبار

روزنامه

عناوین روزنامه های امروز شنبه 28 آبان 1390

تیتر روزنامه

مهلت ویرایش اطلاعات و زمان برگزاری آزمون كارشناسی ارشد اعلام شد

آیت الله مهدوی كنی:در این مقطع حساس ما وحدت را لازم می‌دانیم

رئیس جمهور:باید ساختار اداری اصلاح شود

آمانو: تیمی به ایران اعزام می‌شود

تیتر روزنامه

گفتگو با علی اکبر جوانفکر: اصولگرایان نفهمیده‌اند قافیه سیاست را باخته‌اند

اظهار نظر انتخاباتی آیت الله موسوی خوئینی ها: لیست نداریم، با شرکت افراد هم مخالف نیستیم

گفتگو با بهمن آرمان؛ صندوق توسعه ملی و دولت غیر توسعه ای

تیتر روزنامه

سرکوب شدید معترضان وال استریت

سردار محمد تهرانی مقدم برادر فرمانده شهید جهاد خودکفایی سپاه در گفتگو با "ایران": پروژه موشک بالستیک سردار مقدم به زودی نهایی می شود

آمریکا در تصویب قطعنامه علیه ایران به اهداف خود نرسید

واریز تعهدات تامین اجتماعی به حساب بیمه شدگان و مستمری بگیران

تیتر روزنامه

تصویب قطعنامه معتدل شورای حکام علیه فعالیت هسته‌ای ایران؛پرونده به بهار موکول شد

وحدت بدون پایداری

تكذیب انشعاب در جامعه روحانیت نبارز

دعوای قلیان بالا گرفت

تیتر روزنامه

وزیر تعاون كار و امور اجتماعی:2 برابر شدن دستمزد كارگران صحت ندارد

اختصاص 700 میلیون دلار به بخش كشاورزی

رئیس جمهور:وجود رابطه عاطفی بیم مردم و مسئولین ضروری است

فروش اوراق مشاركت ارزی نفت

تیتر روزنامه 

وحدت نیروهای انقلاب در توفان توطئه‌ها

آیا بانك صادرات مسئول اصلی در اختلاس است؟

جزئیات تازه از درگذشت احمد رضایی؛حاشیه‌های مرگ مشكوك در هتل گلوریا

تیتر روزنامه

نمایش مفاهیم عاشورایی در «تا‌ رهایی»

ناكامی آمریكا در وین

آزمون دكتری و حاشیه‌هایی كه ادامه دارد

صبا ـ استقلال؛ جنگ صدرنشینی در قم

تیتر روزنامه

بدون اجماع، فاقد اولتیماتوم و بدون ارجاع به شورای امنیت؛ دندان قطعنامه آژانس کشیده شد

سرکوب شدید اعتراضات وال استریت در سراسر آمریکا

آیت الله مهدوی کنی در گردهمایی بزرگ اصولگرایان: خرده گیری ها را کنار بگذارید

تیتر روزنامه

تحریم‌های بیشتر به تاخیر افتاد

احمدی نژاد:مردم از دولت شكایت ندارند

رئیس سازمان بازرسی كل كشور:پرونده اختلاس بزرگ بانكی گسترده و پرحاشیه است

جنگ قدرت در عربستان بالا گرفت

تیتر روزنامه 

پور محمدی:مسئولان وعده‌های خود را عملی كنند

در نشست شورای حكام فقط انتقاد شد

حذف 33 ماده و اصلاح گسترده قانون مالیات‌ها

استراتژی صادراتی سیمان نداریم

تیتر روزنامه

اجرای حکم اعدام عاملان انفجار حرمین عسکریین در سامرا

قطعنامه شورای حکام بی اعتنا به ادعای آمانو

تغییرات پیشنهادی گسترده در قانون مالیات های مستقیم اعلام شد

حضور ناوهای روسیه در آب های منطقه ای سوریه

تیتر روزنامه 

بازار طلا در مسیر سقوط؟

سه نگاه به دلار در دولت

شرایط جدید در فروش املاك دولتی

تیتر روزنامه

شكستی دیگر برای آمریكا

قسم آیت‌الله مهدوی‌كنی به اصولگرایان برای پرهیز از اختلاف

پیوستن به WTO خلاف منافع ملی و دینی است

پلیس و معترضین شمشیرها را از رو بستند

تیتر روزنامه

ما 99 درصدیم تسلیم یك درصد نمی‌شویم

فروش طلای خارجی از امروز ممنوع است

وزیر كشور ایتالیا:حضرت مرم محجبه بود با ممنوعیت حجاب مخالفم

11 تروریست عامل بمب گذاری در حرم شریف عسكریین اعدام شدند

تیتر روزنامه

مخالفت جهانی با سناریوی هسته ای آمریکا

اعتراض سراسری شهرهای اروپا و ایالت های آمریکا را فرا گرفت

برای پیگیری موضوع قانون شکنی سفارت انگلیس صورت گرفت؛ دعوت شهردار به کمیسیون امنیت ملی

تیتر روزنامه

رئیس جمهور:ساختار اداری باید اصلاح شود

لاریجانی:باید وحدت را به هر شكل كه شده حفظ كنیم

نامه اعتراضی ایران به مدیر كل آژانس

واردات 400 تنی در فصل برداشت مركبات داخلی

تیتر روزنامه

تصویب قطعنامه شورای حكام درباره پرونده هسته‌ای ایران؛وین به نیویورک رأی نداد

شركت رهبر آزادی‌خواهان برمه در انتخابات

محسن رنانی:جنبش «وال‌استریت» هدف روشنی ندارد

گزارشی از كنسرت همایون شجریان با گروه همنوازان حصار؛ تلفیقی از سازهای ایرانی و غربی

تیتر روزنامه

دست وپا زدن های آمریکا علیه ایران نتیجه نداد

معاون اول قوه قضاییه بااشاره به برخوردقاطع باقاچاقچیان موادمخدر:بنای مسامحه نداریم

كمپ‌های غیر مجاز؛دردسر تازه معتادان

افزایش طلاق و زندگی مجردی در وضعیت بحران

تیتر روزنامه

وعده‌هایی كه وعده ماندند

نشست وحدت بدون پایداری

مجتهد زاده:حمله اسرائیل به ایران فقط جنجال است

واردات پرتقال تركیه‌ای

تیتر روزنامه

آیت الله مهدوی كنی:خرده گیری نكنیم در اشتراكات وحدت كنیم

سلطانیه:آمانو مسئول هر گونه تهدید امنیتی علیه جان دانشمندان ایرانی است

حسین فدایی:تصویب حقوق مادام العمر برای مدیران سیاسی ویژه خواری است

كمپین یك میلیون امضای دانشگاهیان ایران در اعتراض به گزارش احمد شهید

تیتر روزنامه

ناکامی آمریکا برای تحریم ایران

ادامه بهار عربی در پاییز

سوییس علی اکبر صالحی را در فهرست تحریم قرار داد

دولت در طرح های بزرگ، مشکل زیاد دارد

تیتر روزنامه

گره های تازه کلاف مسکن مهر

وحدت نیروهای انقلاب پیام اصلی همایش اصولگرایان

طلایی نیک با اشاره به قطعنامه جدید آژانس: ماجراجویی جدید آمریکا بحران داخلی و ناکامی خارجی آن را برطرف نمی کند

تیتر روزنامه

حل مشكل وثیقه صنعتگران برای دریافت تسهیلات بانكی

وزیر صنعت و تجارت اعلام كرد:15 میلیارد دلار حجم فروش قطعه سازی داخلی

بازداشت 300 فعال جنبش ضد وال استریت

بورس كالای 91 همه را غافلگیر می‌كند

شنبه 28/8/1390 - 11:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته