• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3877روز قبل
مصاحبه و گفتگو

اوقات نماز که شد به وقت نماز اهمیت بدهید . باری به هر جهت نباشد. خود این حس ایجاد میکند . امام صادق (ع) فرمود :اگر کسی این پنج نماز واجب را اقامه کند و بر وقتهایش محافظت کند ، روز قیامت خدا را در حالی ملاقات میکند که خدا پیمانی را بر بنده اش قبول کرده است. آن عهد و پیمان بهشت است و خدا شما را وارد بهشت می کند . به همین سادگی . آنجا چند رکعت نماز خواندی در عوض تا ابد در بهشت لذت ببر . خدا چنین عهدی را بر خودش گذاشته است که اگر شما نماز بخوانید . تو بندگی ات را در حد کوچک انجام بده خدا خدایی اش را در حد اعلی انجام میدهد . می فرماید: اما اگر به موقع نمازش را نخواند و کاهلی کرد ، اگر خدا خواست او را مورد غفران قرار میدهد و اگر نخواست او را تنبیه می کند . اولین گزینه ی نماز این است که رعایت وقت بکنند و اول وقت نماز بخوانند . سستی کردن و بی اهمیت کردن نماز یعنی وقت نماز خواندن را به تاخیر بیندازیم . مثل اینکه من یک وعده ی ملاقات با شما گذاشته ام . بی خیال هستم و یکساعت بعد میگویم ای مثل اینکه با فلانی قرار داشتم اشکالی ندارد الان می روم . این کار من یعنی اینکه من به شما مهر و علاقه دارم یا کم گذاشته ام ؟ قبول کنم که کم گذاشته ام . الان که داشتیم برای برنامه ی زنده می آمدیم راننده ی عزیز اضطراب داشتند که نکند سر موقع نرسیم زیرا ترافیک بود و دلهره داشت . ببینید برای یک برنامه ی زنده تلویزیونی که بطور مثال پخش هم نشود اشکالی پیش نمی آید ، این همه دلهره وجود دارد . و چقدر به آن اهمیت میدهند . ما باید حواس مان جمع باشد . ما در برنامه های زنده ی دیگر هم هستیم . اول وقت نماز که میشود تمام فیلم بردارهای خدا و کرام الکاتبین دارند فیلم برداری می کنند الان وقت ویژه ی ملاقات است و قرار است که زیباترین ملاقات ها انجام بگیرد . اما چرا ما بی خیال هستیم ؟ این فرصت ها را از دست ندهید . عادت به عقب انداختن نماز نکنید .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:53
مصاحبه و گفتگو
گاهی گناهانی که می کنیم و در ولایت شیطان قرار میگیریم ، ما را از این نماز خواندن سر وقت دور می کند . در مورد نماز جماعت هم راهنمایی بفرمایید .

پاسخ – اینکه میگوییم از اول صبح حواس مان به نماز ظهر باشد بخاطر همین است . یعنی از اول صبح در هر جایی که هست مراقبت کند و این مراقبه ای که گفتم برای همین است یعنی مواظب باشد مراقب باشد که نکند یک کاری بکنم که این فرصت از دستم برود یعنی آن انتظار برای نماز مانع از گناه کردن ما میشود . زیرا من یک انتظار مسئولیت آوری را دنبال می کنم نه اینکه بیخودی منتظر نماز بنشینم .یعنی انتظاری را انجام میدهم که آثار داشته باشد . انتظاری که مواظب باشم آنچه که ضربه به پیکره ی دارایی من می زند اتفاق نیفتد . این نحوه ی انتظار را داشته باشیم . اگر از صبح منتظر نماز ظهر باشیم قطعا این توفیق برای ما حاصل میشود . یک انسانی که قبل از نماز وضو گرفته و دارد به مسجد می رود و می خواهد نماز را به جماعت بخواند ، این خیلی فرق می کند تا کسی که می خواهد نمازش را فُرادا بخواند. او از نماز جماعتی که میخواند بهره هایی می برد که کسی که فرادا نماز می خواند آن بهره را نمی برد . می خواهد در مجموعه ای شرکت کند و نواقص کار خودش را با توجه به کمال دیگران تکمیل کند . مثلا اگر من تکی بخوانم نمازم 5 درجه ارزش دارد . حالا اگر درنماز جماعت کنار فردی ایستادی که درجه ی نمازش خیلی بالاتر از شما بود ، این درجه بالا روی درجه ی نماز من هم اثر می گذارد و قطعا آثار نماز من را هم بالا می برد. اگر افراد بیشتر بشوند حتی اگر ارزش 5 درجه ای نماز من هم از بین برود بازهم من از این نور فضا استفاده خواهم کرد . حالا به فرض این پروژکتور بالای سر من از کار بیفتد خوب این طور نیست که من دیگر از نور استفاده نکنم ، از نور پروژکتورهای دیگر استفاده می کنم . از نورهای دیگر من هم بهره می برم . ممکن است نور مربوط به من ضعیف شد ولی نورهای دیگر که هست . من خودم را وابسته به یک مجموعه ی نوری کرده ام . اولا که نور من پُرتوان تر میشود . در سخن بزرگان داریم که اگر کسی نمازش را بصورت فرادا بخواند به اندازه ارزش نمازش برای او ثبت میشود اما اگردر مجموعه ایستاد به تعداد افراد مجموعه که شرکت کرده اند ، ارزش نماز درجه اش 1000 میشود و این درجه برای تک تک افراد مجموعه درج میشود . در روایات داریم که اگر جماعت از ده نفر بیشتر شد ، اگر تمام ملائک بخواهند دست به قلم بشوند ، همه ی چوبهای درختان بصورت قلم بشود و بنویسد و تمام دریاها مرکب شود نمی توانند ثواب یک رکعت آنرا بنویسند . ما در کلمات اهل بیت مبالغه نداریم . هرچه که گفته میشود متن واقعه است . اگر در قرآن و روایات ما مطلبی وارد شده حمل بر مبالغه و گزافه گویی نکنیم . مسائل ماورایی با ادبیات مادی قابل قیاس نیستند . مگر عالم مادی چقدر است که بتواند ثواب یک الله اکبر را بنویسد . خدا در روایات می فرماید که من اجر مومن را در دنیا نمی دهم زیرا متاع دنیا خیلی قلیل است . وقتی انسان پایین است اطرافش را بزرگ می بیند ولی وقتی بالا رفت و از بالا دنیا را دید می بیند که چقدر کوچک است . ما وقتی بالا می روییم و با الله اکبر نماز را شروع میکنیم اگر همه ی دنیا را جمع کنند و به ما بدهند که با خودمان ببریم باز هم کم است . بسم الله الرحمن الرحیم شما ارزشمند است . اینکه مبالغه نیست . روایت داریم که در تاریکی شب یعنی اول صبح و مغرب بطرف مسجد گام برداری در واقع حجاب های تاریکی را پاره میکنی و روز قیامت می بینی. اگر این ها برای ما تمسک پیدا می کرد آنوقت می فهمدیم از چه قرار است ولی بهشت را انسان باید ندیده بخرد و اگر به او نشان دادی خیلی ارزش ندارد . این ها همه چراغی میشود که ما آن روز به آن احتیاج داریم . انسانهایی که میگویند : ای بابا ولش کن و بگذار عشق مان را بکنیم آن روز در تاریکی هستند و به دنبال دیگران که نورانی هستند و در این دنیا نماز خوانده اند می آیند و می گویند مقداری از نورتان را هم به ما بدهید و به آنها جواب داده میشود که دنیا محل تحصیل نور بود نه اینجا . یادتان است که می گفتند اول وقت نماز بخوان تا نورانی بشوی و اگر وضو بگیری اعضای تو روشن میشوند و تو گوش نکردی . به دنیا برگرد و نور کسب کن و چون این امکان دارد باید حسرت بخوری . پس اگر ما به جماعت نماز بخوانیم ، به نمازمان اهمیت بدهیم ، حجاب های تاریکی را از سر راه مان برداریم و خودمان را وصل به یک مجموعه بکنیم ، اگر این کارها را بکنیم باعث میشود که سطح نمازمان بالاتر برود . قدم اول را برای مراقبت های ویژه بگذارید .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:52
مصاحبه و گفتگو
بعضی ها نماز می خوانند و می خواهند سطح نمازشان را بالاتر ببرد و بعضی ها کاهل نماز هستند و نماز صبح شان قضا میشود و بعضی ها بعلت های مختلف اصلا نماز نمی خوانند . اگر از فلسفه ی نماز بگویید ممکن است به درد همه وقت ها نخورد ولی اگر از زیبایی های نماز بگویید به در الان آنها می خورد . اگر از زیبایی های نماز بگویید شاید سه دسته بیشتر به اهمیت نماز پی ببرند . راهنمایی بفرمایید.

پاسخ – حدیثی را از کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق می خوانم . در باب یکی از مسائلی که در سوال شما بود مبنی بر اینکه بعضی ها نماز می خوانند دوست دارند که نمازشان قشنگ تر و زیباتر بشود و بهر ه های قشنگ تری از نمازشان ببرند . یکی از مسائلی که خیلی مهم است اهمیت دادن به عملی است که ما می خواهیم انجام بدهیم . هر چیزی را که ما برای آن هزینه کنیم و خرج کنیم قطعا بهره های بهتری هم از آن خواهیم برد . در نظر بگیرید فردی که قبل از وقت نماز خودش را آماده میکند حتی از سر صبح خودش را آماده می کند نه اینکه دست از کار و زندگی کشیده و رفته گوشه ای نشسته و سجاده پهن کرده که می خواهد ظهر نماز بخواند ، خیر .اگر در اداره منزل یا بازار یا دانشگاه است یک حالت انتظار را در خودش تمرین کند و بوجود بیاورد . ممکن است فردی بگوید که من چنین شوقی را ندارم . ولی باید تمرین کند. می خواهیم بگوییم آن کسی که شوق ندارد چکار کند که شوق در او بوجود بیاید . یعنی یک حالت انتظار را در خودش تمرین کند حتی اینکه تلقینی باشد . ما دو نوع انتظار داریم . یک انتظار طبیعی وغریزی که مثلا پدر و مادری بعد از چند سال پسرشان را می بینند . اما یک وقت انتظار به آن حد نیست ولی خیلی هم بیگانه نیست . بینابین است و یک حالت منتظرانه می گیرد وتمرین میکند . شبیه این است که یک نفر حس طبیعی گرفته است و در خلوت خودش نشسته است اما یک نفر دارد جلوی دوربین نقش آن فرد را بازی می کند . درست است آن عمقی که در حس بازیگر است عمیق نیست ولی دارد تظاهر به آن نقش می کند . این انسانی که از صبح منتظر نماز است باید حواسش را جمع کند اگر سر کارش است یا در منزل است هر دفعه یادش بیاید که ظهر قرار است نماز بخواند و می خواهد با فرد مهمی صحبت کند . یک حالت ویژه و خاصی داشته باشد وقتی نزدیک نماز میشود ، این ها را برای کسانی می گوییم که این حس ها را ندارند اما میخواهند این حس را کم کم پیدا کنند . بعد ببینند که چه آثاری پیدا میکنند . من خواهش می کنم حداقل این را یک بار تمرین کنید. بعد نتیجه را به خودتان واگذار میکنیم . کافی است این نسخه ای را که ما می گوییم چند بارعمل کنید گر کام تو برنیامد آنگه گله کن . می بینی بعد از دفعه ی سوم خودت کشیده میشوی و دفعات بعدی حسی به شما دست می دهد . وقتی انسان به مسئله ای اهمیت بدهد حتی اگر مراحل اولیه اش تمرینی باشد . موقع نماز وضو گرفته ، چند دقیقه قبل از نماز سر سجاده اش نشسته ، سعی کنید سجاده پهن کنید و نماز بخوانید همان طور مُهر را روی زمین پرت نکنید . این پدر که اینگونه نماز می خواند از فرزندش چه انتظاری دارد؟ سعی کنید مقدمات را آماده کنید . همه ی این ها تاثیر دارد . زیرا در انسان یک نسیمی بوجود می آید که بعد به طوفان تبدیل میشود . سجاده را پهن کرده ، اذان را گفته اند ، بعد خودش اذان و اقامه می گویند ، کسانی که علاقه شان به نماز این مقدار محرز است سعی کنند که کتابهایی که در باب اسرار نماز نوشته شده است مطالعه کنند . وقتی او اذان و اقامه می کند گویی اعلام میکند و دارد یک آگهی پخش می کند . مخاطبین این آگهی تمام قوای ملک و ملکوت عالم هستند ، همه ی اینها برای دین یک سان آماده میشوند . قرار است که یک اتفاق بزرگ بیفتد . قرار است که یک سفر بزرگی انجام بگیرد . اگر یک هواپیما بخواهد بلند بشود یک تیم فعال میشوند تا این پرواز صورت بگیرد . حالا اگر یک فضاپیما بخواهد به فضا برود چه میشود؟ هر چه اهمیت پرواز بیشتر باشد مقدمات کاری هم باید دقیقتر باشد. در یک تخیل ذهنی ملکوت عالم را مخاطب قرار بدهد که ای قوای ظاهر و باطن من ، با این فصول اذان آماده بشوید تا به قد قامت الصلاة میرسد .الان قرار است که پرواز انجام بگیرد . الان باید آماده بشوید . این مسافرت قرار است که بسوی وحدت انجام بگیرد و دیگر منی هم در کار نیست . اینجا دیگر اشهدان لا اله الا الله هم در کار نیست فقط لا اله الا الله است یعنی فقط به توحید میرسد و دیگر خودش را هم نمی بیند و آماده برای نماز است و این حس را می گیرد . به ازای هر تکبیری چنین حسی را بگیرد . بگوید که من نمیدانم چه اتفاقاتی دارد می افتد ولی به من گفته اند که یک اتفاقاتی می افتد . و به همین اتفاق افتادن اعتماد کنند . حالا ممکن است که آثار فعلی هم نداشته باشد . ممکن است که من نماز بخوانم و بگویم خوب چه شده ؟ من همان انسان قبلی هستم . پس آن الله اکبر کجا رفت ؟ به من گفته اند که تو با خواندن نماز بالا می روی حتی اگر آنرا حس نکنی . بعد الله اکبر دوم و سوم و چهارم و اگر این ها را تمرین کنید و این ها را حس کنید مو بر بدنتان راست میشود. یک اتفاق عجیبی میخواهد بیفتد . یک حس عجیبی در شخص بوجود می آید . با گفتن اعوذبالله من الشیطان الرجیم سریع به پناهگاه می رود که مواظب حملات شیطان باشد . بسم الله الرحمن الرحیم می گوییم و مواظب هستیم که حواس مان پرت نشود و اگر شد سریع برگردیم . یک احساس عام درخودم داشته باشم کافی است . لازم نیست که من در حس تک تک کلمات نماز بروم و بفهمم که معنایی آنها چیست و حتی ترجمه ی آنها را هم ندانم مهم نیست . حسی که می گیرم این است که یک بنده ی محتاج و عبدی که سراپای وجودش وابسته به آن حقیقتی است که الان در تماس با او است . او رب عظیم ، عزیز، جمیل ،جلیل و من هم عبد فقیر ، محتاج ، آلوده و گناهکار . دو تا حس در وجود من فعال میشود یکی اینکه او مهربان است و من کمبودهای خودم را می شناسم اما باز به من اجازه داده که بیایم . فقط دعوتنامه برای اولیاء ، اتقیاء ، مومنین و مخلصین نفرستاده است . خدا میگوید که این قدر رحمت من واسع است که هرچقدر هم که گناه کرده ای باز میگویم بیا . من نمی خواهم به گناهانت نگاه کنم . من میخواهم یک زیبایی در دلت افتاده و آن عکس خودم است و من میخواهم با یوسف وجود تو معامله کنم ، پس بیا . دست مهر و محبت به طرفت دراز کرده ام پس دستت را به دستم بگذار . با چنین حسی به انسان نشاط دست می دهد . حالا از طرفی حس شرمندگی هم وجود دارد . بالا خره گناه کرده ایم و نقص داریم . این دو تا حس را در نماز داشته باشیم و مشغول نماز بشویم بعد ببینید که در نماز چه اتفاقاتی می افتد . اگر طرف تا اینجا بیاید من قول میدهم که در همین نماز برایش اتفاقاتی می افتد . دل شکستگی هایی حس می کند . یک دفعه می بیند که یک جایی شکست و دارد کمکم خبرهایی میشود . حالا آمدیم و دفعه ی اول خبری نشد اشکالی ندارد آنرا تکرار کند و مراقبات مان را بیشتر بکنیم .

سوال – اگر چنین حسی که شما می فرمایید در نماز پیدا کنیم ، آیا حضور قلب هم پیدا می کنیم ؟

پاسخ – بله . کم کم آن حضور قلب هم همراه با این حس بوجود می آید .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:51
مصاحبه و گفتگو

اوقات نماز که شد به وقت نماز اهمیت بدهید . باری به هر جهت نباشد. خود این حس ایجاد میکند . امام صادق (ع) فرمود :اگر کسی این پنج نماز واجب را اقامه کند و بر وقتهایش محافظت کند ، روز قیامت خدا را در حالی ملاقات میکند که خدا پیمانی را بر بنده اش قبول کرده است. آن عهد و پیمان بهشت است و خدا شما را وارد بهشت می کند . به همین سادگی . آنجا چند رکعت نماز خواندی در عوض تا ابد در بهشت لذت ببر . خدا چنین عهدی را بر خودش گذاشته است که اگر شما نماز بخوانید . تو بندگی ات را در حد کوچک انجام بده خدا خدایی اش را در حد اعلی انجام میدهد . می فرماید: اما اگر به موقع نمازش را نخواند و کاهلی کرد ، اگر خدا خواست او را مورد غفران قرار میدهد و اگر نخواست او را تنبیه می کند . اولین گزینه ی نماز این است که رعایت وقت بکنند و اول وقت نماز بخوانند . سستی کردن و بی اهمیت کردن نماز یعنی وقت نماز خواندن را به تاخیر بیندازیم . مثل اینکه من یک وعده ی ملاقات با شما گذاشته ام . بی خیال هستم و یکساعت بعد میگویم ای مثل اینکه با فلانی قرار داشتم اشکالی ندارد الان می روم . این کار من یعنی اینکه من به شما مهر و علاقه دارم یا کم گذاشته ام ؟ قبول کنم که کم گذاشته ام . الان که داشتیم برای برنامه ی زنده می آمدیم راننده ی عزیز اضطراب داشتند که نکند سر موقع نرسیم زیرا ترافیک بود و دلهره داشت . ببینید برای یک برنامه ی زنده تلویزیونی که بطور مثال پخش هم نشود اشکالی پیش نمی آید ، این همه دلهره وجود دارد . و چقدر به آن اهمیت میدهند . ما باید حواس مان جمع باشد . ما در برنامه های زنده ی دیگر هم هستیم . اول وقت نماز که میشود تمام فیلم بردارهای خدا و کرام الکاتبین دارند فیلم برداری می کنند الان وقت ویژه ی ملاقات است و قرار است که زیباترین ملاقات ها انجام بگیرد . اما چرا ما بی خیال هستیم ؟ این فرصت ها را از دست ندهید . عادت به عقب انداختن نماز نکنید .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:22
مصاحبه و گفتگو
در کتابی خواندم که وقتی انسان نماز می خواند فرشته ای آنرا به آسمان می برد واگر آن نماز قبول نشود آن را به صورت صاحبش می زند و می گوید : اف بر تو ، کار تو جز خستگی چیز دیگری برای من نداشت . خدا با این نمازهای دست و پا شکسته ی ما چه می کند ؟ ما چطور باید با آن ملائک روبرو بشویم ؟

پاسخ – فردی در مسجد نماز دست و پا شکسته می خواند . مسجدی ها به او گفتند که درست نماز بخوان فرشته ها این نماز را به صورت تو می زنند . طرف گفت : موقع نماز که میشود خدا به ملائک می گوید که به زمین بروید و نمازها را جمع کنید و بیاورید ولی این قدر در زمین بی نماز زیاد است که ملائک سر نماز من هم دعوایشان میشود . واقعیت همان چیزی است که شما گفتید . بی ادبی اثر قشنگی ندارد . ما در مقابل بینندگان که صحبت می کنیم سعی داریم که ادب حضور را رعایت کنیم . اگر ما حرکات بی ادبی جلوی دوربین و بینندگان عزیز انجام بدهیم آنها چه قضاوتی دارند ؟ حالا در مقابل خدای متعال ما می خواهیم نمازی بخوانیم که مودبانه نباشد و بی ادبی بادش قطعا این اثر سوء دارد . در روایت داریم که نقطه ی سیاهی در قلب انسان می گذارد و این نماز می گوید که تو من را ضایع کردی خدا تو را ضایع کند . پیچانده میشود و به سر خواننده اش زده می شود . تفاوت یک نماز درست و کامل با یک نماز دست و پا شکسته بیشتر از چند ثانیه نیست . منظور ما این نیست که مثلا نماز ظهر را نیم ساعت بخوانیم . اگر نماز را با تومأنینه ی ظاهری بخوانیم و مراقبت ها را هم انجام بدهیم خودبخود این ها کنترل میشود و ما را از آن فضا بیرون می رود . عنصر مراقبه از عناصر مهم در زندگی اولیاء و کسانی است که در زندگی به خدا رسیده اند . آیت الله طباطبایی در اواخر عمر که در تخت بیمارستان بودند از ایشان سوال شد که برای اینکه نمازمان را با حضور قلب انجام بدهیم چکار کنیم ؟ ایشان فرمودند : مراقبه و ده بار این کلمه را تکرار کردند . اگر ما این مراقبه ها را انجام بدهیم قطعا نمازمان بهتر خواهد شد . نقطه ی سیاه هم بر دلمان نمی گذارند و به صورت مان هم نمی زنند . حقیقت این نماز می گوید که من را حفظ کردی خدا تو را حفظ کند و تو من را دست یک ملک کریم قرار دادی خدا از کرمش به تو بدهد . ببینید چه تعامل قشنگی است .مثل رانندگی است که با چند ثانیه اختلاف و آرام رفتن و رعایت کردن قانون سالم به مقصد میرسیم .
خدایا به حق محمد و آل محمد تو را قسم می دهیم که ما را از بهترین نمازگزاران خودت قرار بده .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:22
مصاحبه و گفتگو
گاهی گناهانی که می کنیم و در ولایت شیطان قرار میگیریم ، ما را از این نماز خواندن سر وقت دور می کند . در مورد نماز جماعت هم راهنمایی بفرمایید .

پاسخ – اینکه میگوییم از اول صبح حواس مان به نماز ظهر باشد بخاطر همین است . یعنی از اول صبح در هر جایی که هست مراقبت کند و این مراقبه ای که گفتم برای همین است یعنی مواظب باشد مراقب باشد که نکند یک کاری بکنم که این فرصت از دستم برود یعنی آن انتظار برای نماز مانع از گناه کردن ما میشود . زیرا من یک انتظار مسئولیت آوری را دنبال می کنم نه اینکه بیخودی منتظر نماز بنشینم .یعنی انتظاری را انجام میدهم که آثار داشته باشد . انتظاری که مواظب باشم آنچه که ضربه به پیکره ی دارایی من می زند اتفاق نیفتد . این نحوه ی انتظار را داشته باشیم . اگر از صبح منتظر نماز ظهر باشیم قطعا این توفیق برای ما حاصل میشود . یک انسانی که قبل از نماز وضو گرفته و دارد به مسجد می رود و می خواهد نماز را به جماعت بخواند ، این خیلی فرق می کند تا کسی که می خواهد نمازش را فُرادا بخواند. او از نماز جماعتی که میخواند بهره هایی می برد که کسی که فرادا نماز می خواند آن بهره را نمی برد . می خواهد در مجموعه ای شرکت کند و نواقص کار خودش را با توجه به کمال دیگران تکمیل کند . مثلا اگر من تکی بخوانم نمازم 5 درجه ارزش دارد . حالا اگر درنماز جماعت کنار فردی ایستادی که درجه ی نمازش خیلی بالاتر از شما بود ، این درجه بالا روی درجه ی نماز من هم اثر می گذارد و قطعا آثار نماز من را هم بالا می برد. اگر افراد بیشتر بشوند حتی اگر ارزش 5 درجه ای نماز من هم از بین برود بازهم من از این نور فضا استفاده خواهم کرد . حالا به فرض این پروژکتور بالای سر من از کار بیفتد خوب این طور نیست که من دیگر از نور استفاده نکنم ، از نور پروژکتورهای دیگر استفاده می کنم . از نورهای دیگر من هم بهره می برم . ممکن است نور مربوط به من ضعیف شد ولی نورهای دیگر که هست . من خودم را وابسته به یک مجموعه ی نوری کرده ام . اولا که نور من پُرتوان تر میشود . در سخن بزرگان داریم که اگر کسی نمازش را بصورت فرادا بخواند به اندازه ارزش نمازش برای او ثبت میشود اما اگردر مجموعه ایستاد به تعداد افراد مجموعه که شرکت کرده اند ، ارزش نماز درجه اش 1000 میشود و این درجه برای تک تک افراد مجموعه درج میشود . در روایات داریم که اگر جماعت از ده نفر بیشتر شد ، اگر تمام ملائک بخواهند دست به قلم بشوند ، همه ی چوبهای درختان بصورت قلم بشود و بنویسد و تمام دریاها مرکب شود نمی توانند ثواب یک رکعت آنرا بنویسند . ما در کلمات اهل بیت مبالغه نداریم . هرچه که گفته میشود متن واقعه است . اگر در قرآن و روایات ما مطلبی وارد شده حمل بر مبالغه و گزافه گویی نکنیم . مسائل ماورایی با ادبیات مادی قابل قیاس نیستند . مگر عالم مادی چقدر است که بتواند ثواب یک الله اکبر را بنویسد . خدا در روایات می فرماید که من اجر مومن را در دنیا نمی دهم زیرا متاع دنیا خیلی قلیل است . وقتی انسان پایین است اطرافش را بزرگ می بیند ولی وقتی بالا رفت و از بالا دنیا را دید می بیند که چقدر کوچک است . ما وقتی بالا می روییم و با الله اکبر نماز را شروع میکنیم اگر همه ی دنیا را جمع کنند و به ما بدهند که با خودمان ببریم باز هم کم است . بسم الله الرحمن الرحیم شما ارزشمند است . اینکه مبالغه نیست . روایت داریم که در تاریکی شب یعنی اول صبح و مغرب بطرف مسجد گام برداری در واقع حجاب های تاریکی را پاره میکنی و روز قیامت می بینی. اگر این ها برای ما تمسک پیدا می کرد آنوقت می فهمدیم از چه قرار است ولی بهشت را انسان باید ندیده بخرد و اگر به او نشان دادی خیلی ارزش ندارد . این ها همه چراغی میشود که ما آن روز به آن احتیاج داریم . انسانهایی که میگویند : ای بابا ولش کن و بگذار عشق مان را بکنیم آن روز در تاریکی هستند و به دنبال دیگران که نورانی هستند و در این دنیا نماز خوانده اند می آیند و می گویند مقداری از نورتان را هم به ما بدهید و به آنها جواب داده میشود که دنیا محل تحصیل نور بود نه اینجا . یادتان است که می گفتند اول وقت نماز بخوان تا نورانی بشوی و اگر وضو بگیری اعضای تو روشن میشوند و تو گوش نکردی . به دنیا برگرد و نور کسب کن و چون این امکان دارد باید حسرت بخوری . پس اگر ما به جماعت نماز بخوانیم ، به نمازمان اهمیت بدهیم ، حجاب های تاریکی را از سر راه مان برداریم و خودمان را وصل به یک مجموعه بکنیم ، اگر این کارها را بکنیم باعث میشود که سطح نمازمان بالاتر برود . قدم اول را برای مراقبت های ویژه بگذارید .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:21
مصاحبه و گفتگو
بعضی ها نماز می خوانند و می خواهند سطح نمازشان را بالاتر ببرد و بعضی ها کاهل نماز هستند و نماز صبح شان قضا میشود و بعضی ها بعلت های مختلف اصلا نماز نمی خوانند . اگر از فلسفه ی نماز بگویید ممکن است به درد همه وقت ها نخورد ولی اگر از زیبایی های نماز بگویید به در الان آنها می خورد . اگر از زیبایی های نماز بگویید شاید سه دسته بیشتر به اهمیت نماز پی ببرند . راهنمایی بفرمایید.

پاسخ – حدیثی را از کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق می خوانم . در باب یکی از مسائلی که در سوال شما بود مبنی بر اینکه بعضی ها نماز می خوانند دوست دارند که نمازشان قشنگ تر و زیباتر بشود و بهر ه های قشنگ تری از نمازشان ببرند . یکی از مسائلی که خیلی مهم است اهمیت دادن به عملی است که ما می خواهیم انجام بدهیم . هر چیزی را که ما برای آن هزینه کنیم و خرج کنیم قطعا بهره های بهتری هم از آن خواهیم برد . در نظر بگیرید فردی که قبل از وقت نماز خودش را آماده میکند حتی از سر صبح خودش را آماده می کند نه اینکه دست از کار و زندگی کشیده و رفته گوشه ای نشسته و سجاده پهن کرده که می خواهد ظهر نماز بخواند ، خیر .اگر در اداره منزل یا بازار یا دانشگاه است یک حالت انتظار را در خودش تمرین کند و بوجود بیاورد . ممکن است فردی بگوید که من چنین شوقی را ندارم . ولی باید تمرین کند. می خواهیم بگوییم آن کسی که شوق ندارد چکار کند که شوق در او بوجود بیاید . یعنی یک حالت انتظار را در خودش تمرین کند حتی اینکه تلقینی باشد . ما دو نوع انتظار داریم . یک انتظار طبیعی وغریزی که مثلا پدر و مادری بعد از چند سال پسرشان را می بینند . اما یک وقت انتظار به آن حد نیست ولی خیلی هم بیگانه نیست . بینابین است و یک حالت منتظرانه می گیرد وتمرین میکند . شبیه این است که یک نفر حس طبیعی گرفته است و در خلوت خودش نشسته است اما یک نفر دارد جلوی دوربین نقش آن فرد را بازی می کند . درست است آن عمقی که در حس بازیگر است عمیق نیست ولی دارد تظاهر به آن نقش می کند . این انسانی که از صبح منتظر نماز است باید حواسش را جمع کند اگر سر کارش است یا در منزل است هر دفعه یادش بیاید که ظهر قرار است نماز بخواند و می خواهد با فرد مهمی صحبت کند . یک حالت ویژه و خاصی داشته باشد وقتی نزدیک نماز میشود ، این ها را برای کسانی می گوییم که این حس ها را ندارند اما میخواهند این حس را کم کم پیدا کنند . بعد ببینند که چه آثاری پیدا میکنند . من خواهش می کنم حداقل این را یک بار تمرین کنید. بعد نتیجه را به خودتان واگذار میکنیم . کافی است این نسخه ای را که ما می گوییم چند بارعمل کنید گر کام تو برنیامد آنگه گله کن . می بینی بعد از دفعه ی سوم خودت کشیده میشوی و دفعات بعدی حسی به شما دست می دهد . وقتی انسان به مسئله ای اهمیت بدهد حتی اگر مراحل اولیه اش تمرینی باشد . موقع نماز وضو گرفته ، چند دقیقه قبل از نماز سر سجاده اش نشسته ، سعی کنید سجاده پهن کنید و نماز بخوانید همان طور مُهر را روی زمین پرت نکنید . این پدر که اینگونه نماز می خواند از فرزندش چه انتظاری دارد؟ سعی کنید مقدمات را آماده کنید . همه ی این ها تاثیر دارد . زیرا در انسان یک نسیمی بوجود می آید که بعد به طوفان تبدیل میشود . سجاده را پهن کرده ، اذان را گفته اند ، بعد خودش اذان و اقامه می گویند ، کسانی که علاقه شان به نماز این مقدار محرز است سعی کنند که کتابهایی که در باب اسرار نماز نوشته شده است مطالعه کنند . وقتی او اذان و اقامه می کند گویی اعلام میکند و دارد یک آگهی پخش می کند . مخاطبین این آگهی تمام قوای ملک و ملکوت عالم هستند ، همه ی اینها برای دین یک سان آماده میشوند . قرار است که یک اتفاق بزرگ بیفتد . قرار است که یک سفر بزرگی انجام بگیرد . اگر یک هواپیما بخواهد بلند بشود یک تیم فعال میشوند تا این پرواز صورت بگیرد . حالا اگر یک فضاپیما بخواهد به فضا برود چه میشود؟ هر چه اهمیت پرواز بیشتر باشد مقدمات کاری هم باید دقیقتر باشد. در یک تخیل ذهنی ملکوت عالم را مخاطب قرار بدهد که ای قوای ظاهر و باطن من ، با این فصول اذان آماده بشوید تا به قد قامت الصلاة میرسد .الان قرار است که پرواز انجام بگیرد . الان باید آماده بشوید . این مسافرت قرار است که بسوی وحدت انجام بگیرد و دیگر منی هم در کار نیست . اینجا دیگر اشهدان لا اله الا الله هم در کار نیست فقط لا اله الا الله است یعنی فقط به توحید میرسد و دیگر خودش را هم نمی بیند و آماده برای نماز است و این حس را می گیرد . به ازای هر تکبیری چنین حسی را بگیرد . بگوید که من نمیدانم چه اتفاقاتی دارد می افتد ولی به من گفته اند که یک اتفاقاتی می افتد . و به همین اتفاق افتادن اعتماد کنند . حالا ممکن است که آثار فعلی هم نداشته باشد . ممکن است که من نماز بخوانم و بگویم خوب چه شده ؟ من همان انسان قبلی هستم . پس آن الله اکبر کجا رفت ؟ به من گفته اند که تو با خواندن نماز بالا می روی حتی اگر آنرا حس نکنی . بعد الله اکبر دوم و سوم و چهارم و اگر این ها را تمرین کنید و این ها را حس کنید مو بر بدنتان راست میشود. یک اتفاق عجیبی میخواهد بیفتد . یک حس عجیبی در شخص بوجود می آید . با گفتن اعوذبالله من الشیطان الرجیم سریع به پناهگاه می رود که مواظب حملات شیطان باشد . بسم الله الرحمن الرحیم می گوییم و مواظب هستیم که حواس مان پرت نشود و اگر شد سریع برگردیم . یک احساس عام درخودم داشته باشم کافی است . لازم نیست که من در حس تک تک کلمات نماز بروم و بفهمم که معنایی آنها چیست و حتی ترجمه ی آنها را هم ندانم مهم نیست . حسی که می گیرم این است که یک بنده ی محتاج و عبدی که سراپای وجودش وابسته به آن حقیقتی است که الان در تماس با او است . او رب عظیم ، عزیز، جمیل ،جلیل و من هم عبد فقیر ، محتاج ، آلوده و گناهکار . دو تا حس در وجود من فعال میشود یکی اینکه او مهربان است و من کمبودهای خودم را می شناسم اما باز به من اجازه داده که بیایم . فقط دعوتنامه برای اولیاء ، اتقیاء ، مومنین و مخلصین نفرستاده است . خدا میگوید که این قدر رحمت من واسع است که هرچقدر هم که گناه کرده ای باز میگویم بیا . من نمی خواهم به گناهانت نگاه کنم . من میخواهم یک زیبایی در دلت افتاده و آن عکس خودم است و من میخواهم با یوسف وجود تو معامله کنم ، پس بیا . دست مهر و محبت به طرفت دراز کرده ام پس دستت را به دستم بگذار . با چنین حسی به انسان نشاط دست می دهد . حالا از طرفی حس شرمندگی هم وجود دارد . بالا خره گناه کرده ایم و نقص داریم . این دو تا حس را در نماز داشته باشیم و مشغول نماز بشویم بعد ببینید که در نماز چه اتفاقاتی می افتد . اگر طرف تا اینجا بیاید من قول میدهم که در همین نماز برایش اتفاقاتی می افتد . دل شکستگی هایی حس می کند . یک دفعه می بیند که یک جایی شکست و دارد کمکم خبرهایی میشود . حالا آمدیم و دفعه ی اول خبری نشد اشکالی ندارد آنرا تکرار کند و مراقبات مان را بیشتر بکنیم .

سوال – اگر چنین حسی که شما می فرمایید در نماز پیدا کنیم ، آیا حضور قلب هم پیدا می کنیم ؟

پاسخ – بله . کم کم آن حضور قلب هم همراه با این حس بوجود می آید .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:19
مصاحبه و گفتگو
خانم 45 ساله هستم . حجاب کامل دارم . اهل هیئت و نذری پختن هستم . در کارهای خیر هم هستم. با شنیدن صوت قرآن و دعا دلم می لرزد و همه از من به نیکی یاد می کنند ولی کاهل نماز هستم . درد من را دوا کنید . من کاهل نماز هستم . دلم می خواهد جوری ازنماز صحبت کنید که من نمازم را اول وقت بخوانم و دلم نمی خواهد بیشتر از این گناه بکنم . از نماز بیشتر بگویید .

پاسخ – در آینده انشاءالله درباره ی نماز صحبت خواهیم کرد . در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال درباره ی اهمیت نماز روایات زیادی داریم . روایت در مورد کسی که نماز واجبش را ترک کند این است که امام باقر (ع) از قول رسول خدا نقل می کند : فاصله بین اسلام و کفر ترک نماز است . اگر انسان نمازش را ترک بکند نوعی تاریک کفر در وجودش است . این کفر نه به معنای کافر بودن به خدا و پیامبر است بلکه نوعی تیرگی و تاریکی در دل است . در روایات داریم که ممکن است کسی شراب بخورد ، اعمال زشت انجام بدهد و بگوید که لذت بردم اما کسی که نماز نمی خواند چه لذتی می برد ؟ الان شما برای خودتان این سوال را مطرح کنید و با خودتان درگیری ایجاد کنید که اگر من نماز نخوانم چه لذتی می برم ؟ در وقت نماز که همه ی پاکان و خوبان دارند عمل نمازخواندن را انجام می دهند ، فردی که نماز نمی خواند بی اعتنا نشسته است . روایت می گوید که این نوعی کفر و تاریکی است . هیچ لذتی به این کا رمترتب نیست . عزیزان تا فرصت هست باید جبران کنیم . نباید بگذاریم که فرصت از دست ما برود و یک وقتی متوجه بشویم که دیگر فرصتی نداشته باشیم . در روایات داریم که اولین چیزی که از بنده سوال میشود نماز است . اگر نمازت مورد قبول واقع شود بقیه ی کارهایت مورد قبول خواهد بود . اگر این تیرک را پایین بکشی خیمه پایین می آید و اگر تیرک ایستاده باشد خیمه هم سرپا است . خطر جدی است . شوخی نگیریم . اگر توفیقی نسبت به کارهای مثبت داریم که ا ین خانم می فرمایند که حجاب دارند وکارهای زیبا انجام می دهم ، پس چرا باید این خلا کنار کارهای شما باشد ؟ چرا باید این بی دقتی در کار شما باشد ؟ حالا فرد نگوید که اگر من نماز نخوانم کارهای دیگر من هم مورد قبول نیست پس دیگر حجاب را رعایت نکنم ودزدی هم بکنم. خیر . عذابش بیشتر میشود . اینجا تعبیر به قبولی نماز است . اگر کسی عمل خوبی را انجام داد از عذاب و جهنم بیرون می آید . مثل اینکه م یگویند که اگر کسی شراب بخورد تا چهل روز نمازش قابل قبول نیست . اگر نماز نخواند می گویند که چرا نخواندی ؟ اگر نماز بخواند قبول نمی کنند. بین انجام وظیفه و قبولی آن عمل فرق است . نماز را قبول نمیکند ولی از آن طرف هم بعنوان تارک الصلاة هم عقابش نمی کند. حالا طرف شراب خورده ، این چهل روز را نماز نخواند . خیر . همین الان هم باید توبه کند و نمازش را بخواند اما این نماز آن اثری را که باید داشته باشد ندارد. پس اگر نماز نمی خوانیم کار خیرمان را ترک نکنیم . همه ی اعمال را محکم بچسب و آن یکی را رها کند که نماز نخواندن است . حالا که همه اعمال را انجام میدهی نماز نخواندن خودت را درست کن . چرا همیشه می خواهی بطرف منفی برویم ؟ چرا می خواهیم شیطان و هوا و هوس را راضی کنیم ؟ شما خانم محترم که اهل حجاب هستید و کارهای خیر میکنید ، آن نقیصه را هم درست کنید . روایاتی هم در مورد تاخیر در نماز داریم . فاصله بین اسلام و کفر تر ک نماز است البته اگر کسی متعمدا نماز واجبش را ترک کند یا از روی سستی و کاهلی و یا عمدا می گوید که من نماز نمی خوانم یا اینکه قضیه را شل گرفته است و وقت از دستش در رفته است و بی خیال شده است و کفر و تاریکی دلش را گرفته است . این روایات موجب ترس و وحشت ما نشود موجب بیداری ما بشود . خدا و امام هشدار می دهند که اگر این حرکت را انجام بدهی دچار تاریک یمیشوی . مثل پزشک که هشدار می دهد که اگراین نوع غذا را بخوری دچار سرطان می شوی . معنایش این نیست که الان بالا ی سرت ایستاده اند و اجباری درکار است . در روایات به ما تلنگرهایی می دهد که می گوید : مواظب باش یک تاریکی دلت را گرفته است . وقتی ما آزمایش را پیش پزشک می بریم . مثلا پزشک می گوید که قند و چربی شما بالا است . چکار می کنید ؟ آیا فکر می کنیم که فردا خواهیم مُرد ؟ خیر خیلی امیدوارنه دنبال راه حل از دکتر می گردیم . دکتر هم ما را راهنمایی می کند و کار ما درست میشود . امام و قرآن و خدای مهربان می گوید که اگر نماز نمی خوانی یک لکه روی دلت افتاده است ، اگر این را ادامه بدهی ممکن است این لخته باعث سکته ی تو بشود. نباید دعوا بکنم . باید بگویم که چکار کنم ؟ جواب و راه کار را به تو می دهند که در فرصت های بعدی این را خواهیم گفت . خیلی راحت مشغول نمازمان بشویم . از این روایات ناراحت نشویم همان طور که با پزشک رفتار میکنیم و نسخه اش را عمل می کنیم . پیامبران و خدا پزشکان با محبتی هستند که دنبال ما می چرخند . امام صادق (ع) دنبال ما می دود چرا فرار میکنیم ؟ سر اباعبدالله در کوچه های مدینه و شام دنبال ما می دود که ما را نجات بدهد ، چرا فرار می کنیم ؟ این نوع تهدیدها فرار کردن ندارد . این نوع تهدید ها به معنی هشدار است . بیدار کننده است . به من میگوید که این نشانه ی تاریکی بوده است و من میگویم عجب این نشانه ی تاریکی بوده و من نمی دانستم . این لخته ی میشود و سر رگهای معنوی من را می گیرد و من را دچار سکته میکند و ممکن است که فلج بشوم . خوب به دنبال راه حل آن می گردم . سلامتی برمیگردد و جبران مافات هم میشود . انشاء الله پیرامون این مسئله در آینده صحبت خواهیم کرد .
امام صادق (ع) در رابطه با ثواب خواند نماز می فرماید : بنده ای از شیعیان ما نیست که برای نماز بلند میشود مگر به تعداد مخالفان او فرشته ها پشت سر او مشغول نماز می شوند و برای او دعا میکنند تا نماز او تمام بشود . آیا باید این فرصت ها را از دست داد ؟

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:19
مصاحبه و گفتگو
آیا کسی که نمازش را سر وقت و با جماعت می خواند با کسی که کاهل نماز است در پیشگاه خداوند یکسان هستند ؟ شوهر من عاشق ابوالفضل است . در ماه محرم ماهواره نگاه نمی کند و سی دی های عزاداری گوش می دهد و مرد خوب است و در عزاداری ها هم شرکت می کند ولی حال نماز خواندن ندارد و نمی داند چه چیزی را دارد از دست می دهد . لطفا من را راهنمایی بفرمایید .

پاسخ – یقینا متفاوت است . کسی که در اول وقت وضوء گرفته و با ادب و احترام در پیشگاه خدا برای نما زایستاده با کسی که می گوید ولش کن هر وقت شد نماز می خوانیم و همه ی کارهایش را بکند و بعد نماز می خواند متفاوت است . این فرد خیلی با کسی که الان راهی مسجد است یا در منزل اول وقت نمازش را خوانده بی ترید فرق میکند . می فرماید که اگر نماز را سبک بشمارید به شفاعت ما نمی رسید . یعنی دارید از ما فاصله می گیرید . ما همه چیزمان را در نماز می بینیم . ارزش و لذت مان را در نماز می بینیم . نماز را بزرگترین نماد بندگی خدا می بینیم . امام سجاد (ع) در حال نماز بود و ردای آن حضرت داشت می افتاد و امام آن را درست نکرد . یکی از یاران به ایشان گفتند که چرا ردای تان را درست نکردید ؟ فرمود : وای بر تو . می دانی من در محضر چه کسی بودم ؟ حلاان توقعاتو احساسات را از ما نمی خواهند که داشته باشیم . ای اباذر جوری عمل کن که مثل اینکه خدا دارد تو را می بیند . تو او را نمی بینی ولی او تو را می بیند . حالا من نابینا هستم و به من بگویند که تو در پیشگاهی یک فرد عظیمی هستی مودب می ایستم .
حالا آن آقایی که عاشق ابوالفضل است و درمحرم کارهای خلاف نمی کند می خواهم عرض کنم که ایشان یک نگاهی به خودشان بکنند . حیف نیست که از این عشق پاکی که در دلشان است بهتر مرزبانی کنند . عشق به ابوالفضل کم نیست و در هر دلی نمی گذارند و در هر دلی جای نمی گیرد . عشق به انسانهای پاک یک نوع پاکی می طلبد . اگر ظرف این آقا پاک نبود این عشق در آن نبود . خدا چیز پاک را در ظرف ناپاک نمی گذارد . حالا این شخص عشق پاک دارد و دست از گناه هم برداشته ، ما از این افراد زیاد داریم ک عاشق اهل بیت هستند و وقتی اسم حسبن را میشنوند دلشان می لرزد و اشک شان سرازری میشود . وقتی به عزاداری می رود احساس قشنگی به او دست می دهد و سینه می زند و برای مصیبت های اهل بیت گریه می کند. پس این نشان می دهد که عشق وجود دارد . این عزیزانی که عشق و محبت را دارند و این زیبایی را خدا در وجودشان خلق کرده است ، آیا نباید بهتر مرزبانی کنند ؟ دشمن در کمین است . شیطان دنبال همین ابوالفضل در دلت می گردد . می خواهد همین را از قلبت بدزدد . همین شیطان دشمن حجاب تو است و همین شیطان یک روز می آید و عشق فاطمه ، زینب و امام حسین را از تو می گیرد . اگر مادر خواب بینیم که عشق ابوالفضل از دل ما رفته ، وحشت می کنیم و ازخواب می پریم . اگر خانمی که برای مصیبت های زینب اشک می ریزد در خواب ببیند که عشق اینها را دارند از او می گیرند وحشت او را فرا می گیرد . این عزیزان که این قدر زیبایی در وجودشان است چرا حواسشان را جمع نمی کنند ؟ چرا به نماز بی اعتنا هستند ؟ چرا توجه به نماز ندارند ؟ مگر ابوالفضل از نماز بدش می آمد ؟ اینها دقت کنند و از این فرصت های قشنگ شان استفاده کنند . اینها انسانهای بدی نیستند زیرا عشق ائمه در آنها هست . مواظب باشند که این عشق ها از بین نرود .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:19
مصاحبه و گفتگو
در کتاب شیخ صدوق می بینیم که برای بعضی از اعمال کوچک ثواب زیادی برای آن درنظر گرفته است و برای بعضی از اعمال کوچک عقاب بسیار شدیدی در نظر گرفته است .چه اتفاقی می افتد که خدا برای اعمال کوچک عقاب یا ثواب بزرگی در نظر می گیرد ؟

پاسخ – شروع هر کاری خیلی مهم است . اگر کسی در ارتباط با یک عمل زشت به آخر خطش نرسیده ولی آغاز منفی دارد یعنی پا در مسیر غلط گذاشته است ، مسئولین تربیتی ، دست اندرکاران امنیت اجتماعی زنگ خطر را برای او به صدا در می آوردند که می دانی چه می کنی ؟ یعنی در ابتدای کار می خواهند انتهای کار را نشانش بدهند که کجا می خواهی بروی ؟ این مسیری را که تو شروع کردی پایان بدی دارد و برگرد . اگر در ابتدای کار ، بشدت برخورد میکنند بلحاظ اینکه انتهای بسیار خطرناکی دارد . یا در شروع کار می خواهد در فضای مثبتی قرار بگیرد خیلی تشویقش می کنند . چرا ؟ چون انتهای کار بسیار عالی است . پس ابتداها منتهی به انتهاها میشود . اگر پایانه ها زیباست در ابتدا این زیبایی را بشدت تشویق می کنند که طرف با میل و رغبت به این مسیر وارد بشود و بداند که پایان مثبتی دارد و اگر پایانه ها خطرناک است از همین ابتدای کار، بشدت او را تهدید می کنند که اصلا وارد این صحنه نشود . مثلا میگوید که من یک نگاه کردم ، میگویند که نگویید یک نگاه کردم ، این یکی از سهام ابلیس است ، تیری است از تیرهای شیطان ، از چشم تو آتش بیرون آمد و قلب تو آتش گرفت ، تیر به قلبت خورد ، با یک نگاه چه اتفاق ها افتاد .مثل یک چُرت راننده در جاده ی لغزنده است . این یک چرت نیست . یک چرتی است که به مرگ منتهی میشود . و به حادثه های خیلی تلخ منتهی میشود . با این چرت باید بشدت برخورد کرد . مطلب دوم این است که در روایت داریم : به کوچکی گناه نگاه نکن ، ببین در محضر چه کسی گناه میکنی . مثلا نگاه کردن به نامحرم با کشتن یک انسان قابل مقایسه نیست و در مقابل آن گناه کوچکی است . حالا میگوید همان نگاه را چه کسی گفته نکن ؟ سرت را بالا کن و ببین که آن خدای عزوجل می گوید که این کار را نکن . تو داری علیه او ظغیان و نسیان میکنی . این خیلی آتشین است . این نگاه کوچک خیلی از جاها را می سوزاند بعبارت دیگر تو داری عصیان خدای متعال را میکنی ، تو علیه حقیقت طغیان میکنی ، از این جهت می گوید که این عمل بسیار بزرگ است . وقتی حیای تو از بین رفت و ارتباط قشنگ خودت را از دست دادی و بی مهری کردی ، اولش گناهت کوچک است ولی این بی مهری در مقابل خدای متعال عاقبت خوشی ندارد . هم نگاه به عاقبتش است و هم نگاه به اینکه انسان در مقابل خدا این کار را می کنید . حالا اگر عمل کوچک است و ثواب آن زیاد است ، به کوچکی عمل نگاه نکن ، نگاه کن ببین کار را برای چه کسی انجام میدهی ؟ یک کار ظاهرا کوچک اما به انگیزه ی بلند برای خدا انجام می دهی. انگیزه ها است که تعیین می کند عمل کوچک یا بزرگ است . یک موقع طرف می آید یک خدمت بزرگ فیزیکی انجام می دهد اما نیتش پایین و کوچک است ولی یک وقت عملی کوچک است ولی نیتش بلند است .

حجت الاسلام مهندسی/منبع:سایت یا مجیر

يکشنبه 10/6/1392 - 12:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته