• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد یازدهم - صفحه 457 -  انگيزه شهادت طلبي و انقلاب آفريني
صفحه : 457
انگيزه شهادت طلبي و انقلاب آفريني
حالي درآمدند كه ديگر برايشان زندگي يك چيزي نبود كه خيلي دنبالش بروند. زندگي اين بود كه با اشرار بايد زندگي كنند. زندگي با اشرار يك زندگي صحيحي نيست . زندگي كه پدر فرزندش را مي بيند گرفتار است . فرزند پدرش را مي بيند گرفتار است . زن شوهرش را مي بيند گرفتار هست . و هكذا يك زندگي سختي براي مردم شده بود. دنبال اين بودند كه يك جرقه اي بلند بشود و تعقيب كنند. 15 خرداد آن جرقه اي كه قبلش پيداشد و 15 خرداد را به وجود آورد و آنها 15 خرداد را هم شكستند. لكن ملت آنطور نشدكه يك شكست تا آخر بخورد. ملت در صدد بود. همين طور كم و زياد [در حال مبارزه ]بود، تا حوادثي پيدا شد كه اين حوادث از دو سال پيش از اين تقريبا تا حالا يك حوادثي دنبال هم [پيوسته ] پيدا شد.
مردم هم مستعد بودند. از حكومت ناراضي ، از زندگي به تنگ آمده بودند، و يك تحول روحي هم كه خدا به آنها داد و آن اين بود كه در اين آخر يكجور تحولي پيدا شده بود كه حالا هم باز يك مقداري اش هست و آن اينكه مثل همان كساني كه در صدراسلام بودند. اينها آرزوي شهادت مي كردند. الان هم شما وقتي كه مي بينيد توي اين جمعيتها كفن پوشيدند كه ما براي شهادت حاضريم . مادرهايي كه بچه شان را از دست دادند يكي - دوتا را، مي آيند پيش من مي گويند كه شما دعا كنيد، اين يكي - دوتا هم كه داريم اينها هم شهيد بشوند. مكرر اين جوانها، زن و مرد جوان از من مي خواهند كه من دعا كنم آنها هم شهيد بشوند. اين يك تحول روحي بود كه به دست خدا و به اراده خداحاصل شد براي ملت . و اجتماعي كه در يك امر كردند، براي اينكه ناراضي همه بودند.اين نكرده بود، يك قشري را راضي نگه دارد. فقط آن رده هاي بالاي ارتش و قواي انتظامي ، باقي را ديگر به هيچ نمي گرفتند، نه ادارات و نه ارتش . آن رده هاي پايين ، نه مردم و نه بازار و نه مسجد و نه روحانيت و نه دانشگاه ، هيچ يك را به حساب نمي آوردند اينها. چيزي نمي دانستند اينها را. و بزرگتر خطاي اينها همين بود كه ملت را