• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4114روز قبل
شخصیت ها و بزرگان
درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربركت پیامبر مى گذشت كه با بانوى چهل ساله اى به نام «خدیجه» كه برترین بانوى روزگار خویش بود ، پیمان زندگى مشترك را امضاء كرد و فصل جدیدى در زندگى اش آغاز شد.

ازدواج پیامبر با «خدیجه» شباهتى به ازدواج هاى شناخته شده نداشت ، بلكه در نوع خود بى نظیر و داراى ویژگى هایى بود ، چرا كه این پیوند مبارك و مقدس نه ثمره ى زودگذر و دوستى بى پایه و اساس بود و نه برخاسته از انگیزه هاى مادى یا دیگر امور و اغراض و اهداف رایج كه در ازدواج چهره هاى مشهور و سرشناس دنیا وجود دارد. و نیز هدف هاى سیاسى نیز در امضاء و تشكیل این زندگى مشترك و ساختار آن، نقشى نداشت.

شاید این واقعیت را از غلام هوشمند خویش «میسره» دریافته بود كه در سفر اقتصادى پیامبر با كاروان تجارتى «خدیجه» بسوى دمشق ، همسفر پیامبر بود و نشانه هاى بسیارى از شكوه و عظمت و درایت و امانت و اقتدار را در او دیده و همه را ضمن تقدیم گزارش كار به بانوى خردمند حجاز ، گزارش نموده بود ، یا اینكه پیشگویى آن راهب و عابد دیر «بصرى» در منطقه شام ، در مورد آینده ى شكوهبار «محمد» به گونه اى به گوش «خدیجه» رسیده بود و او نیز در پرتو ژرف نگرى و الهام قلبى خویش به آن آینده ى درخشان دل بسته بود.

بر این اساس بود كه بانوى پرشرافت حجاز ، برنامه ى پیوند با پیامبر را تهیه نمود و خود با قداست و هوشمندى ویژه اش سخن را در مورد آن مطلب با پیامبر آغاز كرد و از آن حضرت تقاضا نمود كه گام به پیش نهد و از راه پدرش «خویلد» یا عمویش از او خواستگارى نماید ، اما پیامبر با وجود پیشگامى بهترین و ثروتمندترین بانوى جهان عرب براى پیوند با او ، بهتر مى دید كه با بانوى كه از نظر اقتصادى و مادى با او هماهنگ باشد زندگى مشترك را آغاز كند و به همین دلیل هم از «خدیجه» پوزش خواست و به او پاسخ مثبت نداد.

اما از آنجایى كه «خدیجه» بانویى خردمند و دوراندیش و آگاه و بافضیلت بود در برابر دلیل پاسخ منفى پیامبر به ازدواج با او گفت : «آیا كسى كه تصمیم گرفته است خویشتن را به پیامبر ببخشید و جان ناقابل را فداى او كند ، براى او مشكل است كه ثروت و دارایى خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست كند؟»
و با این دیدگاه بود كه از پیامبر تقاضا نمود تا عموهاى خویش را به خانه ى پدرش «خویلد» گسیل دارد و بطور رسمى از او خواستگارى كند.

عموهاى پیامبر پس از شنیدن این خبر شادى بخش كه در نوع خود بى نظیر بود ، شگفت زده شدند و عمه هاى آن حضرت نیز با شنیدن خبر این پیشنهاد از سوى بانوى حجاز ، در بهت و حیرت فرورفتند ، چرا كه براستى هم ، رخداد شگرفى بود!!

عموهاى پیامبر برخاستند و به اقامتگاه بانوى حجاز شتافتند و او را از پدرش «خویلد» یا عمویش ، براى پیامبر خواستگارى كردند. پدرش در برخورد نخست ، پاسخ مثبت نداد اما به اشاره ى دخترش با آن پیوند موافقت كرد.

موضوع مهریه پیش آمد و اینك باید مهریه اى درخور مقام و موقعیت بانوى بزرگ حجاز از سوى پیامبر تقدیم گردد اما از كجا و چگونه؟ و چه كسى مى تواند این مبلغ سنگین و درخور شخصیت و موقعیت «خدیجه» را تقدیم دارد ؟

درست در این لحظات بود كه دگرباره بانوى حجاز به كار جالب و شگرفى دست زد و با هدیه نمودن چهار هزار دینار به پیامبر ، از آن گرانمایه ى جهان هستى تقاضا كرد كه آن را به عنوان مهریه به پدرش «خویلد» بپردازد ، گرچه در یك روایت آمده است كه جناب «ابوطالب» مهریه را با سرفرازى و شادمانى از اموال خویش تقدیم داشت و پیمان زندگى مشترك به امضاء رسید.

به هر حال جریان به خوبى پیش رفت اما رخدادى بى سابقه و بى نظیر و بهت آور بود. در میان عرب كسى بخاطر نداشت كه زنى خود مهریه اش را به همتاى زندگى اش هدیه كند. به همین جهت جاى شگفت ندارد كه حس حسادت ورزى ابوجهل فوران كند و آتش حسد در دل او زبانه كشد و فریاد زند كه : هان اى مردم! ما دیده بودیم كه مردان مهریه زنان را مى پردازند اما ندیده بودیم كه زنان مهریه ى خویش را به مردان زندگى آینده خویش هدیه كنند!!
و ارمغان این ادواج سعادتمند، وجود فاطمه ی زهرا (س) بود...
 
 
منبع : کناب فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت
پنج شنبه 16/10/1389 - 21:51
اهل بیت
توقف رسول اکرم(ص) در دهکده قبا پانزده روز به درازا کشید. و رسول‏خدا(ص) در این مدت تصمیم گرفت‏برای فعالیتهای عبادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی‏مسلمانان پایگاهی برپا کند. بدین منظور مکان مسطح و وسیعی را، که در کنارخانه‏کلثوم بن هدم بود و از آن برای خشک کردن خرما استفاده می‏شد، انتخاب کرد.

بدیهی است که برای ساختن مسجد باید نخست نقشه‏اش ترسیم می‏شد. به گفته طبرانی‏رسول خدا به یارانش فرمود: نقشه این مسجد از سوی خداوند است و اینک شتر من‏مامور این کار است. کسی بر شتر سوار شود و او را حرکت دهد تا محدوده مسجد رامشخص سازد. ابوبکر برخاست و بر شتر نشست، ولی هرچه تلاش کرد شتر حرکت نکرد. به‏ناچار ابوبکر پیاده شد.

سپس عمر برخاست تا این ماموریت را انجام دهد، ولی تلاش او نیز بی‏ثمر بود ونتوانست‏شتر را حرکت دهد. در این هنگام، رسول خدا(ص) به علی فرمود: برخیز وبرشتر بنشین چون علی بر پشت‏شتر قرار گرفت، شتر راه افتاد، محدوده‏ای را دور زدو سپس به جای نخست‏خویش بازگشت. بدینسان محدوده مسجد قبا مشخص شد و رسول‏خدا(ص) قبله آن را به سمت‏بیت المقدس تعیین فرمود.

پیامبر برای ساخت این مسجد بسیار تلاش کرد. زنی به نام شموس بنت نعمان می‏گوید:
هنگام ساخت مسجد قبا، پیامبر(ص) را می‏دیدم که سنگهای کوچک و بزرگ را بر می‏داشت‏تا آنجا که سنگینی سنگها پشت مبارکش را خم کرده، سپیدی خاک بر بدن مبارکش‏نمایان بود(گاه) مردی از صحابه می‏آمد و می‏گفت:
ای فرستاده خدا، پدر و مادرم فدایت‏باد! سنگ و خاک را به من واگذار تا به جای‏تو کار کنم. پیامبر می‏فرمود: نه، تو نیز سنگ دیگری بردار. حضرت هماره در تلاش‏بود تا ساختمان مسجد پایان یافت.

در روزهایی که بنای خانه توحید ساخته می‏شد، عطر زمزمه‏های روح نواز صحابه، که‏بیانگر بینش الهی آنان و عشق خدایی‏شان بود، فضا را آکنده می‏ساخت و گاه رسول‏خدا(ص) نیز با آنان هم نوا می‏شد.

عبدالله بن رواحه، با آهنگی دل نواز، می‏خواند: افلح من یعالج المساجد، آن که‏در پی ساختن و پرداختن مساجد است رستگار است.
پیامبر(ص) با همان آهنگ، آخرین قسمت‏شعرش را تکرار می‏کرد و می‏فرمود: مساجدا.
سپس عبدالله ادامه می‏داد: و یقراء القران فیه قائما و قاعدا; آنکه پیوسته‏نشسته و ایستاده در مسجد قرآن می‏خواند.
پیامبر می‏فرمود: و قاعدا آنگاه عبدالله می‏خواند: ولا یبیت اللیل عنه راقدا; وشب را نیز هماره بیدار بوده، به خواب نمی‏گذراند.
پیامبر می‏فرمود: راقدا
بدین سان ساخت اولین بنای توحیدی در اسلام، که دارای 3 ردیف ستون چوبی بود، با تلاش مسلمانان به پایان رسید.
پنج شنبه 16/10/1389 - 21:50
دانستنی های علمی
  یک دانشمند ژاپنی کشف کرده است که آب زمزم دارای خصوصیات منحصر به فردی است که در آبهای معمولی دیگر یافت نمی شود.
پنج شنبه 16/10/1389 - 21:50
آموزش و تحقيقات
  دکتر فرانسیس کولینز یکی از بزرگترین متخصصان ژنتیک در دنیا که هشت سال قبل به همراه Craig Venter توانسته بود رمزهای DNA را کشف کند به وجود خدا ایمان آورد! کولینز 56 ساله در مصاحبه با تایمز گفت: سی سال آته ئیست بودم. اما اکنون به وجود خدا اعتقاد دارم.وی افزود: در مورد وجود خدا یک زیرساخت واقعی وجود دارد و علم انسان را به خدا نزدیکتر هم می کند.این دانشمند مشهور آمریکایی با ذکر اینکه به معجزات و فرشتگان اعتقاد دارد افزود: " هنگامی که در آزمایشگاه مشغول کار بودم خدا را حس می کردم. قطعا قدرتی بالاتر از ما هست و من به آن اعتقاد دارم. کشف رمز دی.ان. آ مرا به خدا اندکی نزدیکتر کرد. بارها دیده ام بیمارانی را که از درمان درمانده اند. علم از علاج آنها قطع امید کرده بود. اما دیدم که آنها به صورت معجزه وار به زندگی برگشته اند. این کار خداست" به نقل از روزنامه وطن دکتر کولینز که اعتقاد دارد کشف رمز ژن باعث اعطای یک فرصت به وی برای شناخت خدا بوده است اضافه کرد: " هنگامی که به یک کشف مهم می رسید لحظات زیبایی را تجربه می کنید. چرا که درباره آن موضوع تحقیق کرده و به آن رسیده اید. چیزی که من کشف کرده بودم طوری بود که تا بحال هیچ انسانی آنرا کشف نکرده بود.در حالی که خدا هر زمان آنرا می داند!"دو محقق معروف با کشف رمز DNA علم را وارد گستره وسیعتری کردند. اهمیت این اکتشاف به حدی بود که بیل کلینتون و تونی بلر به طور همزمان آنرا به تمام دنیا اعلام کرده بودند.
پنج شنبه 16/10/1389 - 21:48
قرآن
 عمر دنیا و زمین و انبساط آن (بیگ بنگ) - سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی همگی گوشه ای از معجزات قرآن است!
نسبت عمر دنیا به عمر زمین:
سوره ی 50 (ق): آیه ی 38:
"ما آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید"

سوره ی 41 (فصلت): آیه ی 9:
"بگو: آیا شما به آن كس كه زمین را در دو روز آفرید كافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟ او پروردگار جهانیان است!"
امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4.5 میلیارد سال پیش بینی می كنند.
این در حالی است كه عمر دنیا 13.5 میلیارد سال برآورد شده است.
در قرآن آمده كه زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است).
اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه كنیم هیچ كمبودی دیده نمی شود!
عمر دنیا (13.5 میلیارد سال) را بر عمر زمین (4.5 میلیارد سال) تقسیم كنید.
جواب 3 بدست می آید.
این بدان معناست كه علم امروز نیز به این مسئله رسیده كه عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است!

سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی:
سوره ی 86 (طارق): آیات 1 تا 3:
"سوگند به آسمان و كوبنده ی شب! و تو نمی دانی كوبنده ی شب چیست. همان ستاره ی ثاقب است!"
در عربی "ثقب" به معنای چاله و "ثاقب" به معنای چیزی است كه چاله را ایجاد می كند.
نسبیت عام پیش بینی می كند كه سیاه چاله ها از ستاره های نوترونی بوجود می آیند. ستاره های نوترونی اكثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس ها) رصد می شوند.امواج دریافتی از این ستاره ها طوری به نظر می رسد كه كسی به جایی می كوبد! (ستاره ی كوبنده).
باور ندارید؟ گوش كنید!
قرآن در آسمان ستاره ای كوبنده را معرفی می كند كه ثاقب است. (چاله ایجاد می كند).
كلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شك نمی گذارد

بیگ بنگ – بیگ كرانچ و انبساط دنیا:
سوره ی 55 (الرحمن): آیه ی 37:
"آسمان ها روزی دوباره شكاف برمی دارند و مانند گل سرخی باز می شوند!"
سوره ی 51 (الذاریات): آیه ی 47:
"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا كردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم!"
سوره ی 21 (الانبیا): آیه ی 104:
"در آن روز كه آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه كه آفرینش را آغاز كردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است كه بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم!

 تصویر 2

با بیان تئوری بیگ بنگ دانشمندان همواره در صدد گسترش آن بوده اند.مدتی بعد به كمك تحقیقات عده ای از دانشمندان مشخص شد كه علاوه بر بیگ بنگ پدیده ای به نام بیگ كرانچ هم باید وجود داشته باشد. و همانطور كه دنیا باز شده روزی به همان نقطه ی آغاز جمع می شود. (انا لله و انا الیه راجعون).قرآن این موضوع را در ابتدا به باز شدن یك غنچه ی گل رز تشبیه می كند(تصویر 2) و بیان می دارد كه با قدرت بی انتهای خویش در حال گسترش (انبساط) دنیا است!و روزی همانطور كه این دنیا را باز كرد دوباره مانند طوماری آنرا در هم خواهد پیچید. (بیگ كرانچ).و این سخن حقیقت است!

پنج شنبه 16/10/1389 - 21:42
اهل بیت
 در كتب مقدس و از جمله انجیل بارها از حضرت «ایلیا» یاد شده است. گاهى او را «آلیا» یا «ایلى‏» گفته‏اند. این اسم در كتابهایى آمده است كه قدمتى بسیار پیشتر از اسلام دارند; یعنى قبل از تكامل زبان عربى و به وجود آمدن حرفى مثل «ع‏». با این توضیح، اگر اول: آلیا، ایلیا و ایلى به جاى الف حرف ع بگذاریم مى‏شود: عالیا، عیلیا و عیلى.

حالا دیگر حضرت ایلیا را مى‏شناسید. او آشناى دلهاى ماست. حضرت على، علیه‏السلام، جانشین پیامبر و پدر یازده معصوم است. او كسى است كه دیوار كعبه به خاطر تولدش شكافته شد. كسى كه در سیاهى شب با كوله بارى بر دوش به دستگیرى و كمك فقرا مى‏رفت. او كسى است كه شیر خدا و حیدر كرار بود و به نیروى الهى در خیبر را از جا كند.

در این مطلب به شرح ماجراهاى شگفت‏انگیز و شیرین درباره او از زمانهایى دور پرداخته شده، زمانهایى كه او را با نام «ایلیا» مى‏شناختند.

این مطلب از ویژه‏نامه رشد جوان انتخاب شده است.

كشتى نوح


سالها بود كه حضرت نوح، علیه‏السلام، از تنه درخت، تخته درست مى‏كرد و با تخته‏ها، كشتى بزرگى مى‏ساخت تا پیروانش و نیز حیوانات گوناگون را از طوفان عظیمى كه خداوند وعده‏اش را داده بود، حفظ كند.

بالاخره طوفان شروع شد. باران، سیل‏آسا مى‏بارید و آب اقیانوس مى‏رفت كه به قله كوهها برسد. روزها و روزها كشتى در آب بالا و پایین مى‏شد و باران همچنان مى‏بارید. عاقبت، ابرهاى سیاه كنار رفتند و باران بند آمد.

خورشید دوباره بر پهنه آسمان درخشید و كشتى نوح به خشكى نشست.

در ژوئیه سال 1951، دانشمندان روسى در یكى از معادن، تخته‏هاى عجیبى پیدا كردند. در میان آن همه تخته پوسیده، تخته مستطیل شكلى پیدا كردند كه نه كهنه بود و نه پوسیده. اندازه آن 25×35 سانتیمتر بود و حروف عجیبى بر آن نقش داشت. این مساله بقدرى با اهمیت‏بود كه كمیته‏اى براى كشف راز آن خطوط تشكیل شد. اعضاى این كمیته كه متشكل از دانشمندان و استادان زبان‏شناس بود، پس از هشت ماه توانستند اسرار این تخته چوب را كشف كنند. روزنامه‏هاى جهان، نتایج این اكتشاف را چنین نوشتند: «این تخته چوب، متعلق به كشتى نوح است.»

دانشمندان همچنین توانستند متن روى تخته را ترجمه كنند. روى تخته تصویر یك پنجه و دعایى به زبان سامانى - كه زبان دوره حضرت نوح، علیه‏السلام، است - دیده مى‏شد. این دعا چنین مى‏گوید:

اى خداى من! اى مددكار من! به لطف و مرحمت‏خود و به طفیل ذاتهاى مقدس: محمد، ایلیا، شبر، شبیر و فاطمه دست مرا بگیر. این پنج وجود مقدس از همه باعظمت‏ترند و احترامشان واجب است; چرا كه تمام دنیا براى آنان برپا شده است. پروردگارا! به واسطه نامشان، مرا مدد فرما. تو مى‏توانى همه را به راه راست هدایت نمایى.
در نبرد جالوت

جالوت بت‏پرست در وسط میدان ایستاده بود و مبارز مى‏طلبید; اما كسى جرات نداشت پا پیش گذارد. حضرت داود، علیه‏السلام، نزد طالوت، پادشاه خداپرست رفت و اجازه نبرد خواست. طالوت گفت: «اما تو كه جوانى بیش نیستى! جالوت حریفى نیرومند و صاحب قدرت است.»

حضرت داود، علیه‏السلام، گفت: اما نیروى من نیروى ایمان است.

و به این ترتیب، پا به میدان گذاشت و تنها با یك فلاخن، جالوت را هلاك كرد.

حضرت داود، علیه‏السلام، اگر چه بسیار جوان بود، همچون شیرى نیرومند بر جالوت پیروز شد; اما خود او در كتاب مقدسش به نام زبور، درباره شیرمرد دیگرى سخن مى‏گوید كه همانا على، علیه‏السلام، است. او مى‏گوید: «اطاعت آن بزرگوارى كه ایلى نام دارد، واجب است و فرمانبردارى از او همه كارهاى دین و دنیا را اصلاح مى‏كند. آن شخصیت والامقام را حدار (حیدر) نیز مى‏گویند. او دستگیر بى‏كسان و شیر شیران باشد. قدرتش بسیار و تولدش در كعابا (كعبه) خواهد بود. بر همه واجب است كه دامن آن بزرگوار را بگیرند و همانند غلام حلقه به گوش اطاعت كنند.

لوح سلیمان


وقتى حضرت سلیمان، علیه‏السلام، به پیامبرى رسید، خداوند بادها، جن‏ها، و نیز تمام حیوانات را در اختیار او گذاشت. پریان با رشته‏هاى ابریشم، طلا و جواهرات گوناگون، تختى باشكوه برایش ساختند. حضرت سلیمان، علیه‏السلام، زبان تمام موجودات را مى‏دانست و زمانى كه مى‏خواست ملكه سبا را شگفت‏زده كند، به جن‏ها فرمان داد كه در یك چشم به هم زدن، تختش را از شهر سبا به پایتخت‏خود آورند. در زمان او، مردم در آرامش زندگى مى‏كردند و این پیامبر قدرتمند، تمام اختیاراتى را كه خداوند به او واگذار كرده بود، در راه تامین و هدایت مردم به كار برد. او بقدرى عظیم و در نزد خدا محبوب بود كه كسى انتظار نداشت او براى جلب رضایت‏خداوند، به افراد دیگرى توسل جوید; اما...

هنگام جنگ جهانى اول، وقتى كه سربازان انگلیسى وارد بیت‏المقدس شدند، در دهكده كوچكى به نام اونتره سنگر گرفتند. یكى از سربازان در هنگام حفر گودال، لوحى نقره‏اى پیدا كرد كه با جواهرات گرانبها تزیین شده و حروفى عجیب با طلا بر آن نقش بسته بود. فرمانده سربازان متوجه شد كه این لوح بسیار قدیمى است و به همین جهت‏خیلى خوب از آن نگهدارى كرد. در پایان جنگ، لوح را به دست‏باستان‏شناسان انگلیسى سپرد. بلافاصله در سال 1918، كمیته‏اى از باستان‏شناسان و زبان‏شناسان آمریكا، انگلیس، فرانسه، آلمان و چند كشور اروپایى دیگر تشكیل شد. اعضاى این كمیته پس از یك سال زحمت، توانستند خطوط لوح را به زبان انگلیسى برگردانند و متوجه شدند كه سخنى از حضرت سلیمان، علیه‏السلام، است. ترجمه متن لوح چنین است:

«اى احمد! به فریادم رس. یا ایلى! مرا مدد فرماى. اى باهتول! نظر مرحمت فرماى. اى حاسن! كرم فرماى. یا حاسین! خوشى بخش. این سلیمان، اینك به این پنج‏بزرگوار استغاثه مى‏كند و على قدرت الله است.»

موزه سلطنتى قصد داشت لوح را براى نمایش در موزه بگذارد; اما روحانیون عالیرتبه انلگیسى، در نامه‏اى محرمانه درخواست كردند كه لوح به آنها تحویل داده شود تا در رازخانه كلیساى انگلستان بماند; در جایى كه تنها معدودى به آنجا راه دارند.

با این همه، دانشمندان نتایج اكتشاف خود را در كتابى نوشتند و دو نفر از آنان به نامهاى ولیم و تامس به اسلام گرویدند و نام خود را به كرم‏حسین و فضل‏حسین تغییر دادند.

رؤیاى پیامبر


مهاتمابده در نزد هندوها كه گروهى از هندیان هستند، پیامبرى قدیمى و عظیم‏الشان است. در شرح حال او كه قبل از میلاد مسیح، علیه‏السلام، مى‏زیست، آمده است:

شبى مهاتمابده خواب عجیب و صادقى دید و براى منترى چنین نقل كرد: «... روح بسیار بزرگى مرا مبارك باد گفت و بشارتم داد. او گفت كه نام من آلیا است و ملاقات با من نزد دیوار شكافته شده در جاى بسیار پاك و مقدس (كعبه) به صورت یك بچه خواهد بود; اما هنوز به آن زمان، بسیار مانده است.»

در اكثر كتابهاى بده، این دعا از او آمده است:

«اى مطلوب طالبان و عزیز عزیزان! اى آلیا! اى پیروز شونده بر همه! بیا و جلوه خود را نشان ده و مرا یارى فرما. اى شیر خدا! روبهان دنیا مى‏خواهند مرا بخورند. تو را سوگند مى‏دهم به آن كسى كه دست و بازویش هستى، و به آن كسى كه نیرو و قدرتش در تو است، مشكل مرا بگشاى.»

وقتى مهاتمابده در بستر مرگ آرمیده بود، عزیزترین شاگردش به نام آنند در كنارش نشسته بود و گریه مى‏كرد. مهاتمابده كه آرامش در چهره‏اش موج مى‏زد، رو به او كرد و گفت: «... تنها من براى هدایت‏بشر به دنیا نیامده‏ام و خاتم سلسله نبوت هم نیستم. زمانى خواهد آمد كه شخص دیگرى به نبوت مبعوث مى‏شود. او نور خدا باشد و از حكمت‏خدا برخوردار است... او كسى كه كه پیامبرى به او ختم خواهد شد و بر سرش یك تاج پنج پهلو باشد كه مانند خورشید و ماه بدرخشد و نام الماس بزرگ آن آلیا باشد... ستمگران دردانه‏هاى (فرزندان) او را بسى آزار رسانند و براى ریشه‏كن ساختن آنان، از كارى فروگذارى نكنند و دست‏به هر عمل ضدانسانى مى‏زنند; ولى خدا نام او، كار او، مقصد او و نسل او را تا آخر دنیا باقى خواهد گذاشت.

پى‏نوشتها:
براى نوشتن این مطلب، از كتاب «على و پیامبران‏»، نوشته برجسته حكیم سیالكوتى استفاده شده است. استاد گرامى جناب آقاى سیدمحمد مختارى آن را همراه با اضافاتى جامع به فارسى برگردانده است. تمام مضامین و موضوعات این كتاب، با اسناد و مدارك مستند و معتبر و قید تاریخ، عنوان كتاب و اسامى دانشمندان و موارد لازم دیگر همراه است.

پنج شنبه 16/10/1389 - 21:41
اخلاق
 نماز پل ارتباطی قوی بین خداوند و نمازگزار ایجاد می کند. در هنگام نماز انسان با حالتی تمنا گونه درخواست خود را ابراز می دارد که باید علت این حالت را بررسی کرد. خداوند در قرآن می فرمایند:
الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (٢٨)رعد
" آن ها که ایمان آورده اند، دل هایشان با یاد خدا آرام می گیرد، به درستی که با یاد خدا دل ها آرام می گیرد." سوره رعد آیه ۲۸
همچنین خداوند در جای دیگری می فرمایند:
أَقِمِ الصَّلاهَٔ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَی غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا (٧٨)وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَهًٔ لَکَ عَسَی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا (٧٩) اسرا
"۷۸.نماز را اقامه کن، از غروب خورشید تا تاریکی شب و خواندن نماز صبح را، که نماز صبح را همگان گواه اند. ۷۹. قسمتی از شب را برای خواندن نماز بیدار باش، که نمازی اضافه برای تو است، باشد که به زودی پروردگارت مقام تو را به جایگاهی بالا ببرد." سوره اسرا
حضرت محمد (سلام و درود خداوند بر او و خاندانش باد) زمانی که ناراحتی ایشان را فرا می گرفت می فرمودند: ای بلال، اذان بگو و با آن ما را به آرامش برسان.
 
● مطالعه علمی
با بررسی چندین مورد مشخص شده است که نماز و دعا بر روی پایایی مغز و نحوه کارکرد آن تاثیر به سزایی دارد و همچنین مشخص شده است که تاثیراتی بر روی بدن می گذارد. در بین این تاثیرات، اثر تنظیمی خون در بعضی قسمت های مغز است.

● تاثیر دعا در فعالیت فکری
این تحقیق توسط پروفسور Newberg در بخش اشعه ایکس مرکز پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا بر روی تعدادی از انسان هایی که ایمان قوی به خدا دارند و دارای ادیان مختلفی هستند، در هنگام عبادت کردن انجام شده است.
این تحقیق با استفاده از دستگاه Single Photon C.T. scan انجام شده است که جریان خون در قسمت پیشینی مغز را با رنگ های مختلف نشان می دهد به طوری که رنگ قرمز نمایانگر بیشترین فعالیت و رنگ های زرد و سبز بیانگر کم ترین فعالیت هستد.

تصویر اول
این تصویر نشان دهنده فعالیت مغز قبل از انجام مراقبه (سمت چپ) و بعد از مراقبه (سمت راست) است. همان طور که می بینیم در هنگام مراقبه و دعا، جریان عبوری خون بیشتر شده است. قسمت قدامی مغز مسئول کنترل کردن احساسات و هیجانات است و همچنین این قسمت مسئول یادگیری و فهمیدن و انجام فعالیت پیچیده می باشد.
کلمات استفاده شده در شکل
ـ Baseline: حالت عادی بدون مراقبه
ـ Meditation: در هنگام مراقبه
 
تصویر دوم
این تصویر نشان دهنده قسمت استخوان اهیانه ای(Parietal lobe ) است که این قسمت مسئول داشتن احساسی از زمان و فضا است. از این تصاویر این طور نتیجه گیری شد که در هنگام دعا، تفکر و طلبیدن خداوند، احساس خود هوشیاری(توجه به خویشتن) محو می شود و به جای آن حسی از آرامش و اطمینان و آزادی در شخص ایجاد می شود و شخص احساسی از تقرب به خداوند پیدا می کند که با هیچ جمله ای نمی توان آن را توصیف کرد.

● آیه هایی از قرآن
آیه های بسیاری در مورد اهمیت اقامه نماز در قرآن است. قرآن ارتباطی بین صبر و نماز ایجاد کرده است تا مطمئن شویم که نماز گزار احساس تحریک و بی صبری نکند.
خداوند متعال در قرآن فرموده اند:
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاهِٔ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌٔ إِلا عَلَی الْخَاشِعِینَ (٤٥) بقره
"از صبر و نماز یاری بجویید، به درستی که این کار جز برای فروتنان، برای بقیه مشکل و سخت است". بقره ۴۵
آیه های دیگری در مورد نماز و آرامش وجود دارد:
فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاهَٔ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَی جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاهَٔ إِنَّ الصَّلاهَٔ کَانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَوْقُوتًا (١٠٣) نسا
"پس هرگاه نماز بگزاردید، خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلو خوابیده یاد کنید و چون آرامش یافتید نماز را برپای دارید، که نماز برای ایمان آورندگان واجبی به هنگام است". ۱۰۳ نسا
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (١)الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ (٢) مومنون
"۱.به درستی که مومنان رستگار شدند. ۲. آن ها که در نمازشان فروتن هستند". سوره مومنون

● نتیجه گیری
این آیه های نورانی از قرآن و تحقیقات علمی بیانگر اهمیت دعا در زندگی مومنان است. همچنین اهمیت دعا و تکریم در هنگام نماز خواندن مشخص می شود. بدین ترتیب منطق اسلام در اهمیت قایل شدن برای خطر ترک نماز مشخص می شود.
اگر مطالعات نشان دهنده آرامش ذهنی در هنگام دعا کردن برای غیر مسلمانانی است که در هنگان دعا قرآن نمی خوانند، در هنگام نماز خواندن و خواندن قرآن چه اتفاقی می افتد؟ مسلما تاثیر این کار بیشتر از مراقبه و دعای معمولی است.
این آیه را که تائیدی برای اهمیت ایجاد ارتباط با خدا است به یاد می آوریم که بر پرهیزگاری،‌ فرمانبرداری،‌خالص سازی قلب و واگذاری امور به خداوند تاکید دارد.
خداوند متعال در قرآن فرموده اند:
حَافِظُوا عَلَی الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاهِٔ الْوُسْطَی وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ (٢٣٨) بقره
"نماز ها را و نماز میانین را پاس دارید و برای خدا به نیایش بایستید". بقره ۲۳۸
این دعا از پیامبر اسلام را نیز به یاد داشته باشیم:
بار الها به من و خاندانم توفیق عبادت خالص عطا کن و خدای من، نمازم را از من قبول کن.
پنج شنبه 16/10/1389 - 21:40
قرآن
 در قرآن خداوند توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جو زمین جلب می کند.
وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آیَاتِهَا مُعْرِضُونَ (٣٢)
"و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم ولی آن ها از نشانه های او روی گردان هستند."سوره انبیا آیه ۳۲
این خاصیت آسمان با تحقیقات دانشمندان در قرن ۲۰ ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکرد های حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند.

شکل شماره 1

علاوه بر این، جو زمین تشعشعات خورشیدی را صافی می کند و اجازه نمی دهد که همگی آن ها از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آن ها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند. جالب است که جو تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده ، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می دهد. تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند. فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور می دهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام می شود بسیار مهم است. بیشتر تشعشعات فرابفش قوی که از طرف خورشید ساطع می شوند توسط جو گرفته می شوند و فقط قسمت ضروری و کمی از آن طیف به زمین می رسد.
نقش حفاظتی جو به این جا خاتمه نمی یابد. جو همچنین زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود ۲۷۰ درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت می کند.(شکل شماره ۱)


شکل شماره 2

شکل شماره ۲ نشان دهنده شهاب سنگی است که به طرف زمین در حال حرکت می باشد. خرده سنگ هایی که در فضا سرگردان هستند و تعدادشان بسیار زیاد می باشد خطر زیادی برای زمین دارند. اگر به سطح ماه نگاه کنید می بینید که دارای فرورفتگی های عمیقی است که در اثر برخورد شهاب سنگ ها با آن می باشد. ولی خداوند خالق جو زمین را به گونه ای آفریده است تا این اجرام اجازه رسیدن به زمین نداشته باشند و قبل از رسیدن به سطح زمین در اثر حرارت زیاد به وجود آمده در اثر اصطکاک با جو ذوب می شوند. خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ شاکر هستیم؟


شکل شماره 3

سیاری از ما حتی به آسمان بالای سرخودمان نگاه نمی کنیم چه برسد به اینکه به نقش آن توجه کنیم. تصور کنید که این نقش جو در حفاظت در مقابل سنگ های آسمانی وجود نداشت، آن وقت زمین به چه شکلی در می آمد؟ آن وقت ساکنان زمین باید دائم در مورد برخورد سنگ ها نگران باشند.
به شکل شماره ۳ نگاه کنید.
تصویری از حفره عظیمی می باشد که در اثر برخورد یک شهاب سنگ در صحرای آریزونای آمریکا ایجاد شده است.
پنج شنبه 16/10/1389 - 21:38
فلسفه و عرفان
 شیطان، نخستین كسى بود كه بعضى كارها را مرتكب شد و پیش از او كسى آنها را انجام نداده بود. و آنها از این قرارند:
- اولین كسى كه قیاس نمود و خود را از حضرت آدم علیه السلام برتر و بالاتر دانست و گفت : من از آتشم و او از خاك در حالى كه آتش از خاك بالاتر است .(1)
- اولین كسى كه در پیشگاه با عظمت الهى تكبر نمود و به دستور خالق خود عمل نكرد.(2)

- اولین كسى كه كه معصیت و نافرمانى خدا را كرد و آشكارا با او مخالفت نمود.(3)
- اولین كسى كه به دروغ گفت : خدا گفته از این درخت نخورید، چون درخت جاوید است و اگر كسى از آن بخورد تا ابد زنده مى ماند و با خدا شریك مى شود.(4)
- اولین كسى كه كه قسم به دروغ خورد و گفت : من شما را نصیحت مى كنم .(5)
-شیطان اولین كسى است كه صورت هاى مجسمه و بت را ساخت
- اولین كسى كه نماز خواند و یك ركعت آن چهار هزار سال طول كشید.(6)
- اولین كسى كه كه غنا و آواز خواند، همان زمانى كه آدم علیه السلام از درخت نهى شده خورد.(7)
- اولین كسى كه نوحه خواند و گریست ؛ چون او را به زمین فرستادند، به یاد بهشت و نعمتهاى آن نوحه و گریه كرد.
- اولین كسى كه لواط كرد آنگاه که به میان قوم لوط آمد.(8)
- اولین كسى كه دستور ساختن منجنیق را داد تا حضرت ابراهیم علیه السلام را با آن در آتش اندازند.
- اولین كسى كه دستور ساختن نوره را در زمان حضرت سلیمان داد، براى این كه موهاى اضافى پاى بلقیس پادشاه سبا را از بین ببرند.(8)
- اولین كسى كه دستور ساختن شیشه را داد تا حضرت سلیمان علیه السلام آن را روى خندق گذارد و بلقیس را آزمایش كند.(9)
- اولین كسى كه عبادت و بندگى او، فرشتگان را به تعجب در آورد!
- اولین كسى كه به خداى خود اعتراض كرد.(10)
- اولین كسى كه شبیه شدن به دیگران را مطرح و مردم را به آن تشویق كرد.(11)
- اولین كسى كه كه سحر و جادو كرد و آن دو را به مردم یاد داد.(12)
- اولین كسى كه براى زیبایى ، زلف گذاشت .(13)
- اولین كسى كه شبیه شدن به دیگران را مطرح و مردم را به آن تشویق كرد.
- اولین كسى كه نقاشى كرد و چهره كشید.(14)
- اولین كسى كه آتش حسدش شعله ور شد.(15)
- اولین كسى كه به ناحق مخاصمه و جدال كرد.
- اولین كسى كه خداى تعالى به او لعنت نمود( و از ناراحتى فریاد كشید.(16)
- اولین كسى كه به خدا كفر ورزید.(17)
- اولین كسى كه گریه دروغى نمود.(18)
- اولین كسى كه عبادت و خلقت خود را ستود.
- اولین كسى كه صورت هاى مجسمه و بت را ساخت .(19)



پی نوشت ها:
1-اعراف (7)، آیه 12.
2-تفسیر قمى ، ص 32، بحار، ج 60، ص 274؛ المیزان ، ج 8، ص 59.
3- حجر(15)، آیه 31.
4- طه (20)، آیه 20.
5- اعراف (7)، آیه 21.
6- نهج البلاغه ، خطبه قاصعه .
7- تفسیر عیاشى ، ج 1، ص 4، بحار، ج 60، ص 199، 219.
8-علل الشرایع ، ج 2، ص 233، بحار، ج 93، ص 306.
9- بحار، ج 14، ص 112.
10- سوره نمل ، آیه 44.
11- كتاب سلیم بن قیس .
12- بقره (2)، آیه 102.
13- كتاب ابلیس ، ص 164 و 165.
14- مكاسب ، شیخ انصارى ، مكاسب محرمه .
15- در المنثور، ج 1، ص 51؛ خصال ، ج 1، ص 50؛ بحار، ج
60، ص 222 و 281.
16- ص (38)، آیه 78.
17- ص (38)، آیه 74.
18- تفسیر عیاشى ، ج 1، ص 40؛ خصال ؛ ج 1، ص 50؛ بحار، ج 60؛ ص 199، 219.
19- مائده (5)، آیه 89.

منبع:
صالحی حاجی آبادی، نعمت الله، شیطان در کمین گاه

پنج شنبه 16/10/1389 - 21:37
قرآن
 ● نظریه های علمی:
مطالعه این چند آیه پشت سر هم(31 تا 33 سوره انبیا) نشان دهنده آن است که حقایق علمی دیگری در قرآن وجود دارد. خداوند در این آیه ها به ما می گوید که سیاره ای بسیار یگانه برای ما آفریده است که دارای جرم و اندازه معینی است و آسمان آن به عنوان سپر برای ما است و از حیات ما مراقبت می کند. او همچنین برای ما راه هایی را مهیا کرد تا از آن ها عبور کنیم.
او همچنین اشاره می کند که با حرکت خورشید و ماه، طول روز و شب مشخصی را برای ما فراهم می کند. بنابراین اعلامی است در مورد این که نظم موجود در این دنیا بر اساس خواسته او است.
به منظور فهمیدن علم خداوند در مورد خلقت زمین ما و جو یکتایش بهتر است نگاهی به سیارات دیگر بیاندازیم.
اجازه دهید با سیاره ای به نام عطارد( با ضمه بر روی کلمه ع) شروع کنیم. این سیاره کوچک ترین سیاره منظومه شمسی است و به زمین نزدیک است اما به خورشید نزدیک تر می باشد. جرمش کم تر از جرم زمین است و قدرت جاذبه اش یک سوم قدرت جاذبه زمین است. بنابر این ما نمی توانیم بر روی این سیاره زندگی کنیم زیرا نمی تواند جو مشابهی مانند زمین را به خود بگیرد. چون دارای جو مناسبی نیست پس نمی تواند در مقابل سنگ های آسمانی از خود دفاع کند و نیز نمی تواند تشعشعات مضر خورشید را دفع کند. سطح چنین سیاره ای به خاطر برخورد اجرام دارای فرورفتگی های زیادی است و نمی تواند برای حرکت انسان مفید باشد. ساختار عطارد، گردش و طول روز آن را تحت تاثیر قرار داده است و یک روز آن معادل ۸۸ روز زمینی است و این باعث می شود تا دمای آن در روز به ۴۰۰ درجه سانتی گراد و در شب به ۱۸۰- سانتی گراد برسد بنابراین هیچ اثری از حیات و آب در آن پیدا نمی شود.

سیاره دیگر ونوس می باشد که سرد ترین سیاره منظومه شمسی است و جرم و حجمش تقریبا مشابه زمین است ولی به خورشید نزدیک تر است. چون جرم مشابه زمین دارد، جاذبه اش نیز مشابه زمین است و توانایی مشابه زمین در نگه داشتن جو دارد. ولی جو آن از گاز سنگینی به نام دی اکسید کربن تشکیل شده است و ابر هایش از بخار اسید سولفوریک تشکیل شده است. چون دی اکسید کربن گازی سنگین است بنابراین تشعشعات خورشیدی را بسیار جذب می کند و جو سیاره به خاطر همین بسیار داغ می گردد. ابر های اسیدی آن باران های اسیدی ایجاد می کنند که سطح آن نرم می کند و برای حرکت مناسب نمی باشد. روز آن نیز معادل ۲۴۳ روز زمینی است. به خاطر نزدیکی اش به زمین و روز بلندش، دمای آن در روز به ۴۵۰ درجه سانتی گراد و فشار جوش به ۹۰ بار می رسد. با وجود چنین شرایطی وجود آب و حیات روی آن غیر ممکن است.
با نگاه به مریخ همسایه ما، می بینیم که طول روز مشابه زمین دارد اما جو آن از دی اکسید کربن تشکیل شده است و فشار آن نیز بسیار کم است. چون مریخ از خورشید دور تر است حداکثر دمای آن ۴۰- است و بیشتر مواقع به ۱۲۳- درجه سانتی گراد می رسد. در چنین دمای پایینی محتویات آب سیاره به حالت جامد است و هیچ علایمی از حیات در آن دیده نمی شود( البته تا آن موقع که این مقاله نوشته شده است حیاتی در مریخ یافت نشده و ممکن است حیات به صورت موجودات ذره بینی در بعضی از مکان های آن که دارای شرایط خاصی است پیدا شود ولی هیچ گاه تنوع میلیون ها گونه موجودات روی زمین را که در هوا و خشکی و دریا هستند پیدا نمی کند. مترجم)

با نگاهی به تعدادی از سیارات منظومه شمسی، مفهوم این آیه های نورانی را بهتر درک می کنیم. زمین ما به گونه ای طراحی شده است تا آب را در حالت مایع در خود نگه دارد و با نظمی بسیار پیچیده تحت فرمان الهی حیات را در آن زنده نگه دارد. جو زمین به گونه ای طراحی شده است تا با دو گاز عمده اکسیژن و نیتروژن که در آن است مانند یک سقف برای ما عمل کند. این گاز ها تمامی تشعشعات خورشید را جذب نمی کنند و آن را از خود عبور می دهند تا محیط را برای رشد موجودات فراهم کنند. بنابراین جو زمین دارای ترکیباتی است که برای زمین مانند یک سقف محافظ عمل می کند. این جو همچنین زمین را در مقابل شهاب سنگ ها محافظت می کند و در هنگام برخورد آن ها به جو به علت اصطکاک زیادی که ایجاد می شود می سوزند. لایه ازن موجود در جو نیز تشعشعات مضر را دفع می کند. پایداری زمین به خاطر جرم و مساحت آن است که با دقت بسیاری تنظیم شده است. جرم محتویات هسته زمین باعث می شود که جاذبه معینی داشته باشد و در نتیجه جو خود را حفظ کند و در عین حال دارای فشار، دما و رطوبت مخصوصی باشد. شرایط ایجاد شده توسط این جو زندگی را برای همه موجودات ممکن می سازد. گردش معین زمین به دو خود و به دور خورشید باعث می شود تا جاذبه مناسبی روی زمین به وجود بیاید و همه موجودات بتوانند به راحتی روی زمین راه بروند. فاصله معین از خورشید و گردش مخصوص زمین باعث ایجاد درجه معینی از انحراف گردش زمین به دور محور خودش به نسبت گردش حول خورشید می شود در نتیجه میدان مغناطیسی ایجاد می کند که بر روی تمامی موجودات زنده تاثیر می گذارد. مسلما با وجود چنین انحرافی، ما دارای شرایط آب و هوایی متفاوت در چهار فصل هستیم.

با نگاهی به سیاره خودمان و دیگر سیارات منظومه شمسی،‌ ناچار به اقرار به این موضوع هستیم که زمین همان طور که خداوند می گوید دارای محیطی خاص برای زندگی ما است. آیا کسی می تواند ادعا کند که طبیعت (به طور تصادفی) این امکانات را برای ما به وجود آورده است؟ یا کسی می تواند بگوید که حضرت محمد ( صل الله علیه و آله) خودش این آیه ها را در بیش از ۱۴ قرن پیش نوشته است؟
بعد از تشریح روند شروع خلقت توسط آیه ۳۰، خداوند در آیه ۱۰۴ در پایان سوره به ما در مورد پایان این جهان یا روز رستاخیز سخن می گوید.
"روزی که آسمان را در هم بپیچیم مانند در هم پیچاندن طومار، مانند کاری که در ابتدای خلقت انجام دادیم، همان طور که خلقت را آغاز کردیم، آن را باز می گردانیم، ‌همان طور که پیمان داده بودیم و بر ما است که این کار را انجام دهیم."
بررسی علمی: در این آیه خداوند روند پایان حیات را توضیح می دهد. از رَتْقً شروع شد. بنابراین پایان این جهان، بازگشتش خواهد بود به ابتدایش، به همان گونه ای که شروع شده بود. خداوند می گوید که تمام آسمان ها را در هم می پیچد و آن ها را مانند ابتدایش که رَتْقً بود می کند. این جملات بیانگر عظمت خداوند هستند. خداوند می فرمایند که آسمان ها را روی هم قرار می دهد( در هم می پیچد) همانند بستن صفحات یک کتاب. بر اساس نظریه های علمی، دانشمندان عقیده دارند که چنین اتفاقی در انتظار جهان است. این دانشمندان می گویند که بعد از انبساط پیوسته جهان، طی یک روند خود انقباضی منهدم می شود. این به خاطر محدودیت مواد موجود در جهان است که دیگر قادر به انبساط بیشتر نمی باشد. بنابراین این مواد منقبض می شوند و اندازه جهان به مقدار اولیه اش بر می گردد.
بنابراین دانش در انطباق کامل با قرآن است. اما قرآن می گوید که این خواسته خداوند است ولی دانشمندان در نظریه هایشان می گویند که خواسته طبیعت است چون دارای شعور می باشد. ( البته کل کیهان سیستمی با شعور است و تمامی اجزایش طبق گفته قرآن تسبیح خداوند را می گویند، اما این شعورشان قایم به ذاتشان نیست بلکه از خداوند دارند و اراده خداوند می تواند روند طبیعت را دگرگون کند. مترجم). خداوند در قرآن می فرمایند که او زمان چنین اتفاقی را تعیین می کند و دانشمندان تصور می کنند که خودش زمان تخریبش را تعین می کند.
هر انسان عاقل و فهمیده ای متوجه می شود که این جملات جاودانه پیامی است برای پرستش خداوند و در آیه بعدی که شماره ۱۰۶ است خداوند می فرماید:
"در این پیامی است برای کسانی که او را می پرستند"
پنج شنبه 16/10/1389 - 21:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته