مقام قرآن اسناد جاویدان 9
تورات را شاگردان مسیح منسوخ کردند

 ادامه از اسناد جاویدان (8)....

موارد ذکر شده تعداد معدودی از آن اطلاعاتی است که خود اناجیل و منابع مسیحی در ارتباط با شخص پطرس و دیگر شاگردان مسیح ذکر می کند. همان‌هایی که دانشمندان مسیحی تا حد رسول و نبی آنان را بالا می‌برند.

در خصوص مرقس، لوقا ، یعقوب و پولس نیز منابع مسیحی اطلاعات کافی در جهت ایجاد عدم اطمینان لازم به شخصیت هر یک از آن ها ارائه می‌نماید و کفایت مطلب آن که در انجیل متی باب 5 بند 17 و 18 گفتار مسیح چنین آمده است:
«گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صحف انبیاء‌ را باطل سازم، نیامده‌ام تا باطل نمایم، بلکه تا تمام کنم، زیرا هر آینه به شما می‌گویم: تا آسمان و زمین زائل نشود ، همزه یا نقطه‌ای از تورات هر گز زائل نخواهد شد تا همه واقع شود»‌.

علیرغم این گفته که در یکی از اناجیل اربعه می‌باشد همین شاگردان مسیح بخش عـمده ای از احکام تورات را منسوخ نمودند که ماجرای آن را می‌توان در اعمال رسولان باب 15 بند 1 تا 28 مطالعه نمود و البته جالب‌تر از همة این رسولان شخصیت «پولس» می‌باشد.

فردی که امروزه دین مسیح قائم به رفتار و گفتار او می‌باشد، کسی است که در سال های اولیة مسیحیت با نام « شاول» از فرماندهان بزرگ یهود بوده و توسط او مسیحیان بی‌شماری تحت شکنجه قرار گرفتند تا از دین مسیح دست بردارند.

او بنا به گزارش تاریخ تعداد بی‌شماری از مسیحیان را تحت شکنجه به قتل رسانید و سپس در یک چرخش اسرار آمیز! از دین یهود خارج شد و مسیحی گشت و آن هم از سران مسیحیت! آن گونه که در اسناد مسیحیت و کتب تاریخ بیان شد و قبلاً نیز ذکر گردید، تعداد کتاب های نوشته شده توسط شاگردان و حواریّون مسیح و تابعان آن ها بیشتر از چهار جلد بوده است که البته توسط کلیسا،آن کتاب ها جمع آوری گردیده و غیر قانونی اعلام شده است.

    البته تا سال ها پس از این اقدام کلیسا، نسخه‌هایی از دیگر انجیل‌ها و یا نوشته‌های شاگردان مسیح در دست مسیحیان وجود داشته است. از جمله این کتاب ها و یا اناجیل می‌توان به «انجیل برنابای رسول» اشاره کرد وی که عموزادة مرقس و یکی از شاگران مسیح بوده در انجیل خویش، خود را یکی از حواریّون دوازده گانة مسیح می‌داند ( باب 14 آیه 13 ) و در بسیاری موارد خود را یکی از نزدیک‌ترین یاران آن حضـرت قلـمداد می‌کند و می‌گوید که مسیح به او فرموده است تا زندگیش را بنویسد( باب 221 ). او در اول و آخر انجیلش اظهار می‌دارد که با پولس مخالف است و تعالیم او را شیطانی می‌داند.

    

 قدیمی‌ترین مدرکی که نام « انجیل برنابا» در آن به چشم می‌خورد، نوشته‌های  قدیس ایرینایوس است که حدود سال های 120 تا 140 میلادی تولد یافته و در حدود سال 202 میلادی در گذشته است.

 دایرة المعارف انگلیسی (چاپ‌سیزدهم) جلد دوم صفحات 179 و 180 در مادة «اپوکریفال لیترچر»تعداد زیادی از کتاب‌های مقدس صدر مسیحیت را که اکنون متروک مانده را نام می‌برد و پنج تای آن ها را که عبارتند از: انجیل اندریو ، انجیل برنابا ، انجیل برتلما ، انجیل جیمس ( یعقوب ) و انجیل تدایوس را جداگانه نام می‌برد و می‌گوید این پنج انجیل از طرف پاپ جلاسیوس اوّل ممنوع اعلام شد و پاپ مذکور دستور مخصوصی در این باره صادر کرده است چرا که علیرغم این احکام صادره باز هم مردم به اناجیل ممنوعه روی می‌آورده‌اند باید به این نکته توجه داشت که پاپ جلاسیوس اوّل از سال 492 تا سال 496 میلادی یعنی حدود  یکصد سال قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص)دارای منصب پاپ بوده است.

 البته قابل توجه محققین و پژوهندگان خواهد بود که بدانند این موضوع از چاپ‌های اخیر دایرة المعارف انگلیسی حذف شده است و درصورت نیاز به رجوع به این بحث می‌توانند به چاپ سیزدهم و قبل از آن در کتابخانه‌ها مراجعه نمایند.

 تحقیقات بر روی منابع مسیحی و تاریخی نشانگر آنست که « انجیل برنابا» تا اواخر قرن نهم میلادی ( قرن سوم هجری ) متداول بوده است تا این که اسقف فوتیوس که از سال 858 تا 886 میلادی اسقفی استانبول را داشت، مجدداً‌ این انجیل را تحریم نمود. سالیان سال گذشت و این انجیل در کتابخانه‌های سری کلیسا نگهداری شد ولی طی یک رخداد تصادفی در اختیار کشیشی قرار گرفت و اکنون نیز ترجمه‌های مختلفی از آن در اختیار می‌باشد. داستان چگونگی به دست آمدن آن و اطلاعات تاریخی و اثبات سندیت آن در مقدمة« ترجمة انجیل برنابا» به فارسی و همچنین در مقدمة کتاب زن زیادی اثر جلال آل احمد بسیار خواندنی است. این انجیل نه تنها از داستانها و اساطیر و افسانه‌های غیر واقعی که در اناجیل دیگر به وفور یافت می شود، خالی است  بلکه کلام عرفانی مسیح را به نحو احسن به خواننده منتقل می‌نماید و این در حالی است که  بارها از زبان مسیح  به ظهور پیامبر اسلام (ص)نیز مژده می‌دهد و خصـوصیات وی را از زبان مسیـح(ع) اعلام می‌دارد و احتمال قریب به یقین می‌رود که عامل مترود نمودن این انجیل و برخی دیگر از نوشته‌ها و اناجیل ممنوع شده توسط کلیسا همین اذعان به ظهور پیامبر اسلام (ص) بوده باشد .

ادامه در مطلب کدام دین؟(1)

نوشته محسن سید اسماعیلی

مقام قرآن اسناد جاویدان 9

بخوانید انسان 1

بخوانید عقل ووحی 1

بخوانید علم و دین 1

بخوانید دین شناسی 1

بخوانید اسناد جاویدان 1

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

 

اسناد جاویدان 8

ادامه مطلب از اسناد جاویدان(7)....

" پطرس"، نویسنده دو رساله از "عهد جدید" و مأخذ انجیل متی، مرقس و لوقا است.

قاموس کتاب مقدس می‌نویسد: « ظن قوی براینست که مرقس در نوشتن انجیل خود به اطلاعات پطرس استناد نموده است، متی و لوقا هم انجیل مرقس و نسخة دیگری را منبع اطلاعات خود قرار داده اند»‌

پطرس همان شخصی است که مسیح از او اظهار تنفر کرد، چنان که در انجیل متی باب 16 می‌خوانیم : « هنگامی که مسیح کشته شدن خود را به شاگردانش پیشگویی می‌کرد، پطرس او را گرفته شروع کرد به منع نمودن و می‌گفت: حاشا از تو، ای خداوند که این بر تو هرگز واقع نخواهد شد. اما او بر گشته پطرس را گفت: دور شو از من ای شیطان! زیرا که باعث لغزش من می‌باشی.چون نه امور الهی را بلکه امور انسانی را تفکر می کنی».

آیا با این وصف، سزاوار بود که متی، مرقس و لوقا از او یعنی پطرس تبعیت کنند و گفته‌های او را منبع اطلاعات خود قرار دهند؟

در انجیل متی باب 26 بند 1 تا 55 و هم چنین انجیل مرقس باب 14 بند 41 می‌خوانیم که همان شبی که عیسی به دشمنانش تسلیم شد وی به شاگردان خود گفت: « با من بیدار باشید ولی آنان عوض این که در چنین موقعیتی او را مواظبت کنند مسیح را تنها گذاردند و خوابیدند» .

عیسی (ع) هنگامی که آنان را بدین حالت دید ایشان را سرزنش کرد و به پطرس گفت: « آیا هم چنین می‌توانستید یک ساعت با من بیدار باشید؟» سپس برای دومین بارخواب را برفرمان او مقدم داشتند.

افرادی که در چنین موقعیت حساس به این دستور کوچک مسیح اهمیت ندادند،
آیا در مواقع دیگر برای دستورات او ارزش و احترامی قائل می شوند؟

با این حال چگونه می‌توان انجیل، مکاشفه، رساله های یوحنّا و نوشته‌هایی را که تحت نظر پطرس و یا به وسیلة او تألیف شده است، مورد اطمینان و وثوق قرار داد؟

در انجیل متی باب 26 بند 31 تا 57 داستانی بدین مضمون بچشم می‌خورد: همان شبی که عیسی به دست دشمنان خود اسیر و تسلیم شد به شاگردانـش: متی، یهودا، یوحنا ، پطرس و هشت نفر دیگر اظهار داشت، همة شما امشب در راه من لغزش می‌خورید ، شاگردان همگی از این لغزش اظهار تنفر کردند و پطرس گفت: هرگز چنین نخواهیم کرد. ناگاه یهودا با جمعی کثیر با شمشیرها و چوب ها از جانب رؤسای کهنه و مشایخ قوم آمدند ... آن گاه پیش آمده دست بر عیسی انداخته او را گرفتند. در آن وقت جمیع شاگردان او را  واگذاردند و گریختند و بالاتر ازگریختن، ورود پطرس در میان جمعیت دشمن بود که مسیح را سخت متأثّر کرد.

میلر نویسندة مسیحی در تفسیر انجیل یوحنا چنین می نویسد:« چقدر می‌بایست مسیح متألّم و متأثّر شده باشد هنگامی که نگاه به جمعیت کرد و پطرس را با دیگران در کنار آتش مشغول گرم کردن خود دید. این قصور و سقوط برگزیده‌ترین شاگردان او، برای وی بیش از تمام رفتار و حرکات ناپسند و بدعتی که در آن شب از دشمنان خود دید باعث آزار خاطر او گردید».‌

 

ادامه مطلب در اسناد جاویدان(9)....

نوشته : محسن سیداسماعیلی

اسناد جاویدان 8

بخوانید انسان(ا)

بخوانید عقل و وحی (1)

بخوانید علم و دین (1)

بخوانید دین شناسی (1)

اسناد جاویدان (1)

 

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

 

اسناد جاویدان 7

 

ادامه از اسناد جاویدان 6

کلمة "انجیل"، از اوانگلیون(EVANGELION) یونانی گرفته شده و به معنای مـژده و بشارت است و مقصود از این مـژده، مژدة آمدن مسیح (ع) می‌باشد. اکنون در کلیسا کلمة انجیل فقط به چهار کتاب تألیف شده توسط متی، مرقس، لوقا و یوحنا اطلاق می‌گردد، هرچند در اسناد موجود مسیحیان ثبت شده که اناجیل دیگری هم وجود داشته است که آن ها را قانونی نمی‌دانند و به آنها نام اپوکریفــــــالAPOCRYPHAL) داده‌اند. برخی از دانشمندان تا یکصد و شصت انجیل نام برده‌اند که از آن جمله چهار انجیل مذکور و انجیل پطرس و انجیل پولس و انجیل برناباست. چهار انجیل متی، مرقس، لوقا و یوحنا در سال 364 میلادی توسط شورای لاودکیه رسمی شد و بقیة اناجیل، غیر قانونی و اپوکریفی( یعنی پوشیده و مخفی نگهداشته ) شناخته گردید.

 در اناجیل موجود خواننده بارها و بارها با جملاتی برخورد می‌کند که در آن مسیح از طرفداران و معتقدان به خویش خواسته است تا زندگی و کلام وی را به رشتة تحریر در آورند و این امر در چنان محیط خفقانی که یهود برای دین تازه یعنی مسیحیت بوجود آورده بود و همچنین روش انتقال اطلاعات به سایر نقاط وزمانهای دیگر چیزی لازم به نظر می‌رسید. اما این که چرا تعدادی از آن ها مورد قبول کلیسا و تعداد بسیاری از آن غیر قانونی اعلام شده‌اند آن هم در بین قرن چهارم تا ششم میلادی که نزدیک به واقعة ظهور دین جدید، یعنی اسلام بوده است قدرت تعقلی و استنباطی انسان را به تحریک وامی دارد.

 حال ببینیم نویسندگان این چهار انجیل و دیگر کتاب های عهد جدید چه کسانی هستند و آیا آنچنان که دانشمندان مسیحی می‌گویند می‌توانند در مقام پیامبری و یا انتقال وحی الهی قرار گیرند و یا خیر؟

 

عهد جدید از بیست و هفت رساله ترکیب شده و به وسیلة هشت نفر : پُطرُس، یوحنا، مَتّی، یَهودا، مَرقُس، لوقا، یعقوب و پولُس تألیف گردیده است .

متأسفانه هنگامی که برای شناسایی نویسندگان اناجیل به کاوش های علمی و صحیح می‌پردازیم چنین استفاده می‌شود که آن ها افرادی مجهول و یا عناصری بی‌ایمان، منحرف و خطاکار بوده‌اند که به طور کلی جهت انتقال کلام الهی قابل اعتماد نمی‌باشند. برای توضیح بیشتر واین که دانسته شود آن چه گفته شده حقیقتی است غیر قابل انکار چند جمله در پیرامون نویسندگان عهد جدید از مدارک زندة خود آنان نقل می‌کنیم .

 

ادامه در اسناد جاویدان8

نوشته: محسن سید اسماعیلی

اسناد جاویدان 7

بخوانید انسان 1 

بخوانید عقل ووحی 1

بخوانید علم و دین 1

بخوانید دین شناسی 1

بخوانید اسناد جاویدان 1

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

انجیل

 

 

ادامه مطلب از اسناد جاویدان(5)....

کتاب های مسیحیت :

   کتاب مقدس مسیحیان، شامل 66 کتاب می‌باشد که در یک جلد جمع آوری گردیده و مجموعاً کتاب مقدس آن ها نامیده می‌شود . این کتاب دارای دو قسمت به نام عهد عتیق و عهد جدید می‌باشد.

 

عهد عتیق : این قسمت شامل 39 کتاب دینی یهود است که مورد قبول مسیحیان نیز می‌باشد.

عهد جدید : تعداد کتاب هایی که عهد جدید را تشکیل می‌دهند 27 کتاب است . این کتاب ها به زبان یونانی تقریباً‌ به وسیلة ده نویسندة مختلف در مدت پنجاه سال پس از عدم حضور مسیــح (ع) به رشتة تحریر در آمده است.
چهار کتاب اول عهد جدید ( انجیل ) نامیده می‌شوند که به زبان یونانی به معنی مژده یا خبر خوش می باشد. این کتاب ها به وسیلة چهار نویسندة مختلف به نامهای لوقا، مرقس، متی و یوحنا نوشته شده‌اند و هر کدام، کتاب جداگانه‌ای در مورد زندگی و تعلیمات عیسی مسیح می باشد.
پنجمین کتاب عهد جدید «‌ اعمال رسولان» می‌باشد. این کتاب طرز انتشار و توسعة مسیحیت را از اورشلیم تا به روم در مدت سی سال پس از مسیح بیان می نماید. دراین کتاب مخصوصاً‌ کارهای دو نفر از رسولان مسیح یعنی پطرس وپولس شرح داده شده است، سپس به بیست و یک نامه می‌رسیم که غالباً توسط پولس و پطروس و یوحنا نوشته شده‌اند. این نامه?ها به گروه های مسیحی بعضی از شهرهای امپراطوری روم یا به افراد نوشته شده‌اند. در این نامه‌ها توضیح داده شده است که مسیحیان، چه ایمانی باید داشته باشند و چگونه باید زندگی کنند .

آخرین کتاب که « مکاشفه» نام دارد رؤیاهائی را که یوحنای رسول دیده بیان می کند. هر چند از نظر مسیحیان کتاب های عهد عتیق و عهد جدید همه مقدس است اما کتاب های رسمی آنان ، همان انـاجیل چهارگانه می باشد.

 با بررسی در کتب مربوطه روشن می گردد که محققین و دانش پژوهان مسیحی بر این اعتقادند که حضرت مسیح کتاب آسمانی از خود به یادگار نگذاشته است. بلکه پس از مدتی شاگردان وی رساله‌هایی دربارة گفتار و کردار مسیح نوشته‌اند.

 

میلر نویسندة معروف مسیحی چنان بیان می کند:

«شاید اکنون مایل باشید بدانید که مقصود مسیحیان از «کتاب مقدس» یا کتابی که « از طرف خدا » می‌دانند چیست؟  قبل از هر چیز باید دانست ما مسیحیان عقیده نداریم که خدا مطالب این کتاب ها را به نویسندگان مختلف آن دیکته کرد همانطوری که رئیس اداره‌ای نامه‌ای را به منشی خود دیکته می‌کند.  زیرا وقتی این کتاب های مختلف را می‌خوانیم متوجه می‌شویم که از نظر سبک و روش نویسندگی تفاوت زیادی دارند. داوود مانند سلیمان ننوشت و همچنین سبک پولس با یوحنا تفاوت داشت. همه دارای شخصیت‌های متفاوت بودند و بنابراین سبک نویسندگی آنان نیز با هم تفاوت داشته است » .

 

چنین ادعاهایی از طرف خود مسیحیان، محققان ودانشمندان آن ها باعث می‌گردد تا نیازی به بررسی و تحقیق در مورد الهی بودن انجیل‌های موجود، نباشد . اما آنچه که می‌بایست مورد توجه قرار گیرد صحت و سقم نوشته‌هایی است که توسط دیگران از زندگی و کلام مسیح صورت پذیرفته است.

 از گفته‌های « میلر» چنان بر می‌آید که مسیحیت امروز جهت عام نمودن اصول انجیل‌های موجود و مجاب نمودن بشر به اطاعت از آن چون امکان وصل این مطالب به مسیح نبوده در پی آن بر آمده که نویسندگان این کتب را به مقام پیامبری برساند. وی چنین ادامه می‌دهد : « ما ایمان داریم که خدا حقایق الهی و ارادة مقدس خود را به انبیاء‌ شناسانید تا آنان بتوانند پیغام او را بگوش مردم برسانند. به همین طریق خدا حقیقت خویش را ، به مردمی که خود انتخاب نمود تا این کتب را بنویسند، شناسانید. هر یک از نویسندگان با قلم خویش و خصوصیات انسانی خود تحت تسلط و راهنمائی روح خدا ،کلام او را برای ما نوشت» . وی ادامه می‌دهد که  در انجیل مقدس یا عهد جدید چنین می‌خوانیم:« زیرا نبوت به ارادة انسان هرگز آورده نشد بلکه مردمان به روح القدس مجذوب شده از جانب خدا سخن گفتند ـ دوم پطرس 1: 21 آنها پیام خدا را بیان کردند و همچنین آن را نوشتند . کتاب مقدس، کلام نوشته شدة خداست». 

با این اعتقاد که از طرف مسیحیت مطرح می‌شود هر چند آن ها را در معرض تناقض‌های مختلف دینی قرار می‌دهد . اما باعث می‌گردد که محقق مسـیر تحقیق خود را جهت شناخت حقانیت مطالب ارائه شده در انجیل‌ها بیابد .

ادامه در اسناد جاویدان (7)......

نوشته : محسن سیداسماعیلی

 

بخوانید انسان(ا)

بخوانید عقل و وحی (1)

بخوانید علم و دین (1)

بخوانید دین شناسی (1)

 

 

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

 

 اسناد جاویدان

 

 

ادامه مطلب از اسناد جاویدان (4)....

اوستا کتاب معروف زرتشتیان می‌باشد. معروف است که آن روی 12 هزار پوست گاو نوشته شده بود. این کتـاب جمعاً 21 جلد بـوده که قسمت های آن را «نسک‌ها» می گویند. قسمت عمده اوستا در حملة اسکندر از بین رفته و گویا از 346 هزار کلمة آن فقط 83 هزار کلمة آن باقی مانده است. اوستای موجود شامل پنج قسمت بوده که مهمترین قسمت های آن  «گاتها» یعنی همان سرودها و مناجات و گفته های اصلی زرتشت می‌باشد . به غیر از پنج قسمت اوستا، کتابهای دیگری نیز در خصوص آداب و اطلاعات دینی زرتشتیان موجود می‌باشد که از آن جمله دینــکرت (Dinkart) و بنــدهشـن (Bundahshin) را می توان نام برد. زند و پازند نیز تفسیر اوستا است که مورد استفادة زرتشتیان قرار دارد. اگر بخواهیم تنها به گونة مختصر به عدم صحت اوستای امروزی و امکان تحریف شدن آن بپردازیم باید اشاره‌ای به اعتقاد ثنویت در آئین امروزة زرتشتیان و کتاب دینی‌شان اوستا داشته باشیم. اعتقادی که خلقت جهان را در بین دو نیرو تقسیم می‌نماید.
« جان ناس» از نویسندگان و محققان دینی است که کم و بیش زرتشت را موحد می داند. ولی هم او چنین می گوید:
«اعتقاد به مبدأ شر و عامل تبهکاری و خطا در طول زمان تحولی حاصل کرده و رفته رفته دین زرتشت را به صــورت یــک آئیـن دوگـانه پرستـی اخــلاقی در آورد... در طـی زمــان« انگرامئینو» ابلیس نیرومند گردیده است که در برابر اهورامزدا مقاومت کرده و آن هر دو به صورت دو عامل متساوی با یکدیگر به ستیز و نبرد پرداختند. درقطعات و اجزای اوستا که از آثار قرون اخیر است «انگرامئینو» را هم شأن و هم طراز خدای اهورامزدا می‌شناسند».

 در کتاب تاریخ تمدن ایرانی به نقل از « دو مناشه »که از محققینی است که زرتشت را ثنوی دانسته می نویسد: « دوگانه?پرستی گاتهای زرتشت، به دوگانه پرستی استوارتری مبدل شد که تمام موجودات عالم را میان خیرو شر تقسیم می‌کرد ». همچنین در کتاب « وندیداد» که به صورت جزئی از اوستای موجود چاپ شده است، صریحاً « انگرامئینو» را آفریننده و خالق نواحی بد زمین، سرمای یخبندان زمسـتان، حرارت سوزان تابستان، مارها و افعی‌ها و از این قبیل معرفی می کند.

« دینکرت » نیز که از کتابهای معروف زرتشتیان است بخش عمده ای از آن در دفاع از « ثنویت » می‌باشد.

 همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد باید توجه داشت که این کتب از زمان خود زرتشت باقی نمانده است بلکه مثلاً همین « دینکرت » در قرن نهم میلادی یعنی هزاروپانصد سال پس از زمان حیات زرتشت تألیف یافته است . 

 ادامه مطلب در اسناد جاویدان (6)....

 

بخوانید انسان(1)

بخوانید عقل و وحی(1)

بخوانید دین شناسی (1)

بخوانید اسناد جاویدان (1)

نوشته :محسن سیداسماعیلی

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

 

هندی

ادامه مطلب از اسناد جاویدان(3)...

 

کتاب های ادیان هندی

وداها(Veda): نخستین آثار کتبی هندوها «ودا» نامیده می‌شود که به معنی دانش است. از میان وداهای متعدد، تنها چهار ودا باقی مانده است که مجموعه‌ای است از سرودهای ستـایش،( Rig-Veda)، دانش آهنگها که در هنگام قربـانی و مراسـم دینی خوانـده می‌شود.(Sama-Veda)، دانـش قواعــد قربـانی،(Yajur - Veda)، دانش قواعد سحر وجادو و افسونها،(‌Atharva- veda).

برهمانا(Brahmana ): در اواخر قرن هفتم قبل از میلاد برهمنیسم رشد کرد و «برهمن ها» دارای قدرت معنوی شدند و رفته رفته شروع به تدوین و تکمیل برهمانا که شامل اصول اعمال مذهبی و عبارات و افسون?ها برای پیشوایان دینی هند بود، نمودند که مجموعه بسیار بزرگی مشتمل بر متن ادعیه و مقالات و تشریفات قربانی ها است. بعضـی قطـعات آن جمـله هـایی بی سر و ته و تکرار مکررات است. هر چند در برخی قسمت های آن شباهت هایی به مناسک و عبادات قوم یهود نیز به‌ چشم می‌خورد. در این مجموعه چندین نوع عقیده به خدا پیدا می‌شود و رفته رفته تمایل و سیر به طرف «وحدت عالم وجود» و عقیده به یک خدایی پیش می‌رود.

اوپانی شادها (Upanishads): اوپانی شاد، یعنی حضور در مجلس علم و عبارت از محاورات محرمانه فلاسفه آنان و یکی از بزرگترین آثار فلسفه و عرفان هند می‌باشد. مجموعه ای که در طی سه چهار قرن تا انتهای قرن سوم قبل از میلاد نوشته شده است و تا حدی وابسته به مجموعه «برهمانا»‌ می باشد. غالباً بصورت یک رشته مطالعات برای از بر کردن بوده است و تکرار مکررات به نظر می‌رسد. این مجموعه و مجموعه برهمانا در حقیقت جواب ها و تفسیرهایی است درباره سؤالاتی که بدون جواب در وداها راجع به حقیقت جهان، حیات انسانی و اعمال و افکار بشری مطرح شده است.

تری پیتاکی (Tripitaki): بودا در زمان حیات خود کتابی ننوشت. اما پس از او گفته‌ها و اندرزهایش در سه کتاب بنام تری پیتاکی یعنی «سه زنبیل خرد» گرد آمد که مجموعاً کتاب مقدس آئین بودا شد. کتابهای دیگری نیز درباره داستان زندگی و دستورهای بودا نوشته شده که از آن جمله «جاتاکا» می‌باشد که دوره های حیات قبلی بودا را شرح می‌دهد.

در ارتباط با کتبی که به آنها اشاره شد هر چند در برخی از آنها معارف و جملات عرفانی زیبایی پیدا می‌شود اما آئین و مسلکی که ارائه می‌نمایند بیش از آنکه به یک دین شباهت داشته باشد به یک فلسفه شبیه است.

با مطالعه اسناد باقی مانده از آنها چنین نتیجه گیری می شود که هندوئیسم به یک نوع تثلیث به نام «تری مورتی» اعتقاد دارد. سه خدای بزرگ به نامهای برهما (متصدی آفرینش جهان) ویشنو (اداره کنندة عالم) و شیوا (متصدی انهدام جهان). اما از نظر تقدیس و پرستش سطح این عمل مقدس بقدری پائین آمده است که کمتر موجودی ولو برای یک بار هم شده مورد پرستش هندوها قرار نگرفته باشد و در کتاب های تاریخ ادیان گاهی سخن از میلیونها خدای هندو به میان می‌آید. آنان بر اساس عقیده تناسخ و حلول، عقیده دارند که روح خدا در بسیاری از حیوانات و حشرات وارد می‌شود و خدایی می‌کند ولذا معابد و تشریفات مذهبی فراوانی برای برخی حیوانات ترتیب داده شده است و در این خصوص گاوها شانس بیشتری داشته‌اند. با وجود این نباید منکر شد که گاهی متفکران و فلاسفه هندی به «حقیقت واحد محیط بر جهان » و گاهی به «وحدت وجود» توجه داشته‌اند‌. اما این نظرات عالمانه فقط در برخی نوشته‌های فلاسفة آنان به چشم می‌خورد و آن غیر از دینی است که عملاً دست پیروان این ادیان می‌باشد.

هندوئیسم به یک نوع تثلیث بنام «تری مورتی» اعـــتقاد دارد. سه خدای بزرگ به نام های برهما (متصدی آفرینش جهان) ویشنو (اداره کنندة عالم) و شـیوا (متصدی انهدام جهان).

بودیسم و جنیسم هم از نظر تصوراتی که درباره موجودات معبود و مقدس داشته‌اند، کاملاً تحت تأثیر هندوئیسم باقی مانده و در این مسیر داستان بودا از همه جالب‌تر است.

بودا که نام اصلی‌اش سیداتا و یکی از شاهزادگان قوم ساکیا بوده و نزدیک به کوههای هیمالایا زندگی می‌کرده، پس از آشنایی با تعلمیات هندوها و خواندن وداها تحت اثر یک انقلاب روحی تاج و تخت را کنار گذاشت و مدتی انزوا اختیار نمود و به ریاضت و تفکر پرداخت. پس از سال ها رنج و ریاضت، تفکر و خلوت، عاقبت در زیر یک درخت انجیر اندیشه‌ای را کشف کرد که به عقیده خود او راز زندگی و سعادت است.آنچه که او کشف کرد یک قانون ساده و طبیعی بود و آن اینکه بر جهان قانون پاداش و کیفر حکم فرماست. از نیکی، نیکی و از بدی، بدی زاید. وی پس از کشف این قانون منکر قربانی و دعا و زاری و پرستش خدایان و تأثیر این امور در سرنوشت انسان شد. وی با ایمان به«قانون ازلی جهان» منکر وجود خدا و خدایان شد و همچنین کتاب مقدس«ودا» را نیز مورد انکار و انتقاد قرار داد.
جالب اینجاست که وی به استناد اسناد باقی مانده و موجود از وی، منکر عبادت و پرستش خدایان بود، پس از مرگش توسط پیروان و طرفداران او آئین و فلسفة وی به صورت یک دین در آمد، مجسمه هایش در معابد قرار گرفت و قربانی ها در مقابل آنها انجام گرفت‌ و خودش نیز در حد یک معبود و خدا پرستش گردید. در واقع بوداییسم به گونه ای انسان پرستی تبدیل شد.

کنفسیوس نیز جهت اصلاح بخشی از مفاسد اجتماعی در چین به بیان روشها و آئینی پرداخت که اصلاح گرایانه بود ولی هرگز ادعایی بر دین بودن آموزش های خود و از جانب خدا بودن آن ها ننمود. این پیروان کنفسیوس بودند که تحت تأثیر هندوئیسم و یا بودائیسم معجونی از اعتقادات تناسخی ادیان هندی و نظرات اجتماعی کنفسیوسی ساختند و رنگ و بوی مذهب به آن دادند. چینی‌ها هم مثل بسیاری از ملل دیگر برای همه چیز جان و روان قائل بودند و خود را محصور در میان جان های خیر و شر می‌پنداشتند و آن ها را تقدیس می‌کردند و پرستش مظاهر قدرت طبیعت و پرستش نیاکان در بین آنان کاملاً رایج بود.

کنفسیوس نیز جهت اصلاح بخشی از مفاســـد اجتماعی در چین به بیان روش ها و آئینی پرداخت که اصلاح گرایانه بود ولی هرگز ادعایی بر دین بودن آموزش های خود و از جانب خدا بودن آن ها ننمود.

      

ادامه مطلب در اسناد جاویدان(5)...

ستاره

 

بخوانید انسان(1)...

بخوانید عقل و وحی(1)...

بخوانید علم و دین(1)...

بخوانید دین شناسی(1)...

نوشته: محسن سید اسماعیلی

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

اسناد

ادامه مطلب از اسناد جاویدان(2)...

 

کتابهای دینی یهود:

تورات؛ این مجموعه که اکنون تحت عنوان تورات در دست یهود می‌باشد مشتمل بر پنج سِفر(کتاب) به نام های زیر است:

1ـ سفرتکوین یا پیدایش: که قصص عبرانیان از اول خلقت تا وفات یوسف در آن آمده است و دارای پنجاه باب است.

2ـ سفراحبار یا لاویان: که در تنظیم احکام دینی و قواعد و حدود مربوط به فرزندان لاوی (یکی از فرزندان یعقوب و عهده دار صندوق عهد) می‌باشد و در 27 باب است.

3ـ سفر خروج: که درباره خروج بنی اسرائیل از مصر می‌باشد.

4ـ سفر اعداد: که از تعداد بنی اسرائیل و آنانکه پس از موسی (ع) مأمور نشر دین بودند و ازسفرهای بنی اسرائیل در بیابان تیه و فتح کنعان سخن می‌گوید و 36 باب دارد.

5ـ سفرتثنیه: درباره شرایع و احکام عمومی و وصایا می باشد وشامل 34 باب است.

این مجموعه مطمئناً غیر از تورات اصلی است که بر حضرت موسی (ع) نازل شده است. نسخه اصلی تورات که در صندوق شهادت بوده است‌، قرن‌ها قبل در جنگهایی که موجب شکست یهودیان و ازبین رفتن سلطه آنان بر فلسطین شد (586 قبل از میلاد) از بین رفته و حتی آنچه را که «عزیر» ‌پیغمبر به کمک دیگران از تورات جمع آوری کرده بودند در جنگ ها و حوادث بعدی نابود شده است. طبق تحقیقی که خود پیشوایان دینی یهود از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد کرده‌اند (از جمله ادریاس کاریست و اسپینوزا) تناقضات فراوان تاریخی در این کتابها موجود است و مشخص نموده‌اند که سفرخروج چهار صد سال پس از حضرت موسی (ع)، سفرتثنیه بین پانصد تا ششصد سال پس از موسی (ع) و سفر احبار هشتصد سال پس از حضرت موسی (ع) تألیف گردیده است. در مجموعه «عهد عتیق»، به‌ غیر از کتاب های پنجگانه تورات کتاب هایی نیز منسوب به انبیاء ‌دیگر و همچنین «ده فرمان»‌ موسی آمده است.   

 

تلمود: تحولاتی که در زندگی یهود طی قــرون و اعصــار متمادی پیدا شد، ایجــاب می‌کرد که بر احکام تورات شرح و تفســــیرهایی نوشته شود. تا اواخر قرن پنجم میلادی حدود 15 قرن به طول انجامید تا مجموعه مباحثات علما و طلاب یهود و آراء و عادات و سخنان مختلف آنها گرد آوردی شد و کلیه بحث های دینی یهود در آن جمع گردید.

 

تلمود: تحولاتی که در زندگی یهود طی قرون و اعصار متمادی پیدا شد، ایجاب می‌کرد که بر احکام تورات شرح و تفسیرهایی نوشته شود. تا اواخر قرن پنجم میلادی حدود 15 قرن به طول انجامید تا مجموعه مباحثات علما و طلاب یهود و آراء و عادات و سخنان مختلف آنها گرد آوردی شد و مجموعه‌ای مشتمل بر 2947 ورق بزرگ (در حدود 6 هزار صفحه ـ شش باب ودر 36 جلد) گرد آمد. و کلیه بحثهای دینی یهود در آن جمع گردید. هرچند بارها این مجموعه در طی قرون و در ممالک مختلف جهان این مجموعه طرد شده و نسخ آن را آتش زده یا به آب ریخته‌اند، اما در هر حال نسخه‌هایی از آن باقی مانده است که از نظر یهودیان مشتمل بر حکمت بوده، و از نظر دیگران مشتی افسانه و مطالب متناقض و سبک می‌باشد. در این مجموعه خدا به صورت شخصی است که دارای جسم می‌باشد و گاهی حسود، غمگین،‌ نادان و پشیمان جلوه می‌کند. همچنین در آن نسبت های ناروایی از قبیل قتل، شرابخوارگی و زنای با محارم به پیامبران الهی داده شده است. نه تنها وجود بسیاری مطالب این چنینی شاهد این مدعی است که کتاب موجود نمی‌تواند همان کتاب آسمانی باشد بلکه تحقیقات تاریخی نیز به وضوح روشن کرده است که تورات اصلی غیر از مجموعه کتب عهد عتیق می‌باشد.

 

ادامه مطلب در اسناد جاویدان(4)...

ستاره

 

بخوانید انسان(1)...

بخوانید عقل و وحی(1)...

بخوانید علم و دین(1)...

بخوانید دین شناسی(1)...

نوشته: محسن سید اسماعیلی

 

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

اسناد

ادامه مطلب از اسناد جاویدان(1)...

 

ادیان پیشرفته به استناد تقسیم‌بندی جامعه شناسی ادیان الهی و غیر الهی چه همواره در بدو ظهور خویش و چه پس از سالیانی توسط تابعین و پیروانشان اقدام به ارائه کتاب و یا کتابهایی بعنوان آئین و اسناد جاوید و مقدس دین خود کرده‌اند. در پژوهش‌های دین شناسی و علوم ادیان بر اساس نقش تحریف، هر چه این اسناد به زمان آورنده و بیان کننده آنها نزدیک‌تر باشد اصالت آن بیشتر و معتبر‌تر خواهد بود. همانگونه که در اصالت نبی و رسول الهی و معجزه آن این اصل معتبر است، در کتب و اسناد و آئینی که می‌بایست از طرف پیروان مورد اجرا قرار گیرد نیز بایست شرط مافوق ابزار عقلی انسان بودن آن محقق گردد. چرا که آئین و نوشته های انسان ساز نمی‌تواند مجاب کننده دیگرانسانها جهت اجرا قرار گیرد.

در ادامه بحث به طور مختصر توضیحاتی پیرامون برخی کتب دینی که امروزه دارای پیروانی هستند ارائه خواهیم نمود. البته لازم به ذکر است که در پاره‌ای از این ادیان هرگز ادعایی توسط خود آورندگان آنها بعنوان الهی بودنشان موجود نمی‌باشد. هر چند پس از آن ها پیروانشان آنها را  تا حد خدایی بالا برده‌اند.

 

در پژوهشهای دین شناسی و علوم ادیان براساس نقش تحریف، هر چه این اسناد به زمان آورنده و بیان کننده آنها نزدیک‌تر باشد اصالت آن بیشــتر و معتبر‌تر خواهد بود. همانگونه که در اصالت نبی و رســول الهی و معجزه آن این اصل معتبر است.

 

موسی (ع) در حدود 3200 سال قبل، خود را بعنوان فرستاده خدا برای راهنمایی بشر معرفی نمود و در این مسیر نیز جهت اثبات ادعای خود معجزات بزرگی را به مردم آن زمان نشان داد. قبل از موسی (ع) پیامبران دیگری نیز از جانب خداوند جهت ارسال پیام او آمده بودند. از جمله ابراهیم خلیل (ع) که حدود هفتصد سال قبل از موسی(ع) به راهنمایی مردم پرداخـته بود اما آنچه که این دوره خاص پیامبــری را از دوران قبلش جدا می کند، نزول صحف وکتاب‌های آسمانی می‌باشد. رشد تعقلی انسانها در این دوره به حدی رسید که امکان نزول شرایع و ثبات آنها جهت استفاده آتی انسان محقق گردیده بود. همچنین فرمان های مکتوب در نبود نبی و رسول، مردم را در مسیر تکاملی خود مجاب و یاری می‌کرد. در زمان رسالت موسی بن عمران پس از آنکه او قوم خویش را به سمت سرزمین مقدس حرکت داد و حوادث مختلفی در این مسیر به وقوع پیوست، که همگی لازمه تکامل این قوم بود. موسی الواح مکتوبی را که فرامین خداوند بر آن ها کتابت شده بود به قومش جهت اجراء ارائه کرد.

 

ادامه مطلب در اسناد جاویدان(3)...

ستاره

 

بخوانید انسان(1)...

بخوانید عقل و وحی(1)...

بخوانید علم و دین(1)...

بخوانید دین شناسی(1)...

نوشته: محسن سید اسماعیلی

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

 

اسناد جاویدان

بخوانید مطلب مرتبط دین شناسی(5)...

 

   با توجه به رسالت ادیان و آورندگان آنها بیش از هر چیز لازم است تا در حفظ و حراست از آئین و راهنمایی‌ها و آگاهی‌های آن ها کوشیده شود. آگاهی‌ها و اطلاعات دینی تنها برای انسانهائی که مخاطب مستقیم رسول و نبی هستند نازل نگردیده است. بلکه این آگاهی‌ها و آموزش‌ها برای نسل‌های آتی نیز می‌بایست بیان گردد. پس این آئین  هم بایستی حفظ و هم باید برای دیگرانی که در آن مقطع حضور ندارند قابل انتقال گردد. همان گونه که اشاره شد اعتبار و مقبولیت دین به حقانیت و خالص بودن آن از جهت ارتباطش با منبع ارسال کننده آن خواهد بود پس لازم است تا به طریقی این خلوص حفظ گردد. با توجه به تجربه‌های تاریخی حفظ ذهنی و نقل قول از طریق سینه به سینه که درمورد خیلی از داستان‌ها و اساطیر گذشته صورت گرفته کاملاً مشهود است که اینگونه روش انتقال آگاهی‌ها، روش مناسبی نبوده و انسان نیاز به روش مناسب تری  داشته است. در پی پاسخ به رفع چنین نیازی، یکی از اکتشافات بسیار مهم انسانی امر کتابت و نوشتن بوده است. تحقیقات تاریخی و باستان شناسی سابقه این اکتشاف را به پنج هزار سال قبل رجوع می دهد.

 

محققان با عنایت به یافته‌های تصویری که در غارها و کوه‌های مختلف در گوشـه و کنار زمین یافته‌اند در پی استنتاج آن هستند که به سیر تحولی نوشـــتن و کـتابت برسند.

 

محققان با عنایت به یافته‌های تصویری که در غارها و کوه‌های مختلف در گوشه و کنار زمین یافته‌اند در پی استنتاج آن هستند که به سیر تحولی نوشتن و کتابت برسند. شکی نیست که نیاز به ثبت وقایع و یافته ها و انتقال اسرار و آگاهی‌ها به مکان‌ها و زمان‌های دیگر باعث گردیده تا قوه تعقلی بشر در پی یافتن ابزاری جهت این ثبت و ضبط در آید و در این مسیر قواعد ابتدایی را برای نیل به این هدف اعتبار کرده باشد. اما این اعتقاد نیز وجود دارد که چون نیاز به کتابت از جمله نیازهای بشری محسوب می‌شده که امکان سپردن آن به زمان باعث فوت منافع لازم حیات انسانی می‌گردیده است، قواعد و روش های علم کتابت در کنار فعالیت بشری در این خصوص از طریق وحی تکمیل شده و در اختیار بشر قرار گرفته است.

توجه داشته باشید که بر اساس تحقیقات ثبت شده، شروع حرکت‌های تعقلی انسان در ارتباط با یافتن قواعد جهت کتابت به حدود پنج هزار سال قبل و به مصر باستان باز می گردد.

یعنی همان اکتشاف خط هیروگلیف (HierogLyphics) )که در آن بجای حروف الفبـا از علامتـهای تصـویری استفاده می‌شد و درمیان مصریان که در آن زمان از امپراطوری بزرگی برخودار بودند رایج بود. خط هیروگلیف هر چند مشکل بود اما نشانه‌ای از پاسخگویی عقل انسان به نیاز کتابت داشت.

شاید مطابقت این امر که اولین کتاب آسمانی بعنوان کتاب دینی یهودیان در حدود 3000 تا 4000 سال قبل و در مصر ظهور یافته تأییدی بر نظر ارائه شده فوق باشد.

 

ادامه مطلب در اسناد جاویدان(2)...

 

آبشار

 

مطالب مرتبط:  بخوانید انسان(1)...

                       بخوانید عقل و وحی(1)...

                       بخوانید علم و دین(1)...

                       بخوانید دین شناسی(1)...

 

نوشته: محسن سید اسماعیلی

 

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

دین

ادامه مطلب از دین شناسی(4)...

 

آن چه که باید توجه داشت آن است که دین الهی همواره ثابت بوده و پیامبران جدید هرگز دین جدیدی را عرضه نمی‌داشتند بلکه هسته اصلی تمام این پیامهای الهی ثابت و واحد بوده اند. اصول فکری و اصول عملی که پیامبران به آن دعوت می‌کرده اند یکی بوده و همة آنها مردم را به یک شاهراه و به سوی یک هدف دعوت می‌نموده‌اند‌. اختلاف شرایع و قوانین جزئی‌، در جوهر و ماهیت دین تأثیری نداشته است. تفاوت و اختلاف تعلیمات انبیاء‌ با یکدیگر از نوع اختلاف برنامه هائی است که در یک کشور، هرچند یکبار به مورد اجراء گذشته می‌شود و همه آنها از یک قانون اساسی الهام می‌گیرد. تعلیمات پیامبران در عین پاره ای اختلافات مکمل و متمم یکدیگر بوده است‌. اختلاف و تفاوت تعلیمات آسمانی پیامبران از نوع اختلافات مکتب های فلسفی‌، سیاسی‌، اجتماعی یا اقتصادی که مشتمل بر افکار متضاد است نبوده بلکه تفاوت تعلیمات انبیاء با یکدیگر یا از نوع تفاوت تعلیمات کلاس های عالی‌تر با کلاس های دانی‌تر، یا از نوع تفاوت اجرائی یک اصل در شرایط و اوضاع گوناگون می‌باشد. انبیاء می‌آمدند و بر اساس شرایط و مقتضیات و میزان افزایش توان قدرت تعقلی انسان پیام الهی را به اجتماع اعلام می‌داشتند و کجی‌ها و تحریف‌های انجام گرفته بر پیامهای قبلی را مشخص کرده و می‌زدودند. حال در صورتی که انسان توانایی می‌یافت تا دین ارسالی از جانب خدا و قوانین و شرایع آنرا حفظ نماید آیا باز هم پیامبری می‌آمد و یا خیر؟ انسان اولیه در هزاران سال پیش توانایی حفظ مواریث علمی و دینی خود را نداشته و چنین انتظاری نیز از محدوده تعقلی درآن زمان نبوده است. آن گاه که انسان در مرحله‌ای از تکامل خود توانایی حفظ مواریث دینی خود را بدست می‌آورد و می‌تواند پیام الهی را دست نخورده نگهداری نماید، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبــر جدید منتفی گشته و شرط لازم جاوید ماندن یک دین بوجود خواهد آمد.

 

آن گاه که انســــان در مرحـله‌ای از تکامل خود توانایی حفــظ مواریث دینی خود را بدست می‌آورد و می‌تواند پیام الهی را دست نخورده نگهداری نماید، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبــــر جدید منتفی گشته و شرط لازم جاوید ماندن یک دین بوجود خواهد آمد.

 

 

در پایان این بخش قسمتی از کتاب «علم الیقین» مرحوم فیض را خواهیم آورد. به نظر می رسد کلام مختصری است پر از فایده:

«مقصود و هدف در فطرت آدمیان رسیدن به مقام قرب الهی است و این جز با راهنمایی پیامبران امکان پذیر نمی‌باشد، از این رو نبوت جزء نظام هستی قرار می‌گیرد و البته مقصود و هدف، مرتبة اعلاء و آخرین درجة نبوت است نه اولین درجه آن، نبوت طبق سنت الهی تدریجاً کمال می‌یابد همچنان که یک عمارت تدریجاً ساخته می‌شود و همچنان که در ساختن عمارت پایه‌ها و دیوارها هدف نیست، هدف صورت کامل خانه است، نبوت نیز چنین است. هدف صورت کامل آنست و در همین جاست که نبوت خاتمه می‌پذیرد و پایان می‌یابد و زیاده نمی‌پذیرد زیرا زیاده بر کمال نقص است و انگشت زیادی را می‌ماند. پیامبر اکرم (ص) در حدیث معروف به همین معنی اشاره کرد که فرمود: مثـل نبوت مثــل خانه ایست که ساخته شده و جای یک خشت در آن باقی است، من جای آن خشت آخرینم و یا من گذارنده آن خشت آخرینم». 

 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: مثـل نبوت مثــل خانه ایست که ساخته شده و جای یک خشت در آن باقی است، من جای آن خشـــت آخرینم و یا من گذارنده آن خشـــت آخرینم.

 

دین

ادامه در اسناد جاویدان(1)

بخوانید انسان(1)

بخوانید عقل و وحی(1)

نوشته : محسن سید اسماعیلی

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388

 

زندگی

ادامه مطلب از دین شناسی(3)...

 

دین یعنی یک روش زندگی عام برای نسل بشر، که در مقاطع مختلف حیات انسانی این راه و روش، لازمه نشان دادن و یا اصلاح مسیری خواهد بود که وی جهت رسیدن به کمال نیازمند آن است و این راه و روش، اعتبار و ارزش مقبولیت خود را تنها و تنها از جنبه خدایی بودنش خواهد گرفت‌. پس در مقوله دین شناسی ما دین را فقط بعنوان اطلاعات و آگاهی‌هایی خواهیم دانست که از طریق ارسال رسل و انبیاء توسط خالق متعال جهت پاسخگویی به نیازهای بشری و راهنمایی انسان ارائه گردیده که این امر معنی و مفهوم علوم دینی را قطعی و قابل استناد خواهد نمود و اگر اثبات یک آگاهی که از طریق دین اعلام شده مسلم گردد آن اطلاع و آگاهی قطعاً بهترین راه و روش مورد انتخاب در علوم مورد نیاز انسانی خواهد بود‌.

 

دین یعنی یک روش زندگی عام برای نســـل بشر، که در مقاطــــع مختلف حیات انسانی این راه و روش، لازمه نشان دادن و یا اصلاح مسیری خواهـد بود که وی جهت رسیدن به کمال نیازمند آن است و این راه و روش، اعتبار و ارزش مقبولیت خود را تنها و تنها از جنبه خدایی بودنش خواهد گرفت‌.

 

 

حال این سؤال مطرح می‌گردد که علت تعدد دین‌های الهی که البته در تقسیم بندی علوم ادیان در بخش ادیان پیشرفته جای می‌گیرند چه بوده است؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت که در گذشته طبق مقتضیات دوره‌ها و زمان‌های مختلف پیام‌های دینی تجدید شده است. ظهور پیاپی پیامبران، تجدید دائمی شرایع، نسخه‌های متعدد کتب آسمانی همه بدان علت است که نیازمندی‌های بشر دوره به دوره تغییر می‌نموده و بشر در هر دوره‌ای نیازمند پیام‌ نوین و پیام آور نوینی بوده است. از علل دیگر این تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید، تحریف‌ها و تبدیل‌هائی است که در تعلیمات و کتب مقدس پیامبران سلف رخ می داده و به همین جهت آن کتاب ها و تعلیمات، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می‌داده‌اند. پس ظهور پیامبران هم معلول تغییر و تکامل شرایط زندگی و نیازمندی بشر به پیام نوین و راهنمایی نوین و هم معلول نابودی ها و تحریف و تبدیل های کتب و تعلیمات آسمانی بوده است.

 

ادامه مطلب در دین شناسی(5)...

 

نوشته: محسن سید اسماعیلی

دسته ها :
شنبه بیست و سوم 3 1388
X