• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 9950

پرسش

با عرض سلام -
آقا ترا بخدا جواب سوال با كدهای 9015 و 8485 را كه خیلی وقت است فرستادم بدهید ... با تشكر

پاسخ

دوست عزیز با عرض سلام : پاسخ هر دو كد ارسال شده است . در مورد كد 9015 باید مرجع خود تان را مشخص كنید تا مطابق فتوای آن پاسخ داده شود . اما پاسخ كد 8485 بار دیگر ارسال می شود . واژه هژمونی یعنی برتری طلبی و برای آشنایی با واژه هرمونتیك به مطالب ذیل از استاد هادوی توجه فرمایید. همان گونه كه ملاحظه شد، اولین مبانى دلالى برداشت از قرآن كریم، و نیز بسیارى از بحث هاى جدى كه امروز در باره ى فهم دین و متون دینى مطرح است، با مباحث هرمنوتیكى مرتبط مى باشد. مفهوم هرمنوتیك اما «متن» در این تعبیر، شامل هر چیزى است كه در وراى آن مطلبى و مفهومى نهفته باشد. از این رو، نه تنها نوشته، بلكه سخن و هر اثر هنرى، مانند نقاشى، موسیقى، و سینما را در بر مى گیرد.(103) گاهى ـ همچنانكه در مباحث هایدگر خواهیم دید ـ معناى «متن» آنقدر توسعه مى یابد كه شامل عالم عین نیز مى شود و اینجا است كه هرمنوتیك از حوزه ى تفسیرى خود خارج مى شود و به قلمرو فلسفه و هستى شناسى گسترش مى یابد. بنابر این، هر بحثى كه مربوط به تفسیر متن باشد و اصول و ضوابطى را در جهت كشف مراد مؤلف و رسیدن به معناى نهایى متن معرفى كند، یا وجود چنین امورى را انكار نماید، در حوزه ى مباحث هرمنوتیكى قرار مى گیرد. این معنا، اصطلاحِ عام «هرمنوتیك» و شامل همه ى نحله هاى تفسیرى است. در این نگاه حتى مباحث الفاظ علم اصول در فرهنگ رایج حوزه ى اسلامى، مى توانند مباحثى هرمنوتیكى تلقّى شوند، هر چند به عنوان علم مستقل مطرح نگردیده و در ضمن علم اصول كه مباحث فراوان دیگرى نیز دارد، بیان شده اند. هرمنوتیك در این اصطلاح، در واقع از زمان پیدایش متون پدیدار شده است و تاریخى به قدمت فرهنگ بشرى دارد. امّا آنچه امروزه به نام «هرمنوتیك كلاسیك» مطرح شده و خود را به عنوان یك دانش مستقل نشان داده و در غرب نیز به همین نام شهرت یافته است، قدمت زیادى نداشته و در همین سده هاى اخیر پیدا شده است. تاریخچه ى هرمنوتیك «یوهانس رامباخ»(105) (1693 ـ1735م) در سال 1723 میلادى كتابى باعنوان نهادهاى هرمنوتیك قدسى نگاشت. این كتاب را مى توان نقطه ى آغاز هرمنوتیك معاصر دانست. در این كتاب مهم ترین اصلى كه به عنوان اساس تفسیر معرفى شده «اصل انطباق» ـ یعنى انطباق تفسیر با متن ـ است. وى هم چنین نكته اى را با عنوان «دقّت انطباقى» مطرح كرد و به وضوح گفت: یك تفسیر هر قدر خودش را به متن نزدیك تر كند و انطباق بیشترى با متن پیدا نماید، دقت بیشترى خواهد داشت. پس از رامباخ، «یوهان مارتین كلادنیوس»(107) (1710 ـ 1759م) در كتاب «درآمدى به تفسیر صحیح از سخنها و كتاب هاى خردمندانه» اساس هرمنوتیك كلاسیك را پایه گذارى كرد. این كتاب در سال 1742 میلادى، یعنى بیست سال پس از كتاب رامباخ، نوشته شد. وى در این كتاب اساسى ترین اصل هرمنوتیك كلاسیك را «نیّت مؤلف» خواند. تعبیرى كه او در این كتاب آورده این است كه: «معناى هر اثر آن است كه مؤلف در سر داشته و تلاش كرده در اثر خود بیان كند، تفسیر، در حكم كشف این معنا است». كلادنیوس هدف اصلى هرمنوتیك كلاسیك را هدفى آموزشى و عملى دانسته و آن را چنین بیان كرده است: «تفسیر به این سان هیچ نیست، مگر یاد دادن به كسى، كه بر اساس كدام مفهوم ضرورى، متنى، گفتارى، یا نوشته اى را به گونه اى كامل بیاموزد و درك كند». با این وصف، كلادنیوس معتقد است كه هرمنوتیك یك هدف آموزشى و كار بردى دارد و ما در دانش تفسیر به دانش پژوهان مى آموزانیم كه چگونه مى توان یك متن را فهمید و نیّت مؤلف را كشف كرد؟ این در واقع شبیه آن چیزى است كه ما در علم اصول ـ در مباحث الفاظ ـ یاد مى گیریم كه چگونه از عبارات استظهار كنیم; در این مباحث ظهورات الفاظ را مورد بررسى قرار مى دهیم و نتیجه مى گیریم كه شخص آگاه از این امور و مطلع از ظهورات الفاظ و عبارات، مى تواند به آیات و روایات مراجعه كند و با استفاده از اطلاعاتى كه در علم اصول به دست آورده است، معانى را بفهمد و به مقصود خداوند متعال و یا امامان معصوم(علیهم السلام) پى ببرد. چكیده 1 ـ براى ورود به مباحث هرمنوتیك معاصر و پاسخگویى به شبهات مطرح شده در این زمینه، لازم است آراى گادامر را در این باره مورد توجه قرار دهیم; ولى براى فهم آراى وى و ارزیابى آنها ناگزیر از دانستن آراى دیلتاى و هایدگر و قبل از آنها اندیشه هاى شلایرماخر هستیم. 2 ـ واژه ى هرمنوتیك داراى دو اصطلاح است: أ ـ اصطلاح عام: در این اصطلاح، این واژه هر گونه تحقیقى را كه در باره ى تفسیر متن صورت بگیرد، شامل مى شود، از این رو هرمنوتیك، تمام نحله ها را در این زمینه در بر مى گیرد و حتى مباحث الفاظ علم اصول نیز مباحثى هرمنوتیكى شمرده مى شوند. ب ـ اصطلاح خاص: در این اصطلاح، این واژه فقط به نحله ى خاصى در این باره صدق مى كند و ناظر به مباحثى است كه معناى متن را وابسته به فضاى فرهنگى مخاطبان قلمداد مى كند. 3 ـ هرمنوتیك در اصطلاح عام آن، در واقع همراه پیدایش متون پیدا شده و تاریخى به قدمت فرهنگ بشر دارد، ولى آنچه هم اكنون به نام هرمنوتیك خوانده مى شود و به عنوان دانش مستقل در مغرب زمین مطرح است سابقه اى در حدود سه قرن دارد. 4 ـ براى اولین بار «یوهانس رامباخ» در سال 1723 كتابى به نام «نهادهاى هرمنوتیك قدسى» نوشت و در آن اصل انطباق تفسیر با متن و نكته ى «دقت انطباقى» را مطرح ساخت. این كتاب را مى توان سر آغاز هرمنوتیك معاصر دانست. 5 ـ پس از وى، «كلادنیوس» در سال 1742 كتابى در زمینه ى هرمنوتیك نوشت، وى «نیت مؤلف» را مهمترین محور هرمنوتیك و اساسى ترین ركن تفسیر متن خواند و تصریح كرد: معناى یك متن، آن چیزى است كه مقصود نویسنده بوده است و تفسیر متن به معناى كشف این معناى مقصود مى باشد. موفق باشید

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : چهارشنبه 21/3/1382 | پاسخ : چهارشنبه 21/3/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 81 بار

تگ ها :

UserName