• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 949954

پرسش

سلام، دختری هستم که خیلی احساس تنهایی میکنم. احساس یکنواختی، تمام روزهام تکراری اند و قابل پیش بینی. احساس دلزدگی از زندگی ام می کنم. هیچ هدفی ندارم. از 10 سال گذشته ام هیچ راضی نیستم. هیچکار مفیدی تو زندگی ام نکردم. هیچ موفقیتی نداشتم. نه رشته تحصیلی مورد علاقه ام رو انتخاب کردم و نه برای قبول شدن در کنکور تلاشم مثمر ثمر بود. ناچار به دانشگاه آزاد که اصلا مورد علاقه ام نبود رفتم ودر رشته ای که نمی خواستم مشغول به تحصیل شدم. آن هم به این دلیل که در دانشگاه آزاد شهرستان ما چند رشته تحصیلی علوم انسانی که هیچ کدام مورد علاقه ام نبودند وجود داشت و من ناچار از بین آنها این رشته را انتخاب کردم که اصلا آینده شغلی خوبی ندارد. راستش رشته من یه جورایی به رشته و شغل شما نزدیکه. یعنی رشته مشاوره. این رشته هم جوریه که فقط باید به استخدام آموزش و پرورش دربیام و این هم حالا حالاها امکان پذیر نیست. حالا با این همه اجبارهایی که سر راهم بود احساس نارضایتی میکنم. هیچ هدفی در زندگی ام ندارم. حالا از سر بیکاری به سر کاری رفته ام که حقوق آن ماهیانه 60 هزارتومان است و وقتی خوب فکر میکنم احساس حقارت بهم دست میدهد که با این همه هزینه و سختی هایی که در دوران تحصیل کشده ام به این کار که اصلا مرا راضی نمی کند رو آورده ام. ولی خب چه کنم که از سر بیکاری رو به این کار آورده ام. برای همین احساس بیهودگی و پوچی میکنم. در شهر ما هم پسران برای زندگی راحت و بهتر به شغل زن توجه می کنند تا به لیاقت و هنر زن در زندگی و من هم که حالا حالاها بیکار هستم و کسی سراغم نمی آید برای همین احساس تنهایی میکنم. این حرفهایم بیشتر حکم درددل بود. هفته گذشته نامه ای نوشتم برای شما که آن هم حکم درد دل داشت ولی شما آن را بدون جواب گذاشتید. خواهش میکنم مرا که مثل یک دوست واقعی به شما نظر دارم و گاهی درد دل میکنم از خود نرانید چون من هر روز به سایت شما سر می زدم تا جواب خود را ببینم ولی شما مرا بی جواب گذاشتید و کاری به دل من نداشتید که پر از غم و رنج تنهاییه. خواهشا این بار حداقلِ همدردی را با من بکنید. ممنون

پاسخ

باسلام
دوست گرامی هیچ سوالی در باکس مشاوران تبیان بی پاسخ نمی ماند. اطمینان داشته باشید.
احتمالا شما برای پیدا کردن پاسخ خود مسیر درستی را طی نکرده اید. توصیه می کنم حتما بخش پاسخهای غیر عمومی را هم چک کنید.
اما در مورد مشکل فعلی شما باید بگویم که ابراز ناامیدی و احساس حقارت و اعلام نارضایتی از وضع موجود مشکلی از مشکلات شما حل نمی کند بلکه تلاش برای ایجاد تغییر در روند زندگی است که می تواند به افراد کمک کند. درست است که شرایط فعلی کاری شما مطلوب نیست اما شما با صبرو تحمل و البته تلاش زیاد می توانید شغلی پردرآمد تر برای خود بیابید. اگر حرفهایی را که برای من زدید دایما در ذهن تان مرور کنید دیگر چیزی از اعتماد به نفس تان باقی نمی ماند پس سعی کنید از مرور دایمی افکار منفی و ناامید کننده خودداری کنید. توجه داشته باید که اعتماد به نفس، پدیده‏اى اکتسابى است، نه ذاتى. هر جوانى که خود را در این مورد ضعیف و ناتوان مى‏یابد، مى‏تواند با استفاده از روش‏هاى علمى و با روحیه امیدوارى براى تغییر شخصیت خود اقدام نمایید. اعتماد به نفس، شرط موفقیت شما در مراحل مختلف زندگى است. پس کسب آن را با جدّیّت دنبال کنید. ثبات شخصیت و پایدارى جوان در برابر دشوارى‏ها و تنگناهاى زندگى، درگرو اعتماد به نفس و خودباورى است.
نگرش و دید جامع فرد درباره خود که از آن به «خود پنداره»یاد مى شود، تأثیر خاصى بر رفتار فرد دارد. اگر قضاوت انسان درباره خود مثبت باشد، از فعالیت خویش لذّت مى برد و به آینده امیدوار مى گردد. اما اگر ارزش یابى انسان از خود منفى باشد. از عزت نفس کم‏ترى برخوردار است. نیز از موقعیت‏هاى اجتماعى، هراسناک است و خیلى سریع دلسرد مى شود و احساس یأس دارد.
لذا شما باید سعی کنید به هنگام بروز افکار منفى، اندیشه مثبت را درباره خویش مشخص کنید و آن را به ذهنتان تلقین نمایید. از واژه «نمى توانم، غیر ممکن است» استفاده نکنید و به جاى آن به خود بگویید: مى توانم و مى خواهم. بهترین موقع براى انجام تلقین به نفس، شب و قبل از خواب است.
هرگز از موقعیت‏هاى دشوار نگریزید، بلکه به جاى فرار از مسئله، به حل آن فکر کنید و در وسط میدان حاضر شوید و خود را در معرکه‏ها قرار دهید. بنابراین نباید به آنچه ندارید، اصلاً فکر کنید. باید به آنچه دارید بیندیشید و با اتکا و تکیه به آن‏ها به امورى دیگر دست یابید. این رمز بزرگ موفقیّت و اعتماد به نفس است.
با تشکر از تماس شما

مشاور : خانم عطاريان | پرسش : جمعه 30/10/1390 | پاسخ : سه شنبه 4/11/1390 | | ليسانس | 25 سال | اعتماد به نفس | تعداد مشاهده: 2855 بار

تگ ها :

UserName