• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 63129

پرسش

سلام آقای باستانی خسته نباشید!
مدتی بود كه در پی درس و مشق بودم و نتوانستم از صحبتهای شما بهره مند شوم (نترسید یك سوال می كنم!)
آقای باستانی، اگر یك آدمی كه دین و ایمان نداشته باشه و یا دین دیگری را داشته باشه و بخواهد در رابطه ی خداوند و دین اسلام از من سوال كنه من چی بگم؟؟؟؟
---
چرا قرآن سخنانش تكراری است؟ برای مثال چندین بار خداوند داستان حضرت ابراهیم یا سجده نكردن ابلیس را در آن نازل كرده است؟
----
آقای باستانی از این هفته امتحانام شروع میشه ،خواهشا دعام كنید كه معدلم عالی بشه....یك دنیا تشكر،دیگه لازم نیست درس بخونم چون شما دعا كردید.
و من الله توفیق

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست خوب ما!
1. برای درك نیاز به دین و برتری اسلام باید اول به این اندیشید كه اصلاً به دین چه نیازی هست؟!
دین در حقیقت برای انسان آمده است تا در لحظه هایی كه علم و آگاهی بشر ناتوان ماند، به او كمك كند. همه جهان آفرینش در خدمت و برای بشر است؛ ولی با این حال، همچنان بشر خود را نیازمند احساس می كند، و بعد از رسیدن به هر موفقیتی از خود می پرسد: "خوب، بعدش چه!؟"
به عبارت دیگر، حداقل چیزی كه هرگز نمی توان از جایی جز دین سراغ آن را گرفت، و انتظار پاسخگویی از آن داشت، سؤالات اساسی حیات است. سؤال از مبدء و معاد، سؤال از انگیزه حیات و سؤال از سعادت. این احساس نیاز بشر به دین با علم و تكنولوژی و پیشرفت بشر هم نه تنها كم رنگ نمی گردد، كه شاید عمیقتر شود. این جوابها اعتقادات دینی نام دارند.
البته این بدان معنا نیست كه نیاز بشر به دین منحصر در این جهت خاص است. بسیار است مواردی كه انسان ممكن است گمان كند كه جواب مسئله ای را می داند، ولی در حقیقت در اشتباه است. دین در این مسائل هم پیشاپیش پاسخگو است. شریعت و اخلاق دینی، و به عبارت تعبد دینی، در پاسخ به این موضوعات است.
به راستی مگر می توان در دنیایی كه ما تنها گوشه ای از آن را می بینیم و شاید بشناسیم، ادعا كرد كه راه را از چاه شناخته ایم؟!
به این دست سؤالات هم علم بشری و تكنولوژی جواب قاطع نمی دهند. این وجوه نیاز انسان به دین است. توجه به این نیازها و رفع غفلت انسان از وجود آن كافی است كه انسان را متوجه به دین كند. این كه انسانها گاه از توجه به دین روی می گردانند، از آن رو است كه به این سؤالات توجه نكرده اند.
2. داستان های قرآن كریم هیچ كدام تكراری نیستند. به طور مثال، قسمت های مختلف داستان حضرت ابراهیم(ع) و حضرت موسی(ع) به طور پراكنده در جاهای مختلف روایت شده اند، اما هیچ گاه ماجراها تكرار نشده اند. البته برخی مفاهیم و موضوعات مثل خصلت های انسان، ویژگی های دین و صفات خدا و... به دلیل اهمیت آن، با زبان ها و بیان های متفاوت تكرار شده اند كه این به معنای اهمیت آن موارد است. ما هم حرف های مهم خود را بارها تكرار می كنیم.
برای اطلاع بیشتر در باره قصه های قرآن می توانید به كتاب هایی كه آن ها را گردآوری كرده اند ـ از جمله "قصه های قرآن"، تألیف سید نعمت الله جزائری و "قصه های قرآن"، تألیف سید محمد صحفی و "قصه های قرآن" از آیت الله مكارم شیرازی ـ مراجعه نمایید.
در پناه حق.
مشاوره مذهبی ـ قم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : يکشنبه 20/2/1383 | پاسخ : جمعه 1/3/1383 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 70 بار

تگ ها :

UserName