پرسش

با سلام دوباره یك بار برای شما امیل زدم اما كد مورد نظر از یادم رفته است
من تحقیقی داشتم كه كمی می خواستم از شنا كمك بگیرم .
نام تحقیق موانع فهم اسلامی ناب محمدی می باشد
با تشكر دوباره از كلیه همكاراان خوب و دوست داشتی تبیان

پاسخ

با عرض سلام و تحیت!
برای تحقیق شما به سرنخهایی اشاره می‌كنیم، و برای مطالعه بیشتر شما را به منابع ارجاع می‌دهیم:
1. انسان دارای دو مشخصه اصلی است: یكی ادراكات و بینش‌ها، و دیگری هم احساسات و گرایشهای او.
قسم اول با مقوله علم ارتباط دارد، و قسم دوم اراده انسان را تحت تدثیر قرار می دهد.
2 ـ علم و اراده یك رابطه دو طرفه با هم دارند. ابتنا و تفرع اراده بر علم مسئله واضحی است كه بدان نمی پردازیم.
اما تأثیر اراده بر علم امری است كه گاه اهمیت آن مورد غفلت است.
توضیح این كه در بسیاری از موارد گرایشات و امیال ما به طور پنهانی و مرموز بر ادراكات ما تأثیر می‌گذارند، به طوری كه حتی ممكن است ما فكر كنیم ما بر اساس دانش تصمیم گرفته ایم، ولی در واقع از رسوبات امیال و گرایشهای مخفی نفس غافل بوده ایم. این ما را به این مهم هدایت می كند كه انسان برای هدایت خود محتاج است تا علاوه بر علم و دانش نفس خود را نیز تربیت كند.
آیه شریفه "إن تتقوا الله یجعل لكم فرقاناً" همین مطلب را می‌فرماید.
تقوا از سنخ گرایشات است، و فرقان از سنخ ادراكات. قرآن می‌فرماید: اگر تقوا پیشه كنید دانش شناخت راه به شما اعطاء می‌شود.(ر.ك. به تفسیر المیزان، ذیل این آیه)
تقریر مناسب از چگونگی تأثیر امیال بر ادراكات را در كتاب "خودشناسی برای خودسازی"، اثر استاد محمدتقی مصباح یزدی، در فصلی با همین عنوان می‌توانید ملاحظه فرمائید.
3 ـ با توجه به این مقدمه روشن است كه یكی از موانع جدی فهم اسلام ناب نداشتن گرایشات ناب و داشتن امیال دنیاطلبانه، و به تعبیری عدم تربیت نفس است.
توضیح مطلب آن كه انسان طبیعی و سالم انسانی است كه نیازهای او طبیعی باشد. اسلام در وهله اول انسانی طبیعی می سازد و سپس او را تعلیم می كند. «كَمَا أرْسَلْنَا فِیكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ یَتْلُوا عَلَیْكُمْ آیَاتِنَا وَ یُزَكِّیكُمْ وَ یُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَة وَ یُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»(بقره/151)
انسان قبل از تزكیه نمی تواند اسلام را به درستی بشناسد؛ و آن را جوابگو نمی بیند. نه به این سبب كه اسلام جوابگو نیست، بلكه به این سبب كه نیازهای او نیازهای یك انسان طبیعی نیست.
انسانی كه به واسطه تحریك خارجی یا عوامل درونی شخصیتی كاریكاتوری دارد، نمی تواند لباس اسلام را بر قامت خود مناسب ببیند، مگر آن كه اول خود را تربیت كند.
4 ـ در خود عرصه ادراكات نیز توجه به یك نكته دارای اهمیت است، و آن داشتن یا نداشتن نگاه جامع ـ و نه تك بعدی ـ از اسلام است. اسلام به مثابه یك درخت تنومندی است كه از سه قسم عقیده به مثابه ریشه، و اخلاق به مثابه تنه، و اعمال و مناسك به مثابه برگ وبر تشكیل شده است.(ر.ك. به المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیات 200 آل عمران و 26 ابراهیم)
علامه طباطبایی مشاهده این پیوستگی را مهمترین مشاهده خود از دین اسلام معرفی می‌فرماید.(ر.ك. به همان)
داشتن چنین نگاه جامع و نظام‌ مندی ما را در شناخت تقدم و تأخرها، اولویتها‌، اهداف و غایات، تناسبات بین احكام و غایات و … رهنمایی می ‌كند كه بدون آن، نگاه ما نگاه به فیل در تاریكی است. چنین كسی نمی‌تواند تعامل و تناسب خاص بین اجزاء را آن گونه كه در واقع هست ببیند.
یكی از موانع فهم اسلام ناب همین نگاه جزیی نگر و غیرجامع است.
در این باره از مجلد 13 تفسیر موضوعی قرآن آیت الله جوادی آملی، تحت عنوان "معرفت شناسی در قرآن" نیز می‌توانید استفاده كنید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم .