کد:
37732
پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید
÷یرو سوال قبلی مبنی بر مردم سالاری دینی این بار می خواهم در باره جهانی شدن و جهانی سازی و تفاوت بین انها برایم توضیح دهید
چون این مطالب را برای نوشتن یك مقاله نیاز دارم لطفا حتی المقدور مطالب جامع و به زبان ساده و همچنین مستدل(همراه با ارجاع به ادرس)
باشند
متشكرم
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
تعبیر "جهانی شدن" در ترجمه واژه "globalization" به كار می رود. این مفهوم سابقه زیادی در علوم اجتماعی ندارد، و از حدود سال 1960م. مطرح، و از اواسط سال 1980م. شیوع گسترده ای پیدا كرد.
در باره مفهوم جهانی شدن اتفاق نظر وجود ندارد و دیدگاه های متفاوتی ابراز می گردد، و هر دیدگاه و رویكرد در مورد نظر خود توجیهاتی را مطرح می نماید كه بعضاً با هم اختلاف زیادی دارند. بنابراین، تعاریف متعددی از جهانی شدن بیان شده، و اكثر تعاریف ناظر به بخشی و وجهی از وجوه و ابعاد جهانی شدن می باشد.
مثلاً در برخی از تعاریف بر فشردگی زمان و مكان تأكید می شود، در حالی كه در برخی دیگر بر برتری و تسلط نظام سرمایه داری، و در بعضی دیگر بر وابستگی عمومی تأكید شدخ است. تعارف دیگری هم هست.
همین بیان تعاریف مجمل، متكثر، متضاد و غیردقیق از جهانی شدن نشان می دهد كه این پدیده، نوظهور است، و لذا تاكنون دانشمندان رشته های مختلف علمی نتوانسته اند درباره آن به تعریف واحد و جامعی برسند.
اما به طور كلی می توان گفت: در نظریاتی كه چنین مفهومی را به انحاء مختلف مطرح می كنند، جهانی شدن به معنای فرایندی اجتماعی است كه از مدتها پیش آغاز شده و رو به گسترش است، و در آن قید و بندهای جغرافیایی كه بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افكنده است از بین می رود، و مردم به طور فزاینده ای از زوال این قید و بندها آگاه می شوند.
واژه جهانی شدن از حركت به سوی یك جامعه جهانی واحد خبر می دهد.
برحسب این نظریات در دنیای كاملاً جهانی شده، گویا عمدتاً یك فرهنگ در سراسر سیاره زمین مستقر خواهد شد. جهانی شدن فرایندی است كه هم پای گسترش آن جهان نیز از جهاتی كوچك تر و فشرده تر می شود، تا جائی كه برخی برای آن واژه "دهكده جهانی" را به كار برده اند.
برخی نظرات در این زمینه، جهانی شدن را یك پروسه هدایت شده از سوی غرب برای گستراندن و فراگیر كردن آموزه های لیبرالیستی در ساحتهای اقتصاد، فرهنگ، سیاست، و با هدف مشروعیت بخشیدن به سلطه و برتری غرب می دانند. به عبارت دیگر در این دیدگاه، بحث از جهانی كردن است، نه جهانی شدن؛ و برخی نظرات دیگر جریان جهانی شدن را یك زایمان طبیعی و فرایند اجتناب ناپذیر، با توجه به اوضاع و احوال موجود تلقی می كنند. به نظر آنان این وضع، از جمله محصول طبیعی توسعه روزافزون ارتباطات است.
به طور كلی در مورد واكنش و نحوه برخورد با فرایند جهانی شدن سه نظریه اصلی و راهبردی وجود دارد:
1. راهبرد هم گرایانه و انفعالی: در این راهبرد هر نوع مخالفت با جریان جهانی شدن، شنا كردن در جهت مخالف سیل، و محكوم به فناء است. بنابراین در برابر آن باید سر تسلیم فرود آورد.
2. راهبرد واگرایانه و مقابله ای: این راهبرد مخالفت همه جانبه با جهانی شدن را توصیه می كند.
3. راهبرد تبادل و گفتگو: تاكید این راهبرد بر تعامل و گفتگو بر محورهای مشترك و میان تمدنی، و مفاهیمی چون صلح، امنیت جهانی، عدالت، دین و معنویت و… است. این تفكر بر مبنای نیك نهادی و اخلاقی بودن انسان استوار است.
این اجمال می تواند دورنمایی بر مفهوم جهانی شدن باشد. امیدواریم منظور شما را برأورده كرده باشیم.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
يکشنبه 2/9/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 19/9/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
100 بار