کد:
34438
پرسش
با سلام
در صورت امكان راجع به تشكیل و به وجود امدن اهل سنت در تاریخ اسلام توضیح و منابع كافی معرفی فرمایید
متشكرم
پاسخ
با سلام و عرض تحیت!
دو دستگی و صف آرائی مسلمانان در برابر هم، كم و بیش در زمان حیات رسول اكرم(ص) واقع شد.
یك دسته علی و شیعیان او بودند كه در همان زمان به لسان مبارك رسول اكرم شیعه علی خوانده شدند.
احادیث متعددی، به طریق فریقین(شیعه و سنی)، از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده كه در آنها چنین گرایشی به رسمیت شناخته، و مورد تأیید واقع شده است. از باب مثال:
ابن عساكر در روایتی از جابر بن عبد الله نقل می كند كه گفت:
«كُنَّا عِنْدَ النَّبیّ(ص) فأقبَلَ عَلِیٌّ(ع) فقالَ النَّبیّ(ص): وَالَّذِی نَفْسِی بیَدِهِ! إنَّ هَذا وَ شِیعَتَهُ لَهُمُ الْفَائِزُونَ یَوْمَ القِیَامَةِ وَ نَزَلَتْ”إنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ اُولَئِكَ هُمْ خَیْرُ الْبَریَّةِ“ فكَانَ أصْحَابُ النَّبیِّ(ص) إذا أقبَلَ عَلِیٌّ قالُوا: جَاءَ خَیْرُ الْبَریَّةِ» یعنی ما نزد رسول اكرم بودیم كه علی(ع) بر ما وارد شد. پیامبر فرمود: قسم به كسی كه نفس من در دست اوست، این مرد و شیعه او در روز قیامت رستگارند. در این هنگام آیه "كسانی كه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترین مردمان هستند". راوی می گوید از آن به بعد هر گاه علی بر جمعی وارد می شد، می گفتند: "خیرالبریة" ـ یعنی بهترین مردمان ـ آمد.(الدر المنثور، سیوطی، ج6،
ص589، ط. دارالفكر)
تاریخ نام تعداد معتنابهی از اصحاب پیامبر را به عنوان شیعیان علی ذكر كرده است. عبدالله بن عباس، فضل بن عباس، قثم بن عباس، عقیل بن ابی طالب، سلمان فارسی، مقداد، ابوذر، عمار بن یاسر، ابوایّوب انصاری، ابَیّ بن كعب، سعد بن عِبَادة، محمد بن ابی بكر جزء این دسته اند.(ر.ك. به كتابهای أسد الغابة، الاستیعاب، الاصابة از علمای اهل سنت، و كتابهای الدرجات الرفیعة، اصل الشیعة و اصولها و الفصول المهمة از علمای شیعه)
و دسته دیگر كسانی كه بر جایگاه امیرالمؤمنین(ع) در حال و آینده امت اسلامی رشك می بردند و تعصبات طائفگی به آنان اجازه نمی داد تا بگذارند او به خلافت برسد.
در حقیقت جایگاه امام امیر المؤمنین(ع) مورد پذیرش بسیاری از قریش كه از دیرباز رقابت خانوادگی جدی با
بنی هاشم داشتند، نبود. و این گاهی در حیات پیامبر نیز، در قالب مخالفت با علی، بروز می كرد. پیامبر به كرات از خرده گیریهای قریش بر علی شكایت كرده است.
در جریان سریّه یمن كه عده ای از اصحاب(خالد بن ولید و دوستانش!) سعایت علی(فرمانده لشكر) را به پیامبر بردند، حضرت چند بار روی گرداند. و پس از آن كه اصرار آنان را دید، غضبناك شد و گفت: مَا تُریدُونَ مِنْ عَلِیّ؟! سپس بلافاصله فرمود: إنَّ عَلِیًّا مِنِّی وَ أنَا مِنْهُ وَهُوَ وَلِیُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی.(مسند احمد، ج4، ص38- صحیح ترمذی، ج5، ص296- ...)
خلیفه دوم بر این امر شهادت می دهد. آنجا كه به ابن عباس گفت: ای پسر عباس! می دانی چه چیزی بعد از پیامبر مانع بیعت با شما شد؟ آنان دوست نداشتند كه شما خلافت را همچون نبوت در دست داشته باشید و بر قوم خود فشار وارد كنید. لذا قریش خلافت را برای خویش انتخاب كرد و كاری درست و موفق بود!
سپس عمر می گوید: شنیده ام كه تو می گویی خلافت را به علت حسد و به وسیله زور و ستم از ما گرفته اند.
ابن عباس در جواب می گوید: اما این كه گفتی از روی ظلم و ستم، حقیقتی است كه جاهل و عالم همه می دانند، و برای همه روشن است. واما این كه گفتی از روی حسد بوده، می دانی كه به آدم حسد ورزیده شد و ما نیز فرزندان حسد ورزیده شده او هستیم....(الكامل فی التاریخ، ج3، ص24- شرح ابن ابی الحدید، ص3، ص107- تاریخ بغداد، ص2، ص97)
یعقوبی نیز گفتگوی فوق را نقل می كند و در آخر می آورد:
عمر گفت: قسم به خدا ای ابن عباس! حقیقتا علی پسر عموی تو سزاوارترین مردم است به خلافت، و لكن قریش نمی تواند او را ببیند.
چنین رقابت و حسادتی، حتی در مقابل یك پیامبر، در نظام قبیلگی عمیق حاكم بر شبه جزیره حجاز عجیب نیست.
این مقاومت و رقابت با علی(ع) تا زمان حیات پیامبر(ص) مخفی بود، اگر چه بارها رسول اكرم از این دشمنیهای با علی شكایت كرده بود. این نزاع بلافاصله بعد از رحلت رسول الله صلی الله و علیه و آله بر سر جانشینی او علنی شد؛ و به آنجا انجامید كه انجامید.
اینها توانستند با توسل به قدرت و ارتباطات قبیلگی و طائفی اكثریت را با خود همراه كنند. همراه كردن اكثریت در نظام قبیلگی كار دشواری نیست، اگر بتوانی شیوخ را ببینی و با خوى همراه كنی!
بعدها برای این تخلف از فرمان خدا و رسول اكرم توجیهاتی، ابتدا توسط قلم بمزدان از اصحاب ـ از امثال ابوهریره ـ و سپس توسط علمای آنان صورت گرفت. آنها اصل نصب الهی علی به امامت و خلافت منكر شدند و مدعی شدند كه خلیفه باید به اجماع مردم برگزیده شود. اینها خود را اهل سنت و جماعت نامیدند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به كتاب "الملل و النحل"، نوشته آیةالله سبحانی(به عربی)، و "آشنائی با فرق و مذاهب اسلامی"، تألیف رضا برنجكار مراجعه كنید.
با آرزوی توفیق.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
پنج شنبه 15/8/1382
| پاسخ :
جمعه 23/8/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
88 بار