کد:
32754
پرسش
متن زیر قسمتی از كتاب در محضر استاد آقای ابطحی میباشد لطفا توضیح دهید :
خـداى عـزّوجـل نـور مـقـدّس چـهـارده "مـعـصـوم " (عـلیـهـم السـّلام ) را قـبـل از خلقت خلق ، خلق فرموده بود و آنها با او بودند و با او انس گرفته و آنى از او جدا نمى شدند، به او محبّت كامل و شدیدى داشتند، او هم آنها را دوست مى داشت تا آنكه خدا ملائكه را به وسیله همین انوار مقدّسه خلق كرد.
من از آن ولىّ خدا پرسیدم :
چطور خدا به وسیله آنها ملائكه و سائر اشیاء را خلق فرموده است ؟ او فرمود:
خیلى مساءله ساده است ، آیا یك سیب را خدا خلق كرده یا نه ؟ گفتم :
خدا آن را خلق كرده ولى خلقت آن به وسیله درختى بوده است .
فـرمـود:
هـمـیـن طـور تصوّر كن خدا همه اشیاء را خودش خلق كرده ولى چون "معصومین " (علیهم السّلام ) دست او و اراده او هستند در حقیقت مى توان گفت به وسیله آنها خلق را، خلق فرموده است "
پاسخ
با سلام و عرض تحیت!
ما قسمت اصلی نقل ایشان را كه مضمون یك حدیث است، شرح می دهیم.
در مجامیع روایی ما روایاتی وجود دارد كه "اولین خلق" را "نور محمد(ص)" می داند، كه از نور او نور سایر ائمه منشعب شده است. این روایات به اندازه كافی محكم هست كه بتوان به آن تكیه كرد.(ر.ك. به اصول كافی، كتاب الحجة)
اما در تبیین اینكه چگونه و چرا ممكن است قبل از فرشتگان و عوالم متفاوت، نور ائمه(ع) وجود داشته باشند، می توان گفت: حكماء و فیلسوفان قاعده ای دارند بنام "الواحد لا یصدر عنه الا الواحد" یعنی از یگانه ـ یا بسیط از جمیع جهات ـ جز یگانه و یا موجود بسیط پدیدار نگردد"؛ پس بسیار و كثیر از یكی (بدون واسطه) آفریده نشده است.
پس مبدأ واحد را در واحد، و منشأ كثیر را در كثیر باید جستجو كرد.(براهین این قاعده را باید در كتب فلسفی ملاحظه كنید)
از اینجا چنین نتیجه گرفته اند كه خدای متعال كه بسیط محض است، در سریان فیض خود، جز یك موجود عالی را ـ عالی ترین مرتبه وجود از مخلوقات ـ بدون واسطه نیافریده است، و بقیه موجودات از آن موجود منشأ گرفته اند، از عالم ملكوت، تا كثرات عالم ماده.
البته هرگز نباید گمان كرد كه این سر به تفویض می نهد كه خداوند فقط "صادر اول" یا "نور محمدی" را آفریده باشد و بقیه عالم را او، به طور مستقل، آفریده باشد؛ هرگز! بلكه حكما حتی اسن رابطه را از رابطه طولی میان علت و معلول های مادی هم ظریف تر می دانند؛ آنها این رابطه را نوعی رابطه مرآتی می خوانند. یعنی نسبت صادر اول یا موجودات واسط با اراده الهی رابطه تصویر در آینه و صاحب تصویر است.(دقت كنید)
از این رو خداوند در قرآن برخی از اعمال را هم به خود نسبت می دهد و هم به موجودات عالی ـ مثل فرشتگان و... .
مثلاً تصریح و تأكید می كند كه «الله یتوفى الأنفس حین موتها»، اما در جای دیگر جان گرفتن را به فرشتگان نسبت می دهد كه"توفاهم الملائكة" و...
جمع بین این دو اسناد، با همان رابطه مرآتیت به خوبی قابل حل است كه خداست كه خلق می كند و می میراند و... اما بوسیله موجودات عالی مطیعی كه محل جریان اراده نافذ اویند.(دقت شود)
برای تنظیر شاید بتوان چنین گفت: همان گونه كه روح ما محل اصلی و قدرت تصمیم است، اما اراده او بوسیله دست و پا و گوش ما، كه غیر اویند اعمال می شود، و روح ما بواسطه همین ابزار با عالم خارج كار می كند، خدای متعال نیز بواسطه موجودات لطیف تر و عالی درعالم كار می كند؛ و این بخاطر عدم قابلیت و پستی ماده است، نه نقصان الهی.
چنانچه در مثال معروف، برق قوی و دكلهای فشار قوی منعی برای آمدن به خانه ها و كار انداختن ابزار خانگی ندارند، ولی باید با واسطه هایی ضعیف و ضعیف تر شود تا قابل استفاده باشند. وجود نیز در مراتب اعلی خود به همین برق و نور قوی می ماند كه در مراتبی با مرزهای عدم و ماهیت تعین و تقید می یابد، تا به علم طبیعت برسد.
ضمنا تصویری هم كه در انتها نقل شده توجیه و تصویر خوب و صحیحی است.
صد نكته باریكتر از مو در اینجاست كه تحقیقات مفصل تری می طلبد، و می توانید از كتاب "علی(ع)، مظهر اسماء حسنای الهی" نوشته آیة الله جوادی آملی در این باره بهره ببرید.
با التماس دعا.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
چهارشنبه 7/8/1382
| پاسخ :
دوشنبه 12/8/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
69 بار