کد:
2871
پرسش
ایا ولایت مطلقه فقیه یعنی انجام دادن هرچه كه گفتند؟
پاسخ
متأسفانه در باره ولایت فقیه تفاسیر و تعابیری در جامعه ما رواج یافته كه فرسنگها با معنای واقعی آن دور است. این سوء تعبیرها گاه از سوی دوستان نادان و گاه از سوی دشمنان آگاه رواج یافته است. وظیفه ما و شما است كه با فراگیری معنای صحیح ولایت و ولایت مطلقه اشتباهات را از اذهان بزداییم. لذا سؤال شما را ارج می نهیم.
به نظر نگارنده، سه تفسیر در باره ولایت مطلقه فقیه شده است:
1) گاه ولایت مطلقه فقیه را به این تفسیر می كنند كه فقیه فوق قانون است. این تفسیر در حقیقت خلط بین اصطلاح فقهی و كلامی ولایت مطلقه فقیه، با اصطلاح سیاسی حكومت مطلقه است. در علم سیاست حكومت ها را به یك اعتبار به دو قسم تقسیم می كنند: حكومت مشروطه و حكومت مطلقه.
حكومت مشروطه حكومتی است كه حاكم ـ یا مثلا شاه ـ در آن موظف است تا مطیع قانون باشد. در چنین حكومتی قانون برای خود شخصیتی مستقل از حاكم دارد و اعتبار خود را از اراده خاص او اخذ نمی كند.
بر خلاف آن حكومت مطلقه است كه در آن حاكم فوق قانون است؛ و به تعبیری حكم او عین قانون است.
عمر اصطلاح سیاسی حكومت مطلقه شاید به چند صد سال نرسد.
اما اصطلاح ولایت مطلقه اصطلاحی است كه سابقه آن به سده های اول اسلامی می رسد؛ آنجا كه در باره ولایت مطلقه رسول خدا، و سپس ائمه اطهار سخن می رود.
خلط بین اصطلاحات دو علم، با سابقه های متفاوت و منشأ و خاستگاه های مختلف، از فاحش ترین خلط هایی است كه متصور است صورت گیرد.
البته این تفسیر در محافل ژورنالیستی دیده می شود ـ و نه محافل علمی ـ ولی به سبب نفوذ كلام روزنامه نگاران این خلط بیش از حد انتظار رواج یافته است.
2) گاه ولایت مطلقه فقیه را به همان معنایی تفسیر می كنند كه كلمه ولایت عامه فقیه دلالت بر آن می كند.
این تفسیر، تفسیری است كه در محافل حوزوی و علمی ما كاملا شایع است.مرحوم آیةالله خوئی و مرحوم آیةالله میلانی هنگامی كه بحث ولایت مطلقه فقیه را در فقه مطرح می كنند، این معنا را اراده كرده اند و به آن تصریح دارند. بعضی از اساتید نگارنده ـ كه خود از مراجع عظام تقلید می باشند ـ در درس خود به این معنا تصریح می فرمود.
اگر چه نگارنده تحقیق خاصی در این زمینه ندارد، ولی شاید سابقه به كار گرفتن این لفظ برای این معنا به صد سال نرسد. فقهای قبل از این دوره از این معنا به همان تعبیر ولایت عامه فقیه اشاره می كرده اند.
مراد از ولایت عامه فقیه آن است كه ولایت فقیه ـ كه فی الجمله از مسلمات فقه شیعه است ـ مقصور به امور حسبیه جزئیه نیست. امور حسبیه اموری است كه متكفل خاصی ندارد، ولی به قطع می دانیم خداوند راضی به اهمال آن نیست. مثلا حمایت از اطفال بی سرپرست یكی از مصادیق امور حسبیه است.
امور حسبیه جزئیه به امور حسبی ای می گویند كه بدون وجود حكومت نیز می توان بدان پرداخت. مثال سرپرستی ایتام این قبیل است.
ولایت عامه فقیه می گوید فقیه، علاوه بر این گونه امور كه برای فقیه ـ البته به بیانها و استذلال های مختلف ـ ثابت است، در امور حسبی ای كه توقف بر حكومت دارد نیز ولایت دارد. به عبارت دیگر، فقیه می تواند تشكیل حكومت دهد تا قدرت داشته باشد به آن امور رسیگی نماید.
به عبارت ساده، ولایت عامه فقیه یعنی این كه فقیه، در صورت توانائی، حق شرعی تشكیل حكومت هم دارد، و ممنوعیتی برای او در زمان غیبت برای تشكیل حكومت اسلامی نیست. این رأی در مقابل كسانی است كه تشكیل حكومت را خاص به امام معصوم(ع)، و در زمان حضور او، می دانند.
ولایت مطلقه فقیه در لسان فقهای دهه های اخیر به این معنا به كار رفته است.
این معنا از ولایت مطلقه به معنای عدم محدودیت فقیه در اعمال ولایت نیست. تعبیر مطلقع=ه در این تفسیر، تنها محدوده ولایت را مشخص می كند و نه چگونگی اعمال آن را.
به عبارت دیگر، فقیه در اعمال ولایت مطلقه خود محدود به حدودى است و هر چند مى تواند در هر زمینه ای كه مربوط به حكومت است وارد شود و حكم صادر كند ـ یعنی از نظر حكم اولی شرع منعی بر آن نیست ـ ولى در صدور این حكم مى بایست احكام اسلامی را به كار گیرد. او موظف به رعایت اهم و مهم وظائف اسلامی در هنگام تزاحم ارزشها و احكام است. كما این كه می بایست مصلحت كشور و جامعه اسلامی را در نظر بگیرد، و همچنین در مواقع خاص رعایت ضرورت ها را نیز بنماید. دیگر از محدودیت های فقیه هنگامی است كه قانون كشور او را محدود به حدودی كرده باشد. البته اعتبار شرعی قانون كشور اسلامی به تأیید فقیه بستگی دارد، ولی هنگامی كه قانونی تصویب شد، همگان در برابر آن مساویند و تا اعتبار آن به قوت خود باقی است می بایست اجرا شود. در حقیقت این یك میثاق ملی بین فقیه و مردم است كه قانون را همگان محترم بشمارند. و رعایت عقود و مواثیق از اهم وظائف شرعی هر مسلمان است.
به عبارت دیگر اطلاق ولایت فقیه به حوزه اعمال ولایت فقیه نظر دارد و محدودیت حوزه ولایت او را نفی می كند، ولى این اصطلاح هرگز به معناى نفى هر گونه محدودیت و ضابطه در اعمال ولایت از سوى فقیه نیست، و هیچ فقیهى از آن، این معنا را اراده نكرده است، بلكه اعتقادات ما چنین چیزى را نسبت به رسول اكرم(ص) و امامان معصوم(ع) نیز نمى پذیرد كه آن بزرگواران بدون هیچ ضابطه و میزان و ملاكى بتوانند حكم كنند. پس چگونه ممكن است فقیه بتواند بدون هیچ معیارى، تنها به میل و اراده خویش، در هر زمینه نسبت به هر كسى حكم كند؟!!
3) معنای سومی هم برای ولایت مطلقه فقیه شده است كه اگر چه می توان بیان آن را به جای دیگری واگذاشت، ولی اشاره به آن در این جا بدون فائده نیست. و آن تفسیر كلامی از ولایت مطلقه است.
در كلام بحث معروفی هست ـ و همانطور كه گذشت سابقه آن به صدر اسلام و قرن دوم هجری می رسد ـ و آن این كه آیا رسول خدا(ص) ولایت مطلقه تكوینیه و تشریعیه داشته اند یا نه؟ پس از آن این بحث برای امامان معصوم(ع) نیز مطرح شد كه آیا آن حضرات نیز به مانند رسول گرامی اسلام از این ولایت برخوردار بوده اند یا نه؟
ولایت تكوینی یعنی این كه ولی امكان تصرف در كائنات را به اذن الهی داشته باشد. و مراد از ولایت تشریعی آن است كه ولی امكان جعل قانون كلی ولائی دارد؟
قول مشهور آن است كه حضرات معصومین از این ولایت برخوردار بوده اند. حال آیا این اختیار به فقیه هم تفویض شده است؟
البته پر واضح است كه جعل و تفویض در تكوینیات جاری نیست، یعنی نمی توان با جعل یك قانون قدرتی تكوینی و واقعی ـ مثل قدرت تصرف در تكوین ـ را به دیگری اعطا كرد. پس این بحث در مورد فقیه تنها در ولایت تشریعیه جاری است كه آیا او حق دارد حكم كلی ولائی جعل كند، و احیانا حكم ولائی حضرات معصومین را نقض، و حكم جدیدی جعل نماید؟
به نظر نگارنده، حضرت امام خمینی(قده) از طرح ولایت مطلقه فقیه این معنای سوم را اراده كرده است. آنجا كه می گوید: ولایت مطلقه فقیه همان ولایت مطلقه رسول اكرم است، جز با این تفسیر هماهنگ نیست. كما اینكه قرائن بسیار دیگری در كلمات حضرت ایشان، و همچنین آشنایان با آراء فقهی ایشان، وجود دارد، كه مجال ذكر آن این جا نیست.
بر این اساس هم ولایت مطلقه به معنای خودكامگی نیست، بلكه به معنای جعل حكم ولائی بر اساس معیارها، ارزشها و هنجارهای اسلامی است. در این جعل هم احكام اولیه شرع می بایست رعایت شود.
همچنانكه ملاحظه شد، ولایت فقیه با هیچ تفسیر معقول و قابل قبولی به معنای مطلق العنان بودن نیست.
برای اطلاع بیشتر در مورد مساله « ولایت فقیه » به آدرس ذیل مراجعه نمایید:
http://www.tebyan.net/qa/html/q&a/index.php?sort=0&s=1&part=607#2972
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
پنج شنبه 15/12/1381
| پاسخ :
پنج شنبه 15/12/1381
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
98 بار