کد:
23832
پرسش
سلام علیكم
من یك سوال داشتم
اهل تسنع میگویند (اگر شیعه بر حق است چرا مهد اسلام كه عربستان است چرا اعراب شیعه نیستند انها سنی هستند و چون مهد اسلام سنی میباشد پس اهل سنت بر حقند)این سوال را یك اهل تسنع از من پرسید و من از شما؟
منتظر جواب تان هستم
پاسخ
دوست عزیز به سؤال شما با دیدهای متفاوتی میتوان پاسخ داد ولی بهترین پاسخ بررسی
جو فكری، خصائص و روحیات، بافت فرهنگی، موقعیتهای اجتماعی و به طور كلی آن چیزهایی
كه شخصیت مردم شبه جزیرة عربستان را قبل و بعد از اسلام میساخت توجه كرد. در تاریخ
میخوانیم كه عرب قبل از اسلام موجودی خشن و بیرحم است كه در هر حال به انتقام
جویی میاندیشد و در صدد است تا انتقام بگیرد. عرب جاهلی بزرگترین تلاشش برای یافتن
و حفظ چشمهای و چراگاهی معطوف است و به علم و دانش بی توجه است. او همچنین تابع عقاید
و رسوم جاهلی نظیر بت پرستی و اعتقاد به خرافات است و تنها دلیلش را تقلید كور و
محض از پدران خود میداند. و تنها ملاك برتری را در برتری مالی یا حسب و نسب یا
زیاد بودن سن و سال میبیند. لذا قبل از اسلام كوچمترین نشانههایی از تمدن یا حتی
تشكیل یك حكومت با معیارها و قوانین مدنی یا یك شهر دارای قانونی مصوب به چشم
نمیخورد و این در حالی است كه این شبه جزیره از دو سو با دو تمدن بزرگ ایرانی و
یونانی همسایه است. اسلام 23 سال با این عقاید باطل مبارزه كرد لكن از آنجا كه
بسیاری از كسانی كه به اسلام گرویدند پس از فتح مكه و در زمانی بود كه سركرده اشراف
قریش، یعنی ابوسفیان، مرعوب قدرت اسلام شده و به ظاهر آنرا پذیرفت، كمتر فرصت بود
تا اكثریت قبایل كه گروه گروه به اسلام میگرویدند با معارف این دین آشنا شوند. لذا
با توجه به روحیهای كه از عرب جاهلی سراغ میرفت عدهای از انصار و مهاجرین كه در
زمان حیات حضرت رسول اكرم (ص) نیز بارها در ماجراهایی چون جریان جنگ احد، یا ماجرای
افك، یا اعزام سپاه اسامه و غیره و غیره با حضرت رسول مخالفت كرده بودند؛ پس از
رحلت حضرت به عقاید باطل جاهلی خود بازگشتند عدهای نیز با سوء استفاده از شرایطی
كه از مدتها برای آن برنامهریزی كرده بودند طی كودتایی خلافت را در دست گرفتند و
حكومت به دست بزرگان و اشراف كه سالها درصدد انتقام جویی از اسلام بودند و آن را
مانعی برای اهداف خود میدانستند افتاد و ملاك برتری زیاد بودن سن ابوبكر قرار گرفت
و مردم نیز با همان عقاید باطلی كه از قبل داشتند و همواره و بدون چون و چرا مطیع
امر بزرگان بودند با آنان بیعت كردند. این مسأله در پاسخ آنان به حضرت زهرا (س)
زمانی كه آنان را به بازگشت به مسیر صحیح و بیعت با حضرت علی(ع) دعوت میكرد نمایان
است آنجا كه در جواب او میگویند ما ماجرای غدیر را به خاطر داریم و میدانیم كه
علی (ع) افضل از ابوبكر است اما از آنجا كه اول ابو بكر آمد و بیعت گرفت ما مطیع
اوییم. لذا میبینیم كه به راحتی حریم خانة حضرت صدیقة طاهره (س) شكسته شد ولی كسی
آنچنان كه باید متعرض نشد و000
به هر صورت بنای كجی گذاشته و اسلام از مسیر صحیح خود منحرف شد. پس از ماجرای
كودتای خلافت و منزوی كردن حضرت علی(ع) راه برای سودجویانی چون معاویه و غیره باز
شد لذا پس از به حكومت رسیدن حضرت امیر(ع) نیز باز فشارها و جنگهایی كه در مدت
كوتاه خلافت حضرت بر حكومت او تحمیل شد فرصت آن نشد كه اسلام به مسیر صحیح باز
گردد. بنی امیه و پس از آن بنیعباس و سایر حكوتها نیز تا آنجا كه توانستند از
شیعیان كشتند و بر شیعه سخت گرفتند تا شیعه را نابود كنند لذا ائمه به تقیه روی
آوردند و یاران خود را نیز به آن امر كردند.
همانطور كه خلفا از نگارش تاریخ و سیره و سخنان حضرت رسول(ص) منع كردند تا حقانیت
حضرت علی (ع) مخفی بماند علمای اهل سنت نیز بیكار ننشستند و مطالعة تاریخ را تحریم
كردند. پس دیگر جای تعجب نیست اگر تعداد اهل سنت در كشورهای اسلامی بیشتر باشد.موفق باشید
مشاور :
آقای مرتجی
| پرسش :
يکشنبه 23/6/1382
| پاسخ :
چهارشنبه 23/7/1382
|
|
|
0
سال
|
حوزه علميه
| تعداد مشاهده:
121 بار