• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 23805

پرسش

به نام خدا
سلام علیكم
با عرض پوزش از جوابی كه به سوال اول شماره 9017 بنده داده اید ارضا نشدم :
( سوال : آیه 52 سوره انعام صریحاً میفرماید , حساب آنها بر عهده تو ( حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله ) نیست , همچنین در آیات بسیار دیگری حساب مردم را به خدا نسبت میدهد ( مثل , ان الینا ایابكم ثم ان علینا حسابكم ) ولی در زیارت بسیار زیبا و موكد جامعه كبیره آمده است :"" و ایاب الخلق الیكم و حسابهم علیكم"" كه در ظاهر مخالف سخن خداوند در قرآن است. این مسئله چگونه توجیه میشود؟
جواب : 1) همانطور كه در آیه شریفه اشاره شده است حسابرسی اعمال و دادن پاداش یا كیفر بر عهده خداوند و در اختیار او است و حتی پیامبران نیز مامور به حسابرسی اعمال بندگان نیستند بلكه فقط مامور به ابلاغ پیام الهی هستند. و آنچه در زیارت جامعه به آن اشاره شده منافاتی با این آیه شریفه ندارد چرا كه معصومین(ع) كارگزاران خداوند و قضات الهی در روز قیامت هستند. در واقع درست است كه حسابرسی اصلی و حكم نهایی بر عهده خداوند است ولی قضات الهی و كسانی كه در آن روز از طرف خداوند به حساب اعمال انسانها می رسند معصومین (ع) هستند و خداوند خود این اختیار را به آنها سپرده است. البته این كه این سپردن و واگذاری چه معنا دارد؟آیا سپردن تكوینی است و یا قراردادی و اعتباری؟مسئله دیگری است كه پرداختن به آن جای خود را می طلبد. ولی به هر حال امر گذشتن حساب مردم از مجرای پیامبر اكرم(ص) و اهلبیت طاهرینش(ع) حاكی از رفعت مقام و بزرگی شان و مرتبه معصومین است. بنا بر این در وهله اول می توان چنین نتیجه گرفت كه حسابرسی اعمال بندگان بر عهده خداوند است ولی خداوند این مقام را به معصومین عطا فرموده است. نكته دیگر اینكه اگر چه آیه شریفه اطلاق دارد ولی چه بسا ناظر به عالم دنیا باشد در حالی كه فراز زیارت جامعه ناظر به مقام رفیع معصومین در آخرت و روز قیامت است. )
اولا توجیه اولی شما مثل توجیه نسبت دادن قبض ارواح به خداوند و همچنین به ملائكه است ولی در آنجا آیه ای قبض ارواح را از ملائكه سلب نكرده است در حالیكه در اینجا آیه شریفه اطلاق و تصریح دارد كه حساب آنها بر عهده تو ( حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله ) نیست ( شما گفته اید حسابرسی اصلی بر عهده خداوند است ولی در عین حال معصومین (ع) از طرف خداوند به حساب اعمال انسانها می رسند )
ثانیا آیه چون آیه شریفه اطلاق دارد نمیتوان گفت كه آیه ناظر به عالم دنیاست.
با تشكر

پاسخ

با سلام و تحیت، و آرزوی توفیق روزافزون برای شما كه در راستای شناخت معارف دین كوشا هستید.
اشكال اول شما در همه حقائق عالم كه بر اساس نظام سبب و مسبب ـ یعنی نظام علیت ـ می چرخد، جاری است. در آنجا هم از یك سو همه كنشها و واكنشهای عالم به خدا منسوب است(توحید فاعلی)، و از سوی دیگر نمی توان این را منكر شد كه خداوند به اشیاء و حقائق عالم، امكان ـ و احیانا اختیار ـ اعمال فاعلیت در طول خود داده است(نظام علیت).
جالب اینجا است كه در تعابیر قرآنی، گاه فاعلیت از همه اشیاء دیگر سلب شده است. آیه شریفه «ما رمیت اذ رمیت و لكن الله رمی» اگر صریحتر از آیه مورد نظر شما نباشد، دلالت كمتری بر نفی فاعلیت غیر خدا ندارد؛ بلكه باید گفت: آیه 52 سوره انعام مراد دیگری دارد كه قبلا به اشاره گفتیم، و در ذیل به صراحت خواهیم گفت.
در مورد ملئكه ـ به خصوص ملئكه قبض روح ـ هم آیات قرآن گاه توفی را تنها به خود نسبت می دهد و از ملئكه نفی می كند. خداوند در آیه 42 سوره "زمر" می فرماید: «الله یتوفی الأنفس حین موتها» معنای این جمله آن است كه تنها خدا است كه نفوس را می میراند. در عربی قاعده ای هست كه می گوید: "تقدیم ما حقه التأخیر یفید الحصر" یعنی هر گاه كلمه ای كه علی القاعده می بایست در جمله ای متاخر بیاید زودتر آورده شود، انحصار را می رساند و نفی غیر می كند. در جمله آیه، "الله" فاعل فعل "یتوفی" است، و بر اساس جمله بندی عربی باید بعد از فعل بیاید، ولی قبل از آن امده و لذا معنای جمله می شود "تنها خدا است كه می میراند".
و اما در ارتباط با نكته دیگری كه فرموده اید، باید گفت واقع امر آن است كه همانطور كه در جواب سابق گفتیم این آیه ناظر به وجود دنیایی و وظائف اعتباری حضرتش(صلوات الله علیه) می باشد؛ در حالی كه آنچه در زیارت جامعه آمده، نظر به ملكوت وجود حضرات دارد. این كه در جواب سابق، به شكل گذرا، سخن از اعتباری و یا تكوینی بودن مقام مزبور به میان آوردیم، اشاره به همین مطلب بود كه آنچه در زیارت جامعه آمده است نظر به مقام تكوینی حضرت(ص) دارد كه مربوط به ملكوت وجود ایشان است ـ همان كه در روایات از آن به نور تعبیر شده است. مقام تكوینی حضرتش اختصاص به دنیا ندارد، بلكه بر همه عالم صولت و اختیار دارد.
بر خلاف آیه كه مقام اعتباری حضرات را در این دنیا بیان فرموده است. در این دنیا وظیفه حضرات ابلاغ است، و نه حسابكشی از ما فی الضمیر بندگانی كه ادعای مسلمانی دارند.
نگارنده نمی داند آیا اطلاع كافی در تفكیك این دو نوع وجود برای حضرات معصومین دارید یا نه؟ برای آن كه ناخواسته وقت شما را نگیریم، اجازه دهید توضیح آن را به بعد از سؤال احتمالی شما بسپاریم؛ اگر در این باره توضیحی خواستید ما را مطلع كنید.
از این كه می بینیم جوابهای ما به دقت خوانده می شود و مورد نقد قرار می گیرد شادمانیم؛ و بر خود می بالیم كه طرف گفتگوی ما انسانهای فرهیخته ای هستند كه هر كلام را بدون كنكاش نمی پذیرند.
برای شما آرزوی بهروزی و موفقیت داریم.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : يکشنبه 23/6/1382 | پاسخ : يکشنبه 30/6/1382 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 79 بار

تگ ها :

UserName