کد:
21911
پرسش
جگونه به حآل ژمان جبهه برگردم
پاسخ
با عرض سلام و تحیت.
برادر گرامی!
در حقیقت مقصود شما این است كه چگونه پاك بمانیم؟ و چگونه در عرصه پرزرق و برق شهر و خیابان، و در معرض اصطكاك و معاشرت با افكار و افراد گوناگون، و تزاحم منافع و مناصب، هم چنان معنویت، تقوی، اخلاص، سادگی، و صداقت خود را حفظ كنیم؟
بنا نداریم كه حجمی از دستورالعملهای اخلاقی و احیاناً كلیشهای را تحویلتان دهیم. ما سعی خواهیم كرد طی یك بحث كوتاه قرآنی و روائی در این زمینه از اقیانوس زلال قرآن و دریای علوم ائمه جرعهای بنوشیم، و كام خود را شیرین و جان خویش را متبرك سازیم.
در سه بخش به این مسئله میپردازیم:
بخش اول اختصاص به این مطلب دارد كه از نظر آیات و روایات، آیا این مهم ـ یعنی پاك ماندن ـ اساساً ممكن و مقدور است؟ و اگر ممكن است آیا مستقلاً، قادر به دست یابی به آن هستیم؟
بخش دوم به معرفی شاخصهها و حد نصابهایی میپردازد كه خود فرد برای رسیدن به هدف باید احراز كند تا شایسته كمك و عنایت الهی گردد؛ و در پایان به نتیجه گیری از بحث میپردازیم.
سعی ما در خلاصه گویی است.
الف ـ بخش اول:
1) «من إعتصم بالله فقد هدی إلی صراط مستقیم» یعنی كسی كه به خدا متوسل شود به راه راست هدایت میشود.(آل عمران/101)
2) «فأما الذین آمنوا بالله و اعتصموا به فسیدخلهم فی رحمة منه» یعنی كسانی كه ایمان به خدا بیاورند و به او متمسك شوند، خداوند آنها را مورد لطف خود قرار میدهد.(نساء/175)
3) «من إعتصم بالله لم یضره الشیطان» یعنی كسی كه به خدا متمسك شود، شیطان به او آسیبی نمیزند.
4) «الناس مع الملوك و الدنیا إلا من عصم الله» یعنی مردم با سردمداران و در كنار دنیا قرار دارند مگر آن كسی را كه خداوند حفظ میكند.
5) «إلهی لاسبیل إلی الإحتراس من الذنب إلا بعصمتك» یعنی خدای من، راهی برای مصونیّت از گناه نیست مگر به وسیله حفاظت تو.
6)«إلهی فزهّدنا فیها و سلّمنا منها بتوفیقك وعصمتك» یعنی خدای من! مرا بر دنیا بی رغبت كن و مرا از آن به سلامت دار، با كمك و نگهداری خودت.
این آیات و روایات نشان می دهند كه با عنایت الهی می توان به این مهم دست یافت.
ب ـ بخش دوم:
1) «من إعتصم بالله بتقواه عصمه الله» یعنی كسی كه با تقوای خود به خدا پناه جوید، خدا او را حفظ میكند.
2) «عصمكم الله بالتقوی و ثبّتكم بالتقوی» یعنی خداوند شما را به واسطه تقوی حفاظت میكند و ثابت قدم میگرداند.
3) «إذا علم الله تعالی حسن نیّة من أحدٍ إكتنفه بالعصمة» یعنی هنگامی كه خداوند به حسن نیت كسی آگاهی یابد، او در كنف حفاظت خود قرار میدهد.
4)«قال ابلیس: خمسة لیس لی فیهن حیلة، و سائر الناس فی قبضتی. من إعتصم بالله عن نیّة صادقة و اتّكل علیه فی جمیع أموره، و من كثر تسبیحه فی لیله و نهاره، و من رضی لأخیه المؤمن ما یرضاه لنفسه، و من لم یخرع علی المصیبة، و من رضی بما قسّم الله له و لم یهتّم لرزقه» شیطان گفت: پنج دسته هستند كه برای من بر آنان راهی نیست و بقیه مردم در اختیار من هستند. این پنج دسته كسانی هستند كه به خدا، با نیّت صادقی متوسل میشوند، و در تمام كارهایشان به او توكّل میكنند، و افرادی كه در روز و شب تسبیح میگویند، و دستهای كه آن چه بر خود میپسندند بر مردم میپسندند، و عدهای كه در گرفتاری بی تابی نمیكنند و آنهایی كه به قسمت خدا راضی، و برای روزی خود نگرانی ندارند.
5) «التصبر علی المكروه یعصم القلب» یعنی شكیبایی و تحمّل ناگواری، قلب را نگهبانی میكند.
6) «الإعتبار یفید العصم» یعنی كسب عبرت از حوادث، باعث مصون ماندن میگردد.
7) «إن صلة الرحم و البّر … و یعصمان من الذّنوب» یعنی پیوند با خویشاوندان و نیكی به دیگران … از گناهان بازمیدارند.
8) «فأقیموا الصلوة و آتوا الزكاة و اعتصموا بالله هو مولیكم» یعنی پس نماز را به پای دارید و زكات بدهید و به خدا متمسك شوید كه او عهده دار شما است.(حج/78)
9) «إستعینوا بالصبر و الصلوة إن الله مع الصابرین» یعنی از خودداری(روزه) و نماز كمك بگیرید كه خداوند با شكیب ورزان است.(بقره/53)
این آیات و روایات به ما نشان می دهد كه برای وصل به امن راه های مشخص وجود دارد.
ج ـ نتیجه گیری:
از آیات و روایات بخش اول استنباط میكنیم كه پیمودن راه مستقیم(مورد شماره1) و عاقبت به خیری و مورد لطف خدا واقع شدن(مورد2) و سالم ماندن آدمی از آسیب شیطان(3) و تحت تأثیر قرار نگرفتن از جانب امور دنیوی و طاغوتهای سیاسی(و طبیعتاً اجتماعی و فرهنگی كه لازمه آن است)(4) و آلوده نشدن به گناه(5) و بی رغبتی به دنیا و سالم ماندن از آن(6) ممكن است و البته فقط با پناه بردن به خداوند(اعتصام) و متعاقباً حفاظت و پناه دادن او(عصمت) قابل تحصیل است.
"ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند"
در روایات و آیات بخش دوم شاخصهها و حد نصابهایی معرفی شده است كه در صورت احراز آن آدمی لیاقت پیدا میكند كه در زیر چتر حمایت و حفاظت الهی قرار گیرد.
"شست و شویی كن و آنگه به خرابات خرام"
در این بخش حد نصابهای لازم به این ترتیب معین شده است؛ اولاً یك نوع تقوا و خداترسی لازم است؛ مؤمن برای خدا حسابی در زندگی خود بازكرده است.(روایات1و2)
ثانیاً باید خلوص و حسن نیت در كار باشد.(3و4)
ثالثاً باید بر سختیها پایداری و شكیبایی كرد؛ بدون رنج نمی توان به گنج رسید.(5و9)
رابعاً باید از حوادث عبرت و تجربه لازم كسب كرد.(6)
خامساً مؤمن نباید نسبت به تكالیف مالی و مسئولیتهای اجتماعی بی تفاوت باشد.(4و7و8)
سادساً با مردم و خویشان باید رفتار مناسب و خوب داشت.(4 و7)
سابعاً نسبت به ناتوانان احساس مسئولیت كند.(8)
ثامناً مؤمن باید اهل ذكر و نماز و تسبیح باشد.(4و8 و9)
تاسعاً مؤمن كارهایش را بر عهده خدا گذاشته و توكل می كند.(4)
عاشراً از قسمت خود راضی است و غم روزی را نمی خورد.(4)
نتیجه بحث: از آیات و روایات فوق و برداشتهای مربوط به آن چنین برمیآید كه مسئله مهم "پاك ماندن" و "پاك بودن" ـ یعنی عصمت و طهارت و تقوا ـ امری محال نیست، اگرچه مشكل است. لیكن آدمی با اتكاء به صرفا خود، و مستقل از خدا قادر به انجام آن نخواهد بود و به دست آوردن لطف و عنایت الهی نیز مشروط به این است كه فرد یك سری آمادگیها و شایستگیهائی را كسب كند، و آن نیز منوط به این است كه ارتباط دائمی و مستمر با خدا داشته و تكالیف فردی و مسئولیتهای اخلاقی و اجتماعی خویش را با نیّت خالصانه انجام دهد و در پی ثروت اندوزی و دنیاطلبی نبوده و در سختیها و ناملایمات شكیبا و مقاوم باشد.
"عاقبت دست بدان زلف بلندش برسد
هر كه در راه طلب همّت او قاصر نیست"
توضیح: روایات وارد شده در بحث از كتاب "میزان الحكمة" تألیف محمد محمدی ری شهری جلدهای سوم، پنجم و ششم مواد «ذنب، شیطان، عصمت» گردآوری شده است.
كامروا باشید.
مشاوره مذهبی ـ قم.
مشاور :
موسسه ذکر
| پرسش :
سه شنبه 11/6/1382
| پاسخ :
سه شنبه 18/6/1382
|
|
|
0
سال
|
معارف اسلامي
| تعداد مشاهده:
80 بار