• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 1782

پرسش

سلام بر عاشقان حق :
من صدر الدین هستم كه چند وقت پیش برایتان از مدینه نامه دادم .
ما امروز به شهری آمدیم كه فقط بوی عشق میداد فقط عشق .
من جواب خود را امروز دیدم ..از من خواسته بودید كه وقتی خانه خدا را دیدم
چه احساسی داشتم ؟
گفتنش سخته ولی وقتی كه كعبه را دیدم اشك در چشمانم حلقه زد
و پاهایم شروع به لرزش كرد و همینطور پشتم ..گویی كه در یك جای سردی هستم
و بر زبانم این بود الهی العفو و فقط اشك میریختم ...حتی در دل هم چیزی نمیگفتم
آخه امكان داره یك بنده گناهكاری مثل من را خدا ببخشد؟
یاد حرف حاجی هاشم افتادم كه میگفت 100 بار اگر توبه شكستی باز ای
و وقتی كه به كعبه نزدیك شدم انگار یك نفر اشنا دیدم كه قدمهایم را تندتركردم تا زودتر به او برسم ....حال عجیبی است
واقعا كه اینجا دل سنگ موم میشود
برای همه شما كاركنان تبیان هم دعا كردم كه هر چه زودتر نصیبتان شود ..انشالله
جالب بود امروز آقای رضازاده را دیدم چه اشكی میریخت ..بعد از مراسم رفتم باهاش صحبت كنم اطرافش خیلی شلوغ شد ولی اصلا نمیتوانست صحبت كند و لكنت زبان گرفته بود از واحد خبر برای گزارش آمده بودند كه رضازاده گفت الان نمیتونم تشریف بیاورید هتل در خدمت هستم ..فقط بهش گفتم : اینجا دوپینگ الهی كن تا در آتن 500
كیلو را بزنی ... او هم گقت انشالله.
در این یك روز خاطرات زیادی دارم كه خیلی شیرین است و لی من زبان گویا ندارم
ولی مطمئن باشید كه برایتان دعا كرده ام .
در پایان سلام مرا به همه هموطنان خوبم برسانید .
اگر خدا كمكم كند بعد از سفرم برنامه های زیادی دارم كه بنده خوبی باشم
به خدا قسم كه دور و بر ما پر از نعمت است كه ما نمیبینیم ..همین كه انگشتانم
داره كار میكنه نعمت است همین كه چشمانم میبیند نعمت است ....خدایا شكرت
همه شما را به خدای بزرگ میسپارم
از همه كمتر : صدرالدین

پاسخ

.

مشاور : خانم پاكرو | پرسش : پنج شنبه 17/11/1381 | پاسخ : پنج شنبه 17/11/1381 | | | 0 سال | پای درد و دل شما | تعداد مشاهده: 88 بار

تگ ها :

UserName