پرسش

با سلام و خسته نباشید
و ممنون از اینكه به ÷رسش من ÷اسخ دادید
تا انجایی كه من میدانم ÷ا فشاری این چند نفر برای مسیحیت مسئله حجاب و ازادی روابط دختران و ÷سران می باشد و مسائلی نیز كه در جامعه رخ میدهد نیز به اسلام مربوط میدانستند مثلا میگویند مسلمانها دزدند دروغگو هستند و...
اما مسیحیان اینطور نیستند
من مشكلم را با یكی از اشخاص مذهبی كه معمم نیز بو دند در جریان گذاشتم و قرار شد ایشان به مدرسه ما بیایند و با این دانش اوزان ÷رسش و ÷اسخ داشته باشند اما دانش اموزان گفتند ما با اخوندها حرف نمیزنیم چون اصلا قبولشان نداریم
با تشكر

پاسخ

با عرض سلام و تحیت.
دوست محترم!
شرائط فعلی جامعه ما به گونه ای است كه گاه احساسات بیش از عقلانیت در گرایشهای جوانان ما تأثیرگذار است.
مثلا همین شاگردان شما می گویند مسلمانها چنین و چنانند، ولی مسیحیان نه؛ و حكم كلی می دهند. از ایشان سؤال كنید: آیا مرحوم چمران هم دروغگو بود؟! آیا دكتر شریعتی هم دزد بود؟! آیا مرحوم مطهری هم چنین بود؟!
و یا می گویند ما آخوندها را قبول نداریم، یعنی حكم كلی می دهند؛ اگر این شاگردان كلاه خود را قاضی كنند ـ یعنی احساسات را به كناری بگذارند ـ آیا مثل آیت الله طالقانی را هم قبول ندارند؟! آیا مثل آیت الله بروجردی را هم قبول ندارند؟! آیا مثل آیت الله مطهری را هم قبول ندارند؟! خیلی بعید است چنین باشد؛ و با این همه حكم كلی می دهند. این نشان می دهد كه در تفكر این ایام خود دچار احساساتند. عقلانیت آنها نیست كه آنها را به این اظهار نظرها واداشته، بلكه احساسات صرف است.
همین كه مسئله حجاب و روابط آزاد دختر و پسر مسئله اصلی مورد توجه انها است، نشان می دهد بیش از هر چیز احساسات جوانی بر آنها غلبه كرده، و در پشت این كلمات فكری نخوابیده است.
كشف علت یك گرایش قدمی بس مهم و ارزشمند در حل این مشكل است.
اگر شما با چند جوان احساساتی روبرو هستید، می بایست از همین راه آنها را اقناع كنید. نمی خواهد بحثی عمیق و علمی طرح كنید تا آنجا كه بیابند حق با شما است. شاید همین حالا هم می دانند حق با كیست، ولی احساسات، مانع تسلیم آنان شده است.
لذا به نظر نگارنده می رسد كه در عین حال كه تفوق علمی در مسائلی كه نزد آنان مطرح است دارید، تا خودشان وارد بحثی علمی و عقلی نشده اند، شما با آن چنین مباحثی را مطرح نكنید؛ بلكه از راه جلب احساسات مشكلاتشان را حل كنید. چنین جوانانی اگر مسلمان نیك اندیش و نیك عملی را ببینند، و یا جوان مسلمان خوشبختی را ببینند، بیش از آن كه صدها سخنرانی موشكافانه علمی بشنوند، تحت تأثیر قرار خواهند گرفت.
سعی كنید خود شما به گونه ای با آنان رفتار كنید كه به شما علاقمند شوند. آنان را به طور غیرمستقیم متوجه كسانی كنید كه دوست داشتنی، و در عین حال مسلمان معتقدند.
آنان باید بفهمند كه اگر قرار است مسلمان باشند، می بایست مسلمانی از این دست باشند، نه از آن دزدان و دروغگوها، كه البته در همه جا یافت می شوند.
تصویری هم كه جوانان ما از غرب دارند، تصویر كاذبی است. سعی كنید به گونه ای كه حساسیت آنان را برنینگیزد، به آنان نشان دهید كه غربی ها هم مشكلات عدیده اخلاقی و روانی و حتی مادی دارند. واقعیات را به آنان بگویید. به انها بگویید كه اگر نظمی هم در زندگی آنان هست، لزوما از كمال انسانی آنها نیست، بلكه می تواند به سبب عدم نیازشان به تخلف و قانون شكنی باشد. وقتی می توان بین دو جامعه مقایسه كرد كه شرائط یكسانی برای انسانهای آن دو جامعه در نظر گرفت. به آنها تفهیم كنید كه غربی ها اگر در شرائط حادی قرار گیرند كه در شرائط دشواری قرار بگیرند و یا منافعشان در خطر باشد، معلوم نیست چنین رفتاری داشته باشند، و قطعا ندارند. مگر همین الآن از این غافلیم كه مردم امریكا اكثرا طرفدار اسرائیل و بر علیه مردم مظلوم فلسطینند؟! فرق بین واقعیتها و تبلیغات را به آنها نشان دهید. و بالاخره ببینید چه چیزی آنها را تحت تأثیر احساسات قرار داده، شما از همان را راه حقائق را به انها بگویید. البته انكار نمی كنیم كه این كار آسانی نیست، بلكه مشكلتر از یك بحث منطقی و علمی است، كه این علاوه بر معلومات كافی تسلط بر نفس و قوت قلبی می خواهد كه به طور مستمر همراه شما باشد.
البته گمان ما آن است كه شما از پس این كار برمی آیید. نگارنده خود بسیار به چنین افرادی برخورده است كه در محیطهای دانشگاهی دچار احساسات بوده اند، و با چند كلمه منطقی همراه با عطوفت و مهربانی از این رو به آن رو شده اند.
در ابدا رفتار خوب شما را حمل بر استثنا خواهند كرد. باید به آنان نشان بدهید كه این برخاسته از اعتقادات دینی و سنتهای سالم اجتماعی شما است. آن وقت نسبت به جامعه و سنتهای آن خوش بین می شوند؛ و البته این كار تدریج می خواهد. یادتان باشد كه در عین آن كه بر آنان آسان می گیرید و توقعتان را نسبت به آنان كم می كنید، آنان باید در شما تعبد و التزام شما را نسبت به وظائف دینی تان ببینند.
از راه دور، بدون آن كه شرائط بر ما كاملا معلوم باشد، آن هم با تعجیلی كه طبیعت كار پاسخگویی های از نوع ما است، بیش از این چند كلمه در پاسخ به مطلبی كه فرمودید، به ذهن نگارنده نرسید.
اگر باز هم مطلبی بود، با ما در میان بگذارید. ما هر چه بدانیم از آن دریغ نخواهیم كرد.
برای شما آرزوی موفقیت و بهروزی داریم.