• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 10727

پرسش

با عرض سلا م و خسته نباشید !
چندی پیش در مورد مو ضو ع * سر نوشت * در كلا س بحث می كردیم ، آخر بحث به اینجا ختم شد كه: ما نمی توانیم در تغییر سرنوشت خود نقشی داشته باشیم . خدا عالم مطلق است . اگر انتخا بی می كنیم خدا ا ز آن انتخاب ما آگاهی دارد و ما آنچه را كه خدا در سرنوشت ما قرار داده انتخاب می كنیم .
اما من معتقدم كه خدای مهربان به ما اختیار داده تا بر اساس آن انتخاب كنیم و اگر غیر از این با شد آن جبر است . حال شما من را راهنمایی كنید . آیا خداوند برای هر كسی فقط یك سرنوشت مشخص كرده است یا خیر ؟ ... . لطفا" در مورد سرنوشت بیشتر توضیح دهید .
متشكرم

پاسخ

دوست محترم!
«این شبهه تازه ای نیست، بلكه از دیرزمان دستاویز كسانی بوده كه به دنبال توجیه گناهان خود، و طرفدار و طالب آزادی مطلق و بی بندوباری در عمل، در سایه عقیده به جبر بوده اند.
در اشعار منسوب به خیام چنین می خوانیم:
"من می خورم هر كه چو من اهل بود می خوردن من به نزد او سهل بود"
"می خوردن من، حق ز ازل می دانست گر می نخورم علم خدا جهل بود"
(ر.ك. به كتاب "جبر و اختیار"، علامه محمد تقی جعفری، ص83)
اما هر انسانی اگر به نهاد و فطرت خویش مراجعه كند، اختیار و آزادی خود را درك می نماید و هیچ گونه اجبار و اضطراری در كارهای خود احساس نمی كند؛ و هر چه از این شبهات هم برای اوتقریر شود، در یافته های فطری خود تردید نخواهد كرد.
مولوی نیز به همین دیدگاه اشاره كرده است.
"مذهب جبر از قدر رسواتر است زانكه جبری حس خود را منكر است"
"گر نبودی اختیار این شرم چیست این حیا و خجلت و آزرم چیست"
"جور استادان به شاگردان چراست فكرت از تدبیرشان گردان چراست"
"این كه گوئی این كنم یا آن كنم این دلیل اختیار است ای صنم"
البته داشتن اختیار به معنای تفویض نیست، تا بگوئیم اعمال اختیاری ما به اراده و اختیار مستقل ما مربوط است، و مشیت الهی در آن هیچ مدخیلتی ندارد، و كار به ما تفویض شده است، بلكه آن گونه كه امام صادق علیه السلام فرموده است: «لاجبر و لاتفویض، بل امر بین الامرین» یعنی نه جبر درست است و نه تفویض، بلكه راه سومی میان آن دو است.
و این عقیده همه علمای امامیه است.
این سخن علاوه بر اینكه قول مقام عصمت است، صحت آن نیز آشكار است؛ چون مذهب جبر و تفویض، هر یك محاسن و خطاهایی دارد، و دیدگاه امامیه محاسن مذهب و جبر و تفویض را دارد و از خطاهای هر دو هم بر كنار است.
خلاصه پاسخ شبهه بالا این است كه علم الهی بر هر حادثه ای، آنچنان كه واقع می شود، تعلق گرفته است، و لذا افعال اختیاری انسان هم بوصف اختیاریت برای خدای متعال معلوم است. در این صورت عمل انسان، اگر با وصف جبریت تحقق یابد، بر خلاف علم الهی واقع شده است.
مثلاً خدای متعال می داند كه فلان شخص در فلان شرائط تصمیم بر انجام كاری خواهد گرفت و آن را انجام خواهد داد. در این جا علم الهی فقط به وقوع فعل، صرف نظر از ارتباط آن با اراده و اختیار فاعل تعلق نگرفته باشد، بلكه با این فرض كه با اختیار برگزیده می شود، مورد علم الهی است.
پس علم ازلی الهی منافاتی با اختیار و اراده آزاد انسان ندارد.
بله، این كه چگونه می توان به واقعه ای اختیاری قبل از وقوع آن علم داشت، این از خصائص الهی و مربوط به عالم غیب است؛ غیب الهی كه "لیس كمثله شیئ".
در مساله سرنوشت بشر پرسش دیگر این است كه اگر كار انسان واقعاً اختیاری و مستند به اراده اوست، چگونه می توان آن را مستند به اراده و قضاء الهی دانست؟ و اگر مستند به قضاء الهی است، چگونه می توان آن را تابع اختیار و انتخاب انسان به شمار آورد؟
پاسخ این پرسش آن است كه استناد فعل به فاعل انسانی در یك سطح است، و استناد وجود آن به خدای متعال در سطح بالاتری است كه در آن سطح، وجود خود انسان و وجود ماده ای كه كارش را روی آن انجام می دهد و وجود ابزارهایی كه كار را به وسیله آنها انجام می دهد، همگی مستند به خداست.
پس تاثیر اراده انسان، به عنوان جزء اخیر از علت تامه، در كار خودش منافاتی با استناد وجود همه اجزاء علت تامه به خدای متعال ندارد، و این خدای متعال است كه وجود جهان و انسان و همه شؤون وجودی او را در دست قدرت خود دارد و همواره به آنها وجود می بخشد و نو به نو آنها را می آفریند و هیچ موجودی در هیچ حالی و در هیچ زمانی بی نیاز از او نیست و استقلالی از او ندارد؛ بنابراین كارهای اختیاری انسان هم بی نیاز از خدای متعال و خارج از قلمرو اراده او نخواهد بود، بلكه اراده انسان مانند اصل وجودش وابسته به اراده الهی است و اراده خدای متعال برای تحقق آن ضرورت دارد. (آموزش عقاید استاد محمد تقی مصباح، ص185).
برای كسب اطلاعات بیشتر به كتاب "جبر و اختیار"، اثر علامه محمد تقی جعفری و كتاب "حكمت الهی"، اثر مرحوم استاد الهی قمشه ای مراجعه فرمایید.
خدا نگهدار شما.

مشاور : موسسه ذکر | پرسش : پنج شنبه 29/3/1382 | پاسخ : شنبه 15/1/1383 | | | 0 سال | معارف اسلامي | تعداد مشاهده: 145 بار

تگ ها :

UserName