• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تُحِلُّواْ شَعَآئِرَ اللّهِ وَلاَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلاَ الْهَدْيَ وَلاَ الْقَلآئِدَ وَلا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
سوره : المائدة  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : شعر
فعل : شِعر
معنی : «شعور» دانستن، توجه به ريزکاري ها، زيركى، درك، دقّت «اشعار» اعلام ، فهماندن «شعائر» جمع شعيره: علامت، نشانه «شعائر اللّه» محلهاى معلوم و نشاندار، محل عبادت، محل معين براى عبادت، علامت، نشانه، آيين، رسم «مشعر» بيابان معروف ما بين منى و عرفات، مزدلفه «شِعر» سخن داراي وزن و قافيه، سرودن، شعر گفتن، خيال پردازي، جمع آن «شعراء» «شاعر» سراينده، شعرگو
توضیح : «شعائر اللّه» محلهاى معلوم و نشاندارى است كه خدا آنها را محل عبادت قرار داده و هر محل معين براى عبادت مشعر آن عبادت است. شتران قربانى شعائر اللّه‏ هستند كه به واسطه ذبح آنها به خدا عبادت مى‏شوند و خدا را ياد مى‏آورند. شتراني كه كوهان آنها را از طرف راست مى‏شكافند و با خود از ميقات سوق مى‏دهند و اين عمل را اشعار و سياق گويند. مشعر: بيابان معروفى است ما بين منى و عرفات آن را مشعر گفته‏اند كه محل معين و معلومى است براى قسمتى از اعمال حج كه مبيت، نماز، دعا و غيره باشد [بقره:198]. طبرسي گويد: شعور اول علم است از راه مشاعر و حواس... و به قولى شعور ادراك دقيق است و مأخوذ از شَعر به معنى موى كه دقيق و نازك است و از آن است شاعر كه به اقامه وزن و نظم متفطن است طورى كه ديگران نيستند. شاعر به علت فطنت و دقّت معرفت شاعر ناميده شده است. شعر در اصل به معنى دانستن و توجّه خاص و علم ‏دقيق است و در اصطلاح به كلام موزون و قافيه دار گفته شده است كه در آن دقت و ذوق مخصوص به كار رفته است. معمولا شعر بيشتر توأم با تخيّلات است كه در خارج مصداق حقيقى ندارند و شاعر به قدرت خيال خويش آنها را در قالب الفاظ ريخته است. كفار مكّه كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را شاعر مى‏گفتند منظورشان آن بود كه اين شخص خيال پرداز است و كلماتش واقعيّت واقعيّت ندارد. در قرآن به شعر جاهليّت و شعر غير مسؤل حمله شده، شعرى كه در خدمت هوسهاى شخصى است و قابل پياده شدن در عمل نيست، و گرنه شعر مفيد و مبيّن حقيقت مورد نظر قرآن و اولياي دين است چنانكه از استثناء در آيه [شعراء:224-227]‏ روشن مي گردد. علامه امينى در جلد دوم الغدير ص 1 تا 24 در خصوص شعر ممدوح و شعراء حق مطلب را ادا كرده است طالبان تحقيق به آنجا رجوع كنند.