سوره :
البقرة
آیه شماره :
233
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)
سوره :
لقمان
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
ولد
فعل :
ولد
معنی :
فرزند، بچه، فرزند، کودک، اولاد جمع ولد فرزندان
«وِلادَتْ» زاييدن، توليد نسل، توليد مثل، پديد آوردن
«والد» پدر حقيقى و «والده» مادر حقيقى انسان
«وليد» فرزند، کودک، خادم، كسى كه از ولادتش چندان نگذشته، جمع آن «ولدان»
توضیح :
ولد، فرزند؛ خواه فرزند انسان باشد ياغير آن، بر مذكر ومونث، تثنيه و جمع اطلاق مىشود
والد پدر حقيقى و والده مادر حقيقى كه انسان از آن دو بوجود آمده است به خلاف اب و ام كه اعم اند. و «وليد» به كسى گفته مىشود كه از ولادتش چندان نگذشته... و چون بزرگ شد ديگر به او وليد گفته نمىشود. (مفردات راغب)