• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 31
تعداد نظرات : 2
زمان آخرین مطلب : 3378روز قبل
اهل بیت

زندگی پیامبر اكرم(ص) قبل از بعثت چگونه بوده و چكار كرده است كه به پیامبری مبعوث شده است؟

پاسخ: گر چه این سؤال نیازمند بحث مبسوط است و از دیدگاههای مختلف كلامی، فلسفی، عرفانی وقرآنی قابل طرح و تحلیل است. امّا به دلیل رعایت اختصار به طور خلاصه به مطالبی اشاره می‌شود:

1. اولاً، به نظر می‌رسد كه درباره سؤال یاد شده، كاملتر پاسخ را خداوند در قرآن كریم داده، آن جا كه فرموده است: الله اعلم حیث یجعل رسالته(انعام: 124.) در این آیه بدین نكته اشاره شده كه خداوند می‌داند چه كسی شایستگی نبوت و لیاقت رسالت الهی را دارد. برای نزدیك شدن مطلب به ذهن بنا چار مسأله را در قالب مثال باید مطرح نمود، گر چه فاصله این مثال با ممثل از زمین تا آسمان است، همان طوری كه هر شاگرد لیاقت دریافت معدل 20 را ندارد، و هر كس سزاوار نشستن بر كرسی استادی در دانشگاه را پیدا نمی‌كند، و هر ورزشكاری شایسته دریافت مدال طلا و جام زرین مسابقه را ندارد، و باید در هر كدام از مثال‌های یاد شده شرایط، امتیاز و لیاقت آن را احراز كند تا بتواند به جای بزرگان تكیه بزند و به گفته حافظ شیرازی:

تكیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

تا كه اسباب بزرگی همه آماده شود

از دقت در همین مثال‌ها معلوم خواهد شد كه چه كسی می‌تواند به مقام نبوت و رسالت برسد:

گوهر پاك بباید كه شود قابل فیض

ور نه هر سنگ و كلوخ لؤلؤ و مرجان نشود

ثانیاً، اگر پاسخ یاد شده با این تقریر بیان شود شاید گویاتر باشد: همان طوری كه هر لامپ به اندازه ظرفیت خود می‌تواند جریان الكتریسیته دریافت كند و اگر از اندازه ظرفیت او بیشتر بشود لامپ منفجر می‌گردد. جان و روان آدمیان نیز چنین است و هر كسی به اندازه ظرفیت وجودی خود می‌تواند فیض الهی را دریافت كند، لذا انبیا به دلیل استعداد وجودی و ظرفیت هستی خود می‌تواند هدایت، رحمت، نبوت، رسالت و كلام خدا را بدون واسطه یا به واسطه جبرئیل از خداوند دریافت كند.‌ امّا سایر افراد بشر به طور غیر مستقیم و به واسطه پیامبران الهی حكم خدا را دریافت می‌كنند و هرگز توان و ظرفیت آن را ندارند كه به طور مستقیم در معرض تابش نور وحی و تجلی كلام الهی قرار گیرد. به همین جهت است كه هر كسی به اندازه توان و ظرفیت خود كمال دریافت می‌كند.

بیان یاد شده نباید موجب این توهم شود كه چرا خداوند به همه كس ظرفیت و لیاقت پیامبر شدن را نداده است. زیرا اولاً، در نظام آفرینش هرگز جا برای تبعیض نیست، آن چه وجود دارد تفاوت است. ثانیاً، هر موجود مظهر یك اسم از اسمای الهی است، و پیامبر اكرم مظهر اسم اعظم الهی است اسم الله است و آن همه اسما و صفات دیگر را در خود جمع كرده است. پس كسی كه مظهر اسم جامع همه اسماء است، سزاوار است كه پیامبر خاتم باشد.( امام خمینی، روح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، با مقدمه سید جلال آشتیانی، نشر مؤسسه آثار امام، 1372 ش، ص 89(

ثالثاً، در بعضی از روایات آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض».( مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم، نشر صدرا، چاپ دهم، 1357 ش، ص 60) نظام هستی بر اساس عدالت استوار است. بنابراین در تمام شئون نظام آفرینش عدل برقرار است، لذا خداوند سبحان نیز مقام نبوت را به افرادی می‌دهد كه سزاوار آن است و اگر به هر كسی بدهد خلاف عدل خواهد بود.

ثالثاً، طبق دیدگاه عرفا هر كسی بر اساس اقتضا و ظرفیت عینی ثابت شان كه همان صور علمیه آنان است وجود پیدا می‌كند به عنوان مثال حرف «دال» باید به كمر خمیده باشد و كسی حق ندارد بگوید چرا همانند «الف» راست قامت نیست. زیرا اگر مثل الف راست قامت خلق می‌شد دیگر او «دال» نبود. بلكه الف بود.

رابعا، خداوند وجود اشیا را به آنان می‌دهد، ظرفیت و حد وجودی‌شان لازمه همان وجود آنان است كه به صورت جعل مستقل انجام نمی‌شود. بلكه به اصطلاح فلاسفه، ذاتی آنان است و هر موجود حد وجودی خاصی دارد.

برهان مسأله آن است كه مسئولیت الهی و اجتماعی هر كس به اندازه معرفت و روحیه اجتماعی و توان فكری و علمی اوست. اگر قرار باشد هر مسئولیتی به هر كسی داده شود، نظام عالم بر هم خواهد خورد و این خلاف حكمت الهی است. پس چون مسئولیت‌ها برابر معرفت‌ها تقسیم شده است، اگر انسان بتواند به خوبی از عهده وظایفی كه فعلاً بدان‌ها موظف و مكلف هستند برآید، آن گاه معلوم خواهد شد كه توان و استعدادهای وجودی وی چه اندازه و شایسته كدام سمت بوده است.

از آن چه گفته شد معلوم گردید كه اگر چه انبیای الهی همه از جنس بشراند لذا در قرآن از قول پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ آمده: «انا بشر مثلكم». امّا آنها ظرفیت و لیاقت و شایستگی‌های خاصی داشته‌اند كه هر كس به آن مقامات نمی‌رسند.

سه شنبه 7/11/1393 - 14:3
اهل بیت


تعداد همسران پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ كه مورخین در آنها اتفاق نظر دارند و به عنوان همسران عقدى كه به خانه نبى مكرم آمدند و حضرت با آنها عروسى نمود 11 زن مى باشد كه فهرست اجمالى[1] آن عبارت است از:
1ـ حضرت خدیجه بنت خویلد؛ 2ـ سوده بنت زمعة؛ 3ـ عائشه بنت ابى بكر؛ 4ـ حفصه بنت عمر؛ 5ـ زینب بنت خزیمه (ام المساكین)؛ 6ـ اُمّ سلمة (هند) بنت بنت أبى اُمیّة؛ 7ـ زینب بنت حجش؛ 8 ـ اُمّ جیبه (رملة) بنت أبى سفیان؛ 9ـ جویریة بنت الحارث؛ 10ـ میمونه بنت الحارث؛ 11ـ صفیة بنت حىّ.
البته سعى شده است این فهرست بر حسب و ترتیب ازدواج ثبت گردد. ضمناً علاوه بر این همسران عقدى كه جزء زنان آزاد بوده اند، حضرت همسران دیگرى از كنیزكان داشته اند و نیز در تاریخ آمده است كه آن حضرت خواستگارى نسبت به برخى زنان دیگر نمودند و یا حتّى علاوه بر خواستگارى، عقد نیز نمودند لكن منتهى به عروسى و رابطه زناشویى نگردید و یا این كه بودند زنانى كه خودشان را به نبى مكرم اسلام ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ هبه كردند و فهرست اجمالی[2] آنها عبارت اند از: 1ـ عالیة بنت ظبیان؛ 2ـ اسماء (اُمیّة) بنت نعمان؛ 3ـ المستعیذه (یا اُمیّة یا فاطمة یا ملیكة یا بنت ضحاك، نام هاى متفاوتى كه از این زن آمده است)؛ 4ـ الغّفاریة؛ 5 ـ اُمّ شریك؛ 6ـ اسما بنت صلت؛ 7ـ لیلى بنت خطیم انصارى؛ 8ـ ماریه قبطیة (از كنیزكان و مادر حضرت ابراهیم ابن محمد ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ ؛ 9ـ ریحانه بنت عمر (از كنیزكان)؛ 10ـ قرظیّة (از كنیزكان).
توضیح مختصر راجع به همسران یازده گانه:
1ـ حضرت خدیجه دختر خویلد، قریشى و از خاندان بنى اسد و اولین همسر و اوّل مسلمان زن و مادر زهراى مرضیه و دیگر فرزندان رسول گرامى ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ (غیر از جناب ابراهیم كه مادرش ماریه قبطیّة بود) و سیّده زنان بهشت است.[3]
2ـ سودة دختر زمعة قریشى و از خاندان بنى اسد، دومین همسر نبى گرامى و اولین زنى كه بعد از وفات حضرت خدیجه به عقد و به همسرى نبى مكرم در آمد. و او تنها زنى است كه بعد از رحلت خدیجه در سرزمین مكه به خانه پیامبر اكرم آمده بود، زیرا بقیه همسران در مدینه به خانه پیامبر آمده بودند.[4]
3ـ عایشه دختر ابى بكر خلیفه اول و از خاندان تیمى ها، سومین همسر كه به خانه پیامبر آمد. اولین همسر ایشان در مدینه بعد از هجرت و جوان ترین و تنها دختر باكره اى كه پیامبر با او ازدواج نمودند.[5]
4ـ زینب دختر خُزیمة مشهور به ام المساكین، كه همسر قبلى او شهید شده بود و او چهارمین همسر و دومین همسر در مدینه براى نبى مكرم مى باشند، ظاهراً در سال دوّم هجرى به عقد رسول ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ در آمد.[6]
5ـ حفصة دختر عمر خلیفه دوّم از خاندان عدىّ، ایشان وقتى شوهرشان فوت كرد پدرش خلیفه دوّم از خلیفه اول و سوم تقاضاى ازدواج با حضور را نمود لكن آنها نپذیرفتند و لذا از روى ناراحتى خدمت نبى مكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ رفت اینجا بود كه حضرت او را به همسرى انتخاب كرد.[7]
6ـ هند دختر أبى اُمیة مشهور به اُم سلمه از قبیله مخزومى و از اندك زنان مهاجر به حبشه بود آنگاه به مكه برگشتند ولى وقتى مواجه با مهاجرت نبى مكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ به مدینه شده بودند آنها نیز به مدینه هجرت نمودند تا این كه همسر ایشان شهید شدند، آنگاه در سال چهارم به عقد پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ در آمد.[8]
7ـ زینب دختر جحش از خاندان نوفل دختر عمه رسول اكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ و شوهر اول او زید بن حارثه پسر خوانده رسول گرامى بود بعد از طلاق و جدایى به همسرى پیامبر در آمد كه داستان آن در قرآن كریم نیز آمده است.[9]
8ـ اُمّ حبیة (رملة) دختر ابوسفیان و خواهر معاویه و از خاندان بنى امیة، او بر خلاف خانواده اش در همان مكه اسلام آورد و جزء زنان مهاجر به حبشه، قبل از هجرت پیامبر اكرم است، لكن شوهر ایشان در سال ششم هجرى در حبشه رحلت نمود در همین زمان پیامبر توسط پیكى از او خواستگارى و او را عقد نمود و در سال هفتم هجرى او به مدینه برگشت و به خانه پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ آمد.[10]
9ـ جویریة دختر حارث از رؤساى یهود بنى مصطلق و همسر یك مرد یهود بود كه در جنگ مسلمین با بنى مصطلق شوهرش كشته و خود اسیر شد و به كنیزى یكى از سپاهیان اسلام در آمد، ولى پیامبر بهاى او را پرداخت و آزادش نمود در ازاى ازدواج با او، و جویریة این شرط را پذیرفت و به خانه پیامبر آمد.[11]
10ـ میمونه دختر حارث هلالیة در سال هفتم هجرى وقتى شوهرش فوت نمود، به خانه پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ و به عقد ایشان در آمدند.[12]
11ـ آخرین همسر نبى مكرم یك دختر یهودى از قوم بنى نظیر است كه قبل از اسارتش در جنگ مسلمین خواب پیامبر را دیده بود و شدیداً ارادتمند به حضرت بود او صفیّة دختر حىّ از بزرگان بنى نظیر بود البته ایشان نیز شوهر یهودى داشت كه در جنگ مسلمین كشته شده بود.[13]
امّا فرزندان پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ[14]
اگر چه در تعداد پسران آن حضرت اختلاف است ولى همگى اتفاق دارند كه غیر از ابراهیم كه در مدینه از ناحیه ماریه قبطیه براى پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ به دنیا آمده همه فرزندان آن بزرگوار در مكه و تنها از ناحیه حضرت خدیجه نصیب پیامبر اكرم گردید و همگى آنها در زمان حیات پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ از دنیا رفتند و فقط حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ بعد از رحلت پیامبر ـ صلى الله علیه وآله وسلم ـ به شهادت رسید و براى آن حضرت هیچ نوه اى باقى نمانده است جز از ناحیه حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ. امّا نام فرزندان آن حضرت «1ـ رقیه؛ 2ـ زینب؛ 3ـ اُم كلثوم؛ 4ـ فاطمه ـ سلام الله علیه ـ ؛ 5ـ قاسم (كه اولین فرزند آن حضرت و كنیه اش از همین بابت ابوالقاسم است)؛ 6ـ عبدالله. لكن در این كه آیا «طیب و طاهر» پسران سوم و چهارم حضرت بودند یا اسم هاى دیگر عبدالله مى باشند، اختلاف است» و آخرین فرزند ایشان «ابراهیم»[15] است كه در مدینه از ناحیه ماریه به دنیا آمد ولى در همان حیات پدر بزرگوار از دنیا رفت.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]. ابن هشام، السیرة النبویّة، با تصحیح و تعلیق چند نفر، قم، انتشارات ایران، 1363ش، ج4، ص293 تا 298؛ ابن أثیر، عزالدین ابوالحسین على بن ابى الكرم الشیبانى، اسد الغابة فى معرفة الصحابة، بیروت، دارالحیاء التراث العربى، ج1، ص32ـ33؛ ابن أثیر، الكامل فى التاریخ، تحقیق مكتب التراث، بیروت، دارالاحیاء التراث العربى، چاپ چهارم، 1414ق. ج1، ص655 تا 657؛ ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبّر، الإستیعاب فى معرفة الأصحاب، تحقیق: محمد على البجاوى، قاهره، دار نهضة مصر للطبع و النشر، الفجالة، ج1، ص44ـ46؛ یعقوبى، تاریخ الیعقوبى، قم، مؤسسه و نشر فرهنگ اهل بیت(ع)، ج2، ص84ـ86؛ عسكرى، سید مرتضى، نقش عایشه در تاریخ اسلام، مترجمین دارنیا، نجمى و هریسى، تهران، مجمع علمى اسلامى، چاپ چهارم، 1368، ج1، ص54ـ67.
[2]. همان.
[3]. طبرى، تاریخ طبرى، بیروت، دارالكتب العلمیّة، الطبعة الثانیة 1408ق، ج1، ص521ـ522؛ ابن اثیر، اسد الغابة، همان، ج5، ص434ـ439؛ الاستیعاب، همان، ص16؛ الانوسى، ابى محمد على بن احمد بن سعید بن خرم الاندسى، جمهرة أنساب العرب، قاهره، دارالمعارف، الطبعة الرابعة، ص16.
[4]. اسد الغابة، همان، (صفحات به ترتیب معرفى اشخاص با توجه به ردیف متن) ج5، ص4ـ501 و 466 و 6ـ525 و 560 همراه ص9ـ588 و 5ـ463 و 4ـ573 و 2ـ419 و 1ـ550 و 1ـ490؛ و الاستیعاب، همان، (صفحات به ترتیب معرفى اشخاص با توجه به ردیف متن) 1867 و 5ـ1881 و 1853 و 12ـ1811 و 1ـ1920 و 1843 همراه 1929 و 5ـ1804 و 18ـ1914و 3ـ1871.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. همان.
[8]. همان.
[9]. همان.
[10]. همان.
[11]. همان.
[12]. همان.
[13]. همان.
[14]. تاریخ طبرى، همان، ج1، ص2ـ521؛ و جمبهرة النساب العرب، همان، ص16ـ15؛ الاستیعاب، همان، ج4، ص19ـ18؛ اسد الغابة، همان، ج5، ص6ـ435؛ الكامل فى التاریخ، همان، ج1، ص7ـ655؛ نقش عایشه در تاریخ اسلام، همان ج1، ص67ـ54.
[15]. تاریخ طبرى، همان، ج1، 2ـ521؛ تاریخ یعقوبى، همان، ج2، ص9ـ87.

سه شنبه 7/11/1393 - 14:1
اهل بیت

 

 

دامنه كوه عرفات در زمان صدر اسلام، كلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته برخی مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر آنرا به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.

 

 رسول گرامی اسلام (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماع عظیم و با شكوه حجاج بیان داشت:

 

... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این مکان ملاقات نكنم. شما به زودی بسوی خدا باز می گردید. در آن جهان به اعمال نیك و بد شما رسیدگی می شود. به شما توصیه می كنم هركس امانتی نزد اوست به صاحبش برگرداند. 

 

ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام ، حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می كنم كه به زنان نیكی كنید زیرا آنها امانتهای الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند.

 

... من در میان شما دو چیز به یادگار می گذارم كه اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یكی كتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است.

 

هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یكدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر اینكه آنرا به رضایت به  دست آورده باشد..

سه شنبه 7/11/1393 - 13:58
اهل بیت

 
امیرمؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) فرمود: من ، فاطمه ، حسن و حسین نزد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) بودیم . آن حضرت به ما رو كرد و گریست . من گفتم : چرا گریه مى كنید یا رسول الله ؟
فرمود: مى گریم براى آنچه با شما عمل مى شود.
گفتم : آن چه باشد یا رسول الله ؟
فرمود: گریه كنم از ضربتى كه بر فرق تو زنند و از سیلى كه بر گونه فاطمه زنند و از نیزه اى كه بر ران حسن زنند و زهرى كه به او نوشانند و از قتل حسین .
اهل بیت گریستند. گفتم : یا رسول الله ! خدا ما را نیافریده جز براى بلا.
فرمود: مژده گیر اى على ! كه خداى عزوجل با من عهد كرده كه دوستت ندارد جز مؤمن و دشمنت ندارد جز منافق

 

منبع.مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

سه شنبه 7/11/1393 - 13:53
اهل بیت

 

 

هرزه گویی سندی بر تب هذیان زده هاست
زاده ی ذهن عقب مانده ی شیطان زده هاست

چاله ای در بغل چاه ندانم کاری ست
راه بیراهه و مسدود بیابان زده هاست

مثل هر بار دگر تکیه به هر پرده دری
آخرین حربه ی بی پوشش عریان زده هاست

ما که آسوده تر از قبل به دریا زده ایم
وحشت از غرق شدن لنگر طوفان زده هاست

ما به چاقوی خودی ، ناخودی عادت داریم
تیغ ما تیزتر از فتنه ی عصیان زده هاست

ریشه در قمصر کاشان زده آب رُختان
سعی بر بردن آن خواب پریشان زده هاست

شأن ما نیست در این عرصه كه پا پس بكشیم
این فقط چاره ی آن تازه به دوران زده هاست

ما به معراج تو در اوج ترین پروازیم
خار این است که در خاطر نسیان زده هاست

شاعر : شکیبا غفاریان

سه شنبه 7/11/1393 - 13:52
حجاب و عفاف
سه شنبه 7/11/1393 - 13:51
اهل بیت
ابوبصیر گفت بعد از درگذشت حضرت صادق (ع) پیش ام حبیبه رفتم تا او را در این مصیبت تسلیت بگویم.تا چشمش به من افتاد شروع به گریه کرد من نیز از حال او به گریه افتادم آنگاه گفت ابا محمد : اگر حضرت صادق (ع) را هنگام مرگ مشاهده می کردی چیز عجیبی می دیدی.در آن لحظات آخر چشم باز کرده فرمود هرکس بین من و او خویشاوندی هست بگویید بیاید همه را گرد من جمع کنید سفارشی دارم ، ام حمیده گفت تمام خویشاوندان آن جناب را جمع کردیم در این موقع امام صادق (ع) نگاهی به آنها نموده فرمود : (( ان شفاعتنا لاتنال مستخفا بالصلوة )) شفاعت ما خانواده نخواهد رسید به آنکسی که نمازش را سبک شمارد.  محاسن برقی جلد 1 صفحه 80 ، پند تاریخ جلد 5 صفحه 229
دوشنبه 6/11/1393 - 23:25
مهدویت

طبق بیان روایات حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در اولین اقدام خود بعد از ظهور، خود را به جهانیان معرفی می فرماید و امر ظهورش را به مردم اعلام می نماید.
امام باقر علیه السلام در این زمینه می فرماید: هنگامی که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند به کعبه تکیه می زند و می گوید: « بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین » سپس خود را معرفی می نماید که: من بقیه الله، من خلیفه الله و حجت الهی در میان شما هستم. در آن حال هر کسی به او سلام می کند، می گوید: « السلام علیک یا بقیه الله ».(1)
در روایتی دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید: قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به دیوار کعبه تکیه داده و مردم جهان را مخاطب قرار می دهد و می فرماید: هر کس بخواهد آدم و شیث را ببیند، اینک منم آدم و شیث، هر کس بخواهد نوح و سام را ببیند، اینک منم نوح و سام، هر کس بخواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند، اینک منم ابراهیم و اسماعیل، هر کس بخواهد موسی و یوشع را ببیند، منم موسی و یوشع، هر کس بخواهد عیسی و شمعون را ببیند، منم عیسی و شمعون، ‌هر کس بخواهد محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام را ببیند، منم محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام، هر کس بخواهد حسن و حسین را ببیند، منم حسن و حسین، هر کس بخواهد امامان از اولاد حسین علیه السلام را ببیند، منم آن امامان معصوم از نسل پاک حسین علیه السلام،‌اینک سخنان مرا گوش کنید تا شما را از آن چه شنیده و می دانید و آن چه تا کنون نشنیده و نمی دانید، خبر دهم... .(2)
این که حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف در مقام معرفی خود اسامی پیامبران و امامان علیهم السلام را می برد، به خاطر این است که ایشان عصاره و تجسم کامل اهداف و آرمان هایی به شمار می رود که انبیا و اوصیا برای آن مبعوث شده اند؛ و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نماد کامل همه آرزوهای تاریخ بشر است که تلاش انبیاء و ائمه علیهم السلام را به ثمر می نشاند.
پی نوشتها :
1. سی صادق شیرازی . المهدی فی القرآن، ص76.
2. بحارالانوار، ج53،ص9.

دوشنبه 6/11/1393 - 23:8
اهل بیت

 

مطابق برخى از روایت اصلاحات حضرت مهدى علیه السلام فراگیر بوده و شامل همه افراد روى زمین خواهد شد.
از امام حسن مجتبى علیه السلام نقل شده كه فرمودند:((خداوند در آخرالزمان مردى را بر مى انگیزاند كه كسى از منحرفان و فاسدان نمى ماند مگر اینكه اصلاح گردد)). (1)
امام باقر علیه السلام مى فرمایند:((هنگامى كه حضرت قائم ما قیام كند دستش را بر سر بندگان خدا مى گذارد و خردهایشان را جمع كرده (تمركز مى بخشد و رشد مى دهد) اخلاقشان را كامل مى كند)). (2)
رسول خدا صلى الله علیه و آله به حضرت فاطمه علیها السلام مى فرمایند:((خداوند از نسل این دو (حسن و حسین علیهم السلام ) شخصى را بر مى انگیزد كه دژهاى گمراهى را مى گشاید و دل هاى سیاه قفل خورده را تسخیر مى نماید)). (3)
پی نوشتها:
1- اثبات الهداة ، ج 3 ، ص 524.
2- كافى ، ج 1 ، ص 25.
3- عقد الدرر ، ص 152؛ اثبات الهداة ، ج 3 ، ص 448.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران

دوشنبه 6/11/1393 - 23:6
اهل بیت

در اینکه مراد از علی بن الحسین-ع- در زیارت عاشورا آیا امام سجاد -ع-است یا حضرت علی اکبر-ع- نمی توان قضاوت قطعی کرد , لکن به حسب برخی از شواهد وقراین اینگونه به نظر میرسد که مراد حضرت علی اکبر-ع- است چون اولا دراین سلامها مخاطب زیارت عاشورا امام حسین -علیه السلام -و شهدای کربلا می باشند که در کربلا مدفونند . وثا نیا این که در برخی دیگر از زیارات امام حسین -علیه السلام- که در ادامه ان سلام به شهدا نیز امده حضرت علی اکبر-ع- به سلام خاص مورد توجه قرار گرفته اند از جمله در زیارت مطلقه آن حضرت که در مفاتیح آمده است . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، كد: 2/100106206)

دوشنبه 6/11/1393 - 23:4
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته