• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 9
زمان آخرین مطلب : 5642روز قبل
دانستنی های علمی

فیلم های همایش های چهره های ماندگار رو می خواستم. کی میتونه برام به ایمیلم بفرستدش

h_gholamalinejad@yahoo.com

يکشنبه 26/8/1387 - 18:14
دانستنی های علمی

حافظ: الا ای طالع فرخ که قدر وقت می دانی

         گوارا بادت این عشرت که داری روزگاری خوش

يکشنبه 26/8/1387 - 18:13
دانستنی های علمی

جبران خلیل جبران: هر جای زمین را که بکاوی گنجی خواهی یافت با این شرط که با ایمان یک دهقان زمین را بکاوی.

يکشنبه 26/8/1387 - 18:11
دانستنی های علمی

آلبرت اینیشتن: زیبا ترین چیزی که می توانیم تجربه کنیم راز و رمز است.

يکشنبه 26/8/1387 - 18:10
دانستنی های علمی

آلبرت اینیشتن: از ذهن خود برای اندیشیدن استفاده کنید نه برای انبار کردن اطلاعات.

يکشنبه 26/8/1387 - 18:9
دانستنی های علمی

ناپلئون هیل:مترصد فرصت های زندگی باشید

يکشنبه 26/8/1387 - 18:7
آموزش و تحقيقات

اینشتین در سال 1905سه نظریه مهم «نسبیت خاص»،«كوآنتومى بودن نور» و «حركت براونى ذرات» را ارایه كرد كه هركدام تحول بسیار مهمى در حوزه خود ایجاد كرده اند.به همین مناسبت انجمن بین المللى فیزیك محض و كاربردى سال 2005 را به مناسبت یكصدمین سال ارائه این نظریه ها و پنجاهمین سال درگذشت وى سال جهانى فیزیك نامگذارى كرد تا توجه جهانیان به اهمیت فیزیك جلب شود و تلاش هایى براى ترویج این علم صورت گیرد. در ایران نیز درسال 1384 برنامه هایى براى بزرگداشت سال فیزیك برگزار مى شود. به همین مناسبت خلاصه اى از زندگى نامه اینشتین را از خبرگزارى ایسنا انتخاب كردیم كه از نظرتان مى گذرد.

آلبرت اینشتین در 24 اسفندماه سال 1258 هجرى شمسى در شهر اولم (ulm) آلمان به دنیا آمد. «هرمان» پدر وى یك مهندس برق بود كه تبحر چندانى در امور اقتصادى نداشت. مادرش «پائولین» نیز زنى خانه دار بود كه گاهى ویولن تدریس مى كرد. خانواده آلبرت یك سال بعد از تولد او به مونیخ مهاجرت كردند. اینشتین در 9 سالگى (1267) تحصیلات خود را در مدرسه «لوئیت پولد» مونیخ آغاز كرد و با وجود مهاجرت خانواده اش در سال 1273 به ایتالیا در این مدرسه شبانه روزى ماند.

اینشتین یك سال بعد به خانواده اش در «پاویا» ملحق شد و سپس به مدرسه «كانتونال» در شهر «آرا» واقع در سوئیس رفت. آلبرت 17 ساله در سال 1275 رسماً به تابعیت سوئیس درآمد و در همان سال پس از اخذ دیپلم در مركز صنعتى فدرال ETH در شهر زوریخ در رشته ریاضى و فیزیك نام نویسى كرد. وى چهار سال بعد موفق به دریافت دیپلم از این مركز شد و در سال 1280 در سن 22 سالگى شهروند سوئیس شد. اینشتین در سن 23 سالگى (1281) در موسسه ثبت اختراعات در شهر برن استخدام شد و در همان سال پدرش را از دست داد. وى در سال 1282 با «میلوا ماریك» ازدواج كرد كه حاصل آن دو پسر به نام هاى هانس آلبرت (1352-1283) و ادوارد (1344-1289) بود. پسر بزرگ آنها بعدها در رشته مهندسى مكانیك (هیدرولیك) تحصیل كرد و یك مهندس موفق شد. ادوارد فرزند دیگر آنها به بیمارى شیزوفرنى علاج ناپذیرى دچار بود. آنها یك دخترخوانده به نام «لیزرل» نیز داشتند كه قبل از ازدواج آنها از پدر و مادر دیگرى به دنیا آمده بود. اینشتین در سال 1284 مقاله هاى متعددى را در زمینه كوانتوم هاى نور و اثر فوتوالكتریك، هم ارزى انرژى و جرم، نسبیت خاص، حركت براونى ذرات در نظریه اتمى، نظریه كوانتومى براى مواد حالت جامد و اصول نسبیت عام در مجله Annalen der physik آلمان به چاپ رساند. وى در سال 1288 در سى سالگى دانشیار دانشگاه زوریخ شد و تحقیقات بیشترى روى نظریه كوانتومى خود انجام داد. اینشتین دو سال بعد هنگامى كه به عنوان استاد در دانشگاه «كارل فردیناند» شهر پراگ مشغول كار بود، خمیدگى نور (نور ستاره ها) در هنگام خورشیدگرفتگى را پیش بینى كرد.

وى در سال 1291 در سن 33 سالگى با رتبه استادى به ETH مركزى كه چهار سال در آن تحصیل كرده بود، رفت. اینشتین دو سال بعد همزمان با آغاز جنگ جهانى اول به استادى دانشگاه برلین رسید. اینشتین از جمله امضاكنندگان بیانیه موسوم به «بیانیه اى به اروپائیان» در سال 1294 بود كه براساس آن برائت خود از نظامى گرى دولت آلمان را اعلام كرد. وى در همان سال مقاله مشهور معادلات نسبیت عام را به چاپ رسانید و سال بعد كتابى در مورد همین نظریه منتشر كرد. اینشتین در سال 1295 به ریاست انجمن فیزیك آلمان رسید. محاسبه تكانه كوانتوم هاى نورى از جمله موفقیت هاى علمى وى در آن سال بود. این فیزیكدان برجسته در سال 1296 به مدیریت مركز «سزار ویلهلم» آلمان كه موسسه حمایت كننده تحقیقات در آن كشور بود، منصوب شد. وى در همان سال مقاله هاى معادلات كیهان شناسى و تكانه كوانتومى را منتشر كرد. اینشتین در سال 1298 در سن چهل سالگى از همسر اول خود جدا شد و با دختر خاله اش «الزا» ازدواج كرد. وى از شوهر سابقش دو دختر به نام هاى «الیزه» و «مارگوت» داشت كه بنابر قانون پس از ازدواج نام فامیلى اینشتین را اخذ كردند. در همان سال بود كه نظریه هاى وى در مورد خمیدگى نور به عینه اثبات شد. در سال 1299 با اوج گرفتن تبلیغات ضدیهودى اذهان عمومى شدیداً نسبت به اینشتین و نظریه نسبیت عام وى تحریك شده بود. اینشتین سال بعد براى اولین بار به آمریكا سفر كرد و در سال 1301 ضمن كار بر روى نظریه میدان هاى واحد به پاس تحقیقات فراوانش در زمینه فیزیك نظرى و به ویژه كشف قانونمندى اثر فوتوالكتریك موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیك شد. در سال 1303 مركز اینشتین در برج اینشتین در «پوتردام» افتتاح شد. در همان سال مقاله اینشتین - بوز (فیزیكدان هندى) در باب افت و خیزهاى آمارى به چاپ رسید. وى پنج سال بعد براى آگاهى اذهان عمومى مقاله دیگرى در مورد نظریه وحدت میدان گرانشى و میدان الكترومغناطیسى منتشر كرد.

اینشتین در سال 1309 (در سن 51 سالگى) بار دیگر در میان استقبال گسترده مردم آمریكا به آن كشور سفر كرد. در سال 1311 با حفظ سمت استادى نیمه وقت در دانشگاه برلین تدریس در مركز تحقیقات و مطالعات پیشرفته «پرینستون» را پذیرفت. وى سال بعد همزمان با به قدرت رسیدن نازى ها، آلمان را ترك كرد و پس از مدتى اقامت در انگلستان براى همیشه رهسپار آمریكا شد. اینشتین در سال 1314 مقاله مشهور خود با عنوان «آیا توصیف مكانیك كوانتومى از حقیقت واقعى مى تواند كامل باشد؟» را با همكارى «ب. پوزولسكى» و «نیلس بور» منتشر كرد. وى در سال 1318 همزمان با آغاز جنگ جهانى دوم به تشویق دو تن از استادان فیزیك دانشگاه كلمبیا نامه آنها به «روزولت» رئیس جمهورى وقت آمریكا را كه در آن نسبت به تلاش دانشمندان نازى در دستیابى به بمب اتمى هشدار داده شده بود امضا كرد. این كار براى اینشتین كه عمرى در خدمت صلح جهانى فعالیت كرده بود بسیار دشوار بود ولى به هر حال از ترس تبعات ناگوار دستیابى نازى ها به سلاح هاى هسته اى حاضر به امضاى آن نامه شد. پس از آن اینشتین تا آخر عمر بابت این كه «دكمه را فشار داده است» ملامت شد. هر چند سعى مى كرد توضیح بدهد كه او پدر بمب اتمى نبوده وmc2 = E فرمول ساخت این جنگ افزار هولناك نیست. سال بعد وى با حفظ تابعیت سوئیسى خود، تابعیت آمریكا را پذیرفت. در سال 1324 نخستین بمب هاى اتمى بر شهرهاى هیروشیما و ناكازاكى فرود آمد. اینشتین سال بعد در سن 67 سالگى به عنوان سرگروه كمیته فورى دانشمندان اتمى خدمت كرد. در سال 1327 مقاله معروف «تعمیم نسبیت عام» از سوى وى منتشر شد. آلبرت اینشتین سرانجام در 30 فروردین ماه سال 1334 به دنبال بروز یك حمله قلبى در سن 76 سالگى در شهر پرینستون آمریكا در گذشت.

وى در وصیت نامه اش نوشته بود كه دلش نمى خواهد استخوان هایش را عبادت كنند و خواسته بود جسدش را بسوزانند.

دوشنبه 8/7/1387 - 12:57
دانستنی های علمی

پروفسور حسابی

سید محمود حسابی در سال 1281 (ه.ش), از پدر و مادری تفرشی در تهران زاده شدند. پس از سپری نمودن چهار سال از دوران كودكی در تهران, به همراه خانواده (پدر, مادر, برادر) عازم شامات گردیدند. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت, با تنگدستی و مرارت های دور از وطن در مدرسه كشیش های فرانسوی آغاز كردند و همزمان, توسط مادر فداكار, متدین و فاضله خود (خانم گوهرشاد حسابی) , تحت آموزش تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی قرار گرفتند.

استاد, قرآن كریم را حفظ و به آن اعتقادی ژرف داشتند. دیوان حافظ را نیز از برداشته و به بوستان و گلستان سعدی, شاهنامه فردوسی, مثنوی مولوی, منشات قائم مقام اشراف كامل داشتند.

شروع تحصیلات متوسطه ایشان مصادف با آغاز جنگ جهانی اول, و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو, پس از دو سال تحصیل در منزل برای ادامه به كالج آمریكایی بیروت رفتند و در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات, در سن نوزده سالگی, لیسانس بیولوژی و پس از آن مدرك مهندسی راه و ساختمان را اخذ نمودند. در آن زمان با نقشه كشی و راهسازی, به امرار معاش خانواده كمك می كردند. استاد همچنین در رشته های پزشكی, ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات آكادمیك پرداختند. شركت راهسازی فرانسوی كه استاد در آن مشغول به كار بودند, به پاس قدردانی از زحماتشان, ایشان را برای ادامه تحصیل به كشور فرانسه اعزام كرد و بدین ترتیب در سال1924 (م) به مدرسه عالی برق پاریس وارد و در سال 1925 (م) فارغ التحصیل شدند.

همزمان با تحصیل در رشته معدن, در راه آهن برقی فرانسه مشغول به كار گردیدند و پس از پایان تحصیل در این رشته كار خود را در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغال سنگ ایالت "سار" آغاز كردند. سپس به دلیل وجود روحیه علمی, به تحصیل و تحقیق, در دانشگاه سوربن, در رشته فیزیك پرداختند و در سال 1927 (م) در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دكترای فیزیك خود را , با ارائه رساله ای تحت عنوان "حساسیت سلول های فتوالكتریك", با درجه عالی دریافت كردند. استاد با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی كلاسیك غرب به خوبی آشنایی داشتند وایشان در چند رشته ورزشی موفقیت هایی كسب نمودند كه از آن میان می توان به دیپلم نجات غریق در رشته شنا اشاره نمود.

پروفسور حسابی به دلیل عشق به میهن و با وجود امكان ادامه تحقیقات در خارج از كشور به ایران بازگشت و با ایمان و تعهد, به خدمتی خستگی ناپذیر پرداخت تا جوانان ایرانی را با علوم نوین آشنا سازد.

پایه گذاری علوم نوین و تاسیس دارالمعلمین و دانشسرای عالی, دانشكده های فنی و علوم دانشگاه تهران, نگارش ده ها كتاب و جزوه و راه اندازی و پایه گذاری فیزیك و مهندسی نوین, ایشان را به نام پدر علم فیزیك و مهندسی نوین ایران در كشور معروف كرد.

حدود هفتاد سال خدمت علمی ایشان در گسترش علوم روز و واژه گزینی علمی در برابر هجوم لغات خارجی و نیز پایه گذاری مراكز آموزشی, پژوهشی, تخصصی, علمی و ..., از جمله اقدامات ارزشمند استاد به شمار می رود كه برای نمونه به مواردی اشاره می كنیم:

 

_ اولین نقشه برداری فنی و تخصصی كشور (راه بندرلنگه به بوشهر)

_ اولین راهسازی مدرن و علمی ایران (راه تهران به شمشك)

_ پایه گذاری اولین مدارس عشایری كشور

_ پایه گذاری دارالمعلمین عالی

_ پایه گذاری دانشسرای عالی

_ ساخت اولین رادیو در كشور

_ راه اندازی اولین آنتن فرستنده در كشور

_ راه اندازی اولین مركز زلزله شناسی كشور

_ راه اندازی اولین رآكتور اتمی سازمان انرژی اتمی كشور

_ راه اندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران

_ تعیین ساعت ایران

_ پایه گذاری اولین بیمارستان خصوصی در ایران, به نام بیمارستان "گوهرشاد"

_ شركت در پایه گذاری فرهنگستان ایران و ایجاد انجمن زبان فارسی

_تدوین اساسنامه طرح تاسیس دانشگاه تهران

_ پایه گذاری دانشكده فنی دانشگاه تهران

_ پایه گذاری دانشكده علوم دانشگاه تهران

_ پایه گذاری شورای عالی معارف

_ پایه گذاری مركز عدسی سازی اپتیك كاربردی در دانشكده علوم دانشگاه تهران

_ پایه گذاری بخش آكوستیك در دانشگاه و اندازه گیری فواصل گام های موسیقی ایرانی به روش علمی

_ پایه گذاری و برنامه ریزی آموزش نوین ابتدایی و دبیرستانی

_ پایه گذاری موسسه ژئوفیزیك دانشگاه تهران

_ پایه گذاری مركز تحقیقات اتمی دانشگاه تهران

_ پایه گذاری اولین رصدخانه نوین در ایران

_ پایه گذاری مركز مدرن تعقیب ماهواره ها در شیراز

_ پایه گذاری مركز مخابرات اسدآباد همدان

_ پایه گذاری انجمن موسیقی ایران و مركز پژوهش های موسیقی

_ پایه گذاری كمیته پژوهشی فضای ایران

_ ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی كشور (در ساختمان دانشسرای عالی در نگارستان دانشگاه تهران)

_ تدوین اساسنامه و تاسیس موسسه ملی ستاندارد

_ تدوین آیین نامه كارخانجات نساجی كشور و رساله چگونگی حمایت دولت در رشد این صنعت

_ پایه گذاری واحد تحقیقاتی صنعتی سغدایی (پژوهش و صنعت در الكترونیك, فیزیك, فیزیك اپتیك, هوش مصنوعی)

_ راه اندازی اولین آسیاب آبی تولید برق (ژنراتور) در كشور

_ ایجاد اولین كارگاه های تجربی در علوم كاربردی در ایران

_ ایجاد اولین آزمایشگاه علوم پایه در كشور

منبع :www.hessabi.com

دوشنبه 8/7/1387 - 12:50
دانستنی های علمی
شیخ الرئیس . حجته الحق . ریس العقلا . شرف الملك ابوعلی سینا ( حسین پسر عبدالله حسن پسر علی پسر سینا )

در دنیای امروز كمتر ملتی است كه به مفاخر گذشته خود توجه نكند زیرا یكی از علایم حیات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفی. علمی.فرهنگی .ادبی .سیاسی.اجتماعی و ملی انهاست كه این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل برای اینده گان خود به میراث گذ اشته اند كه باید انرا گرامی و عزیز داشت و انرا بارور ساخت.

شیخ الرئیس نواسه علی سینا، ‌معروف به ابن سینا . به قولی در ماه صفر سال 370 هجری قمری(مطا بق 980 میلادی ) از پدر بلخی ایی بنام عبدالله ( از سبب وزیر مالیه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مركز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورمیثن(قریه ای میان بلخ و بخارا)طفلی چشم به جهان گشود .كه نامش را حسین گذاشتند .

. شركت در جلسات بحث از دوران كودكی ، به واسطه پدر كه از پیروان آنها بود . بوعلی را خیلی زود با مباحث و دانش های مختلف زمان خود آشنا ساخت . استعداد وی در فراگیری علوم ، پدر را بر آن داشت تا به توصیه استاد وی ابو عبدالله ابراهیم بن حسین ناتلی ، ‌ابن سینا را به جز تعلیم و دانش اندوزی به كار دیگری مشغول نكند . و چنین شد كه وی به دلیل حافظه قوی و نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت یافت .

تا آنجا كه پادشاه بخارا ، نوح بن منصور ( 366 تا 387 هجری قمری ) به علت بیماری خود ، وی را به نزد خود خواست تا او را تداوی نماید ابو علی ابن سینا بعد از تداوی از نوح تقاضا كرد تا به كتابخانه عظیم دربار سامانی دست یابد و از ان استفاده نماید این تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت . به این ترتیب وی توانست با استفاده از این كتابخانه در علوم مختلف از جمله حكمت ،‌ منطق و‌ ریاضیات تسلط یابد ( خاندان سامانیان از مردم بلخ بودند و دین زردشتی داشتند سامان خدا از روشناسان و حاكم بلخ بود والی عربی خراسان در نصف قرن هشتم میلادی با سامان دوست شد وسامان دین اسلام اختیار كرد از جمله نواسه هایش اسمعیل پسر احمد در سالی 892 میلادی بعد از مرگ برادر ش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیان را بنیان گذاشت .

وی با وجود پرداختن به كار سیاست در دربار منصور ، پادشاه سامانی و دستیابی مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله دیلمی و نیز درگیر شدن با مشكلات ناشی از كشمكش امرا كه سفرهای متعدد و حبس چند ماهه وی توسط تاج الملك ، حاكم همدان ، را به دنبال داشت . بیش از صدها جلد كتاب و تعداد بسیاری رساله نگاشته كه هر یك با توجه به زمان و احوال او به رشته تحریر در آمده است . وقتی در دربار امیر بود و آسایش كافی داشت و دسترسی اش به كتب میسر بود ،‌ به نوشتن كتاب قانون در طب و كتاب الشفا یا دائره المعارف بزرگ فلسفی خود مشغول می شد كه اوج كمال تفكر قرون وسطی است كه بدان دست یافت و در تاریخ تفكر انسانی از تحقیقات معتبر جهان بشمار میرود .

اما در هنگام سفر فقط یادداشت ها و رساله های كوچك می نوشت از میان تالیفات ابن سینا ،‌ شفا در فلسفه و قانون در طب شهرتی جهانی یافته است . كتاب شفا در هجده جلد در بخش های علوم و فلسفه ، یعنی منطق ، ریاضی ، طبیعیات و الاهیات نوشته شده است . منطق شفا امروز نیز همچنان به عنوان یكی از معتبرترین كتب منطق مطرح است و طبیعیات و الاهیات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است . كتاب قانون در طب در هفت جلد نیز كه تا قرن ها از مهمترین كتب طبی به شمار می رفت . شامل مطالبی درباره قوانین كلی طب ، دواهای تركیبی و غیر تركیبی و امراض مختلف می باشد . این كتاب در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهای لاتین و تا امروز به زبان های انگلیسی ، فرانسوی و آلمانی و ایرانی نیز ترجمه شده است و به عنوان متن درسی طبی در پوهنتون های اروپایی تا سال 1650 میلادی به عوض آثارجالینوس و موندینو در دانشگاه هایLavain و Monpellier تدریس میشد.

ابن سینا در زمینه های مختلف علمی نیز اقداماتی ارزنده به عمل آورده است . او اقلیدس را ترجمه كرد . رصدهای نجومی را به عمل درآورد و در زمینه حركت ، نیرو ، فضای بی هوا ( خلا ) ، نور ، حرارت تحقیقات ابتكاری داشت . رساله وی درباره معادن و مواد معدنی تا قرن سیزدهم در اروپا مهمترین مرجع علم زمین شناسی بود . درباره این رساله فیگینه در كتاب دانشمندان قرون وسطی چنین آورده است : ابن سینا رساله ای دارد كه اسم لاتین آن چنین است : De Conglutineation Lagibum . در این رساله فصلی است به نام اصل كوه ها كه بسیار جالب توجه است . در آنجا ابن سینا می گوید : ممكن است كوه ها به دو علت به وجود آمده باشند . یكی برآمدن قشر زمین . چنان كه در زمین لرزه های سخت واقع می شود و دیگر جریان آب كه برای یافتن مجرا ، سبب حفر دره ها و در عین حال سبب برجستگی زمین می شود . زیرا بعضی از زمین ها نرم هستند و بعضی سخت . آب و باد قسمتی را می برند و قسمتی را باقی می گذارند . این است علت برخی از برجستگی های زمین .

ابن سینا خرد مبتنی بر منطق داشت و به تقدم عالم معتقد بود و می گفت ( وجود خداوند بر جهان تقدم ذاتی دارد نه زمانی) او به موجودیت جن وزنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود .....سینا میگفت افعال و حوادث مستقیما از خدا بوجود نمی اید بلكه در نتیجه عمل غایی داخلی تكامل میابد . سینا كو شش زیاد كرد تا نظریات فلسفی خود را با عقاید عامه مسلمانان توافق دهد سینا همه قضایا را تنها به روش عقلی و كاملا مستقل از قران مورد بحث قرار میداد از این سبب بود كه تا قرن ها از طرف خلافت ها و هیت های حاكم ارتجاعی اورا مظهر كفر و الحاد میدانستند و سوزاندن كتابهایش از سیاستهای متداول طی چند قرن در كشور های اسلامی منطقه بود زمانیكه اورا كافر و ملحد گفتن او گفت . ((كفری چو منی گزاف و اسان نبود محكم تر از ایمان من ایمان نبود در دهر چو من یكی و ان هم كافر پس در همه دهر یك مسلمان نبود)) و به واسطه عقل منطقی و نظام یافته خود حتی در طب نیز تلاش داشت تداوی را تا سرحد امكان تابع قواعد ریاضی سازد . تسلط بر فلسفه را كمال برای یك دانشمند می دانست . وی برای آگاهی از اندیشه های ارسطو و درك دقیق آن ،‌ آن گونه كه خود در شرح احوالش نوشته است ، 40 بار كتاب علم الهی و یا مابعدالطبیعه(متا فیزیك ) ارسطو را خواند و به حكم تصادف با استفاده از كتاب كه ابونصر فارابی كه درباره اغراض ما بعد الطبیعه نوشته بود ، به معانی آن راه یافت . ابن سینا در دوران عمر خود از لحاظ عقاید فلسفی دو دوره مهم را طی كرد . اول دوره ای كه مصروف مطالعه ای فلسفه .عقاید و علوم مشاهی (ارسطو یی )بود و دوم دوره ای كه از آن عقاید عدول كرد و به قول خودش طرفدار حكمت مشرقین و پیرو فلسفه اشراق شد با مرگ سینا تقریبا دوران فلسفه در مشرق به سر رسید روجر بیكن اورا بزرگترین استاد فلسفه بعد از ارسطو لقب داده اند (فلسفه ابن سینا فلسفه مشاهی و متاثر از فلسفه نوع افلا طونی ودین اسلام است وی كوشیده است كه فلسفه را با دین اسلام توفیق دهد معذالك جمع اورا كافر وملحد خوانده اند اگر چه او و ابن رشد هر دو از پیروان ارسطو بودند اما شیخ الریس كمتر از ابن رشد تابع اصیل یونان بودند .

اما سینا قبل از ابن رشد بین فلسفه و احكام شریعت شكافی به وجود اورد و اولین كسی است كه در اسلام كتب جامع و منظم در فلسفه نوشته است و كتاب الشفا او در حكم دایره المعارف فلسفی است تاریخ اجتماعی ایران ج هشتم ) .وی به پشتوانه تلاش یك صد ساله ای كه پیش از او از سوی كسانی همچون رازی و فارابی برای شكل گیری فلسفه صورت گرفته بود ، موفق شد نظام فلسفی منسجمی را ارائه دهد . با توجه به این كه پیش از او مقدمات این كار فراهم شده بود ، كار و وظیفه ابن سینا این بود كه مشكلات و پیچیدگی ها را كشف و حل كند و آنها را به نحوی مظبوط و موجز شرح نماید . فروع جزئی را به تصول شامل ارتباط دهد و اطراف آن را به هم بیاورد .

او با ارائه نظر خود در مورد نحوه ارتباط و نسبت بین مفاهیم كلی مثل انسان ،‌ فضیلت و جزئیات حقیقی به یكی از پرسشهای علمای قرون وسطی كه مدت های طولانی ذهن آنها را به خود مشغول كرده بود پاسخ داد . تاثیر آرای فلسفی ابن سینا ، ‌همچون آموزه های طبی او ، ‌بر علاوه قلمرو اسلامی ، ‌در اروپا نیز امری قطعی است . آلبرتوس ماگنوس ،‌ دانشمند آلمانی فرقه دومینیكی (1200 تا 1280 میلادی ) ‌نخستین كسی بود كه در غرب تفسیر و شرح جامعی بر فلسفه ارسطو نوشت . به همین دلیل اغلب او را پایه گذار اصلی ارسطوگرایی مسیحی می دانند . وی كه جهان مسیحیت را با سنت ارسطویی الفت داد ،‌ در شناخت آثار ارسطو سخت به ابن سینا متكی و معتقد بود. همچنین فلسفه ما بعد الطبیعه ابن سینا ، ‌خلاصه مطالبی است كه متفكران لاتینی دو قرن بعد از او بدان رسیدند در قرن پنجم هجری به وسیله پیشوایان مذهب و پیروان خانقاه مبارزه گسترده و شدید علیه علم و حكمت و مخصوصا فلسفه اغاز شد و در مدارس و مكاتب اهل علم تدریس هر گونه علم .فلسفه و حكمت را حذف كردند و جای انرا به تفسیر قران.احادیث. و اصول فقه واگذار كردند . علما مورد تكفیر اربابان مذهب قرار گرفت از جمله كسانیكه كه با تمام قوا بر ضد فلسفه و علم طغیان كرد حجته اسلام غزالی(450 الی 505هجری) بود كه عمری فلسفه را اموخت و به علت یاس وحیرت و واهمه عجیبی كه به او دست داد از مدرسه به خانقاه رفت و دامن عرفان را محكم گرفت و از جمله دشمنان سر سخت فلسفه .علم و حكمت گردید.

غزالی در تهافت الفلا سفه (فارابی) و سینا را رد میكند و میگوید(علی التحقیق انها را ظلماتی فوق ظلمات فرا گرفته است) در المنقذ من الضلال متذكر شده است كه این دو فیلسوف در بیست مورد در موضوع الهیات اشتباه كرده اند .در سه مورد مستوجب تكفیر و در هفده مورد مستوجب تبعید اند) و سه مورد كه انها را از اسلام جدا میسازد و مورد تكفیر قرار میگیرند مینویسد: (1- معتقد بودن انها بر اینكه خداوند حاكم بر كلیات است نه جزییات . 2- اعتقاد شان به تقدم عالم. 3- اینكه اجساد حشر ندازد ثواب و گناه مربوط روح است نه جسم .)

تعرض به سینا بدینجا پایان نمپذیرد بعضی از دانشمندان كوته استین در قرون بعدی نیز به او تاخته اند از جمله عثمان بن عبدالرحمن موسوم به ابن صلاح (643) سینا را مرتد و بی دین شمرده و او را از جمله علمای خارج مذهب دانسته و خواندن كتاب های سینا را برای مسلمانان جایز نمی شمارد و گناه كبیره میداندو سینا را شیطانی از شیاطین لقب داده است) غافل از اینكه او خودش شیطان بزرگ بود . هر قدر از قرن وسطی دور تر میشویم و هر قدر رایره نفوذ دین بیشتر میشود این اعتراظات بیشتر و شدید تر میشود علت هم معلوم است زیرا منطق و نحوه استنتاج سینا با مبادی ظاهر بینان دین كه پایه اش بر تعصب نهاده شده سازگار نیست مخصوصا كه با هجوم تركان عثمانی دین زا با خرافات . اساطیر وفانتزی ها امیخته ساختند و توده های كشور های اسلامی را در جهل و خرافه نگهداشتن تا هیت هایی حاكم بتواند براحتی حاكمیت نمایند و تنها دشمنی كه دز مقابل هر گونه جهل و خرافه ایستادگی میكند علم و معرفت است بنا این مخالفت ها متدینین ظاهر نما با اشاعه فلسفه و حكمت امری طبعیی بشمارمیرود.

ابوعلی سینا در سال 428 هجری قمری ، زمانی كه تنها 58 سال داشت ،‌ در حالی رخت از جهان بربست كه با ادای دین خود به دانش بشری ، نامی به صلابت تمدن خراسانی از خود به جای گذاشت اما دریغ ودرد كه امروز این صلابت تمدن خراسانی دارد كه اهسته اهسته به باد فراموشی سپرده شود.

 

دوشنبه 8/7/1387 - 12:47
دانستنی های علمی


اشخاص عادی با تجربه اولین شكست دست از تلاش برمی‏دارند به همین دلیل است كه در زندگی با انبوه اشخاص عادی و تنها با یك ادیسون رو به رو هستیم

ناپلئون هیل

يکشنبه 3/6/1387 - 22:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته