• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 6
زمان آخرین مطلب : 6214روز قبل
شعر و قطعات ادبی

خیال نـقـش تو در کارگاه دیده کـشیدم
بـه صورت تو نـگاری ندیدم و نـشـنیدم
اگر چـه در طلبـت همعنان باد شـمالـم
بـه گرد سرو خرامان قامـتـت نرسیدم
امید در شـب زلفـت به روز عمر نبسـتـم
طـمـع بـه دور دهانـت ز کام دل بـبریدم
به شوق چشمه نوشت چه قطره‌ها که فشاندم
ز لعـل باده فروشت چه عشوه‌ها کـه خریدم
ز غـمزه بر دل ریشم چه تیر ها که گـشادی
ز غـصـه بر سر کویت چه بارها که کـشیدم
ز کوی یار بیار ای نـسیم صـبـح غـباری
کـه بوی خون دل ریش از آن تراب شـنیدم
گـناه چـشـم سیاه تو بود و گردن دلـخواه
کـه مـن چو آهوی وحـشی ز آدمی برمیدم
چو غنچه بر سرم از کوی او گذشت نـسیمی
کـه پرده بر دل خونین بـه بوی او بدریدم
بـه خاک پای تو سوگـند و نور دیده حافـظ
کـه بی رخ تو فروغ از چراغ دیده ندیدم

سه شنبه 11/2/1386 - 15:35
خواستگاری و نامزدی

فروغ در دیماه سال ۱۳۱۳ در محلۀ امیریۀ تهران پا به عرصۀ وجود نهاد پدرش محمد فرخ زاد یک نظامی سختگیر بود و مادرش زنی ساده و خوش باور. او فرزند چهارم یک خانوادۀ نه نفری بود
چهار برادر به نامهای امیر مسعود، مهرداد و فریدون و دو خواهر به نامهای پوران و گلوریا
پس از اتمام دوران دبستان به دبیرستان خسروخاور رفت. در همین زمان تحت تاثیر پدرش که علاقمند به شعر و ادبیات بود. کم کم به شعر روی آورد. و دیری نپائید که خود نیز به سرودن پرداخت. خودش می گوید که " در سیزده چهارده سالگی خیلی غزل می ساختم ولی هیچگاه آنها را به چاپ نرساندم. "
در سال ۱۳۲۹ در حالی که ۱٦ سال بیشتر نداشت با نوۀ خالۀ مادرش پرویز شاپور که ۱٥ سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد. این عشق و ازدواج ناگهانی بخاطر نیاز فروغ به محبت و مهربانی بود. چیزی که در خانۀ پدری نیافته بود. پس از پایان کلاس سوم دبیرستان به هنرستان بانوان می رود و به آموختن خیاطی و نقاشی می پردازد. از ادامه تحصیلاتش اطلاعاتی در دست نیست.
می گویند که او تحصیلات را قبل از گرفتن دیپلم رها می کند
اولین مجموعۀ شعر او به نام " اسیر " در سال ۱۳۳۱ در سن ۱۷ سالگی منتشر می گردد. کم و بیش اشعاری از او در مجلات به چاپ می رسد.
با به چاپ رسیدن شعر " گنه کردم گناهی پر ز لذت" در یکی از مجلات هیاهوی عظیمی بپا می شود و فروغ را بدکاره می خوانند و از آن پس مورد نا مهربانی های فراوان قرار می گیرد.
" گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پیرانه بستند "
در سال ۱۳۳۲ با شوهرش به اهواز می رود. دیری نمی پاید که اختلافات زناشوئی باعث برگشت فروغ به تهران می شود
حتی تولد کامیار پسرشان نیز نمی تواند پایه های این زندگی را محکم سازد. سرانجام فروغ در سال ۱۳۳٤ از شوهرش جدا می شود
قانون فرزندش را از او می گیرد. حتی حق دیدنش را. فروغ ۱٦ سال تمام و تا آخر عمرش هرگز فرزندش را ندید
" وقتی اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود
و در تمام شهر
قلب چراغ های مرا تکه تکه می کردند
وقتی که چشم های کودکانۀ عشق مرا
با دستمال تیرۀ قانون می بستند
و از شقیقه های مضطرب آرزوی من
فواره های خون به بیرون می پاشید
چیزی نبود. هیچ چیز بجز تیک تاک ساعت دیواری
دریافتم : باید، باید، باید
دیوانه وار دوست بدارم

مجموعه های از کارهای فروغ فرخزاد
مجموعۀ شعر
ـ اسیر ۱۳۳۱
ـ دیوار ۱۳۳٦
ـ عصیان ۱۳۳٨
ـ تولدی دیگر۱۳٤۱
و مجموعۀ نا تمام ( ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)

در حوزۀ سینما

ـ پیوندفیلم(یک آتش)که در سال ۱۳۴۱ در دوازدهمین جشنوارۀ فیلم های کوتاه و مستند ونیز در ایتالیا شایستۀ دریافت مدال طلا و نشان برنز شد.

ـ بازی در فیلمی از مراسم خواستگاری در ایران. سفارش موسسۀ ملی کانادا به گلستان فیلم بود.
ـ همکاری در ساختن بخش سوم فیلم ( آب و گرما)
ـ مدیر تهیۀ فیلم مستند ( موج و مرجان و خارا ) به کارگردانی ابراهیم گلستان
ـ مدیر و تهیه و بازی در فیلم نیمه کارۀ ( دریا ) محصول گلستان فیلم
ـ ساختن فیلم مستند ( خانه سیاه است ) از زندگی جذامیان که در زمستان سال ۱۳۴۲ برندۀ جایزۀ بهترین فیلم جشنواره ( اوبرهاوزن ) آلمان شد.
ـ بازی در نمایشنامۀ ( شش شخصیت در جستجوی نویسنده ) اثر لوئیچی پیراندلو در سال
۱۳٤۲
ـ و در سال ۱۳٤٤ از طرف یونسکو فیلمی نیم ساعته و از برناردو برتولوچی فیلمی پانزده دقیقه ای . در رابطه با زندگی فروغ ساخته شد.
دهمین جشنوارۀ فیلم ( اوبرهاوزن ) آلمان جایزۀ بزرگ خود را برای فیلم های مستند به یاد فروغ نام گذاری کرد.
فروغ فرخزاد سرانجام در ۲٤ بهمن سال ۱۳٤٥ به هنگام رانندگی بر اثر تصادف جان سپرد و روز ۲٦ بهمن در گورستان ظهیرالدوله هنگامی که برف می بارید به خاک سپرده شد.

" شاید حقیقت آن دو دست جوان بود
آن دو دست جوان
که زیر بارش یکریز برف مدفون شد"

یادش همیشه گرامی باد

سه شنبه 11/2/1386 - 15:34
شعر و قطعات ادبی

این شعر را سهراب سپهری درباره مرگ نا بهنگام فروغ فرخ زاد سروده است.(من و جوجو)

دوست

بزرگ بود
و از اهالي امروز بود
و باتمام افق هاي باز نسبت داشت
و لحن آب و زمين را چه خوب مي فهميد
صداش به شكل حزن پريشان واقعيت بود
و پلك هاش مسير نبض عناصر را به ما نشان داد
و دست هاش
هواي صاف سخاوت را
ورق زد
و مهرباني را
به سمت ما كوچاند به شكل خلوت خود بود
و عاشقانه ترين انحناي وقت خودش را
براي آينه تفسير كرد
و او به شيوه باران پر از طراوت تكرار بود
و او به سبك درخت
ميان عافيت نور منتشر مي شد
هميشه كودكي باد را صدا مي كرد
هميشه رشته صحبت را
به چفت آب گره مي زد
براي ما يك شب
سجود سبز محبت را
چنان صريح ادا كرد
كه ما به عاطفه سطح خاك دست كشيديم
و مثل يك لهجه يك سطل آب تازه شديم
و بارها ديديم
كه با چه قدر سبد
براي چيدن يك خوشه ي بشارت رفت
ولي نشد
كه روبروي وضوح كبوتران بنشيند
و رفت تا لب هيچ
و پشت حوصله نورها دراز كشيد
و هيچ فكر نكرد
كه ما ميان پريشاني تلفظ درها
راي خوردن يك سيب

چه قدر تنها مانديم

سه شنبه 11/2/1386 - 15:33
دعا و زیارت

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :

ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ مِنَ الْمُؤمِنينَ كانَ في كَنَفِ اللّهِ، وَأظَلَّهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ في ظِلِّ عَرْشِهِ، وَآمَنَهُ

مِنْ فَزَعِ الْيَوْمِ الاْكْبَرِ:

مَنْ أَعْطى النّاسَ مِنْ نَفْسِهِ ما هُوَ سائِلهُم لِنَفْسِهِ، ورَجُلٌ لَمْ يَقْدِمْ يَداً وَرِجْلاً حَتّى يَعْلَمَ أَنَّهُ فى

طاعَةِ اللّهِ قَدِمَها أَوْ فى مَعْصِيَتِهِ، وَرَجُلٌ لَمْ يَعِبْ أخاهُ بِعَيْب حَتّى يَتْرُكَ ذلكَ الْعِيْبَ مِنْ نَفْسِهِ.

امام سجاد(عليه اسلام) فرمود: سه حالت و خصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند

خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى ها و شدايد صحراى

محشر در امان است:

اوّل آن كه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.

دوّم آن كه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را

كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آن است يا مورد غضب و سخط او مى

باشد.

سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران، سعى كند عيب هاى خود را برطرف نمايد.

تحف العقول: ص204، بحارالأنوار: ج 75، ص 141، ح 3.

سه شنبه 11/2/1386 - 15:32
دعا و زیارت

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :

ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ لِلْمُؤْمِن: كَفُّ لِسانِهِ عَنِ النّاسِ وَ اغْتِيابِهِمْ، وَ إشْغالُهُ نَفْسَهُ بِما يَنْفَعُهُ لاِخِرَتِهِ وَ

دُنْياهُ، وَ طُولُ الْبُكاءِ عَلى خَطيئَتِهِ.

فرمود: سه چيز موجب نجات انسان خواهد بود: بازداشت زبان از بدگوئى و غيبت مردم، خود را

مشغول به كارهائى كردن كه براى آخرت و دنيايش مفيد باشد. و هميشه بر خطاها و اشتباهات

خود گريان و ناراحت باشد.

تحف العقول: ص 204، بحارالأنوار: ج 75، ص 140، ح 3.

سه شنبه 11/2/1386 - 15:31
دعا و زیارت

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :

 

أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كَمُلَ إسْلامُهُ، وَ مَحَصَتْ ذُنُوبُهُ، وَ لَقِيَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ راض: وِقاءٌ لِلّهِ بِما يَجْعَلُ

عَلى نَفْسِهِ لِلنّاس، وَ صِدْقُ لِسانِه مَعَ النّاسِ، وَ الاْسْتحْياء مِنْ كُلِّ قَبِيح عِنْدَ اللّهِ وَ عِنْدَ النّاسِ، وَ

حُسْنُ خُلْقِهِ مَعَ أهْلِهِ.

فرمود: هركس داراى چهار خصلت باشد، ايمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و در

حالتى خداوند را ملاقات مى كند كه از او راضى و خوشنود است:

1 ـ خصلت خودنگهدارى و تقواى الهى به طورى كه بتواند بدون توقّع و چشم داشتى، نسبت به

مردم خدمت نمايد.

2 ـ راست گوئى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى.

3 ـ حيا و پاكدامنى نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى.

4 ـ خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عيال خود.

مشكاة الأنوار: ص 172، بحارالأنوار: ج 66، ص 385، ح 48.

سه شنبه 11/2/1386 - 15:31
دعا و زیارت

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :

 

طَلَبُ الْحَوائِجِ إلىَ النّاسِ مَذَلَّةٌ لِلْحَياةِ وَمَذْهَبَةٌ لِلْحَياءِ، وَاسْتِخْفافٌ بِالْوَقارِ وَهُوَ الْفَقْرُ الْحاضِرِ، وَقِلَّةُ

طَلَبِ الْحَوائِجِ مِنَ النّاسِ هُوَ الْغِنَى الْحاضِر.

فرمود: دست نياز به سوى مردم دراز كردن، سبب ذلّت و خوارى در زندگى و در معاشرت خواهد

بود. و نيز موجب از بين رفتن حياء و ناچيز شدن شخصيت خواهد گشت به طورى كه هميشه

احساس نياز و تنگ دستى نمايد. و هرچه كمتر به مردم رو بيندازد و كمتر درخواست كمك نمايد

بيشتر احساس خودكفائى و بى نيازى خواهد داشت.

تحف العقول: ص 203، بحارالأنوار: ج 75، ص 139، ح 3.

سه شنبه 11/2/1386 - 15:30
دعا و زیارت

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :

مَنْ زَوَّجَ لِلّهِ، وَوَصَلَ الرَّحِمَ تَوَّجَهُ اللّهُ بِتاجِ الْمَلَكِ يَوْمَ الْقِيامَةِ.

فرمود: هركس براى رضا و خوشنودى خداوند ازدواج نمايد و با خويشان خود صله رحم نمايد،

خداوند او را در قيامت مفتخر و سربلند مى گرداند.

مشكاة الأنوار: ص 166، س 3.

سه شنبه 11/2/1386 - 15:29
دعا و زیارت

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :

 عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ، كَيْفَ لايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لِمَعَرَّتِهِ.

فرمود: تعجّب دارم از كسى كه نسبت به تشخيص خوب و بد خوراكش اهتمام می ورزد كه مبادا

ضررى به او برسد، چگونه نسبت به گناهان و ديگر كارهايش اهميّت نمى دهد، و نسبت به

مفاسد دنيائى، آخرتى روحى، فكرى، اخلاقى و... بى تفاوت است.

أعيان الشّيعة: ج 1، ص 645، بحارالأنوار: ج 78، ص 158، ح 19.

سه شنبه 11/2/1386 - 15:29
دعا و زیارت

قالَ الاْمامُ عَلىّ بنُ الْحسَين، زَيْنُ الْعابدين (عَلَيْهِ السَّلام) :

 

الدُّنْيا سِنَةٌ، وَالاْخِرَةُ يَقْظَةٌ، وَنَحْنُ بَيْنَهُما أضْغاثُ أحْلامِ.

فرمود: دنيا همچون نيمه خواب (چرت) است و آخرت بيدارى مى باشد و ما در اين ميان رهگذر،

بين خواب و بيدارى به سر مى بريم.

تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص 343، س 20.

سه شنبه 11/2/1386 - 15:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته