سلاااااااام
میترا بخدا امروز کیفم کوکه بهم بگید بمیر میمیرم . یعنی تا این حد !!!
بخاطر همین امر شما را اطاعت نموده و سه عکس شیک و خاطره دار ثبت مینماییم :))
اولیش
بگید این چیشه؟
کجاست؟؟
برا چی ازش عکس گرفتم؟؟؟
مگه بیکار بودم ؟؟؟؟
عکس دوم
بگید این گل رو برا کی خریدم؟
کی خریدم؟
چه هدفی داشتم؟
آیا پس از اهدا و اعطای این گل به چیزی دست یافتم؟
گفتی سه تا دیگه درسته؟
چــــــــــــــــــشم
این عکس شاهکار خودمه
میخوام یه متن خوشگل براش بنویسیم بذارم شبکه:))
یه شب که دلم گرفته بود یهویی تو ماشین منتظر داداشم بودم برگرده عکس گرفتم
بعدش این متن اومد تو دلم :
گاهی حس همزادپنداری عجیبی با تیر چراغ برق دارم
راه خیلیارو روشن میکنه
ولی همیشه تنهاست
چون...
بقیه ش شخصی میشه میترسم ملت فکر مورد دار کنن ;)
سلام مدیر موفقم!!!
اصلا باورم نمیشه تک تک عکسها رو حتی خاطره ها رو حدس زده باشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پس شما برنده هستید سوووبله!!!
پس جایزه شما اینه که 3 تا عکس از همین لحظه ای که دارید این تایپیک رو مطالعه میفرمایید میگذارید.
با تشکر
[quote=modir_e_movafagh;723339;625041][quote=mitra_mvm;699606;625007][quote=modir_e_movafagh;723339;624929]سلامٌ علیکم جمیعا :)
عاقا من صندلی داغ میخواستم عقب بمونم اینقد خوندنش طول نمیکشید ! ماشالله به شما . خب دنبالتون که نکردن یه کم امون بدین عرق یه پست خشک بشه بعد پست بعدی رو بذارید .
البته من اول اومدم پست لیلا رو جواب دادم ولی فکر نمیکردم که اینقد طول بکشه خوندن بقیه ش !!
از اونجایی که دیروز ظهر تا حالا بیدارم وباید تا ظهر هم بیدار بمونم اصلا نا ندارم جواب بدم ولی خواهشا یکم رحم کنید تا امشب خودمو برسونم نظر بدم :)
فقط اجمالا ! آقا سید من دیونه ی توت که جدا ! دیوونه ی عکس گرفتن از درخت با میوه یا شکوفه به این سبک هستم . دم شما گرم . کلی خاطره با اینجور عکسا دارم از طبیعت !!!
جناب برزخ ماشالله خدا حفظ کنه امیرعلی جان رو . به قول سلطان طرفای ما هم میگن این بچه ها خیلی خوشبخت میشن . انشالله :)
طلائیهههه .. فقط یه سوال انصافا درست جواب بده . این کفش رو دقیقا کی خریدی؟ بگو تا بگم :))
میترا . با تمام وجود میفهممت . غصه نخور چون به هرحال بازم اتفاق میفته تا آخر عمرت و هی تکرار مکررات میشه . پس ... غصه نخور :))
نفس آخه به چه گناهی تو همیشه دچار ضرب و جرح میشی؟ :)) یعنی باید یه حال اساسی از دامادتون میگرفتی یه باج چرب و چیلی :))
ثمره به تو نظر دادم؟ نه خدایی اگه ندادم تعارف نکن یادم بیار :))
دوقلوها؟ آره ؟؟ نه ؟؟؟
جناب سلطان؟؟؟؟ نگید که نظر ندادم به بستنی های شما !!! به جان خودم یادم نیست !!!!!111111
برمیگردم :))
سلام
مدیر ما چی بگیم که علیهت نباشه؟
چی بگیم که بعدا به ضررت نشه؟
دوستان اجازه بدید داستان رو از اول بگم
البته منبعش رو آخرش میگم.الان نرید آخرشو بخونید.ای بابا.اصلا نمیگم:))!!(چه راحت پیچونیدم)
راستیو بخوایید مدیر موفق انجمن ها دیگه بعد از اینکه دانشگاهش تموم شد
مدرکش رو گرفت
رفت تو خیابونا ... رفت تو فلافلیا دنبال کار..تو داروخونه ها ... تو اتوشویی تو تعمیرگاه تو ...
از قضا تو یکی از این فرم هایی که برای استخدام پر کرده بود امتیاز میاره و پذیرش میشه
غروب که خسته کوفته رفته بود لب کارون چه گل بارون:)) یهو تیلیفونش زنگ خورد(اهنگ:جونی جونوم بیا دردت بجونم...شب مهتاب لب دریا سی تا آواز میخونوم!!!)
مدیر:بله بفرمایید؟
صدا:خانم موفق؟
مدیر:بله بفرمایید
صدا:خوب هستید؟
مدیر:بله بفرمایید
صدا:شما از نظر ما انتخاب شدی.شما درستون تموم شده یا میخوایید ادامه تحصیل بدید؟
مدیر:اقا مودب باشید.من قصد ازدواج ندارم.اگر واقعا میخوایید ازدواج کنید و بنز هم دارید با در دست داشتن مدارک بنز به همراه خانوادتون تشریف بیارید خواستگاری.واقعا که اقا.جوونا هم جوونای قدیم.کو حرمت؟کو حیا؟واقعا فکر کردن هم چیز خوبیه
صدا:خانم موفق من از شرکت بوققق تماس میگیرم چون شما پذیرفته شدید میخواستیم بدونیم پاره وقت میتونید باشید یا تمام وقت؟
مدیر:اقا تروخدا ببخشید اقا حواسم نبود آقا دیشب مهمون داشتیم و...
خلاصه اینکه قبولش میکنن و میره محل کار
اون درها هم درهای محل کار ایشونه(که بعدا میشه محل کار شو...حالا ادامه داستان رو بخونید متوجه میشید)
خب حالا تا میره تو یهو یکی کپیه سلمان خان جلوش میاد بعد همدیگه رو میبینن بعد همه این دوتارو میبینن که همدیگه رو میبینن بعد هردوتا غش میکنن برای هم همدیگه رو نمیبینن
بعد بهوش میان عین فیلم هندیا میرن تو صحرا بدو بدو میکنن هی شعر میخونن واسه هم اخرشم
مدیر یه گل میگیره میده به سلمان خان و آخرشم صدای بسته شدن در ماشین میاد و به خودش میاد میبینه همه خیال بود.برادرش بود که در ماشینو بست و
برای اینکه این خاطره زیر اون تیر چراغ برق تو تخیلش رد شد ازون عکس میگیرهمنبعشم قرار شد نگم دیگه.قهر کردم