سلام فرمانده نیکادل
چه جشنی
چو دوغی
چه کشکی
از قافیه خوشت اومد فرمانده
بابا بی خبر میزاری میری
یه دفعه پیدات میشه
همه کارارو ریختی سر این جانشین بنده خدا
حالا می خوای از جشن بگم
اون چهارتا نیرو که به زور پیدا کرده بودم اونها هم پریدند
اصلا یه سوال نیروهای خودت چی شدن
فکر کنم دیدن ما صلح کردیم دیگه رفتند
فرمانده داره گریم می گیره
من نیروهامو می خوام
نکنه داری دونه دونه سر به نیستشون می کنی
فرمانده بیا سمت ها رو مشخص کن
فرمانده فعلا بای