محمدرضا زالی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران معتقد است که: کارآفرینی، پلی است که نوآوری را به شکوفایی تبدیل میکند.از نامگذاری امسال به نام نوآوری و شکوفایی برای توسعه کارآفرینی میتوان بهرههای فراوانی برد.در این گفتوگو به بررسی شرایط، موانع و مشکلات کار آفرینی در کشور پرداختهایم.
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی «Entreprendre» به معنای " متعهد شدن " اسـت. بنابـر تعریف واژهنامه دانشگـاهی وبستر : کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطرات یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبل کند. کارآفرینی عبارتسـت از فرآینـد ایجـاد ارزش از راه تشکیل مجموعهُ منحصر به فردی از منابع به منظور بهرهگیری از فرصتها. کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره می کند و هدف اصلیاش سود آوری و رشد است .
واژه کارآفرینی ترجمهای از کلمه Enterpreneurship است، که باعث شده معنی آن مقداری همراه با ابهام باشد و از این ترجمه ایجاد کار و اشتغالزایی تفسیر شود. اما کارآفرینی دارای مفهومی ارزشمندتر از اشتغالزایی است .
در کشورهای توسعه یافته به کارآفرینی به عنوان راهبردی برای توسعه مینگرند و به دلیل جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه پایدار و رشد و شکوفایی اقتصادی، تلاش می کنند افراد را به فعالیتهای کارآفرینانه هدایت کنند و در این راه به آموزش کارآفرینی و ترویج و تبلیغ آن اهمیت میدهند.
کارآفرینی در کشور ما تا چند سال پیش جایگاهی نداشت، در حالیکه در کشورهای توسعه یافته از اواخر دهه ۱۹۷۰ به بعد به موضوع کارآفرینی توجه جدی شده ، و پس از آن نیز کشورهای در حال توسعه از اواخر دهه ۱۹۸۰ این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند.
برای حل بسیاری از مشکلات کشورمان، میتوان به کارآفرینی به عنوان یک راه حل موثر نگریست، کارآفرینان با توانمندی ویژهای که در تشخیص فرصتها و موقعیتها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیتها دارند، میتوانند دولت را در رسیدن به توسعه همه جانبه و حل مشکلات اقتصادی و تحولات اجتماعی یاری نمایند.
کارآفرینی هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. برخی از مدیران کشور معتقدند که معضل بیکاری با کارآفرینی رفع میشود، در حالی که کارآفرینی گاهی ضد اشتغال هم میشود؛ خلاقیت و نوآوری، پویایی، عشق به کار و تلاش مستمر، مخاطره پذیری، آیندهنگری، ارزش آفرینی، آرمانگرایی ، فرصتگرایی ، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی و رقابتمندی زیربنا و اساس زندگی کارآفرینانه است.
برداشت ناصحیح و متفاوت از کارآفرینی می تواند یکی از چالشهای عمده گسترش فرهنگ کارآفرینی در کشور باشد، برداشت ناصحیح از مفهوم کارآفرینی با توجه به جوانان تحصیلکرده و بیکار در کشورمان موجب مشکلاتی خواهد شد که در نهایت ممکن است خطرناک باشد. بنا به نظر برخی از کارشناسان:"تعریف کردن کارآفرینی به اشتغالزایی و خوداشتغالی نه تنها اشتباه است بلکه بسیار خطرناک میباشد زیرا با این برداشت از کارآفرینی، طرحهایی کارآفرینانه شناخته می شوند و از حمایتهای دولتی و رانتهای اقتصادی برخوردار خواهند شد که تعداد بیشتری افراد را به کار گمارند. همچنین دولت بستری را جهت چنین فعالیتهایی طراحی و آماده میسازد که دقیقا مخالف جهت، معنا و حال و هوای کارآفرینی است."
خلاصه کردن کارآفرینی به اشتغالزایی موجب نادیده گرفتن پیامدهای مثبت و مهم آن خواهد شد. کارآفرینی همراه خود دارای ویژگیهای مثبتی چون: بارور شدن خلاقیتها، ترغیب به نوآوری و توسعه آن، افزایش اعتماد به نفس، ایجاد و توسعه تکنولوژی، تولید ثروت در جامعه و افزایش رفاه عمومی است. باید با نگاهی جامع به کارآفرینی از همه پیامدهای مهم آن بهرمند شویم.هر چند اشتغالزایی یکی از رهاوردهای مهم کارآفرینی است.
بر همین مبنا و به منظور آشنایی هر چه بیشتر و بهتر با مفهوم کارآفرینی و اطلاع از موانع و چالشهای آن با دکتر محمدرضا زالی استاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران ، مدیر پروژه دیده بان جهانی کارآفرینی(GEM) در ایران و نویسنده کتاب موانع و چالشهای کارآفرینی گفتوگویی را انجام دادهایم . دکتر زالی در این گفتوگو با اشاره به نامگذاری سال ۸۷ و با تاکید بر نقش کارآفرینی در توسعه پایدار کشور گفت: کارآفرینی، پلی است که نوآوری را به شکوفایی تبدیل میکند. از نامگذاری امسال به نام نوآوری و شکوفایی برای توسعه کارآفرینی میتوان بهرههای فراوانی برد. میتوان برای نهادینه شدن کارآفرینی در کشور ، ترویج خلاقیت و نوآوری از این فرصت و تدبیر رهبر معظم انقلاب استفاده کرد.
▪ کارآفرینی چیست ؟
ـ در مورد کارآفرینی و تعریف آن ، به اندازهی کافی بحث شده است. هر چند باید اذعان کرد که تعاریف مختلف و متفاوتی از کارآفرینی ارائه شده است. ما این تعاریف را در کتاب ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان ایرانی جمعآوری و دسته بندی کردهایم. تعریف عام و تعریف تخصصی ؛ تعریف عام کارآفرینی عبارت است از راهاندازی کسب و کار جدید و یا یک سازمان جدید که نوعا همراه با خطر پذیری و عدم قطعیت است. در واقع معنای عام کارآفرینی، ایجاد یک کسب و کار جدید است.
در تعریف خاص کارآفرینی شرایط متفاوت میشود و با تعریف پیچیدهتر و کاملتری از کارآفرینی مواجه هستیم. در این تعریف صاحبنظران بر مباحثی چون ارزش آفرینی و شناسایی تاکید دارند. لذا تعریف خاص کارآفرینی عبارت است از : فرآیند شناسایی ، پیگیری، و بهرهبرداری از فرصتهای شناخته شده به منظور حداکثرسازی ارزش ناشی از آنهاست. این ارزش میتواند اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و سیاسی باشد. فرصت قلب کارآفرینی است. فرصت عبارت است از نیازهای پنهان و تامین نشده که افراد جامعه برای تامین آنها حاضرند هزینهاش را بپردازد.
▪ متاسفانه در کشورمان ، تا به حال به تعریف جامعی از کارآفرینی نرسیدهایم، تعاریف ارائه شده توسط مدیران اجرایی و مردم متفاوت و حتی گاهی غلط است. این برداشتهای متفاوت از کجا ناشی میشود؟
ـ اصلیترین و عمدهترین دلیل این تفاوتها به نوپا بودن مبحث کارآفرینی در کشور باز میگردد، هنوز در ابتدای راه هستیم، در مقایسه با کشورهایی چون آمریکا و هند که سالیان طولانی در این حوزه تجربه دارند، عمر آموزش و پژوهش کارآفرینی در ایران هنوز به یک دهه نرسیده است. هر چند معتقدم با این عمر کم قدمهای مناسبی برداشته شده است.
▪ ویژگیهای فرد کارآفرین چیست؟
ـ در این باره به اندازهی کافی اطلاع رسانی شده است، اما من میخواهم ویژگیهای کارآفرینان ایرانی را تشریح کنم. این ویژگیها حاصل مطالعاتی است که در این زمینه انجام دادهایم، هر چند با معیارهای جهانی تفاوت زیادی ندارد:
اولین ویژگی توفیق طلبی است، کارآفرینان به موفقیت میاندیشند. و بیشتر از دیگران کار میکنند از این رو دوستدار پیشرفت و رشد هستند.
ویژگی دوم افراد کارآفرین خطر پذیری است، البته این خطرپذیری از نوع معقول و متاثر از فرهنگ ایرانی است، خطر پذیری و ریسک پذیری از ویژگیهای عمده کارآفرینان است. در واقع کارآفرینان فعالیت و کارهای جدیدی را شروع میکنند علیرغم اینکه از نتیجه آن اطمینان کامل ندارند.
ویژگی سوم کار آفرینان به عملگرایی آنان باز میگردد. این افراد عملگرا هستند و به دنبال تئوری و مسائل این چنینی نیستند.
ویژگی چهارم چالش طلبی است، کار آفرینان به وضع موجود راضی نیستند و همیشه به دنبال انجام بهتر کارها هستند، از ویژگیهای دیگر کارآفرینان ایرانی، رویاپردازی، سلاست فکری، تحمل ابهام و خلاقیت میباشد. این ویژگیهای هشتگانه مهمترین ویژگیهای کار آفرینان ایرانی است که پس از مطالعه و تحقیق بدست آوردهایم. نتایج این تحقیق منجر به بومی سازی بخشی از دانش کارآفرینی در کشور شده است.
▪ چه تفاوتی بین مخترع و کارآفرین وجود دارد؟
ـ مخترع کسی است که یک ایده را به یک محصول اولیه تبدیل مینماید ولی این محصول ممکن است هیچ گاه تولید نشود و یا مخترع الزاما به دنبال این نیست که کسب و کاری را از این طریق ایجاد نماید و یا از این طریق ارزش آفرینی نماید. اما کارآفرینی فرآیند تشخیص فرصت و بهره برداری از آنها به منظور حداکثرسازی ارزش ناشی از فرصت می باشد. از این رو کارآفرین کسی است که فرصت کارآفرینانه را در قالب محصول یا خدمت جدید بکار گیرد.
▪ آیا کارآفرینی تقسیمبندیهای خاصی دارد؟
ـ در یک دسته بندی کلی، کار آفرینی فردی و کار آفرینی سازمانی داریم. کار آفرینی فردی یا مستقل، راه اندازی یک کسب و کار جدید توسط یک فرد و یا یک گروه است. در کار آفرینی سازمانی یا شرکتی برای بهبود وضعیت یک سازمانی که در حال فعالیت است، مجموعه اقداماتی صورت میگیرد تا سازمان ارزش آفرینی بیشتر و بهتری داشته باشد.
نوع دیگری از دسته بندی وجود دارد که بر اساس نوع ارزش آفرینی تقسیم بندی میشوند: مثلا اگر ارزش آفرینی در عرصه اقتصادی باشد کار آفرینی اقتصادی نامیده میشود، اگر در عرصهی فرهنگی و اجتماع باشد، کارآفرینی اجتماعی گفته می شود و در کارآفرینی تقلیدی نیز اساس تقلید از کارآفرینی انجام شده توسط فرد یا افراد دیگر است. در کارآفرینی اقتصادی، هدف اصلی کسب سود و انتفاع است درحالیکه در کارآفرینی اجتماعی، هدف غیرانتفاعی است مانند راه اندازی انجمن های خیریه یا انجمن های علمی، در کارآفرینی تقلیدی، کارآفرین از طریق کپی برداری یا الگوگیری از محصولات و خدمات نوین سایر کارآفرینان اقدام به راه اندازی کسب و کار می نماید. سرانجام کارآفرینی زنان نیز از جمله انواع کارآفرینی است که به مقوله زنان و فعالیت ها و چالش ها و موانع کارآفرینی از دیدگاه زنان می پردازد.
▪ بحثی که در کار آفرینی مطرح، بحث آموزش است، عدهای معتقدند که کار آفرینی امر ذاتی و غریزی است و فرد کارآفرین ذاتا" کار آفرین است، در مقابل عدهای هم میگویند که کار آفرینی قابل آموزش و اکتساب است و میتوان ویژگیهای کار آفرینانه را به افراد آموزش داد نظر شما چیست؟
ـ در علم مدیریت یک سوال قدیمی وجود دارد که میگوید مدیریت ذاتی است یا اکتسابی؛ تا مدتها بحث بر این بود که مدیریت امری کاملا ذاتی است. رهبران مادرزادی رهبر به دنیا میآیند، چنین بحثی در کار آفرینی هم مطرح است. عدهای معتقدند که کار آفرینان کارآفرین متولد میشوند.
اما در عمل بر اساس تحقیقاتی که طی ۵۰ سال گذشته صورت گرفته است حکایت از موضوع دیگری دارد، همانطور که تحقیقات ثابت نکردهاند که مدیریت ذاتی است، در مورد کار آفرینی هم چنین نتیجهی صادق است. هر چند نفی هم نشده که ذاتی نیست، واقعیت این است که میتوان ویژگیهای مختلف را به افراد آموزش داد، میتوان ویژگیهای کار آفرینی را اکتساب کرد، ۹۰ درصد کار آفرینی از طریق آموزش قابل اکتساب است، حدود ۱۰ درصد میتواند ذاتی باشد که این مقدار هم از به محیط و اجتماع مربوط است یعنی فرد در محیطی قرار گرفته که اجازه ریسک کردن و خط پذیری داشته و یا شاهد فعالیتهای اطرافیان خود در این زمینهها بوده است.
▪ موضوعی دیگر که این روزها بحث برانگیز است و شاید به تعاریف متفاوت از کارآفرینی باز میگردد، این است که این گونه تصور میشود که کار آفرینی مساوی با ایجاد شغل و به قولی اشتغال زایی است اما گمان من این است که کار آفرینی حتی گاهی باعث بیکاری هم میشود، نظر شما چیست؟
ـ قاعدتا بین کار آفرینی و اشتغالزایی ارتباطی وجود دارد، اما این دو مساوی هم نیستند. گاهی ممکن است با شروع یک کسب و کار جدید و یا شرکت جدید چند نوع شغل از بین برود و چندین نفر بیکار شود ، اما گاهی همزمان چندین شغل جدید به وجود میآید.
به طور کلی کار آفرینی الزاما مساوی با شغل آفرینی نیست اما میتواند یکی از مزایای آن شغل آفرینی باشد. در عین حال کارآفرینی میتواند باعث کاهش اشتغالزایی شود در واقع در برخی موارد کارآفرینی باعث میشود تا به جای انجام امور به صورت سنتی و دستی، کاملا مکانیزه شوند، این مساله سبب میشود تا چند نفر بیکار شوند، اما در نهایت باعث ارتقا کیفیت کالا و یا خدمات شود که در نهایت باعث و پیشرفت توسعه میگردد.
▪ ارزیابی شما از شرایط فعلی کار آفرینی در ایران چیست؟
ـ ما در ابتدای راه نهضت کار آفرینی قرار داریم، باید نگاه بلند مدت به کار آفرینی داشته باشیم در شرایط فعلی محیطی کار آفرینانه در کشور شکل نگرفته است. طبق بررسیهایی که انجام دادهایم و موانع زیادی بر سر راه کار آفرینان وجود دارد، در عین حال فرصت های بالقوه کارآفرینی زیادی در کشور وجود دارد. از نظر شاخصهای کار آفرینی آمار قطعی وجود ندارد، پروژه ۲۰۰۸ GEM در ایران در حال اجرا است به همین دلیل به صورت قطعی نمیتوانیم در این زمینه بحث کنیم.
▪ GEM چیست؟
ـ GEM، دیدهبان جهانی کارآفرینی، یک کنسرسیوم تخصصی کارآفرینی دانشگاهی است که ایران در مهر ماه سال ۸۶ عضو این سازمان شده است. هدف این کنسرسیوم کشف رابطه بین کارآفرینی و توسعه اقتصادی است. این سازمان به دنبال ارایه شاخصها و استانداردهای جهانی کارآفرینی میباشد که با این شاخصها بتوان کشورها مختلف را مقایسه و مطالعه کرد این کنسرسیوم با ۱۰ کشور در سال ۱۹۹۲ شروع به فعالیت کرده و در سال ۲۰۰۷ تعداد اعضای آن به ۴۷ کشور رسیده است.
▪ پروژه های گذشته و نتایج آن چگونه بوده است؟
ـ پروژه GEM هرساله در کشورهای عضو همزمان اجرا می شود. آخرین گزارش GEM مربوط به سال ۲۰۰۷ است.اما از آنجا که ایران در اواسط سال ۲۰۰۷ عضو GEM شدهاست، به همین دلیل مطالعات قبلی در این زمینه وجود ندارد، باید منتظر بمانیم تا شاخص های GEM در ایران در انتهای سال ۲۰۰۸ اعلام شود و بر آن مبنا اقدام نماییم و شرایط را بررسی کنیم.
البته طبق گزارش که بانک جهانی در سال ۲۰۰۸ در زمینه کسب و کار اعلام کرده است، ایران در میان ۱۷۴کشور حائز رتبه ۱۳۶ بود که نسبت به سال ۲۰۰۷ چهار رتبه تنزل داشته است و این نشان میدهد که شرایط بدتر شده است.
▪ به هر حال برای اطلاع از مشکلات موجود تابه حال تحقیقی در این زمینه صورت نگرفته تا به چالش ها و موانع کار آفرینی در کشور بپردازد؟
ـ در این زمینه، تحقیقی را در دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران انجام دادهایم. بر این اساس از کارآفرینان برتر کشور در رابطه با موانع و چالشهای توسعه کارآفرینی نظرسنجی کردهایم، در این تحقیق سه موضوع را در زمینه موانع کار آفرینی بررسی کردیم.
۱) موانع و عوامل ضد انگیزشی که عمدتا شامل؛ مسائل فرهنگی، اجتماعی و فردی هستند.
۲) موانع مربوط به قوانین و مقررات دولتی
۳) موانع محیطی کسب و کار در ایران
در بعد عوامل ضد انگیزشی مواردی مانند خطر از دست رفتن سرمایه (خطر پذیری مالی) وجود داشت، در این شرایط افراد به گمان اینکه در صورت خطر پذیری مالی احتمال بازگشت سرمایه ضعیف است در نتیجه گرایش به سمت کار آفرینی کم میشود.
عامل بعدی در این زمینه عدم تامین مالی کار آفرینان است، فرد کار آفرین ایده دارد اما سرمایه لازم برای ارزش آفرینی را ندارد،در نتیجه آنان که سرمایه دارد ریسک نمیکنند و افرادی که میخواهند ریسک کنند و کار آفرینی انجام دهند سرمایه ندارند. بوروکراسی حاکم بر ادارات به عنوان یکی از عوامل ضد انگیزشی مطرح بود. بحث فقدان امنیت اجتماعی از نظر کارآفرینانه هم مساله بعدی بود. از دیگر عوامل ضد انگیزشی میتوان به عوامل فرهنگی هم اشاره کرد، در این بررسی، عوامل فرهنگی را به صورت ریز تحلیل کردیم و متوجه شدیم که شرایط و محیط خیلی مشوق کارآفرینی نیست. متاسفانه در فرهنگ ما، جایی برای مشوق خلاقیت، ایدهپروری، ریسکپذیری نیست.
در دستهبندی مربوط به قوانین و مقررات بیشترین موارد، موانع قانونی ناشی از مقررات بانکی بود. ۷۶ درصد کارآفرینان در این تحقیق اعلام کردهاند که با مقررات بانکی مشکل دارند و این قوانین و مقررات مانع توسعه کارآفرینی در ایران است. قوانین مربوط به تجارت، قوانین مربوط به صادرات و واردات، قوانین شهرداری، قوانین محیط زیست و قانون کار عمدهترین چالشها و موانع بر سر راه کارآفرینان هستند، مسایلی مثل قوانین مربوط به مالکیت معنوی در رتبههای آخر بود.
درباره محیط کسب وکار، کارآفرینان معتقد بودند که محیط کسب وکار مطلوب نیست و مشوق کارآفرینی نمیباشد. به طور کلی مطابق نتایج این تحقیق، نارسائی های محیط کسب و کار برای شرکت های جدید و در حال رشد به ترتیب اهمیت عبارتند از:
۱) فقدان زیرساختهای تجاری، تخصصی و حرفهای مورد نیازشرکتهای جدید و در حال رشد؛
۲) عدم حمایت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی از کارآفرینی؛
۳) نبود زیرساختهای مناسب فیزیکی برای شرکتهای جدید و در حال رشد؛
۴) فقدان وجود حمایت مالی کافی برای شرکتهای جدید و در حال رشد؛
۵) فقدان یا ناکافی بودن برنامههای دولتی برای کمک به شرکتهای جدید و در حال رشد؛
۶) عدم تاکید نظام تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش و آموزش عالی) بر توسعه کارآفرینی؛
۷) نبود فضای آزاد بازار برای شرکتهای جدید و در حال رشد؛
۸) فقدان یا ناکافی بودن سیاستهای دولتی برای شرکتهای جدید و در حال رشد؛
۹) عدم انتقال شایسته نتایج تحقیق و توسعه به شرکتهای جدید و در حال رشد.
▪ ویژگیها و شرایط جامعه با مدلها و الگوهای کارآفرینی چه نسبتی دارند؟
ـ بهترین روش یا الگوی توسعه کارآفرینی در جامعه وجود ندارد که بتوان آنها را کپی برداری کرد و در یک جامعه دیگری با ویژگی های فرهنگی دیگری بکار برد. اما چهارچوب های کلی که در همهی کشورهای که در توسعه کارآفرینی موفق بوده اند را می توان یافت. یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه کارآفرینی، ایجاد و توسعه شرایط چهارچوب کارآفرینانه (محیط ویژه کسب و کار) می باشد. آنچه که در زمینه محیط کسب و کار در جامعه ما وجود دارد، کمتر از متوسط است، مثلا" از نظر فضای آزاد بازار، که شرکتها بتوانند ایجاد شوند و فعالیت کنند و در فضای رقابتی قرار بگیرند، شرایط مطلوب نیست. کارآفرینان میگویند برای ورود به بازار مشکلی ندارند اما برای رقابت با شرکتهای قدیمی مشکل دارند و شرایط شفاف نیست. به طور کلی در مولفههای اصلی کارآفرینی مانند آموزش، نگرش فرهنگی اجتماعی به کارآفرینی، ورود به حوزه کارآفرینی، پشتوانه مالی برای کارآفرینی و.. وضعیت از متوسط کمتر است و مطلوب نیست. نامناسب بودن فضای کسب و کار حکایت از دخالت دولت در بازار، وجود قوانین و مقررات دست و پاگیر، وجود دستگاههای نظارتی موازی و متعدد، ریسک بالای فعالیتهای کسب و کار در ایران دارد. از این رو، دولتها نقش کلیدی در توسعه کارآفرینی ایفا میکنند.
به هر حال، توسعهی کارآفرینی در همه کشورها همواره با موانع جدی مواجه بوده است. از اینرو، توسعهی کارآفرینی در ایران نیز نیازمند عزم ملی است. توسعهی کارآفرینی به عنوان یک مقوله فرابخشی، میبایستی در همهی ارگانها، سازمانها، نهادهای عمومی و دولتی مورد توجه قرار گیرد.
▪ برای اینکه از وضعیت موجود فاصله بگیریم و در کار آفرینی حرفی برای گفتن داشته باشیم، چه اقداماتی صورت گرفته است؟ آیا این اقدامات ثمربخش بوده است؟
ـ باتوجه به وضع موجود، باید نگاه جامع و بلندمدت به کارآفرینی داشته باشیم، برای نتیجهگیری خیلی زود است، هر چند برای تعالی و توسعه کارآفرینی در کشور اقدامات مناسبی صورت گرفته است. اقدامات فرهنگی چون؛ برگزاری جشنواره کارآفرینان برتر کشور، راهاندازی دانشکده کارآفرینی، دبیرخانه کاراد، پارکهای علم و فناوری دانشگاهها و تعیین روز ملی کارآفرینی از اقدامات مثبتی است که صورت پذیرفته و زمینهساز حرکت به سوی فرهنگ کارآفرینی محسوب میشود.
باز هم تاکید میکنم که در آغاز راه هستیم، در حال حاضر باید به دنبال تربیت و آموزش کارآفرینان و مربیان کارآفرینی باشیم، آموزشهای کارآفرینی باید کاربردی باشد تا ایدهها بتوانند تجاریسازی شوند. باید برای نهادینه سازی کارآفرینی در کشور فعالیتهای بیشماری را انجام دهیم.
▪ برای اینکه به نهادینه سازی و فرهنگ سازی در کارآفرینی دست بیابیم، چه باید کرد؟
ـ برای توسعه و نهادینهسازی باید از فرهنگ ملی شروع کرد، فرهنگ ملی باید به گونهای ارتقا یابد که خطرپذیری، خلاقیت، تشویقکردن، استقلال کاری و .. را تشویق و ترویج نماید. فرهنگ ملی برآوردی از فرهنگها و خرده فرهنگیهایی است که وجود دارد، باید تلاش کرد تا کارآفرینی به فرهنگ خانوادههای ایرانی نفوذ کند و پذیرفته شود، کارآفرینی باید در مهدکودکها، مدارس و دانشگاهها تدریس شود. باید به جای آموزش "بابا نان داد" به کودکانمان بیاموزیم که "بابا کار میکند" ، فرهنگ کار در اسلام تاکید فراوان شده است. در تحقیقی که از دانشجویان کارشناسی صورت گرفته، از هر ۱۵ نفر دانشجو فقط ۴ نفر کار میکنند و بقیه کار نمیکنند، در حالیکه در کشورهای دیگر دانشجویان کار میکنند و باید هم کار کنند، نه فقط به بهانه کسب درآمد، بلکه برای آشنایی بیشتر با آداب و رسوم کار و تمرین برای فردا.
باید بازیهای خلاق را در مهد کودکها و مدارس ترویج کنیم، جشنوارهها کارآفرینی را در سطح مدارس برگزار نماییم. در آمریکا از هر ۱۲ فارغالتحصیل دانشگاه حداقل یک نفر کسب و کار جدید راهاندازی میکند، این نتیجه توجه به کارآفرینی و فرهنگ سازی در جامعه است.
در فرهنگ سنتی ما، بسیاری از آموزههای کارآفرینی وجود دارد، اما مدتی است که به فراموشی سپرده شده؛ تا همین چند سال پیش دانشآموزان در تابستانها و حتی اوقات فراغت به شغل پدر می پرداختند یا کاری انجام میدادند و مهارتی میآموختند، اما این روزها به جای تشویق فرزندانمان به کار و تلاش، آنان را به کلاسهای شنا و دیگر اقدامات صرفا سرگرم کننده تشویق میکنیم ،که همین مساله باعث میشود تا فرصت تجربهاندوزی آنان را از بین ببریم و در نهایت باعث میشویم تا فضای دیگری را تجربه نمایند،چنین شرایطی برای نسل آینده مناسب نیست، شرایط به گونهای است که والدین حتی در دوران دانشگاه ،در انتخاب واحد هم به فرزندانشان کمک میکنند! با این شرایط نمیتوان کارآفرینی را گسترش داد و به فکر آینده بود.
▪ به نکات جالب توجهی اشاره کردید، رسانهها در ترویج و نهادینه کردن کارآفرینی چه نقشی دارند؟
ـ در بررسیهایی که دیدهبان جهانی کارآفرینی(GEM) انجام داده است، به این نتیجه رسیدهاند که هر چه توجه رسانهای به کارآفرینی بیشتر باشد، تمام شاخصهایی کارآفرینی در بالاترین سطح قرار میگیرد. با تبلیغ و ترویج کارآفرینی و معرفی کارآفرینان برتر، در رسانه های عمومی قصد کارآفرینانه در جامعه افزایش یافته است. لذا رسانهها، نقش کلیدی در توسعه و فرهنگ کارآفرینی در جامعه دارد، ابزار فرهنگسازی، رسانه است.
▪ نقش رسانهها را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ حضور شما در این محل و برگزاری چنین جلسهای خود نشان از توجه رسانه به بحث کارآفرینی است،اما به هرحال توجه به کارآفرینی کم است. باید بیشتر از این به مقوله کارآفرینی توجه کرد، به همین منظور باید در سیاستهای رسانهای مرتبط با کارآفرینی تجدید نظر شود. توجه به کارآفرینی نباید مقطعی باشد بلکه میبایست یکی از اهداف رسانهها ترویج کارآفرینی باشد.صدا و سیما باید در تولید و ساخت برنامهها و فیلمها، جایی را برای کارآفرینی و خلاقیت باز کنند. به گمان من؛ جای خالی تولیدات رسانهایی مرتبط با کارآفرینی و خلاقیت در سینما و رادیو و تلویزیون کاملا" مشهود است.
▪ مقام معظم رهبری سال ۸۷ را سال نوآوری و شکوفایی نامگذاری کردند، از آنجایی که کارآفرینی با نوآوری ارتباط مستقیم دارد و در نهایت موجب شکوفایی میگردد، به نظر شما چه ارتباطی بین کارآفرینی و این نامگذاری وجود دارد و چه بهرهای میتوان از نامگذاری برد؟
ـ کارآفرینی، پلی است که نوآوری را به شکوفایی و رشد و توسعه تبدیل میکند. از این نامگذاری برای توسعه کارآفرینی میتوان بهرههای فراوانی برد.میتوان برای نهادینه شدن کارآفرینی در کشور ، ترویج خلاقیت و نوآوری از این فرصت و تدبیر رهبر معظم انقلاب استفاده کرد.
همین تکرار و تبلیغ این نام در جامعه، خود باعث ترویج نوآوری و شکوفایی می شود و در واقع نسلی از جامعه خود را با این مفاهیم درگیر خواهند کرد و آن را به کار خواهند بست.
▪ با فرض برطرف شدن موانع و چالشهای بر سر راه ترویج کارآفرینی، پیامدهای توسعه کارآفرینی در جامعه چه خواهد بود؟
ـ اولین پیامد، ارتقا روحیه نشاط و نوآوری در کشور است، از مشکلات بیکاری کاسته میشود، کارآفرینی، امید را در دل مردم افزایش میدهد، از بار مسئولیتهای فراوان دولت میکاهد، فرهنگ کار و گرایش به کار کردن را نهادینه میکند و از معضلات اجتماعی چون اعتیاد، بزهکاری و... جلوگیری مینماید، در حوزه اقتصاد باعث توسعه و تولید ثروت میشود. در یک کلام موجب توسعه پایدار میگردد.
منبع : خبرگزاری فارس