ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا(س)مبارك.
جنگ با صدای پرواز هواپیماهای جنگی آغاز شد و خیلی زود آثار دیگری را به انقلاب نوپای این تحمیل کرد. زنان نیز چون مردان اسلحه بر دوش گرفته و به مقابله با دشمن شتافتند و در این راه شهید، زخمی و آواره شدند.بر فهرست طولانی فداکاریهای زنان در طول سالهای جنگ، میباید "شهادت" برخی زنان، "اسارت" و نیز "جانبازی" را اضافه کرد.
زنانی که در طول ۸سال دفاع مقدس به درجه بلند "شهادت" نائل شدند، نشان دادند که در این مسیر نیز، حتی گامی از مردان عقبتر نیستند و وقتی پای دفاع از کشور به میان می آید تا پای جان مقاومت می کنند و شجاعانه در مقابل دشمن می ایستند.
در سالهای اول جنگ توانائی ها و استعدادهای زنان در پشت جبهه متمرکز بود و فضای جامعه اجازه بیش آن رابه زنان نمی داد. بیشتر مردان درگیر جنگ حضور زنان را نوعی زحمت و دردسر می دانستند و دختران جوانی که دارای تعهد و غیرت دینی بودند برای رسیدن به خواسته شرعی و معقول خود مجبور به مقاومت و ایستادگی در برابر آنان بودند، البته بسیاری از مخالفت ها هم در اثر نگرانی از آسیب های ناموسی و هتک حرمت احتمالی از سوی دشمن بود.در کتاب کوچه های خرمشهر که از اولین کتابهای خاطرات جنگ است از زبان یکی از دختران رزمنده خرمشهری می خوانیم: «برای ماندن در خرمشهر و دفاع از آن با مخالفت شدید پدرم مواجه شدم ناچار مجبور شدم جلوی آن بایستم، من که آنقدر حساس بودم و وقتی چپ نگاهم می کرد اشکم سرازیر می شد، آن روز در مقابل او ایستادم و قبول چنین رفتاری از جانب من دشوار بود."
زنان جنگ ابتدا به خود و سپس به دیگران اثبات کردند که زن مسلمان صاحب توانایی¬های بی¬شماری است که در صورت تجلّی، معرّف پایگاه و جایگاه زن در اسلام است.از این رو بود که آنان توانستند با الگو قرار دادن زنان بزرگ تاریخ و تاسی از حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) در دفاع از آب و خاک این مرز بوم همکاری کنند.
برآورد می شود در طول سال های مبارزات انقلابی و جنگ، بیش از 6هزار و ششصد زن توسط رژیم گذشته، بمباران های زمان جنگ یا نیروهای جنگجوی عراقی به شهادت رسیده باشند که البته تنها از زندگینامه پنج هزار تن از آنها اطلاعات کامل در دست است. این ارقام جدا از آمار زنان اسیری است که بعضی از آنها سال های بسیاری را در مخوف ترین زندان های عراق سپری کردند.
برخلاف تصور عمومی که تا به امروز نقش زنان در انقلاب و جنگ را در بهترین حالت در یک همسر همراه و مادر مهربان خلاصه می کرد، اسناد تازه انتشار یافته از زنانی سخن می گوید که در انقلاب نقش مبارزاتی و در جنگ عنصر عملیاتی بوده اند. در خاطرات تازه انتشار یافته برخی از زنان اسیر حتی از شکنجه های سنگین در زندان های عراق و ایستادگی زنان رزمنده سخن گفته شده است.هم چنین کم نیستند زنانی که با اصابت ترکش خمپاره یا براثر بمبارانهای هوایی، عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادند و دچار موج گرفتگی و یا گرفتار عوارض بمبهای شیمیایی شدند و در زمره "جانبازان " جای گرفتند.
زنان جانباز حماسهسازانی هستند که گمنام ماندهاند و غریبانهتر از مردان جانباز، سهمشان در اجتماع به فراموشی سپرده شدهاست.
براساس آمار بنیاد جانبازان و امور ایثارگران که در شهریور ۱۳۸۱به تفکیک جنسیت و گروههای جانبازی منتشر شد، تعداد کل جانبازان زن ۵هزار و ۷۳۵نفر است که از این تعداد ۳هزار و ۷۵ نفر بالای ۲۵درصد جانبازی دارند.
همسران "شهدا"را نیز نباید ازنظر دور داشت. آنها شاید بیش از سایرین بر گردن جامعه و بازماندگان جنگ حق دارند. چه بسا زنانی که همسرانشان به شهادت رسیدند و آنها را با کودکانشان تنها نهادند و رسالت پدر بودن را نیز همپای وظیفه خطیر مادری بر دوش آنها نهادند. همسر سردار شهید «همّت» چنین نقل میکند: «زمستان بود که حاجی برای عملیاتی به جنوب رفت من سخت مریض بودم، دلم آرام نمیگرفت، به نیت اینکه او سالم برگردد سه روز روزه گرفتم.»
همسر شهید «دقایقی» دربـارة زندگیش چنین می¬گوید: «کـم خانه آمدنش را هیچ به حساب بی توجهی اش بـه زن و بچه اش نمی گذاشتم. بی انصافی می دانستم که بگویم در زندگی کم می¬گذارد. او در کنار من بود تا خوب زندگی کردن را به من یاد بدهد. با او این احساس را داشتم که برای هدفی شریف زندگی می کنم.»
آمار نشان میدهد این گروه از زنان در کسوت همسران شهدا ۴۲هزار و ۸۰۸ پسر و ۳۷هزار و ۱۱۹دختر مجرد و ۳۲هزار و ۵۷۱ پسر و ۳۲هزار و ۲۷ دختر متاهل را سرپرستی کردهاند.
از نظر بسیاری از این زنان، جنگ ممکن است مدتهای مدید پس از پایان رسمی آن همچنان ادامه داشته باشد. تجربه واقعی از جنگ تنها گلوله باران و آنشباری دشمن نیست، آنش دشمن و بمباران هوایی مقطعی است و فقط به منزله لحظههایی گذرا به شمار میآیند.
سالهایی که باید در کنار یک همسر جانباز صبورانه زندگی کرد و بدون آنکه خم بر پیشانی آورد، شور و شوق زندگی را در دل وی و فرزندان بارور کرد و ترنم صفا و صمیمیت را در چارچوب خانه جاری و ساری کرد. جنگ واقعی هنگامی است که باید در کارزار زندگی، فرزندانی را بدون پدر به ثمر رساند، سالهایی که باید با تلاش و تکاپو، سایه مهر بر سر کودکان و نوجوانان افکند و برایشان هم مادری کرد و هم پدری.