زندگینامه حضرت فاطمه زهرا
زندگینامه چهارده معصوم علیهم السلام ص37
آیة الله مظاهرى
اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذكر كردهاند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مباركه و طاهره (1) . از بعضى روایات استفاده مىشود كه زكیه و محدثه از القاب آن خانم است و كنیه او ام ابیها است. (2)
عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثتبه دنیا آمد (3) و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى (4) به دست گردانندگان سقیفه بنى ساعده شهید شد.
شخصیتحضرت زهرا را با این بحث كوتاه نمىتوان معرفى كرد و آنچه در اینجا آورده مىشود، قطرهاى از دریاى فضیلت آن صدیقه شهیده است.
شخصیت اسلامى از دو راه یافت مىشود: از راه نسب و از راه حسب و فضایل نفسانى. شخصیت نسبى كه اسلام آن را پذیرفته است، تحت تاثیر عوامل مختلفى است: قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تاثیر محیط، تاثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشكیل چنین شخصیتى نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدرى چون رسول گرامى دارد كه به گفته سعدى همه مراتب انسانیت را به كمالاتش پیموده است. همه تاریكىها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى است:
بلغ العلى بكماله كشف الدجى بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله
مادرى چون خدیجه دارد كه باید گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى كه سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابى طالب را اداره كرد و همه اموال خود را در این راه خرج كرد. مادرى كه چندین سال در مكه با آن مصیبتهاى كمر شكن ساخت، و دوش بدوش رسول اكرم، اسلام را یارى فرمود و در این راه سنگها به بدن مباركش فرود آمد، بى حرمتیها به او وارد شد، شماتتها در این راه دید و هرچه این اتفاقات بیشتر مىشد، صبر و استقامت او زیادتر مىگشت.
و اما از نظر قانون تاثیر غذا: مورخین نوشتهاند كه وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهرا سلام الله علیها تعلق گرفت، پیامبر گرامى مامور شد كه چهل شبانه روز در كوه حرا به ریاضت دینى پردازد. (5)
حضرت خدیجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پیامبر گرامى در كوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد كه پیامبر به خانه بازگردد. از عالم ملكوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خدیجه منتقل شد.
از نظر تاثیر محیط، زهرا علاوه بر آنكه در دامن مادرى فداكار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدرى چون پیامبر گرامى پرورش یافت، محیط زندگى او محیط پر تلاطمى بود. مكه با آن مصیبتها و حوادث ناگوار، محیط پرورش او بود. در شعب ابى طالب با آن حوادثى زندگى كرد كه امیرالمومنین در نهج البلاغه آنجا را براى معاویه چنین توصیف مىكند: «شما ما را سه سال در میان آفتاب زندانى كردید، به طورى كه بچههاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و بچهها بلند بود...» روشن استبچهاى كه در این چنین محیطى پرورش یابد; مخصوصا اگر مربىاى چون پیامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زیاد خواهد بود:
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاكش باشد
زهرا سلام الله علیها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نیز، فوق العاده است. شوهرى چون امیرالمومنین دارد كه بیش از سیصد آیه از قرآن شریف درباره او نازل شده. (6)
شوهرى كه از نظر تاریخ، قطعى است كه اسلام مرهون او است. شوهرى كه به اقرار خود اهل تسنن، عمر بیش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا على لهلك عمر. (7)
فرزندانى چون حسن، حسین، زینب و كلثوم دارد كه اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسین و على الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقیة الله عجل الله تعالى فرجه الشریف است.
و اما از نظر فضایل انسانیت، چه مىتوان گفت در حق كسى كه پیامبر گرامى (ص) كرارا دربارهاش فرموده است: ان الله اصطفیك و طهرك و اصطفیك على نساء العالمین. (9)
همانا خداوند تو را برگزیده و پاكیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.
اگر براى فضیلت زهرا چیزى جز سوره كوثر نبود، زهرا را بس بود كه بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم.
انا اعطیناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هو الابتر. (10)
همانا كوثر را بر تو ارزانى داشتیم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن، به درستى كه بدخواه تو دنباله بریده است.
زهرا از نظر ایمان، راضیه و مرضیه است:
«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضیة مرضیة فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتی». (11)
«اى نفس مطمئنه! - كه به مقام شهود رسیدهاى - بیا به سوى پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما باید بدانیم كه القاب چهارده معصوم، كنیههاى آنان و اسماء آنان بى سبب نیست. همه آنها سر دارد. معنى ندارد زهرا، صدیقه; زكیه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به اینگونه لقبها متصف شود. اگر جبرئیل نیاید و با او محادثه نكند و به او محدثه بگویند، دروغ است: تعالى الله عما یقول غیر العارفین فى حقهم، و معنى ندارد كسى محدثه باشد و ایمانش به مرتبه شهود نرسیده باشد.
زهرا از نظر علم داراى مصحف است.
از نظر روایات، كتابهایى نزد ائمه طاهرین است كه از جمله آن كتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.
این كتاب را ائمه به آن افتخار مىكردهاند و مىگفتند: علم ما كان و یكون و ما هو كائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مىباشد. (12)
زهرا از نظر زهد
شبى كه زهرا به خانه امیرالمومنین مىرفت، امیرالمومنین فرش خانهاش را از شن تهیه كرد و رسول اكرم جهازیهاى براى زهرا سلام الله علیها تهیه فرمود كه همه آن جهازیه شصت و سه درهم مىشد.
جهازیه عبارت بود از:
1- عبا 2- مقنعه 3- پیراهن 4- حصیر 5- پرده 6- لحاف 7- دستك 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خورى 11- كوزه 12- كاسه 13- آسیاى دستى 14- مشك آب 15- حوله 16- پوست گوسفند.
پیامبر گرامى چون جهازیه را دید از چشمهاى مباركش اشك جارى شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را كه غالب آن از گل است مبارك كن!» (13) زهرا به خانه شوهر مىرود و در وسط راه پیراهنى را كه از جمله جهازیه او است، به فقیر مىدهد و با همان پیراهن كهنهاى كه داشتبه خانه امیرالمؤمنین رهسپار مىشود. (14)
شب عروسى پایان گرفت و صبح، پیامبر گرامى به دیدن زهرا آمد و هدیه آورد. هدیه پیامبر گرامى این بود: على فاطمة خدمت ما دون الباب و على على خدمت ما خلفه.
كارهاى داخل خانه براى فاطمه است و كارهاى خارج از خانه براى على.
زهرا از این هدیه، ازاین تقسیم كار به قدرى خشنود شد كه فرمود:
ما یعلم الا الله ما داخلنى من السرور (15)
جز خداوند كسى نمىداند كه از این تقسیم كار چقدر خشنودم.
عبادت زهرا
در روایات آمده است كه زهرا به قدرى روى پا ایستاد و عبادت كرد كه پاهاى او متورم شد (16) امام حسن علیه السلام مىگوید، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مىكرد و هرگاه از نماز فارغ مىشد، به دیگران دعا مىكرد. از او پرسیدم كه چرا به ما دعا نكردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17)
تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده:
«تسبیح جدهام زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار ركعت نماز بهتر است» . (18)
مىگویند: زهرا براى كمك، خادمهاى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلكه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنكه در این مورد چیزى بگوید، پیامبر فرمود: زهرا جان مىخواهى چیزى به تو یاد دهم كه بهتر از دنیا و آنچه در آن استباشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.
زهرا سلام الله علیها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین عرض كرد با دعایى كه از پدرم صلوات الله علیه گرفتهام، خیر دنیا نصیب من شده است.
سخاوت و ایثار زهرا
مفسرین شیعه و سنى اتفاق دارند كه روزى زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیرى رسید و از آنها چیزى خواست. زهرا، شوهرش، بچههایش و خادمهاش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا براى افطار روز بعد نانى تهیه كرد. یتیمى آمد، زهرا نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانى تهیه نمود اسیرى آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح كرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام على حبه مسكینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمكم لوجه الله لا نرید منكم جزاءا و لا شكورا!» (19) «و اطعام كردند طعامى را كه دوست داشتند به مسكین و یتیم و اسیر جز این نیست كه این كار را فقط براى خدا مىكنیم و از شما جز او سپاسى نمىخواهیم» . (20)
در خاتمه به تفسیر كنیه و اسم ایشان مىپردازیم.
براى القاب زهرا، تفسیرها، تاویلها و گفتگوها چندان است كه در این نوشته مجال بازگو كردن همه آن نیست فقط به طور فشرده به تفسیر كنیه و اسم ایشان مىپردازیم.
زهرا را ام ابیها گفتهاند و این كنیه را كه افتخارى بر آن حضرت است، پیامبر گرامى به ایشان داده است. (21)
ام ابیها به معناى «مادر پدرش» ; یعنى زهرا مادر پدر خویش است. این كنیه معانى مختلفى دارد اما بهترین معنى همان است كه پیامبر (ص) به این كنیه داد یعنى: «زهرا علت غایى جهان هستى است.» و اگر كسى ادعا كند كه واسطه فیض عالم هستى نیز هست، ادعاى او بدون دلیل به گزاف نیست.
واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفتهاند و این تسمیه اسرارى دارد و همه آن اسرار از روایات بهرهمند است:
1- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر (22)
فاطمه، فاطمه نامیده شده است; چرا كه از شر بریده و جدا است.
این جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله علیها است; زیرا مسلما معصومه است و آیه «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا» (23) درباره او است. (24)
2- سمیت فاطمة لانها فطمت عن الطمث. (25)
فاطمه را فاطمه گوید زیرا بریده است از خونى كه زنها مىبینند. این تفسیر اشاره به طهارت ظاهرى زهرا سلام الله علیها است; زیرا از نظر روایات، چنانچه زهرا مطهره بود از نظر معنى، طاهره بود از خون حیض، نفاس و استحاضه.
3- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق فاطمه را فاطمه گفتند، براى اینكه بریده شده بود از خلق.
این تفسیر اشاره به مقام فنا و لقاى زهراى مرضیه است. كسى كه در دل او هیچ كس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.
4- سمیت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن كنه معرفتها.
فاطمه، فاطمه نام گرفت; زیرا مردم از معرفت او بریده شدهاند و قدرت بر شناختحقیقت او ندارند و این تفسیر اشاره به همان مقامى دارد كه به واسطه آن مقام ام ابیها نامیده شده است.
5- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت هى و شیعتها عن النار. (26)
فاطمه را فاطمه گفتند; چون شیعیان خود را از آتش مىرهاند و نجات مىدهد. این تفسیر اشاره به شفاعت اوست.
6- سمیت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها
فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بریده مىشوند ازمحبت او، و روشن است كه كسى كه محبت اهل بیت را ندارد به رو در آتش انداخته مىشود.
در حق فاطمه چه توان گفت كه پیامبر گرامى صلى الله علیه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله علیها وارد مىشد یا زهرا سلام الله علیها بر او وارد مىشد، چهره زهرا سلام الله علیها و دست زهرا سلام الله علیها را مىبوسید و او را استقبال مىكرد و به جاى خود مىنشانید. (27)
و مىفرمود: من بوى بهشت را از سینه زهرا استشمام مىكنم، ولى همین زهرا سلام الله علیها به قدرى براى دیگران متواضع است كه وقتى امیرالمؤمنین علیه السلام از او اجاره مىخواهد كه كسانى بر خانه زهرا سلام الله علیها وارد شوند، زهرا با آنكه ازاین ملاقات سختبیزار است; (28) اما چون على علیه السلام مىخواهد آن بانوى متواضع درمقابل شوهر مىگوید: خانه، خانه تو و من هم كنیز تو هستم. (29)
زنى مىآید و از زهرا سلام الله علیها مسالهاى سوال مىكند اما چون بیمارى فراموشى دارد، ده بار برمىگردد و مساله را سوال مىكند در بار دهم از زهرا سلام الله علیها عذر خواهى مىكند و زهرا در جواب مىفرماید: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهاى زیادى عنایت مىكند پس تكرار سوال تو عذر ندارد» . (30)
زهرا سلام الله علیها وقتى پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر كارهاى خانه را قسمت كرد: یك روز زهرا سلام الله علیها كارها را انجام مىداد و روز دیگر نوبت فضه بود. (31)
نباید فراموش شود و بانوان باید بدانند كه زهرا سلام الله علیها و همه اهل بیت علیهم السلام سرمشق زندگى ما هستند، همه باید از پیامبر گرامى و خاندان او سرمشق بگیرند.
قرآن چنین دستور مىدهد:
لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة لمن كان یرجوا الله و الیوم الاخر... (32)
به تحقیق كه رسول خدا سرمشق استبراى كسانى كه امید به خدا و روز جزا دارند.
ما اگر سعادت دو جهان را بخواهیم باید پیرو رسول اكرم و اهل بیت گرامى او باشیم. بانوان اسلامى وقتى به سعادت مىرسند كه در عفت، ایثار، فداكارى، مردم دارى، شوهر دارى، خانه دارى وتربیت اولاد، پیرو زهرا سلام الله علیها باشند.
صاحب وسایل الشیعه در جلد دوم وسایل قضیهاى از زهرا سلام الله علیها نقل مىكند كه همه مخصوصا بانوان اسلامى باید به آن توجه داشته باشند.
مضمون همه روایات چنین است: «فضه خادمه در روزهاى آخر عمر زهرا، سلام الله علیها او را مهموم و مغموم یافت. علت را پرسید زهرا گفت: «چون جنازه مرا بلند مىكنند حجم بدن من نمایان است و نامحرم حجم بدن مرا مىبیند.» فضه مىگوید شكل عمارى را براى زهرا رسم كردم و گفتم: در عجم رسم است افراد باشخصیت را در عمارى مىگذارند. زهرا شاد شد، تبسم نمود و وصیت كرد كه جنازه او را در عمارى بگذارند.
همه مىدانیم كه وصیت مؤكد كرد كه امیرالمؤمنین علیه السلام او را شب غسل دهد و كفن و دفن كند و كسى را هم خبر نكند. (33)
پىنوشتها:
1- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16
2- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16
3- شیخ مفید (ره) در حدائق الریاض، مصباح كفعمى (ره) 4- دلائل الامة طبرى شیعى از امام صادق علیه السلام نقل كرده است.
5- بحار الانوار ج 6- بیت الاحزان محدث قمى (ره)، ص 5
6- خطیب بغدادى در تاریخ خود ج 6 ص 221 و ابن حجر در صواعق ص 76، شبلنجى در نورالابصار ص 73 از ابن عسكر از ابن عباس: در كتاب خداى تعالى براى هیچ فردى، آنقدر كه در فضیلت على علیه السلام نازل شده، آیه نازل نشده است.
7- سنن بیهقى ج 7 ص 442، ریاض النضره ج 2 ص 196
8- مقتل خوارزمى ج 1 ص 184- لهوف ص 20
9- مناقب ابن شهر آشوب ج 3- امالى صدوق سوره كوثر.
10- سوره كوثر.
11- فجر آیات 27 تا 30.
12- اصول كافى ج 1 بصائر الدرجات.
13- امالى شیخ طوسى / 5 ج 1، ص 39
14- صفورى شافعى در نزهة المجالس ج 2 ص 226.
15- قرب الاسناد - منتهى الامال ج 1.
16- بحار ج 43 ص 84- منتهى الامال ص 161.
17- كشف الغمه ج 2 س 25 و 26- بحار ج 43 ص 81 و 82.
18- وسائل الشیعه ج 4 باب 9 ص 1024.
19- سوره دهر/ (انسان) آیه 7 و 8.
20- امالى صدوق ص 212- 216- تفسیر كشاف تالیف جار الله زمخشرى.
21- مقاتل الطالبین، كشف الغمه
22- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 230.
23- احزاب/43.
24- سیوطى در المنثور ج 5 ص 198 زمخشرى در كشاف ج 1 س 193 و . . .
25- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 330.
26- بحار الانوار ج 10.
27- الامامة و السیاسة ج 1 ص 14 علل الشرایع صدوق /5.
28- ترمذى و ابن عبد ربه در عقد الفرید ج 2 ص 3 مناقب ابن شهر آشوب ج 3.
29- علل الشرایع.
30- بحار الانوار كتاب العلم.
31- بحار ج 43 ص 28- بیت الاحزان ص 20.
32- احزاب آیه21.
33- روضه الواعظین.