سلام. البته ممكن است كه در نگاه اول مطالب زیر طنز نباشد ولی یادمان باشد كه طنز لزوما فكاهه نیست. البته دوستان با نقل خاطره ها و اتفاقات طنز كلاس می توانند این بحث را جذاب تر نمایند..
؟ معلمی داشتیم در پایه ی ابتدایی. درست سی سال پیش. ایشان شیوه های نوین تدریس و
روش های فعال یاد دهی، یادگیری را بسیار متین، زیبا و علمی ارائه می کرد. همه عاشقش بودیم. شیوه های منحصر به فردی را به کار می برد که پس از سال ها به زور کلاس های ضمن خدمت، جشنواره های الگوی برتر تدریس، کتاب و جزوه و ... کمتر معلمی حاضر به اجرای آنها در
کلاس های پرجمعیت امروزی است!
? یکی از اساتید هنر می گفت : از من سؤال کردند که چرا خط تان زیباست و من جواب دادم: خدا پدر معلم هنرمان را بیامرزد که آنقدر با ترکه های انار بر دستمان کوبید تا ... امّا حالا اگر به بچه مردم بگویی بالای چشمت ابروست آنچنان زیر حرف و حدیث بزرگان دست و پا می زنی که آدم عطایش را به لقایش می بخشد. در مدرسه ای 2 نمره از انضباط یک پسر لوس و از خود راضی کم کردم، مثل توپ در همه جا صدا کرد. قشقرقی توسط مدیر و والدین به راه انداخته شد که نگو و نپرس ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
? مجله رشد نوشته بود، هیئتی برای بازدید از مدارس ژاپنی به آن دیار عزیمت کرده بودند. مدیر مدرسه ژاپنی گفته بود که ما اینجا برای دانش آموزان زرنگمان تکلیف بیشتری مشخص می کنیم، که این حرف باعث تعجب ایرانی ها شده بود... خب تعجب هم دارد زیرا ما آنچنان بلایی بر سر تنبل ها می آوریم که اشکشان جاری می شود ولی شاگردان زرنگ را در پر قومی خوابانیم .
? صحبت از دانش آموز تنبل شد یاد خاطره ای افتادم. سال 54 نیمی از بچه ها شعر انوشیروان دادگر را حفظ نبودند. آقا ابتکار به خرج داد. زنگ تفریح بچه ها را صف کردو دو دور آنها را به عنوان «کودن های کلاس سوم» در حیاط مدرسه و جلو سیصد، چهارصد بچه دیگر گرداند تا عبرت دیگران شوند! خوشبختانه الان از این کارهای تحقیرآمیز صورت نمی گیرد.
? به قول شهید رجایی : معلمی عشق است که اگر عاشق نباشی بدترین شغل دنیاست!
? دانش آموزی تعریف می کرد : ما معلمی داریم که حاضر نیست یک کلمه روی تخته بنویسد، طرف می گوید : پودر گچ بهداشتی نیست، مریض می شوم!، می گفت : اگر کتبی بگیرد یا
ورقه ها را بر نمی گرداند یا به درسخوان های کلاس می دهد تا آنها را تصحیح کنند! طرف
می گوید : نمی رسم!، می گفت : موقعی که می خواهد شفاهی بپرسد از ما می خواهد که از بچه ها بپرسیم و نمره اش را در دفتر مدرسه ثبت کنیم! طرف می گوید: حنجره ام خراب است!،
دانش آموز می گفت : درس را هم یک هفته در میان می دهد و حاضر، غایب را هم مبصر انجام
می دهد، بررسی تکالیف را هم به عهده بچه های درسخوان می گذارد و ... به آن دانش آموز گفتم : می دانی شهید رجایی گفته است...
? در مجله رشد معلم آمده بود : .... بسیاری از کشورها به انضباط دانش آموزان اهمیت خاصی
می دهند .... امّا در سیستم آموزشی الان ما، بعضی بچه ها در حضور مدیر، معاون یا دبیران جملاتی به سر زبانشان می آید که کله ی آدم شاخ در می آورد! یادش به خیر قدیم، مدیری شترق خواباند بیخ گوش بچه ای دبستانی که : حالا در کوچه فلان از کنار من رد می شوی و چشمت را درویش می کنی که شتر دیدی، ندیدی؟ ... بی تربیت، عوضی !!