-
-
ضرب المثل های مشهور ایرانی...
-
-
-
-
1_نشخوار آدمیزاد حرف است: .
-
اگر پرگویی می کنم ایرادی ندارد، حرف زدن خود نوعی از سرگرمی است..
-
-
2_نصیب کسی را کسی نخورد:.
-
همانند: روزی کس را، کس نخورد.
-
.
-
3_نشادرش تند است::.
-
به شوخی، در کارها شتاب وعجله میکند.
-
-
4_نسیه آخر به دعوا رسید::.
-
همانند: معامله نقدی بوی مشک میدهد..
-
-
5_ضامن بهشت و دوزخش نیستم:: .
-
من وظیفه خودم را به خوبی انجام میدهم وکاری به بد و خوب بعدش ندارم..
-
-
6_ضرب شستی به کار بردن::
-
برای پیشرفت امر خود تدبیری به کار بردن، با هر حیله بر حریف غالب شدن..
-
-
7_ضرب دستش را چشیده است::.
-
برتری حریف خود را می داند و جرئت مقابله با او را ندارد..
-
ضرر را از هر کجا جلویش را بگیری منفعت است.
-
آدم عاقل همینکه فهمید راهی را به اشتباهی رفته، برمی گردد..
-
-
8_طاقت کسی طاق شدن::.
-
بیقرار شدن ، آرام خود از دست دادن..
-
-
9_طشتش از بام افتاده: :.
-
راز نهان کسی آشکار شدن، رسوا شده است.
-
-
10_طوق لعنت برگردن کسی افتادن::.
-
گرفتار زحمت و دردسر شدن، دچار همسر بد رفتار و بد اخلاق شدن.
-
-
11_طناب گدایی کسی را بریدن::.
-
از ادامه کمک به کسی خود را رها ساختن.
-
-
12_عاشق چشم و ابروی کسی نبودن:: .
-
مفت و مجانی برای کسی کار نکردن ، بی جهت برای کسی به آب و آتش نزدن..
-
-
13_عاشقی پیداست از زاری دل: : .
-
همانند: رنگ رخساره خبر میدهد از سرضمیر.
-
-
14_عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد::.
-
به دست آوردن مطلوب خویش کار چندان آسانی نیست..
-
-
15_عاقبت جوینده یابنده بود::.
-
باجستجو و تلاش به مقصود خود نایل خواهی شد.
-
عاقبت خشم پشیمانی است..
-
از آدم خشمگین کارهای سرمی زند که سپس باعث ندامت اوست..
-
-
16_عاقبت گذر پوست به دباغ خانه می افتد::.
-
هر کسی باید روزی حساب اعمال خود را پس بدهد..
-
-
17_عاقل تا پی پل می گشت، دیوانه پا برهنه از آب گذشت: :.
-
هر مشکل چاره ای دارد، اگر از راه ملایمت نشدباید جسارت به خرج داد..
-
-
18_عذر بدتر از گناه: :.
-
در توجیه کار بد خود دلیل زشت تری آوردن
-
عروس تعریفی آخرش شلخته از آب درامد
-
با آنهمه تعریفش جنس نامرغوبی از آب درآمد.
-
-
19_گاو بی شاخ و دم: : .
-
آدم تنومند شوریده و احمق، همانند: غول بی شاخ و دم..
-
-
20_گاو پیشانی سفید::.
-
معروف و مشهور نزد همه، همه کس او را می شناسد..
-
-
21_گاو خوش آب و علف::.
-
کسی که از هیچ نوع خوردنی رو گردان نیست، هر چه پیشش ببیند بدون اکراه و با. اشتهای تمام می خورد
-
-
22_گدا بازی درآوردن::.
-
مقابل دست و دلبازی ، خست و پستی به خرج دادن.
-
-
23_گدا حیا ندارد::.
-
بر اثر تکرار خواهش و تمنا آبرویش ریخته شده و شرم نمی کند..
-
-
24_گذر پوست به دباغخانه می افتد::.
-
هر کسی سرانجام به نتیجه اعمال خود میرسد، بالاخره روزی بهم میرسیم..
-
-
25_گاهی به نعل و گاهی به میخ زدن: :.
-
ضمن صبحت و گفتگو کنایه زدن ، همانند : از این شاخ به آن شاخ پریدن.
-
-
26_گذشت بر گشت ندارد::.
-
بخشیده را پس نمی گیرند، بر آنچه بخشیدی چشم طمع نداشته باش..
-
-
27_گربه آمد و آن دنبه را برد::.
-
باید بجنبی و چاره کار خود کنی و گرنه ر نود از تو جلو می افتند..
-
-
28_گربه را دم حجله باید کشت::.
-
از آغاز هر کاری باید محکم کاری کرد..
-
-
29_گر تو بهتر می زنی بستان بزن::.
-
اگر فقط ادعا نمی کنی چرا کنار گود نشسته ای.
-
-
30_چاقو دسته خودش را نمی برد::.
-
هیچ آدم عاقلی به خودش زیان نمی زند، خویشاوند به خودی آزار نمیرساند..
-
-
31_چاردیواری اختیاری::.
-
محترم بودن خانه و زندگی هركس، اختیار زندگی و محدوده خود را داشتن.
-
-
32_چاه كن همیشه در ته چاه است::.
-
هر بدی و ظلم به دیگران در پایان گریبانگیر خود آدم میشود. همانند: چه مكن. بهركسی،اول خودت دوم كسی.
-
-
33_چشم و همچشمی كردن::.
-
رقابت كردن با دیگران ، هم طرازی نمودن با اطرافیان.
-
-
34_چشمها چهار تا شدن::.
-
دندش نرم میخواست چنین كاری نكند، از تعجب چشمها را گشاد كردن..
-
-
35_چشم وگوشی كسی باز بودن:: .
-
از همه جا آگاه بودن، درجریان امور قرار داشتن، آدم با تجربه و فهمیده.
-
-
36_چشم و گوش بسته: :.
-
از هیچ جا و هیچ چیز باخبر نبودن، چیزی نیاموخته و بی تجربه.
-
-
37_چشم ودل سیر است::.
-
به هیچ چیز اعتنایی ندارد، اختیار نفس خود را دارد.
-
-
38_رگ دیوانگیش گل کردن::.
-
از شدت خشم دست به کارهای نامعقول و غیر طبیعی زدن.
-
-
39_روبراه بودن::.
-
مرتب و آماده بودن - سرسازش داشتن.
-
-
40_روده بزرگه روده کوچیکه را خورد::.
-
از شدت گرسنگی بیتاب شده - سروصدای شکم گرسنه درآمده.
-
-
41_روز از نو روزی از نو::.
-
هرروز برای خود به تلاشی جداگانه نیاز دارد.
-
-
42_روغن چراغی ریخته وقف امامزاده: :.
-
منت گذاشتن خشک و خالی و بی خاصیت.
-
-
43_میخواهد از آب بگذرد و پایش هم تر نشود::.
-
در پی سودجودیی می افتد ولی کمترین زحمت و خرجی را متحمل نیست..
-
-
44_میخواهی عزیز شوی یا دور شو یا کور شو::.
-
همانند: آب که در گودال بماند می گندد، دوری و دوستی..
-
-
45_کاسه و کوزه کسی را بهم زدن:: .
-
وسایل زندگی کسی را بهم زدن، سبب آزار و اذیت کسی شدن.
-
-
-
-
-
-
-
-