تبیان، دستیار زندگی

...وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

شما چه دینی رو ترجیح میدید؟ اسلام ؟ زردشت ؟ مسیحیت ؟ یهودیت ؟ یا دین دیگری رو ؟ 

چرا انتخابتون این بود ؟ دلیلتون چیه ؟

از دوستان عزیز میخوام که عقایدشون رو بیان کنند بدون هیچ واهمه ای . چون در طرح عقاید فکر میکنم آزادی وجود داشته باشه . شاید یه سری از عقاید مسیحی ها یا زردشتی ها یا هر دین دیگری یه سری افراد رو جذب خودش کنه . خود من از این شعار زردشت خوشم میاد که کردار نیک پندار نیک و گفتار نیک .

ولی خب وقتی با اسلام مقایسه میکنم میبینم اسلام علاوه بر اینکه این شعار رو داره خیلی شعارهای بهتری هم داره . البته این نظر شخصی من هست .

 شاید عده ای باشن که مسلمون هستن ولی از دین دیگری خوششون میاد . درهرحال هر کسی علایقش با دلایلش رو بگه تا دوستان دیگه دلیل بیارن و بتونیم همدیگه رو قانع کنیم .

 با سلام و تشکّر...به نظر بنده،چیزی به نام "ادیان"وجود ندارد و تمامی پیامبران إلهی از آدم(ع)تا خاتم(ص)،برای تبلیغ این دین آمده اند.خداوند در قرآن مجید می فرماید:*دین نزد خدا،تنها اسلام است* پس معلوم می شود که تمامی ادیان "دین اسلام"هستند با این تفاوت که نسبت به آخرین تعلیمات اسلام،بی توجّه بوده و تنها به تعالیم محدودِ زمان خاصّ پیامبر آن دین،بسنده کرده اند.مانند اینکه کسی هدفش باسواد شدن باشد امّا برخی برای رسیدن به این هدف تا سطح دکترا درس می خوانند و برخی تحصیل تا مقطع دیپلم را کافی می دانند.تمامی ما مسلمین،یهودی و مسیحی هستیم!چرا که تا کسی حضرت موسی و عیسی(علیهماالسّلام)را قبول نداشته باشد،نمی تواند ادّعای مسلمانی کند.همانطور که تاکسی دیپلم نگیرد،نمی تواند لیسانس داشته باشد.پس ما با ایمان به خدا و پیامبرانش،هم یهودی هستیم،هم مسیحی و سرانجام؛مسلمان.همچنین،در دین مبین اسلام هم،تعالیمی شبیه به تعالیم زیبا و درست زردشت،بودا،کنفوسیوس و...وجود دارد و حتّی در مواردی حاوی تعالیمی نو،بِکر و بدیع است،که در آنها وجود نداشته.آری،:"نام احمد،نام جمله اولیاست/چون که صد آید نود هم پیش ماست"

....وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

ممنونم از جناب Laahoot گرامی . اینکه میگید ما همه مسیحی و یهودی بوده ایم رو کمی قبول ندارم . البته در گذشته نسل قبل ما بودن و همین پله های علمی دیپلم و لیسانس و .... که میگید به ترتیب داره طی میشه . اما یه تفاوتی داره و اون اینکه این لیسانس رو که بگیری دیپلم هم درونش نهفته است . پس بهتره که لیسانسه رو بگیری .

ادیان هم همین طور هستن . یه سیر تکاملی رو طی کردند و الان اسلام کامل ترین دین هست که ادیان دیگر رو هم در درونش داره ولی به شکل کامل تری . ولی بعضیا هنوز هم به همون دیپلمه چسبیدن و ادیان دیگه که کامل نشده و حتی تحریف هم شده رو گرفتن . البته این نظر شخصی من هست . هر کس دفاعی داره از دین دیگری یا گفته ای دیگه داره کاملا آزاد هست که بیان کنه . ما هم با جان و دل میشنویم ....

 سلام مجدّد دوست گرامی!...چرا شما این اعتقاد رو که "ما مسلمین،یهودی و مسیحی هستیم" نمی تونید قبول کنید؟دوست گرامی!منظور بنده از یهودی و مسیحی بودن یک مسلمان،این نبود که اجداد و پدرانمان،صاحبان آن دین بوده اند.بلکه معتقدم هر مسلمانی در هر عصر و زمانی که باشد،اوّل یهودی و مسیحی است؛بعد یک مسلمان!چون اوّل باید به پیامبرانّ قبل از پیامبر اسلام(ص)ایمان آورد بعد به خود پیامبر و هرکسی ادعا کند من مسلمانم ولی مثلاً حضرت مسیح(ع)را قبول ندارم،باید در مسلمان بودنش شک کرد زیرا:بسیاری از آیات کتاب آسمانی همین مسلمان،در مدح و تمجید از حضرت مسیح(ع)است.نیز احادیث بسیاری از امامان گرامی ما شیعیانِ مسلمان،در درس گرفتن از روش زندگی ایشان است.پس:شاید،یک یهودی یا مسیحی؛مسلمان نباشد ولی یک مسلمان،حتماً یهودی و مسیحی است.البته نه بدین معنا که ما،مانند مسیحیان و یهودیانِ این زمان،برخی عقایدِ خلاف واقع داشته باشیم یا مثل آنها،معتقد به مصلوب شدن حضرت مسیح(ع)باشیم و...بلکه به قول آیة الله جوادی آملی:«ما از خودِ مسیحیان هم مسیحی تریم!چرا که اعتقاداتِ ما مسلمین،به عقاید حضرت مسیح(ع)نزدیکتر است.»(نقل به مضمون)

به نام خدا

سلام به نظر من هر دینی برای پیروانش محترمه اما از نظر بهتر بودن من که میگم اسلام وشاخه تشیع چون تنها دینی است کامل هست.

....وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

دوست گرامی درسته که مسلمون ها پیامبران دیگه رو هم قبول دارند و باور دارند ولی این به معنی این نیست که مسیحی بودن . مسیحی بودن فقط به این معنی نیست که پیامبر مسیحیان رو قبول داشته باشیم . بلکه اسلام به ما گفته که همه پیامبران رو قبول داشته باشیم . پس هر مسلمونی ابتدا مسیحی یا یهودی یا ... نبوده . بلکه از اول مسلمان بوده و دستورات اسلام مبنی بر پذیرش تمامی پیامبران رو قبول کرده .

بسم الله الرحمن الرحیم

دلایلی که باید مسیحیت ویهود امروزی را رد کرد

آیا عیسى(ع) دروغ مى‏گوید؟

 نه، هرگز! اینك عهدین به حضرتش نسبت دروغ مى‏دهند توجه كنید: (انجیل یوحنا) باب هفتم، آیه2 (وعید خیمه بندان یهود نزدیك بود، آن گاه برادرانش به او گفتند: از این جا منتقل شر و به یهودیه برو تا شاگردانت نیز كارهائى كه مى‏كنى ببینند، زیرا كه هیچ كس كارى پنهان انجام نمى‏دهد در حالى كه مى‏خواهد نمودار شود، اگر تو این كارها را مى‏كنى خود را به عالمیان نمودار ساز، براى این كه برادرانش نیز به او نگرویده بودند، سپس مسیح به آنها گفت: هنوز وقت من نرسیده، ولى وقت شما همیشه حاضر است جهان نمى‏تواند با شما كینه بورزد، امّا با من كینه مى‏ورزد زیرا من درباره ایشان شهادت مى‏دهم كه رفتارشان زشت است، شما براى این عید بروید، من حالا به این عید نمى‏روم زرا كه وقتم هنوز تمام نشده است، این سخنان را به آنها گفت و در جلیل ماند و چون برادرانش رفته بودند آن گاه خودش نه آشكارا بلكه گویا پنهانى براى عید رفت.

منبع:کتاب خرافات در مکتب مسیح نوشته استاد گرانقدر و مرجع عظیم الشان حضرت آیت الله سید محمد شیرازی (قدس سره)است

2-آیا عیسى(ع) شراب مى‏سازد؟ و به اصحابش شراب مى‏نوشاند؟ نه هرگز! نه هرگز!

 ولى عهدین این نسبت را به او مى‏دهند، بلكه این عمل را اول كلید پیمبرى و آخر وداع دنیاى او قرار مى‏دهند!

 نگوئید شاید شراب در مذهب مسیح حلال بوده، پناه به خدا از این كلام! (العیاذ بالله من ذلك).

 اینك عهدین به حرمت شراب تصریح مى‏كند.

 ما اوّلاً: تصریح تحریم را نقل مى‏كنیم، ثانیاً: آن چه را عهدین به مسیح(ع) نسبت داده:

1 ـ (هوشع) (باب چهارم) (ایه10  و11):

 پس مى‏خورند و سیر نخواهند شد، زنا مى‏كنند و زیاد نخواهند شد، براى این كه بندگى خدا را، ترك كرده‏اند، زنا و شراب، و شیره انگور قلب را مى‏گیرند).

 (اشعیا) (باب )5 (آیه11  و12).

 (واى بر آنان كه سحرگاهان بر مى‏خیزند، تا آن كه در پى مسكرات روند، تا به شام درنگ مى‏نمایند كه شراب ایشان را گرم نماید و در سفره مجالس ایشان، بربط و سنتور و ناى و شراب مى‏باشد و به صنایع پروردگار نظر نمى‏كنند و به ساخته‏هاى دست قدرتش نمى‏نگرند لذا اسیر شده‏اند قوم من براى عدم معرفت).

 (سفر تثنیه) (باب )21 (آیه18  تا 21:

 (اگر براى كسى پسرى ظالم و سركش باشد كه به حرف پدر و مادر گوش ندهد و هرچند او را تنبیه كنند گوش به آنان ندهد، پس پدر و مادر او را گرفته نزد بزرگان شهرش به دروازه برند و بگویند این پسر ما ظالم و سركش است و به حرف ما گوش فرا نمى‏دهد و او مى‏،خواره و پرخور است، پس همه مردم شهرش او را سنگسار كنند تا بمیرد).

 آیا این تصریحات را شنیدید؟ اینك توجّه فرمائید (تصریحات دیگر از عهدین بر حرمت شراب خوارى:سفر لاویان باب (10) آیه9  امثال سلیمان باب 20 آیه1  اشعیا باب28 آیه1، سفر لاویان باب30  آیه10  رساله پولس بافسیان باب5  آیه18):

2 ـ (انجیل لوقا) (باب هفتم، آیه33  تا 34:

 زیرا كه یحیى غسل دهنده آمد، نه نان مى‏خورد و نه شراب مى‏آشامید، پس شما مى‏گوئید: شیطان در او است، و پسر انسان (مسیح) آمد مى،‏خورد و مى‏آشامید، پس مى‏گوئیدش: او انسانیست پرخور و مگیسار).

 (انجیل یوحنا) (باب دوّم آیات اوّل و...):

 (و در روز سوّم در قاناى جلیل سورى برپا شد و مادر عیسى و شاگردانش هم در آن عیش دعوت داشتند و چون شراب كم آمد مادر عیسى به او گفت كه شراب ندارند (عیسى گفت) مرا با تو چه كار؟! هنوز وقت من نرسیده است مادرش به خادمان گفت: هرچه به شما فرمود انجام دهید و در ان جا شش قدح سنگى بود كه براى طهارت یهودیان گذارده بودند و هریك از آنها دو یاسه كیل(پیمانه یونانى، معادل نه من تبریز (قاموس كتاب مقدس)) مى‏گرفت، عیسى به ایشان گفت: قدح‏ها را پر از آب كنید، پس آنها را سرریز كردند و بدیشان گفت: الآن بردارید و نزد رئیس مجلس ببرید، پس بردند و چون رئیس مجلس آن آب را كه شراب گردیده بود بچشید و ندانست از كجا مى‏باشد لكن نوكرانى كه آب را برداشته بودند مى‏دانستند، رئیس مجلس داماد را مخاطب ساخته به او گفت: هركس شراب خوب را اوّل مى‏آورد و چون مست شدند، بدتر از آن، لیكن تو شراب خوب را تا به حال نگاه داشتى این بود ابتداى معجزاتى كه از مسیح در قاناى جلیل صادر گشت، و جلال خود را ظاهر ساخت (و به دین سبب!) شاگردانش به دو ایمان آوردند.

 (انجیل لوقا) (باب22  آیه14  تا 18):

 (و چون وقت رسید با دوازده رسول بنشست و به ایشان گفت خیلى میل داشتم كه پیش از زحمت دیدنم این فصح را با شما بخورم، زیرا به شما مى‏گویم: از این دیگر نمى‏خورم تا در ملكوت خدا تمام شود سپس پیاله گرفته شكر نمود و گفت: این را بگیرید و میان خود تقسیم كنید، زیرا به شما مى‏گویم: كه تا ملكوت خدا نیاید از میوه مو دیگر نخواهم نوشید).

3-

آیا مسیح ملعون است؟

 آیا پیامبر ملعون است؟ نه، هرگز! ولى عهدین مى‏گویند: عیسى(ع) ملعون است!!!

 (رساله پولس بغلاطیان) (باب سوم آیه13) مى‏گوید:

 (مسیح ما را از لعنت شریعت فدا كرد، زیرا در راه ما لعنت شد، چون مكتوب است: هركس به دار آویخته شود معلون است).

 آیا مسیح(ع) پروردگار جدّ خویشتن است؟

 و آیا نوه انسان خداى او مى‏شود؟ نه معقول نیست! ولى عهدین مى‏گوید كه: مسیح از نواده داود پیمبر است، مع ذلك مى‏گوید: مسیح خداى داود است!

 (انجیل متى) (باب اوّل، آیه اوّل):

 كتاب نسبت نامه عیسى مسیح پسر داود، پسر ابراهیم)

 (انجیل متى باب22 آیه41  تا 46):

 (و چون فریسیان جمع بودند عیسى از ایشان پرسیده گفت: در باره مسیح چه گمان مى‏برید؟ او پسر كیست؟ گفتند: پسر داود، بدیشان گفت: پس چگونه داود او را در روح خداوند مى‏خواند، چنان كه مى‏گوید: خداوند، به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین تا دشمنان تو را پاى انداز تو سازم پس هرگاه، داود او را خدا مى‏خواند، چگونه پسرش مى‏باشد؟

 و هیچ كس قدرت جواب وى هرگز نداشت و نه كسى از آن روز دیگر جرأت سؤال كردن از او نمود).

 (انجیل لوقا باب بیستم) (آیه41 تا 43):

 (و گفت به ایشان: چگونه مى‏گویند كه مسیح پسر داود است، و خود داود در زبور مى‏گوید: خداوند، به خداوند من گفت: به دست راست من بنشین تا دشمنانت را پاى اندازت كنم؟

 اینك كه داود او را خداوند مى‏خواند چگونه پسرش مى‏باشد؟).