مرد ما سالها تحت سلطه بیگانه یاد گرفته اند که مصرف کنند و چیزی تولید نکنند. وجود منابع طبیعی سرشار در مملکت ما هم به این معضل افزوده است.
این نحوه مصرف و مصرف گرایی برای اقتصاد ما باعث شده که ما مبدل به یک مصرف کننده بشیم ، بدون آنکه تولید چشمگیری داشته باشیم. در این میان ما فقط سرمایه های مملکت خودمون را با این نوع مصرف به باد میدیم.
ما میتونیم از راه صرفه جویی و یاد گرفتن طریقه صحیح مصرف هزینه های مصرفی رو برای تولید بکار ببریم و ازین راه به پیشرفت مملکتمون کمک کنیم.
حالا چگونه!
بقول استاد ما اینکار خیلی سختی هست و در بسیاری از جاها از عهده مصرف کننده خارج هست. برای این منظور باید زیرساختهایی رو دولت فراهم کنه. برای نمونه اصلاح وضعیت و تکنولوژی های کشاورزی و یا صنعت یکی از مهمترین کارهایی هست که باید صورت بگیره.
اگر بطور واضح به مسئله نان توجه کنیم ، میبینیم بخش اعظم اسرافی که صورت میگیره بخاطر کیفیت پایین پخت و آرد هست و هیچ ربطی به مصرف کننده نداره.
در بعضی موارد مثل سوختهای فوسیلی قیمت پایین عرضه این مواد هم یکی از عوامل هست. کما اینکه با بالا رفتن قیمت این مواد میشه از قاچاق اونها هم جلوگیری کرد.
مهمترین نکته هم این میان آموزش کاربردی طریقه مصرف هست که باید بجای گوشزد کردن و تکرار بی فایده کلمه "صرفه جویی " به مردم یاد داده بشود.
مثلا بجای اینکه بگویند در مصرف آب صرفه جویی کنید بگویند: از سیستم آببیاری قطره ای استفاده کنید ، برای فلان کار از فلان چیز استفده کنید یا یه همچین چیزایی.
در این میان مشخص کردن استاندارد میزان مصرف هم خیلی می تونه موثر باشه. مثلا بگویند مصرف روزانه استاندارد هر فرد از آب در روز ... لیتر هست که اینقدرش برای شستشو و اینقدر برای ...
البته برای رسیدگی به امورد تخلفات از استانداردها باز هم نیاز به زیر ساخت هست. مثلا در شهرهای بزرگ که خانه ها از یک کنتور برای موتورخانه استفده می کنند نمی توان مشخص کرد که چه کسی بیش از حد استفده کرده و کمتر!!!
دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه
یا علی