رمضان
خوشا راز گفتن و پاسخ شنيدن - برداشتى از دعاى روزهاى ماه رمضان
امشب نخستين بار است كه تو را مىبينم چهرهات به زيبايى مىدرخشيد. سر بر آسمان برداشتهاى، هلال ماه را مىنگرى و زمزمه مىكنى : خدايا اين ماه را بر ما به امنيت و ايمان، سلامت و اسلام، عافيت و دفع درد و... نو گردان . - اولين روز رمضان بر تو مبارك باد. مىدانى ميهمان چه كسى هستى؟ او كه معبود جهانيان است و عفوكننده گنهكاران. از او درخواست سلامت روزه و شب زنده داريت را بنما! - دو روز است كه لب از خوردن فرو بستهاى. تلاش كن تا به خشنودى پروردگارت نزديك تر و از خشم او دور شوى. از مهربان ترين مهربانان توفيق خواندن آياتش را طلب كن! - امروز سوم رمضان است. براى تيزهوشى و بيداريت دعا كن و از هر چه در آن بى خردى و اشتباه است بپرهيز. سهمت را از خير و بركت اين ماه افزون تر بخواه كه او بخشنده ترين بخشندگان است. - چهار روز است كه درهاى آسمان به رويت گشوده شده. براى بر پاداشتن فرمان و دستور خدا برخيز آنگونه كه شايسته است و سپاسگزارش باش. بىشك پروردگارت به احوال تو بيناترين بينايان است. - پنجمين روز رمضان است و ميزبان گوش به دل تو دارد. دست به دعا بردار: خدايا در اين ماه مرا از آمرزش خواهان، از بندگان شايسته فرمانبردارت، از اولياء مقرب درگاهت، از... قرار ده. - شش روز است صبرت را مىآزمايى. ترديد، لحظهاى تو را وانمي گذارد. از نافرمانى او مىترسى، از تازيانههاى عذابش بيمناكى، از موجبات خشمش گريزانى... و سخت دوستش دارى كه نهايت اشتياق مشتاقان است. - هفت روز تشنگى جسم را تاب آوردى و جانت را به ذكر او سيراب ساختى. از هر چه سستى و لغزش است به راهنماى گمراهان پناه ببر! - هشتم رمضان آمده. مبادا مهرت را از يتيمان دريغ كنى. طعامت را با آنان تقسيم كن. سلامت را آشكار كن و همنشينى با كريمان را بياموز! - نه روز است با روزه دارانى. رحمت گسترده او را دريافتهاى؟ دليل هاى درخشانش را ديدهاى؟ اسباب خشنوديش را فراهم ساختهاى؟ او آرزوى مشتاقان است. - يك سوم رمضان گذشت. بر خدا توكل كن تا از سعادتمندان درگاه و مقربان پيشگاهش باشى. او را بطلب كه هدف نهايى جويندگان است. - يازدهم رمضان است. از او بخواه كه تو را دوستدار احسان و نيكى گرداند و از فسق و نافرمانى دور شوى. از او بخواه كه سوز آتش را بر تو حرام گرداند. او فريادرس فرياد خواهان است. - دوازده روز از رمضان مىگذرد. جامه ستر و عفاف برازندهات باد. قناعت را پيشه كن و عدالت و انصاف را از نظر دور مدار. - امروز، سيزدهمين روز رمضان است. و تو سعادتمندتر از ديگرانى، اگر از آلودگى پاك شوى و بر مقدراتت شكيبايى ورزى، اگر پرهيزكار باشى و همزبانى با نيكان را برگزيني. - چهارده روز است كه ميهمان خدايى! پروردگارى كه عزت بخش مسلمانان است و تو را از خطا و لغزش باز مىدارد. اميد كه هدف بلاها و آفات قرار نگيرى. - رمضان به نيمه رسيد. خدايا! اطاعت فروتنان را روزى ما بگردان و سينهمان را براى بازگشت به سوى خويش گشاده ساز! اى امان بخش آناني که مي ترسند! - شانزدهم رمضان است. مهيا شو تا همراهى نيكان كنى، از اشرار دورى گزين و ساكن منزل امن آرامش شو! - هفده روز است رمضانى شدهاى، و بهرهمند از راهنمايىهاى پروردگارت. از او - كه داناست به آنچه در دل توست و بىنياز است از سؤال و تفسير- بخواه تا حاجات و آرزوهاى تو را برآورد. - هجده روز را پشت سر گذاشتهاى. چه بركتى است در سحرهاى رمضان، چه نورى است در دل هاى رمضانيان، و چه لذتى است در پيروى او كه روشنى بخش قلب هاى عارفان است! - امروز نوزدهم رمضان است. تنها خدا مىداند بر ما چه گذشته و قدرمان چه بوده . اى هدايت كننده مهربان به سوى حقيقت آشكار، راهنمايمان باش! - بيست روز از رمضان مىگذرد. فرصت مناجات را از دست مده از او كه آرامش را در دل هاى مؤمنان فرو مىفرستد طلب گشايش درهاى بهشت را براى امشب و هميشه بنما! - قدرى ديگر گذشت امروز بيست و يكم رمضان است. راه تسلط شيطان را بر خود ببند و دليلى براى رسيدن به خشنودى او بياب! - براى بيست و دومين بار او را بخوان: اى پاسخ دهنده دعاى درماندگان، فضل و بركت خود را بر ما نازل فرما و ما را در دل رضوانت ساكنمان گردان! - باورت مي شد که توفيق سه « قدر» را داشته باشى؟ از او كه لغزش هاى گنهكاران را ناديده مىگيرد تمنا كن تا تو را نيز در اين ماه از گناهان شستشو دهد و از عيبها پاكت گرداند. - بيست و چهار روز از رمضان گذشت. پناه ببر به او از آنچه بيازاردش و پيرويش كن در آنچه فرمانت داده. هزار بار نامش را فرياد كن که بخشنده ترين است به درخواست كنندگان. - مىدانم دلت گرفته پنج روز بيشتر به پايان رمضان نمانده و تو همچنان به دوستدارى دوستان او و دشمنى دشمنانش مىانديشى. پيمان سبزت جاودانه باد! - امروز كه بگذرد تنها چهار سحر ديگر با هم بيدار مىشويم. اي كاش در اين ماه تلاشمان مورد تقدير قرار گيرد و گناهانمان آمرزيده گردد، عملمان پذيرفته شود و عيب هايمان پوشيده بماند! - ديشب آخرين شب «قدر» بود. از رافت پروردگار دور نيست كه عذرهايمان را پذيرفته باشد و امورمان را به سوى آسانى پيش براند. آرى او نسبت به بندگان صالحش مهربان ترين است . - روز ما چه زود مىگذرد و سخت است به اين روزها، زندگى را گذراندن. دو روز ديگر رمضان مىرود. نكند از انجام مستحبات و نوافل بى بهره مانده باش. - تنها يك روز مانده، امروز بيست و نهم رمضان است : خدايا ما را در اين ماه به مهر خود فراگير و دل هامان را از تيرگي هاى تهمت پاك گردان! اى مهربان به بندگان مومن! - امشب هنگامه وداع است. چه لذتى داشت آمدن رمضان و چه دردى است رفتنش. دل بستهايم كه پذيراى بندگي مان گردد و بهره طاعتمان، خشنودى او و رسول پاكش باشد.
جمعه 23/6/1386 - 14:39
رمضان
رمضان در فرهنگ مردم
آنچه در پي مي آيد گزارشي است از انواع رسوم اعلام وقت سحر و شيوه هاي مختلف آن و نگارنده در اين گفتار تنها گزارشگر است .
روشهاي بيدار شدن در سحر ماه و مهتاب ستارگان بانگ خروس سوره ياسين و طه چراغ روشن صداي نقاره طبق و شيپور بوق حمام توپ در كردن كوبيدن ديوار همسايه نذرداران و نيكوكاران جار كشيدن تير در كردن صداي مناجات زنگ تلفن زنگ ساعت
روشهاي بيدار شدن در سحر از قديم الايام براي بيدارشدن در سحرهاي ماه مبارك رمضان و تشخيص وقت دقيق سحر و انجام اعمال مخصوص سحر از وسايل و روشهاي گوناگوني استفاده مي كردند. بعضي از اين روش ها امروزه نيز متداول و برخي منسوخ شده اما شرح يكايك آنها شنيدني و قابل توجه است.
ماه و مهتاب از روي تجربه مي توان تشخيص داد وقتي ماه به محل معيني در آسمان برسد سحر نزديك است. همچنين اهالي مناطق مختلف از روي خطوط و زوايايي كه پرتو ماه با يكي از اجزاي ساختمان خانه يا چيز ثابتي مثل درخت و تيرك پيدا مي كند متوجه مي شوند سحر شده است.
ستارگان بشر از روزگاران كهن با علم نجوم آشنا بوده و از روي ستارگان و كواكب وقت و زمان و سعد و نحس بودن آن را پيش بيني مي كرده است. از اين روي يكي از متداولترين روشها براي تشخيص سحر از دير زمان شناختن ستارگان و محل و جاي آنها در آسمان بوده است. در غالب شهرها ازجمله درمناطق كويري و جنوبي كشورمان مثل يزد، كرمان وفارس كه صافي آسمان و درخشندگي ستارگانش مشهور است ، اغلب مردم به خصوص پيرمردان و پيرزنان از روي ستارگان و محل و موقعيتشان سحر را تشخيص مي دهند. مردم هر شهر و دياري براي ستارگان سحري اصطلاحات و نامهاي خاص خود دارند كه بسيار شنيدني است. در يزد از روي مجموعه ستاره هاي " نيم گزك" ، " گزوپرويز" و " گزوترازو" وقت سحر را تشخيص مي دهند، ستاره " نيم گزك" از چند ستاره تشكيل مي شود كه در خط مستقيمي قرار دارند و طول آنها به علت خطاي چشم نزديك به نيم گز به نظر مي رسد و در نزد عوام به اين نام شهرت يافته است. در مشهد از روي سه ستاره كه به " نيم ذرع" مشهور است وقت سحر را معين مي كنند. ستاره هاي نيم ذرع بايد همان ستاره هايي باشند كه در يزد " نيم گزك" ناميده مي شوند. آن طوري كه پيرمردان مشهد مي گويند، اول شب اين ستاره ها در جنوب غربي قبله به صورت عمودي ديده مي شوند كه به تدريج به وسط آسمان مي آيند و نصف شب به صورت افقي روبه روي قبله ظاهر مي شوند . از نيمه شب ستاره ها به سمت جنوب شرقي قبله سرازير مي گردند و لحظاتي بعد از سحر محو مي شوند. با ناپديدشدن اين ستارگان صداي اذان صبح از گلدسته هاي مساجد بلند مي شود. لازم به تذكر است هر چه روز كوتاهتر شود ستاره هاي نيم ذرع زودتر نمايان مي شوند و هر چه روز بلندتر شود ديرتر ديده مي شوند. همچنين در مشهد از روي ستاره هاي" هف برارو" كه در نقاط ديگر به " هفت برادر" مشهور است سحر را تشخيص مي دهند. ريش سفيدان مشهد گويند دو مجموعه ستاره " هفت برارو" در آسمان وجود دارد كه هر مجموعه شامل هفت ستاره است. يكي از اين مجموعه ها به ستاره " هف براروي بزرگ" يا " خرس بزرگ" و مجموعه ديگر به " هف براروي كوچك" يا " خرس كوچك" مشهور است. در اراك زماني كه ستاره " هفت برادران يا خرس بزرگ" نزديك به پنجاه ذرع مانده به مغرب برسد سحر است و وقتي ستاره هفت برادران به پشت كوه مي رود ستاره " سهيل" كه به ستاره " ظلّ صبح" مشهور است بيرون مي آيد. وقتي" ظلّ صبح" پنجاه ذرع از مشرق بالا آمد وقت اذان صبح است. فصل به فصل و بسته به بلند و كوتاه شدن شب ستارگان هم به همان نسبت جايشان تغيير مي كند. در فرنق خمين از روي دو ستاره روشن "ظلّ سحر" و " ظلّ صبح" كه از سمت مشرق بالا مي آيند سحر را تشخيص مي دهند. ستاره " ظلّ سحر" زودتر در مي آيد. با دميدن اين ستاره تقريباً يك ساعت و نيم به صبح صادق مانده است. با ديدن ستاره " ظلّ سحر" مشغول خوردن سحري و انجام اعمال سحر مي شوند. پس از يك ساعت و نيم ستاره " ظلّ صبح" نمايان مي شود كه نشانه رسيدن صبح صادق است و دست از خوردن مي كشند. اهالي گوشه محمد مالك خمين هم گويند وقتي سه تا از ستاره هاي هفت برادران راست(= مقابل) قبله قرار گرفتند موقع خوردن سحري است و وقتي هر هفت ستاره برابر قبله ايستادند سحر تمام مي شود و صبح مي دمد.
بانگ خروس خروس در شب سه مرتبه مي خواند: مرتبه اول نيمه شب، مرتبه دوم ساعتي بعد از نيمه شب و مرتبه سوم سحر، يكي از راههايي كه از قديم الايم مردم براي بيدار شدن در سحر از آن استفاده مي كردند صداي بانگ خروس بود. از اين رو وجود خروس را در خانه خويش يمن مي دانستند مخصوصاً خروس سفيد چل تاج كه نشانه خير و بركت است و هر كس صاحب خروس سفيد چل تاج بود مي گفتند پريان و جنيان به خانه اش نمي آيند. مردم قمصر كاشان معتقدند خروس سفيد نگهبان حضرت حجت است و گويند حضرت حجت در يك چاه نوراني پنهان است و دشمنان او در بالاي چاه منتظر هستند تا هوا روشن شود و داخل چاه شوند و آن حضرت را به قتل برسانند . هنگام سحر فرشتگان از خواب بيدار مي شوند و خروس سفيد را باخبر مي كنند و خروس مشغول خواندن مي شود. با شنيدن صداي خروس دشمنان آن حضرت پا به فرار مي گذارند. مردم قمصر همچنين عقيده دارند اگر هنگام خواب چند مرتبه دستشان را به لحاف و متكا بزنند و بگويند:" دين هفتاد آسيابان به گردنت اگر موقع سحر مرا بيدار نكني." سحر از خواب بيدار مي شوند. مردم دماوند مي گويند خروس شب هنگام پنج مرتبه، نيم ساعت به نيم ساعت مي خواند. در اصطلاح محل هر نوبت خواندن خروس را يك پنجمي مي گويند. پنجمي اول زنان خانه از خواب بيدار مي شوند و مشغول پختن سحري مي شوند. پنجمي دوم سماور زغالي را آتش مي اندازند. پنجمي سوم همه اعضاي خانواده بيدار مي شوند و سحري مي خورند . پنجمي چهارم چاي مي خورند و دهانشان را مي شويند و سرانجام با بلندشدن صداي خروس در آخرين نوبت يعني پنجمي آخر ديگر حق خوردن ندارند و در اين هنگام صداي اذان بلند مي شود.
سوره ياسين و طه بعضي به نيت اينكه سحر از خواب بيدار شوند شب قبل از خواب، سوره ياسين و طه مي خوانند و از خدا مي خواهند كه سحر بيدار شوند.
چراغ روشن قبل از اينكه كارخانه برق به ايران آورده شود، بعضي از مردم، از جمله خدّام مساجد، يكي دو ساعت به سحر مانده چراغهايي را روشن مي كردند و درنقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد مي گذاشتند تا مردم از ديدن نور چراغ به نزديك شدن سحر پي ببرند. چراغها تا هنگام اذان صبح روشن بود و همين كه صداي اذان بلند مي شد آنها را خاموش مي كردند. يكي از مشهورترين چراغها" چراغ ملا كاظم" در شهرستان يزد بود. ملا كاظم كه خادم مسجد جامع كبير بود، هر شب چراغي را روشن مي كرد و در يكي از گلدسته هاي مسجد جامع مي گذاشت و هنگام اذان صبح آن را خاموش مي كرد.
صداي نقاره يكي از روشهايي كه در قديم براي بيدار شدن در شبهاي ماه رمضان به كار مي رفت زدن نقاره بود. نقاره عبارت بود از يك طبل بزرگ و دو طبل كوچك دوقولو و يك سرنا. شهرهاي بزرگ هر كدام نقاره خانه اي داشت كه معمولاً اتاقكي بود بالاي سر در دارالحكومه. نقاره به وسيله نقاره چيهاي حكومتي ، زده مي شد و نقاره چيها از حكومت مواجب مي گرفتند. در ماه رمضان نقاره چيها دو مرتبه نقاره را به صدا در مي آوردند يكمرتبه نزديك سحر و يك مرتبه غروب آفتاب براي اعلام وقت افطار. به غير از نقاره چي حكومتي مرشد زورخانه هر محل هم سحر طبل و نقاره مي نواخت. مردم هم خود را موظف مي دانستند روز آخر ماه رمضان انعامي به مرشد تقديم كنند. در مشهد ، در ماه مبارك رمضان از دو ساعت بعد از نيمه شب از گلدسته هاي صحن مطهر حضرت رضا و مسجد گوهرشاد صداي مناجات و نقاره بلند مي شود تا مردم براي عبادت و خوردن سحري از خواب بيدار شوند. در طول سال روزي دو مرتبه ازگلدسته هاي صحن مطهر نقاره مي زنند؛ يك مرتبه غروب آفتاب يك مرتبه هم نزديك طلوع آفتاب. اما در ماه رمضان به جاي صبح پيش از سحر نقاره مي زنند.
طبل و شيپور در بعضي از شهرها به جاي نقاره براي بيدار كردن مردم طبل و شيپور مي زنند. آن طوري كه پيرمردان مي گويند در بجنورد تا چهل سال پيش اغلب مردم در سحرهاي ماه رمضان با صداي طبل و شيپور از خواب بيدار مي شدند. طبل و شيپور را در دو نوبت مي زدند : نوبت اول سه ساعت به اذان صبح كه به آن طبل اول مي گفتند و نوبت دوم يك ساعت و نيم به اذان كه طبل دوم گفته مي شد. طبل و شيپوررا با آهنگ مخصوصي مي نواختند. طبل اول به اين منظور زده مي شد تا كدبانوي خانه از خواب برخيزد و مشغول تهيه سحري بشود. البته آنهايي كه سر شب غذا مي پختند با صداي طبل اول از بستر برنمي خاستند و با طبل دوم بيدار مي شدند . طبل دوم هم براي آن نواخته مي شد تا متوجه نزديك شدن سحر بشوند. با صداي طبل دوم كدبانوي خانه غذا را ازسر اجاق بر مي داشت و آماده خوردن سحري مي شدند. در بجنورد مزد و مواجب طبال و شيپورچي از طرف مردم تامين مي شد. به اين ترتيب كه بعدازظهر روز آخر ماه رمضان طبال و شيپورچي سيني به دست مي گرفتند و شيپورشان را در سيني مي گذاشتند و وارد بازار مي شدند. سيني را جلو دكانداران مي گرفتند و مي گفتند: " خداي روزه نمازين گِز قبول اِتن، خداي سلامت لِق برسن." صاحب هر دكان هم به قدر تواناييش مبلغي در سيني مي انداخت و طبال و شيپورچي به اين ترتيب سيني را تا آخر بازار مي گرداندند و پولهايي كه جمع مي شد به طور مساوي تقسيم مي كردند . ناگفته نماند كه طبال و شيپورچي براي تمام شهر دونفر بود. در سبزوار هم براي آگاهي از وقت سحر و افطار از توپ كه به آن " شمخال" مي گفتند و از طبل و شيپور استفاده مي كردند. براي زدن طبل مرشدي طبلش را با دو قطعه چوب مخصوص طبالي برمي داشت و به گلدسته مسجد جامع كه بلندترين گلدسته مساجد سبزوار است و وسط شهر قرار دارد مي رفت. ابتدا سه ضربه به طبل مي نواخت، بعد با اين آهنگ شروع به نواختن طبل مي كرد:" خانم وخ پلو بپز، وخ پلو بپز، وخ بارا به مدبخ" دربندر بوشهر و روستاهاي آن از جمله صلح آباد از شب اول ماه رمضان دونفر به نام" دُم دُم سحري" براي بيدار كردن مردم از نيمه شب تا نزديك سحر در كوي و برزن راه مي افتند . يكي از اين دو" دمام" ( طبل بوشهري ) بزرگي به گردن انداخته و با ديگري در حالي كه چراغ دريايي در دست دارد او را همراهي مي كند. آنكه دمام به گردن دارد با چوب محكم به دمام مي كوبد و هر دو با صداي بلند مي گويند: " يا ماه رمضان قدمت مبارك" و خلق الله را از خواب بيدار مي كنند.
بوق حمام حمامهاي قديم بوقهايي برنجي داشتند كه براي اعلام شروع و پايان كار حمام بوق را به صدا در مي آوردند. در ماه رمضان هم اغلب حمامها سحر و افطار با زدن بوق مردم را باخبر مي كردند و بسياري با صداي بوق حمام از خواب بر مي خاستند و سحري مي خوردند.
توپ در كردن از زماني كه توپ به ايران آمد يكي از وسايلي كه براي بيدار كردن مردم در سحر و اعلام وقت افطار به كار مي رفت در كردن توپ بود. دراين توپ در عوض گلوله از كهنه و پارچه استفاده مي شد . به اين ترتيب كه مقداري كهنه و پارچه و باروت به ترتيب و چند بار در لوله توپ مي كردند و آن قدر سمبه مي زدند تا فشرده شود. بعد فتيله اي را به باروت لوله توپ وصل مي كردند و فتيله را آتش ميزدند. با انفجار باروت كهنه هاي فشرده به بيرون پرتاب و باعث ايجاد صدا مي شد. محل استقرار توپ را " گورخونه" مي ناميدند كه در نزديكي دارالحكومه بود و متصدي توپ مثل نقاره چي از دارالحكومه مواجب مي گرفت.
كوبيدن ديوار همسايه در ماه رمضان همسايه ها قرار مي گذارند هر كسي سحر زودتر بيدار شود همسايه هاي ديگر را هم بيدار كند . در صورتي كه خانه ها ديوار به ديوار باشد با كوبيدن مشتهاي پياپي به ديوار، همسايه شان را بيدار مي كنند. نذرداران و نيكوكاران درقديم گاهي افراد مؤمن و معتقد براي ثواب يا نذري كه داشتند سحرهاي ماه رمضان مردم را بيدار مي كردند. براي اين كار نزديك سحر از كوچه ها مي گذشتند و با خواندن اشعار مذهبي يا كوبيدن حلقه در خانه ها و يا با كوبيدن قطعه اي چوب بر روي طبل و حلب خالي مردم را بيدار مي كردند.
جار كشيدن در بسياري از روستاهاي شهرستان اراك از جمله در روستاي استوه براي بيدار شدن در سحر باسوادان سحر، خواني و مناجات مي كنند. يا طبالي را اجير مي كنند تا با نواختن طبل مردم را بيدار كند. در روستاي الموت قزوين هم از جمله در روستاي فيشان رسم جار كشيدن به وسيله پاكار و يا دشتبان متداول است.
تير در كردن در دماوند سابقاً اعلام وقت سحر را تفنگچيها با تير دركردن به اطلاع مردم مي رساندند. اين عمل بيشتر توسط شكارچيان انجام مي گرفت و عقيده داشتند با اين كار كفاره حيواناتي را كه در ماه رمضان شكار كرده اند مي دهند. ناگفته نماند شكار كردن در ماه رمضان مكروه و بديمن است و تا آنجا كه ممكن است از شكار در اين ماه پرهيز مي كنند.
صداي مناجات بسياري از مردم با صداي مناجاتهايي كه از يكي دو ساعت مانده به سحر از گلدسته هاي مساجد و پشت بام خانه ها بلند مي شود از خواب بيدار مي شوند و به فرايض ديني و آماده كردن سحري مي پردازند. بعضي از مناجات خوانان باسوادند و مناجاتشان غالباً سوره والفجر و دعاهايي از كتاب مفاتيح الجنان يا صحيفه سجاديه و ا شعار خواجه عبدالله انصاري است. بسياري از مناجات خوانان هم پيرمرداني هستند كه سواد ندارند واشعار مختلفي از حفظ دارند كه خواندن اين بندگان خدا ، حال و هوايي خاص دارد. در قديم مناجات كنندگان هر كدام با روشي خاص و وقت معيني مناجات را آغاز مي كردند . بعضي از روي ستاره ها، بعضي با اذان خروس و برخي به وسيله ساعت زنگدار وقت خود را تنظيم مي كردند . از اين رو زمان خواندن مناجات و گفتن اذان ميان مناجات كنندگان و مؤذنها فرق مي كرد و كمي پس و پيش بود . هر گروه از مردم هم كه به يكي از مناجات خوانها بيشتر اعتقاد داشتند انجام اعمال سحر را با مناجات آن شخص تنظيم مي كردند.
زنگ تلفن از زماني كه تلفن مغناطيسي به ايران آمد در بعضي از شهرستانها كساني كه تلفن داشتند با يكديگر قرار مي گذاشتند يا به متصدي كنترل دستگاه مركزي تلفن مي سپردند تا سحر زنگ تلفن آنان را به صدا در آورد تا به اين وسيله از خواب بيدار شوند. اما در اين اواخر در اثر زياد شدن مراجعان، متصديان مركز تلفن خود به خود هنگام سحر زنگ تلفن تمام خانه ها را به صورت تك زنگ به صدا درمي آوردند. البته تعداد خانه هايي كه تلفن داشتند در هر شهرستاني معدود بود.
زنگ ساعت ساعت شماطه دار متداولترين وسيله اي است كه از آن براي بيدار شدن در سحر استفاده مي كنند. كار و كسب ساعت فروشان و تعميركاران ساعت هم در ماه رمضان رونق پيدا مي كند. تلويزيون ساعت دار و تلفن همراه و نيز جديدترين وسائل بيدار كردن مؤمنان براي سحري است.
جمعه 23/6/1386 - 14:38
رمضان
فلسفه و حكمت روزه از منظر اهل بيت عليهم السلام
روزه از ابعاد مادي و معنوي ، جسمي و روحي داراي فوايد فراواني است. روزه در سلامت معده و پاكسازي آن از انواع غذاها كه موجب انواع بيماري ها مي باشد ، اثرات فوق العاده اي دارد. روزه هم جسم و هم روح را پالايش مي كند . اگر در روزه داري به تمامي جهات توجه داشته باشيم در پايان ايام روزه داري ، روح و جسمي تزكيه شده خواهيم داشت.
پيامبر اكرم (ص) و روزه پيامبر خدا (ص) فرمود : المعدة بيت كل داء ، والحمئة رأس كل دواء.(1) معده مركز و خانه هر دردي است و پرهيز و اجتناب ( از غذاهاي نامناسب و زياد خوردن ) اساس و رأس هر داروي شفا بخش است. و نيز ايشان در جايي ديگر مي فرمايد : صوموا تصحوا ، و سافروا تستغنوا. روزه بگيريد تا صحتو سلامتي خويش را تضمين كنيد و سفر نماييد تا مالدار شويد ، زيرا مسافرت و حمل كالاي تجارتي از شهري به شهري يا از كشوري به كشور ديگر ، باعث رفع نيازمندي هاي جامعه و عمران كشورها مي گردد. حضرت رسول در روايت ديگري مي فرمايد : لكل شيء زكاة و زكاة الابدان الصيام .(2) براي هر چيزي زكاتي است و زكات بدنها روزه است.
حضرت علي (ع) و روزه امام در قسمتي از يكي از خطبه ها مي فرمايد : و مجاهدة الصيام في الايام المفروضات ، تسكينا لاطرافهم و تخشيعا لابصارهم ، و تذليلا لنفوسهم و تخفيفا لقلوبهم ، و اذهابا للخيلاء عنهم و لما في ذلك من تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحوق البطون بالمتون من الصيام تذللا.(3) با روزه گرفتنهاي دشوار ، در روزهايي كه واجب است ، اندامهايشان با اين كار آرام مي گيرد و ديده هايشان خاشع و جانهايشان خوار مي گردد و دلهايشان سبك مي شود و خودبيني از ايشان به وسيله اين عبادتها زدوده مي گردد. و با گزاردن چهره هاي شاداب با تواضع بر خاك و با نهادن مواضع سجده بر زمين خود را در مقابل خدا خرد مي نمايند و اينكه با روزه داري شكمها به پشت مي رسند.
1- روزه براي آزمايش اخلاص حضرت علي (ع) در جاي ديگري مي فرمايد: والصيام ابتلاء لاخلاص الخلق.(4) روزه براي آزمايش نمودن اخلاص مردم است. يكي از دلايل وجوب روزه براي مردم ، آزمايش اخلاص مردم است . چرا كه روزه در ايجاد اخلاص عمل بسيار مؤثر است.
2- روزه سپر در مقابل عذاب الهي حضرت در قسمتي ديگر از نهج البلاغه مي فرمايد : صوم شهر رمضان فانه جنة من العقاب.( 5) در اين بحث امام يكي از دلايل وجوب روزه ماه رمضان را ، سپر و مانع در مقابل عقاب الهي دانسته اند. يعني روزه موجب غفران و آمرزش گناهان است.
امام رضا (ع) و روزه وقتي از حضرت درباره فلسفه روزه مي پرسند ، مي فرمايد : همانا مردم مأمور به روزه گرفتن شدند تا درد و ناگواريهاي گرسنگي و تشنگي را دريابند و آنگاه استدلال كنند بر سختيهاي گرسنگي و تشنگي و فقر آخرت كه پيامبر اكرم (ص) در خطبه شعبانيه فرمود : واذكروا بجوعكم و عطشكم جوع يوم القيمة و عطشة . به وسيله گرسنگي و تشنگي از روزه داريتان ، گرسنگيها و تشنگيهاي روز قيامت را به ياد آوريد ، كه اين يادآوري انسان را به فكر تدارك براي قيامت مي اندازد تا جد و جهد بيشتري در كسب رضاي خدا بنمايد .(7) امام رضا (ع) در جايي ديگر درباره فلسفه روزه اين چنين مي فرمايد : علت روزه براي درك درد گرسنگي و تشنگي است تا بنده ، ذليل ، متضرع و صابر باشد . همچنين در روزه انكسار و شكستگي شهوات وجود دارد . آري روزه از افضل طاعات است . شريعت و احكام الهي تعديل شهوات و در دست گرفتن مهار آنها ، را توسط روزه ميسر ساخته و براي تزكيه و طهارت نفس و تصفيه از اخلاقيات رذيله آن را واجب نموده است . البته مقصود از روزه داري تنها امساك از خوردن و آشاميدن نيست بلكه غرض نهايي كف نفس مي باشد . همانطور كه رسول گرامي اسلام( ص ) فرمودند : روزه براي هر فرد سپري است ؛ چرا كه روزه دار ، سخن زشت نگويد و كارهاي بيهوده انجام ندهد. پس روزه انسان را از انحرافات و لغزشها و از دشمناني بزرگ چون شيطان نفس ، رهايي مي دهد . و اگر روزه دار، به چنين مراتبي نرسد ، فقط گرسنگي و تشنگي را درك نموده و اين پايين ترين درجه روزه داري مي باشد .
1- اركان اسلام ، ص 108 . 2- كافي ، ج 4 ، ص 62. 3- نهج البلاغه ، خطبه 192. 4- نهج البلاغه ، حكمت 252. 5- نهج البلاغه ، خطبه 110. 6- وسائل الشيعه ، ج 7 ، ص 3. 7- همان ، ص 4. 8- علل الشرايع ، شيخ صدوق ، بخش روزه .
جمعه 23/6/1386 - 14:37
رمضان
ماه رمضون بازم رسيد (بخش سوم)
افطار كردن افطاري دادن متلك هاي رايج درباره روزه خواران
از آداب بسيار ستودني ماه رمضان اهتمام همگاني به اطعام است .در اين ماه همه بندگان ميهمان خوان پروردگارند و اگر كسي سفره اي مي گسترد و جمعي از بستگان و يا همسايگان را افطار مي دهد نه خود را كه خداوند را ميزبان اصلي مي داند. روايات بسياري كه بر اطعام دادن نقل شده مومنان و روزه داران را به اين كار خير بيشتر ترغيب مي كند . در اين بخش به آداب مربوط به افطار كردن و اطعام دادن مي پردازيم .
افطار كردن روزه داران براي اداي نماز مغرب و عشا يا به مسجد مي روند يا در خانه نماز به جا مي آورند و نزد خانواده خويش افطار مي كنند. آنهايي كه در مسجد با جماعت نماز مي خوانند اغلب در همان مسجد بين دو نماز روزه خود را باز مي كنند. هر شب از طرف كساني كه نذر دارند و يا از درآمد موقوفه هايي كه براي افطار معيّن شده است خرما، حلوا، شيريني يا نان جو بين نمازگزاران تقسيم مي شود. آنهايي كه در خانه نماز مي خوانند اكثراً مقارن غروب وضو مي گيرند و به نماز مي ايستند. پس از نماز دعاهاي مخصوص افطار را مي خوانند. دعاهاي افطار عبارت است از دعاهاي: "اللهم لك صمت و علي رزقك افطرت و عليك توكلت"، "اللهمّ ربّ النّور العظيم". "بسم الله اللهمّ لك صمنا و علي رزقك افطرنا فتقبل منّا انك انت السميع العليم"، "بسم الله الرحمن الرّحيم يا واسع المغفره اغفرلي" و سوره مباركه "قدر" كه بيش از دعاهاي ديگر خوانده مي شود. پس از خواندن نماز و دعاهاي افطار، روزه خود را با لقمه اي نان جو يا دانه اي خرما باز مي كنند. غذاهاي افطار اغلب سبك و ساده است و روزه داران معمولاً از خوردن غذاهاي سنگين پرهيز مي كنند. مردم جهرم هم افطار را با چند دانه خرما آغاز مي كنند و عقيده دارند حضرت علي(ع) با خرما افطار مي كردند و خوردن خرما را ثواب مي دانند. شب دهم ماه رمضان هم عدس پلو مي خورند و روز هفدهم را با كله پاچه افطار مي كنند و مي گويند كلّه ابن ملجم را قبل از اينكه موفق شود حضرت علي (ع) را به شهادت برساند مي خوريم. شب نوزدهم با نان خشك و گل آبشن( آويشن ) افطار مي كنند و معتقدند نان خشك و گل آبشن افطار حضرت فاطمه(س) بوده است. همچنين شب بيست و سوم گل آبشن و نان جو و پياز مي خورند و براي همسايگان هم مي فرستند و مي گويند اين سه چيز خوراك حضرت علي(ع) بوده و حضرت غذاي خود را به مستمندان مي دادند و خود به نان جو كفايت مي كردند. در جهرم سر سفره افطار نان روغني، نان فطير خانگي و نان بازاري مي گذارند و خرما و پنير و يكي دو نوع مربا و حلوا هم به وفور ديده مي شود. غذاي افطار بيشتر كباب، شير برنج، آش رشته و "مُسدووه" ( نوعي آش كه با ماست تناول مي شود) است و به ندرت براي افطار پلو پخته مي شود. در بيجار گروس هنگام افطار، بزرگ خانواده انگشتش را به خاك تميزي مي زند و روزه اش را با خاك باز مي كند. مي گويند چون انسان از خاك آفريده شده است و سرانجام هم خاك مي شود بهتر است در اين ماه مقدس هم با خاك روزه را باز كنند تا ايمانشان استوار گردد.
افطاري دادن افطاري دادن يكي از رسوم پسنديده است و آنها كه توانايي دارند چند روز از ماه رمضان را افطاري مي دهند و از روزه داران دعوت به عمل مي آورند. افطاري دادن ثواب بسيار دارد و بسياري معتقدند كسي كه افطاري مي دهد با ثواب روزه مهمانانش شريك مي شود و خداوند اجر و مزد بسيار به او مي دهد. بنا به همين عقيده يزدي ها معتقدند هنگام افطار بهتراست هر كس سر سفره خودش باشد زيرا اگر بر سر سفره ديگران بنشينند ثواب روزه آن روز به ميزبان مي رسد. از طرف ديگر بسياري از مردم يزد آرزو مي كنند براي افطار مهمان داشته باشند تا اجر بيشتري ببرند. آنان كه توانايي چنداني ندارند و نمي توانند از روزه داران پذيرايي كنند اما معتقد و علاقه مند به افطاري دادن هستند خرما يا شربت يا نوعي شيريني مثل زولبيا، گوش فيل يا نان و پنير به مسجد مي برند و بين دو نماز مغرب و عشا از روزه داران پذيرايي مي كنند. در مشهد هم رسم پسنديده افطاري دادن بسيار مورد توجه است و اغلب خانواده ها هم چند روز از ماه رمضان را افطاري مي دهند. البته سعي مي كنند افطاري دادن مصادف با شبهاي احيا نشود تا به دعا و شب زنده داري آنها لطمه اي وارد نگردد. از ساعتي به غروب مانده مهمانان به خانه ميزبان مي آيند و در اتاقي كه معين شده است مي نشينند. با صداي نقاره خانه حضرت رضا(ع) جلوي هر كدام از مهمانان يك سيني پيش افطاري كه عبارت است از يك استكان آب جوش، چاي شيرين، نان روغني يا نان " قاق" و پنير و مربا مي گذارند. مهمانان پس از خواندن دعاي افطار و سوره قدر، با خوردن آب جوش و يكي دو لقمه، نان و پنير روزه را مي گشايند و سپس به نماز مغرب و عشا مي ايستند. صاحبخانه در اتاق ديگر سفره پهن مي كند و غذاهاي افطار را در سفره مي چيند. غذاها اغلب عبارت است از كته با خورش بادمجان با قيمه، هويج پلو، آلبالو پلو، آبگوشت، حلواي آرد گندم، شله زرد، يخ در بهشت، شيربرنج و فرني. اگر تابستان باشد بعد از افطار با ميوه و فالوده نشاسته يا فالوده انار يا فالوده سيب از مهمانان پذيرايي مي كنند. وجود شيريني و زولبيا هم سر سفره افطار از واجبات است. در بجنورد وقتي مهمانان سر سفره افطار نشستند جلو هر كس يك قوري چاي يكرنگ و يك استكان مي گذارند تا هر قدر مايل باشد از قوري مخصوص به خود چاي بريزد و بنوشد. اگر چاي كم رنگ باشد قدري از چاي قوري بزرگي كه روي سماور در گوشه اطاق است روي قوري مي ريزند و هميشه دو سه نفر مراقبند تا احتياجات مهمانان را برآورند. در خرانق يزد دو مسجد وجود دارد يكي مسجد "سرچشمه" و يكي مسجد " توده" يا مسجد "جامع" شبهاي ماه رمضان از درآمد موقوفات در هر دو مسجد افطاري مي دهند.
متلك هاي رايج درباره روزه خواران مردم ساده دل روستا و شهرستان هاي كوچك در ايمان بر آمده از كشف و شهود دروني بسيار راستين اند، و نافرماني ها را بر نمي تابند و به همين دليل متل ها و كنايه هايي براي روزه خواران دارند. كساني كه به عمد روزه خواري مي كنند علاوه بر مجازات شرعي و پرداخت كفاره روزه، با گوشه و كنايه و طنز از سوي مردم مورد بي مهري قرار مي گيرند. در جهرم و اصطهبانات فارس، روز اول ماه رمضان بچه ها دسته دسته در كوچه ها راه مي افتند و مي خوانند: روزه گيرا روتون سفيد ماه رمضون بازم رسيد
روز آخر ماه رمضان هم مي خوانند: روزه خوارا روتون سياه ماه رمضون ديگم مياد ( ماه رمضان ديگري هم مي آيد)
در صغاد آباده اين متلك را به روزه خواران گويند: روزه خوربي ايمونه شوم كه مي شه حيرونه روزه خور دسش كوتان شوم كه مي شه روش سيان ( دستش كوتاه است و رويش سياه است)
در دماوند به روزه خواران گويند: روزه خور دمبكي اندي بخور بتركي ( دمبكي = چاق ، اندي = آنقدر)
جمعه 23/6/1386 - 14:36
رمضان
ماه رمضون بازم رسيد (بخش دوم)
كسب و كار و تغييرات آن در ماه مبارك رمضان ختم قرآن شأن قرائت سوره هاي مخصوصي از قرآن شريف در ماه رمضان
در بخش پيشين به آداب مربوط به نحوه استقبال از ماه رمضان پرداختيم در اين بخش به آداب برگزاري ماه رمضان ، نحوه قرائت قرآن و تغييراتي كه در كار و كسب مردم ايجادمي شود مي پردازيم .
كسب و كار و تغييرات آن در ماه مبارك رمضان وضع كسب و كار در ماه مبارك رمضان با ماه هاي ديگر سال تفاوت چشمگيري دارد و تغييراتي در كار كسبه و بازار به وجود مي آيد. دسته اي از مشاغل كه به طبخ غذا مربوط است به احترام ماه رمضان و رعايت حال روزه داران در روز تعطيل مي شود و به بعد از ظهر يا شب موكول مي گردد. بعضي از كارهاي سنگين يك وقته مي شود و بيشتر بعدازظهر انجام مي پذيرد و برخي از كارها كه از نظر شرعي كراهت دارد، ممكن است در ماه رمضان به كلّي تعطيل شود. اين تغييرات بيشتر در مشاغل سنتي به چشم مي خورد. شهرستان يزد يكي از شهرهاي قديمي ايران است و بافت سنتي و مذهبي آن حكايت از فرهنگي غني و پربار دارد. بازار يزد چون بازار ديگر شهرهاي قديمي بسيار فعال و كسب و كار در آن پر رونق است. اما در ماه رمضان تغييرات محسوسي در بازار و كار كسبه يزد ايجاد مي شود. مشاغلي چون قنادي، شيريني پزي، كبابي، كله پزي و نخودبريزي به خاطر بوي حاصل از پخت و پز كه سبب ناراحتي روزه داران مي شود در روز تعطيل مي شود و كسبه ساعت كار خود را به بعد از ظهر و بيشتر به شب مي اندازند. كارهاي دشوار و پر زحمت يك وقته مي شود. اين گونه كارها عبارت است از آهنگري، قفل سازي، مسگري، قـَلِنگري ( رويگري )، حلبي سازي، دواتگري ( كسي كه سماور و چراغ خوراكپزي و امثال اينها را تعمير مي كند)، چراغ سازي، فخّاري ( كوزه گري)، حناسابي، عصاري ( روغن گيري )، گچ كوبي، كلاه مالي، نمدمالي، قالي بافي، جوالدوزي، لحاف دوزي، خياطي، شعربافي ( بافتن پارچه اي از موي و ابريشم )، گوشواره كشي (ترمه بافي )، رنگرزي، گيوه چيني ( بافتن رويه گيوه)، تخت كشي ( ساختن زيره گيوه)، دبّاغي، كفّاشي، سرّاجي، صحّافي، نجّاري، خرّاطي، چلنگري( ساختن چيزهاي آهني كوچك مانند قفل و كليد و ...) و آجرپزي. اين گونه كارها كه در ايام سال صبح و بعدازظهر انجام مي گيرد در ماه رمضان يك وقته مي شود و تا ظهر يا پاسي از ظهر گذشته ادامه دارد و پس از آن تعطيل مي شود. بقالي ها، نانوايي ها، طوّاف ها( سبزي و ميوه فروش دوره گرد)، قصابي ها و پالوده فروشان، يكي دو ساعت قبل از ظهر و از دو سه ساعت به غروب مانده در دو نوبت كالاي خود را به فروش مي رسانند. كارگران پنيه زني يا حلاجّان و طرّاحان به خاطر غبار حاصل از پنبه و محلول سريشم كه دهان طرّاحان را آلوده مي سازد كارشان را به بعد از افطار موكول مي كنند.
ختم قرآن در ماه مبارك رمضان در اغلب مساجد و تكايا و بسياري از خانه ها ختم قرآن برگزار مي شود.
مجلس مردانه ختم قرآن: محل برگزاري ختم قرآن مردها اغلب در مساجد است. در بهار و تابستان در صحن يا پيشطاق مسجد و در پاييز و زمستان در شبستان يا به قول يزدي ها در گرمخانه مسجد مجلس قرآن بر پا مي شود. معمولاً بعد از نماز صبح يا ظهر و يا عشا، اغلب آنهايي كه در نماز جماعت شركت مي كنند دور تا دور شبستان، پشت به ديوار مي نشينند و قرآنشان را كه از خانه آورده اند در دست مي گيرند و آماده شركت در ختم قرآن مي شوند. آغاز كننده كسي است كه سِمَت رهبري گروه را دارد و به خاطر استادي اش در قرائت قرآن لقب "قـُرّاء" گرفته است. اين شخص در صدر مجلس مي نشيند و با خواندن آياتي از اول يك جزء، قرائت قرآن را آغاز مي كند. پس از خواندن چند آيه نوبت به شخصي كه سمت راست قراء نشسته است مي رسد و به اين ترتيب هر كدام از شركت كنندگان آياتي از قرآن را مي خوانند. قراء نيز با دقت گوش مي دهد و غلط ها را تصحيح مي كند. نوبت هر كس كه تمام مي شود قراء با گفتن "غفرالله" نوبت را به نفر بعد مي دهد و او دنباله سوره را قرائت مي كند. مشهدي ها معتقدند قرآني را كه در ماه رمضان آغاز مي كنند بايد حتماً تا آخر ماه تمام كنند و گرنه قرآن نفرينشان مي كند يا قرضدار مي شوند.
مجلس زنانه ختم قرآن: محل برگزاري ختم قرآن زنان در خانه "ملاّ" يا خانه زنان مومنه يا آنهايي كه قرآن را صحيح مي خوانند يا به نوبت در خانه شركت كنندگان است. در ماه رمضان در هر محله از هر شهري چندين مجلس زنانه قرائت قرآن بر پا مي شود و اغلب مجالس صبح ها كه زنان فراغت بيشتري دارند برگزار مي شود. رهبر قرائت قرآن زنان زني به نام "ملاّ" يا زن ديگري است كه قرآن را بدون غلط و با قرائت صحيح مي خواند. در خانه يا محلي كه زنان ختم قرآن برگذار مي كنند نبايد مرد بالغي باشد و مردان قبل از حاضر شدن شركت كنندگان، از خانه بيرون مي روند. در مجلس ختم قرآن زنانه هر روز قبل از قرائت قرآن ابياتي در مدح پيغمبر و ائمه اطهار(ع) مي خوانند و صلوات مي فرستند و بعد قرائت قرآن را آغاز مي كنند. بعضي از ابياتي كه قبل از شروع قرآن مي خوانند:
گر تو خواهي كه بيابي ز جهان راه نجات بر محمد تو بگو از دل و از جان صلوات هر چه خواهي تو طلب كن ز شهنشاه جهان به علي حيدر صفدر شه خوبان صلوات
و همچنين در هر بيتي كه مي سرايند به نام مبارك يكي از ائمه اطهار صلوات مي فرستند. در روستاي رودخانه تربت حيدريه ملاي زن يا "اتون" قبل از شروع هر جزء از قرآن اين ابيات را مي خواند:
گل سرخ از عرق روي محمد باشد دل من شاد ز گيسوي محمد باشد گر ز من پرسند كه مولاي تو كيست گويم آن كس كه پسر عم محمد باشد بلبلان چمن باغ علي را صلوات طوطيان قفس لم يزلي را صلوات بارها گفت محمد كه علي جان من است هم به جان علي و جان محمد صلوات
پس از خواندن اين ابيات تمام زنها صلوات مي فرستند و بعد قرائت قرآن آغاز مي شود.
شان قرائت سوره هاي مخصوصي از قرآن شريف در ماه رمضان بعضي از سوره هاي قرآن شأن به خصوصي دارند و ثواب قرائت آنها مخصوصاً در ماه مبارك رمضان بسيار زياد است. از اين ميان بايد از سوره هاي شريفه توحيد، بيّنه، ياسين،الرحمن و يوسف نام برد. عقايدي كه در باره اهميت قرائت اين سوره ها وجود دارد از اين قرار است: سوره توحيد: يزدي ها عقيده دارند سعادت خواندن سوره شريفه توحيد در ماه مبارك رمضان نصيب هركسي بشود براي او افتخار است. آن شخص بايد سه مرتبه سوره توحيد را بخواند و در روايات آمده است هر كسي سه مرتبه سوره توحيد را بخواند ثواب خواندن يك ختم قرآن را مي برد. سوره بيّنه: بعضي افراد همان شأني كه براي سوره "توحيد" قائلند براي سوره "بيّنه" نيز قائل مي باشند و همان آداب و تشريفاتي كه در مورد خواندن سوره توحيد به جا مي آورند عيناً براي سوره بينه انجام مي دهند. سوره يوسف: سوره يوسف روز دوازدهم ماه مبارك رمضان قرائت مي شود. خواندن اين سوره نيز ثواب بسيار دارد و زنان عقيده دارند خواندن سوره يوسف باعث زياد شدن محبت مي شود. در شيراز رسم است روزي كه سوره يوسف خوانده مي شود زنان همراه خود نبات يا سيب و يا خوراكي ديگري به مجلس ختم قرآن مي برند و وقتي سوره يوسف را قرائت كردند به آن خوراكي مي دمند و عقيده دارند هر كسي از آن بخورد محبتش به طرف مقابل زياد مي شود. در بجنورد ملا و مربّي قرآن از زني كه خواندن سوره يوسف نصيبش مي شود انعام مي گيرد. اين انعام شامل مبلغي پول، يا پارچه يا شيريني است. سوره ياسين: كه در جزء بيست و سوم قرآن است در روز بيست و سوم ماه رمضان قرائت مي شود. در اين روز زنان شركت كننده در ختم قرآن هر كدام دو رشته نخ كوك سفيد با خود به مجلس مي آورند و هنگام قرائت سوره ياسين به هر يك از كلمات "مبين" كه رسيدند يك گره به آن دو رشته نخ مي زنند. چون سوره ياسين داراي هفت كلمه "مبين" است هفت گره زده مي شود. گره ها بايد طوري باشد كه به آساني از هم باز شود. پس از تمام شدن سوره ياسين گره ها را از هم باز مي كنند بعد آن دو رشته نخ را مابين صفحات سوره ياسين مي گذارند تا حاجتشان برآورده شود. آن قرآن را نيز بايد از دسترس ديگران دور نگه داشت تا مبادا نخها از لاي قرآن بيافتد. بعضي افراد نخها را لاي كفن خود مي گذارند و عقيده دارند از بركت سوره ياسين تحمّل فشار قبر بر آنها آسان شود. سوره الرّحمن: روز بيست و هفتم ماه رمضان سوره "الرّحمن" قرائت مي شود. اين سوره نيز يكي از سوره هاي مهم قرآن مي باشد و قرائت آن در ماه رمضان آداب خاصي دارد. در بجنورد رسم است در مجلس زنانه، سوره الرّحمن به هر كسي كه رسيد پس از خواندن آياتي از اين سوره با كسب اجازه از معلم قرآن به بازار مي رود و يك كيسه حنا و مقداري نقل مي خرد و به مجلس مي آورد. به محض ورود آن زن چند دقيقه قرائت قرآن را تعطيل مي كنند و نقل را در ظرف ريخته اول جلو معلم قرآن مي برند و بعد به ديگران تعارف مي كنند. هر كس يكي دو دانه نقل بر مي دارد و خطاب به شخصي كه نقل را خريده است اگر دختر باشد مي گويد: "الهي سفيد بخت شوي" و اگر زن باشد مي گويد: "خدا زيارت قسمت كند". بعد صاحب خانه مقداري از حنا را در ظرفي خيس مي كند و نزد يكايك زنها مي برد. آنهايي كه قرآن مي خوانند يك بند انگشت خود را داخل حنا مي كنند، و مي گويند: "بر ابن ملجم لعنت". پس از چند لحظه كه حنا رنگ داد انگشتان را با دستمال پاك مي كنند و به ادامه قرائت قرآن مي پردازند. باقيمانده نقل و حنا متعلق به صاحبخانه و معلم قرآن است. روز آخر ماه رمضان هم در فردوس هر كدام از افرادي كه در ختم قرآن شركت دارند با خود يك سيني شيريني از قبيل كشمش يا خرما يا نقل مي آورند و پس از خواندن آخرين جزء قرآن شيريني ها را در يك چادر شب وسط شبستان مي ريزند تا مخلوط شود . دونفر هم شيريني ها را تقسيم مي كنند و جلوي هر يك از افراد يك دوري شيريني مي گذارند .آخر سر هم قسمت اعظم شيريني باقي مانده را كه سهم آخوند محل است به در خانه اش مي فرستند.
جمعه 23/6/1386 - 14:35
رمضان
ماه رمضون بازم رسيد (بخش اول)
مقدمه : واژه «فرهنگ» در لغت نامه ها چنين تعريف مي شود :علم و دانش ، مجموعه آداب و رسوم . مجموعه آداب و رسوم يك ملت و يا يك قوم از سرچشمه هاي گوناگوني نظير باورهاي ملي و يا ديني آن ملت منشأ مي گيرد و گاه اعتقادات ديني در طول زمان با باورهاي ملي آن ملت در هم آميخته و پيوند ناگسستني با آن ايجاد مي كند. اين آداب و رسوم گاه چنان درهم تنيده و آميخته مي شوند كه بازشناختن اصل و منشأ اوليه آن دشوار است . در اين مقاله سعي برآن است كه تصويري از ماه مبارك رمضان در باورها و فرعنگ عامه مردم ارائه شود .اين فريضه الهي كه نزد هر مسلماني ارزشمند و واجب الاجراست با پاره اي از آداب و رسوم و يا باورها و خرده فرهنگ ها همراه شده و در هر استان و شهري چهره ي ويژه بدان بخشيده است . در كشور ما همه مسلمين ماه مبارك رمضان را روزه مي دارند ولي در جاي جاي كشورمان روزه و ماه رمضان با آدابي همراه است كه ممكن است آن مراسم خاص را در جاي ديگر نتوان يافت . اين آداب را مي توان در نحوه استقبال از اين ماه عزيز ، نحوه برپايي آن ، آداب سحر و افطار ، اطعام دادن ، عبادات و مناجات مخصوص اين ماه جستجو كرد. در اين بخش به نحوه استقبال از ماه مبارك رمضان مي پردازيم .
خوش آمد ماه رحمت مردم بسياري از نقاط كشورمان چنان به استقبال ماه رمضان مي روند كه گويي ميهمان عزيزي را استقبال مي كنند، يا به انتظار بهترين و عزيزترين يار خويش اند. در زير پاره اي از اين آداب را نقل مي كنيم :
سفيد كردن ديوار خانه ها در اغلب روستاها و شهرستان ها ديوار خانه ها كاهگلي يا گچي است. ديوارها را براي ماه رمضان كاهگل تازه مي مالند يا با گچ و خاك مخصوصي سفيد مي كنند. در اصطهبانات فارس آنهايي كه ديوارخانه شان گچي است به وسيله پارچه اي كه بر سر چوب بلندي مي بندند گرد و خاك ديوارها را مي گيرند. ديوارهاي كاهگلي را هم كاهگل مي مالند تا دوده و رنگ تيره ديوار از بين برود. در روستاي شوقان جاجرم بجنورد ديوارها را با خاك مخصوصي كه از تپه اي در يك فرسخي شوقان مي آورند سفيد مي كنند. در روستاي فرنق خمين ديوارهاي خانه و اتاق ها به سبب وجود تنورهاي زميني سياه و پوشيده از دوده مي شود، مخصوصاً خانه هاي زمستاني. اهالي فرنق، سالي دو مرتبه خانه را سفيد مي كنند، يك مرتبه براي عيد نوروز و يك مرتبه براي ماه رمضان. آنان براي سفيد كردن ديوار خانه هاي دوده گرفته از نوعي گل معدني كه نزديك فرنق است و به گل سفيد معروف است استفاده مي كنند. در فرنق، فرش و گليم و جاجيم و لحاف ها را هم براي ماه رمضان مي تكانند. پنبه و پشم متكا و لحاف را كه به آن " نالي " مي گويند در مي آورند و رويه آنها را مي شويند و پشم و پنبه را تركه مي زنند و دوباره توي رويه متكا و تشك مي كنند و مي دوزند.
نظافت اماكن عمومي براي ماه رمضان، نظافت به خانه ها محدود نمي شود و مساجد، تكيه ها،حسينيه ها، حجره ها، دكان ها و اماكن عمومي را نيز شامل مي شود. در نظافت مساجد و تكايا مردم به خصوص جوانان شركت مي كنند و اين كار را ثواب مي دانند. كف مساجد و تكايا را كه اغلب زيلو فرش است ، با به امانت گرفتن قالي و قاليچه از خانه هاي اطراف فرش مي كنند. ديوارها را با پارچه هاي سبز و سياه كه به آيات قرآن و روايات و اشعار مذهبي مزيّن شده است ، مي پوشانند. سقف مساجد را با آيينه و شمعدان و چلچراغ و شاخه هاي سرو و كاج و شمشاد آذين مي بندند. در بسياري از آبادي ها از جمله در قمصر كاشان، زنان نيز در نظافت مساجد و تكايا شركت مي كنند و دسته جمعي به آب و جاروي مسجد و شستن ظرف ها و آماده ساختن وسايل پذيرايي براي ماه رمضان مي پردازند. در شهرك طالقان هم ده - دوازده روز مانده به ماه رمضان ، متولي يا خادم مسجد آبادي به بام مي رود و جار مي زند: "براي گِلكاري مسجد بياييد." روز بعد از هر خانه روستا ، يك زن يا دختر جوان براي گِلكاري به مسجد مي روند. زنان با كمك هم تمام ديوارهاي شبستان را سفيد كرده و در و پنجره ها را تميز مي كنند.
تهيه مايحتاج ماه مبارك رمضان ماه رمضان ماه روزه و عبادت است، به همين سبب در ماه رمضان كسب و كار از رونق مي افتد و مردم هم سعي مي كنند مايحتاج شان را قبل از ماه رمضان تهيه كنند. اغلب برنج يا پلو غذاي اصلي مردم در ماه مبارك رمضان است. در ميان حبوبات هم مصرف عدس بيش از ساير حبوبات است زيرا علاوه بر اينكه عدس از نظر غذايي كامل است مردم عقيده دارند عدس رقّت قلب مي آورد و حبّ علي(ع) را زياد مي كند. يزدي ها هم اصطلاحي دارند كه مي گويد: «در ماه رمضان هر كس بايد هفت من عدس بخورد.» نان جو هم در گذشته نان مصرفي اغلب مردم بود و تنها معدودي از خانواده هاي مرفه از نان گندم استفاده مي كردند.براي ماه رمضان در شهرها و روستاها از جمله در يزد و آبادي هاي آن مثل دهشير نان جو مي پزند. زيرا عقيده دارند نان جو خوراك حضرت علي (ع) و ائمه اطهار بوده و آنان روزه را با نان جوي خشك افطار مي كردند. وجود خرما هم بر سر سفره افطار از واجبات است. خوردن خرما در اول افطار مستحب است و عقيده بر آن است كه خرما غذاي حضرت علي (ع) هنگام افطار بوده و حضرت با نان جو و خرما افطار مي كرده اند.
مراسم آشتي كنان قبل از ماه رمضان يكي از رسوم پسنديده در ماه مبارك رمضان آشتي و ايجاد الفت بين افرادي است كه به سببي از يكديگر كدورتي به دل دارند. اين رسم پسنديده قبل از فرار رسيدن ماه رمضان از واجبات است و عقيده بر آن است كه اگر كسي روزه بگيرد در حالي كه از بستگان يا برادر ديني خود كدورتي به دل داشته باشد روزه اش مال شيطان است و قبول درگاه خداوند نيست. اين رسم در همه شهرها و روستاها كم و بيش وجود دارد و تشريفات آن بسيار ساده است. اگر دو نفر از يكديگر ناراحتي داشته باشند يا خودشان بدون مقدمه دست در گردن هم مي اندازند و صورت يكديگر را مي بوسند يا يك ريش سفيد و بزرگتر پا در مياني مي كند و آنها را آشتي مي دهد. مردم معتقدند اگر بزرگتر گذشت كند و براي آشتي پيشقدم شود و به سوي كوچكتر برود، ثواب زيادي مي برد. همچنين عقيده دارند چون ماه رمضان ماه خداست ، خداوند از آدم كينه به دل ، بدش مي آيد و روزه اش را كمتر ثواب مي دهد. اگر كدورت بين دو مرد باشد يك ريش سفيد پا در مياني مي كند و اگر دو زن از يكديگر ناراحتي داشته باشند يك عاقله زن همت مي كند و آنها را آشتي مي دهد. همچنين اگر در محلي مريضي باشد چند روز قبل از ماه رمضان همه اهالي به عيادتش مي روند و هدايايي برايش مي برند و او را به حق اين ماه عزيز و پر بركت دعا مي كنند تا حالش خوب شود.
پيشواز ماه مبارك رمضان در روستاي آوانك طالقان بسياري از مردم سه روز اول و وسط و آخر ماه هاي رجب و شعبان را روزه مي گيرند و عقيده دارند با روزه ماه رمضان خداوند ثواب سه ماه روزه براي آنان ثبت مي كند. هر كس اين ايام را روزه بگيرد مي گويند: "روزه سه ماهان" گرفته است. بعضي تنها سه روز آخر ماه شعبان را روزه مي گيرند و به پيشواز ماه رمضان مي روند. در فرنق خمين عده اي يك روز و بعضي دو تا سه روز قبل از ماه رمضان روزه پيشوازي مي گيرند. اين روزه را روزه نذري گويند و از خدا حاجت مي طلبند كه دردشان را دوا كند، مسافرشان را به سلامت از سفر بازگرداند، قرضشان را ادا كند، اولاد به آنها عطا كند، زيارت قبور ائمه عليه السلام را قسمت آنان كند، گناهانشان را بيامرزد و روزي بلند و حلال نصيب آنها بگرداند. در رفسنجان اكثر مردم يك روز قبل از ماه رمضان روزه مي گيرند و به پيشواز ماه رمضان مي روند. وقتي دو نفر به هم مي رسند اولي مي گويد من پيشواز ماه رمضان رفته ام و آن طرف اگر موفق نشده باشد پيشواز برود مي گويد: "خرم لنگ بود نتونستم برم پيشواز". در يكي از مطالب رمضان مربوط به شهرستان يزد آمده است: پيشواز ماه رمضان براي بسياري از مردم اهميت زياد دارد و عده بسياري روز اول و دوشنبه اول و جمعه ها و روزهاي سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم و روز آخر ماههاي رجب و شعبان را روزه پيشوازي مي روند. بعضي تنها روز آخر ماه شعبان را روزه مي گيرند و به پيشواز ماه رمضان مي روند. در شهرهاي گيلان از جمله در رشت و بندر انزلي به پيشواز رفتن ماه رمضان "پيشاشو" گويند و اكثر مردم پيشواز از ماه رمضان را مستحب مي دانند و در اين امر مصرّند. ديگر آداب ماه مبارك رمضان كه شامل آداب و رسوم مربوط به افطاري ، ختم قرآن و باورهاي مربوط به آن ، ايام شهادت مولاي متقيان و مراسم شبهاي احيا را در بخش هاي ديگر بررسي خواهيم كرد.
جمعه 23/6/1386 - 14:33
رمضان
در محضر رمضان
من عرف الله و عظمه منع فاه من الکلام و بطنه من الطعام و عنا نفسه بالصيام و القيام.
رسول خدا(ص) فرمود: کسى که خدا را شناخت و به عظمتش پى برد، دهان خود را از سخن (بىمورد) و شکم را از غذا باز مىدارد و به استقبال سختى روزه و نماز جهت دريافت پاداش و جلب رضايت حق مىشتابد.
تمام نعمتهاى خداوند براى تداوم زندگى انسان است و اين نعمت يا اقتصادى است و يا معنوى که در مجمع بهرهمندى انسان از آنها براى تربيت و هدايت در مسير و جهت الهى بودن است. ماه مبارک رمضان يکى از مهمترين هديههاى الهى براى اصلاح و تربيت انسانهاست و اين بيانگر مهربانى و خيرخواهى خدا نسبت به بندگانش مىباشد. رمضان فرصتى مغتنم براى از بين بردن گناه وانحرافات کردارى و گفتارى در زندگى و جامعه است. انسان براى تربيت خود بدون شک به يک الگوى اساسى نياز مبرم دارد تا بر مبنا و محور قرار دادن انديشه و تفکر آن الگو به يک زندگى مطلوب دست يابد. لذا از اينکه خود را پيدا کنيم و خداى خويش را بشناسيم و انسانى مومن در جامعه باشيم مىتوانيم با استفاده از بيانات قرآن و عترت راه رسيدن به سعادت را دريابيم که ماه مبارک رمضان بهترين فرصت براى به دست آوردن ارزشهاى اسلامى نيز مىباشد و سخنان پيامبر هميشه راهگشاى زندگى ما بوده است. امام علي(ع) فرمود: حضرت محمد(ص) روزى براى ما سخنرانى مفيدى را بيان داشتند و فرمودند:اى مردم به حقيقت ماه خدا بابرکت و رحمت و آمرزش خويش به سوى شما روى مىآورد. ماهى که در نزد خداوند بهترين ماههاست و روزها و شبهايش افضل و ساعاتش بهترين ساعات مىباشد واين ماهى است که شما در او به مهمانى خداوند دعوت شديد و در اين ماه مورد کرامت و عنايت خداوند واقع شديد. نفسهايتان در اين ماه ثواب تسبيح و تقديس پروردگار دارد. خواب شما در اين ماه عبادت واعمال خير شما در آن مورد قبول است. دعاهاى خير و خواستههاى شما مستجاب است. پس از پروردگار مهربانتان با نيات صادقانه و دلهاى پاک درخواست حاجت کنيد اينکه شما به روزه گرفتن و تلاوت کتاب قرآن خويش توفيق مرحمت فرمايد و آگاه باشيد که به راستى اشقيا و گمراهان کسانى هستند که از غفران و آمرزش الهى در اين ماه بزرگ محروم و بىنصيبند.
حضرت علي(ع) فرمــــــــــــــــــود: خوشبخت و سعادتمند کسى است که پند پذيرد (و جايگاه شخصيت خود را بداند و در حفظ و اصلاح آن همت بگمارد) و بدبخت آن کسى است که از تمايلات نفسانى و خودستايى خويشتن فريب خورد و به ناپاکى بگرايد، (اسير نفس اماره شود که آنچه او مىخواهد عمل به آن کند) که چه بسا انسانى چيزى را براى خود سخت مىپندارد در حالى که آن چيز برايش خيرآفرين است و چه بسا چيزى را خير مىداند اما آن برايش شرآفرين است و در اين راه، کسانى سعادت دنيا و آخرت را نصيب خود مىکنند که مخالفت با خواستههاى نفس اماره نمايند وامير بر نفس باشند و او را نيز هميشه سرکوب نمايند که ماه مبارک رمضان ماه احياى آموزههاى اسلام و ماه هدايت و ماه قرآن و ماه پيدا کردن راه خدا و ماه خوديابى و رسيدن به ارزشهاى انسانى مىباشد. ماهى که در جهنم بسته و در بهشت باز خواهد بود. اميد است با ايمان و تقوا در محضر ماه مبارک رمضان و قرآن با حضور در مساجد از آموزههاى نبوت و ولايت در تقويت ساختار بنيادى بهرهمند شويم که بهترين مکان مساجد هستند و محبوبترين انسان کسى است که زودتر از همه به مسجد برود و ديرتر از همه از مسجد خارج شود و در مسجد مشغول به ذکر يا تلاوت قرآن شود و يا انجام کار خير و پرسش علم داشته باشد. از ماه مبارک رمضان با شئون معنوى و گفتار و کردار آداب دينى اجتماعى استقبال کنيم که بزرگ داشتن شعائر الهى از تقواى دل و از فرهنگ دينى روزهداران است که اين حرکت با تعاون بر مبناى نيکى و تقواى ارزش هميشگى زندگى ما خواهد بود.
روزه جسم و جان روزه دار را که براى خدا بگيرد و با نيت خدايى باشد به کمال و سعادت خواهد رساند. چنانچه روزهدار در اين ماه آمرزيده نشود در چه ماهى آمرزيده شود؟ پس بايد دقت نمود که درب خانه خدا (مساجد) را به روى خودمان باز کنيم و از محضر قرآن وعترت استفاده نماييم و از بند متعلقات دنيا نيز خارج شويم. چيزى که ما را شخصيت مىدهد و روز قيامت نجات مىدهد روزه است که امام سجاد(ع) فرمود: سپاس خدايى را سزاست که ماه خود رمضان را، ماه روزه و ماه اسلام و ماه تزکيه و ماه تصفيه و پاک کردن (از گناهان) و ماه قيام و ايستادن (براى نماز در شبها يا به پا خاستن در احياى اسلام و جهاد در راه خدا) را يکى از آن راههاى احسان قرار داد. آنچنان ماهى که قرآن در آن فرو فرستاده شد (براى هدايت مردم و روشن کردن بين حق و باطل) قرآنى که شفا و رحمت و هدايت و موعظه براى مومنين نيز مىباشد.
ماه مبارک رمضان ماه مساوات و ماه توبه است. ساعاتش بهترين ساعت و حتى خواب روزهدار در آن نيز عبادت است. بندگان در اين ماه مهمان خدا و خدا نيز ميزبان و روزه براى خدا و مزد از آن خداست به اينکه روزهدار از ثمرات اين ماه پربرکت بهرهمند شود قبولى عبادتش بستگى به گفتار و رفتار اجتماعىاش نيز داشته و دارد. احترام پدر و مادر و همسايه و بدگويى و بدگمانى در به ثمر نرسيدن طاعات و عبادات انسان موثر است.
در معامله و تجارت نيز بايد دقت نمود که روزه را نيز جز رحمت بر روزهدار نباشد،بايد دانست که هر انسانى در بند اعمال خويش است، افرادى که توفيق روزه را پيدا نمىکنند آنها نيز پيرو نفس اماره قرار گرفتهاند حب اموال دنيا يا پست و مقام زمينه غرور و خودبينى و خودپستى و خودستايى را ايجاد کرده و چشم و دل و گوش اينگونه افراد از قرآن و اسلام جز صدايى نمىشنود. از استقبال ماه تهذيب نفس و تزکيه (ماه رمضان) طفره مىروند.
هدف از روزه در ماه مبارک رمضان کسب تقوا مىباشد و مهمترين عمل در اين ماه ترک محرمات است و يک آيه خواندن قرآن برابر با ختم يک قرآن. و ماهى است که اولش رحمت و وسطش مغفرت و آخرش آزادى از آتش جهنم بوده و اين ماه براى مومن، ماه بهره و منفعت است و براى منافق خسارت و ضرر. درهاى بهشت در اين ماه باز است و درهاى جهنم بسته است، شياطين در اين ماه مغلول به زنجيرند پس از خداوند بايد خواست که شيطان بر ما مسلط نشود.
يکى از برکات ماه مبارک رمضان، پيام رسانى آموزههاى اسلام به جامعه است زيرا مردم در اين ماه بيشتر فرصت مىکنند در مساجد حضور پيدا کنند. شايسته است که از اين فرصت، ائمه جماعات و سخنرانان و مطبوعات و صدا و سيما و صاحب نظران و هرکس که در مسائل فرهنگى مسئوليت و يا شناخت لازم را دارد به مقتضاى زمان و مکان و استعداد مخاطب، همت قابل توجهى را داشته باشند و در ابعاد گوناگون اقتصادي، فرهنگي، عقيدتى و سياسى و بيان مسائل روز در اين حرکت براى تقويت بنياد دينى جامعه گامهاى موثرى بردارند. نسبت به ارادتمندان دين مهربان و با اخلاص بايد شد و نسبت به مخالفين بايد به شدت ايستادگى نمود که در اين ماه مبارک حضرت علي(ع) براى بقاى اسلام شهيد شد. مقام وصى رسول گرامى را بايد با عمل تجليل و احترام نمود و بهترين صفات آن حضرت را به نوجوانان و جوانان معرفى نمود که علاقه آنان به اسلام و قرآن افزايش يابد. شهادت حضرت علي(ع) در مسجد و تولد حضرت امامعلي(ع) در کعبه (مسجدالحرام) و زندگى حضرت اميرالمومنين(ع) در مسجد و قضاوت حضرت علي(ع) در مسجد بوده و بيانگر اين است که مسجد يک پايگاه اجتماعى در طول تاريخ بوده و همچنان بايد باشد که حضور روزهداران در مساجد، مساجد را نشاط و رونق خواهد بخشيد. مساجد براى سازماندهى امور جارى جامعه و زندگى بوده و هست و حضور روزهداران در مساجد، رهايى مساجد از غربت است و همانا نمادى از اتحاد ملى و انسجام اسلامى خواهد بود.
http://www.resalat-news.com/Detail.aspx?cid=82682
جمعه 23/6/1386 - 12:26
رمضان
مهموني كجا ميري؟
فرموده: «رمضان ماه ميهماني من است». سفره پرخير و بركتاش را هم گسترانده؛ منتها كدام ميهمان است كه بيتعارف ميزبان دست به سفره ببرد؟
اول بايد دعوت شده باشي، بعد بايد كه بداني كجا ميروي و درست و متناسب با مجلس به ميهماني پا بگذاري.
روح رمضان كه به شهر ميرسد، حال و هواي همه جا فرق ميكند. آدمها هر كدام بسته به بضاعت و توفيقي كه دارند، يك جايي و يك گوشهاي از اين سفره دعوت ميشوند؛ يكي ميهمان كنج دل خودش ميشود و با خدايش خلوت ميكند، يكي هم ممكن است در يك ميهماني دستهجمعي دعوت شده باشد. كي گفته توي يك جمع هزار نفري نميشود با خدا خلوت كرد و راز و نياز؟
روح ماه رمضان اين هفته به مجله ما هم رسيده؛ قرار است آنقدر كه در بضاعتمان هست، پاتوقهاي فرهنگي – مذهبي ويژه روزهدارها را بهتان معرفي كنيم.
هركس كه همين الان به دلش افتاده كه شبها بعد از نماز مغرب و عشا به يكي از اين برنامههاي جمعي مساجد و حرمهاي مطهر برود، شك نكند؛ منتها برنامههاي رمضاني آنجا را بداند بد نيست.
تا سحر در حرمهميشه سال، رفتن به حرم امامزادهها كافي است تا دل آدم صاف شود؛ چيزي كه توي شبهاي ماه رمضان بهتر اتفاق ميافتد؛ انگار كه دل آدم آمادهتر است. برنامه هاي 3حرم را جمع و جور كرده ايم. زبان روزهاي، شايد زيارت قسمت شما هم بشود.
مشهد:اگر قسمتتان شد، توي اين ماه براي زيارت امام رضا(ع) وارد حرمش شويد، غير از زيارت و كارهاي معمول، بدانيد كه آن حوالي برنامههاي ويژهاي هم برقرار است. بنابراين از دستشان ندهيد كه بينصيب ميمانيد.
هر روز بعد از نماز ظهر و عصر، در رواقهاي دارالاجابه و دارالحكمه سخنراني ويژه خانمها برپاست.
سخنراني عمومي هم هر شب از ساعت 21 تا 22 براي زائران در رواق الهدايه برقرار است. اگر هم هواي مناجات كردهايد، بدانيد كه هر شب در رواق دارالهدايه، از ساعت 12 شب تا پيش از سحر، برنامه مناجات با خدا برپاست.
آنهايي كه اهل علم و تحقيقاند، ميتوانند در برنامههاي «شرح ادعيه صحيفه»، «درسهايي از نهجالبلاغه» و «زلال وحي» - كه به ترتيب در دهه اول، دوم و سوم برگزار ميشود– شركت كنند.
قم:آنهايي كه به جوار حرم حضرت معصومه(س) ميروند، غير از شركت در نمازهاي جماعت ميتوانند در مجالس سخنراني، دعا، مناجات و برنامههاي ويژه حاضر باشند.
سخنرانيها بعد از نمازهاي صبح و ظهر و عصر و همچنين يك ساعت مانده به غروب و يك ساعت و نيم بعد از افطار (03:91) بهراه است.
شبها هم ميتوانيد ساعت 10 پاي منبر مداحهاي اهلبيت بنشينيد و در مراسم دعا و مناجات شركت كنيد.
كساني هم كه دستي در برنامههاي قرآني دارند، ميتوانند در برنامه ويژه حفظ، همخواني و مسابقات ديگر قرآني كه در شبستان امام خميني(ره) برگزار ميشود شركت كنند، فيضش را ببرند و اگر شد جايزهاي هم بگيرند.
شهر روي:اين يكي راست كار بچههاي تهران و حوالي آن است. خط مترو هم كه رفتوآمد به آنجا را راحت كرده.
برنامههاي بعد از افطار اينجا از اين قرار است: دعاي افتتاح، دعاي فرج، تلاوت قرآن، تواشيح، جمعخواني، مديحهسرايي، تلاوت قرآن، سخنراني و مسابقه فرهنگي. سخنرانها:دهه اول: آيتالله ممدوحي دهه دوم: حجتالاسلام سيد مهدي طباطبايي دهه سوم: حجتالاسلام قرني
پاتوق صوتي - تصويريخيلي وقت است كه صفاي شبهاي رمضان به همين دورهمنشستنها و ديدن سريالهاي تلويزيوني پشت سر هم است. البته فيلمنامهها طوري است كه براي متحول شدن، حتما بايد تا خود عيد فطر صبر كنيد!
اگر واقعا پايه و پيگير همهشان بشويد، هر شب حداقل 2 ساعت بايد وقت اضافه داشته باشيد. البته امسال همه شبكهها توافق كردهاند براي اينكه ملت به جاي نماز اول وقت و افطاري خوردن، پاي تلويزيون ميخكوب نشوند، از ساعت 19:30 تا 20:30 آتشبس بدهند و هيچ سريالي پخش نكنند.
سريالهاي امسال اينها هستند و اخبار مفصلشان را حتما بچههايي سينمايي رو كردهاند:
شبكه اول: «اغما»شبكه دوم: «ميوه ممنوعه»شبكه سوم: «يك وجب خاك»شبكه تهران: «شكرانه»
شبكه قرآن البته سريال ندارد اما ميتوانيد هر روز، به صورت سريالي، يك جزء قرآن را با صداي استاد «كريم منصوري» بشنويد.
شبكه يك هم در برنامه «آفتاب شرقي»، از نيمه شعبان طرح ختم قرآن را شروع كرده و تا آخر رمضان ادامهاش ميدهد. براي ثبتنام در اين طرح، ميتوانيد به اين نشاني اينترنتي مراجعه كنيد: www.khanevade.irib.ir
شهر پر جنب و جوش رمضانهميشه چند مسجد بزرگ و قديمي توي هر شهري وجود دارد كه پاتوق آدمهاي خاص و سخنرانها و مداحهاي مشهور است. دلتان نميخواهد لااقل يك شب سري به اين طور جاها بزنيد؟ ضمن اينكه در ماه رمضان، نميشود فقط به مسجد و مكانهاي صرفا مذهبي اكتفا كرد؛ همه شهر پر است از برنامههاي مختلف فرهنگي – مذهبي – اجتماعي. پايه باشيد و شركت كنيد چون اين جور برنامهها، حسوحال خوبي بهتان خواهد داد. قبل از هر چيز ببينيد طلبه كدام يك هستيد.
امامزاده صالحيكي از پاتوقهاي شمال تهران براي ماه رمضان، همين حرم امامزاده صالح است كه خيليها را حتي از جنوب شهر تا تجريش ميكشاند. اگر تا اينجا آمديد، بعد از زيارت و افطار اين برنامهها در انتظار شماست:
تفسير قرآن ساعت 10 صبح احكام و مسائل شرعي هر روز ساعت 11 صبح سخنراني بعد از نماز ظهر و عصر تلاوت يك جزء از قرآن ساعت 15 سخنراني و بيان احكام از ساعت 16:30 اقامه نماز قضا، بيان احكام و سخنراني هر روز ساعت 19:30 قرائت دعاي افتتاح ساعت 21
برنامه احياي شبهاي قدر از ساعت 20:30 (با تلاوت يك جزء از قرآن و تفسير آن، قرائت مناجات و دعاي جوشن كبير ساعت 22 و ذكر مصيبت و عزاداري ساعت يك بامداد و اجراي ادامه برنامه). سخنران بعد از نماز مغرب و عشاي اينجا حاج آقا امجد است.
امامزاده يحيياينجا البته براي كودكان تدارك ديده شده. خانه فرهنگ امامزاده يحيي، چهارشنبهها ساعت 9 صبح، كارگاه آشنايي با آداب ماه رمضان برگزار ميكند. ميتوانيد برويد و دانستههايتان را مرور كنيد؛ ضمن اينكه سر افطار، ايستگاه پذيراييشان هم به راه است.مسجد جامع بازار اگر براي نماز ظهر و عصر، خودتان را به اين مسجد رسانديد و نماز را به امامت حاج آقا مجتبي تهراني خوانديد، ميتوانيد پشتبندش پاي سخنراني كساني مانند حجج اسلام مروي، صديقي و هاشمينژاد بنشينيد.دانشگاه تهران
اگر ته صدايي داريد و البته قبل از آن خلوص نيت و ارادت به اهل بيت، ميتوانيد سر كلاس مداحي حاج «سعيد حداديان» بنشينيد. بروبچههاي دانشگاه تهران توانستهاند استاد را مجاب كنند هر روز رأس ساعت 15 توي مسجد اين دانشگاه بيايد و از فنون مداحي بگويد.تالار وزارت كشور
برويد، برويد و خيرش را ببريد اين ماه رمضاني. كجا؟ خب، معلوم است ديگر؛ تالار بزرگ وزارت كشور. اينجا هر سال همين موقع، «جشن رمضان» برگزار ميشود. قرار نيست مستقيما خيرات كنيد؛ كافي است از بازارچهاي كه خيريههاي مختلف راه انداختهاند خريد كنيد. دور و برتان را هم كه خوب نگاه كنيد، كلي دوربين خواهيد ديد كه راه به راه دارند فيلم ميگيرند.بله، اينجا از ساعت 9:45 شب به مدت 100 دقيقه، برنامه جشن رمضان برقرار است و به صورت مستقيم از شبكه 5 پخش ميشود. مراقب باشيد ريا نكنيد؛ كلي آدم دارند شما را ميبينند.
فرهنگسراي تفكراگراهل مكتوب كردن نجوايتان هستيد، يك جايي هست كه اين طور نوشتهها را جمعآوري ميكند. فرهنگسراي تفكر (شهران)، مسابقه «بهترين نجواي شبانه» راگذاشته و بهترين آثار رسيده را هم در قالب يك مجموعه منتشر خواهند كرد. قلم را برداريد و راز بنويسيد و طلب نياز كنيد. او «راز و نياز»تان را حتما ميخواند؛ چه چاپ شود و چه با دست خط خودتان باشد.
حسينيه ارشاداگر مسير شما به ميدان فاطمي و بازارچه خيريه سالن وزارت كشور نميخورد، نگران نباشيد؛ نمونه ديگرش در حسينيه ارشاد (خيابان دكتر شريعتي) برگزار ميشود. اصلا كميته امداد امام خميني(ره) و شبكه 5 كلي از اين برنامهها با عنوان جشن رمضان دارند. نكته تيتر اين قسمت اما اين است كه شما ميتوانيد بخشي از مخارج ايتام تحت پوشش را بر عهده بگيريد و سرپرست افتخاري آنها شويد. اين كار با ماهي 10 هزار تومان هم امكان دارد، تنبلي نكنيد.
مصلاي تهرانبراي خودش تبديل به فرهنگ شده. حالا همه عادت كردهاند كه ماه رمضان، دستهجمعي راه بيفتند بروند نمايشگاه بينالمللي قرآن كريم. البته امسال اگر به هواي دفعات قبل برويد خيابان حجاب، دست خالي بر ميگرديد چون نمايشگاه در رواق شرقي مصلاي بزرگ امام خميني(ره) برقرار است.در پانزدهمين دوره اين نمايشگاه، 185 ناشر برگزيده قرآن و 100 عرضه كننده محصولات فرهنگي حضور دارند. به رفتنش ميارزد؛ به ويژه بخش نرمافزاري را از دست ندهيد. تخفيف نمايشگاه 35درصد است.
مسجد ارگسراي مسجد ارگ، در همه روزهاي ماه رمضان، شاهد قرائت صبحگاهي قرآن از ساعت 6:45 تا 7:30 است.
سخنرانيهاي بعد از نماز ظهر و عصر هم به عهده حجتالاسلام عبدوس (دهه اول) و حجتالاسلام خدايي (دهه دوم) است.
براي مراسم دعا و مناجات ميتوانيد چشم به راه سخنراني حجتالاسلام مؤمن و حجتالاسلام عدالتي باشيد و البته به گوش باشيد تا حاج منصور ارضي بيايد و برنامهاش را شروع كند.
پاتوقهاي شبهاي قدراوج برنامه هاي ماه رمضان، همين شب هاي قدر و احياست. بد نيست بدانيد سخنران هر مجلسي كي هست.
مسجد كوي دانشگاه تهران/ آيتالله امجد مسجد جامع بازار/ آيتالله مجتبي تهراني مدرسه روشنگر/ آيتالله فاطمينيا مسجد دانشگاه تهران/ حجتالاسلام قرائتي مسجد ارگ/ حاج منصور ارضي حسينيه چيذر/ حاج محمود كريمي حسينيه صباغچي/ محمدرضا هلالي
پاتوق اساتيدبالاخره هر كسي از يك چيز خوشاش ميآيد؛ يكي از صداي مداح يا خواننده و ديگري از سخن سخنران. اگر دنبال آدمهاي مشهور و معروف مداحي و سخنوري ميگرديد.
آيتالله امجد/ امامزاده صالح آيتالله مجتبي تهراني/ خيابان ايران، كوچه ملك آيتالله جاويدان/ خيابان شهيد بهشتي آيتالله هاشمينژاد/ حسينيه بيتالرقيه آيتالله خوش وقت/ مسجد امام حسن مجتبي(ع) حاج ماشاالله عابدي/ بزرگراه آهنگ حاج محمد طاهري/ حسينيه پيروان
روزه داران در ترافيك ترافيك عصر روزهاي ماه رمضان معروف است. اين طور مواقع اگر توشه سفر همراه نداشته باشيد، ممكن است 2ساعت بعد از اذان موفق شويد افطار كنيد.
اوج ترافيك رمضان دم غروب است كه همه ميخواهند ربناي استاد شجريان تمام نشده، سر سفره قاشقچنگال بهدست نشسته باشند؛ پس هر چقدر زودتر راه بيفتيد به نفعتان است. يادتان باشد كه گاهي 5 دقيقه تاخير در حركت، يك ساعتي پشيماني، گرسنگي و اعصاب خردي به همراه دارد.
اگر مجبوريد روي دقيقه 90، گل طلايي و الله اكبر اذان حساب باز كنيد و نميتوانيد زودتر راه بيفتيد، حداقل چند تا خرما و يك كمغذاي سبك و شيرين و فاسد نشدني همراه خودتان داشته باشيد تا يك وقت خداي ناكرده تلف نشويد.
همين توشه مختصر، حكم لنگه كفش در بيابان را دارد؛ يعني هم به كار خودتان ميآيد، هم به كار همراهان در راه و ترافيك مانده!
گرسنگي روي مغز و اعصاب و هزار جاي ديگر اثرگذار است؛ حالا اثرش روي ما كه شكر خدا موقع سيري مثل يك پژوه 405، هر لحظه آماده اشتعال و در آغوش گرفتن همديگر و طلب مغفرت براي 7 جد و آباد هم هستيم، وخيمتر هم ميشود! پس علاوه بر زودتر راه افتادن و حفظ خونسردي، سعي كنيد خودتان را توي مسير به كار مفيدي مشغول كنيد تا هم گرسنگي كمتر خودنمايي كند و هم عصبانيت؛ از گوش كردن به راديو گرفته تا تلاوت قرآن و ذكر گفتن يا هر كار ديگر.
اگر وسط راه، صداي اذان شنيديد و توانستيد جلوي مسجدي توقف كنيد، معمولا بينصيب از نذريهاي مردم و افطاريهاي مختصرشان نميمانيد.
اگر جزو آن گروهي هستيد كه نميتوانيد وقت اذان سر سفره افطار اهل و عيال باشيد، براي فرار از گيركردن توي ترافيك، ميتوانيد افطار مختصري توي مدرسه، دانشگاه يا محل كار داشته باشيد و بعد از خوابيدن موج ترافيك راه بيفتيد. البته وقت اذان، سر سفره و دور هم بودن، يك مزه ديگر دارد؛ مخصوصا اگر مهمان باشيد يا مهمان داشته باشيد.
اگر بعد از تجربه سالهاي گذشته و افطارهايي كه خسته و كوفته توي خيابان باز كرده ايد، دنبال يك
راه حل متفاوت مي گرديد، اين روش را دنبال كنيد: اگر كار زود تمام شد، جلدي برويد خانه كه دچار ترافيكگرفتگي نشويد. اگر هم طول كشيد، همان اداره بمانيد و افطار كنيد تا ماشينها خيابانها را خلوت كنند.
افطاري در دانشگاه
فرخنده ملكيفر: براي برگزاري افطاري خودجوش در دانشكده بايد كارهايي بكنيد.
1 ـ از يكي دو هفته قبل، براي جمع كردن نذرهاي بچهها يك اطلاعيه در شلوغترين جاي دانشكده بزنيد. ميتوانيد همانجا يك صندوق هم براي جمع كردن كمكهاي نقدي بگذاريد.
2 ـ با استادها و رئيس دانشكده صحبت كنيد. كمكهاي نقدي در اين قسمت ميتواند بسيار چشمگير باشد. شما حتي ميتوانيد به تهية شام هم فكر كنيد!
3 ـ خيالتان كه از بابت نقدينگي راحت شد، يك روز مناسب را براي افطاري انتخاب كنيد. بهتر است روزي باشد كه اكثر بچهها تا عصر كلاس داشته باشند. در تمام معابر عمومي دانشكده، اطلاعيه بزنيد و روز افطاري را اعلام كنيد.
4 ـ يك مكان مناسب ـ مثلا همكف دانشكده ـ را براي برگزاري مراسم انتخاب كنيد و هماهنگيهاي لازم را با مسئولان انجام دهيد.
5 ـ به كمكهاي رسيده سر و سامان بدهيد و براي هر چيزي، يك مسئول انتخاب كنيد.
6 ـ شلهزرد و حلوا را بهتر است يك نفر در خانه درست كند و بياورد. اما آش درست كردن دستهجمعي، خيلي هيجانانگيز است! (غذاي ديگري كه ميتوانيد دستهجمعي درست كنيد، سالاد الويه است. البته كثيفكاري زياد دارد!) اينجا ميتوانيد يك teamwork واقعي را تجربه كنيد. براي رعايت نظافت و بهداشت، بهتر است در اين قسمت، از آقايان كمتر كمك بگيريد. آنها ميتوانند در جور كردن اجاق و كپسول گاز كمك كنند.
7 ـ بعضي چيزها را بهتر است زودتر تهيه كنيد؛ سفره، ليوان، بشقاب، قاشق، چنگال، چاقوي يك بار مصرف، قند و چاي خشك.
8 ـ زيرانداز و فلاسك آبجوش (در اندازة مناسب) را فراموش نكنيد. اينها را معمولا ميتوانيد از فوقبرنامههاي دانشگاه قرض بگيريد.
9 ـ دوربين فيلمبرداري و عكسبرداري، و راديو براي پخش اذان، يادتان نرود.
10 ـ از اساتيد، يكييكي دعوت كنيد.
11 ـ روز افطاري به فكر خريد سبزي (خوردن و آش) و نان و پنير و خرما باشيد. بعد هم بايد بچهها را بنشانيد دور هم و سبزي پاك كنيد و خرما را داخل ظرف بچينيد (پودر نارگيل هم بايد از قبل بخريد).
12 ـ اگر تا اينجا را خوب آمده باشيد، از اينجا به بعد، مشكل خاصي نخواهيد داشت. فقط يك مديريت خوب و باحوصله لازم است.
13 ـ شمارة 13 است ديگر! حالا بايد بمانيد و سفره را جمع كنيد، موكتها را جارو بزنيد و تا كنيد. همه چيز را بايد به حالت اول برگردانيد! خدا قوت!
http://www.hamshahri.org/News/?id=32462
جمعه 23/6/1386 - 12:8
رمضان
روزه فكري
ماه رمضان بهترين فرصت براي دور كردن افكار منفي از خود.
ما بخشي از تربيت خود را از خانواده و بخشي ديگر را از مدرسه و اجتماع كسب ميكنيم و در طول زندگي آگاهيها و مهارتهاي گوناگوني به دست ميآوريم.
اما بخش مهمي از تربيت هر كس نيز مرهون خودآموزي اوست، يعني هر كس خودش آنها را در وجود خويش پرورش ميدهد؛ مانند اراده، پشتكار، خودباوري، مردمداري و بسياري فضيلتهاي ديگر كه هر يك سرمايه مهمي براي زندگي كردن در جامعه است.
تمام اين صفات وقتي در وجود ما پرورش مييابد كه افكار منفي را از خود دور كنيم و بدانيم در زندگي امروزي كه سرعت و اعتمادبهنفس حرف اول را ميزند چگونه پيش برويم تا پيروز باشيم.
در طول ساليان دراز در تعليم و تربيت يك دانشآموز يا دانشجو، آگاهيهاي بيشماري به او عرضه ميشود. ولي در مورد فن و اصول تفكر تقريباً هيچكاري انجام نميشود. در صورتي كه اگر ياد بگيريم چگونه فكر كنيم و چگونه مسير زندگي خود را در جريان مسيري قرار دهيم كه انسانهاي موفق و پيروز قدم گذاشتهاند و به شيوه آنان فكر كنيم آنگاه چيزهايي را ميبينيم كه ساليان سال، پيشرويمان بوده اما قبلاً آنها را نميديديم.
تفكر، در تك تك افراد بهطور كاملاً انفرادي تحول مييابد. عادتها، تجربهها و حتي احساسها بر اين فرآيند تأثير ميگذارند. همچنين ميتوان از رهيافتهاي غلط، مانعهاي ذهني و مقطعي افراد، يا بهعبارت ساده از كمبود تخيل و خلاقيت نام برد. گاهي اعتمادبهنفس زياد، يا برعكس عدماعتمادبهنفس هم ميتواند اثر تخريبي داشته باشد.
افكار منفي يكي از بزرگترين موانع ذهني براي تفكر سازنده است. اين نوع افكار بسيار غليظ هستند و مقدار بسيار كمي از آن براي آلوده كردن زندگي كافي است. همچنان كه چند قطره سم، براي مرگ و نيستي كفايت ميكند.
به نظر ميرسد برخي مردم جامعه منفيگرا هستند. اما چرا؟ بنابرنظر كارشناسان علت عمده آن ترس است. آنان به اندازهاي به در بسته خورده و تجربيات دردناك را از سر گذراندهاند كه ديگر نميخواهند برانگيخته شوند و از برانگيخته شدن ميهراسند. آنها نه از روي ايمان، بلكه از روي ترس عمل ميكنند و در اين زمان است كه زندگيشان از هم ميپاشد. آنها همواره بر بدترين رويداد ممكن تمركز ميكنند و انتظار پيشامد آن را ميكشند.
بنابراين حتي از دست زدن به كارهايي كه ممكن است در آن موفق نشوند يا نتوانند آن را آنگونه كه ميخواهند پيش ببرند سرباز ميزنند. پيشنهاد ديگر اين است كه سعي كنيد آرمانگرا باشيد. زيراآرمانگرا بودن به اين معناست كه بهترين پيشامد ممكن را انتظار ميكشيد و زندگيتان را بر آن روال ميگذرانيد.
انسانهاي موفق آرمانگرا بودهاند.آنها تصميم گرفتند به دنبال هدفي بروند كه فراتر از آنچه بود، كه مردم، واقعگرايانه ميپنداشتند. آنان درواقع برداشت ما را از (واقعيت) و آنچه ممكن و شدني است گسترش دادند.
كريستف كلمب آرمانگرا بود. اديسون با آزمايشهاي بياندازه، واقعيتي را كه وجود نداشت يافت و آن را گسترش داد.
بهترين راه براي برآورده نكردن روياها و تبديل كردن آنها به كابوس اين است كه هيچگاه نخستين گام را برنداريد و بگذاريد كابوس و ترسهايتان، جرأت و جسارت و توانايي روبهجلو حركت كردن را رفته رفته در شما از بين ببرند. مردم ياد گرفتهاند منفيگرا باشند، زيرا مغز همواره ميكوشد از درد بپرهيزد و به دنبال لذت برود.
پس از تلاش و كوشش فراوان و ناكاميهاي پياپي و پيش نرفتن كارها، فرد به اين نتيجه ميرسد كه به دنبال هيجان و شگفتي رفتن با درد و رنج همراه است. پس بهتر است هيچ تلاشي نكند و در همانجا كه هست بماند، زيرا دستكم ميداند با وضع كنوني چگونه سر كند. بهاينترتيب مردمي كه تواناييهاي فوقالعادهاي دارند، زندگي عادي و متوسطي را در پيش ميگيرند.
سعي كنيد شما جزو اين افراد نباشيد. چيزهاي منفي هميشه وجود دارند بايد در برابر آنها بايستيم تا از عضلههاي ذهني و نيروي اراده خود براي تعيين شكل زندگيمان استفاده كنيم. گذشته، گذشته است، دريچه ذهنتان را برروي آن ببنديد تا شاهد باشيد كه چگونه دروازه آيندهاي درخشان به روي شما گشوده ميشود.
شكست، درماندگي، ناخوشي، دلواپسي و ترسهاي گذشته، هيچ جايگاهي در ميان عوامل تعيين كننده زندگي شما ندارد، در را محكم بهروي آنها ببنديد تا در تسلط بر خويشتن كه ميتواند گرانبهاترين دارايي عمرتان باشد كامياب شويد. اما چگونه؟
بر ويژگيهاي عالي زندگي خود تمركز كنيد. تصميم بگيريد به جاي كاستيهاي زندگي خود بر برترهاي آن تمركز كنيد و اين كار را به عادت تبديل كنيد. به بيان بهتر تلاش كنيد به جاي تمركز كردن بر نداشتهها، عادت تمركز بر داشتههايتان را در خود پرورش دهيد، مجموعه چنين عادتهايي ساختار منش و شخصيت شما را تشكيل ميدهند و تعيين ميكنند كه شما چطور آدمي خواهيد شد و زندگيتان را چگونه سپري خواهيد كرد.
ما بايد ياد بگيريم كه چگونه به شكلي آگاهانه برخي عادتها را در خودمان پرورش دهيم وگرنه مانند بيشتر مردم جامعه، زندگيمان را به گونهاي خودكار سپري خواهيم كرد.
راه پرورش اين عادت، گرفتن «روزه فكري» است. سعي كنيد 7 روز را بدون افكار منفي سپري كنيد. نگوييد «من ميتوانم اين كار را بكنم يا من اين كار را خواهم كرد» بلكه پيش از شروع، اندكي در اينباره بينديشيد و بگوييد «آيا ميتوانم اين كار را بكنم؟ پس حالا كه ميتوانم، حتماً اين كار را خواهم كرد.» براي رسيدن به هدف خود هر چه در توان داريد كوشش كنيد.
تا زماني كه به راستي نخواهيد 7 روز پياپي و در هر شرايطي روزه فكري بگيريد به اين كار دست نزنيد. اين بدان معنا نيست كه حتي يك فكر منفي را از سر نگذرانيد. منظور اين است كه اگر فكري منفي از سرمان گذشت آن را بر زبان نرانيم. بلكه آن را كنار بگذاريم، فراموش كنيم يا فكر ديگري را جايگزين آن كنيم اگر جمله يا عبارتي منفي ناخواسته از زبانمان پريد بيدرنگ بگوييم «منظور من آن نبود بلكه منظور من اين است كه....» آنگاه بر چيزي خوب و مثبت تمركز كنيم.
كليد موفقيت در اين راه، آن است كه 7 روز پياپي كاملاً مثبت باشيم و نگذاريم حتي در يك فكر و بيان منفي وا بمانيم. بيدرنگ آن را رها كنيد. اگر اين كار را بكنيد و براي مثال سومين روز با هجوم افكار منفي مواجه شويد (بايد از اول شروع كنيد) جالب اينجاست كه پس از پشتسر گذراندن 4 يا 5 روز موفقيتآميز رويدادي بسيار منفي رخ خواهد داد.
اين آزموني براي تعيين ميزان مصمم بودن شماست. در پايان روز هفتم احساس خواهيد كرد آدم ديگري شدهايد. اين كار به اين منظور است كه عادت توجه كردن به داشتهها به جاي نداشتهها و تمركز بر راهحل به جاي مشكل را در خود پرورش دهيد تا از اين طريق زندگيتان را دگرگون سازيد.
به مشكلات خود فكر كنيد و براي آنها راهحل پيدا كنيد، اما نه به هر قيمتي. اگر در پايان روز راهحلي پيدا نكرديد بهتر است شب بخوابيد و روز بعد از نو شروع كنيد. براي پيدا كردن راهحل مناسب از تجربيات گذشته استفاده كنيد.
استفاده از يك الگوي فكري كه از تجربه نشأت گرفته باشد؛ سريعترين راهحل را براي يك مسئله ارائه ميدهد. از تجربيات كساني كه در ارتباط با مشكل شما موفقيت كسب كردهاند استفاده كنيد و از دانش آنها بهره بگيريد. توماس اديسون در تمام عمرش فقط 3ماه را در مدرسه گذراند.
اما او كاري را برگزيد كه به كاربرد بسياري از علوم نياز داشت. اديسون دور و بر خود مهندسان و افراد تحصيلكردهاي را گردآورد كه از آن دانشها سر درميآوردند و از مغز آنها بهگونهاي موفقيتآميز استفاده كرد كه گويي خود او از چنان دانشي بهرهمند بود، در واقع هر فردي كه به درجات بالاتر دست يافته است از دانش، نفوذ و تخصص ديگران بر پايه اصل بهرهبرداري از مغزها استفاده كرده است.
تفكر منفي هميشه هم بد نيست. اين نوع تفكر مانند شمشيري دولبه است. بايد از نيروي حياتي نهفته در آن آگاه باشيد. نيرويي كه هم ميتواند سازنده و آفريننده باشد و هم نابودكننده و ويرانگر. سعي كنيد علاوه بر نگاهداري، پرورش و تقويت عضلات مثبتانديشي، ياد بگيريد كه چگونه در جاي خود از تفكر منفي استفاده كنيد.
يعني گذشته از آنچه خوب پيش ميرود به چيزهايي كه خوب پيش نميرود توجه نشان دهيد و قدر و ارزش آنها را بشناسيد تا شايد آنها درد كافي در شما ايجاد كنند تا خواهان تغيير و دگرگوني شويد. تمركزتان را عمدتاً بر چيزهاي مثبت قرار دهيد، اما در مواقع ويژهاي از خود بپرسيد: «ايراد در كجاست؟» يا «من در كجاي كار ايراد داشتم؟»
آنگاه بگذاريد اين درد شما را به انجام كاري بسيار مثبت كه زندگيتان را دگرگون خواهد ساخت برانگيزد. از تفكر منفي نه براي نابودي و ويران كردن، بلكه آفريدن و ساختن استفاده كنيد و بر روي اين فكر مثبت ايجاد شده خود تمركز كنيد، زيرا به هر چيزي كه تمركز كنيد همان خواهد شد.
پس آنچه را كه باعث شادي شما ميشود بازشناسيد. شور و اشتياق لازم را كسب كنيد. سپس هدفتان را مشخص كنيد. هرگز آموختن را متوقف نكنيد. اول از مهمترين كارها شروع كنيد و در هر لحظه از خودتان بپرسيد: «در اين لحظه بهترين استفادهاي كه ميتوانم از وقتم بكنم چيست؟» تصميم بگيريد يكي از بهترين افراد در زمينه زندگي شخصي و حرفهاي خود باشيد. ديد بلندمدت داشته باشيد.
از لذتهاي فوري چشمپوشي كنيد. در كارهايتان انضباط داشته باشيد يعني «انجام به موقع كارها چه دوست داشته باشيد آنها را انجام بدهيد و چه دوست نداشته باشيد» هر روز كاري انجام بدهيد تا شما را به هدفي كه داريد نزديكتر كند. به آينده فكر كنيد و عواقب انجام دادن يا عدم انجام كار را بسنجيد.
سريعتر و بيشتر كار كنيد، زيرا احساس عزتنفس و افتخار بيشتري خواهيد كرد و بدانيد كه همه، كسي را انتخاب ميكنند كه با سرعت بيشتري كارها را انجام دهد. از موانع به عنوان پل ترقي استفاده كنيد. از اشتباهات خود درس بگيريد. از راهنماي درونتان استفاده كنيد. وقت را از دست ندهيد.
http://www.hamshahri.org/News/?id=32454
جمعه 23/6/1386 - 12:7
رمضان
حلول ماه ضيافت الهي
آيينها - گروه اجتماعي:حلول ماه مبارك رمضان با شور و شعف مسلمانان همراه است، زيرا براساس اعتقادات ديني ما روزهاي اين ماه از برترين روزها است؛ روزهايي كه عبادات و دعاها مستجاب و استغفار پذيرفته مي شود.
ماه رمضان، نهمين ماه از ماههاي قمري و بهترين ماه سال است. واژه رمضان از ريشه رمض، به معناي شدت تابش خورشيد بر سنگريزه است.
ميگويند چون به هنگام نامگذاري ماههاي عربي، اين ماه در فصل گرماي تابستان قرار داشت، ماه «رمضان» ناميده شد، همچنين، رمضان از اسماء الهي است.
ماه رمضان ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شبهاي قدر نيز در آن قرار دارد. در قرآن كريم از ماههاي سال قمري، جز ماه رمضان نام هيچ ماه ديگري نيامده است و اين يكي از فضايل و امتيازات ماه رمضان است كه از ميان ماههاي سال قمري فقط از ماه رمضان در قرآن، سوره بقره آيه 185 نام برده شده است.
همان طور كه گفته شد كلمه رمضان از اسماي الهي است ونبايد به تنهايي و بدون كلمه شهر كه به معناي ماه است ذكر شود.
ماه ميهماني خدا
ماه رمضان، ماه خداست، ماهي است كه حتي خواب روزه دار عبادت است، متدينين همه در آن عبادت ميكنند و زمينه رشد و تكامل معنوي و تربيت استعدادها و سير و سلوك و تخلق به اخلاق الله در اين ماه بيش از ساير ماهها فراهم است.
براساس روايات در ماه رمضان، حسنات و كارهاي خوب را چند برابر ثواب ميدهند. درهاي آسمانها به روي انسان باز است. در اين ماه، زمينه بر قراري ارتباط معنوي بين زمين و آسمان فراهم ميشود.رسول گرامياسلام حضرت محمد(ص) در چند روايت، شعبان را ماه خود و ماه رمضان را شهر الله ناميده اند.
http://www.hamshahri.org/News/?id=32524
جمعه 23/6/1386 - 12:7