• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 27021
تعداد نظرات : 2747
زمان آخرین مطلب : 3223روز قبل
دانستنی های علمی

كارشناسان و متخصصان ایمنی و سلامت همواره به رعایت اصول بهداشتی و ایمنی برای برخورداری از یك زندگی مطلوب‌تر توصیه می‌كنند. اما وقتی فصل تعطیلات و در پی آن سفرهای تفریحی فرا می‌رسد، توجه به این نكات و توصیه‌ای بهداشتی و ایمنی قطعا باید بیشتر و خاص‌تر شود.

به گزارش ایسنا، در این مقاله كارشناسان 12 نكته بهداشتی را به عنوان هدیه‌ای برای فصل تعطیلات در اختیار شما قرار داده‌اند تا هم در سلامت و ایمنی از سفر و تعطیلات خود لذت ببرید و هم این هدیه كوچك اما با ارزش را برای دوستان و آشنایان خود نیز بفرستید.

سایت مركز كنترل و پیشگیری امراض آمریكا در یك مقاله آورده است:

1- برای مراقبت از خود در برابر شیوع میكروب‌ها و بیماری‌ها دست‌های خود را مرتب بشویید.

2- بدن خود را با پوشیدن لباس مناسب خشك و گرم نگه دارید.

3- استرس خود را كنترل كرده و سعی كنید در تعطیلات از اضطراب و فشار جلوگیری كنید. می‌توانید در این شرایط از پذیرش تعهد و مسوولیت زیاد از حد پرهیز نمایید.

4- هرگز الكل مصرف نكنید و یا مراقب باشید كه راننده شما از الكل استفاده نكرده باشد.

5- سیگار نكشید و حتی‌المقدور با كسانی كه سیگار می‌كشند ارتباط نداشته باشید تا از دود سیگار آنها در امان بمانید.

6- هنگام رانندگی حتما كمربندهای خود را محكم ببندید، كودكتان را در صندلی كودك و در صندلی پشت خودرو بنشانید و كمربند صندلی كودك را متناسب با قد، وزن و سن او تنظیم كنید.

7- قبل از رفتن به سفر حتما با پزشك معالج خود مشورت كرده و آزمایشات و معاینات لازم را انجام دهید در طول تعطیلات نیز انجام آزمایش ضروری را در زمان تعیین ‌شده، فراموش نكنید.

8- حتما واكسیناسیون‌ لازم را انجام دهید تا شما را در برابر بیماری‌ها مصون نگه داشته و جانتان را نجات دهد.

9- مراقب كودكان خود باشید و از آنها غافل نشوید. اسباب‌بازی‌ها، غذاها، نوشابه‌ها و سایر اشیاء خطرناك را از دسترس آنها دور نگه دارید.

10- اگر نیاز به اجاق و آتش دارید، حتما تمام نكات ایمنی را رعایت كنید و هرگز وسایل آتش‌زا مثل اجاق، شومینه و یا حتی شمع‌ها را بدون مراقبت رها نكنید. همچنین صحت كارآیی آنها را به طور مرتب كنترل كنید.

11- غذای سالم آماده كنید. برای این منظور چند نكته ساده را به خاطر بسپارید. حتما دستهای خود و سطحی را كه روی آن غذا آماده می‌كنید، بشویید. غذا را در دمای مناسب طبخ كنید و از یخچال نیز به طور مناسب استفاده نمایید.

12- حتما تغذیه سالم داشته باشید و تحرك بدنی را فراموش نكنید. مقدار زیادی از سبزیجات و میوه‌ها را كه خوب تمیز و شسته شده‌اند در رژیم غذایی خود بگنجانید و مصرف غذاهای شیرین و چرب را تا حد امكان محدود كنید. در هفته حداقل 5/2 ساعت فعالیت بدنی داشته باشید و به كودكان و نوجوانان خود اجازه دهید كه حداقل یك ساعت در روز تحرك داشته باشند.

 

شنبه 15/4/1392 - 16:47
جهانگردی

در حال حاضر یكی از جلوه های گردشگری در سرزمین پهناور جهان اسلام اماكن مذهبی و مساجد هستند كه مورد توجه ویژه جهانگردان است...


 


اگر چه اسلام، ابتدا با دعوت سری افراد و سپس با دعوت آشكار نزدیكان پیامبر (ص)، شكل گرفت: “و انذر عشیرتك الاقربین”(1) (و نزدیك ترین خویشاوندانت را بیم ده) با وجود این، رواج و نفوذ این آیین، بیشتر از طریق مسافران و رهگذرانی كه به مكه و یا بعدها به مدینه می رفتند، انجام یافت. مسافرانی كه از نزدیك با پیامبر (ص) ملاقات می كردند و در این ملاقات ها و ارتباط ها جانشان صیقل می یافت. فطرت الهی و وجدان حقیقت جوی درونشان بیدار می شد و بالاخره از درون فرو می ریختند و جذب آیین روح بخش اسلام می شدند.
از روش های موفق و مؤثر پیامبر (ص) برای انتشار اسلام، بهره گیری از موقعیت توریستی شهر مكه بود. در ماه های حرام، كافران از سرزمین های دور و نزدیك و از طوایف مختلف، برای برگزاری مراسم حج به مكه می آمدند. پیامبر (ص) از این فرصت به خوبی استفاده كرده و آیین اسلام را بر آنها عرضه می كردند. آموزه های اسلام با بیان دلنشین پیامبر در بسیاری از افراد مؤثر می افتاد و در بازگشت به میان قوم و قبیله خود، از پیامبر و آیین او، به نیكی سخن می گفتند و افرادی از قبیله خویش را شیفته دیدار با پیامبر می كردند. از این طریق، پیامبر توانست در دل تمام قبایل جای باز كند و پیروانی به دست آورد.
نفوذ اسلام به قبایل مدینه كه ابتدا به هجرت حضرت به آن شهر و شكل گرفتن دارالاسلام انجامید و سپس به صورت مركزی برای گسترش و نفوذ جهانی اسلام در آمد، تنها نتیجه همان ملاقات ها و تماس هایی بود كه به شكل خصوصی یا عمومی در شهر مكه به هنگام مراسم حج، میان پیامبر و مسافران كافر مدینه انجام می گرفت.(2)
با عنایت به اینكه مسجد در عصر حضرت رسول اكرم (ص) و ائمه معصومین (ع) از مهم ترین مكانها و مورد احترام همه بود، به همین جهت اكثر مسافران و هیأتهایی كه به انحاء مختلف به مكه یا مدینه می آمدند سراغ مسجد را می گرفتند. مسجد نیز محل پذیرش این مسافران و گردشگران بود. پیامبر گرامی اسلام و به پیروی از ایشان، دیگر ائمه با رویی باز آنان را می پذیرفتند و با بیان پیام رسالت و امامت خویش به این تازه واردان آنها را به اسلام دعوت می كردند و بسیاری از آنان از همین طریق به دین اسلام گرویدند.
حتی این روند بعد از رحلت حضرت رسول (ص) نیز رواج داشت و مسافران به محض ورود به شهری به سوی مسجد جامع آن می رفتند و بی محابا وارد آن می شدند. و در آنجا مانند خانه خود راحت بودند. چنانكه سفرنامه نویسان وقتی شهری را توصیف می كنند بیشتر از همه جا از مسجد جامع آن خبر می دهند. بدین جهت در اكثر مساجد جامعه، امكانات رفاهی فراهم بوده است.
“ابن عربی” در فتوحات مكیه می گوید كه در هیچ شهری جز به مسجد جامع نرفت تا در آنجا دور افتادگان و جهانگردان همانند خود را ملاقات نماید و با آنان انس بگیرد؛ او می گوید: هر گاه پس از نماز عشاء بیرون می رفتند مردان زیادی را می دیدند كه كاسه های غذا می بردند. این غذا را مردان خیر برای غریبه ها می فرستادندند. به هیچ شهری وارد نشدم، مگر اینكه این خصلت لطیف را از ویژگیهای مسلمانان آن شهر یافتم.(3)


مسجد در طول تاریخ از اهمیت و جایگاه ویژه ای در میان مردم برخوردار بوده و از مهمترین پایگاههای مهم اجتماعی محسوب می شده است. با توجه به این امر، در اكثر نوشتار جهانگردان ذكری از مسجد شده است.
از جمله: “ابن بطوطه” از مسجدی كه بر سر قبر “خالد بن ولید” در شام بوده سخن به میان می آورد.”(4) و “ناصر خسرو” می گوید: و اندر این شهر طبریه مسجدی است كه آن را مسجد یاسمن می گویند. با جانب غربی، مسجدی پاكیزه در میان مسجد دكانی (سكو) بزرگ است و بر روی محرابها ساخته و گرداگرد آن دكان درخت یاسمن نشانده كه مسجد را به آن بازخوانند.”(5)
“ابن جبیر” سیاح قرن ششم می گوید: یكی دیگر از مزارها قبری است در مسجد آدینه نیرب در اتاقی در سمت شرقی مسجد كه گویند از آن مادر مریم رضی الله عنهماست”(6) “مقدسی متوفای قرن چهارم مسجد النبی را اینگونه توصیف می كند. مسجد در دو سوم شهر سمت بقیع الغرقد به الگوی مسجد دمشق ساخته اند ولی بزرگ نیست. این مسجد و مسجد دمشق را ولید بن عبدالملك ساخت و بنی عباس بر آن افزودند.”(7) با اندكی دقت در نوشتار سیاحان و گردشگران معروف قرون گذشته در می یابیم كه این امر نشان از جایگاه و اهمیت مساجد در امر گردشگری دارد.
در اسلام مسجد جایگاهی به وسعت یك مكتب جامع و زنده و موقعیتی به پهنه آرمانهای یك رسالت جهانی و ظرفیتی به فراخی همه بشریت و مقامی به بلندای تكبیر و تسبیح خدا دارد. طبق نصوص اسلامی(8) “السیاحه فی التی لزوم المساجد” جهانگردی و جهان نگری در ملازمت مسجد انجام می گیرد.(9)
همانطور كه مجاهدان اسلام حاملان فرهنگ اسلام بودند و در خط سیر خود مساجدی می ساختند، جهانگردان و تاجران و بازرگانان مسلمان نیز این چنین بودند و در مسیر حركت خودشان مساجدی ایجاد می كردند و بدین ترتیب در پیشرفت اسلام سهیم می شدند؛ یكی از جهانگردان مسلمان به نام “ابن فاطمه” هنگامی كه به آخر سرزمین غنا رسید به ماورای آن نظری افكند و از حاضران درباره آن پرسید و گفتند: سرزمین كفر است. گفت: نه، به خدای سوگند مساجد را نمی سوزانند، مگر جبار كینه توز، اینان مردمانی پاك نهادند كه شر نمی شناسند. روز به پایان نرسید كه مسجدی از گل ساختیم و سقفش را با برگ خرما و چوب پوشاندیم. شیخ بزرگی از همراهان انتخاب شد كه نماز را در آنجا اقامه كند و در خدمت مسجد باشد و خود رفتیم. پس از چند ماهی كه بازگشتیم دیدیم آنجا سرزمین اسلام شده است و مردم چند میل در چند میل مسلمان شده اند؛ پیروان طریقه های تصوف كه برای تجارت از غرب هندوستان تا جنوب و مشرق اقصی در حركت بودند به هر جا می رسیده اند زاویه می ساختن و چیزی نمی گذشت كه همانجا سرزمین اسلام می گشت.(10)
در حال حاضر یكی از جلوه های گردشگری در سرزمین پهناور جهان اسلام اماكن مذهبی و مساجد هستند كه مورد توجه ویژه جهانگردان است. سالانه هزاران تن از مسلمانان، گردشگری را با نیت زیارت اماكن مقدسه و حضور مساجد مهم و قدیمی و آشنا شدن با تاریخ كهن و بنای آنها آغاز می كنند. بافت قدیمی توأم با معماری اصیل و هنری كم نظیر و عناصر تشكیل دهنده آن، گنجینه با ارزشی به شمار می آیند كه نمایانگر روند تاریخی حیات اجتماعی و عبادی این اماكن مقدس است. با مطالعه و شناخت این ویژگیها، جهانگردان و گردشگران می توانند به زوایا و ابعاد غیر مدون و ناشناخته ای از كاركردهای متنوع مساجد پی ببرند. بررسی و شناخت ویژگی های عناصر تشكیل دهنده شهرهای قدیمی كشورهای اسلامی همانند مساجد جامع و مساجد محله ای، بازار و ارگ می تواند برخی از زوایای مبهم و ناشناخته تاریخ و فرهنگ غنی اسلامی را آشكار نماید و تا حد قابل توجهی كمبود منابع و اسناد مدون تاریخ اجتماعی و هنر را جبران كند. نگاهی عمیق به سیر تحول مساجد در شهرهای اسلامی، بر اهمیت این بناهای مذهبی و حفظ آن در جهت صنعت جهانگردی می افزاید. همان گونه كه تجسم خارجی همه ادیان را پرستشگاه و عبادتگاه های آنها تشكیل می دهد، بارزترین تجسم خارجی بینش اسلامی در مسجد تجلی پیدا می كند. مسجد به عنوان اولین هدیه دین اسلام در محله قبای مدینه بنا شد و سپس مسجد النبی بنیان گردید. از آن پس ساخت مسجد در تمام سرزمین های اسلامی، مساجد نیز به صور و سبك های مختلف در كشورهای اسلامی ظاهر گشت.
سده 10 تا 12 هجری قمری در نوار جغرافیایی آناتولی فلات ایران، شبه قاره هند از آگرو تا اسلامبول در سرزمین های ذی نفوذ عثمانیان و صفویان دوران شكوفایی بناهای عظیم با كاربرد اسلامی، به ویژه مساجد به شمار می آیند. اگرچه “محراب”، “منبر”، “گنبد”، “مناره” كه مجموعاً فضای كالبدی مساجد را تشكیل می دهند، در وهله اول توجه گردشگران و جهانگردان را به خود جلب می كند(11)
در كنار این امر تعدادی از مساجد معروف در كشورهای اسلامی وجود دارند كه به عنوان مكانی زیارتی برای مسلمانان محسوب می شوند و هر سال تعداد بی شماری از گردشگران مسلمان با انگیزه زیارت این اماكن مقدس به آن رجوع می كنند. مساجد مقدسی چون مسجدالاقصی ـ مسجد النبی ـ مسجد الحرام ـ مسجد كوفه ـ مسجد قبا ـ مسجد ذوقبلتین ـ مسجد حنیف ـ مسجد براث و مسجد سهله و مسجد غدیر و … سالانه پذیرای تعداد بی شماری از گردشگران مسلمان می باشد.

 

 


پی نوشت:
1.قرآن كریم ـ سوره شعراء آیه 214
2.مخلصی عباس ـ روابط فردی با توریستهای غیر مسلمان مقالات مارش جهانگردی ج صفحه 325
3.مونس حسین ـ المساجد صفحه 32
4.ابن بطوطه ـ رحله صفحه 86
5.خسرو قبادیانی ناصر ـ سفرنامه ـ صفحه 22
6.ابن جبیر ـ سفرنامه صفحه 243
7.محرمی غلامحسین ـ نقش مسجد در جامعه اسلامی ـ صفحه 58
8.زنجانی عمید ـ ریشه های انقلاب اسلامی ـ صفحه 32
9.سفینه البحار ـ ج 1 ـ صفحه 600
10.مونس حسین ـ المساجد صفحه 40
11.روزنامه ایران ـ مسجد ایرانی ـ روز یكشنبه 5 مهر 1377
 

نویسنده: محمد علی موظف رستمی

شنبه 15/4/1392 - 16:44
شخصیت ها و بزرگان

درسیره ی آن جناب سیاحت های گوناگونی دیده می شود که نمایانگر ارج آن جناب به سیاحت درجهان است.

1. دیدار ایوان کسری: مدائن، مرکز حکومت ایران بود که شکوه و زیبایی آن زبانزد عرب و عجم بود و تشریفات و تجملات خیره کننده ی آن، هر تازه واردی را به شگفتی وا می داشت. مدائن در دوره ی عمر و به دست سپاه اسلام افتاد. پاره شدن نامه ی پیامبر توسط خسرو پرویز در مدائن و بی اعتنایی زمامداران مسلمان به زر و زیورهای دنیوی سبب شد که از کاخ های شاهان مراقبت جدی صورت نگیرد. بلکه کاخ کسری به همان صورتی که به دست مسلمانان افتاده بود، به روی همگان باز باشد، تا علاوه برنشان دادن حکومت پوشالی ساسانیان، عبرتی برای معاصران و نسل های پی آمده باشد. علی علیه السلام در سفر به صفین و در عبور از مدائن، به دیدن و کاخ کسری رفت. چندین گزارش از سفر علی علیه السلام به ثبت رسیده است:
عمارساباطی، نقل کرده است:
امیرمؤمنان به همراه دلف بن مجیر، در سفر به مدائن به ایوان کسری آمد. در آن جا نماز خواند. پس ازنماز برخاست. و به دلف گفت: با من همراهی کن. دلف با جماعتی از مردم ساباط با امام حرکت کردند. امام در رواق ها و دالان های کاخ کسری دور می زد و به دلف ازویژگی های آن مناطق و جایگاه ها سخن می گفت و دلف کلام حضرت را تصدیق می کرد. امام با همراهان، همه جایگاه ها را گردش کرد و دلف می گفت: آقای من. چنان از این جایگاه ها به درستی سخن می گویی که گویی تو آنها را مکان خود قرار داده ای ؟ (1)
نصر بن مزاحم از سفر علی علیه السلام به مدائن چنین گزارش داده است:
علی علیه السلام در مسیر صفین به ساباط و از آن جا به شهر بهر سیر آمد. مردی از یارانش به نام حریز بن سهم از بنی ربیعه به آثار کسری می نگریست و این شعر ابن یعفر تمیمی را برخواند:

جرت الریاح علی مکان دیارهم
فکأنما کانوا علی میعاد.


علی علیه السلام به او گفت: چرا این آیات را بر نخواندی:

« کم ترکوا من جنات و عیون * وزروع ومقام کریم * و نعمه کانوا فیها فاکهین * کذلک و أورثناها و قوما آخرین * فما بکت و علیهم السماء و الأرض و ما کانوا منظرین. » (2)
ان هؤلاء کانوا وارثین فأصبحوا موروثین. لم یشکروا و النعمه فسلبوا دنیاهم بالمعصیه.ایاکم و کفران النعم - لا تحل بکم النقم ؛ (3)


بعد از خود، چه باغ ها و چشمه سارها بر جای گذاشتند. وکشتزارها و خانه های نیکو و نعمتی که در آن غرق شادمانی بودند. بدین سان بودند و ما آن نعمت ها را به مردمی دیگر واگذاشتیم. نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه به آنان مهلت داده شد. آنان خود وارث پیشینیان بودند، سپس خود موروث شدند. شکر نعمت نکردند، بر اثر نافرمانی، دنیا از دستشان رفت و از ناسپاسی نعمت ها بپرهیزید که نکبت دامنگیرتان نشود.

2. دیدن از براثا: براثا قریه ای بود قدیمی در غرب بغداد، که آوازه ی آن به پیش از اسلام می رسید. براثا پیش از اسلام و جایگاه عبادت مؤمنان بوده و بزرگانی چون ابراهیم خلیل و عیسی مادرش مریم علیهم السلام و در آن جایگاه تردد داشته اند.
منابع شیعی و سنی حکایت از آن دارد که علی علیه السلام در بازگشت از نبرد نهروان در سال 37 ه.ق در نزدیکی براثا در حمامی غسل کرده و در آن نماز خوانده است. (4)
امام سجاد علیه السلام و در این باره فرموده است:
حضرت امیر علیه السلام پس از جنگ با خوارج، با سپاه به این سرزمین آمد. از نام آن سرزمین پرسید: گفتند: زوراء. حضرت [با توجه به سابقه ای که از آن در نظر داشت.] فرمود: از آن دوری کنید. پس از اندکی راهمپیایی، صومعه ای نمایان شد که راهبی سال ها در آن عبادت می کرد. حضرت پیاده شد. راهب به دیدار امام آمد و گفت: این جایگاه بزرگی است و عیسی و مادرش در این جا نماز گزارده اند. سپس حضرت در نزدیکی آن به کاوش پرداختند. با پای مبارک خاک را کنار زدند. چشمه ای آشکار شد. امام گفتند: این همان چشمه مریم است. به فرمان امام پس از هفده زراع خاک را پس زدند سنگ سپیدی نمایان شد. فرمود: این همان سنگی است که مریم عیسی را بر آن نهاد. حضرت به روی سنگ مشغول نماز شد و خیمه خود را بر آن نصب کرد. امام و سپاهیان و چهار روز در سرزمین براثا درنگ کردند (5)
درگزارش دیگر آمده که حضرت به راهب گفت: «ابراهیم خلیل نیز در این جایگاه نماز گزارده است.»(6)

3. سفر به بابل: بابل، یکی از خاستگاه های تمدن جهان باستان بوده که سالیان دراز حکومت گران بر بین النهرین و مناطق اطراف، این شهر را مرکز حکومت خود قرار داده بوده اند. نمرود، طاغوت معاصر ابراهیم خلیل، در این شهر زندگی می کرده و ابراهیم، مبارزه علیه بت پرستی و ستم را از این نقطه آغاز کرده است. با گذشت هزاران سال هنوز آثار بسیاری از تمدن نابود شده بابل در عراق پابرجاست و جهان گردان از آن دیدن می کنند.
علی علیه السلام پس از نبرد نهروان به سرزمین بابل آمد و درآن جا سپاهیان خود را به موقعیت و جغرافیایی و سرگذشت ساکنان گذشته آن توجه داد و پایان گناه و فساد را به عیان به رزمندگان همرامش نمایاند.
جویره بن مسهر گوید:
با امیرمؤمنان علیه السلام در جنگ نهروان به سرزمین بابل آمدیم. امام از مرکب فرود آمد و گفت:
ای مردم! این سرزمین نفرین شده و سه بار در روزگار ویران شده است. یکی از شهرهای زیر و روشده که در قرآن از آن یاد شده (7)، همین سرزمین است. در این زمین بت پرستیده شده و سزاوار پیامبر و وصی او نیست در آن نماز گزارد. سپس حضرت از آن جا به کناری رفتند و نماز گزاردند. (8)
استفاده از تجربه های دیگران: علی علیه السلام به سیر حوادث بشر و تاریخ پیامبران گذشته علاقمند بود. اخبار آنان را از دانایان پیش از خود می پرسید (9) امام، فرزندش حسن علیه السلام را به کاوش در رویدادهای گذشتگان و استفاده از تجربه های آنان دعوت کرده است. (10)
آن حضرت در سیاحت ها تلاش می کرد از تجربه های سیاسی و اجتماعی ملت های دیگر باخبر گردد و از آن در زندگی استفاده کند. از جمله:

4. دیدار با نویسنده ویژه انوشیروان: از رخدادهای سفر علی علیه السلام به نهروان، دیدار با نویسنده ی ویژه انوشیروان، پادشاه پرآوازه ساسانی بود. امام با خبر شد که یکی از نویسندگان دربار ساسانی زنده است و آگاهی های سودمندی از تاریخ و سیاست دارد. او را که دارای هوش سرشار، ولی از دیده محروم بود، به نزد امام آوردند. نامش جمیل بود. امام از او پرسید.
انسان چگونه باید زندگی کند و رفتارش بهتر است چگونه باشد؟
او گفت: بهتر است دوستانش اندک و دشمنانش بسیار باشد.
امام فرمود: سخنی نو می شنوم. مردم بر این هم داستان اند که دوستان اگر بیشتر باشند بهتر است.
جمیل گفت: واقعیت برخلاف گمان مردم است. دوستان، زمانی که جملگی برای برآوردن نیاز انسان درکوشش اند، به درستی کار را به انجام نمی رسانند. گذشتگان گفته اند: از بسیاری ملاحان کشتی غرق گردد.
امام فرمود: آن را تجربه کرده ام، درست است. فایده بسیاری دشمنان کدام است ؟
گفت: دشمنان که بسیار باشند و آدمی همواره مواظب خویش است، تا کار او دست آویز آنان قرار نگیرد و از خطر مصون ماند.
امام سخن او را پسندید.(11)


پی نوشت :
1- بحالانوار، ج 41، ص 213
2-دخان (44) آیه های 25- 29
3-بحارالانوار، ج 73، ص 375
4- سفینه البحار، ج 1، ص 259
5- علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج 2، ص 20، دارالکتاب الاسلامی، دوره 3 جلدی
6-بحارالانوار، ج 14، ص 257.
7-توبه ( 9)آیه 70.
8- بحارالانوار، ج 41، ص 178 و 179.
9- عرائس المجالس، ص 57.
10- نهج البلاغه، نامه 31
11- بحارالانوار، ج 34، ص 345، وزارت ارشاد.


منبع: کتاب جهان گردی در فقه و تمدن اسلامی

شنبه 15/4/1392 - 16:41
قرآن

قرآن, كتابى است جامع و فراگیر كه به عنوان منبع بنیادى و اساسى در فهم و دست یابى به احكام شرعى, سخن نخستین را مى زند. هر پژوهشگرى از هر زاویه و افقى به این گنجینه خداوند بنگرد به مقصود و مطلوب مورد نظر خویش دست مى یابد.
فقه پژوهان, مفسران, تاریخ نگاران, و… از دیرباز گمشده خود را در قرآن مى جسته اند و از آن مدد مى گرفته اند.
موضوع این نوشتار نیز, از پدیده هایى است كه هر چند به این شكل و شیوه نوپیدا و نو ظهور است, لكن مى توان براى دستیابى به قواعد و اصول كلى آن, سراغ قرآن رفت و از كتاب الهى براى آن ره توشه گرفت.
البته, این نكته را نباید نادیده انگاشت كه موضوعاتى از قبیل (صنعت توریسم) كم تر در كلمات فقهاى پیشین مورد بحث و بررسى قرار گرفته است; زیرا این موضوع با این گستردگى یا در زمان آنان مطرح نبوده و یا اگر هم مطرح بوده در حدّى نبوده است كه نیاز به بحث استدلالى فقهى داشته باشد. افزون بر این, درگذشته حكومت و نظام به نام اسلام و با قوانین اسلامى روى كار نبوده است كه بخواهد در زمینه ارتباط و عضویت با خانواده بین المللى, احكام و روابط و مسائل مربوط به آن را مورد بحث و بررسى همه جانبه قرار دهد; از این روى روش استدلال و دستیابى به دلیل شرعى در این مسأله نیز ابتكارى و ویژه خواهد بود كه جاى نقد و بررسى گسترده خواهد داشت.
به هرحال, از دید یك فقه پژوى آشنا به مقتضیات زمان و مكان برگرفتن اصول و قواعد كلى در زمینه گردشگرى و جهانگردى, از قرآن كریم, امرى ضرورى و ممكن است و مى توان از صراحتها و اشارتهاى قرآن بر آن استدلال كرد و به رهنمودهاى عملى و عینى نیز دست یافت.
روش بررسى و بهره ورى ما از قرآن كریم در این زمینه بر دو محور استوار است:

1 . دستورها و فرمانها.
2 . نمونه ها و الگوها. دستورها و فرمانها الف: واژه سیر

در تكاپوى زندگى به ویژه در ابعاد اقتصادى, فرهنگى, سیاسى, و تاریخى, سفر و گردشگرى و سیرو جهانگردى داراى نقشى تعیین كننده و سرنوشت ساز است. از دیر زمان مردمان خردمند براى سیروسفر جایگاه ویژه اى قائل بوده اند و آن را بخشى از زندگى اجتماعى و انسانى خویش مى شمرده اند.
قرآن مجید, با به كارگیرى واژه (سیر) در شكلها و هیأتهاى گوناگون, دستور به گردشگرى و جهان گردى مى دهد: (قد خلت من قبلكم سنن فسیروا فى الارض….)1
پیش از شما سنتهایى بوده است, پس بر روى زمین بگردید و بنگرید…. (فسیروا فى الأرض فانظروا كیف كان عاقبة المكذبین.)2
پس در زمین بگردید و بنگرید كه عاقبت كار آنان كه پیامبر را به دروغ نسبت مى دادند, چگونه بوده است. (قل سیروا فى الأرض فانظروا كیف كان عاقبة المجرمین.)3
بگو در زمین سیر كنید و بنگرید كه پایان كار مجرمان چگونه بوده است.
از مجموع این آیات و مانند آن مى توان دریافت كه: اصل مسأله گردشگرى و سیر و جهانگردى و نیز برداشت و دریافت ژرف و عمیق از این سیروسفر, مورد عنایت و توجه خداوند متعال در قرآن مجید است.
در زمانى كه هنوز نوشته و كتابى در زمینه شناخت تاریخ و سنن اجتماعى تدوین نشده بود و مدرسه و دانشگاهى در این رابطه وجود نداشت و یا در دسترس عرب و مسلمانان جزیرة العرب نبود, خداوند, مسلمانان را به سیر و نظر در این مقوله ها فرا مى خواند و از آنان مى خواهند كه در این باره به تفكر و تدبّر بپردازند.
روشن است كه فراخوانى خودبه خود نوعى دستور به جهانگردى و سیروسفر به مكانهاى تاریخى و جغرافیایى را به دنبال دارد.
از این جا مى توان به این نكته نیز دست یافت كه مسأله مهم و فراگیرى كه در زمان ما از آن به عنوان (باستان شناسى) یاد مى شود و رشته هاى ویژه اى را در دانشگاههاى دنیا به خود اختصاص داده, مورد دعوت و توجه قرآن بوده است.
در آیات قرآن كریم, به بسیارى از نقاط جغرافیایى و تاریخى اشاره شده كه همواره مورد توجه باستان شناسان قرار گرفته است: مصر, اصحاب حجر (سنگستان) سدّ ذوالقرنین, غار اصحاب كهف, ارم ذات العماد, سدّ مآرب, احقاف, رودى كه بنى اسرائیل از آن گذشتند و فرعونیان در آن غرق شدند, و… فهم دقیق و روشن این مفاهیم در گرو آن است كه یك مورخ و یا مفسّر و یا فقیه نسبت به آنها شناخت همه جانبه پیدا كند و این شناخت بدون كمك گرفتن از دانش باستان شناسى ممكن نیست, گرچه بسیارى از این آثار تاریخى به تدریج بر اثر زمین لرزه ها, افت وخیز دریاها, ریزشهاى آسمانى, سایش خاك و مانند آن دگرگون شده است, لكن این دعوت قرآن و فرمان به سیر در زمین روحیه كاوشگرى و جست وجو را در پیروان خود بر مى انگیزد و ضرورت مسأله باستان شناسى را براى درك و شناخت مكانهاى مورد اشاره قرآن روشن مى سازد.
باستان شناسى, كه لازمه آن جهانگردى و گردشگرى است, در حقیقت علم بازسازى تاریخ از گذشته تا حال است. به سخن دیگر, باستان شناسى نوعى جراحى تاریخ و پى بردن به علل صعود و سقوط ملتها و امتهاى پیشین است. سوكمندانه این بخش از علوم قرآنى مانند بسیارى از رشته هاى دیگر, كم تر مورد توجه قرار گرفته و هنوز بر این بنیاد چیزى ساخته نشده تا به عنوان فنّى درخور و شایسته, با روشهاى نو و پیشرفته به بازسازى قصص قرآنى بپردازد و فهم و درایتى نوین از آیات قرآنى ارائه دهد.
آیاتى كه بدان اشارت رفت, نه تنها اصل مسأله گردشگرى را مورد تشویق و ترغیب قرار داده, بلكه آن را در قالب فرمان و امر به پیروان خود تكلیف كرده است.
امر (سیروا) و (انظروا) هر چه باشد (مولوى, ارشادى, وجوبى, استحبابى) چون دیگر اوامر قرآن است كه مخاطبان مسلمان باید آن را جدّى بگیرند و پى بگیرند, تا به دستاوردهاى آن دست یازند. این امرها از دیدگاه فقهى باید مورد توجه فقیهان قرار گیرد: آیا این گونه اوامر قرآن و سنّت, تكلیف آور نیست و نمى بایست گروههایى از مسلمانان براى راهنمایى مسلمانان در این زمینه تحقیق و كنجكاوى كنند؟ و مانند دیگر علوم شرعى اصول و قواعد و فروع آن را روشن سازند؟
این نكته درخور دقّت است كه چگونه فقیه از كنار این امرهاى قرآنى به آسانى مى گذرد و نسبت به عینیّت و اجراى این اوامر رهنمود و راهكارهاى عملى ارائه نمى دهد! آیا مى بایست دیگران با جدیّت و تلاش همه جانبه این دستورهاى قرآنى را عملى سازند و ما تماشاگر باشیم. در زمانى كه حكومت قدرت مند دینى از آن ماست و ابزارهاى پیام رسانى فراهم است, نباید این امرهاى قرآنى را در قالب نهاد و سازمانى سامان مند پیاده كرد و الگویى از آن به جهانیان ارائه داد؟
دسته دیگر از آیات قرآن, به صورت استفهام سرزنشى و تحریكى به مسأله گردشگرى پرداخته و آنانى را كه از این مهم سر بر مى تابند مورد نكوهش و پرسش قرار داده است: (افلم یسیروا فى الارض فینظروا كیف كان عاقبة الذین من قبلهم….)4
آیا در روى زمین نمى گردند, تا بنگرند كه پایان كار پیشینیانشان چه بوده است؟ (افلم یسیروا فى الأرض فتكون لهم قلوب یعقلون بها…)5
آیا در زمین سیر نمى كنند تا صاحب دلهایى گردند كه بدان تعقل كنند…
این پرسشها, ضمن تحریك و ایجاد انگیزه در مسلمانان براى حركت و گردش در اطراف و اكناف زمین و گشتن در جهان و سیروسفر در طبیعت و كوه و دشت و هامون این نكته را مطرح مى كند كه براى دریافت سنتهاى تاریخى و نگرش به عاقبت و پایان كار تمدنهاى عظیم و بناهاى تاریخى و جغرافیایى, نباید تنها به مطالعه آثار پرداخت, بلكه باید همت كرد و رنج سفر برخود هموار ساخت و كوى به كوى و جاى به جاى جهان را در نوردید و به سیر آفاقى در كنار سیر انفسى دست زد6, تا به راز و رمز پیشرفتها و تمدنها دست یافت و از فروپاشى و سقوط آنها درس عبرت و تجربه آموخت (فتكون لهم قلوب یعقلون بها).
علامه طباطبایى مفسر نامى قرآن در رابطه با این گونه آیات مى نویسد:
(وربما استفید الندب من قوله تعالى: (أفلم یسیروا فى الأرض…)7
از این آیات چنین به دست مى آید كه سیروسفر در زمین, امرى پسندیده و مستحب در شریعت است.
اضافه مى كنیم كه مستحب بودن گردشگرى و جهانگردى در صورتى است كه اسلام و نظام اسلامى و جامعه مسلمانان از ترك آن زیان و ضرر نبـینند وگرنه این مسأله رنگ وجوب و لزوم كفایى, به خود مى گیرد كه چه بسا ترك آن موجب نكوهش و سرزنش دین داران است. این نكته را مى توان از باب وجود حفظ نظام و نیز حرام بودن, سلطه كافران بر مؤمنان8 و نیز برخوردارى عزت و عظمت جامعه اسلامى9 استفاده كرد.
گذشته از آیاتى كه با روشنى و آشكار به مسأله سیر و گردشگرى فرمان مى دهد, آیات دیگرى نیز در قرآن وجود دارد كه نتیجه و پیام آن دعوت به گردش و سیروسفر در ارض براى دریافت درسهاى عبرت آمیز و سرنوشت ساز از آثار بسیارداران و استعمارگران است, از جمله: (كم تركوا من جنات وعیون وزروع و مقام كریم و نعمة كانوا فیها فاكهین كذلك و اورثناها قوما آخرین….)10
بعد از خود چه باغها و چشمه سارها بر جاى گذاشتند و كشتزارها و خانه هاى نیكو و نعمتى كه در آن غرق شادمانى بودند, بدین سان بودند و ما آن نعمتها را به مردمى دیگر واگذاشتیم….
نوشته اند هنگامى كه امیرالمؤمنین على(ع) از شهر مدائن گذشت و به آثار كسرى رسید, یكى از همراهان سخنى بدین مضمون گفت كه:
(بادها بر این دیار وزیده است و عمارتها را در آستانه تخریب قرار داده است.)
امام(ع) با اشاره به آیات فوق فرمودند:
(این آیات را بخوان از آن پندگیر كه چگونه مردمى در نعمت و رفاه مى زیستند و بر اثر ناسپاسى و گناه آن نعمتها از آنان گرفته شد و گرفتار نقمت و عذاب شدند.11
هان اى دیده عبرت بین از دیده نظر كن هان ایوان مدائن را آئینه عبرت دان پرویز كه بنهادى بر خوان تره زرین زرین تره كو بر خوان, رو كم تركوا برخوان12
در جاى دیگر قرآن به سنتهاى تاریخى ونوامیس طبیعى مانند عزتها و ذلتها, پیروزیها و شكستها, خوشبختیها و بدبختیها اشاره مى كند و مى فرماید: (قد خلت من قبلكم سنن فسیروا فى الارض…)13
پیش از شما سنتها و قانونهایى عملاً به وقوع پیوسته است. پس در زمین و آثار تاریخى گذشتگان گردش و كاوش كنید.
ییكى از مفسران, ضرورت تدوین رشته اى درعلوم دینى به نام (علم سنن اجتماع) را از این آیه استفاده كرده و مى نویسد:
(رهنمود خداوند به بندگانش بر این كه در جامعه و تاریخ سنتهایى وجود دارد. نشانه آن است كه ما مسلمانان این دانش را جزء علوم و فنون قرآنى بدانیم و آن را از مهم ترین و اساسى ترین دانشها بشماریم. افزون بر آن, به ریشه و مأخذ آن علم نیز, كه عبارت از سرگذشت و تاریخ گذشتگان است, ما را متوجه ساخته است, تا با سیر در زمین و شناخت سنتهاى حاكم بر آن, به علتهاى فراز و فرود ملتها و تمدنها دست یازیم.)14 ب: واژه سیاحت
یكى از واژه هایى كه در رابطه با گردشگر ى و جهان گردى در قرآن مطرح شده است, واژه (سیاحت) است. این كلمه با سایر هیأتهاى آن در چند جاى قرآن به چشم مى خورد. لغت شناسان در توضیح آن چنین نوشته اند:
(سائح: من ساح فى الأرض, یسیح یسیحا, اذ استمر فى الذهاب ومنه السیح, الماء الجارى و من ذلك یسمى الصائم سائحا لإستمراره على الطاعة فى ترك المشتهى.)15
سائح, به كسى گفته مى شود كه در زمین مى چرخد و گردشگرى مى كند, اصل این كلمه, به معناى حركت و رفتن مدام است, به همین جهت به آب روان (سیح) گویند, و از این رو به انسان روزه دار (سائح) گفته شده زیرا درفرمانبرى و اطاعت از خداوند و دورى گزیدن از خواسته هاى نفسانى در طول روز پى گیر و استوار است.
ییكى از واژه شناسان معاصر, در پى ریشه اصلى و معناى مشترك آن بر آمده و نوشته است:
(اصل یگانه در معناى این واژه حركت و جریانى است كه همراه با تدبر و تفكر باشد. بنابراین, اگر به آب روان (سیح) گفته مى شود به این اعتبار است كه آب جارى نرم و آرام راه مى گشاید و به پیش مى رود. از همین مقوله است, حركت انسانها آن گاه كه براساس اندیشه و توجه و وظیفه شناسى بین آنها و خداوند باشد. با این نگرش در خطاب آیه شریفه كه مى گوید: (فسیحوا فى الأرض) نكته اى لطیف و ظریف نهفته است.)16
گزیده سخن آن كه این واژه به معناى: گردشگر, حركت همراه با آرامش و اندیشه, مسافر, جهانگرد و توریست, آمده است.
قرآن مجید, به هنگام ترسیم سیماى مؤمنان و تصویر چهره فرزانگان به تكلیفهاى فردى و اجتماعى و ویژگیهاى ارزشى آنان اشاره مى كند و یكى از آن ویژگیها را (سائح) بودن آنان مى شمرد: (التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الآمرون بالمعروف والناهون عن المنكر و الحافظون لحدود الله…)17
آنان كه با خدا روى آشتى دارند و خدا را عبادت مى كنند, با سپاس و ستایش خداوند نرم و آرام در راه زندگى قدم مى زنند, تكلیف انفرادى خود نماز را با دو ركن اصلى آن ركوع و سجده بپا مى دارند و تكلیف اجتماعى خود را با دو ركن اساسى آن امر به معروف و نهى از منكر, به فرجام مى برند و مرزهاى الهى را نگهبانند.
در این آیه (سیاحت) در كنار دیگر ارزشها قرار گرفته و معناى آن هم نمى تواند منحصر و محدود به یك مصداق مانند روزه باشد. گروهى از مفسران به قرینه سیاق و روند آیه آن را به معناى سیر وحركت به سوى مراكز عبادى معنى كرده اند, ولى هم ایشان باز در توضیح معناى سیاحت گفته است كه: (یسیحون ویجولون من معهد من المعاهد الدینیّه و مسجد من مساجد الله الى غیره)18
از ویژگیهاى مؤمنان راستین یكى آن است كه گردش و حركت مى كنند از پایگاهى از پایگاههاى دینى و عبادى بسوى پایگاهى دیگر.
این معنا سازگار با همان معناى لغوى است كه سیاحت را به معناى حركت و جابه جایى و گردشگرى دانسته است.
در آغاز سوره توبه نیز این آیه به چشم مى خورد كه: (فسیحوا فى الأرض اربعة اشهر.)19
پس بچرخید در زمین چهار ماه.
علامه طباطبایى در تفسیر آیه مى نویسد:
(السیاحة, السیر فى الأرض والجرى ولذلك یقال للماء الدائم الجریة فى الساحة: السائح, و امرهم بالسیاحة اربعة اشهر كنایة عن جعلهم فى مأمن فى هذه البرهة من الزمان و تركهم بحیث لایتعرض لهم بشر حتى یختاروا مایرونه انفع بحالهم من البقاء او الفناء.)20
سیاحت, گردش در زمین است به همین جهت به آبى كه دائم درجریان است (سائح) گویند. خداوند كه به مشركان دستور سیاحت مى دهد كنایه از آن است كه چهار ماه در امنیت باشند [ و به هر چیز بیاندیشند و به هر جا بروند] تا آنچه به سودشان هست برگزینند; ماندن یا رفتن و نابود شدن.
در سوره (تحریم) نیز, اوصاف زنان شایسته را شمارش مى كند كه از جمله (سائحات)21 بودن آنان است.
از مجموع این آیات چنین به دست مى آید كه ایستایى و ماندن در یك مكان مانند زادگاه و یا محل زندگى به خودى خود ارزش نیست, بلكه از آن سوى سیروسفر و سیاحت و حركت و گردش كردن و آگاهى یافتن از محیط پیرامون وجهان پهناور, نوعى ارزش بشمار مى رود كه مؤمنان از آن برخوردارند. سیاحت و مسیح
از اشارات آیات قرآنى و نیز از صراحت روایات بر مى آید كه: حضرت عیسى(ع) مصداق كامل و روشنى از گردشگران و جهانگردان دنیا به شمار مى رود.
لغت شناسان پیرامون واژه (مسیح) چنین اظهار داشته اند:
(ساح فى الأرض أى ذهب… وقد ساح, ومنه المسیح بن مریم علیهما السلام, فى بعض الأقاویل: كان یذهب فى الأرض فأینما أدركه اللیل صفّ قدمیه و صلى حتى الصباح, فاذا كان كذلك فهو مفعول بمعنى فاعل.)22
این واژه (ساح) به معناى (رفت) آمده و كلمه (مسیح) هم از این اصل گرفته شده و در پاره اى از گفته ها آمده است: آن حضرت در زمین راه مى رفت و مى گشت, آن گاه كه شب فرا مى رسید تا به صبح به عبادت مى ایستاد. بنابراین (مسیح) در این جا به معناى (سائح) و گردشگر است.
امام صادق(ع) درباره این ویژگى حضرت عیسى(ع) مى فرماید: (ان عیسى بن مریم كان من شرایعه السّیح فى البلاد….)23
گردش كردن و مسافرت در بین شهرها و آبادیها جزء شریعت حضرت عیسى(ع) به شمار مى رفته است.
او, همواره در زمین سیر مى كرد و به سیاحت مشغول بود, تا هم با شگفتیهاى آفرینش آشنایى بیش ترى پیدا كند و هم در راه هدایت بندگان خداوند گام بنهد و هم از بدخواهان گریخته و به دیدار نیكان توفیق یابد.
در كتابهاى روایى و تاریخى این ویژگى آن حضرت به گونه اى روشن تر بیان شده است: 1 . (قال رسول اللّه(ص) مرّ اخى عیسى(ع) بمدینة وفیها رجل وامرأه یتصالحان.)24 2 . (وعنه(ص) مرّ اخى عیسى(ع) بمدینة واذا فى ثمارها الدود.)25 3 . (وعنه(ص) مرّ اخى عیسى(ع) بمدینة واذا وجوههم صفر.)26
تعبیر پیامبر اسلام(ص) به این كه حضرت عیسى(ع) از آبادى و یا شهرى مى گذشت نشانگر آن است كه آن حضرت, همواره در حال سفر و سیاحت و گردش هدفدار بوده و در راستاى هدایت مردم و آشنایى آنان به ارزشهاى الهى, از این سوى به آن سوى و از این شهر به آن شهر در حركت و رفت وآمد بوده است.
در پاره اى از روایات از امام صادق(ع) چنین رسیده است كه: (بینا عیسى بن مریم فى سیاحته اذ مرّ بقریة فوجد اهلها موتى فى الطریق والدور….)27
در لابه لاى گردش و سیاحت, حضرت عیسى(ع) به آبادى رسید كه تمام مردمان آن در راه و منزلها مرده بودند….
باز همین تعبیر (سیاحت) به عنوان الگوگیرى و نمونه یابى بر زبان رسول خدا(ص) جارى شده است. ابى ذرغفارى مى گوید: روزى در خدمت پیامبر بودیم, آن حضرت نماز خواند و سپاس خداى گفت سپس فرمود: (یابن جندب من اراد ان ینظر… الى عیسى فى سیاحته… فلینظر الى هذا الرجل المقابل… فالتفت الناس ینظرون من هذا المقبل فاذا هو على بن ابى طالب علیه الصلاة والسلام.)28
پسرجندب! هر كس بخواهد به سیاحت عیسى بنگرد… به آن مردى كه از روبه روى آید بنگرد. مردم به آن سو نگریستند, چهره على بن ابى طالب(ع) را مشاهده كردند.
مقصود آن است كه عیسى(ع) به عنوان الگوى سیاحان و گردشگران در فرهنگ دین مطرح شده است. جالب این است كه در پاره اى از تعبیرها و گویش هاى امامان معصوم(ع) از حضرت عیسى به عنوان (سیّاح) و جهانگرد یاد شده است.
مرحوم مجلسى, روایت مفصّلى را مى آورد بدین شرح:
مردى یهودى كه دانا و آگاه به شرایع آسمانى بود, از شام به مدینه آمد و در جمع یاران رسول خدا(ص) كه على(ع) هم در میان آنان بود حاضر شد. پرسشهاى فراوانى داشت كه یكى یكى مطرح كرد و پاسخ آنها را مى طلبید. على(ع) آمادگى خود را براى پاسخ گویى اعلام كرد, و او پرسشهاى خود را آغاز كرد از جمله:
طرفداران عیسى چنین مى پندارند كه او (سیاح) و جهانگرد بوده است؟
امام(ع) فرمود: آرى چنین است و پیامبر اسلام(ص) نیز سیاحتش در صحنه هاى جهاد و پیكار بود.
روایتها و رهنمودهاى رسیده از پیشوایان معصوم نیز گویاى آن است كه: پختگى و كمال و حقیقت یابى و رسیدن به عینیّت و واقعیت در پرتو سیروسفر و جهانگردى ممكن و میسور است و مسلمانان باید براى این بخش از زندگى نیز, برنامه ریزى كنند.
امام على(ع) در این زمینه مى فرماید: (لیس للعاقل ان یكون شاخصا الا فى ثلاث, مرمة لمعاش اوخطوة فى معاد, او لذة فى غیر محرم.)30
خردمند از شهرى به شهرى [و از كشورى به كشور دیگر] نمى رود, مگر براى یكى از این سه چیز: سامان دهى امور معیشتى, گام نهادن در اصلاح آخرت, برخوردارى از لذت و تفریح سالم.
(شاخص) به معناى جابه جایى و انتقال از مكانى به مكان دیگر و از شهرى به شهر دیگر است. در این فراز, امام على(ع) بهره مندى و برخوردارى از لذتهاى مباح و حلال را در گرو سیر و سفر دانسته و آن را بخشى از زندگى مسلمانان شمرده است.
در جاى دیگر از آن حضرت رسیده است كه فرمود: (لیس الخبر كا المعاینة.)31
شنیدن كى بود مانند دیدن.
ونیز فرمود: واسكن الأمصار العظام فانها جماع المسلمین.)32
در شهرهاى بزرگ, كه مركز اجتماع انبوه مسلمانان است, سكنى گزین.
دانشمند فرزانه محمد جواد مغنیه در توضیح این فرازاز كلام امام مى نویسد:
(سكنى گزیدن و سفر كردن به شهرهاى متمدن و بزرگ, آدمى را به ره آوردهاى تمدن و ابتكارات و اختراعات بشرى, آشنا مى سازد و فاصله تمدنها و پیشرفتها را به مردم نشان مى دهد. و افقى ژرف تر وگسترده تر از آنچه در آن مى زیند به روى آنان مى گشاید.)33
در ضرب المثل ها آمده است: (جهان دیدن به از جهان خوردن) است.
از حدیثهایى مانند (اطلبوا العلم ولوبالصین)34 نیز مى توان آموخت كه اسلام براى فراگیرى علم و دانش مرز نمى شناسد و گردشگرى و جهانگردى را در رابطه با اندوخته هاى علمى و فراگیرى تجربه از دیگر ملتها و كشورها لازم و ضرورى شمرده و به مسلمانان دستور و فرمان اكید داده است.
ادبیات فارسى و عربى ما نیز, از همین فرهنگ قرآن و سنّت اثر پذیرفته و در آثار باقى مانده و موجود ملى و مذهبى, به مسأله گردشگرى و جهانگردى اهمیت و توجه فراوانى شده است:
تغرب عن الأوطان فى طلب العلى و سافر ففی الاسفار خمس فوائد تفرّج همّ واكتساب معیشة و علم و آداب و صحبه ماجد
در این شعر كه منسوب به حضرت على(ع) است, به مسأله سیر و سفر و جدا شدن از وطن و زادگاه اشاره شده و گذشته از این كه سفر و گردشگرى را تعالى بخش شمرده به فایده هاى پنجگانه آن نیز پرداخته است.
1. غم زدایى و پیدایش نشاط و شادابى
2 . فقرزدایى و رسیدن به زیستى شایسته
3 . دانش آموزى و فراگیرى تجربه.
4 . آشنایى با فرهنگها و آداب و رسوم
5 . دوست یابى و شناخت یاران نیك و بزرگوار.
شاعران فارسى زبان نیز در این زمینه به نكته هاى ارزشمندى اشارت كرده اند. سعدى شیرین سخن, كه خود جهانگردى را به مدت سى سال آزموده است, مى سراید:
در اقصاى عالم به گشتم بسى به سر برم ایام با هر كسی ز هر گوشه اى توشه اى یافتم ز هر خرمنی خوشه ای یافتم
همو در ره آوردهاى سفر و گردشگرى مى سراید: جهانگشته و دانش اندوخته سفر كرده و صحبت آموخته
بر همین اساس انسانهایى را كه مسافرت نمى كنند و بسته به خاك و وطن خویشند, پخته و كامل نمى شناسد:
اگر پارسایى سیاحت نكرد سفر كردگانش نخوانند مرد
سعدى, هشیارى, حكمت اندوزى و حكمت آموزى خود را مرهون جهانگردى ها مى داند.
اوحدى نیز, گردش و جهان دیدن را مقدمه گشایش روزنه هاى نوین در زندگى مى شمرد:
آن كه شش ماه در سفر باشد روی دیگر به راه در باشد
نظامى, پویایى و بالندگى اندیشه و پختگى و ناب شدن خرد را درگرو سفر مى داند:
سرعت عقل در جهانگردى جنبش روح در جوانمردی فردوسى, فرزانگى و آزمودگى آدمى را در پرتو گردشگرى و جهانگردى میسّر مى شمرد:
درست است گفتار فرزانگان جهاندیده و پاك دانندگان جهان آزموده دلاور سران گشادنند یك یك به پاسخ زبان
عطار گوید سیاحت و سفر زمینه بروز استعدادها, خلاقیّت ها و ابتكارهاست:
زین بحر همچو باران بیرون شو و سفر كن زیرا كه بی سفر تو هرگز گهر نگردی
و شاعرى دیگر اندر فواید سفر و جهانگردى گفته است:
اى دل ارچند در سفر خطر است كس گهر بی سفر كجا یابد آن كه چون سایه گشت خانه نشین تابش ماه و خور كجا یابد زاغ كزآشیان نپرد بر شكاری ظفر كجا یابد نمونه ها و الگوها
بخش گسترده اى از بحثهاى قرآن در قالب سرگذشت اقوام پیشین و داستانهاى گذشتگان بیان شده است. توجه به این نكته كه تاریخ بستر حوادث گوناگون است و آنچه را به صورت ذهنى و فلسفى جست وجو مى كند, گاه در صفحه هاى تاریخ به صورت عینى قابل بازیابى است, نقش محورى و زیربنایى تاریخ را نشان مى دهد. مطالعه و نگرش به تاریخ و دیدن و گشتن در مكانهاى تاریخى كه ظرف وقوع رخدادها بوده اند, عمر آدمى را به بلنداى عمر بشر دراز مى سازد و آموزه هاى نظرى و عملى و كاربردى فراوانى را فرا راه جوامع بشرى مى نهد.
قرآن, با نقل فصل ها و فرازهاى از داستان گذشتگان, روایتى تصویرى و هنرى از اندیشه و فرهنگ آنان را به نمایش مى گذارد و حسّ كنجكاوى آدمى را براى ردیابى و شناسایى مكانها و سرزمینهاى وقوع این داستانها بر مى انگیزاند و همین به نوبه خود گونه اى گردشگرى و جهانگردى را مى طلبد كه قرآن در ضمن بیان قصه ها داستانهاى گذشتگان مردمان را به آن سو فرا مى خواند: (نحن نقص علیك احسن القصص بما اوحینا الیك هذا القرآن و ان كنت من قبله لمن الغافلین.)35
ما نیكوترین سرگذشت را با این قرآن كه به تو وحى كردیم, برتو حكایت كنیم و تو پیش از آن از بى خبران بودى.
توجه به واژه (قصص) در بحث مورد نظر مى تواند راهگشا و درس آموز باشد:
(كلمه (قصص) در قرآن بر وزن (عَسس) آمده نه (فِرَق جمع فرقه) واژه یادشده صورت جمع ندارد و در اصل به معناى (پى گیرى) و (ردیابى) است… قصص به معناى رمان یا حوادث خیالى نیست, بلكه به معنى سرگذشت و ماجراى واقعى است.)36
بنابراین, بهره ورى از قصص قرآنى آن گاه به شایستگى انجام مى گیرد كه انسانها در راستاى پى گیرى و ردیابى رخدادها قرار گیرند و با گردش ونگرش در ظرف و بستر داستانها از آن پند و عبرت آموزند و تنها به شنیدن و مطالعه بسنده نكنند.
امام على(ع) مى فرماید: (لن یصدق الخبر حتى یتحقق العیان.)37
گزارش آن گاه مورد تصدیق و تأیید است كه عینى و خارجى باشد.
در این جا مى پردازیم به ارائه سیمانگارى قرآن درباره شمارى از شخصیتهاى الهى كه زندگى آنان همراه بوده است با سفرها و مهاجرتهاى گوناگون: ابراهیم مهاجر
تاریخ نویسان, براى حضرت ابراهیم سه هجرت و مسافرت نقل كرده اند:
1 . از زادگاهش بابل به سوى شام
2 . از شام به مصر
3. برگشت از مصر به شام.
البته این ها افزون از سفرهاى پى درپى آن حضرت از فلسطین به مكه در جریان بردن هاجر و اسماعیل است.
قرآن در آیه هاى زیر به سفرها و هجرتهاى ابراهیم اشارت مى كند: (فآمن له لوط; و قال انى مهاجر الى ربّى, انه هو العزیز الحكیم.)38
لوط به او ایمان آورد و گفت: من به سوى پروردگارم مهاجرت مى كند; زیرا او پیروزمند و حكیم است. (ونجّیناه ولوطاً الى الأرض الى باركنا فیها للعالمین.)39
او و لوط را رهانیدیم و به سرزمینى كه آن را بركت جهانیان قرار داده ایم, بردیم. سفرهاى فرزندان یعقوب
ییكى از قصه ها و داستانهاى درس آموز و پرنكته قرآن, داستان حضرت یوسف است كه خداوند آن را (احسن القصص) نامیده و به گونه گسترده و ریز به پى گیرى این قصه پرداخته است:
(این قصه ذكر پیغامبران و ذكر فرشتگان و پریان و آدمیان و چهارپایان و مرغان و سیر پادشاهان و آداب بندگان و احوال زندانیان و فضل عالمان و نقص جاهلان و مكر و حیلت زنان و شیفتگى عاشقان و عفت جوانمردان و ناله محنت زدگان و تلوّن احوال دوستان, و عداوت و شماتت خویشان در فرقت و وصلت و عزّ و ذلّ و غنا و فقر و اندوه و شادى و تهمت و بیزارى و امیرى و اسیرى, این همه نكته ها در این قصه بجامانده و در این قصه علم سرّ و علم فقه و علم تعبیر خواب و علم فراست و علم معاشرت و سیاست و تدبیر معیشت, در مى آید و….)40
در مجموع به سه سفر در آیات قرآن براى فرزندان یعقوب اشارت شده است:
1 . نخستین سفر از كنعان به مصر به اتفاق همه فرزندان به جز بن یامین. (ده نفر).
2 . دومین سفر به اتفاق و همراهى برادر یازدهمى به نام بن یامین.
3 . و سومین سفر, فرزندان یعقوب به همراهى پدر براى دیدن یوسف و پایان قصه پرغصه.41
قرآن, با اشاره به نكته هاى ریز این رفت وآمدها و سفرها, مسائل و مباحث تربیتى, اخلاقى, عاطفى و انسانى ظریفى را نیز در لابه لاى آن گنجانده است.
یكى از پیامهاى این سیر و سفرهاى فرزندان یعقوب(ع) آن است كه:
درشرایط ناسالم اقتصادى و در تنگناهاى معیشتى نباید به بهانه این كه در این جا زادم, ماندگار شد و تن به ذلّت و حقارت داد. بلكه باید رنج سفر و مسافرت را بر خود هموار ساخت و با برنامه ریزى و حفظ شؤون و ارزشهاى انسانى و دینى با سایر شهرها و كشورها ارتباط و پیوند برقرار كرد و این مهم شدنى نیست, مگر با رفت وآمد و سیروسفر و شناسایى امكانات كشورهاى مورد نظر. موسى و خضر (دو گردشگر ناهمگون)
موسى در مصر به دنیا آمد و در آن جا مدتى بزیست. در وى, از همان دوران نوجوانى و جوانى روحیه ستم ستیزى و مددرسانى به ستمدیدگان دیده مى شد. بر اثر درگیرى كه بین دو نفر سبطى و قبطى به وجود آمد و موسى به كمك سبطى شتافت و مرد قبطى را نقش بر زمین ساخت و روز دیگر نیز شبیه همین ماجرا تكرار شد42, فرعونیان فهمیدند موسایى كه به دنبال آن مى گشتند هموست; از این روى به جست وجو پرداختند تا دستگیرش كنند, موسى پس از آگاه شدن از این امر ترسان و نگران از شهر بیرون رفت: (فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجّنى من القوم الظالمین.)43
ترسان و نگران از شهر بیرون شد. گفت: اى پروردگار من, مرا از ستمكاران رهایى بخش.
این نخستین سفر موسى بود كه از مصر به سوى مدائن انجام گرفت و پیش از نبوت بود.
دومین سفر وى پس از ازدواج با دختر شعیب از مدائن به سوى مصر بود كه در طى همین سفر به مقام پیامبرى رسید و خداوند برادرش هارون را به كمك موسى فرستاد تا همراه و همگام با یكدیگر مردم را از ستم فرعونى برهانند و آنان را به عبودیت حق رهنمون گردند.44
سومین سفر موسى همراه با بنى اسرائیل به سوى بیت المقدس بود كه به قدرت خداونى دریا شكافته شد و موسى و همراهیان از آن گذشتند و فرعونیان در كام امواج دریا فرو رفتند و این خود آیت و نشانه اى شد براى عبرت و پندگیرى آیندگان.
چهارمین سفر سرنوشت ساز موسى, كه به گردشگرى و جهانگردى شباهت كامل دارد, آن بود كه: موسى براى دیدار و ملاقات با بنده شایسته خداوند حضرت خضر(ع) به سوى (مجمع البحرین) حركت كرد. وسایل سفر را فراهم ساخت و همراه یوشع بن نون, كه خدمتگزار او بود, به سوى این سرزمین به راه افتادند. هنگامى كه پس از چندى راه پیمایى به نقطه موعود رسیدند, موسى مردى را دید كه آثار نبوت درچهره اش پیدا و سیمایش از سماحت و تقوا حكایت مى كرد. پس از صلح و سلام و آشنایى با خضر, موسى آمادگى خود را جهت فراگیرى علم و دانش از خضر اعلام كرد. و خضر نیز با شرایطى آن را پذیرفت و سفر این دو پیامبر, كه نوعى جهانگردى نیز به شمار مى رفت, آغاز شد45. در لابه لاى این سفر و گردش نكته هاى فراوانى است كه این نوشتار را گنجایش آن نیست. آنچه به عنوان ره توشه این سفر و گردشگرى مى تواند آموخت آن است كه براى ایجاد تبادل فرهنگى و آموختن علم و تجربه باید عزم را جزم كرد و رنج و سختى آن را نیز به جان خرید; زیرا (نابرده رنج گنج میسّر نمى شود.) ذوالقرنین (یا الگوى جهانگردان)
قرآن در آیات شانزده گانه سوره كهف از شخصى سخن مى گوید كه سفرهاى گوناگون به اطراف و اكناف جهان داشته و با جهان پیمایى به سوى شرق و غرب شتافته و آثارى از خود به یادگار گذاشته است. در این كه این جهانگرد با كدامین مرد معروف تاریخ برابر مى شود, میان مفسران و مورخان گفت وگو بسیار است.
1 . مراد از ذوالقرنین اسكندر مقدونى است؟46
2 . یكى از پادشاهان یمن به نام (تبع) بوده است؟47
3 . بزرگ ترین امپراطور چین است كه در تاریخ آمده است.48
4 . كورش پادشاه هخامنشى است؟49
و نیز در این كه پیامبر بوده یا پادشاه و یا فردى شایسته و صالح و نیز چرا به او (ذوالقرنین) گفته اند, سخن بسیار است كه به بیان یك روایت از امام على(ع) در این باره بسنده مى كنیم: (قام ابن الكواء الى على(ع) وهو على المنبر فقال: یا امیرالمؤمنین اخبرنى عن ذى القرنین نبیّا كان ام ملكا؟ واخبرنى عن قرنه من ذهب من فضّة؟ فقال له: لم یكن نبیّا ولا ملكا ولم یكن قرناه من ذهب ولافضّة, ولكنه عبداً احب اللّه فأحبه الله ونصح لله ونصحه الله, وانما سمى ذالقرنین لأنه دعا قومه الى اله عزوجل فضربوه على قرنه فخاب عنهم حیناً ثم عاد الیهم فضرب على قرنه الآخر, وفیكم مثله.)50
ابن كواء از امام على(ع) كه بر فراز منبر نشسته بود پرسید: اى امیرمؤمنان به من گزارش ده كه ذوالقرنین پیامبر بود یا پادشاه؟ و شاخ او از طلا بود یا نقره؟
امام على(ع) فرمود: نه پیامبر بود و نه پادشاه و شاخهاى او هم از طلا و نقره نبود. او بنده اى از بندگان خدا بود كه محبت خداى در دل داشت و خدا هم او را دوست مى داشت. خالصانه در راه خدا گام برداشت خداوند هم به او اخلاص و پاكى داد. علت نامیدن او به ذوالقرنین, آن بود كه قوم خویش به سوى خدا فراخواند, بر سر او ضربت زدند از میان آنان مدتى پنهان شد. دوباره پس از مدتى برگشت باز هم بر او ضربه زدند. و در میان شما مردم هم چنین فردى وجود دارد [اشاره به خود ایشان].
به هر حال, آنچه درباره این شخصیت مى توان گفت, چند نكته است:
1 . از آیات قرآنى بر مى آید كه ذوالقرنین جهانگردى صاحب هنر و دیندار و هدفدار بوده و با عنایت و مدد خداوندى از وسیله سریع السیر و شتابنده اى نیز برخوردار بوده است كه دشت و هامون و كوه و كویر را درمى نوردیده و با این وسیله زمین پیما به شرق و غرب جهان آن روز گام نهاده است و زندگى پر تحرك و پركارى داشته كه گردشگرى و سیر و سفر جزء اساسى و بنیادى آن را تشكیل مى داده است.
2 . وى با استفاده از ابزار مهندسى مدرن و پیشرفته زمان خودش, دست به ابتكارهاى جالب و سازنده اى زده است كه ایجاد و احداث سدّآهنین همراه با مسّ گداخته و با شیوه مهندس دقیق از آن جمله است.
3 . سردارى بزرگ و بزرگوار بوده كه در ایجاد سدّ بزرگ و سرنوشت ساز در منطقه كوهستانى هیچ گونه امكانات مالى و ابزارى از مردم نگرفته و فقط از بازوان پر توان مردم آن مرز و بوم سود جسته است.
4 . از ویژگیهاى سدّسازى او, استحكام و استوارى و كیفیت ساخت آن بوده است كه راه نفوذ مفسدان منطقه به نام (یأجوج و مأجوج) را بسته و جلو جنایتها و غارتگریهاى آنان را به كلى گرفته است.
5 . از مجموع آیات مى توان فهمید كه او سه سفر به سه سو داشته و از هر كدام خاطره اى نظر او را جلب كرده است:
الف. در سفر به غرب, منظره غروب خورشید در میان دریا او را به یادكارگاه ذوب فلزات انداخته و همین نكته مى رساند كه او از هنرمندان و مهندسان زمان خویش بوده است.
این منظره در هنگام غروب خورشید كه تابش چند ساعته افق, دریا را كاملاً از بخار آب انباشته مى كند و شعاع خورشید در فضاى آب گونه بخار به رنگهاى مشعشع جلوه مى كند, بسیار دلربا و فریبنده است كه ذوالقرنین را نیز به سوى خود كشانده است.
ب. ذوالقرنین سفر خود به غرب را پایان داد, سپس عزم شرق كرد و در این مسیر راه پیمود تا به خاستگاه خورشید رسید. در این بخش از سفر به مردمى برخورد كرد كه در سطحى پایین از لحاظ فرهنگى مى زیستند, با پوشش اندكى كه بدن آنها را در برابر آفتاب نمى پوشانید زندگى مى كردند, خانه و مسكن نداشتند و از امكانات نخستین زندگى محروم بودند و به این منوال زندگى مى گذراندند.
ج. سومین مرحله سفر و جهانگردى ذوالقرنین را قرآن این گونه ترسیم مى كند: (ثم اتبع سببا, حتى اذا بلغ بین السدّین وجد من دونهما قوما لایكادون یفقهون قولاً, قالوا یا ذالقرنین ان یأجوج ومأجوج مفسدون فى الأرض فهل نجعل لك خرجا على أن تجعل بیننا وبینهم سدّاً….)51
باز هم راه را پى گرفت تا به میان دو كوه رسید, در پس آن دو كوه مردمى را دید كه گویى هیچ سخنى را نمى فهمند. گفتند: اى ذوالقرنین, یأجوج و مأجوج در زمین فساد مى كنند, مى خواهى خراجى برخود مقرر كنیم تا تو میان ما و آنها سدّى برآورى؟…
بدین سان درمى یابیم كه ذوالقرنین از شخصیتهایى بوده كه با عقل و درایت و مدیریت شایسته و بهره گیرى از امكانات مادى و معنوى, بهترین و پیشرفته ترین استفاده ها را كرده و با سیروسیاحت و گردشگرى و جهانگردى گامهاى سودمند و سازنده اى در رفع محرومیتها و دفع جنایتها و تباهیهاى جامعه خویش برداشته است.
پیام زندگى او به روایت قرآن مجید آن است كه: با تكیه بر قدرت لایزال پروردگارى و استفاده بهینه از نیروهاى مردمى مى توان در برابر بزرگ ترین باندهاى تباهى و فسادآفرین ایستاد و با اقدامهاى نوین و مبتكرانه جلو نفوذ و سلطه آنان را گرفت و تاخت و تاز آنان را محدود و مهار ساخت.
نیز از این داستان مى توان آموخت كه در سیروسفر و گردش و جهان دیدن, با صحنه ها و نیازهایى روبه رو مى شود كه او را وادار به تصمیم گیرى و برنامه ریزى و طراحى مى كند و چه بسا در این گونه سیروسفرها به ره آوردهاى ابتكارى و دستاوردهاى دست اول و نوپیدا نیز بتوان دست یافت كه با سالها مطالعه و آموزش ذهنى و علمى برابرى كند. نكته پایانى
از جریان ذوالقرنین در قرآن به خوبى مى توان آموخت كه گام نخست در زمینه گردشگرى و جهان گردى برخوردارى از امكانات و ابزار مناسب است: (انا مكنا له فى الارض).
در جهان امروز كه جهان ارتباطات نام گرفته, صنعت توریسم جایگاه ویژه خود را داراست. بهره بردارى صحیح و سالم از این صنعت در كشور اسلامى ایران باید با الهام از قرآن و ارزشهاى اسلامى همراه باشد و نخستین شرط موفقیت آن این است كه: زمینه هاى جذب توریست را فراهم آوریم و در چارچوب قوانین مذهبى و آداب و رسوم ملى, این صنعت مهم و سودآور را فعّال و پویا سازیم.
تهیه امكانات رفت و آمد, اسكان, نقل و انتقال و استفاده بهینه از فرصتهاى به دست آمده, ایران اسلامى را در جهان امروز بهتر و بیش تر مطرح خواهد كرد و داوریهاى بوقهاى تبلیغاتى جهان استكبار را به كلى دگرگون خواهد ساخت. سرمایه گذارى در این صنعت و فراهم سازى اسباب و مقدمات مناسب با شأن و شكوه جمهورى اسلامى نیاز زمان و نظام ماست و این درسى است كه از قرآن مى توان به خوبى آموخت: (انا مكنا له فى الأرض وآتیناه من كل شئ سببا فأتبع سببا.)52


پی نوشت ها
1 . سوره (آل عمران), آیه127.
2 . سوره (نحل), آیه 36.
3 . سوره (نمل), آیه 69.
4 . سوره (یوسف), آیه 109.
5 . سوره (حج), آیه 46.
6 . سوره (فصلت), آیه 53.
7 . (المیزان), علامه طباطبایى, ج404/9. بیروت.
8 . سوره (نساء), آیه 141.
9 . سوره (مائده), آیه 54.
10 .سوره (دخان), آیه هاى 28 ـ 26.
11 . (سفینة البحار), محدث قمى, ج44/8. چاپ هشت جلدى.
12 . همان مدرك.
13 . سوره (آل عمران), آیه 137.
14 . تفسیر (المنار) رشید رضا, ج139/4, المعرفة, بیروت.
15 . (مجمع البیان) طبرسى, ج146/3. مكتبة الحیاة بیروت.
16 . (التحقیق فى كلمات القرآن الكریم) مصطفوى ج284/5.
17 . سوره (توبه), آیه 112.
18 . (المیزان) ,ج396/9.
19 . سوره (توبه), آیه 2.
20 . (المیزان), ج147/9.
21 . سوره (تحریم), آیه 5.
22 . (لسان العرب), ابن منظور, ج493/2, نشر ادب حوزه.
23 . (بحارالانوار), ج244/70, مؤسسه الوفاء.
24 . همان مدرك, ج321/14 ـ 320.
25 . همان مدرك.
26 . همان مدرك.
27 . همان مدرك.
28 . همان مدرك, ج38/39.
29 . همان مدرك, ج48/10.
30 . (نهج البلاغه), حكمت 390.
31 . (فهرست غرر الحكم), محدث ارموى, ج88/7.
32 . (نهج البلاغه), نامه 69.
33 . (فى ظلال نهج البلاغة) مغنیه, ج182/4.
34 . (بحارالانوار), ج180/1.
35 . سوره (یوسف) آیه 3.
36 . (آفرینش هنرى در قرآن), فولادوند134/.
37 . (فهرست غرر), ج88/7.
38 . سوره (عنكوبت), آیه 26.
39 . سوره (انبیاء), آیه 71.
40 . (قصص قرآن), بلاغى4/.
41 . سوره (یوسف), آیه 58 ـ 100.
42 . سوره (قصص) ,آیه 15 ـ 20.
43 . همان مدرك, آیه 21.
44 . سوره (طه), آیه 9 ـ 35.
45 . سوره (كهف) , 60 ـ 83.
46 . (التفسیر الكبیر) فخر رازى, ج21 ـ 22 163/. (كامل ابن اثیر) ج282/1 ـ 296.
47 . (المیزان), ج385/13.
48 . (ذوالقرنین یا تسن چى هوانك تى), بزرگ ترین پادشاه چین, استاد كامبوزیا, شركت سهامى انتشار.
49 . (المیزان), ج396/13. نظریه منسوب به ابوالكلام آزاد هندى است كه در این باره كتابى نگاشته و به فارسى نیز ترجمه شده است.
50 . بحارالانوار, ج40/39.
51 . سوره (كهف), آیه 93 ـ 94.
52 . (همان), آیه 74 ـ 85.


منبع: فصلنامه فقه ، شماره 14
شنبه 15/4/1392 - 16:38
معرفی کتاب و بازی های آموزشی

برنامه ریزی و سرپرستی گشتها

ناشر : چهارباغ نویسنده : دکتر بهرام رنجبریان، محمد زاهدی مترجم : ندارد

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ پنجم شابك : ٩٧٨٩٦٤٧٢٨٢٦٠٤ وزن و نوع جلد : ٣٥٠ گرم، نرم

 

برنامه ریزی و سرپرستی گشتها
٣٥٠٠٠ریال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مبانی توریسم و اكو سیستم پایدار با تكیه بر محیط زیست

ناشر : دانشگاه علامه طباطبایی نویسنده : دكتر شمس السادات زاهدی مترجم : ندارد

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ دوم شابك : ٩٧٨٩٦٤٢١٧٠٥٥٥ وزن و نوع جلد : ٣٥٠ گرم، نرم

 

 

 

مبانی توریسم و اكو سیستم پایدار با تكیه بر محیط زیست
٣٥٠٠٠ریال

 

 

 

 

 

 

شناخت گردشگری
٤٠٠٠٠ریال

شناخت گردشگری

ناشر : چهارباغ نویسنده : دکتر بهرام رنجبریان، محمد زاهدی مترجم : ندارد

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ دهم شابك : ٩٦٤٧٢٨٢٣٦٢ وزن و نوع جلد : ٤٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

مدیریت مقصد توریسم
٦٠٠٠٠ریال

مدیریت مقصد توریسم

ناشر : مهکامه نویسنده : سازمان جهانی توریسم مترجم : سید علی دلبری-محمد هادی رجبی

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٢٨٢٧٧٤٩ وزن و نوع جلد : ٤٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شنبه 15/4/1392 - 13:55
معرفی کتاب و بازی های آموزشی
اداره امور سازمان های محلی در ایران(شوراهای اسلامی.شهرداری و دهیاری ها)
٨٨٠٠٠ریال

اداره امور سازمان های محلی در ایران(شوراهای اسلامی.شهرداری و دهیاری ها)

ناشر : مهربان نشر نویسنده : دكتر محمد حسین رحمتی مترجم : ندارد

١٣٩١, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٦٠٠٥٨٢٣٦١٥ وزن و نوع جلد : ٤٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه
٨٨٠٠٠ریال

میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای در حال توسعه

ناشر : مهکامه نویسنده : دالن جی.تیموثی و جیان پی. نیاوپان مترجم : دکتر اکبرپورفرج، جعفر باپیری

١٣٨٩, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٢٨٢٧٥٩٦ وزن و نوع جلد : ٥٥٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آداب معاشرت و الگوهای رفتاری در صنعت گردشگری
٥٥٠٠٠ریال

آداب معاشرت و الگوهای رفتاری در صنعت گردشگری

ناشر : مهکامه نویسنده : جلال نصیریان مترجم : ندارد

١٣٩١, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٢٨٢٧٨٩٣ وزن و نوع جلد : ٢٥٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

مدیریت بازاریابی در صنعت گردشگری
١٢٥٠٠٠ریال

مدیریت بازاریابی در صنعت گردشگری

ناشر : مهکامه نویسنده : دکتر زهره دهدشتی شاهرخ، مرتضی فیاضی مترجم : ندارد

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٢٨٢٧٦٧١ وزن و نوع جلد : ٨٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مبانی  برنامه ریزی صنعت گردشگری
٣١٠٠٠ریال

مبانی برنامه ریزی صنعت گردشگری

ناشر : سمت نویسنده : دکتر رحیم حیدری مترجم : ندارد

١٣٨٩, ویرایش اول, چاپ دوم شابك : ٩٧٨٩٦٤٥٣٠٢٧٢٤ وزن و نوع جلد : ٤٥٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شنبه 15/4/1392 - 12:19
معرفی کتاب و بازی های آموزشی
مدیریت گردشگری فرهنگی
٣٩٠٠٠ریال
 
 
 
 
 


مدیریت گردشگری فرهنگی

ناشر : دفتر پژوهشهای فرهنگی نویسنده : پریسیلا بونی فیس مترجم : دکتر محمود عبدالله زاده

١٣٨٧, ویرایش اول, چاپ دوم شابك : ٩٦٤٥٧٩٩١٨X وزن و نوع جلد : ٢٥٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

امور مسافرت و صدور بلیت
٤٥٠٠٠ریال

امور مسافرت و صدور بلیت

ناشر : جهاد دانشگاهی واحد صنعتی اصفهان نویسنده : دکتر محسن سقایی مترجم : ندارد

١٣٨٩, ویرایش اول, چاپ دوم شابك : ٩٧٨٦٠٠٥٠٥١٣٩١ وزن و نوع جلد : ٣٥٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

گردشگری و صدور بلیط داخلی و خارجی
٣٥٠٠٠ریال

گردشگری و صدور بلیط داخلی و خارجی

ناشر : نوید شیراز نویسنده : زهرا یقطین مترجم : ندارد

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٦٠٠١٩٢٠٤٦٢ وزن و نوع جلد : ٢٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدیریت گردشگری
٣٨٠٠٠ریال

مدیریت گردشگری

ناشر : سمت نویسنده : دکتر مهدی کاظمی مترجم : ندارد

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ پنجم شابك : ٩٧٨٩٦٤٥٣٠٠٧٩٩ وزن و نوع جلد : ٤٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرپرستی در  صنعت مهمانداری
١٧٠٠٠ریال

سرپرستی در صنعت مهمانداری

ناشر : سمت نویسنده : دكتر سید مهدی الوانی مترجم : ندارد

١٣٨٧, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٥٣٠٢٨٠٩ وزن و نوع جلد : ٣٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

شنبه 15/4/1392 - 12:15
معرفی کتاب و بازی های آموزشی
جاذبه های گردشگری(مفاهیمومدیریت و برنامه ریزی)
٨٥٠٠٠ریال
 
 
 
 

جاذبه های گردشگری(مفاهیمومدیریت و برنامه ریزی)

ناشر : مهکامه نویسنده : سعید داغستانی مترجم : ندارد

١٣٩١, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٢٨٢٧٩٠٩ وزن و نوع جلد : ٣٥٠ گرم، نرم

 

 

مدیریت گردشگری پایدار
١٥٠٠٠٠ریال
 
 
 
 
 
 

ناشر : چهارباغ نویسنده : محمد زاهدی، ارسلان بلالی مترجم : ندارد

١٣٨٩, ویرایش اول, چاپ سوم شابك : ٩٧٨٩٦٤٧٢٨٢٦٨٠ وزن و نوع جلد : ٢٠٠ گرم، نرم

 

فن راهنمایی گشت
٢٣٠٠٠ریال
 
 


 


شناخت صنعت گردشگری
٣٠٠٠٠ریال

شناخت صنعت گردشگری

ناشر : محقق اردبیلی نویسنده : کامبیز نیکنام، سید صادق حسینی مترجم : ندارد

١٣٨٩, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٦٠٠٥٣٥١١٢٥ وزن و نوع جلد : ٢٠٠ گرم، نرم

 

 


 

 

شنبه 15/4/1392 - 12:9
معرفی کتاب و بازی های آموزشی
بازاریابی گردشگری
٨٩٠٠٠ریال

بازاریابی گردشگری

ناشر : دفتر پژوهشهای فرهنگی نویسنده : لس لومسدن مترجم : محمد ابراهیم گوهریان

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ سوم شابك : ٩٦٤٥٧٩٩٢٠١ وزن و نوع جلد : ٦٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

مبانی مدیریت هتلداری
٤٤٠٠٠ریال

مبانی مدیریت هتلداری

ناشر : ترمه نویسنده : ابراهیم شیوا-فرزین شواخ مترجم : ندارد

١٣٩٠, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٩٧٨٢٠٢٧ وزن و نوع جلد : ٥٥٠ گرم، سخت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جاذبه های گردشگری(مفاهیمومدیریت و برنامه ریزی)
٨٥٠٠٠ریال

جاذبه های گردشگری(مفاهیمومدیریت و برنامه ریزی)

ناشر : مهکامه نویسنده : سعید داغستانی مترجم : ندارد

١٣٩١, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٢٨٢٧٩٠٩ وزن و نوع جلد : ٣٥٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

شنبه 15/4/1392 - 11:59
معرفی کتاب و بازی های آموزشی

 
ناشر: مهکامه
نوبت چاپ: اول،1389

در این کتاب می خوانید:

مفاهیم، فرهنگ و ارتباطات میان فرهنگی، نمادها و نشانه های ملل مختلف، باورها، اعتقادات و رسوم خاص ملل و فرهنگها، فرهنگ، روابط اجتماعی و روحیات ملل کشورهای آسیایی و آفریقایی، اروپایی، آمریکایی و استرالیا، ادیان بزرگ جهان ...

قیمت: 5900 تومان

نحوه دریافت: انتشارات مهکامه

 

 

 

 

ناشر: سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی
نوبت چاپ: اول،1388

در این کتاب می خوانید:

كلیات كویر و بیابان، نقش و اهمیت کویر و بیابان در توسعه گردشگری،راهنمای عمومی کویر و بیابان به زبان عربی، نقشه راهنمای مناطق کویری و بیابانی ایران و راهنمای عمومی کویر و بیابان به زبان انگلیسی

قیمت: 3500 تومان

 

 

 

آشنایی با جاذبه های گردشگری ایران
١٢٠٠٠٠ریال

آشنایی با جاذبه های گردشگری ایران

ناشر : آذر نویسنده : دكتر حسین یاوری - معصومه ظفری مترجم : ندارد

١٣٩١, ویرایش اول, چاپ اول شابك : ٩٧٨٩٦٤٧٩٠١٩٤٩ وزن و نوع جلد : ٤٠٠ گرم، نرم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شنبه 15/4/1392 - 11:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته