• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 14293
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چگونه با افراد غير مذهبي در دانشگاه رفتار نماييم ؟
پاسخ : در اين باره لازم است اصول و ضوابطي كه به آن اعتقاد داريم مراجعه كنيم از جمله : 1- حفظايمان و اعتقاد خودمان از همه چيز مهمتر است نبايد عملي انجام دهيم كه به دينداري ما صدمه زند .2- تقويت بچه هاي مذهبي از نظر روحي و رواني لازم است و مذهبي ها نبايد تضعيف شوند اگر هم به آنان انتقادي داريم بيان انتقاد نبايد به تضعيف آنان بيانجامد .3- امر به معروف و نهي از منكرمصاديق و انواع گوناگون دارد، گاه با رفاقت و دوستي مي توان اين كار را انجام داد گاه با كنار كشيدن و به كار خود مشغول بودن گاه با بي اعتنايي و گاه ... باتوجه به اين اصول و ضوابط اگر برقراري روابط و رفات با آنان با اين اصول سازگار است اشكال ندارد .در عين حال برخوردهاي نسنجيده و ناگهاني وبدون زمينه و مقدمه و بدون طرح و برنامه صحيح نيست. ;
کد سوال : 14295
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : هميشه نيت مي كنم كه نماز شب بخوانم ، قرآن ختم كنم و غيبت نكنم × ولي موفق نمي شوم . چه بايد كرد؟
پاسخ : البته همين قدر كه نيت شما انجام كارهاي خوب مانند نماز شب ويا ختم قرآن و امثال اينها باشد اگر نتوانيد انجام دهيد ثواب آن كار طبق بعضي روايات به شما داده مي شود و اما در مورد غيبت بايد سعي كنيد ازاين كار جدا" دوري نماييد و براي اين كه خود را وادار به رعايت اين مساله نماييد، آيات و رواياتي كه درباره زشتي اين گناه در كتاب هاي اخلاقي وروايي آمده مطالعه نماييد .مانند كتاب گناهان كبيره و قلب سليم شهيددستغيب كه براي نمونه يك حديث نيز نقل مي كنيم . در روايتي آمده كه شخص غيبت كننده اگر بدون توبه بميرد از جمله اولين كساني است كه داخل جهنم مي شود و اگر با توبه بميرد ( بر فرض صحت ساير اعمال ) ازآخرين كساني است كه داخل بهشت مي شود و بايد توجه داشته باشيد كه اگر انسان در تمام عمر فقط اعمال واجب خود را انجام بدهد و هيچ عمل مستحبي انجام ندهد اشكال ندارد اما آنچه مهم است ترك گناه است. ;
کد سوال : 14296
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : بين خدمت به خلق و نماز شب كداميك از ثواب بيشتري برخوردار است ؟
پاسخ : 1- ( ( عن ابي عبدالله ( ص ) قال : من سعي في حاجه اخيه المسلم فاجتهد فيها فاجري الله علي يديه قضاها كتب الله عزوجل له حجه و عصره واعتكاف شهرين في المسجد الحرام و صيامهما و ان اجتهد فيها و لم يجرالله قضاها علي يديه كتب الله عزوجل له حجه و عمره ) ) ، ( كافي ، ج 2،ص 198 ) . 2- ( ( حدثني محمد بن موسي بن المتوكل قال حدثني محمد بن جعفر قال حدثني سهل بن زياد عن محمد بن اسماعيل عن سعدان بن مسلم عن اسحاق بن عمار قال قال ابوعبدالله ( ع ) يا اسحاق من طاف بهذا البيت طوافا" واحدا" كتب الله له الف حسنه و محا عنه الف سييه و رفع له الف درجه و غرس له الف شجره في الجنه و كتب له ثواب عتق الف نسمه حتي اذا وصل الي الملتزم فتح الله له ثمانيه ابواب الجنه يقال له ادخل من ايهاشيت قال فقلت جعلت فداك هذا كله لمن طاف قال نعم افلا اخبرك بما هوافضل من هذا قلت بلي قال من قضي لاخيه المومن حاجه كتب الله له طوافا"حتي بلغ عشرا" ) ) ، ( الكافي ، ج 2، ص 192، باب قضا حاجه المومن -ثواب الاعمال ، ص 49 ). ;
کد سوال : 14297
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : براي تقويت نيروي صبر، و پايداري ايمان چه بايد كرد؟
پاسخ : خواهر عزيز! پيش از آنكه بگوييم از چه راهي برويد لازم است يادآور شويم كه بسيار سريع و جدي و قاطع بايد دست به كار شويد وگرنه هرروز تاخير خسارتي سنگين در پي دارد .با تبر بردار و مردانه بزن تو علي واراين در خيبر بكن قدري به موعظه خويش بپردازيد و برخود بانگ زنيد : اي بيچاره ! تا كي گرفتار هواي نفس باشي و سرمايه گران قدر عمرتباه سازي و به معصيت رب الارباب پردازي ؟ چرا براي لحظه اي لذت خيالي خود را گرفتاردوزخ ابدي سازي . اگر لحظه اي ديگر ملك الموت بر بالينت آيد و جان به حلقومت رساند با چه وضعي وارد عالم برزخ خواهي شد؟ نه !نه ! هرگز! بايدكه عزمي قاطع و اراده اي استوار نمايم و با استمداد از خداي ريوف و مهربان - كه با اين همه معصيت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته و نعمات خود را از من دريغ نداشته - پيمان بندم كه سر به بندگي اش بسپارم و زنجيرشيطان نفس بگسلم . اين بار چنان ابليس لعين را از خود مايوس سازم كه ديگر در من وسوسه نكند و از من روي برتابد .اكنون به برنامه اي كه در اين مرحله تقديم مي گردد با جديت كامل و بدون تخلف براي چهل روز عمل نماييد .پس از اتمام اين دوره نتيجه را گزارش نماييد .مجددا متذكر مي شوددر اجراي برنامه كاملا سختگير و دقيق باشيد .مبادا شيطان ذره اي شما را ازانجام يكي از آنها باز دارد و راه سعادت را با اندكي كسالت و كاهلي بر شماببندد .برنامه هاي زير دو گونه مي باشند : الف ) دستورات زمان بندي شده منظم : 1- هر هفته روزهاي پنجشنبه روزه بگيريد .2- همه روزه صبح نيم ساعت ورزش كنيد .3- از تنهايي همواره دوري كنيد .4- نمازهايتان را باحضور قلب بخوانيد .بويژه ( ( مالك يوم الدين ) ) را سه بار تكرار كنيد و كاملا به معناي آن توجه نموده و قيامت را به ذهن خود آوريد .حتي الامكان سعي كنيد به ياد آن گريه كنيد .5- هر روز ده صفحه از كتاب معاد شهيد دستغيب را مطالعه كنيد .6- روزي صد مرتبه با توجه ( ( استغفرالله ربي واتوب اليه ) ) بگوييد .ده مرتبه آن راحتما بعد از نماز صبح سر بر سجده گزارده و با گريه وانابه بگوييد .7- روزي يك بار به زيارت علي بن موسي الرضا ( ع ) برويد ازآن حضرت مدد جوييد و با او پيمان بنديد كه تا زيارت بعدي اين عمل رامرتكب نگرديد .در صورتي كه نتوانيد به حرم مشرف شويد در هر جا كه هستيد زيارت كنيد و عهد خود را تجديد نماييد .8- خواب خود را كم كنيد.9- به صله رحم و ارتباطات اجتماعي بيشتر بپردازيد .10- به فرزندان وبويژه همسر خود اظهار محبت بسيار نماييد و رابطه صميمانه تري با همسرخود داشته باشيد .عمل به توصيه هاي زير در زمينه تقويت نيروي صبر موثراست ، انشاالله . 1- مطالعه آيات قرآن و سختي هاي اولياي خداوند و صبري كه از خود نشان دادند .2- انجام كارهاي سخت و نيازمند تحمل ( مانندورزش كوهنوردي و يا كارهاي عملي ديگر ) . 3- عادت دادن نفس به تحمل و دوري از خواسته ها، مثلا" كم غذا خوردن ، كم خوابيدن و ...4- توكل برخداونددر امور و اميدوار به رحمت و عنايت او بودن . 5- مطالعه تاريخ وزندگي بزرگان و درس گرفتن از صبر و تحمل آنها.;
کد سوال : 14298
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چگونه مي توان به حضور قلب دست يافت ؟
پاسخ : حضور قلب در حالات بلند عرفاني و معنوي كاري است در غايت سختي كه سال هاي متمادي و پياپي زمان مي خواهد و فعلا" نبايد از خودچنين انتظاري را داشت ولي مي شود اسبابي را فراهم ساخت كه اجمالا" درنمازها حضور قلبي و حالات خوشي به دست آورد كه برخي از آنها عبارتنداز : 1- از بين بردن زمينه حواس پرتي و خواطر : بايد در رفتار و گفتار شبانه روزي دقت و مراقبه كرد كه كداميك از آنها فكر و خيال و حواس پرتي راتشديد مي كند مثلا" گاهي بحث هاي جدلي سياسي يا غير سياسي خواطرانسان را زياد مي كند و يا كدورت و برخورد با فلان دوست يا فلان خويشاوندحواس انسان را پرت مي كند و دهها مثال ديگر كه در زندگي روزمره بسياري از افراد وجود دارد و از عامل شدت بخش خواطر و حواس پرتي هستندخوب دقت شود كه اگر زمينه اين چناني در زندگي شما وجود دارد برطرف شود اين خود جز مهمترين كارها مي باشد .2- زمينه سازي براي حضورقلب : اين خود چند چيز را مي طلبد : الف ) اقبال قلب : گاهي قلب انسان به انجام يك امر معنوي و عبادي خاصي رغبت و اقبال دارد مثلا" دلش مي خواهد نماز بخواند يا فقط دلش مي خواهد الان قرآن بخواند يا دلش مي خواهد الان دعا و فلان مناجات را بخواند يا حتي دلش مي خواهد الان غزل عرفاني و شعر معنادار را بخواند به هر كاري كه قلب تمايل و كشش ونسبت به آن اقبال و نشاط داشت به همان كار پرداخته شود امام علي ( ع ) مي فرمايند : ( ( ان للقلوب شهوه و اقبالا" و ادبارا" فاتوها من قبل شهوتها واقبالها فان القلب اذااكره عمي ) ) براي دلها خواهش و رو كردن و پشت كردني است پس شما از ناحيه همان خواهش و رو كردن دلها به آنها بدهيد زيرا هرگاه قلب با ناخوشايندي بر كاري واداشته شود كور مي گردد .با رعايت اين دستور قلب با زمزمه هاي معنوي پرورش مي يابد و به آنها انس مي گيرد درسايه اين انس گرفتن قطعا" به مرور زمان نمازها هم با حال حضور بيشتري برگزار مي شود .ب ) فراغت بال قبل از نماز : قبل از هر نماز بايد از هر كاري دست كشيد و به مدت تقريبا" يك ربع تا نيم ساعت مشغول كاري شد كه افكار و خيالات روزمره صفحه دل را خلوت كند بهترين كار هماني است كه در مورد قبلي توضيح داشته شد به قلبش بنگرد كه به چه چيزي اقبال دارد به همان كار بپردازد اگر قلب به هيچ كاري از امور معنوي رغبت نداشته داراي عللي است كه دو علت آن در دو مورد بعدي روشن مي شود .ج ) نشاطداشتن : منظور از نشاط اين نيست كه انسان خوشحال و خندان باشد بلكه يعني كسالت و بي حالي را از خود دور سازد گاهي در اثر اشتغال روزمره خستگي و كسالت انسان را مي گيرد اين كسل بودن و نشاط نداشتن هم براي خوب عمل كردن مورد قبلي مضر است و قلب كمتر رغبت و اقبال به امورمعنوي پيدا مي كند و هم براي خود نماز خواندن با حضور قلب مضر است امام محمد باقر ( ع ) در قسمتي از روايتي مي فرمايند : ( ( ... و لا تقم الي الصلاه متكاسلا و لا متناعسا...؛ در حال كسل بود و سستي نزديك به خواب ( وخميازه كشان ) به نماز مشغول نشويد ) ) ، ( وسايل الشيعه ، ج 4، ص 677، به نقل از سرالاسرار ) . پس اين نشاط هم بايد در آن چند دقيقه فراغت بال قبل از نماز حفظ شود تا قلب به امور معنوي و حال آور اقبال و توجه كند و هم بايد هنگام خواندن خود نماز حفظ شود .د ) فراغت فكر از شكم : نه انسان بايد در چند دقيقه فراغت بال و نه در حال نماز آنقدر گرسنه باشد كه گرسنگي و سوزش شكم فكر را مشغول سازد و حواس را پرت كند و نه بايدآنقدر سير باشد كه پركردن شكم و سنگيني آن فكر را مشغول سازد هر دوي اينها هم براي مورد ( ( ب ) ) يعني فراغت بال قبل از نماز مضر مي باشد ونمي توان از آن چند دقيقه قبل از نماز خوب استفاده كرد ( و اين همان علت دومي است كه با اين حال شايد قلب به هيچ امرمعنوي اقبال و رغبت پيدانكند ) و هم براي مورد ( ( ج ) ) يعني نشاط داشتن مضر است در واقع اين فراغت فكر از شكم يكي از اسباب ايجاد كننده آن نشاط داشتن مورد قلبي است ولي به دليل مهم بودن آن مستقلا" ذكر شد در همان ادامه روايت قبلي مي فرمايند : ( (... ولا متثاقلا" فانها من خلال النفاق ... ) ) و نيز با سنگيني و پري شكم به نماز نايست زيرا آن موارد پيش گفته از شكاف نفاق برمي خيزد يعني نماز خواندن با اين حالات ناشي از نفاق است زيرا ظاهرش حكايت از اين مي كند كه توجه به خدا دارد چون به نماز ايستاده ولي باطنش هيچ اقبال وتوجهي به خدا ندارد و اين دوگانگي ظاهر و باطن انسان يعني نفاق براي حفظ نشاط بايد اسبابي را قبل از وقت فراغت بال فراهم كرد از جمله اينكه اگر نيازي به خوابيدن است مقداري استراحت شود و اگر با خوردن مختصرچيزي مثل چند دانه خرما يا ميوه اي يا آب ميوه و ...نشاط حاصل مي شودحتما" بايد چنين كرد .ه ) رعايت آداب ظاهري نماز : در رساله هاي علميه بعضي از چيزها را در حال نماز مكروه شمرده اند مثلا" نماز خواندن مقابل دري كه باز است يا روبروي عكس و مجسمه چيزي كه روح دارد و كلا" تمام چيزهايي كه ممكن است حواس نمازگزار را پرت كند و يا هر چيزي كه باخشوع در حال نماز سازگاري ندارد مثل انگشت شكستن ، بازي باسروصورت و ...بايد ترك شود از آن طرف چيزهايي مثل در حال قيام به مهرنگاه كردن و هر چيزي كه باعث تمركز است رعايت شود .و ) نظم داشتن درنماز اول وقت : خود نظم دغدغه فكري را از بين مي برد نماز و امور عبادي اگر با نظم انجام گيرد در حضور قلب موثر هستند .3- عزم جزم : هم تمام موارد پيش گفته با عزمي جزم و تصميمي قاطع انجام گيرد و هم وقتي واردنماز شديد خيلي سفت و محكم بنا را بر اين گذاريد كه در حد توان افكاروهم خيالات و حواس پرتي را كنار گذاريد رعايت كردن دقيق موارد قبلي درموفقيت اين عزم نسبت به خود بسيار موثر است هر چه آن ها دقيق تر انجام گيرد در خود نماز هم موفق تريد ( براي آگاهي بيشتر رجوع شود به كتاب حضور قلب در نماز تاليف آقاي علي اصغر عزيزي تهراني ). ;
کد سوال : 14299
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : عرفان چيست ، چه عرفاني مطرود وچه عرفاني مقبول است ؟
پاسخ : عرفان درلغت به معناي شناخت و در اصطلاح شناخت شهودي پروردگار را گويند كه از طريق تهذيب نفس و صفاي باطن حاصل مي شود .در اسلام عرفان و طي مدارج سلوك عرفاني مطرود نيست بلكه آنچه مطرود است جريانات جاهلانه انحرافي و صوفيانه است كه باظاهر و احكام شريعت به مخالفت برخاسته و مي پندارند با طي برخي از راه هاي نه چندان درست خود را واصل به درياي معرفت پنداشته و ادعا مي كنند كه ديگر آنان را حاجتي به رعايت احكام دين مقدس اسلام نيست . بنابراين عرفاني چون عرفان امام خميني ( ره ) كه از طريق رياضات شرعي و با تكيه بر علوم و معارف مقدس دين به دست آمده و در تمام مراحل سير وسلوك حافظ و پاسدار احكام دين مبين است و از يكسو نگري و تك بعدي بودن دور است بسيار خوب و پسنديده مي باشد .;
کد سوال : 14300
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : كسب اعتماد به نفس و تقويت اراده چگونه است ؟
پاسخ : اعتماد به نفس يعني باور نمودن خود و تكيه بر استعدادها و تواناييهاي خويش و پر واضحاست كه عدم اعتماد به نفس آن است كه انسان با آنكه داراي ارزش ها ولياقت هاي خاص خود است ولي خود را ناتوان و ناچيز مي پندارد و از همين روي به خود جريت اقدام به كار را نمي دهد چه ارزش و لياقت هاي خود راباور ندارد و گاه در مقايسه با ديگران ، آنها را چنان بزرگ و داراي هيبت تصورمي كند و چنان در ذهن و خيال خود بزرگ جلوه مي دهد كه گويي خودش رابرابر آنان چون موري در درگاه سليمان مي بيند و يا ذره اي در برابر خورشيدمي پندارد همين امر باعث مي شود وقتي در برابر آنها قرار گرفت دست و پاي خود را گم كند .علت عدم اعتماد به نفس امور متعدد مي تواند باشد كه دراين جا به فراخور اوضاع شخصي شما به چند مورد آن اشاره مي كنيم : 1.گاهي علت عدم اعتماد به نفس ، عدم تسلط بر كار و عمل مورد نظر است وچون بر آن عمل تسلط ندارد لذا دچار تزلزلي و دست و پاچگي مي شود .پرواضح است كه در اين صورت بايد براي از بين بردن عدم اعتماد به نفس مهارت لازم را به كف آوريد .2 .در برخي مواقع علت عدم اعتماد به نفس ،ناشي از عدم ارتباط با اجتماع است يعني كمتر در اجتماع با كسي روبرو شده و كمتر رفت و آمد داشته است . 3 .شايد عدم اعتماد به نفس ترس از استهزاديگران و بدگويي و سخنان بي مورد آنها باشد .4 .خود كم بيني و بزرگ بيني ديگران نيز دو علت اساسي ديگر از علل عدم اعتماد به نفس است به هرحال علت آن هر چه باشد راه علاج آن به ترتيب زير مي باشد : 1 .بايد نقاطضعف و قوت خود را بشناسيد و به واقعيت وضعيت خود آگاهي پيدا كنيدو آن را باور داشته باشيد .2 .هيچ گاه خود را ضعيف و ناتوان و حقيرنشماريد و الفاظي كه چنين مفاهيمي را القا مي كند بر زبان خود جاري نسازيد .3 .با افرادي كه براي شما ارزش قايلند و هويت شخصي شما را باوردارند بيشتر حشر و نشر داشته باشيد و بر عكس از افرادي كه در هر فرصتي شما را تحقير مي كنند و به شما اجازه عرض وجود را نمي دهند، دوري كنيدو هرگز در اين موقعيت ها وارد نشويد .4 .براي ديگران در حد و ترازخودشان مقام و پايگاه قايل شويد تا آنها را انسان هاي فوق العاده و برترمپنداريد .5 .بر اعمالي كه در صدد انجام آن هستيد مانند صحبت در جمع ،سخنراني ، گفتگوي جمعي و ...تسلط علمي كافي داشته باشيد و يا اين تسلط را به دست آوريد .6 .سعي كنيد بيشتر در اجتماعات حاضر شويد وحضور فعال داشته باشيد با آنها صميمي شده و مشاركت اجتماعي خود راافزايش دهيد مثلا" درس سيمناري ارايه كنيد - در كلاس سوال خود را مطرحكنيد البته از رفتارهاي كوچك كار خود را شروع كنيد و قبلا" آمادگي لازم را به دست آوريد .7 .به استهزا و ريشخند ديگران اصلا" توجه نكنيد و مسير ازپيش ترسيم شده را دنبال كنيد .8 .با تمرين فعاليت هاي جمعي و فردي حالت طبيعي خود را حفظ و تقويت كنيد .ب . تقويت اراده : خوب است درابتدا تصويري روشن از افراد با اراده ارايه كنيم : فرد با اراده كسي است كه وقتي در مورد كاري به خوبي تامل مي كند، تصميم به انجام آن مي گيرد و بافعاليت و ثبات قدم آن را به اجرا در مي آورد .پس پا فشاري بر يك تصميم غلط يا داشتن ميلي قهرمانانه ثبات قدم نخواهد بود .در برابر فردي كه داراي اراده ضعيف است با كمترين مشكلي از انجام كار دلسرد شده و كوشش جهت تحقق آن را متوقف مي كند فرد با اراده آنچه را كه با تاملي خواسته است با كوشش و ثبات قدم در پي تحقق آن بر مي آيد .براي تقويت اراده مراحل زير را بايد دنبال نمود : 1 .ارزيابي : در اين مرحله براي مدت يك هفته و هر روز براي چند دقيقه اعمال و رفتار خود را به بوته امتحان و سنجش درآوريد و بررسي كنيد كه اعمال شما چقدر به دنبال اراده شما انجام پذيرفته اند آيا بعد از اراده و پيگيري ثبات قدم داشته ايد يا احساسات آني وگذرا و يا محركهاي خارجي شما را متوقف ساخته اند؟ در ضمن معين كنيدچند در صد از اعمال شما به صورت عادي و بدون اراده و نيت قبلي انجام گرفته اند، در اين مرحله به دست مي آوريد كه چند درصد اعمال شمامحصول تصميم و ارده تان است و چند درصد دچار نارسايي اراده شده ايددر اين جا متوجه خواهيد شد كه آن دسته از اعمالي كه بعد از اراده انجام پذيرفته اند بازده خيلي بيشتري داشته اند .2 .تلقين : ابتدا بايد تلقين هاي منفي را به تدريج از ذهن و فضاي خود دور سازيد مثلا" هرگز اين مفاهيم و عبارت را به ذهن نيآوريد ( ( من هميشه كارها را ناتمام رها مي كنم ) ) يا ( ( هر حادثه كوچكي اراده مرا متزلزل مي سازد ) ) يا ( ( من حوصله انجام اين كارها را ندارم ) ) يا ( ( من از اين كار خسته شدم ) ) يا ( ( اين كار بي فايده است ) ) يا ( ( اين كاراثري ندارد ) ) و ...بلكه در عوض كلماتي كه اراده شما را تقويت مي كنند برزبان آوريد مانند ( ( من اين كار را به هر قيمتي بايد انجام دهم ) ) يا ( ( هيچ چيزي مانع كار من نمي شود ) ) يا ( ( رسيدن به اراده قوي براي من آسان است ) ) . 3.برنامه ريزي : براي اعمال خود طي 24 ساعت برنامه ريزي كنيد و تعدادي ازكارهاي مستلزم جهد و جد و ارادي خود را معين كنيد خود را ملزم سازيداين كارها را انجام دهيد .البته اين كارها نبايد خارج توان بالفعل شما واغراق آميز باشند .سپس به هر قيمتي برنامه طراحي شده را به اجرا درآوريدو هيچ چيزي نبايد مانع كار شما شود بعد از يكي دو روز تعداد كارهاي ارادي و ميزان صعوبت آنها را به تدريج افزايش دهيد .4 .محاسبه هر شب اعمال ارادي موفق و موارد ضعف خود را يادداشت كنيد نسبت به مواردموفق شكرگزار باشيد و در صدد رفع ضعف ها برآييد .توجه داريد كه تمام توان ما انسانها هديه الهي است . لذا در برابر موانع از خدا استعانت بجوييد وبايد اراده ما در راستاي اراده خداوند باشد يعني نبايد اعمال ناپسند و موردتنفر خداوند را اراده كنيم در راستاي تقويت اراده اعمال زير را انجام دهيد : 1 .روزه داري هر چند روزه اخلاقي باشد ( كم خوردن و فاصله بين وعده ها رازياد كردن ) 2 .مداومت بر عمل خلاف تمايل نفساني . 3 .پرهيز از پرخوابي ،پرخوري و پر صحبت كردن ، بيكاري ، تنبلي و هر آنچه اراده را سست مي كند .4 .اشتغال به فعاليت هاي سخت و دشوار 5 .هر عملي را به محض خطور به ذهن انجام دهيد و به لحظه بعد حواله ندهيد .6 .ورزشهاي روحافزا مانند شنا، كوهنوردي ، بيابانگردي و ...7 .بپا داشتن نماز در اول وقت . 8.دوري از دلمشغولي به كارهاي روزمره و عبث و بيهوده و پرهيز از روزمرگي در كارها .9 .تلاوت در قرآن و تدبر در معاني آن . 10 .مجالست با افرادصاحب ذوق و هنر و داراي پيشرفت و ترقي . 11 .خواندن كتب زندگي نامه بزرگان علم و دانش و عبرت از زندگي آنها.;
کد سوال : 14301
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چگونه مي شود از علوم تجربي لذت برد و آن را با علوم اسلامي عجين كرد؟
پاسخ : اگر نيت خود را خالص كنيد و علوم تجربي را به نيت خدمت به بندگان خدا، مسلمانان و كشوراسلامي انجام دهيد چون جهت معنوي و خدايي پيدا مي كند به مرور زمان لذت بخش مي گردد و اين خود عبادت بزرگي به حساب مي آيد بشرط اين كه اين نيت را هر روز و هر بار كه شروع به تحصيل علوم تجربي مي كنيد دردل و ذهن مرور دهيد و از آن غافل نشويد .براي علوم اسلامي هم اگر منظورعلوم رايج حوزه باشد كه يا بايد رسما" طلبه شويد و يا برنامه ريزي داشته باشيد و هر دو علوم اسلامي و تجربي را در كنار هم بخوانيد گر چه كارمشكلي است و اگر مراد تحصيل معارف اسلامي است كه بايد حتما" با كتب استاد شهيد مطهري ، استاد مصباح يزدي و ديگر بزرگاني از اين قبيل انس بگيريد.;
کد سوال : 14302
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : زمانيكه از فردي گناهي سر مي زند، عكس العمل او در مقابل آن گناه چگونه باشد؟
پاسخ : در موردگلايه اي كه شما فرموديد گرچه ما هم تا حدودي با شما موافق هستيم اما به شما دوست عزيز بشارت بدهم كه در حال حاضر ده ها نفر از طلاب علاوه بردروس حوزوي در حال تحصيل در بسياري از رشته علوم انساني و به قول شما علوم روز در زمينه روانشناسي ، جامعه شناسي ، حقوق و ...هستند وهمين الان هم جواب شما را همان كارشناسان حوزوي آشنا به علوم روزمي دهند و اميدواريم كه در آينده نزديك اين خلا پر شود و حوزه بيشتر درخدمت مردم از جمله شما دانشجويان محترم باشد .اما اين كه فرموديدوقتي از انسان گناهي سر زد چه بايد بكند، آيا غمگين شود يا نه خود راسرزنش كند يا نه و سوالاتي از اين قبيل ، بدون شك وقتي تخلفي از انسان سر مي زند حتي در ارتباط با انسان هاي ديگر طبيعي است كه انسان بايدمتاثر شود و خود را سرزنش كند كه چرا من موجب آزار و اذيت ديگري شدم و علاوه بر اين كه هم عذرخواهي مي كند بايد در صورت امكان جبران نمايد.در مورد خداوند نيز تقريبا" كاري شبيه به همين بايد انجام داد؛ يعني ، اگرانسان مرتكب گناهي شد در مرحله اول بايد متاثر شود از اين كه چرا درحضور خداوند مرتكب معصيت و كاري كه موجب نارضايتي اوست شد وسپس بعد از توبه در پيشگاه خداوند كه اولين مرحله آن نيز همين ابرازپشيماني و ناراحت شدن است ، تصميم بگيرد كه جبران كند و ديگر مرتكب آن گناه نشود و اين كار ( توبه ) در واقع يك واكنش فعال است كه نه تنهاموجب ضعيف شدن اعتماد به نفس انسان نمي شود بلكه موجب تقويت آن نيز مي شود چه اين كه انسان با تصميم بر توبه ( به همان كيفيتي كه گفته شد ) احساس كفايت مي كند و احساس مي كند كه دست او بسته نيست بلكه مي تواند و قادر است اشتباه خودش را جبران كند ولي اگر كاري غير از اين انجام دهد؛ يعني ، توبه نكند و متاثر از كار اشتباه خود نشود طبيعي است كه بايد يك موضع انفعالي و نگران كننده اتخاذ كند و اين به ضرر انسان است وهمواره انسان احساس گناه مي كند و از طرفي هم راه جبران را به روي خودبسته مي بيند مايوس مي شود به دنبال آن افسردگي و خسارت هاي عظيم دنيوي و اخروي نصيب او مي شود .بله ، آن چيزي كه شما فرموده ايد بيشترشبيه به يك موضع انفعالي است ؛ يعني ، صرف غمگيني و غصه خوردن وسرزنش كردن خود ولي آنچه رهبران ديني در طريق آموزه هاي ديني به ماآموخته اند همان توبه كردن است و توبه صحيح مراحلي دارد : 1- پشيماني از گناهي كه مرتكب شده . 2- تصميم بر تكرار نكردن آن . 3- جبران كردن اگرحق كسي ضايع شده ، حق او را به او برگرداند و اگر حق الله ضايع شده درصورتي كه امكان دارد جبران كند و در غير اين صورت از خداوند طلب بخشش كند و خداوند نيز نه تنها او را مي بخشد، بلكه او دوست داردمخصوصا" اگر فرد توبه كننده فردي جوان باشد .اما اين كه در مورد نحوه دعاكردن سوال فرموديد كه آيا درخواست چيزي از خداوند موجب تضعيف اعتماد به نفس نمي شود؟! اگر ما به مفهوم دعا و فلسفه نيايش آشنا شويم وبفهميم كه نتيجه دعا و راز و نياز با خداوند چيست ، آن گاه خواهيم فهميد كه دعا نه تنها موجب تضعيف اعتماد به نفس نمي شود بلكه موجب تقويت روحيه انسان نيز مي شود براي روشن شدن مطلب به اين توضيحي كه مي دهم كمي بيشتر دقت كنيد .انسان براي اين كه بتواند به تكامل واقعي برسد يك سلسله نياز دارد كه بايد اين نيازها از طريق صحيح تامين شود.ابتدايي ترين نياز انسان به دليل اين كه موجود زنده است ، نيازهاي فيزيولوژيكي است ( غذا، آب ، هوا، لباس ، بهداشت ، مسكن و ...) بعد از اين ،نياز به امنيت و ايمني ، نياز به حمايت ، نياز به تعالي و نياز به خودشكوفايي وتكامل ، طبيعي است كه همه اين نيازها اگر از طريق صحيح تامين شود انسان به تكامل واقعي و رشد و تعالي مي رسد و ارتباط با يك نيروي بي نهايت وتكيه بر قدرت لايزال الهي و راز و نياز با خداوند بهترين وسيله براي كسب آرامش و احساس امنيت كردن است . راستي چه تكيه گاهي بهتر از خداوندمي تواند اين نيازها را تامين كند و ايجاد چنين ارتباطي با خداوند هيچ گاه به معناي دست كشيدن از كار و تلاش و همچنين به معناي بي اعتمادي به خودو عدم بكارگيري توانايي هاي خود نيست چه اين كه خداوند مي فرمايد : ( ( ليس للانسان الا ما سعي ) ) و شاعر معروف و شيرين سخن دنياي شعر و ادب سعدي ميگويد : نابرده رنج گنج ميسر نمي شود==مزد آن گرفت جان برادركه كار كرد== بنابراين دين و فرهنگ ديني ما پر است از مطالبي مبني بر اين كه انسان بايد براي تامين نيازهاي خود تمام تلاش و سعي خود را به كار گيردو بر توانمندي و استعداد خود اعتماد كند واز اين بالاتر، اين كه خداوند دريك سن معيني انسان را مكلف مي كند و او را نسبت به رفتار فردي واجتماعي كه انجام مي دهد مسوول مي داند همه حاكي از اين مطلب است كه خداوند مي خواهد حس اعتماد به نفس و احساس خودكفايي وخودارزنده سازي را در انسان تقويت كند .اما از اين مطلب نيز نبايد غفلت كرد كه انسان هر چقدر نيرومند و خودكفا باشد نبايد نسبت به خداوند كه همه نعمت ها از آن اوست احساس بي نيازي كند بلكه بايد بداند كه ما و همه جهان آفرينش عين ربط هستيم . نسبت به او، يعني يك وجود ربطي داريم واصل وجودمان وابسته به اوست همچنان كه شعاع نور در اصل وجودوابسته به منبع نور است و اگر نور نباشد يا اين كه مانعي باعث قطع ارتباط بانور شود ديگر خبري از شعاع آن نيست ودعا و راز و نياز با خداوند در واقع يعني ايجاد يك ارتباطي محكم با مبدا و منشا همه هستي ها و همه بركات وانسان آنگاه مي تواند به معناي واقعي به نيروها و توانايي هاي خود اعتمادكند كه با منشا نيروها و توانايي ها يعني خداوند ارتباط داشته باشد و هرچه اين ارتباط از طريق دعا و راز و نياز و ساير عبادات وثيق تر و مستحكم تر باشداعتماد به نفس انسان و همچنين آرامش و اميد انسان در زندگي بيشتر تقويت مي شود، بنابراين دعا در واقع يعني تامين يكي از بهترين نيازهاي معنوي انسان و ايجاد زمينه براي رشد و شكوفايي و رسيدن به تعالي . براي آگاهي بيشتر ر.ك : جامعه سازي قرآني ، محمدرضا حكيمي ، دفتر نشر فرهنگ اسلامي. ;
کد سوال : 14303
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در صورت ديدن گناه از يك شخص چه كار بايد كرد، نصيحت يا گزارش به مسيولين ، اگر فايده نداشته باشد چطور؟
پاسخ : در صورت احتمال تاثير نهي از منكر واجب است در غير اين صورت چنان چه بطور غير مستقيم ( مثلا از طريق خانواده ) بتوانيد نقش ارشادي در اين موارد ايفا كنيد بهتر است . مسايل حادي كه قابل پيگيري است مي توانيد گزارش كنيد .;